مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
مهاجر
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به مطالعه وضعیت طرد اجتماعی زنان فقیر روستایی برحسب متغیرها و مولفه های طرد اجتماعی می پردازد. سوال های اصلی تحقیق این است که آیا وضعیت طرد اجتماعی در میان گروه های متفاوت زنان و به طور خاص؛ زنان شاغل- غیرشاغل و بومی- مهاجر، از الگویی متفاوت پیروی می کند؟ آیا زنان توانسته اند از طریق فعالیت اقتصادی بیرون از خانه به شبکه بین گروهی بپیوندند و حمایت دریافت کنند؟ آیا فقر و طرد اجتماعی، پدیده هایی مشابه هستند و در زندگی زنان فقیر با هم به وقوع می پیوندند؟ در این تحقیق با بهره گیری از روش کمی، تفاوت میزان طرد در میان گروه های زنان بر حسب اشتغال و نوع اقامت مورد سنجش قرار می گیرد و با به کار گیری روش کیفی نیز کوشش می شود درکی عمیق تر از تجربه زیسته زنان در این رابطه به دست آید. نتایج مقایسه وضعیت طرد اجتماعی در میان دو گروه زنان بومی و مهاجر حاکی از آن است که زنان فقیر، از نظر حمایتی از شبکه درون گروهی قوی تری برخوردارند و در فعالیت های اجتماعی غیررسمی ، مشارکتی فعال تر نسبت به همتایان مهاجر خود دارند. همچنین، زنان شاغل نسبت به زنان غیرشاغل، از شبکه حمایتی بین گروهی قوی تر و ناهمگون تری برخوردارند و فعالیت اقتصادی این دسته از زنان، شعاع حمایتی گسترده تر و منابع حمایتی بیشتری را برای آن ها فراهم کرده است
بررسی علل انگیزه های مهاجرت معکوس و تأثیر آن بر توسعه اجتماعی– اقتصادی (مطالعه موردی مهاجران روستانشین شهرهای تنکابن و رامسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، بررسی علل انگیزه های مهاجرت معکوس و تأثیر آن بر توسعه اجتماعی و اقتصادی در روستاهای اطراف شهرستان های تنکابن و رامسر واقع در استان مازندران است که در آن تلاش شده است، تا با توجه به فرضیات مطرح شده، به علل اصلی شکل گیری مهاجرت معکوس همانند: مسافت، تعلق بومی، سن، نوع مسکن، درآمد، نوع شغل و سطح تحصیلات توجه شود. روش تحقیق پیمایشی و نیز از روش کتابخانه ای (اسنادی) استفاده شده است. شیوه نمونه گیری سهمیه ای بوده که توزیع آن به صورت تصادفی ساده در بین 383 نفر از مهاجران مناطق روستایی شهرستان های مذکور صورت گرفته است. لازم به توضیح است که متغیرهای مستقل پژوهش عبارتند از: مسافت، تعلق بومی، سن، نوع مسکن، درآمد، نوع شغل و سطح تحصیلات و متغیر وابسته انگیزه مهاجرت معکوس. برای آزمون متغیرهای پژوهش از آماره های متناسب در نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج به دست آمده، حاکی از وجود ارتباط مثبت و معنادار بین متغیرهای تعلق بومی و درآمد با انگیزه مهاجرت معکوس و وجود رابطة منفی و معنادار بین مسافت و انگیزه مهاجرت معکوس و عدم ارتباط معنادار بین متغیرهای سن، سطح تحصیلات، نوع شغل و نوع مسکن با انگیزه مهاجرت معکوس بوده است. رابطه بین انگیزه مهاجرت معکوس و توسعه اجتماعی و اقتصادی نیز نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنادار با این متغیر ها است.
