مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
غم
حوزه های تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا درباره تلقی و دیدگاه حضرت مولانا جلال الدین، درباره غم و شادی و معانی و مفاهیم مختلف آن سخنی کوتاه به میان آید؛ بر این اساس، ابتدا به غم و متفرعات آن از قبیل: عوامل غم، عوامل برطرف کننده غم، دهنده غم، محل غم و شادی، فایده و اثر غم و پذیرش آن از سوی عارف پرداخته؛ سپس به واژه شادی و متفرعات آن از قبیل: عوامل شادی، عوامل ثبات در شادی، شادی و موسیقی، شادی و خندیدن طبیعت، توصیه های مولانا برای شاد زیستن، سکوت و کم گویی می پردازیم. و نیز بحثی کوتاه از نظر روایات و عقاید عرفا در این باره آورده شده است.
نقد دینی- فلسفی بر مؤلفه شادی در معنویت های نوظهور
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیمی که توسط جریانی معنوی با عنوان لامائیسم و توسط دالایی لاما مطرح شده، مفهوم شادی و شادمانه زیستن ا ست. دالایی لاما، همانند برخی دیگر از جریان های نوظهور معنوی، هدف زندگی را شادزیستن معرفی می کند. مقالة حاضر، ضمن بررسی واژه هایی نظیر فرح، سرور و نشاط از نظر قرآن و صحیفة سجادیه، به این نتیجه منتهی می شود که اسلام و پیشوایان آن طرفدار اندوه و مخالف شادی نیستند. شادی یکی از ویژگی های طبیعی انسان است که خدادادی می باشد و در قرآن، روایات و صحیفة سجادیه نیز ویژگی هایی برای شادی بیان شده است. نکتة مهم اینکه در اسلام، فقط جهت خاصّی برای شادی و شادمانه زیستن در نظر گرفته شده است.
سیرتحول فکری نظامی در ساقی نامه
حوزه های تخصصی:
ساقی نامه یکی از دل انگیزترین انواع شعر فارسی است که برای بیان حقایق و مضامینی متنوع بکار می رود. حکیم نظامی ساقی نامه هایی دارد که بیش تر به موضوعاتی پیرامون مسائل عرفانی، اخلاقی و عشقی اختصاص دارد. او در ساقی نامه های خود، موضوعات را متفاوت مطرح نموده است، و آن ناشی از عوامل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ... و پختگی علمی و سنّی اوست. گاهی با بیان مفاهیم عارفانه، مخاطب خویش را به آسمان می برد، گاهی او را در بوستان عشق رها و گاهی به دنیای پاک و بی آلایش زهد و پارسایی، دعوت می کند. دو ساقی نامة مورد بحث این نوشتار در دو منظومة لیلی و مجنون و شرفنامه نظامی آمده است و نگارنده کوشیده است در این دو منظومه به تحلیل اندیشه و تبیین دیدگاه او در حوزة مسائل مذکور اهتمام کند.
تأثیر پیام های ویروسی بر سرعت انتقال پیام در فرایند ارتباطات رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات ویروسی، با محوریت وجود پیام ویروسی، به تازگی کاربردهای بسیاری یافته است. وجود ویروس در پیام ها باعث می شود پیام، خاصیت خود تکراری پیدا کند و سرعت توزیع آن در بین مخاطبان افزایش یابد. هدف پژوهش حاضر نیز مطالعه تأثیر ویروس های قابل استفاده در پیام ها، بر سرعت انتقال پیام بوده است. به این منظور مدل جامع ارتباطات ویروسی با بررسی ادبیات موضوع و دیدگاه های اندیشمندان این حوزه طراحی شد. برای سنجش این مدل تعداد 57 کارشناس که با روش نمونه گیری خوشه ای از بین جامعه آماری کارشناسان واحدهای روابط عمومی شهرستان بجنورد انتخاب شده بودند به پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 7 عامل و 42 گویه پاسخ دادند. نتایج بررسی معادلات ساختاری مدل نشان داد، تعجب، سرور و ترس بر سرعت انتقال پیام تأثیر مثبت دارند. ویروس غم بر سرعت انتقال پیام تأثیر منفی می گذارد و خشم و تنفر تأثیری بر سرعت انتقال پیام ندارند.
