فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
161 - 186
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای مطلوب برای تحقق اهداف نظام های تعلیم و تربیت، مشارکت بین خانه و مدرسه است. زمینه ساز این مشارکت، می تواند برنامه درسی خانواده محور و تکوین و تعالی پیوسته هویت دانش آموزان در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. پژوهش حاضر با هدف تبیین مفهوم برنامه درسی خانواده محور انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با صاحب نظران برنامه درسی که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها که آشنا با خانواده و مدرسه بودند گردآوری شده و با روش نظریه داده بنیاد با رویکرد نظام مند اشتراوس و کوربین (2007)، تحلیل و مقوله بندی شده است. بر اساس نتایج پژوهش،3 مقوله اصلی(خانواده مدار بودن، پنهان و حمایت گری تحصیلی) و 9 زیر مقوله (نقش اثرگذار خانواده در تعلیم و تربیت؛ کانونی بودن عنصر خانواده در فرایند برنامه ریزی درسی، اختصاصی و منعطف بودن سرویس ارائه شده به فرزندان، همکاری و ارتباط دو جانبه، پذیرش انتخاب های خانواده ها، پنهان، غیررسمی، ارتقا و پیشبرد حمایت های محیطی و ارتقا و پیشبرد حمایت های آموزشی از خانواده ها) برای مفهوم برنامه درسی خانواده محور ارائه شد. بر اساس یافته ها می توان استنباط کرد، برنامه درسی خانواده محور، مجموعه ای از عملکردهای پنهان و غیررسمی والدین در رابطه با فعالیت های آموزشی و تربیتی فرزندان در محیط خانه است که نقش سازنده ای در توانمندسازی والدین و مشارکت بیشتر خانه و مدرسه داشته و در نهایت منجر به پیشرفت تحصیلی فرزندان می شود.
شناسایی و سنجش مؤلفه های شایستگی رهبری راهبردی مدیران سازمان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
24 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: شناسایی و سنجش مؤلفه های شایستگی رهبری راهبردی مدیران سازمان آموزش و پرورش شهر شیراز.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه با رویکرد ترکیبی و با استفاده از طرح پژوهش اکتشافی متوالی انجام گرفته است. در بخش کیفی از روش تحلیل اسنادی و در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری بخش کمی، مدیران مدارس و کارمندان ادارات آموزش و پرورش شهر شیراز بودند که از طریق روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه های پژوهش شامل 105 نفر کارمند و 200 نفر مدیران آموزشی اعم از مدیران ادارات و مدارس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش شایستگی های رهبری راهبردی مدیران آموزش و پرورش، پرسشنامه محقق ساخته بود که پس از سنجش و تأیید روایی و پایایی آن، پرسشنامه توزیع و داده ها جمع آوری گردید.
یافته ها: شایستگی های شناسایی شده در این پزوهش شامل شایستگی های ارزشی-منشی، هوشمندی راهبردی، عملکرد متعالی، بین فردی و فرهنگی بودند. میزان شیوع شایستگی های مذکور در بین مدیران قلمرو پژوهش، به جز شایستگی هوشمندی راهبردی که از سطح متوسط پایین تر بود، سایر شایستگی ها در حد متوسط یا بالاتر از متوسط بودند. همچنین نمره مجموع شایستگی های مذکور در حد بالاتر از متوسط ارزیابی گردید.
بحث و نتیجه گیری: برنامه ریزان و سیاستگذاران آموزش و پرورش کشور می توانند از یافته های این پژوهش، به منزله مبنایی برای تربیت، انتصاب و همچنین جانشین پروری مدیران آینده ی نظام آموزشی برپایه ی الگوی رهبری راهبردی استفاده نمایند.
آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در جهت بهبود و ارتقای مهارت های حرفه ای تدریس دبیران مطالعات اجتماعی (نمونه موردی: شهرستان های حوزه جنوب استان ایلام)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش و بهسازی مداوم معلمان به عنوان قلب تپنده نظام آموزش و پرورش در قالب ارائه دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی را می توان در راستای به روز شدن، بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی دانست. هدف این پژوهش، بررسی آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی ارائه شده سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان (LTMS)، سامانه مدیریت یادگیری رایادرس (rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت (meraat) در جهت بهبود و ارتقای مهارتهای حرفه ای تدریس از دیدگاه دبیران درس مطالعات اجتماعی متوسطه اول و دوم در شهرستان های حوزه جنوب (آبدانان، دره شهر، بدره و دهلران) در استان ایلام در سال تحصیلی ۱۴۰۳/۱۴۰۲ بود. روش: این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شد و حجم جامعه ۲۵ نفر بوده حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۴ نفر(۱۲ مرد و ۱۲ زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: مشخص شد، طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها، نبود تناسب استاندارد برخی از سؤالات آزمون ها، نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی، نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی، قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام در برخی از سامانه ها از مهمترین آسیب ها بودند. نتایج: در کنار آسیب شناسی، سامانه های مذکور در زمینه های هدف گذاری، محتوا و راهبردهای یاددهی - یادگیری، عملکرد نسبتاً مطلوبی داشتند و باعث شناخت بیشتر دبیران از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر: طرح درس، تعیین هدف های آموزشی، سنجش و ارزشیابی، آشنایی با روشهای و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی، ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور شدند.
بررسی ادراکات استعاری دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم درباره حل مسائل ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای آگاهی از باورهای ریاضی دانش آموزان، استفاده از استعاره ها می تواند مفید واقع شود زیرا استعاره ها، دیدگاه ها و باورهای واقعی افراد را آشکار می سازند. هدف پژوهش حاضر، بررسی ادارکات استعاری دانش آموزان پایه چهارم درباره حل مسائل ریاضی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد. جامعه آماری، دانش آموزان پایه چهارم شهرکرد بود که براساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 184 پسر و 177 دختر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته ای شامل سه مسئله انتشاریافته تیمز 2019 بود که در انتهای هر مسئله ، پرسشی دررابطه با دیدگاه دانش آموزان قرار داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده گردید. با بررسی استعاره های دانش آموزان و دلایلی که بیان کرده بودند، مقوله های «آسان»، «لذت بخش»، «نیازمند تلاش و هوش بالا»، «کاربردی»، «آزاردهنده» و «دشوار» به دست آمد. هریک از مقوله ها، بیانگر دیدگاه های متنوع دانش آموزان بودند. برای مثال، برخی از دانش آموزان به استعاره هایی مانند «سفر به شمال» اشاره داشتند که در مقوله «لذت بخش» جای گرفتند و نشان می دهند از حل مسائل ریاضی لذت می برند. عده ای نیز استعاره هایی مانند «کوهنوردی» و «دلفین» را بیان نمودند که در مقوله «نیازمند تلاش و هوش بالا» قرار گرفتند که آشکار می کنند، حل این مسائل به هوش و تلاش نیاز دارد. استعاره های دیگری نیز مانند «افتادن در چاه» بیانگر باورهای منفی و ناخوشایند بودن این مسائل برای دانش آموزان بود که در مقوله «آزاردهنده» جای گرفتند. نتایج نشان داد که مقوله «دشوار» نسبت به سایر مقوله ها برای هر مسئله پرتکرارتر بود. همچنین، دانش آموزانی که به مقوله هایی با مفاهیم منفی اشاره داشتند، عموما در حل مسائل، عملکرد ضعیف تری از خود نشان دادند. نتایج آزمون مجذورخی بیانگر عدم تفاوت معنی دار بین مقوله های دختران و پسران بود. نتایج این پژوهش می تواند مورد استفاده برنامه ریزان آموزشی و معلمان ریاضی قرار گیرد. زیرا آگاهی از باورهای دانش آموزان، معلمان ریاضی را در جهت به کارگیری روش های کارآمدتر که مبتنی بر کاوش و تجربیات دانش آموزان هستند، هدایت می نماید و همین امر موجب تقویت علاقه، انگیزه و باور به سودمند و کاربردی بودن حل مسئله ریاضی می گردد. همچنین، به معلمان این امکان را می دهد که برای اصلاح باورهای منفی دانش آموزان تلاش کنند.
