مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
تئوری ذهن
حوزه های تخصصی:
"در این پژوهش، روند تحول تئوری ذهن در کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، و همچنین رابطه برخی متغیرهای جمعیت شناختی مانند سن، جنس، و طبقه اقتصادی - اجتماعی با تئوری ذهن بررسی شده است.
برای این کار، 80 نفر دانش آموز دختر و پسر (40 نفر عقب مانده ذهنی و 40 نفر عادی) 7 تا 9 ساله از مراکز آموزشی کم توان ذهنی و مدارس کودکان عادی شهر شیراز انتخاب و بررسی شدند. برای تعیین تئوری ذهن و مولفه های آن (تئوری ذهن سطح اول، تئوری ذهن سطح دوم، و تئوری ذهن سطح سوم)، آزمون تئوری ذهن گرفته شد.
در تجزیه و تحلیل داده ها، روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس یک سویه، آزمون های تعقیبی، تحلیل واریانس دو سویه، و رگرسیون چند متغیره به کار رفت.
یافته ها نشان داد که در هر دو گروه عقب مانده و عادی، روند تحول تئوری ذهن با توجه به سن صعودی است. تئوری ذهن کودکان با جنسیت ارتباط ندارد. کودکان عقب مانده ذهنی و عادی، در تئوری ذهن تفاوتی معنادار با هم دارند، ولی تعامل جنسیت و نوع آزمودنی (عقب مانده و عادی) معنادار نیست. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که سن و تحصیلات پدر پیش بینی کننده مثبت و معناداری در رابطه با تئوری ذهن و مولفه های آن است و الگوی این پیش بینی در کودکان عقب مانده و عادی یکسان است"
نقش تئوری ذهن و همدلی در پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"پژوهش حاضر، به منظور بررسی نقش تئوری ذهن و همدلی گرم در پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند دانش آموزان دختر و پسر انجام شده است. به این منظور، 188 دانش آموز پایه چهارم، پنجم و اول راهنمایی به شیوه خوشه ای تصادفی از مدارس عادی شهر شیراز انتخاب شدند. در این مطالعه، برای سنجش تئوری ذهن، از آزمون پیشرفته تئوری ذهن هپی، و به منظور ارزیابی همدلی گرم، از شاخص همدلی بریانت استفاده شد. از مقیاس گزینش همسالان کریک و گروت پیتر نیز برای محاسبه نرمه هر آزمودنی در رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج زیر به دست آمد: الف) همبستگی بین تئوری ذهن و همدلی گرم هر دو با رفتارهای پرخاشگری ارتباطی، آشکار و جامعه پسند، معنادار بود. ب) تئوری ذهن و همدلی گرم قادر به پیش بینی رفتارهای پرخاشگری ارتباطی و جامعه پسند بودند و همدلی گرم، پیش بینی کننده رفتار پرخاشگری آشکار بود. ج) همدلی گرم نسبت به تئوری ذهن از قدرت پیش بینی کنندگی بیشتری برای انواع رفتارهای اجتماعی مذکور برخوردار بود.