شیعیان واقعى و اندوه حرمان از دیدار معشوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا در اسلام حزن و اندوه مطلوب است، یا شاد و سرور بودن؟ با اینکه حکم آنها به اقتضاى شرایط متفاوت است. در پاسخ باید گفت: انسان گرچه هیچ گاه در زندگى دنیایى از حزن و اندوه تهى نمى شود، اما بالفطره خواهان خوشى و شادى است و از اندوه گریزان است. اما خلقت این گونه اى انسان به این دلیل است که این عالم محل آزمایش انسان است.
ما در برابر هریک از غم ها و شادى ها و خوشى ها و ناخوشى ها وظایفى داریم و آزمایش مى شویم. آیا وقتى نعمتى به ما مى رسد سرمست و مسرور مى شویم و مغرور مى شویم و خدا را فراموش مى کنیم. یا در هر حال، نعمت هاى خدا را شکرگذاریم.
در اسلام، اگر منشأ شادى و حزن مطلوب و ارزشمند بود، شادى و حزن ارزشمند و مطلوب خواهد بود، وگرنه نامطلوب و ناپسند است. بر شادى و اندوه مطلوب ثواب و اجر مترتب است. مؤمن باید بداند که هرآنچه در اختیار اوست، از آنِ خداست و در از دست دادن آن مصلحتى نهفته است.
غم در شعر فروغ فرخزاد
در این مقاله، سعی بر آن شده است تا غم در شعر فروغ فرخزاد، با نگاهی سبک شناسانه مورد بررسی قرار گرفته شود. با توجّه به اینکه بی پیرایه بودن و دلی بودن اشعار او بی تردید جزیی از مؤلفه های اساسی در همه ی عناصر شعری اش می باشد، لذا غم نیز در بافتی کاملاً طبیعی و حسی ارایه شده که در این نوشتار برجستگی و تمایز فراوانی با دیگر اوزان شعری و حسی دارد. در این نوشتار سعی داریم تا با ارزیابی برخی از اشعار این شاعر توانا و فرزانه ی عصر معاصر و با نگاهی ژرف به مبحث غم و اندوه در شعر و شاعری ایشان پرداخته شود تا شاید زاویه ی نگاه برخی از جوانان نسبت به اشعار فروغ فرخزاد تغییر نماید. معمولا در دفاتر شعری ای که توسط آدمیان خوانده می شود کمتر به این توجه می گردد که شاید آن شعر برای قریحه شعر خود شاعر در آن زمان نوشته شده است و با غفلت از این موضوع همگی با اشعار شاعران علی الخصوص شعر فروغ فرخزاد احساس همزادپنداری داریم و سعی می کنیم که خود را همچون عاشقی دانسته که گرفتار در دام معشوقه اش است.
استعاره مفهومی "غم" در اشعار فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۷)
1 - 24
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی استعاره هایی می پردازد که با محوریت احساس غم در دیوان اشعار عراقی به کار رفته اند. بنیان نظری پژوهش، نظریه استعاره های مفهومی است که استعاره را از حد ابزاری صرفاً زیباشناسانه به رویکردی برای شناخت و اندیشیدن اعتلا بخشیده است. فخرالدین عراقی در دیوان اشعارش برای تبیین بسیاری از ویژگی های غم از حوزه های «اشیا»، «خوراک»، «انسان»، «گیاه» و «بیماری و سلامت» مدد جسته و توانسته این مفهوم انتزاعی را ملموس و عینی جلوه دهد. پژوهش حاضر که با روشی توصیفی-تحلیلی انجام شده، سعی دارد ارتباط بین استعاره با بنیاد اندیشه و جهان فکری عراقی را کشف و تبیین نماید. با تحلیل شناختی دسته ای از استعارهای غم در دیوان اشعار عراقی می توان دریافت که این احساس در نظام فکری وی چیزی دیدنی، لمس کردنی، چشیدنی و تا حدودی شنیدنی است. همچنین دسته ای دیگر از استعاره ها در حوزه غم وجود دارد که روش شناختی برای تحلیل آنها جواب گو نیست، از این رو شناخت استعاره های نوع دوم نیازمند شناخت پیش فرض های عرفانی است.