سنجش و تبیین طرد اجتماعی مهاجران خارجی در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی مهاجران خارجی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی کشور میزبان است و در صورت عدم ادغام مناسب در جامعه، این گروه ها به طور بالقوه تهدیدی برای نظم و امنیت خواهند بود. از اینرو، بررسی وضعیت طرد/ ادغام اجتماعی آنها و عوامل مؤثر بر آن می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با مهاجران اثرگذار باشد. به این منظور، طرد/ ادغام مهاجران افغانی و عراقی مقیم کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی این شهر سنجش و تبیین گردید. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای مهاجر و غیر مهاجر ساکن مناطق چهارده گانه شهر اصفهان است. روش تحقیق کمی- کیفی و شیوه نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری های نظری، خوشه ای چند مرحله ای و هدفمند است. حجم نمونه منتخب شامل232 خانوار( مهاجر خارجی و بومی) می باشد و در تحلیل آماری داده ها، آزمونهای تفاوت، همبستگی و معادلات ساختاری در نرم افزارهای spss و لیزرل به کار گرفته شد.
یافته های تحقیق نشان داد مهاجران دسترسی کمتری به منابع دارند و در مقایسه با بومی ها تبعیض و طرد اجتماعی شدیدتری دارند و نه تنها به رغم گذر زمان، تبعیض های اجتماعی قومی از بین نرفته بلکه مهاجران با سکونت در محله های محروم، طرد اجتماعی را با طرد فیزیکی تجربه کنند. با این اوصاف، لازم است دولت با حمایت های اقتصادی و آموزشی مهاجران، کاهش فاصله اقتصادی اجتماعی مهاجران- غیرمهاجران و فرهنگ سازی در راستای پذیرش اجتماعی آنها از ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورد.
بی تفاوتی سیاسی اجتماعی؛ گناهی کبیره در فرهنگ رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۳
73 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بیان دقیق یکی از مفاهیم دینی تأثیرگذار در ایجاد فرهنگ و تعهد اجتماعی است. پژوهش با روش اسنادی و کتابخانه ای به تحلیل و واکاوی موضوع پرداخته و با پی گیری معنای تعرّب و هجرت و با تکیه بر گزارش های تاریخی و حدیثی در سیره علوی و رضوی، تلاش کرده است تا به این مهم دست یابد. از یافته های پژوهش، تقسیم مسلمانان به مهاجر و اعرابی پس از فتح مکه است. مسلمانان خود را ملزم می دانستند برای جهاد به مرکز حکومت اسلامی هجرت کنند. تخلف از این وظیفه، حکم مرد اعرابی را داشت که به جهت بی تفاوتی، از یکسری حقوق اجتماعی و اقتصادی محروم می شد. یافته اصلی و نوآوری پژوهش، اثبات فرضیه پژوهش در ترادف تعرب بعدالهجره، با بی تفاوتی سیاسی اجتماعی است. به فرموده امام رضا (علیه السلام) تعرب رفتن به بادیه نیست بلکه علت حرمت تعرب بعدالهجره، بی تفاوتی در حمایت امامِ بحق و دیگر پیامدهای منفی آن است، اگرچه شخص در مرکز اسلام باشد.
فرهنگ، مهاجرت و ادراک زن- جنس ویژگی: مقایسه جوان زن ایرانی، مهاجر ایرانی-کانادایی و کانادایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره سیزدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
530-541
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با مقایسه ادراک جوان زنان از هنجارهای زن- جنس ویژگی در سه گروه ایرانی، کانادایی و مهاجران ایرانی در کانادا، به شناخت زن- جنس ویژگی در دو فرهنگ متفاوت و جایگاه گروه مهاجران در مقایسه با کشور مبدأ و مقصد بپردازد. چهل و پنج دانشجوی ایرانی، بیست و یک دانشجوی کانادایی و نوزده دانشجوی ایرانی-کانادایی در گروه های متمرکز به بحث درباره زن- جنس ویژگی پرداختند. داده ها با روش تحلیل محتوا کدگذاری و فراوانی های اشاره به هر تم محاسبه شد. فراوانی تم های مشترک هر سه گروه توسط آزمون مجذور خی مقایسه و سپس تفاوت های دو به دو توسط آزمون t مستقل بررسی شد. تحلیل محتوای هنجارهای زن-جنس ویژگی در گروه ایرانی به نه، در گروه کانادایی به شش و در گروه مهاجر به نه مؤلفه زن- جنس ویژگی انجامید. پنج مولفه از جمله "جهت گیری به سمت موفقیت" و "صفات زنانه" از جمله اشتراکات و هنجارهایی همچون "نجابت" و "توجه به امنیت شخصی" از تمایزات این سه گروه بودند. تمایزات یافت شده از یک طرف با تفاوت های فرهنگی ایران و کانادا هماهنگ بوده و از طرف دیگر برگرفته از ویژگی های زندگی مهاجران بود.
