ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۹۴۱.

بررسی تأثیر بلاغی بازتاب شخصیت های اساطیر یونانی رومی در شعر معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر افغانستان اساطیر یونانی رومی بینامتنیت ژرار ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
اسطوره، توصیفِ شاعرانه مناظر سترگ طبیعت و گردانندگان مرموز پدیده های طبیعی و فراطبیعی است که خاستگاه عواطف آدمی را با بینش شاعرانه توجیه می کند و با کنش خیال انگیزی ارزش بلاغی دارد. به همین دلیل اسطوره با ماهیت بینامتنی همواره در آثار ادبی بازتولید شده و در توسعه معنایی، بلاغی و زیباشناختی آثار ادبی نقش بارز و برجسته داشته است. شاعران فارسی زبان از گذشته های دور تا کنون به انواع عناصر اسطوره ای ملل مختلف ازجمله به اساطیر یونانی- رومی توجه کرده و از کارکردهای متنوع این اسطوره ها در کاربست مفاهیم مختلف سود برده اند. شاعران معاصر افغانستان نیز باتوجه به بازتولید اساطیر یونانی- رومی، مفاهیم مختلف را بازتاب داده و از ظرفیتِ این گونه های اساطیری بهره برده اند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر آرای بینامتنیت «ژرار ژنت»، تأثیر بلاغی بازتاب اساطیر یونانی- رومی را در شعر فارسی معاصر افغانستان بررسی و تحلیل می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شاعران معاصر افغانستان اساطیر یونانی -رومی را به صورت های تلمیحی و اشاری بینامتنیت ضمنی، در جملات خبری و امری با اغراض ثانوی هشدار، تحذیر، تأسف، توبیخ، ستایش، توصیف، ترحم، بزرگ نمایی و قباحت زدایی به واسطه آرایه های اغراق، تلمیح، اسلوب معادله، تشبیه و استعاره بازآفرینی کرده اند.
۹۴۲.

Les traces du bonheur Schopenhauerien dans l’œuvre de Michel Houellebecq(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Michel Houellebecq Arthur Schopenhauer bonheur souffrance individualité

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
Michel Houellebecq describes an intense and visible reflection on contemporary society and the human condition. In his novels he uses the technique of literary paradox and expressing his opinions without any consideration or limitation, he is often considered a pessimistic writer. He describes his contemporaries carefully and frankly, and allows himself to formulate a strong and unequivocal critique of the state of the world. As a sociologist, Houellebecq strives to understand and depict modern society. His novels focus on contemporary society, a society in which it seems difficult to objectify human relationships, and where the person has become asocial and isolated, and is no longer able to communicate with others. The aim of his novels is to reveal the considerable problems of 21st century society through novels that show the insensitivity and alienation of people and which depict contemporary man as if he were imprisoned in his own mind. The objective of the present article is to analyze the influence of Schopenhauer's philosophy on the work of Michel Houellebecq following the method of intertextual analysis with emphasis on the idea of human suffering in Schopenhauer and Houellebecq.
۹۴۳.

مطالعه تطبیقی شعر فروغ فرخزاد و نادیا انجمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نادیا انجمن فروغ فرخزاد شعر معاصر فارسی افغانستان مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۳
پژوهش پیش رو، کوششی است در چارچوب مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی در راستای معرفی نادیا انجمن و نشاندادن رابطه تاریخی شعر او با شعر فروغ و نشاندادن تأثیرپذیری وی از شعر فرخزاد. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با رویکرد تطبیقی، مضمونهای فمینیستی شعر فروغ فرخزاد و نادیا انجمن و تلاش آنها را در به تصویر کشیدن هویت زنانه در شعرشان  واکاوی کرده است. یافته های پژوهش حاکی است که زن و مسائل مربوط به آن موضوع محوری در شعر این دو شاعر است و مضمونهای مختلفی هم چون ستیز با مردسالاری، ، نابرابری حقوق زنان و ظلم به آنها، حسرتهای زنانه و...مورد توجه آنان بوده است. این مضمونهای مشترک و توجه به ادبیات فیمینستی در شعر شاعر افغان از تأثیرپذیری او از شعر و اندیشه فروغ فرخزاد نشان دارد. این شاعر با پیروی از فروغ تلاش کرده است تا صدای زنان افغان در دوران کنونی باشد. صدق عاطفه یکی از مهمترین اشتراکات شعری دو شاعر است که بی تکلف، دردهای زنان را فریاد زدند. تفاوت این دو شاعر علاوه بر بعد زبانی و تصویرسازی، که فروغ را بسیار متمایز کرده، بیان صریح فرخزاد در سخن گفتن از مسائل زنانه و هنجارشکنی اوست و در مقابل محیط اجتماعی بسته افغانستان باعث شده است، زبان شعری نادیا انجمن همچنان از صراحت و هنجارشکنی به دور باشد.
۹۴۴.