استعاره مفهومی «غم» در دو نوع شعر مرثیّه و حبسیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترس، شادی و عشق از نظر بررسی استعاره مفهومی در حوزه عواطف از واژه های بنیادی در زبان هستند. در این پژوهش استعاره های مفهومی «غم» در اشعار مرثیه ملاعلی فاخر و حبسیه های مسعود سعد سلمان از منظر معنی شناسی شناختی و به روش توصیفی - تحلیلی بررسی شده است. داده ها شامل 4300 بیت از کتاب اشعار گزیده مرثیه ملاعلی فاخر و حدود 18000 بیت از دیوان اشعار مسعود سعد سلمان است. این پژوهش قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که چه نام نگاشت هایی از استعاره مفهومی غم در این دو اثر وجود دارد؟ و این نام نگاشت ها چه شباهت و تفاوت هایی در این دو نوع شعر با هم دارند؟ بررسی ها نشان می دهد در مرثیه 16 نوع نام نگاشت و دیوان مسعود سعد سلمان 12 نوع نام نگاشت یافت شده است. در این میان 8 نام نگاشت مانند «انسان»، «شی»، «آتش» و ... در دو اثر، حوزه مبدا مشترک داشتند. در برخی از حوزه های مبدا در دو اثر تفاوت هایی نیز وجود دارد. البته در نام نگاشت های مشترک هم تفاوت هایی در دو اثر دیده می شود. برای مثال «غم» در گزیده مرثیه، انسانی سر به گریبان است ولی در حبسیه، مونس و غم خوار انسان است.
اهداف، اصول و روشهای تربیت عاطفه «غم و شادی» از منظر صحیفه علویّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اهداف، اصول و روش های تربیت عاطفه «غم و شادی» انسان برمبنای شادی پذیری و غم پذیری آدمی در صحیفه علویه است. بدین منظور براساس رویکرد کیفی، از روش های پژوهش استنتاجی و تحلیل زبانی و مفهومی استفاده شده است. ازاین رو براساس مبنای مفروض، مناجات های امام علی (ع) در صحیفه علویه انتخاب و مورد پژوهش قرار گرفته اند. براساس نتایج پژوهش می توان گفت متربی باید با تکیه بر اصولی چون شناسایی شادی های ممدوح و چگونگی راه یافتن به آن ها، شناخت غم های مذموم و راه های رهایی از آن ها و همچنین شناخت غم های ممدوح و ایجاد آن ها در قلب خویشتن، در تربیت عاطفه «غم و شادی» وجود خود بکوشد. همچنین باید با روش هایی مانند خشنود کردن خداوند، پیامبر (ص) و خاندان وی، از آن ها توسل جوید و در جهت شاد کردن انسان ها و درنهایت ایجاد شادی برای آخرت خویش اقدام کند. ضمن اینکه با شیوه شکرگذاری و ذکر اسماء الهی طی مسیر کرده و به واسطه نعمت های خاص الهی همچون ایمان و اسلام به کسب شادی بپردازد. متربی همچنین باید غم های دنیایی، گناهان و پیروی از هوای نفس را از عوامل غم های مذموم بداند و با روش هایی ازجمله پناه بردن به خداوند، دعا کردن، ذکرورزی، ملامت نفس پس از ارتکاب گناه و مرگ اندیشی، قلب خویش را برای وجود غم های مقدس آماده سازد تا به این ترتیب به اهداف تربیت این عاطفه یعنی رسیدن به مقام قرب الهی، پیوستن به هدایت یافتگان و سعادت لقاءالله نایل شود.
