مسائل اجتماعی ایران

مسائل اجتماعی ایران

مسائل اجتماعی ایران سال 15 زمستان 1403 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

فقدان های انباشته: کاوشی بر نیازهای اجتماعی سالمندان شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داده بنیاد نیازها سالمندان نیازهای اجتماعی انباشت فقدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۳۸
در آینده ای نزدیک، سالمندان به گروه سنی گسترده ای در ایران تبدیل خواهند شد. تغییرات ایجادشده در زندگی سالمندی، چالش های بسیاری را در زمینه تأمین رفاه اجتماعی آنان به همراه خواهد داشت و شناسایی این چالش ها مستلزم پژوهش در این زمینه است. مطالعه حاضر، کاوشی داده بنیاد درباره نیازهای اجتماعی سالمندان در شهر اراک با رویکردی کیفی است. داده ها با استفاده از نمونه گیری هدفمند و از خلال مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۲۵ سالمند ساکن اراک که به صورت داوطلبانه در فرایند مصاحبه شرکت کردند، جمع آوری شده است. یافته های پژوهش شامل چهار مقوله اصلی «پیوندهای کژقواره، بی همنوایی، تقاضای فناوری و حسرت تکریم» است که درنهایت به مقوله محوری «انباشت فقدان» منجر شده اند. این یافته ها بر اساس ۱۳ مقوله فرعی مرتبط با نیازهای اجتماعی سالمندان و مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها به دست آمده اند. اگرچه نیازهای اجتماعی سالمندان متنوع است، اما همه آن ها تحت تأثیر مفاهیمی هستند که در قالب مقوله محوری «انباشت فقدان» بروز می کنند. مشارکت کنندگان پژوهش، در بسیاری از زمینه ها از تعاملات رسمی اجتماعی تا روابط غیررسمی و حتی روابط صمیمی خانوادگی، نشانه های مهمی از فقدان را در زندگی سالمندی بیان کرده اند. این فقدان می تواند به کمبود آرامش روانی ناشی از احساس عدم صمیمیت در روابط خانوادگی یا فشارهای اقتصادی روزمره مرتبط باشد. بررسی این فقدان انباشته نشان می دهد که کاستن از این فقدان ها، مهم ترین نیاز اجتماعی سالمندان است.
۲.

بازنمایی گفتمانی سوژه معتاد در سینمای ایرانِ پسانقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای ایران سوژه معتاد تحلیل گفتمان بازنمایی گفتمانی سیاست فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۴۰
بازنمایی گفتمانی مسئله اعتیاد و سوژه های معتاد در سینمای ایران و نسبت آن ها با مناسبات اجتماعی زمانه خود طی دهه های پس از انقلاب اسلامی، دستخوش تغییرات عمده ای شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیل گفتمانی فوکو، به بررسی چگونگی بازنمایی سوژه اعتیاد و معتادان و تحولات آن در فیلم های سینمایی سال های پساانقلاب می پردازد. در راستای این هدف، پنج فیلم شاخص (تیغ و ابریشم، باد و شقایق، بوتیک، سنتوری، ابد و یک روز) که هر یک معرّف دوره ای از تحولات تاریخی-سیاسی چهار دهه اخیر در بازنمایی اعتیاد و سوژه برآمده از آن بوده اند، به روش نمونه گیری هدفمند برای تحلیل گفتمانی برگزیده شده اند. یافته ها نشان داد در سال های اولیه انقلاب، بازنمایی اعتیاد در فیلم های سینمایی عمدتاً در قالب یک دستور کار سیاسی-انقلابی و با حمایت نهادهای حاکمیتی برای مدیریت و کاهش اعتیاد انجام می شد. اما در دهه های بعد، این بازنمایی ها از کنترل رسمی خارج شد و به تکثیر گفتمان هایی انجامید که گاه با اهداف اولیه در تضاد بودند. درمجموع، اگرچه سینمای ایران تلاش داشته است تا همگام با تحولات قدرت و کردارهای گفتمانی همبسته آن در هر دوره، درکی نوین از مسئله اعتیاد و سوژه معتاد ارائه دهد؛ درعین حال، در پی این نیز بوده که از طریق بازنمایی های خود به بازاندیشی درباره معضل اعتیاد بپردازد و شیوه جدیدی از اندیشیدن به مضمون پیش گفته را به لطف تصویر بنا نهد. این بازنمایی ها تأثیری معنادار بر ادراک اجتماعی، سیاست گذاری های فرهنگی و برداشت عمومی از سوژه های معتاد داشته است. این مقاله بر اهمیت تحلیل تاریخی گفتمان های سینمایی برای درک بهتر نسبت اعتیاد با مناسبات قدرت، فرهنگ، و سیاست تأکید دارد.
۳.