"
شناخت اجتماعی و زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاملات اجتماعی مستلزم درک انسانها از حالات ذهنی (نیت، تمایل و باور) یکدیگر است. توانایی نسبت دادن حالات ذهنی به رفتار مشاهده شده، توانایی «تئوری ذهن» خوانده می شود که باعث فهم و پیش بینی رفتار در یک تعامل اجتماعی می گردد. در ادامه مباحث مربوط به چگونگی رابطه تفکر و زبان، موضوع چگونگی تحولات تئوری ذهن، و نیز نقشی که زبان در این تحولات ایفا می کند مورد توجه پژوهشگران در روانشناسی تحولی بوده است. در ارتباط با چگونگی تعامل تئوری ذهن و زبان، دیدگاههای مختلفی مطرح گردیده است. بعضی از پژوهشگران در توضیح رابطه زبان و تئوری ذهن، نگرانیهای روش شناختی دارند. این پژوهشگران استدلال می کنند تواناییهای زبانی، در عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب اثر می گذارد. به اعتقاد آنها در بررسی سطح تحول یافتگی استدلال تئوری ذهن، توجه به تواناییهای زبانی کودک ضروری است. گروهی دیگر از پژوهشگران، بر نقش علی زبان در تحول توانایی تئوری ذهن تآکید دارند. در این چارچوب، هرکدام از جنبه های معنایی، نحوی و مکالمه ای مورد بحث قرار می گیرند که چگونه با توانایی تئوری ذهن ارتباط دارند. در این مقاله، تئوریها و پژوهشهایی که به تبیین چگونگی تعاملات تواناییهای زبانی و استدلال تئوری ذهن می پردازند مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر ترمیم توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نقصان تئوری ذهن یکی از زیربناهای اختلال در مهارت های اجتماعی در کودکان اتیسم است. هدف این مطالعه بررسی تأثیر توان بخشی شناختی بر بهبود توانایی شناخت اجتماعی کودکان اتیسم با عملکرد بالا است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع طرح های تک آزمودنی است که 4 کودک مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. هر 4 کودک، 14 جلسة انفرادی توان بخشی شناختی را دریافت کردند.. ارزیابی ها در 6 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، دو هفته بعد یعنی قبل از شروع درمان، بعد از پنچ جلسه درمان، بعد از ده جلسه درمان، یک روز بعد از پایان درمان و در نهایت مرحلة پیگیری (چهار هفته بعد از پایان درمان)، انجام شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر، تکلیف باور- کاذب سالی- آن، ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم و آزمون ذهن خوانی تماشاچی بود.. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل بصری و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد عملکرد آزمودنی های مطالعه در آزمون باور کاذب سالی- آن و ذهن خوانی تماشاچی بهبود یافته است. همچنین تغییری در توانایی ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم مشاهده نشد. همچنین اندازه اثر نشان داد این برنامه آموزشی بر باور کاذب و ذهن خوانی مؤثر بوده است.
نتیجه گیری: یکی از رویکردهای توان بخشی شناختی که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت و اثربخشی آن نشان داده شد، ترمیم نقایص است. پیشنهاد می شود درمانگران به جای آموزش راهبردهای درمانی که سعی در اصلاح رفتار بیمار اتیسم در جهت کاهش نیاز به شناخت اجتماعی دارد، از رویکرد ترمیم استفاده نمایند. بر اساس یافته های این مطالعه با مداخله کوتاه مدت و فشرده امکان ترمیم توانایی تئوری ذهن در کودکان مبتلا به اتیسم وجود دارد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقاء تئوری ذهن دانش آموزان پرخاشگر و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی در ارتقاء تئوری ذهن و سنجش پایداری اثر حاصل از این آموزش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر و پسر مدارس راهنمایی دولتی و غیرانتفاعی شهر اردبیل در سال تحصیلی 89 بود. برای انجام این پژوهش 600 نفر (300 دختر و 300 پسر) از دانش آموزان دختر و پسر پایه های اول، دوم و سوم راهنمایی از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. با استفاده از مقیاس پرخاشگری گزینش همسالان گریک و گروت پیتر (1995) و نیز آزمون پرخاشگری مبتنی بر ملاک های چهارمین راهنمای تجدیدنظر شده آماری و تشخیصی اختلالات روانی (DSM IV-TR) (2003)، 80 نفر دانش آموز پرخاشگر (36 دختر و 44 پسر) انتخاب شد. تکالیف تئوری ذهن پیشرفته هپی (2003) برای همة دانش آموزان پرخاشگر اجراء شد و سپس از طریق جایگزینی تصادفی، آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برنامه آموزش مهارت های اجتماعی در طی 10 جلسه آموزش هر جلسه 5/1 ساعت برای گروه آزمایش اجرا شد امّا گروه کنترل مبنای مقایسه قرار گرفت و آموزش دریافت نکرد. بعد از اتمام برنامه آموزش، تکالیف تئوری ذهن به عنوان پس آزمون اول برای هر دو گروه اجرا شد و به منظور سنجش پایداری اثر آموزش مهارت های اجتماعی 20 روز بعد از اجرای پس آزمون اول، تکالیف تئوری ذهن به عنوان پس آزمون دوّم اجراء شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس دوطرفه با اندازه گیری مکرر روی یک عامل و تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی، تئوری ذهن دانش آموزان پرخاشگر گروه آزمایش را به طور معناداری در مقایسه با گروه کنترل ارتقاء داد و نیز این آموزش بعد از 20 روز از پایداری اثر مناسبی برخوردار بود.