تأثیر آموزش ادراک فضایی دیداری بر ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مهارت های ادراک دیداری فضایی بر تئوری ذهن دانش آموزان 8 تا 10 ساله دچار اختلال یادگیری شهر مشهد انجام شد. این پژوهش به لحاظ رویکرد، از نوع کمی و از نظر طرح تحقیق، از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر 8 تا 10 ساله که با علائم اختلال یادگیری به مراکز اختلال یادگیری شهر مشهد مراجعه کردند، است. نمونه آماری نیز شامل 30 نفر است که به روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمند از بین جامعه آماری تحقیق انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای آموزش مهارت های ادراک دیداری فضایی را دریافت کردند در حالی که گروه کنترل تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفت. کلیه شرکت کنندگان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل، با آزمون تئوری ذهن استیرنمن سنجیده شدند. داده های این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار spss.24 تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش مهارت های ادارک دیداری فضایی منجر به بهبود نمره کل تئوری ذهن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش 10 جلسه 60 دقیقه ای ادراک دیداری فضایی، به میزان چشمگیری باعث ارتقاء تئوری ذهن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری در مقایسه با گروهی که این آموزش را دریافت نکرده اند، می شود؛ همچنین با اجرای مداخلات آموزشی به منظور بهبود مهارت های ادراک دیداری فضایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری به ارتقاء تئوری ذهن نیز در آنها کمک می کند که در نهایت منجر به بهبود اختلال یادگیری می شود.
بررسی و شناسایی ضرورت های طراحی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی در استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط است که باعث افزایش بیماری های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی می شود. با شادی و نشاط زندگی معنی پیدا می کند و در پرتو آن دانش آموزان می توانند خود را ساخته و قله های سلوک و پله های ترقی را بپیمایند. پژوهش حاضر با هدف استخراج و شناسایی مؤلفه های ضرورت های طراحی الگوی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی انجام شد. روش و مواد: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه متخصصان در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بود و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و از 20 نفر از متخصصین درحوزه علوم تربیتی مصاحبه به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش از 26 مقوله تشکیل شده که شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی می باشد. نتیجه گیری: حاصل نشان داد که مدرسه های شاد همراه با شور، شوق، هیجان و با بازی کردن دانش آموزان همراه است. بررسی ها نشان داده وقتی بچه ها از مدرسه ای که شاد نیست بیرون می آیند انرژی خودشان را در بیرون تخلیه می کنند. چه بهتر،که فضای مدرسه شاد بوده و همراه با بازی در محیط و شادابی سرکلاس باشد تا جو مدرسه همراه با صمیمیت باشد. چرا که شاد بودن و شاد زیستن به اندازه ی تغذیه مناسب، ضرورت دارد.تغذیه مناسب در یادگیری بهتر و شادابی دانش آموز نقش بسزایی دارد.
تدوین بسته ی آموزش روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد و تعیین اثربخشی آن بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی فرزندان با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده هدف این مطالعه بود که به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 42 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول دبیرستان و مادران آن ها با توجه به هدف مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند. مادران گروه آزمایش، مداخلات آموزشی را بر اساس بسته ی آموزشی تدوین شده طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. قبل از شروع فرایند مطالعه و پس از پایان جلسات آموزشی، خودکارآمدی دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی بندورا موردسنجش قرار گرفت. پکیج آموزشی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای/ اسنادی به روش سنتز پژوهی تدوین و روایی آن به روش روایی محتوایی، مدل لاوشه (1975)، نظر جمعی گروه خبرگان تعیین شد. CVI محاسبه شده بین 9/0 تا 1 به دست آمد که نشان از قابلیت اعتبار بسته ی آموزشی است. نتایج نشان داد که مداخلات آموزشی روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده بر خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است ( ). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک فن های مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان استفاده کرد.
پیش بینی رضایت شغلی معلمان دارای دانش آموزان با کم توانی های ذهنی و تحولی از طریق سازه های نوع دوستی و معنی داری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
79 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، مطالعه رابطه بین نوع دوستی و معنا داری زندگی با رضایت شغلی معلمان دارای دانش آموزان با کم توانی های ذهنی و تحولی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل معلمان آموزش ویژه شهر تبریز بودند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 180 نفر از آنان انتخاب شدند و از مقیاس های گرایش های اجتماعی مطلوب تجدید نظرشده کارلو و همکاران، رضایت شغلی مینه سوتا و معنا داری زندگی استگر برای گرد آوری داده ها استفاده شد. بر اساس نتایج ضرایب همبستگی، بین معنا داری زندگی و مؤلفه های آن و همچنین نوع دوستی و مؤلفه های همدلی بیانی و همدلی مشارکتی با رضایت شغلی همبستگی مثبت بوده و در سطح احتمال یک درصد معنا دار است (05/0>p). تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که معنا داری زندگی و نوع دوستی می توانند تغییرات مربوط به رضایت شغلی را به خوبی تبیین نمایند. از بین متغیرهای پیش بین، همدلی بیانی، همدلی مشارکتی و حضور معنا به شکل مثبت و معنا داری رضایت شغلی معلمان را پیش بینی می کنند (05/0>p). نوع دوستی و معنا داری زندگی از طریق جست وجوی معنا، حضور معنا، همدلی بیانی و همدلی مشارکتی کمک می کنند تا رضایت شغلی معلمان افزایش پیدا کند. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که معنا داری زندگی و مؤلفه های آن رضایت شغلی را به طور معنا داری پیش بینی کردند، اما به جز مؤلفه های همدلی بیانی و همدلی مشارکتی، دیگر مؤلفه های نوع دوستی تأثیری در پیش بینی رضایت شغلی نداشتند.