وجوه اثرپذیری محمدعلی فروغی در مکاتبات از منشآت قائم مقام (از تقلید تا نوآوری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمدعلی فروغی قائم مقام فراهانی منشآت سبک بازگشت نامه های سیاسی اخوانیات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۱
محمد علی فروغی از رجال صاحب نام معاصر در حوزه سیاست، فرهنگ و حقوق به شمار می رود. دو وجهه سیاسی و فرهنگی او، انگیزه نگارش مکاتباتی مرتبط با این موضوع ها بوده است. به سبب آشنایی فروغی با ادبیات کهن و دلبستگی به فرهنگ ایران، نامه های او علاوه بر آثار کهن ادبی، از ساختار منشآت پیشینیان تأثیر پذیرفته است. با نگاهی به این مکاتبات می توان تأثیر منشآت قائم مقام فراهانی را به وضوح مشاهده کرد. او درعین تقلید از سبک قائم مقام، در نامه ها، نوآوری هایی نیز داشته است. با عنایت به این مسئله، در مقاله حاضر، با درنظرداشتن منشآت قائم مقام به منزله نمونه ای از سبک بازگشت، میزان نوآوری و تأثیرپذیری فروغی از مکاتبات قائم مقام بررسی شده است. به همین منظور، 11نامه از نامه های فروغی از کتاب سیاست نامه ذکاءالملک و 11 نامه از منشآت قائم مقام، در سه حوزه دوستانه، سیاسی و اجتماعی، واکاوی شده است. یافته ها نشان داد که اگرچه فروغی در ساختار نامه ها، شگرد های ادبی و ویژگی های زبانی از نامه های قائم مقام متأثر است، در حوزه محتوا و مفاهیم نوآوری هایی داشته است. نوآوری ذکاءالملک در تلفیق سبک بازگشت با مفاهیم اجتماعی سیاسیِ مدرن است. فروغی در نگارش نامه ها به اوضاع زمانه و فهم مردم توجه ویژه داشته است؛ ازاین رو، علاوه براینکه از سبک بازگشت (و به طور خاص منشآت) متأثر بوده، با برخی شگردها و ظرایف بیانی نقاط ضعف آن را برطرف کرده است. فروغی با استفاده از این شیوه نگارش، به دو هدفِ جلب نظر مخاطبان به ترویج فرهنگ و ادبیات فارسی و رساندن مفاهیم نوگرایانه، درکنار گزارش مسائل روز جامعه دست یافته است. در نامه های سیاسی و اجتماعی او شاهد تقلید از متون دشوار ادبی تاریخی هستیم، اما مکاتبات دوستانه او به سبب الگوبرداری از متون غنایی، لطافت و دل انگیزی خاصی دارد؛ به طوری که خواندن این نامه ها نسبت به نامه های اجتماعی التذاذ ادبی بیشتری به خواننده می بخشد.
۹۴۵.

تأثیر استعمار بر زنان افغان در رمان های محمدحسین محمدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: هویت استعمار زنان افغان مهاجرت محمدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۹۷
نقد پسااستعمارگرایی، گفتمانی است متشکل از نظریات افرادی چون فانون، ادوارد سعید و... که می توان آنهارا در زیر متنیت رشته هایی مانند: هنر، ادبیات و علوم سیاسی قرار داد. در حوزه ادبیات رویکرد پسااستعماری به واکاوی ادبیات کشور مستعمره و بررسی آثار نویسندگان مهاجر آن می پردازد. این مقاله با روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی به بررسی آثار داستانی محمدحسین محمدی نویسنده افغانی پرداخته که در آثارش، نحوه تسلط استعمار بر فرهنگ و میزان مقاومت این فرهنگ در برابر سلطه را به تصویر می کشد؛ مقاومتی که نوع کنش گری آن میان جنسیت زن و مرد متفاوت است. زنان اگر چه در جایگاه فرودست جنسی قرار گرفته اند اما ساختار های جدید هویتی بر اساس دیالکتیک حاکم بر جامعه سبب می شود تا خوانشی متفاوت از آن چه آنان را در قالب شی شدگی در جهان مردسالارانه می داند را به عرصه حضور برسانند. بررسی ادبیات از نگاه پسا استعماری گوش فرا دادن به صدای فراموش شده مردمانی است که سال ها تحت استعمار بوده اند. این ادبیات فرایندی را به تصویر می کشد که مردمان مستعمره، از طریق آن یا خود را با شرایط موجود همراه دانسته اند و به نوعی دچار پدیده ذوب شدگی گردیده اند و یا به تقابل با این هجمه پرداخته اند.
۹۴۶.