اثربخشی آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهار عاملی همدلی بر خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی و قلدری در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهار عاملی همدلی بر خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی و قلدری در دانش آموزان مدارس ابتدایی پسرانه دولتی می باشد. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (دوره دوم) منطقه 4 تهران که در سال تحصیلی 94/1393 مشغول به تحصیل بودند. ابتدا از بین مدارس ابتدایی دولتی پسرانه منطقه 4تهران، دو مدرسه به طور تصادفی انتخاب شدند، سپس به طور تصادفی یک مدرسه به عنوان گروه کنترل و یک مدرسه، به عنوان گروه آزمایش باحجم نمونه 20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه کنترل انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خود اثرمندی کودکان و نوجوانان موریس(2001) و مقیاس قلدری ایلی نویز(2001) و پرسشنامه همدلی استفاده شد. پس از آنکه دانش آموزان با همدلی پایین و خود اثرمندی هیجانی- اجتماعی پایین و قلدری بالا، انتخاب شدند، برای افراد گروه آزمایش، طی 10جلسه 1ساعته، آموزش ترکیبی تئوری ذهن و برنامه چهارعاملی همدلی ارائه شد. جهت تحلیل داده ها ازتحلیل کواریانس استفاده شد و نتایج حاکی از تاثیر معنی دار آموزش می باشد. چنانکه افراد گروه آزمایش در مقایسه باگروه کنترل از خود اثرمندی هیجانی - اجتماعی بالاتر و قلدری پایین تری، برخوردار بوده اند.
نقش تئوری ذهن و همدلی در پیش بینی مشکلات رفتاری – هیجانی دانش آموزان خانواده های طلاق و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی آموزش معنویت درمانی مبتنی بر مثبت نگری بر میزان امید به زندگی و رضایت از زندگی افراد نوجوان
روش: روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر شیراز بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد ۶۰ نفر از آنها انتخاب شد و سپس بر اساس تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، (هر گروه ۳۰ نفر) گمارده شدند. آزمودنی-ها به پرسشنامه های امید اسنایدر و مقیاس رضایت از زندگی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کووراریانس تک متغیره نشان داد که آموزش معنویت درمانی بر افزایش امید به زندگی افراد گروه آزمایش تأثیر معناداری داشت (P
بررسی نقش تمییزی بین جنسیت و تئوری ذهن در پیش بینی همدلی در بین دانش آموزان دختر و پسر 8تا 10 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمییزی جنسیت و تئوری ذهن در پیش بینی همدلی در بین دانش آموزان دختر و پسر بود. برای اجرای این تحقیق از روش توصیفی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان پایه دوم و سوم دوره ابتدایی شهر اردبیل در سالتحصیلی 95-94 تشکیل دادند. از این جامعه آماری تعداد 200 دانش آموز 100 دختر ( 50 درصد )و 100 پسر (50 درصد ) بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. علاوه بر آن برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه (همدلی – بهر و تحلیل ) کودکان، پرسشنامه ذهن خوانی از روی چشم های بار آن و کوهن استفاده شد. و نتایج بدست آمده با استفاده از روش رگرسیون چندگانه از طریق ورود همزمان و همبستگی پیرسون، و T مسقل تحلیل گردید. نتایج نشان داد که بین تئوری ذهن و همدلی و همدلی و جنسیت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .همچنین جنسیت و نظریه ذهن به خوبی توانستند همدلی را پیش بینی کنند و هم چنین معلوم شد تفاوت معناداری از لحاظ متغییر های تئوری ذهن و همدلی بین دانش آموزان دختر و پسر وجود دارد . بعبارت دیگر میانگین نظریه ذهن و همدلی در بین دانش آموزان دختر بیش از دانش آموزان پسر بود . بحث و نتیجه گیری: از آنجا که آموزش شناختی یکی از روشهای متداول آموزش است لذا برای افزایش همدلی می توان تئوری ذهن را خصوصا در بین پسران آموزش داد.