تجربه زیسته معلمان از عوامل موثر بر شایستگی های هیجانی و اجتماعی آنها: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بازنمایی ادراک و تجربه زیسته معلمان درباره عوامل موثر بر شایستگی های هیجانی و اجتماعی آن ها در سال 1401 بود که با استفاده از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناختی از نوع توصیفی انجام گرفت. جامعه پژوهشی مدّ نظر در این مطالعه، شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه در شهر یزد بودند که پژوهشگران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 24 معلم (16 نفر زن و 8 نفر مرد) را انتخاب و به مصاحبه با آن ها پرداختند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با کاربرد الگوی کلایزی و روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده های به دست آمده به شناسایی و دسته بندی ده مضمون اصلی منجر گردید. این مضامین ده گانه مشتمل بر: هوش هیجانی، نگرش شغلی، سرمایه روان شناختی، کفایت های مدیر مدرسه، شرایط خانوادگی، فرایند سیاست گذاری آموزشی، مسائل داخلی سازمان آموزشی، ادراک بی عدالتی، محدودیت های فردی و محدودیت های مربوط به فراگیران است. ناظر بر یافته-های پژوهش می توان چنین عنوان نمود که شرکت کنندگان عوامل متفاوتی را بر شایستگی های هیجانی و اجتماعی معلمان موثر می دانند و این بدان معناست که هرکدام از معلمان با چالش های متعدد و متفاوتی در امر آموزش و فعالیت های حرفه ای خود روبه رو هستند و بی توجهی به بهبود وضعیت آن ها می تواند بر کفایت و توانمندی های هیجانی و اجتماعی آنان تاثیر منفی گذاشته و درآینده ای نه چندان دور نظام آموزشی و به دنبال آن پویایی و بالندگی جامعه را با مخاطرات زیادی همراه سازد.
میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی
حوزههای تخصصی:
اهداف پژوهش: اخلاق حرفه ای مقوله ای قابل توجه در حوزه یادگیری الکترونیکی است که از اهمیت بسزایی برخوردار است و می تواند بر کیفیت آموزش و یادگیری در این حوزه اثرگذار باشد؛ به همین دلیل توجه بسیاری از صاحب نظران حوزه آموزش و یادگیری را به خود جلب کرده است. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان آشنایی معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی است. روش ها : روش این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی معلمان مقطع متوسطه اول شهر چابهار به تعداد 189 نفر بود که از بین این معلمان به روش تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان تعداد 123 شرکت کننده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه آشنایی با اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی با پایایی 85/0 و روش تحلیل داده ها استفاده از آزمون تی تک نمونه ای بود تا میزان آشنایی این نمونه انتخاب شده با استانداردهای موجود مقایسه شود. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان آشنایی معلمان با بعد مالکیت معنوی، بعد تخریب و بعد حریم خصوصی اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی در حد متوسط به بالا بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که معلمان با اصول اخلاق حرفه ای در یادگیری الکترونیکی آشنایی دارند و می توان از این ظرفیت در بهبود فرایند آموزش و یادگیری استفاده کرد.