نگرشی بر پارادوکس و ارتباط آن با تجارت عرفانی در غزلیات مولانا و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس تجارب عرفانی مکاشفه غزلیات مولانا غزلیات حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۵
متناقض نما یا پارادوکس به عنوان یک شیوه آشنایی زدایی در اشعار عرفانی جایگاه ویژه ای دارد و شاعران عارف مسلک به ویژه حافظ و مولوی با تأثیرپذیری از عرفان اسلامی در غزلیات خود از صنعت پارادوکس برای انتقال مفاهیم عرفانی به ذهن خوانندگان و شنودگان استفاده نموده اند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی با مقایسه پارادوکس های مولوی و حافظ، ارتباط پارادوکس با تجارب عرفانی در افکار و اندیشه دو شاعر بررسی و وجوه اختلاف و اشتراک در دو اثر مشخص می شود. نتیجه ای که از این تحقیق به دست می آید، آن است که وجوه مشترک در اندیشه های مولوی و حافظ، بسیار به هم نزدیک است؛ زیرا افکار و اندیشه هر دومبتنی بر عرفان عاشقانه است و در پرتو این نگرش، همه دوگانگی ها به وحدت و یگانگی می رسند. همچنین در هر دو اثر، نشانه هایی از چهار ویژگی تجربه عرفانی، توصیف ناپذیری، کیفیت معرفتی، زودگذری و حالت انفعالی دیده می شود و چون صاحب مکاشفه در رویارویی با این تجارب نمی تواند آنچه دیده و شنیده است را به مخاطب معرفی کند، از زبان پارادوکس استفاده می نماید، اما وجوه تفاوت دیدگاه مولوی و حافظ، بیشتر ظاهری است. مولانا بیشتر از پارادوکس ترکیبی و حافظ بیشتر از پارادوکس معنایی استفاده نموده است.
۹۴۷.

بررسی تطبیقی زبان و جنسیت در اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان ادبی جنسیت بررسی تطبیقی طاهره صفارزاده فدوی طوقان شعرمعاصر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
پیشینه مطالعات زبان و جنسیت به دهه هایی از قرن نوزدهم می رسد. هنگامی که در بستر مفاهیم نقد ادبی نو، نخستین جریان ها تحت عنوان "فمینیسم" در غرب شکل گرفت. بر مبنای نظراتی که سبک گفتار و نوشتار زنان و مردان را با یکدیگر متفاوت می داند، زبان می تواند محل بروز و ظهور عناصر جنسیتی واقع شود. بر اساس این آراء، پژوهش های متعددی در بررسی نشانگان جنسیتی زبان در آثار ادبی صورت گرفته است. از آنجایی که شعر زنان یکی از مواضع قابل تامل در بررسی تعامل زبان و جنسیت است، پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی– تحلیلی فراهم آمده، با رویکردی تطبیقی به بررسی شاخص های جنسیتی زبان در دو سطح فکری و زبانی اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان پرداخته است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که  اولا شاخص های جنسیت چگونه و در چه سطحی در زبان شعری این شاعران بازتاب یافته و دیگر اینکه وجود عوامل مشترک فرامتنی در شعر این دو تا چه حد توانسته برآیند مشابهی در دستاوردهای پژوهش داشته باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مشترکی چون زنانگی، تاثیرپذیری هر دوی این شاعران از تحولات اجتماعی و سیاسی عصر خود، زیستن در بازه زمانی واحدی از تاریخ معاصر و نیز اثرپذیری شعر آنان از آموزه های ادبی رمانتیسم و رئالیسم، موجب شکل گیری رفتارهای جنسیتی اغلب مشابهی در زبان شعری آنان شده است.
۹۴۸.

نقد و تحلیل ابیات عربی وسائل الرسائل و دلائل الفضائل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وسائل الرسائل و دلائل الفضائل نورالدین منشی نظم عربی نثر فارسی قرن هفتم دوره سلجوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
وسائل الرّسائل و دلائل الفضائل از شاهکارهای نثر قرن هفتم هجری قمری (دوره سلجوقی) و از جمله منشآتی است که نورالدین، منشی جلال الدین خوارزمشاه به شیوه ای استادانه در ادب ترسل نگارش کرده است. این کتاب گنجینه ای از شواهد ادبی و قراین اوضاع اجتماعی و تاریخی آن زمان است. نورالدّین منشی بر لغت و ادب عرب احاطه داشته که شرط لازم منصب دبیری آن زمان بوده است. سبک این اثر، فنی و حاوی آیات و ابیات عربی و ضرب المثل های عربی با تبحّر خاص است. بعضی از اشعار به واقعه ای تاریخی مربوط می شود که نویسنده برای تأیید مدّعا می آورد و برخی برای پند و اندرز ذکرشده است. منشی از ادوار مختلف ادبیات عرب (جاهلی، مخضرم، اموی و عباسی) شعر شصت شاعر عرب، به خصوص ابوالعلاء معرّی را آورده است. مترجم و مصحح کتاب، رضا سمیع زاده شاعر بسیاری از ابیات را مشخص کرده است، ولی در مواردی، استناد بعضی از اشعار به سراینده نادرست می نماید و پاره ای از اشعار با دیوان متفاوت است. در این مقاله سعی بر این است تا ابیات عربی با ترجمه بر اساس دوره های تاریخ ادبیات عرب دسته بندی شود و ضمن تعیین جایگاه دستوری-بلاغی و محتوایی اشعار عربی، اطلاعات تاریخی-فرهنگی موجود در آنها مورد واکاوی قرار گیرد. ضمناً ابهام ها، خطاها و سهوهای موجود، چه در شعر و شاعر آن، چه در ترجمه فارسی تحلیل گردد.
۹۴۹.