نقش کارکرد های اجرایی حافظه فعال دیداری-فضایی و بازداری پاسخ در عملکرد توانش های ذهنی تئوری ذهن درکودکان7 تا 12سال مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
125 - 142
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی رابطه کارکرد های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد تئوری ذهن دانش آموزان ابتدایی است. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر مشهد است که در سال تحصیلی 96-95 در مدارس شهرستان مشهد مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشه ای از مدارس عادی شهر مشهد انتخاب شدند. بزارهای گردآوری داده ها در این پژوهش عبارت بودند از فرم 38 سؤالی نظریه ذهن موریس و همکاران، آزمون استروپ و حافظه کاری وکسلر. داده ها با روش همبستگی برای فرضیات پژوهشی و رگرسیون خطی برای سؤال پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند برای بررسی توان پیش بینی توانش های نظریه ذهن از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس تئوری ذهن از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین کارکردهای اجرایی بازداری پاسخ و حافظه کاری با سطح رشد نظریه ذهن وجود دارد. همچنین بازداری پاسخ و حافظه کاری توانایی پیش بینی سطح رشد تئوری ذهن را دارند. نتایج نشان داد که از میان کارکردهای اجرایی، متغیر حافظه کاری سهم بیشتری در پیش بینی توانش های نظریه ذهن دارد. نتیجه گیری: به طور کلی کنش های اجرایی به خصوص حافظه کاری و بازداری پاسخ نقش تعیین کننده ای در پیش بینی و تحول توانمندی های ذهنی انسان من جمله توانش های نظری ذهن دارند. بهبود این کنش ها منجر به درک شناخت بیشتر اجتماعی در انسان می شود. بنابراین توجه به ظرفیت و کارآیی حافظه کاری یادگیرندگان بر کارآمدی فرآیند آموزش و طراحی مواد آموزشی که هدف نهایی همه آن ها ایجاد، گسترش یا تسهیل عملکردهای شناختی است، اثرات مثبت می گذارد.
بررسی نقصان حافظه صفات ارجاعی به خود در کودکان مبتلا به اتیسم در مقایسه با کودکان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
305-316
حوزه های تخصصی:
نقش تئوری ذهن و فراشناخت در پیش بینی ضعف نظم جویی هیجان در دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال فزون کنشی/کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم بهار (اردیبهشت) ۱۳۹۸ شماره ۷۴
181-191
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات زیادی به نقص در نظم جویی هیجانات در اختلال فزون کنشی/کمبود توجه اشاره کرده اند، اما مسأله اصلی این است که آیا ضعف نظم جویی هیجان در این اختلال می تواند متأثر از تئوری ذهن و فراشناخت باشد؟ هدف: هدف از این پژوهش پیش بینی ضعف نظم جویی هیجان بر اساس تئوری ذهن و فراشناخت در دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال فزون کنشی/کمبود توجه بود. روش: روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه دانش آموزان پسر پایه ششم مقطع ابتدایی (2567 نفر) شهرستان بستان آباد و سراب در سال تحصیلی 96-1397 بود. نمونه پژوهش شامل 90 دانش آموز مبتلا به اختلال فزون کنشی/کمبود توجه بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه کانرز معلمان (1998)، پرسشنامه نظم جویی هیجان گراس و جان (2003)، مقیاس فراشناخت کودکان اسپرلینگ و همکاران (2002)، و آزمون نظریه ذهن قمرانی و همکاران (1385) جمع آوری شدند. یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد فراشناخت و تئوری ذهن با هم 34 درصد از تغییرات متغیر ارزیابی مجدد شناختی و 42 درصد از تغییرات متغیر بازداری هیجانی را به طور معناداری پیش بینی کردند (0/05 p< ). نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق نظریه ذهن و فراشناخت در ضعف نظم جویی هیجان کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/کمبود توجه نقش مهمی دارند.