زایش زیست قدرت شهری: از سلب مالکیت تا مرگ اجتماعی محلات (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرودست سازی مکانیسم سلب مالکیت اِتنوگرافی زیست غیررسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۳۸
اگرچه علوم اجتماعی ایرانی در سال های اخیر فصل جدیدی را در باب مطالعات فرودستان بازکرده و به این سوژه پرداخته است، اما کمتر مطالعاتی در این حوزه به مکانیسم فرودست ساز پرداخته است. در این پژوهش، از خلال مطالعه میدانی اتنوگرافیک در پی مطالعه وضعیت فرودستان شهری (نیروهای کار غیررسمی) در سنندج و حومه آن هستیم تا گوشه ای از سازوکار درافتادن در وضعیت فرودستی و چگونگی مواجهه با این سازوکار را نشان دهیم. همچنین در پی صورت بندی مفهومی بوده ایم که وضعیت شهروندان فرودست سنندجی به ویژه نیروهای کار غیررسمی را توضیح دهد. گردآوری داده ها بر اساس فنون پژوهش میدانی شامل مشاهدات، گفت وگوها و مشارکت و یا حضور در زندگی روزانه و مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. لنز مفهومی ما بر مفاهیم دیوید هاروی، میشل فوکو، امبمبه و استندینگ تکیه زده است. نتایج یافته های این پژوهش در قالب مقولاتِ «تعدی به سپهر اجتماعی شهروندان»، «سیّالیت معاش و کار غیررسمی: شالوده اجتماع محلی»، «زایل کردن زندگی: مقیاس های کوچک مرگ در تجربه روزمره»، «رنج های ناخواسته: شکنندگی سوژه» و «سلب مالکیت های گسترده از شهروندان» صورت بندی شده است. این مطالعه نشان داد که مکانیسم فرودست ساز از طریق سلب مالکیت های گسترده از شهروندان در قالب سیاست ها و برنامه های تاریخی/اقتصادی و اجتماعی، به افتادن در ورطه فرودستی و پیرامونی سازی از شهروندان دامن زده است. این پژوهش نشان داد زایش زیست قدرت چگونه به انقیاد حیات از شهروندان دامن می زند و چگونه زیست و کار نیروهای کار را حتی در وادی غیررسمی تهدید می کند.
۴.

شرم اجتماعی بیکاری: مطالعه زمینه ای در میان کارگران بیکارشده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارگران تجربه بیکاری نهادهای حمایتی و رفاهی شرم اجتماعی بیکاری نظریه زمینه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۴۲
این مطالعه بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و روانی بیکاری و نقش نهادهای حمایتی در کاهش آثار منفی آن تأکید دارد. در شرایط دشوار اقتصادی و تنگناهای حاکم بر بنگاه های تولیدی، توجه بیش ازپیش به کارگران به عنوان سرمایه های ارزشمند کشور و موتور محرک توسعه اقتصادی ضروری به نظر می رسد. ناامنی شغلی و بیکاری می تواند تأثیر عمیقی بر زندگی شخصی و آینده شغلی افراد داشته باشد و آن ها را با بحران هایی نظیر ازدست دادن هویت، مشکلات اقتصادی و خانوادگی مواجه کند. این مقاله با بررسی تجربه بیکاری و پیامدهای روانی و اجتماعی آن در میان کارگران بیکارشده در تهران، در پی فهم فرآیند مواجهه و کنارآمدن کارگران با بیکاری و آسیب های ناشی از آن است. مطالعه حاضر با رویکرد تفسیری-کیفی و روش نظریه زمینه ای (داده بنیاد) برساخت گرا اجرا شده است. پژوهشگران برای گردآوری داده های موردنیاز، در سه نقش کارگر، محقق و کارمند یکی از نهادهای حمایتی در میدان تحقیق حضور یافته اند و داده ها از طریق مصاحبه با ۳۷ کارگر بیکارشده گردآوری شد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع دردسترس و نظری انتخاب شدند. داده ها نیز در چهارچوب نظریه زمینه ای برساخت گرا، طی سه مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز و نظری تحلیل شد. یافته ها نشان داد تجربه بیکاری دارای ابعاد گوناگونی ازجمله ننگ اجتماعی بیکاری، بحران هویت، بحران اقتصادی، بحران خانوادگی، تجربه شرمساری و روان رنجوری است که درنهایت همگی ذیل مقوله «شرم اجتماعی بیکاری» صورت بندی شده اند. این مقوله ابعاد مختلفی از تجربه طرد، تجربه شکست شخصی و ناتوانی در کامیابی را به دنبال دارد.
۵.