تحلیل تطبیقی تصاویر بلاغی عشق، غم و مرگ در اشعار سهراب سپهری و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان شاعران صاحب سبک معاصر، سهراب سپهری شاعری است که شعرهایی با رنگ و بو و نگرش عرفانی دارد. با توجّه به عرفانی بودن برخی از این اشعار و نیز سرآمد بودن سپهری در میان شاعران عصر خود، بررسی مقایسه ای میان عناصری چون عشق، غم و مرگ در اشعار سپهری و مولوی می تواند نشان دهد چه شباهت ها و تفاوتهایی در نگاه این دو شاعر وجود دارد. این سه عنصر از عناصر اصلی و مفاهیم مشترک انسانی است که نوع نگاه شاعران به این مفاهیم می تواند بیانگر تفاوت ها و تشابه های اندیشگانی آن ها باشد به خصوص که هر دو شاعر نیز گرایش و تمایلات عرفانی دارند. این پژوهش به دلیل تفاوت در حجم آثار دو شاعر کیفی است و استفاده از جدول، تنها به دلیل سامان دادن و ایجاد نظم در بررسی و تحلیل داده هاست. در این پژوهش، از تمام اشعار سپهری و سه دفتر اول مثنوی استفاده شده است. همچنین، برای رسیدن به این هدف از ابزار «تشبیه» استفاده شده است؛ زیرا تصاویر بلاغی و به ویژه تشبیه، نشان دهنده تصوّرات هنرمند از خود و هستی است و نسبت به بیان مستقیم این مزیّت را دارد که با ناخودآگاه شاعر نیز در ارتباط است. بررسی ها در این پژوهش نشان می دهد که سپهری نسبت به مولوی، از طبیعت، به عنوان مشبه به بیشتر استفاده کرده و عالی ترین پدیده ها و عناصر را به طبیعت و عناصر آن تشبیه کرده است. این نکته، نشان می دهد که خداوند و طبیعت در تصوّرات سپهری و عرفان طبیعت گرای او همدوش و برابرند. درحالی که مولوی در تشبیهات خود از مشبّه به های مربوط به طبیعت به گونه ای استفاده کرده است، که نشان می دهد طبیعت، بالاترین پدیده نیست و در تصوّرات او امری متعالی که فراتر از طبیعت و نیروهای آن است، وجود دارد. همچنین، این پژوهش نشان می دهد که نگرش مولوی و سپهری به سه بن مایه «عشق»، «غم» و «مرگ»، به هم شبیه و نزدیک است. هر دو شاعر، به غم و مرگ، نگاهی مثبت دارند.