بررسی آموزش تقلید در بهبود توانایی ذهن خوانی در بین کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره پانزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۵۷
113-126
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، آموزش تقلید بر بهبود توانایی تئوری ذهن در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم انجام شد. این مطالعه از نوع آزمایشی با طرح تک آزمودنی بود و جامعه مورد مطالعه آن شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا در سال 93-1392 بودند که برای دریافت خدمات تخصصی به مراکز مستقر در شهر تهران مراجعه کردند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 3 کودک 5 تا 6 سال انتخاب شدند. ارزیابی ها در 5 مرحله، دو هفته پیش از شروع درمان، یک روز قبل از شروع درمان، بعد از پنج جلسه درمان، بعد از دوازده جلسه درمان، یک روز بعد از پایان درمان و در نهایت مرحله پیگیری (چهارهفته بعد از پایان درمان) انجام شد. ابزار مورد استفاده آزمون ذهن خوانی تماشاگر و آزمون 38 سؤالی استیزنمن بود. داده ها با استفاده از طرح تک آزمودنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تفسیر نمودارها نشان می دهد که عملکرد شرکت کنندگان در آزمون ذهن خوانی تماشاگر و آزمون 38 سؤالی استیزنمن به نحو چشمگیری بهبود یافته است. همچنین اندازه اثر نشان داد که این برنامه آموزشی بر ارتقاء تئوری ذهن مؤثر بوده است. این مطالعه نشان داد که استفاده از آموزش مبتنی بر تقلید در ترمیم برخی سطوح تئوری ذهن در کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا حمایت می کند و پس از انجام مداخله، مهارت های تئوری ذهن به نحو بارزی در این کودکان بهبود یافته است.
نقش واسطه ای راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان دررابطه بین تئوری ذهن با هیجانات منفی(اضطراب، افسردگی، استرس) والدین کودکان استثنایی مراکز توانبخشی روزانه مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی رابطه ی تئوری ذهن با هیجانات منفی(اضطراب، افسردگی، استرس) با میانجیگری راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان انجام شد. جامعه آماری کلیه والدین کودکان استثنایی مراکز روزانه ی توانبخشی جسمی، حرکتی، ذهنی، شهر مشهد در سال 97-1396 بود. نمونه ای با حجم 196 نفر براساس جدول کرجسی و مورگان با روش دردسترس انتخاب شد. پرسشنامه های پژوهش، نظم جویی شناختی هیجان، آزمون ذهن خوانی از طریق تصویرچشم و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس بود. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج همبستگی نشان داد که تئوری ذهن با اضطراب و افسردگی همبستگی منفی معنادار دارد ولی رابطه معنادار با استرس تاییدنشد. و با راهبرد ناسازگارانه نظم جویی شناختی هیجان(ملامت دیگران) همبستگی منفی معنادار دارد و با سایر راهبردهای ناسازگارانه رابطه تایید نشد. و با راهبردهای سازگارانه نظم جویی شناختی هیجان (تمرکزمجددمثبت، دیدگاه گیری) رابطه مثبت معناداردارد. با سایر راهبردها رابطه تاییدنشد. راهبردهای ناسازگارانه (ملامت خویش، ملامت دیگران، نشخوارفکر، فاجعه سازی) با اضطراب، افسردگی، استرس رابطه مثبت معناداردارند و راهبردهای سازگارانه (تمرکزمجددمثبت، دیدگاه گیری) با اضطراب، افسردگی، استرس رابطه منفی معناداردارند و راهبردهای ارزیابی مجدد با استرس و پذیرش با افسردگی، همبستگی منفی معنادار دارند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادکه الگوی پیشنهادی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در ارتباط تئوری ذهن باهیجانات منفی از برازش خوبی برخورداراست و راهبردهای ملامت دیگران، دیدگاه گیری، تمرکزمجددمثبت علاوه بر رابطه ی مستقیم، ارتباط غیرمستقیم و میانجی گر بین تئوری ذهن با هیجانات منفی (اضطراب، افسردگی) دارند. باتوجه به یافته های پژوهش، نتیجه گیری می شود بین تئوری ذهن و هیجانات منفی (اضطراب، افسردگی) رابطه ی منفی معناداروجوددارد. علاوه براین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (ملامت دیگران، دیدگاه گیری، تمرکزمجددمثبت) نقش واسطه ای دارند. و این گامی نو درراستای تدوین مدلهای نظری پیش بین هیجانات منفی(اضطراب، افسردگی) والدین کودکان استثنایی محسوب می شود.