تأملی در خوانش دیگر گونه ابیاتی از متون کهن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گوش کشیدن کَندن بازیدن خوانش جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
این پژوهش حاصل یادداشت های نگارنده حین مطالعه متون منظوم فارسی و بررسی ابیاتی چند در نسخه های مختلف است. نگارنده هنگام مطالعه به ابیاتی برخورد که برخی واژگان آن ها را با تکیه بر فرهنگ ها، می توان به گونه ای دیگر خواند و معنای دیگری از آن ها دریافت کرد؛ چرا که خوانش برخی از واژگان با تکیه بر فرهنگ ها، معنای جدیدی از واژه ارائه می دهد به گونه ای که بافت متن با خوانش جدید، معنایی متفاوت و صحیح ارائه می دهد. در این پژوهش چند واژه از متون کهن بر اساس فرهنگ های لغت به گونه ای که امروزه در آن فرهنگ ها استعمال می شود، خوانده شد و نتایجی ثمربخش داشت. نتایج پژوهش نشان می دهد که دیگرگونه خوانی واژگان کهن در متون منظوم فارسی بر اساس خوانش جدید و ضبط دیگرگونه واژه در فرهنگ ها، معنای جدید و صحیح از واژه ارائه می کند.
۹۵۰.

مقایسه تحلیلی چگونگی روایت زندگی جلال الدین خوارزمشاه در متون تاریخ نگارانه و ادبی (بازنمایی روایت نبرد سند، 618 قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جلال الدین خوارزمشاه نبرد سند متون تاریخ نگارانه و ادبی شخصیت پردازی تاریخی و ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۳۱۲
در متون تاریخی می توان ردپای شخصیت های تاریخی ای را پیدا کرد که از حیث کنش و ویژگی های شخصیتی به قهرمانان رمانس ها نزدیک شده اند. نویسندگان این متون نهایت تلاش خود را برای واقعی جلوه دادن این حوادث به کار بسته اند. یکی از این شخصیت ها جلال الدین خوارزمشاه است. «نبرد سند» در زندگی این قهرمان در متون تاریخ نگارانه و ادبی بسیار متفاوت روایت شده است. روایت های ادبی این رویداد از دل متون تاریخ نگارانه شکل گرفته است. هدف نویسندگان این پژوهش بررسی مقایسه ای روایت های متون تاریخ نگارانه و ادبی از سده هفتم تا دوره معاصر در بیان واقعه «نبرد سند» در بستر مطالعات روایت شناسی است. براساس نتایج پژوهش، در میان روایت ها، اثر ابن اثیر به دلیل باورپذیری، منطقی بودن روایت ها و بی طرف بودن مورخ به واقعیت نزدیک تر، اما روایت های نسوی و جوینی به دلیل باورپذیری کمتر و تناقض در روایت ها، ادبی تر و در بخشی از روایت ها جلال الدین به قهرمان رمانس ها نزدیک شده است؛ این روایت ها، مرجع اصلی نویسندگان و شاعران دوره های بعد برای خلق اشعار، منظومه ها و رمان های تاریخی واقع شده اند.
۹۵۱.

تحلیل داستان شیخ صنعان بر اساس الگوی کریستوفر ووگلر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سفر قهرمان شیخ صنعان عطار نیشابوری ووگلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۵
بسیاری از عارفان کوشیده اند تا مقصود و منظور خود را در قالب داستان و حکایت بیان کنند و نکته های دشوار و دقیقه های عرفانی را در محتوایی ساده و قابل فهم ارائه دهند. در این میان، داستان شیخ صنعان، سروده عطار نیشابوری به جهت احتوا بر مفاهیم عمیق عرفانی در قالب داستانی غنایی، درخور توجه و تدقیق است که در آن سفرهای آفاقی و انفسی با هم درآمیخته و منظومه ای شگرف پدید آورده است. چون انتظار می رود بازخوانی متون کهن بر اساس نظریه های ادبی معاصر، خواننده را در کشف زوایای تاریک و خاموش متن یاری دهد و افق تازه ای را فراروی فهم او از متن بگشاید، در این جستار، با روش توصیفی تحلیلی، داستان شیخ صنعان با الگوی سفر نویسنده کریستوفر ووگلر که طرح کلی سفر قهرمان را در سه پرده و دوازده زیرگونه تبیین داشته، سنجیده شده است تا ضمن آن که توانمندی داستان سرایان سنتی و قابلیت آثارشان در مواجه با نظریه ای معاصر پدیدار گردد، میزان شمول و دقت این الگوی جهانی نیز بررسیده آید. نتایج پژوهش، نشان می دهد که خطوط اصلی داستان شیخ صنعان با الگوی سفر نویسنده منطبق است و تنها در مرحله رد دعوت با آن ناساز است. همچنین تفاوت جزئی در زیرگونه های دنیای عادی و ملاقات با استاد، با توجه به انعطاف پذیری الگوی ووگلر قابل توجیه است؛ اگرچه علت این ناهمسانی را می توان در مبحث تفاوت، میان قهرمان عرفانی با قهرمان اسطوره ای، بازجست و بررسی کرد.
۹۵۲.