ارزیابی وضعیت اخلاق تحصیلی در آموزش مجازی در دوران کووید 19 در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل مهمی که در دوران کرونا با آن مواجه هستیم، استفاده از فضای مجازی در بین دانشجویان است. که غیر از جنبه های مثبت آن، متأسفانه یکسری مسائل غیراخلاقی را نیز بدنبال داشته و باعث بروز اختلال هایی در سبک زندگی افراد شده است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت اخلاق تحصیلی در آموزش مجازی در دوران کووید 19 در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی انجام شد. روش کار: در این پژوهش ﻣﻘﻄﻌی از نوع طبقه ای- تصادفی، 200 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی گناباد در سال 1400 از طریق فراخوان اینترنتی و پرس لاین در پژوهش شرکت کردند. پس از توضیح اهداف مطالعه و ﮐﺴﺐ رﺿﺎیﺖ آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ از داﻧﺸﺠﻮیﺎن، پرسش نامه ی اخلاق تحصیلی گل پرور در اﺧﺘﯿﺎر داﻧﺸ ﺠﻮیﺎن ﻗ ﺮار ﮔﺮﻓ ﺖ. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بمنظور تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون، تی مستقل و آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج: توزیع فراوانی دانشجویان بر اساس نمره اخلاق تحصیلی نشان داد که (%43)86 دانشجو از نمره اخلاق تحصیلی مطلوب و تنها (%1)2 دانشجو از نمره اخلاق نامطلوبی برخوردار هستند. همبستگی میان سن و اخلاق تحصیلی معنی دار نبود (269/0p=). در بعد اخلاق تحصیلی، دانشجویان زن نسبت به مرد از اخلاق تحصیلی بالاتری برخوردار بودند که به لحاظ آماری معنی دار بود (002/0p=). همچنین بین ترم های تحصیلی، ترم ششم به لحاظ آماری از اخلاق تحصیلی پایینتری برخوردار بود (014/0p=). نتیجه گیری: وضعیت اخلاق تحصیلی در آموزش مجازی در دوران کووید 19 در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی در سطح متوسط است، اما با این حال نیاز به بررسی های بیشتری دارد. در همین راستا پیشنهاد می شود که اساتید روی برخی مهارت های اخلاقی تمرکز کرده و آنها را نیز به دانشجویان همراه دروس آموزش دهند.
مقایسه احساس خواهی و تنظیم هیجانی دانشجویان از منظر دست برتری (چپ دستی و راست دستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
35 - 46
حوزههای تخصصی:
تفاوت های ظاهری در انجام عملکردهای روزانه، گاه می تواند ناشی از اختلاف های درونی در ذهن یا بدن انسان ها باشد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس خواهی و تنظیم هیجانی در دانشجویان چپ دست و راست دست انجام شد. جامعه آماری دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر همدان به تعداد 5200 نفر، در سال تحصیلی 99 -1398 بودند که از این تعداد نمونه ای 300 نفری با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از پرسشنامه دست برتری چاپمن (1987)، پرسشنامه تنظیم هیجانی گارنفسکی (2011) و پرسشنامه احساس خواهی زاکرمن (1978). داده ها پس از گرد آوری با استفاده از آزمون های آماری t مستقل و تحلیل واریانس چندمتغیره با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر تنظیم هیجانی و مؤلفه های آن هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد، اما تفاوت در متغیر احساس خواهی معنادار و نمره افراد چپ دست به مراتب بالاتر از راست دست ها بود که نشان دهنده بالا بودن میزان احساس خواهی در افراد چپ دست می باشد. بر مبنای نتایج به دست آمده می توان یافته های تحقیق را در رابطه با مسائل فرهنگی، آموزشی و تربیتی مورد استناد قرار داد تا ضمن ایجاد درک عمومی از تفاوت های جانبی بودن افراد، شیوه ها و برخوردهای مبتنی بر درک و احترام به آنها شناخته شده و افراد جامعه به این تفاوت ها احترام بگذارند.