همبسته های فیزیولوژیک هیجان های بنیادی خشم و غم در افراد سالم و افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون هیجان های بنیادی خشم و غم انجام شده است. اما پژوهشی که به همبسته های فیزیولوژیک هیجان های بنیادی خشم و غم در افراد سالم و افسرده پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: بررسی همبسته های فیزیولوژیک هیجان های بنیادی خشم و غم در افراد سالم و افسرده بود. روش: پژوهش از نوع شبهآزمایشی بود. جامعه آماری شامل دختران / زنان ۲۰ تا ۴۵ ساله ساکن تهران در تابستان و پاییز سال ۱۳۹۷ بودند. 66 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند، ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه افسردگی بک (۱۹۶۷). تحلیل دادهها با روش تحلیل واریانس چند متغیری عاملی با اندازهگیری مکرر و نیز آزمونهای تعقیبی انجام شد. یافته ها: تغییرات فرآیندهای فیزیولوژیک در دو گروه سالم و افسرده در حین تجربه غم و خشم متفاوت با یکدیگر (0.01 P< ) اما در جهتی یکسان بود. در حین تجربه خشم افزایش نرخ تنفس، ضربان قلب و نسبت نرخ تنفس بر ضربان قلب در افراد افسرده بیشتر از سالم بود (0.01 P< ). نتیجه گیری: این یافته مؤید نظریه روانپویشی درباره سببشناسی افسردگی است. بر اساس این نظریه، افسردگی خشم سرکوبشده است و افراد افسرده در تجربه خشم مشکل دارند
بررسی استعاره مفهومی احساس «غم» در شعر مسعود سعد سلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
احساس، یکی از محوری ترین و نافذترین جنبه های تجربه بشر است. مطالعه احساسات نمی تواند بدون توجه به تحقیقات میان رشته ای انجام شود. یکی از این رویکردهایی که می توان بر اساس آن تحلیلی از احساسات ارائه داد، زبان شناسی شناختی است و یکی از مفاهیم مطرح در این رویکرد، استعاره مفهومی است. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی مفهوم سازی غم در اشعار مسعود سعد سلمان انجام شده است. براساس یافته ها، 14 استعاره مفهومی از غم در اشعار وی وجود دارند که از این ها 6 نوع استعاره هایی هستند که در مقایسه با سایر استعاره ها بار معنایی منفی تری دارند: غم بیماری است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم دشمن است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم باران است . استعاره هایی مفهومی (9 عدد) در اشعار وی وجود دارند که محصول خلاقیت شاعر هستند: غم خوراکی است؛ غم انسان است؛ غم حیوان است؛ غم تیغ و تیر است؛ غم شیئی است؛ غم مطلبی گفتنی است؛ غم زنگار است؛ غم آتش است؛ غم شمرده می شود. به نظر می رسد که وجود چنین استعاره های خلاقانه ای به دلیل محیط زندان باشد که باعث شده است او در خلوت خود تفکرات ژرفی درباره محیط پیرامون خود و احساسات درونی خود داشته باشد؛ احساساتی که نمودار ناب ترین حالات درونی وی هستند.
بازخوانی شادی و غم با تأکید بر آرای صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۹
27 - 44
حوزه های تخصصی:
بدون تردید، دغدغهی نیکبختی و رسیدن به سعادت، و در مقابل، رستن از شقاوت، از دلمشغولیهای اصلی هر انسانی در طول حیاتش به شمار میرود. حقایقی چون شادی و غم را نیز باید از بیموامیدهای مهمی دانست که در ارتباطی تنگاتنگ با سعادت و شقاوت، حیات انسانی را تحتتأثیر خود قرار میدهد. در تاریخ فلسفه، حکیمی چون صدرالمتألهین، با مبانی نظری اصیل و عمیق خود، در تبیین این مسأله کمک شایانی کرده است. او با پردهبرداری از سرشت شادی و غم، اقسام غم و شادی و نیز مصداق واقعی آنها، گام بلندی در عمقبخشی به مفهوم معنای زندگی در انسان برداشته است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که با تأکید بر اندیشههای صدرالمتألهین، چه تحلیلی از دو مفهوم شادی و غم میتوان به دست داد؟ نگارنده در رویآوردی توصیفیتحلیلی به این نتیجه رسیده که صدرا در ضمن تقسیم شادی و غم به چهار دستهی حسی و خیالی و وهمی و عقلی، شادیِ حاصل از لذت عقلی را کاملترین شادی و در مقابل، غم حاصل از فقدان آن را حزنانگیزترین نوع غم در انسان میداند.