بررسی ویژگی های نثر شاعرانه در رمان خیرالنساء قاسم هاشمی نژاد

کلیدواژه‌ها: نثر شاعرانه داستان شاعرانه بلاغی داستان شاعرانه غنایی قاسم هاشمی نژاد خیرالنساء

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
در روزگار معاصر در رمان و داستان با توجه به  افق و جهانی که روایت می کند، از گونه های زبانی متفاوتی  استفاده می شود و در ژانر های  متنوعی طبقه بندی می گردد. پاره ای از داستان ها و رمان های معاصر از نثری شاعرانه برخوردارند؛ نثری که گاه به جهت زیبایی و خیال انگیزی با شعر پهلو می زند. در این رمان ها نویسنده با به کارگیری فنون گوناگون بلاغی و زبانی به زبان شعر نزدیک می شود. در میان رمان های معاصر فارسی نثر خیرالنساء اثر قاسم هاشمی نژاد، در شمار نثرهای شاعرانه جای دارد. در این پژوهش عناصر شاعرانه نثر رمان خیرالنساء، با روش توصیفی – تحلیلی از منظر نثر شاعرانه بلاغی و غنایی بررسی و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هاشمی نژاد در عین حال که رمان خیرالنساء را به صناعات شعری و موسیقی کلام می آراید، عناصر داستانی را نیز در بستری از ابهام زیبایی شناختی جهت انتقال بی واسطه افکار و احساسات شخصیت ها و رخدادهای اصلی قرار می دهد.  در این میان ویژگی های شاعرانه بلاغی، یعنی ویژگی های بیانی (مجاز ،تشبیه، استعاره و کنایه) و بدیع لفظی (مانند انواع سجع، جناس و واج آرایی) و بدیع معنوی (مراعات النظیر، حس آمیزی و ایهام تناسب) در مقایسه با عناصر شاعرانه غنایی برجستگی بیشتری دارند. به طور کلی نویسنده توانسته است با به کارگیری هنرمندانه از عناصر غنایی و بلاغی ساختاری نوین و متناسب با مضامین و محتوای رمان خلق کند و بر زیبایی فرمیک و محتوایی اثر بیفزاید و با ایجاد نوعی تعلیق معنا خواننده را در التذاد صوری و تفسیری متن مشارکت دهد.    
۹۵۳.

نقد روشنفکری ایرانی؛ خوانش وانوسازانه داستان «وداع» جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وانوسازی روشنفکری دریدا بوژه جلال آل احمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
در این مقاله، از خلال بررسی و خوانش وانوسازانه1 داستان «وداع» به قلم جلال آل احمد، از مجموعه داستان سه تار، به نقد نخبه گرایی در اندیشه روشنفکران ایرانی دهه های ۳۰ و ۴۰ شمسی پرداخته خواهد شد. این خوانش وانوسازانه با تأکید بر نگاه فیلسوف فرانسوی، ژاک دریدا، انجام می شود و ازحیث روش شناختی مبتنی ا ست بر روش هشت مرحله ای دیوید بوژه، که به عنوان نوعی استراتژی تحلیل انتقادی پسا مدرن در مواجهه با روایتْ مورد استفاده قرار می گیرد. روش بوژه این گام ها را دربرمی گیرد: جست وجوی دوگانگی، بازتفسیر سلسله مراتب، کشف صداهای یاغی، برملاسازی سویه دیگر روایت، نفی پی رنگ، یافتن استثناء، ردگیری بین خطوط، و سازمان دهی مجدد روایت. به نظر می رسد بتوان با بهره گیری از این روش و اتخاذ منظری وانوسازانه در خوانش داستان موردنظر از جلال آل احمد، دست آخر به روایت نوپدیدی دست یافت و ازخلال آن به نقد دیدگاه نخبه گرایانه سوژه روشنفکر ایرانی در این دو دهه پرداخت. کوشش محققان درجهت فراتررفتن از فردی به نام آل احمد و نزدیک شدن به سوژه آل احمد در مقام یک روشنفکر است، سوژه ای که در زمانه و زمینه خاصی به عرصه برکشیده شده و آثاری را تولید کرده است. یافته ها نشان داد که این سوژه روشنفکر، با بازتولید روابط فرادست/فرودست، خود را در جایگاه فرادست نشانده و با تکیه بر خرد مدرن، و بدون درک روابط وجودی فرودستان، به نمایندگی ایشان پرداخته و تلاش کرده است به آنچه رسالت روشنفکرانه خویش می نامد جامه عمل بپوشاند.
۹۵۴.