کاربست معرفت شناسی بونژور در تحلیل باورهای رایج در حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
متن حاضر بازخوانی یکی از مقاله های مهم لیندا ایوانز، در خصوص وضعیت فعلی حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی است. ایوانز در این مقاله با رویکرد اکتشافی-تجربی به طور تخصصی و انتقادی به تحلیل دانش پژوهی مدیریت و رهبری آموزشی می پردازد. بنیاد اندیشه ایورز بر این پیش فرض استوار است که حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی، به ویژه در تبیین رهبری، محل اختلاف نظر است. وی براین باور است که دعاوی جریان اصلی تحقیقات رهبری آموزشی، توسط طیف گسترده ای از منتقدان، به چالش کشیده شده است. برخی از این انتقادات بر وضوح مفهومی رهبری آموزشی تمرکز می کنند و مواردی از جمله این که چه کسی و بر چه مبنایی در طبقه بندی به عنوان رهبر قرار می گیرد؛ و نیز اینکه آیا اشاره روابط به «رهبران» و «پیروان» ، برای تبیین این مفهوم مفید است یا خیر؟؛ را مورد توجه قرار می دهند. ایوانز تاکید می کند که «موج جدید» مطالعات انتقادی رهبری آموزشی پرسش های بحث برانگیزی را برانگیخته است؛ مبنی بر اینکه آیا اساسا چیزی به عنوان رهبری وجود دارد یا در واقع افسانه ای برساختی است؟. عمده انتقادات معطوف به رهبری آموزشی سه ادعای دانش نظری جریان اصلی را به چالش می کشد - که زیربنای آن چیزی است که ایوانز در مقاله خود آن را باور علیّت، باور وابستگی به رهبری، و باور ادراکی نامیده است - که کانون تحلیل در این مقاله هستند. در حالی که انتقاد از این باورها در این حوزه مطالعاتی به کرات تکرار شده است، این مقاله، آنها را از منظر معرفت شناختی لورنس بونژور برای پرداختن به این پرسش که آیا رهبری آموزشی هنوز و همچنان ارزش مطالعه دارد؟ مورد تحلیل قرار می دهد. ایوانز در این مقاله تلاش دارد تا با ارائه این سه مؤلفه از باورها، سیستم اعتقادی جریان اصلی دانش رهبری آموزشی در چارچوبی برگرفته از فلسفه علم تحلیل کند و به همین دلیل از "نظریه انسجا م گرای توجیه معرفت شناختی" بونژوراستفاده می کند تا ارزیابی ساختاریافته تری از آنچه تاکنون توسط پژوهش انتقادی به دست آمده است را توسعه دهد.
تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان: فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی 2020 الی 2023 انجام شد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2020 الی 2023 بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) 140مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی 44 مقاله نهایی انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی شدند. نتایج نشان داد تعیین کننده های روانشناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، تعیین کننده های شغلی (ابعاد مرتبط با کار، محیط کار، دانش آموز و جوروانشناختی)، تعیین کننده های خانوادگی (همسر، جوخانواده، وظایف خانوادگی)، تعیین کننده های بافت آموزشی (جومدرسه، دانش آموز، همکاران، درس) تعیین کننده های اجتماعی (ابعاد جامعه، وابسته به دیگران) تعیین کننده های محافظتی (مراقبت کننده های اجتماعی، روانشناختی، شغلی و شخصیتی) تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی بود. همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت مجموعه عوامل روانشناختی، شغلی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و محافظتی به عنوان تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی شناسایی شده اند. که لزوم برنامه ریزی های موثر جهت کاهش عوامل افزایش دهنده خستگی عاطفی و تقویت عوامل کاهنده خستگی عاطفی معلمان واقع بینانه به نظر می رسد.
شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان به کسب و کارهای نوپدید و بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
185 - 218
حوزههای تخصصی:
نسل زد و اخیراً آلفا، متشکل از دانش آموزانی است که فارغ از سن قانونی کار، منتظر فارغ التحصیلی از مدرسه نبوده و با جدیت در بازارهای سرمایه از قبیل فارکس، رمزارزها و کسب و کارهای نوپدید چون اینفلوئنسری، بازاریابی شبکه ای دیجیتال، تبلیغات اینترنتی و... مشغول فعالیت هستند. علی رغم روند روزافزون گرایش دانش آموزان، آنچنان که باید بدان پرداخته نشده و و ابعاد مختلف این گرایش مکتوم مانده است. بر این اساس، شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان به کسب و کارهای نوپدید و بازار سرمایه، هدف پژوهش آمیخته (از نوع اکتشافی متوالی) حاضر است. در این راستا با استفاده از از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، با 27 نفر از صاحب نظران این حوزه و دانش آموزان فعال در این فعالیت ها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. با اشباع داده، مصاحبه ها متوقف و مضامین آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس بخش کیفی، پرسشنامه محقق ساخته 25 گویه ای تدوین شد. جامعه پژوهش بخش کمی، دانش آموزان دختر و پسر دوره متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 18358 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی، 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مدل نهایی پژوهش بر این اساس رسم شد. بر اساس یافته ها عوامل فردی، اقتصادی، جمعیت شناختی، اجتماعی، فنی-تکنولوژیک و خانوادگی عوامل مؤثر بر گرایش دانش آموزان محسوب می شود که به دلیل تنوع و تکثر بالای آنها، برنامه ریزان اقتصادی، فرهنگی و آموزشی بایستی در تعامل با یکدیگر، با تمهید ملزومات به مواجهه منطقی با این پدیده بپردازند.
بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان انجام شده است. به این منظور، از نمونه سؤالات آزمون تدز-ام بهره گیری شده که انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در سال 2008 در هفده کشور دنیا اجرا کرده است. این سؤالات دانش حرفه ای تدریس ریاضی را در دو محور دانش محتوایی ریاضی و دانش تربیتی محتوایی ریاضی مورد سنجش قرار داده است. جامعه پژوهش 68 دانشجو- معلم سال سوم (ورودی 96- 95) و 30 دانشجو-معلم سال چهارم (ورودی 95-94) دانشگاه فرهنگیان همدان(مجموعاً 98 نفر) بود که از این تعداد 68 نفر به عنوان نمونه به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج حاصل حاکی از این امر بودند که دانش حرفه ای تدریس ریاضی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان در هر دو محور مورد مطالعه پایین تر از میانگین بین المللی است. از این گذشته با آنکه در سالهای اخیر تمرکز برنامه ریزان درسی دانشگاه فرهنگیان بر توسعه دانش محتوایی تربیتی بوده است، اما نتایج نشان داده که حتی در آن محور نیز وضعیت پایین تر از دانش محتوایی ریاضی بوده است. این امر نشان می دهد که برنامه درسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در بعد دانش حرفه ای تدریس ریاضی برای معلمان ریاضی نیاز به بهبود دارد.
تأثیر تلفیق فناوری کمکی در برنامه درسی زبان انگلیسی بر ارتقاء سطح انگیزش تحصیلی دانش آموزان با آسیب ها ی جسمی - حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از راهبردهایی که می تواند به فرا گیرسازی نظام آموزش و پرورش ویژه کمک کند، یکپارچگی و تلفیق فناوری در برنامه درسی این دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تلفیق فناوری کمکی در برنامه درسی زبان انگلیسی بر ارتقاء سطح انگیزش تحصیلی دانش آموزان با آسیب های جسمی- حرکتی انجام شد. روش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان پسر با آسیب های جسمی- حرکتی شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 نفر از دانش آموزان با آسیب جسمی- حرکتی پایه هفتم متوسطه اول مجتمع امام علی )ع( شهر تهران انتخاب و سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی در قالب گروه های آزمایشی ) 12 نفری( و گواه ) 12 نفری( قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر ) 1981 ( استفاده شد. گروه گواه به شیوه معمول و گروه آزمایشی طی 6 جلسه با استفاده از الگوی آموزشی غنی شده با فناوری های کمکی ) برخط و آفلاین( درس زبان انگلیسی دوره متوسطه اول را آموزش دیدند. در بخش برخط، از سکوی آموزش مجازی کوئیا و در بخش آفلاین، از نرم افزار چند رسانه ای محقق ساخته درس زبان انگلیسی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت معناداری بین گروه های آزمایشی و گواه در متغیر انگیزش تحصیلی وجود دارد. نتیجه گیری: مطابق با نتایج این پژوهش، چنانچه در برنامه درسی از فناوری به صورت هدفمند و هوشمندانه استفاده شود، نقش مهمی در افزایش انگیزش تحصیلی دانش آموزان با نیازهای ویژه از جمله دانش آموزان با آسیب های جسمی - حرکتی خواهد داشت.