شادی و غم از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادی و غم از مهم ترین و اساسی ترین حالاتی هستند که برای هر فردی در زندگی اش عارض می شوند. درمیان متفکران مسلمان، ابن سینا برای تحلیل و بررسی این کیفیت نفسانی، بسیار کوشیده و این دو مقوله را درپرتو رابطه نفس ناطقه با بدن و نیز حالات روح بخاری بررسی کرده است. پژوهش حاضر حول سه محور اصلی بدین شرح صورت گرفته است: نخست، تبیین حقیقت شادی و غم، و این مسئله که لذت با شادی و غم با درد، رابطه ای مطابق دارد و عروض یکی از حالات، مستلزم عروض حالت دیگر به انسان است؛ دوم، چگونگی عروض شادی و غم در نفس انسان که در این حوزه، بوعلی شادی و غم را از دو جهت، عارض بر انسان دانسته است: یکی تصورات نفسانی و دیگری عوارض بدنی؛ سوم، تأثیر شادی و غم بر سلامت و بیماری انسان، بدین شرح که این دو مقوله به دلیل اثرگذاشتن بر روح بخاری، نقشی مهم در سلامت انسان ایفا می کنند. ازنظر ابن سینا مکررشدن شادی به بروز شادی بیشتر در انسان و تکرار غمناک بودن به ناراحتی و غم بیشتر در او می انجامد. از دیگر یافته های این پژوهش، تقسیم کردن شادی و غم بر سه قسم حسی، خیالی و عقلی را می توان ذکر کرد.
میزان تغییرات احساس غم در جامعه ایران ازمنظر استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی پلیس سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
57 - 70
حوزه های تخصصی:
امروز، برخی بر این باورند که انسان در جامعه ایران غمگین تر از گذشته شده است. یکی از حوزه هایی که می توان درپی این مفهوم و تغییرات آن در گذر زمان بود، زبان است. زیرا، زبان یک پدیده اجتماعی-شناختی و حاصل تفکرات و احساسات انسانی و جامعه پیرامون است. در این پژوهش، ازدیدگاه علمی به دنبال این مهم هستیم که «آیا جامعه ایرانی فارسی زبان غمگین تر شده است؟». در همین راستا، به استخراج ابزارهای زبانی رمزگذار مفهوم غم و شادی در زبان فارسی می پردازیم. مهم ترین ابزاری که برای مطالعه این مفهوم مورد استفاده قرار می گیرد، استعاره مفهومی است؛ زیرا، معمولا انسان مفاهیم انتزاعی را سخت تر از مفاهیم عینی درک می کند. به همین منظور، مفاهیم انتزاعی ازرهگذر مفهوم سازی آن ها به وسیله مفاهیم عینی ادراک می شوند. از آن جا که جامعه و انسان همواره درحال تغییرند، میزان تغییرات زبان و غم و شادی نیز در زبان مشهود است که بیانگر تغییر احساسات انسانیست. پیکره زبانی مورد استفاده در این پژوهش، شامل فیلم های سینمایی، داستان ها، ترانه ها، عناوین مطبوعاتی و اخبار از دهه های 1347 تا 1357، 1358 تا 1367، 1368 تا 1377، 1378 تا 1387، 1388 تا 1397 است. این دهه ها به علت رخ داد های سیاسی و اجتماعی تأثیرگذار، ازجمله انقلاب، جنگ، سازندگی، اصلاحات و دوران پس از آن برگزیده شده اند. براساس بررسی های صورت گرفته، غم در جامعه ایران دارای تغییراتی اندک از دهه 50 تا 70، اندکی کاهش در 80 و درنهایت، افزایش چشم گیر در دهه 90 است. شادی نیز از دهه 50 تا 60 نزول و یک باره افزایش در دهه 70 و سرانجام در دهه 80 و 90 کاهش چشم گیری را تجربه می کند. علت های اصلی افزایش غم و کاهش شادی را می توان مشکلات اقتصادی، جنگ، تجمل گرایی و روابط انسانی پیچیده تر عنوان کرد. یکی از پیامدهای افزایش غم، کاهش امنیت اجتماعی است.