اثر مهاجرت بر کیفیت زندگی: مطالعه موردی خانواده های مهاجرکوهدشتی ساکن شهر قدس و همتایان غیر مهاجر ساکن شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی کلی مهاجرت در کشورهای در حال توسعه، مهاجرت از مناطق کمتر توسعه یافته به مناطق توسعه یافته تر است. چنین مهاجرتی عمدتا در پاسخ به نابرابری های بین مناطق، در جهت ارتقاء کیفیت زندگی، انجام می گیرد. این مطالعه در پاسخ به این سوال است که آیا مهاجرت تغییری در کیفیت زندگی، در مقایسه با مبدا، ایجاد می کند؟ جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانواده های مهاجر کوهدشتی ساکن در شهر قدس تهران و سرپرستان خانواده های غیر مهاجر همتای آن ها ساکن در شهرستان کوهدشت را در بر گرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه بدست آمده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 خانوار (200 نفر مهاجر و 200 نفر غیرمهاجر) انتخاب شدند. جهت بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های آماری T، آزمون کی دو و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که خانواده های مهاجر در مجموع از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب تری نسبت به همتایان غیرمهاجر خود برخوردار بوده اند. افراد دارای تحصیلات کمتر و غیرشاغل، کیفیت زندگی بالاتری را گزارش کرده اند. نابرابری در امکانات اقتصادی و اجتماعی دو منطقه و تفاوت در ویژگی های اقتصادی و اجتماعی مهاجران و غیرمهاجران تبیین کننده اصلی این تفاوت می باشند.
جستاری کلامی در عدالت و مرجعیت علمی صحابه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
119 - 141
حوزه های تخصصی:
از مباحث در خور توجه در محافل کلامی دو فرقه اسلامی بزرگ شیعه و سنی عدالت صحابه و مرجعیت علمی آنها است. اهلیت برای تفسیر کتاب و سنت در بازخوانی حوادث صدر اسلام، نقش تعیین کننده دارد و با تنقیح مباحث، بسیاری از معضلات جهان اسلام حل شدنی است. دو رویکرد متفاوت به منزلت صحابه و همراهان پیامبرa در بین شیعه و اهل سنت وجود دارد. رهیافت یکی مبتنی بر عملکرد آنها به اقتضای منطق عمل و با سنجش معیارهای مطرح در متون و نصوص دینی است. رویکرد دیگر مبتنی بر نگاه تصویبی و مطلق گرایانه است. اغلب اهل سنت جمیع صحابه را عادل و قدح آنان را جفا می دانند. به صورت طبیعی در نگاه اهل سنت آنان جایگاه مرجعیت علمی خاصی دارند، اما در نگاه شیعه، صحابه اهل بیت با ویژگی عصمت دارای مرجعیت نهایی هستند و در امور دیگر با سنجش عملکرد صحابه با کتاب و سنت نبوی و سیره پیشوایان معصوم و منطق ارزیابی می شوند. در جستار پیش رو با نگاه تطبیقی و مستند به کتب روایی، کلامی، تفسیری و تاریخی، این دو نگاه بررسی می شود.