طبقه و التزام دینی در ایران: آزمون فرضیات رقیب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قشربندی اجتماعی طبقه التزام دینی نظریه محرومیت نظریه قدرت نسبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۴۰
این مسئله و پرسش که آیا و چگونه دینِ افراد ارتباطی با موقعیت یا جایگاه آنان در نظام قشربندی اجتماعی دارد، از حیث تاریخی موضوعی موردعلاقه جامعه شناسان در چرخه های مختلف زمانی این رشته علمی از ابتدای تکوین تاکنون بوده است. مرور ادبیات تئوریک در این حوزه مطالعاتی نشان داد که پاسخ های علمی به پرسش مذکور را می توان به طورکلی ذیل دو نظریه محرومیت و قدرت نسبی در جامعه شناسی دین یافت که پیش بینی های متضادی را در مورد نحوه توزیع سطوح التزام دینی در نظام قشربندی اجتماعی ارائه می دهند. این مقاله پژوهشی به منظور آزمون تجربی فرضیات رقیب منبعث از دو نظریه محرومیت و قدرت نسبی در تبیین چگونگی ارتباط طبقه و التزام دینی تدوین گردید. در همین راستا، این فرضیه های رقیب با داده های حاصل از پیمایش ملّی با ۸۲۵۰۰ نفر از ایرانیان مسلمان مقابله شد تا میزان انطباق و تناظرشان با شواهد تجربی مورد ارزیابی قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان داد که ارتباط طبقه با التزام دینی در میان مردم ایران عمدتاً در جهتی سازگار با تئوری محرومیت بوده و برای مدعای اصلی نظریه مزبور دلالت تأییدی داشته است. افزون بر آن، چون مدعای اصلی نظریه قدرت نسبی متضمن فرضیه متضاد و مانعه الجمع با نظریه محرومیت است، تأیید تجربی نظریه محرومیت منطقاً مستلزم رَد نظریه متضادش یعنی نظریه قدرت نسبی بوده است.
۶.

تعاملات زوجین و خروج زنان از تعهد زناشویی: پژوهشی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعهد زناشویی رابطه جنسی رابطه فرازناشویی رابطه زناشویی خیانت تعهد جنسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۴۶
بی مبالاتی و عدم تعهد در روابط زناشویی، از زمینه های مهم ایجاد اختلال و آسیب در کانون خانواده است. این پژوهش با رویکردی تفسیرگرایانه به تحلیل زمینه ها و فرآیندهایی می پردازد که منجر به بحران در مناسبات زناشویی و خروج زنان متأهل از تعهد جنسی می شود. تحلیل مضمون مصاحبه های انجام شده با ۱۱ زن ساکن تهران که تجربه عدم وفاداری در رابطه زناشویی را داشته اند، نشان داد که عواملی مانند سلب انتخاب (کودک همسری)، خشونت خانگی (کلامی، فیزیکی و جنسی، محرومیت از ضروریات زندگی)، کیفیت پایین رابطه جنسی (گرایش جنسی متفاوت، محرومیت از رابطه جنسی، اعتیاد شوهر به خودارضایی)، عدم ایفای نقش های مردانه (اعتیاد به مواد مخدر، بحران های مالی طولانی مدت) و واکنش به رفتار شوهر (بازیابی احساس ارزشمندی، پاسخ متقابل به خیانت شوهر) در سه مضمون فراگیر (مالکیت بر زندگی و بدن زن، فرهنگ مردسالارانه و تلاش زنان برای عاملیت مؤثرتر)، از مهم ترین زمینه های هدایت کننده زنان به خروج از وفاداری زناشویی است. خروج زنان از این تعهد عمدتاً وابسته به شرایط ناپایدار خانواده و انواع مختلف خشونت از جانب شوهر است.
۷.