تحلیل روان شناسانۀ کاراکترهای اصلی نمایش نامۀ دنیای مطبوعاتی آقای اسراری از منظر مدل پنج عاملی شخصیت (FFM) رابرت مک کری و پل کاستا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل روانشناسانه مدل پنج عاملی (FFM) رابرت مک کری پل کاستا کاراکتر نمایشنامه دنیای مطبوعاتی آقای اسراری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۶
در این مقاله سعی بر آن است که به تحلیل و بررسی روانشناسانه کاراکترهای اصلی نمایشنامه دنیای مطبوعاتی آقای اسراری اثر بهرام بیضایی از منظر مدل پنج عاملی (FFM) شخصیت رابرت مک کری و پل کاستا بپردازد. مدیر و شیرزاد دو کاراکتر اصلی نمایشنامه هستند که داستان حول محور اعمال و گفتار آنها شکل می گیرد. رویکرد روانشناسی صفت معتقد است که با شناخت و بررسی صفات شخصیت افراد، می توان رفتار آنها را پیش بینی نمود. از نظریه پردازان مهم در روانشناسی صفت، رابرت مک کری و پل کاستا هستند. آنها پنج عامل اصلی روان رنجور خویی، برونگرایی، گشودگی یا تجربه پذیری، خوشایندی و وظیفه شناسی را برای صفت مشخص کردند. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش ها است که چگونه می توان کاراکترهای مدیر و شیرزاد را با مدل پنج عاملی (FFM) شخصیت تحلیل نمود و همچنین چگونه خرده صفات پنج صفت اصلی در شکل گیری دو کاراکتر مذکور نمودار می گردد. این مقاله با توصیف پرسشنامه شخصیت مک کری و کاستا و همچنین با بررسی و مطالعه دیالوگ ها و کنش ها در متن نمایشنامه، به تحلیل کاراکترها می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، مروری و خوانش متن نمایشنامه است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش توصیفی-تحلیلی است که کاراکترهای منتخب با توجه به هماهنگی و همپوشانی آن ها با نظریه روانشناختی مذکور، واکاوی و تحلیل شده اند. نتایج حاصل نشان می دهد که کاراکتر مدیر در عامل N (نوروتیسم) روان رنجور نیست. در عامل E (برونگرایی)، برونگرا است. در عامل O (گشودگی) دگم و متعصب است. در عامل A (خوشایندی) سازگار نیست. در عامل C (وجدان کاری) وظیفه شناس است. کاراکتر شیرزاد در عامل N (نوروتیسم) روان رنجور است. در عامل E (برونگرایی)، درونگرا است. در عامل O (گشودگی) تجربه پذیر است. در عامل A (خوشایندی) سازگار است. در عامل C (وجدان کاری) وظیفه شناس است.
۹۵۵.

بازنمایی شخصیت اسکندر و دارا در دو نامه از اسکندرنامه نظامی با توجه به لایه توصیف در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکندر دارا اسکندرنامه نظامی گنجوی تحلیل گفتمان انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۷
اسکندر در منابع گوناگون دوره اسلامی، به ویژه اسکندرنامه ها در قالب شخصیتی محبوب تصویر شده است. نظامی هم در اسکندرنامه خود تلاش دارد چهره ای از یک شاه آرمانی را در قامت شخصیت اسکندر معرفی کند. در این پژوهش دو نامه از دارا و اسکندر در شرف نامه نظامی براساس ابزار عبارت بندی افراطی، شمول معنایی، تضاد معنایی، واژگان نشان دار، استعاره ها، انواع جمله، فرآیند اسم سازی، وجه، وجهیت، ضمایر، شیوه های اقناعی، پیوند جملات، قراردادهای تعاملی و ساختارهای گسترده تر در متن از لایه توصیف تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بررسی شد. با توجه به این ابزار، این دستاورد حاصل شد که نظامی تمایل دارد دارا را شخصیتی مغرور، خودبرتربین، انحصارطلب، بی خرد، کهنه گرا و خوشگذران و درمقابل او، اسکندر را شخصیتی خردمند، خداترس، جنگجو، جوان، سخنور و قدرتمند بازتاب دهد. همچنین سخنان دارا همواره تند و صریح و سخنان اسکندر غیرمستقیم و در لفافه است.
۹۵۶.