مقایسه رویکردهای مفهوم سازی غم، در اشعار محمدجواد محبت و یدالله بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل های بدیعی که در دهه های گذشته برای بررسی استعاره از جانب معناشناسان شناختی، در قالب استعاره مفهومی و طرح واره های تصوری به دست داده شده است، تمایز آشکاری با شیوه های سنتی بررسی استعاره دارد. در این سازوکار، احساسات بشری ب ه مثاب ه اجسام تصویر می شوند؛ به گونه ای که مفهوم انتزاعی حس در قالب پدیده ای واجد هستی تجلی می یابد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد آن است تا ابزارهای بیان استعاری مفهوم غم را در قالب تجلیات عینی در اشعار یدالله بهزاد و محمدجواد محبت تحلیل نماید. نتایج پژوهش حاضر که با روش توصیف و تحلیل به انجام رسیده است، نشان می دهد که عینی سازی مفهوم غم در آثار هر دو شاعر با استفاده از جاندارانگاری، مکان مندی، عناصر طبیعت و اشاره به پدیده های قابلِ خوردن و آشامیدن صورت گرفته است. همچنین، وجود دو طرح واره اختصاصی «زمان» و «آفت» در شعر بهزاد، مؤید این مسئله است که وی غم را با تنوع بیشتری تجربه کرده است. استعمال طرح واره های مشترک در آثار هر دو شاعر نیز می تواند از اشتراکات فکری و زبانی کسانی حاکی باشد که در بطن یک فرهنگ پرورش یافته اند. بنابراین، نتیجه می گیریم که مشابهت و تنوع در آثار ادبی، نتیجه اشتراکات و تفاوت های محیط، فرهنگ، دین و ویژگی های شخصی و شخصیتی سراینده های آن هاست.
تحلیل جامعه شناختی شعر «برف» نیما بر اساس آرای شریعتی و با تکیه بر مفهوم «غم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی جامعه شناختی شعر «برف»، اثر نیما یوشیج، بر اساس آرای دکتر شریعتی در زمینه هنر، با تکیه بر مقوله غم و با روش تحلیلی است. نوع نگاه شریعتی به کیفیت پیوند هنر با اجتماع حاوی رویکردی انتقادی- آرمان شهری است؛ رویکردی که، به تعبیر وی، در هنر اصیل مدرن به خوبی قابل مشاهده است. مطابق با این دیدگاه، هنر مدرن، بی آنکه به تصویرگر واقعیت های اجتماعی فروکاسته شود و در دام تفنن جویی مفرط بیفتد، به واسطه حضور ذاتی عنصر غم، به صورتی غیرمستقیم، به نفی وضعیت حاضر و ترسیم اشاره وار وضعیتی آرمانی می پردازد. شعر «برف»، که از آثار شناخته شده نیماست، نمونه ای مثال زدنی از چنین هنر مدرنی است. در این شعر، مناسبات انتقادی- آرمان شهری هنر با جامعه به شکلی عالی نمایان می شود. شعر، که یکسر از تجربه غم و شکست مملو است، به یکباره کلیت فضای اجتماعی خود را نفی می کند. اما، شعر در این نفی توقف نمی یابد و به واسطه طرح اسطوره «وازنا» به فراسوی آرمان شهر مورد نظر خود پل می زند.
بازتاب شادی و جلوه های غم گریزی در غزلیات مولوی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
133 - 152
حوزه های تخصصی:
با بررسی عوامل شادی در غزلیات مولانا به این نکته می رسیم که طلب و کشف حقیقت و کسب رضایت حق تعالی است که بر کمال طلبی و بندگی انسان در برابر معبودش دلالت دارد و فرح روحانی را در او پدید می آورد. نوع شادی مولانا انفسی و درونی است. در کنار هم بودن غم و شادی در جهان بینی مولانا با جلوه های موسیقایی و صور خیال پویا برای بیان مستی و شعف و شادی روحانی مولانا است که او را از عالم آفاق به انفس می رساند. می توان رویکرد مولوی را در وادی معرفت الهی، به ویژه در «دیوان کبیر»، مبتنی بر شور و نشاط، عنوان کرد؛ و در اثبات چنین مدعایی، ابیات قابل توجهی، در این اثر ارزشمند عرفانی، خودنمایی می کند. از طرفی غم و شادی در غزلیات حافظ نیز نقش پررنگی دارد؛ حافظ غم و شادی را دو روی زندگی می داند و نقش آن ها را در زندگی مورد تأکید قرار می دهد. مقاله حاضر، حاصل تأمل و تعمّق در برجسته ترین مضامین مربوط به شادابی در «کلّیات شمس» و دیوان حافظ است.
بررسی و تحلیل مؤلفه های معنابخشی به زندگی از دیدگاه مولانا
حوزه های تخصصی:
بیان قوانین ظریف و مفاهیم والا در قالب حکایات و تمثیلات، آن هم باگفتار شعری از مهارت های بی مانند مولاناست. او در نگاه عارفانه خود زوایای زندگی (دنیوی و اخروی)، را چنان در قالب شعر به نگارش می آورد، که تنها عقل کلی و رحمانی توان فهم آن را دارد. در این مقاله که با روش تحلیل محتوا و توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است مؤلفه های معنابخشی به زندگی از دیدگاه مولانا مورد کنکاش قرار گرفته است. مولانا به گردآوری مؤلفه هایی فلسفی و عرفانی در باب زندگی می پردازد و آن ها را از جنبه های گونا گونِ مادی، معنوی، دنیوی، اخروی، حیوانی و انسانی می کاود. این مقاله به دست یازی این مؤلفه ها پرداخته و آن ها را از میان مثنوی معنوی کنکاش کرده و مورد ارزیابی قرار داده است. در این مقاله به مؤلفه هایی هم چون غم، شادی، خودشناسی، مرگ آگاهی و ... از نگاه مولانا پرداخته شده، و به چگونگی نقش آن ها در زندگی و معنابخشی آن ها به زندگی پرداخته می شود. شاید بتوان گفت از مهمترین تعالیم مولانا در نسبت با معنای زندگی خودشناسی است، هدف زندگی ما این است که خود را بشناسیم و خود را مورد واکاوی قرار دهیم. مولانا معتقد است برای اینکه انسان دریافت درستی از معنای زندگی داشته باشد، باید خود را بشناسد، آنگاه خواهد دانست هستی و خدای هستی همه در اوست، گنج و گنجینه ای که انسان به دنبالش می گردد، نفس اوست.
بررسی مؤلفه های مفهومی تنظیم هیجان شادی و غم بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفه های تنظیم هیجان شادی و غم بر اساس منابع اسلامی صورت پذیرفت. در این پژوهش به منظور تحلیل مؤلفه های مفهومی تنظیم هیجان شادی و غم از جملات توصیفی- تبیینی متون اسلامی (قرآن و حدیث) از روش های تحلیل محتوا استفاده شد و نیز به منظور تبیین ساختار مفهومی تنظیم هیجان شادی و غم از روش معناشناسی زبانی مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، به وسیله واژگان و مفاهیم جمع آوری شده در حوزه معنایی شادی و غم، جملات توصیفی- تبیینی مرتبط با موضوع در متون اسلامی جستجو و انتخاب گردید. برای تعیین مؤلفه های مفهومی نیز عملیات مقوله بندی و مفهوم سازی بر مضمون های اصلی متون انتخاب شده انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل متعددی می تواند به افزایش یا کاهش دو هیجان شادی و غم منجر شده و موجب تنظیم آن گردند که بر اساس تقسیم بندی شادی و غم به سازنده و مثبت و نیز مرضی و منفی، این عوامل به چهار دسته مؤلفه ی مفهومیِ «افزاینده شادی سازنده» با هفت زیر مؤلفه، «افزاینده غم سازنده» با سه زیر مؤلفه، «کاهنده شادی مرضی» با سه زیر مؤلفه و «کاهنده غم مرضی» با دوازده زیرمؤلفه تقسیم شدند.