مطالعه انتقادی سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه توانمندسازی در دو دهه گذشته در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالبه گری سازمان های غیردولتی نولیبرالیسم خیریه خودیاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۴۷
مسئله اصلی این پژوهش، پیگیری موضوع توانمندسازی در سازمان های مردم نهاد در شهر تهران است. هدف پژوهش آن است که چهار بُعد اقتصادی، روان شناختی، اجتماعی و سیاسیِ توانمندسازی در میان سازمان های مردم نهاد شناسایی و دسته بندی شود. به عنوان فن جمع آوری داده ها، در این پژوهش از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده و با مسئولانِ ۱۳ سازمان مردم نهاد شهر تهران که در حوزه توانمندسازی فعالیت کرده اند، ۱۸ مصاحبه عمیق صورت گرفته است. همچنین، برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون سود بُرده شده است. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن است که فعالیتی که به نام توانمندسازی در این سازمان ها به انجام می رسد، معمولاً اقتصادی و محدود به مهارت آموزی های سطح پایین و ارائه نیروی کار ارزان به بازار است. توانمندسازی در سطوح دیگر، یعنی توانمندسازی اجتماعی و سیاسی به معنای مطالبه گری و کنشگری چندان مورد توجه این سازمان ها قرار نگرفته است. بیشترِ سازمان های موردبررسی حتی در صورت مطالبه گری، مطالبات محدودی در سطح رفع نیازهای خود داشته اند. با گسترش رویکردهای فردمحور و گسترش پروژه های خودیاری و البته برخی مانع آفرینی ها، این سازمان ها کم وبیش دست از فعالیت های ساختاری کشیده و تلاش دارند به نیازهای آنی مددجویان و همچنین آموزش مهارت به آن ها جهت ورود ناقص به بازار بپردازند و کنش، انتقاد و مطالبه گری را در ارتباط با نهادهای بالادستی و سیاست گذاری و قانون گذاری به انجام نرسانند.
۸.

هویت حرفه ای معلمان در تقاطع ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی؛ یک مطالعه زمینه ای در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت حرفه ای هویت پاره پاره فرودست شدگی اقتصادی هویت ابزاری هویت اجتماعی تضعیف شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۴۰
پژوهش حاضر با هدف مطالعه چگونگی برساخت هویت حرفه ای در بین معلمان شهر یزد انجام شده است. هویت حرفه ای چهارچوب تفسیری و خودپنداره حرفه ای معلمان درباره خودشان است که از برهم کنش با شرایط و زمینه های متنوع به وجود می آید. در اجرای این پژوهش از نظریه زمینه ای اشتراوس و کربین بهره گرفته شد. مشارکت کنندگان ۲۰ نفر از معلمان شهر یزد در سنین، جنسیت و مقاطع مختلف تحصیلی مختلف بودند که با آن ها مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده ابتدا کدگذاری و سپس مقوله بندی و تحلیل شد. «هویت پاره پاره» مقوله هسته پژوهش بود که از برساخت مقوله های (فرودست شدگی اقتصادی، هویت ابزاری و هویت اجتماعی تضعیف شده) به دست آمد. عوامل علّی تأثیرگذار بر این نوع از هویت شامل (تنگناهای معیشتی، رویکرد تبعیضی و نامتوازن حاکمیت و...)، عوامل زمینه ای شامل (تحول ارزشی/ هنجاری معلمان، زوال منزلت اجتماعی معلمی و...) و عوامل مداخله گر شامل (فرودست سازی اقتصادی نهاد آموزش، دیده نشدن انتظارات مادی با شعارگرایی معنوی، فزایندگی بحران های اقتصاد بیمار و...) بود. مشارکت کنندگان در پاسخ به وضعیت هویتی خود از استراتژی های مقاومت خاموش، اعتراض و... استفاده کردند و کاهش سرمایه اجتماعی، بیگانگی حرفه ای، مشارکت تقلیل یافته و... به عنوان پیامدهای حاصله شناسایی شد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۳۷