نقد و تحلیل فمنیستی فیلم سینمایی خاکستری نوشته تهمینه میلانی

کلیدواژه‌ها: نقد فمنیستی تهمینه میلانی خاکستری فرم محتوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۲
بررسی آثار ادبی و هنری با رویکردهای فمنیستی، گویایِ حقیقت ناگوار استخفاف و استثمار زنان در طول تاریخ از سوی نظام و فرهنگ مردسالار جوامع است. نهضت فمنیسم با انواع زیرشاخه هایش در پی شناسایی و بازنمایی نگرش نادرست جامعه به بانوان و تبعات منفی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ناشی از آن در حیات آنان به عنوان قشری مهم و تأثیرگذار در تاریخ تمدّن بشر است. سینما به دلیل قابلیت های بالای زبانی، تصویری و موسیقایی، از عرصه های مهم تجلّی احساسات و اندیشه های فمنیستی به شمارمی رود. تهمینه میلانی به عنوان یک سینماگر زن در آثار سینمایی خود بویژه «خاکستری» بازنمایی معضلات و مصائب اجتماعی قشر بانوان را از اولویّت های حرفه ای خود قرارداده است. این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی فیلم خاکستری را با رویکرد «فمنیسم لیبرال» بررسی کرده، به این نتیجه رسیده است که سازندگان فیلم در بازنمایی مؤلّفه های مهمّ محتوایی از قبیلِ مطالبه حق آزادی، تحصیل، ازدواج، اظهار نظر و... و معضلات اجتماعی موجود بر سر راه بانوان دردستیابی به آن ها با استفاده شایسته از عناصر فرمی مهمّی چون لوکیشن، شخصیت ها، گفت وگوها، کنش های سینمایی، رنگ ها، موسیقی، زبان بدن، زوایای دوربین، موسیقی متن و ... به خوبی از عهده برآمده اند.
۹۵۷.

بررسی تطبیقی نمایش واره میر نوروزی ایرانی با جشن واره ساتورنالیا از منظر کارناوالیته باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میر نوروزی میخائیل باختین کارناوال جشن واره ساتورنالیا نمایش های ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
میر نوروزی یکی از نمایش واره های کارناوالی کهن ایران است که امروزه یا از میان رفته است و یا به ندرت روی می دهد. متأسفانه در راستای حفظ اهمیت این نمایش واره کهن به قدر کفایت و به اندازه ای که شایسته آن است مکتوباتی نگاشته نشده است. تا به امروز نوشته های گوناگونی درباره مفهوم کارناوال باختین در ادبیات و هنر منتشر شده، اما تاکنون به غیر از یک مورد محدود، که آن نیز صرفاً به مقایسه تطبیقی نمایش های خنده آور ایرانی با نظریات کارناوالی باختین پرداخته، بررسی دیگری در این زمینه صورت نگرفته است. از سوی دیگر هیچ یک از پژوهش های پیشین، به جنبه های اجرایی میر نوروزی و توان بالقوه این نمایش واره برای عرصه اجرا و تئاتر امروز ایران نپرداخته اند. به همین سبب، نگارندگان در این پژوهش بر آنند تا با رویکردی تحلیلی تطبیقی براساس آرای میخائیل باختین، یکی از مهم ترین نظریه پردازان قرن بیستم، ابتدا درباره ویژگی ها و مؤلفه های کارناوالیته در دو نمایش واره ساتورنالیا و میرنوروزی بحث کنند و سپس مضامین و مؤلفه های کارناوالی این دو نمایش واره را با یکدیگر تطبیق دهند تا از این رهگذر درک ویژگی های کارناوالی میر نوروزی  میسر شود و درپی آن، ارزش و اهمیت  این نمایش واره کهن ایرانی در نمایش های ایرانی، کارایی و پتانسیل و توان بالقوه آن در هنر اجرا و امروز تئاتر ایران، مورد تأکید و بازنگری قرار گیرد.  
۹۵۸.