بررسی رابطه مؤلفه های عصب- روان شناختی حافظه فعال دیداری فضایی و بازداری پاسخ با عملکرد باور کاذب کودکان 7تا 12 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
139 - 151
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد باور کاذب دانش آموزان ابتدایی انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان عادی دبستانی شهر بیرجند می باشد که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس شهرستان بیرجند مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 180 نفر بود. که به شیوه همتاسازی بر اساس سن، جنسیت و پایه تحصیلی به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری داده ها در این پژوهش شامل فرم 38 سؤالی نظریه ذهن(استرمن و همکاران،1994)؛ تکلیف پیچیده استروپ(استروپ،1935) و آزمون حافظه فعال (وکسلر،2003) بود. داده ها با روش همبستگی برای فرضیات پژوهشی و رگرسیون خطی برای سؤال پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند برای بررسی توان پیش بینی توانش های نظریه ذهن از طریق متغیرهای مستقل پژوهش و تبیین واریانس تئوری ذهن از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که روابط مثبت و معنی داری بین کنش های اجرایی بازداری پاسخ و حافظه فعال با سطح رشد نظریه ذهن وجود دارد(01/0≥p). همچنین بازداری پاسخ و حافظه فعال توانایی پیش بینی سطح رشد تئوری ذهن را دارند. نتایج نشان داد که از میان کنش های اجرایی، متغیر حافظه فعال سهم بیشتری در پیش بینی توانش های نظریه ذهن دارد. نتیجه گیری: به طور کلی کنش های اجرایی به خصوص حافظه فعال و بازداری پاسخ نقش تعیین کننده ای در پیش بینی و تحول توانمندی های ذهنی انسان من جمله توانش های نظریه ذهن دارند. بنابراین توجه به ظرفیت و کارآیی حافظه فعال یادگیرندگان بر کارآمدی فرآیند آموزش و طراحی مواد آموزشی که هدف نهایی همه آنها ایجاد، گسترش یا تسهیل عملکردهای شناختی است، اثرات مثبت می گذارد.
نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تئوری ذهن و تصمیم گیری پر خطر در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
135 - 142
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تئوری ذهن و تصمیم گیری پرخطر دانش آموزان دختر بود. طرح پژوهش توصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری است. این پژوهش از لحاظِ هدف در زمره ی پژوهش های کاربردی قرار دارد. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقاطع متوسطه اول و دوم (13 تا 18 سال) شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه-ی هوش هیجانی شات (1998) و آزمون های نرم افزاری خطرپذیری بادکنکی بارت لجئوز و همکاران (2002) و ذهن خوانی از طریق تصاویر چشم بارون-کوهن و همکاران (2001) جمع آوری شد. در بخش تجزیه و تحلیل آمار استنباطی از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که تئوری ذهن بر هوش هیجانی تاثیر مثبت و معناداری دارد(05/0 p< و با ضریب اثر23/0)، تئوری ذهن بر تصمیم گیری پر خطر تاثیر مثبت و معناداری دارد (05/0 p< و با ضریب اثر 13/0)، هوش هیجانی بر تصمیم گیری پر خطر تاثیر مثبت و معناداری دارد (05/0 p< و با ضریب اثر 0/18) و نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین تئوری ذهن و تصمیم گیری پر خطر معنادار شد (001/0 p< و با ضریب اثر 04/0). نهایتا یافته ها حاکی از آن بود که تئوری ذهن و هوش هیجانی نتوانستند عملکرد تصمیم گیری پرخطر را در نوجوانان بهبود بخشند.
اثربخشی برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
81 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه پسران 8-14 سال دارای اختلال طیف اوتیسم بودند که در سال 1401 عضو مؤسسه اوتیسم خیریه تبریز بودند. نمونه مورد مطالعه شامل 22 نفر بود که به روش نمونه-گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 11 نفر) جایگزین شدند و به مدت 10 جلسه تحت آموزش قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از نیمرخ مهارت اجتماعی اوتیسم (بلینی و هوپف، 2007)، ارزیابی سیستم شناختی ناگلیری و داس (1997) و خرده مقیاس رفتارهای کلیشه ای مقیاس (گارز-2، 2000) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS.21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن بر کفایت اجتماعی، پردازش شناختی و رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم تأثیر دارد (05/0>P). در واقع برنامه شناخت اجتماعی مبتنی بر تئوری ذهن باعث افزایش کفایت اجتماعی و پردازش شناختی و کاهش رفتارهای کلیشه ای در کودکان طیف اوتیسم می شود. نتایج این مطالعه از قابلیت کاربرد و کارایی برنامه شناخت اجتماع مبتنی بر تئوری ذهن برای افزایش پردازش شناختی و اصلاح کفایت اجتماعی و کاهش رفتارهای کلیشه ای در کودکان دچار اختلال طیف اوتیسم حمایت می کند.