تضمین کیفیت یادگیری مجازی: استانداردسازی محتوای یادگیری بر اساس اصول آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
7 - 26
حوزههای تخصصی:
محتوا بعد اصلی در هر برنامه درسی است. در حوزه یادگیری الکترونیکی نیز به علت وجود ابزارها و فناوری های متنوع تولید محتوا، هنوز چارچوب و دستورالعمل جامعی بر اساس علم آموزش وجود ندارد تا به کمک آن به تولید یا انتخاب محتوای متناسب با اهداف یادگیری پرداخت. هدف پژوهش حاضر تدوین استانداردهای آموزشی و شاخص های آن ها بوده است تا بر این اساس بتوان برای هر نوع هدف آموزشی، با به کارگیری فناوری مناسب، محتوای مناسب و مؤثر را انتخاب یا طراحی کرد. رویکرد پژوهش کیفی است و از راهبرد طرح پدیدارشناسی بهره گرفته شده است. جامعه موردپژوهش کلیه مدرسان مراکز یادگیری الکترونیکی دانشگاهی هستند که تعداد 12 نفر از آن ها بر اساس طرح نمونه گیری گلوله برفی، به شکل هدفمند، تا رسیدن به اشباع داده انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از شیوه مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تحلیل داده ها و تعیین مقوله ها و استانداردها با فن کدگذاری کوربین و اشتراوس و با استفاده از نرم افزار ماکس کیودا انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش به تدوین دو استاندارد آموزشی و 21 شاخص ضروری بر اساس طبقه بندی بلوم – اندرسون، برای طراحی یا انتخاب محتوای مؤثر و مناسب در حوزه یادگیری الکترونیکی انجامید. نتایج پژوهش می تواند طراحان و فناوران آموزشی را در طراحی محیط های یادگیری و مدیران و ارزیابان برنامه های یادگیری الکترونیک را در ارزیابی از محیط های یادگیری الکترونیکی کمک کند.
ادراک دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رهبری آموزشی از کار تیمی در محیط ترکیبی ادوبی کانکت و واتساپ: پیگیری کیفی یک مطالعه پیش آزمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این مطالعه تعیین ادراک دانشجویان دوره کارشناسی ارشد رهبری آموزشی نسبت به تأثیر کار تیمی بر نگرش به کلاس درس و پیشرفت تحصیلی آنان در محیط ترکیبی ادوبی کانکت و واتساپ (متاکوو) بود. روش شناسی پژوهش: این مطالعه در مرحله کمی بصورت طرح یک مرحله ای از نوع پیش آزمایشی انجام شد. هفده دانشجوی کارشناسی ارشد به عنوان گروه آزمایش پرسش نامه «در این کلاس چه می گذرد؟» را تکمیل نمودند. پیشرفت تحصیلی آنان توسط آزمونهای مستمر و پایانی اندازه گیری شد.یافته ها: نتایج نشان داد کار تیمی روی نگرش دانشجویان به کلاس درس و پیشرفت تحصیلی آنان تأثیر مثبت دارد. برای پیگیری این داده ها و شناسایی چگونگی تأثیر کار تیمی، 15 نفر از 17 دانشجوی گروه آزمایش به صورت داوطلبانه در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی Atlas/ti ، دو مقوله اصلی شامل محیط کلاس و کیفیت یادگیری شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند انگیزه معلمان را برای اجرای کار تیمی در محیطهای ترکیبی آنلاین افزایش دهد و مدیران را ترغیب کند تا بستر مناسبی را برای اجرا فراهم سازند.
تأثیر فضای مجازی و تکنولوژی های نوین بر سلامت روان و سبک زندگی دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بررسی تأثیرات مثبت و منفی فضای مجازی و تکنولوژی های نوین بر سلامت روان و سبک زندگی دانش آموزان در دوره دوم ابتدایی صورت گرفته است .این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی پیمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره دوم ابتدایی بود که حدود500 نفر که در سال تحصیلی 1402-1401 در استان تهران منطقه رودهن مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با توجه جدول کرجسی و مورگان 350نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه آسیب های فضای مجازی و تکنولوژی های نوین استفاده شده است . در این پژوهش بعد از تایید روایی، پایایی هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب80/0، 82/0 محاسبه گردید. برای تجزیه وتحلیل دادهها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. در سطح توصیفی از شاخص هایی مانند میانگین، واریانس، انحراف استاندارد، فراوانی و درصد استفاده شد. برای آزمون فرضیه ها پژوهش از روش آزمون تی تک نمونهای، تحلیل فریدمن استفاده شد؛ و به کمک نرم افزار.22 اس پی اس اس استفاده گردید. نتایج حاکی ازآن است که فضای مجازی آسیب هایی چون شکاف نسل ها، اعتیاد به فضای مجازی، انزوای اجتماعی، تعارض ارزش ها و... را درپی دارد.