بررسی اثربخشی تکنیک های تجربی طرحواره درمانی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار در زنان سرپرست خانوار مهاجر افغان در تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی تکنیک های تجربی طرحواره درمانی بر تعدیل طرحواره های ناسازگار در زنان سرپرست خانوار مهاجر افغان در تهران بود.: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل با آرایش تصادفی در آزمودنی ها بود. جامعه آماری شامل زنان مهاجر سرپرست خانوار تحت پوشش کلینیک مددکاری اجتماعی نوید مهر واقع در شهرک ولیعصر شهر تهران به تعداد 53 نفر بود که از میان آن ها با توجه به لزوم انجام مداخله، 20 نفر به عنوان نمونه با روش هدفمند انتخاب شده و در دو گروه (10 نفر گروه طرحواره درمانی و 10 نفر گروه کنترل) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه اول تحت 8 جلسه 5/1 ساعته طرحواره درمانی گروهی قرار گرفتند و گروه دوم هیچ درمانی دریافت ننمودند. جهت سنجش از فرم کوتاه مقیاس طرحواره های ناسازگار یانگ استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد طرحواره درمانی در تعدیل طرحواره های محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری به ضرر و بیماری، گرفتار/ خودتحول نیافته، اطاعت، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق و خویشتن داری/ خودانضباطی زنان سرپرست خانوار مهاجر افغان ساکن تهران اثربخش می باشد. با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی می توان با انجام این روش درمانی، به کاهش طرحواره های ناسازگار در افراد کمک کرد .
بررسی چگونگی استفاده تحصیلی دانشجویان از فضای مجازی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
گسترش ارتباطات و فناوری اطلاعات، استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی را اجتناب ناپذیر کرده است. دغدغه اصلی مقاله حاضر، بررسی چگونگی استفاده دانشجویان خوابگاه شهدای دانشگاه تبریز از فضای مجازی است. جامعه آماری تحقیق 2000 نفر بودند که به روش تصادفی طبقه ای، 100 نفر انتخاب شدند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی است. برای پایایی و روایی از آلفای کرونباخ استفاده شد که نشان دهنده 938/. و واریانس 423 است. با توجه به اینکه فضای مجازی برای ایرانیان یک پدیده بومی نیست و آنها نسبت به این پدیده مهاجر هستند، برای جلوگیری از آسیب ها و چگونگی استفاده از آن، به فرهنگ سازی و دانش افزایی در این زمینه نیاز است. ضرورت توجه دانشجویان در جایگاه فرهیختگان و آینده سازان به این مقوله از اهمیت دوچندانی برخوردار است. یافته های تحقیق گویای آن است که 46 درصد همیشه یا اغلب و 18 درصد معمولاً بیش از زمانی که قصد داشته اند، در فضای مجازی حضور یافته اند. در زمینه کاهش بازدهی درسی، 46 درصد معتقدند که هرگز یا به ندرت و 18 درصد بر این باورند که همیشه یا اغلب، تحصیلشان آسیب دیده است. برای انجام تکالیف درسی، 28 درصد هرگز یا به ندرت و 15 درصد همیشه یا اغلب از اینترنت استفاده می کنند.
حقوق بشر مهاجران غیرقانونی: چالش های موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
165 - 177
حوزه های تخصصی:
شمار قابل توجهی از افرادی که جهت مهاجرت راهی کشورهای دیگر می شوند افرادی هستند که طرق قانونی ورود به کشور جدید را طی نمی کنند. این افراد که مهاجر غیرقانونی نامیده می شوند تا زمان کسب وضعیت مهاجر قانونی و یا پناهنده از حقوق اولیه انسانی برخوردارند، حقوقی که بر قواعد بین المللی حقوق بشر مبتنی می باشد و واجد جنبه حداقلی هستند.
بررسی دیدگاه هومی بابا و ادوارد سعید درباره هویت ”در هم آمیخته“ مهاجر و امکان مقاومت و عاملیت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
274 - 300
حوزه های تخصصی:
پدیده مهاجرت و مخصوصا هویت فراملی مهاجر در مطالعات پسااستعماری جایگاه ویژه ای دارد. دور افتادن مهاجر از وطن و قرار گرفتن او در بطن فرهنگ بیگانه باعث می شود در وی هویتی ”در هم آمیخته“ شکل بگیرد که تقابل بین خودی و دیگری و دیگر تقابل های دوگانه را زیر سوال می برد. بنابراین، هویت ”در هم آمیخته“ مهاجر می تواند دیدگاه های سنّتی رایج درباره هویت را به چالش بکشاند و عامل تغییر و مقاومت در برابر ایدئولوژی های نژادپرستانه و ملّی گرایانه افراطی باشد. در این مقاله، با بررسی دیدگاه دو متفکر پیشرو در مطالعات پسااستعماری، هومی بابا و ادوارد سعید، به شباهت ها و تفاوت های نظرات آن ها درباره قابلیت های ضد استعماری هویت مهاجر و امکان مقاومت و عاملیت از سوی او پرداخته ایم. این بررسی نشان می دهد، نگاه پساساختارگرا و خوش بین بابا درباره نحوه شکل گیری هویت مهاجر همخوانی چندانی با واقعیت های زندگی مهاجران و میزان مقاومت از سوی آن ها ندارد. اما سعید رویکردی التقاطی به پدیده مهاجرت دارد و قابلیت های هویت مهاجر را بیشتر از منظر انسان گرایی مورد بررسی قرار می دهد. از همین روی دیدگاه های وی کاربردی تر و در انطباق نزدیکتری با واقعیت هستند.
مقایسه تفاوت های رفتارها و نیات باروری در بین زنان مهاجر و بومی در شهر مهاجران شازند (استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱۵ و ۱۱۶
۱۶۹-۱۹۵
مقاله حاضر به بررسی و مقایسه رفتارها و نیات باروری و تعیین کننده های آن بین زنان سنین باروری (49-15ساله) مهاجر و بومی در شهر مهاجران شازند، در سال 1399 می پردازد. مبانی نظری تحقیق شامل: وقفه مهاجرتی، نظریه انطباق مهاجرتی و نظریه مشخصه ها و تبیین های هنجاری-فرهنگی است. روش تحقیق در این مطالعه، پیمایش است. برای این منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 358 نفر از زنان همسردار 15-49 ساله شهر مهاجران شازند (192نفر مهاجر و 192نفر بومی) مورد بررسی قرار گرفتند و پرسش نامه محقق ساخته توسط آن ها پر شد. نتایج مطالعه نشان داد که، افراد دارای یک فرزند، تمایل به فرزندآوری داشتند، اما در افراد دارای دو فرزند، تمایلی به داشتن بیشتر از دو فرزند مشاهده نشد. میانگین به دست آمده از طریق آزمون تی دو نمونه مستقل نشان داد، که تعداد فرزندان بومیان حدود 5/2 فرزند و مهاجران حدود 2 فرزند می باشد و از نظر آماری این تفاوت معنادار است. ارزش فرزندان، ترجیحات جنسی، سن زن در اولین بارداری در تعیین تفاوت های باروری زنان بومی و مهاجر از نظر آماری معنادار شد. در این مقاله فرضیات مبتنی بر نظریه وقفه مهاجرتی و نظریه مشخصه ها مورد تأیید قرار گرفت، اما فرضیات نظریه انطباق رد شد.