«شیبو» نماد کهن الگوی «نقاب» در داستان عامیانۀ «جنیدنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو نقاب سایه شیبو جنیدنامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۵
با توجه به این که داستان های عامیانه بهترین تجلی گاه کهن الگوها است، این مقاله، به تحلیل کهن الگوی «نقاب» در داستان عامیانه جنیدنامه می پردازد. جنیدنامه به روایت ابوحفص کوفی، داستان پهلوانی های پدربزرگ ابومسلم، جنید و ماجرای عشق سوزان او به رشیده و سرگشتگی های این دو دلداده و کامیابی نهایی آن ها است که به تولّد اسد، پدر ابومسلم می انجامد. این داستان در قالب افسانه پردازی های مردمی و به دور از وسواس های تاریخ نگاری دقیقِ علمی در زمینه هایی با بن مایه های عشقی، عاطفی، مذهبی، دینی و افسانه سازی، حول شخصیت های تاریخی نگاشته شده است. بر مبنای این تحقیق، که به روش توصیفی تحلیلی، کهن الگوی نقاب در جنیدنامه را مورد بررسی قرار می دهد شیبو، نیروی یاریگر و نزدیک ترین دوست قهرمان، «سایه» اوست که در تلاش برای رسیدن به خودآگاهی جنید و پیوستن به اتحاد و یگانگی روان او، با نقاب های انعطاف پذیر و انتخابی چون تغییر نام، شکل، زبان و دین یا دستاویز قرار دادن نقاب هایی مانند گریستن و سکوت، قهرمان را در عبور از موانع سفر یاری می کند. این نقاب های مثبت نه تنها سبب جعل فردیت نمی شود بلکه هم سویی در مسیر تفرد و به نوعی اتحاد با «خود» است. در این داستان، نوع دیگر نقاب که از آن به «اثر سایه» تعبیر می شود و با تعریف نقاب های غیرمنعطف مطابق است نمودی از سایه درونی، سیاه و حیوانی قهرمان است که در قالب کلاغی سیاه ظاهر می شود و قهرمان با در آغوش کشیدن و قبول این بعد منفی ناخودآگاه، خود را به کمال فردیت و یگانگی می رساند. هدف این مقاله بررسی نمودهای هر دو نوع نقاب، منعطف و غیرمنعطف در شخصیت شیبو است تا نشان دهد چگونه شخصیت داستان با استفاده از نقاب می تواند چرخه فردانیت را به کمال برساند.
۹۵۹.

استعاره مفهومی در شعر قلندری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی عرفان قلندریه ملامتیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۴
قلندریه یکی از فرقه های مهم در عرفان و تصوف اسلامی است که بسیاری از ابعاد نظری، اجتماعی و سلوکی آن، به دلیل تنوع شکل زندگی قلندران و وجود زمینه های مثبت و منفی و تناقض های آشکار و پنهانی که در این فرقه و اشعارشان وجود دارد، همچنان ناشناخته باقی مانده است. در این پژوهش، به روش اسنادی و با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی، جنبه هایی از مفاهیم انتزاعی و چندپهلوی فرقه قلندریه که در ادب فارسی بازتاب یافته است، بررسی شده است. با تطابق و نگاشتِ حوزه های مبدأ و مقصدِ سه انگاره «قلندر آزاد است»، «قلندر مبارز است» و «قلندریه به مثابه یک نظام اجتماعی و سرّی» این نتایج حاصل شد که قلندران هرچند خود را از بند هر نوع تعلقی آزاد می دانند، عملاً در بند و اسیر آداب و رسومی هستند که خود پایه گذار آن بوده اند. این گروه غالباً با مبارزه فرهنگی و سلبی و گاه مبارزه مسلحانه، در تلاش بوده اند که در جامعه ریازده عصر خود تغییر ایجاد کنند. قلندریه دارای یک نظام فرهنگی پیچیده، تودرتو، باز و دارای قوانین و مراکز تجمع و اهداف و نشانه های خاص خود بوده است. قلندریه که گروهی آن را وجه افراطی ملامتیه دانسته اند، همواره در ادبیات فارسی دارای دو چهره مثبت و منفی بوده است. استعاره مفهومی با ایجاد نگاشت بین مفاهیم انتزاعی با امور مادی و تجربه های ملموس، می تواند ابزاری مناسب برای درک برخی از جنبه های ناشناخته این فرقه به حساب آید.
۹۶۰.

A Comparative Study of Rumi and Schopenhauer's Thoughts on Blissfulness(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Rumi Arthur Schopenhauer Blissfulness Fihi Ma Fih the wisdom of life mysticism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۹۴
Arthur Schopenhauer (1788-1860) is one of the great philosophers in the world. He is a pessimistic philosopher who has his own special view toward life and the pleasures and pains of life. He is known as the philosopher of pessimism, as he articulated a worldview that challenges the value of existence. On the other hand, in the mystical and intellectual world of Islam, Mawlana Jalal al-Din, known as Rumi, (604-672 AH) stands. Unlike Schopenhauer, he is a ‘happy’ (optimistic) mystic. The importance of "blissfulness" and the ways to achieve it in life made us examine this issue comparatively in the thoughts of Rumi and Schopenhauer. With this aim, library resources were studied and necessary data were collected. The research method was descriptive-analytical. The results of the study showed that, unlike Schopenhauer, Rumi is a religious person and believes in God. This issue has created a significant difference in their definition of blissfulness and their hypotheses about the ways to achieve a blissful life. However, issues such as "who we are", "what we have", and "what we show" which Schopenhauer stated have an effect on the creation of happiness, and are similar to parts of Molavi's ideas. The interesting part is that, according to these two thinkers, the mental treatment of human beings with phenomena has an effect on feeling satisfied with life. ‘Who we are’ is a rich source of happiness. Rumi's and Schopenhauer's recommendations are still applicable to humans today since we are trapped in the machine and industrial world and are struggling with great sorrows.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان