مطالب مرتبط با کلیدواژه

اسلاوی ژیژک


۱.

تناقض نقش زنان در مدیریت تنش در خانواده (تحلیل موردی فیلم من مادر هستم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینما هویت زنانه اسلاوی ژیژک انحراف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
نهاد خانواده نقش مهمی در بازتولید نظام فرهنگی و جامعه پذیری افراد دارد. اما این نهاد همواره در وضعیت متعادل به سر نمی-برد و در موارد متعددی، روال متعارف زندگی روزمره به چالش کشیده می شود و اعضای خانواده به جستجوی راه حل ها و چاره های جدید برای حل مسایل رخ داده می پردازند. یکی از رایج ترین بحران ها در زندگی خانوادگی ناشی از تنش بین والدین و فرزندان و عدم درک مشترک آنها از موضوعات مختلف است. این مقاله با بهره گیری از روانکاوی لکانی و خوانش سمپتماتیک فیلم «من مادر هستم» به این مسئله می پردازد که یک مادر در چنین موقعیت چالش برانگیزی ممکن است دست به چه انتخابی بزند و چگونه ممکن است بر این بحران ها غلبه کند. فیلم از خلال وقایع و رویدادهایی درهم تنیده، موقعیتی را به تصویر می کشد که در بسیاری از خانواده ها رخ می دهد و از اینرو توجه به موقعیت پارادوکسیکالی که مادر در این فیلم دارد، به خوبی از بن-بست روابط والدین و فرزندان در خانواده ها پرده برمی دارد. یافته ها نشان می دهد که آنچه در نگاه اول فداکاری بی دریغ مادرانه برای حل مشکلات و مصائب خانوادگی به نظر می آید، تلاشی منحرفانه و ریاکارانه برای تملک و به انحصار خود دراوردن روابط و مناسبات خانوادگی است. از اینرو، روابط خانوادگی که در بسیاری از موارد حول فداکاری مادر یا زن می گردد، همواره مستعد آسیب های پیش بینی نشده و غیر مترقبه است. این ادعا به معنای زیر سوال بردن اهمیت و ارزش فداکاری زنان در خانواده نیست. اما در بسیاری از موقعیت ها، منطق حاکم بر وضعیت با آنچه کنشگران می پندارند تفاوت بنیادین دارد.
۲.

هم پوشانی نظریۀ روان زخم ژیژک و رئالیسم جادویی در رمان دلفین مرده اثر حسن بهرامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلاوی ژیژک دلفین مرده روان زخم رئالیسم جادویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۵۶
اصطلاح «روان زخم» برای اشاره به موقعیتی به کار می رود که در آن روان شخص به دلیل رویدادی آسیب زا صدمه ببیند. واکنش افراد به امر آسیب زا ممکن است برون ریزی، یا درونی سازی باشد. در فرآیند برون ریزی، فرد نشانه هایی از اختلالات روانی همچون کابوس به نمایش می گذارد، ولی در درونی سازی، فرد رنج های روحی را در جهان درون خود پنهان می کند و با ساخت یک روایت فتیش، رنج ها را به محیطی دیگر انتقال می دهد. با توجه به ماهیت روان زخم، بیمار قادر نیست آن را به امر نمادین تبدیل کند و این مشکل روانی تنها از روی نشانه هایش در فرد قابل شناسایی است، درحالی که روان شناسان معتقدند تنها راه درمان روان زخم، تبدیل شدن به امر نمادین است. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی بازنمایی روان زخم در رمان دلفین مرده نوشته حسن بهرامی است. بهرامی با بهره گیری از تکنیک رئالیسم جادویی و ترکیب نامحسوس آن با ویژگی های روان زخم، از این چالش با موفقیت گذر کرده است. او با ترکیب افسانه های بومی و روان زخم و بهره گیری از ماهیت دوگانه آنها در کنار هم، پیوندی محکم و نامحسوس میان این دو مقوله ایجاد کرده و روان زخم شخصیت را به نمایش گذاشته است. این پژوهش اثبات می کند که رئالیسم جادویی تکنیکی درخور برای نگارش رمان های روان کاوانه جهت نمادین کردن روان زخم افراد است.