تحلیلی بر مشکلات بزه دیدگی ثانویه مهاجران در فرآیند دادرسی(مطالعه موردی مهاجرین افغانستانی، عراقی، سوری و لبنانی)
منبع:
تمدن حقوقی سال ششم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
79 - 94
حوزه های تخصصی:
یافته های جرم شناسانه به این مسئله اذعان دارد که اگر توجه جدی به نقش و جایگاه بزه دیده صورت بگیرد تاثیر بسزایی در حل و فصل مسئله مجرمانه دارد و حتی در بسیاری از موارد باعث پیشگیری از بزه دیده واقع شدن دومین بزه دیدگان خواهد شد . یکی از اقسام بزه دیدگی که کمترین راه حل پیشگیرانه برای آن ارائه شده است بزه دیدگی دومین مهاجرین است. موضوع بیگانگان به عنوان یک اقلیت مهم که جمعیت کثیری را ذیل نام های مختلف مانند: پناهنده، مهاجر، گردشگر، ماموران سیاسی و ... در بر می گیرد؛ موضوع مهم و بحث برانگیزی در کشورهای دنیا است. تحقیق حاضر با هدف مطالعه و بررسی مشکلات بزه دیدگان مهاجر در فرایند دادرسی کیفری و یا بزه دیدگی دومین مهاجرین در فرایند دادرسی کیفری انجام شده است و سعی شده تا اثر نوع رفتار نهادهای رسیدگی کننده با بزه دیده و نقش آن در بزه دیدگی ثانویه مهاجرین تببین گردد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی از نوع کیفی(مصاحبه و مشاهده حضوری)، علل شکل گیری بزه دیدگی دومین مهاجرین موضوعاتی از قبیل: ترس مهاجرین از عودت به کشورشان، عدم حضور پلیس در مناطق مهاجرنشین، عدم رسیدگی و مختومه نکرده پرونده ها، طولانی بودن روند محاکمه، رسیدگی نکردن به بزه دیدگان مهاجر غیر قانونی که توسط پلیس بزه دیده قرار گرفته اند، بیشترین درصد را به خود اختصاص داده اند. در پایان چنین نتیجه گیری شده است که اولا یک قانون خاص برای مهاجرین و اتباع بیگانه در راستای حمایت از حقوق آنها در زمانی که بزه دیده قرار می گیرند تدوین گردد
فرایند فرهنگ پذیری در میان نوجوانان افغانستانی، یک مطالعه کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه گذشته، مهاجرت افغانستانی ها به دیگر کشورهای جهان، به ویژه ایران و پاکستان، موج های مهاجرتی عظیمی را به وجود آورده است، به گونه ای که زندگی آنان در چهار دهه گذشته در کشور ایران، مسائل مهمی را به وجود آورده است. سازگاری و تطبیق پذیری نوجوانان مهاجر افغانستانی یا در اصطلاح مهاجران نسل دوم با جوامع میزبان، از جمله این مسائل بوده است. با توجه به اینکه بسیاری از آنان در ایران به دنیا آمده اند، اما همچنان فعالانه درگیر فرایند فرهنگ پذیری و پیچیدگی های آن اند، مطالعه پیش رو با استفاده از پارادایم تفسیری، روش نظریه زمینه ای و با نمونه گیری نظری، 21 نفر از نوجوانان افغانستانی ساکن یزد را انتخاب کرد و مصاحبه های عمیق درباره چالش های مهاجرتی با آنان انجام شد. فرایند نمونه گیری تا مرحله اشباع داده ها ادامه پیدا کرد و داده های گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در قالب هفده مقوله هسته ارائه شده است. مقولات اصلی کشف شده شامل پروبلماتیک شغلی، فوبیای ذهنیت های انسان زدایانه، تبعیض های ساختاری تزلزل بخش، اتوپیای انتظار، بازنمایی و اقناع هویت و ... هستند. یافته های این پژوهش نشان داد که نوجوانان مهاجر نسل دوم از فرایندهای تطبیق پذیری در مقابل ساختارهای اجتماعی دل زده می شوند و در آنان خودپنداره منفی تشکیل می شود. بر همین اساس، مدل پارادایمی و نظریه تجربی پژوهش ارائه شدند.