فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
37 - 75
حوزههای تخصصی:
در گستره تمدن ایرانی- اسلامی، آیین فتوت به مثابه خرده فرهنگی نیرومند بنا به مقتضیات تاریخی موجد گفتمان های متکثری بوده است. این آیین برآمده از یک ضرورت اجتماعی و تاریخی در برابر نظام های خودکامه و عدالت ستیز در دوره های مختلف تاریخ ایران بوده، و به طور کلی نظام عیاری تفکری آرمان شهری است و گفتمان های گوناگون فتوت جلوه های متعدد این اندیشه و نظام را بازنموده است. این پژوهش با رویکرد کیفی و استفاده از روش تحلیل محتوا انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر یک از گفتمان های فتوت عیاری، دینی، صوفیانه، اصناف و پهلوانی آرمان های خود را به ترتیب در قالبِ جنگ و شورش و طرد هنجارهای جامعه؛ عدالت محوری، حمایت از مظلوم و تجلی انسان کامل در سیمای علی(ع)؛ مجاهده با نفس و رسیدن به کمالات معنوی و روحانی؛ پیوند فن و صنعت با ذات حق و رساندن روح به کمال معرفت الهی؛ انزجار از ظلم و بیدادگران، و سامان دادن به شرایط ناگوار و ناهموار اقتصادی و اجتماعی مردم بینوا دنبال کرده اند.
مقایسه کتاب های تصویری «درخت بخشنده» و «دنیا بدون درخت»: با رویکرد بوم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد بوم گرا پلی میان ادبیات و علوم زیست محیطی است. علت انتخاب درخت بخشنده اثر سیلورستاین و دنیا بدون درخت اثر دهریزی به عنوان موضوع پژوهش این است که هر دوی آنها کتاب های کودک، تصویری، دارای درون مایه ای تلویحاً زیست محیطی و موتیف مشترک درخت اند. با توجه به اینکه درخت بخشنده از آثار کلاسیک ادبیات کودک جهان به شمار می آید؛ لذا متن مناسبی برای بررسی آثار مشابه در سایر ملل است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، اشتراکات و افتراقات بازنمایی های عناصر زیست محیطی را در آثار مذکور با رویکرد «بوم شناسی ژرف» و «اکوفمینیسم» مورد مداقّه قرار می دهد. بوم شناسی ژرف را آرِن ناس، فیلسوف نروژی، در تقابل با «بوم شناسی سطحی» مطرح کرد. بوم شناسی ژرف، درک رابطه بین هویت و طبیعت را در گرو یکی انگاریِ خود با چرخه بزرگتری موسوم به «خودِ بوم شناختی» می داند. اکوفمینیسم با یکی انگاری جایگاه زن و طبیعت در نظام مردسالار، نظریه «خودِ بوم شناختی» را به بی توجهی به نقش جنسیت در شکل گیری بحران های زیست محیطی متهم می کند. این مقاله در پی پاسخ به چگونگی بازنمایی عناصر زیست محیطی و برهم کنش دوگانه انسان و طبیعت در داستان های فوق الذکر است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، بازنمایی بوم شناختیِ غالب در دنیا بدون درخت همراستا با بوم گرایی ژرف و در تقابل با اکوفمینیسم است و در درخت بخشنده، همراستا با اکوفمینیسم.
در جست وجوی نشانه های «پیر ما» در غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 103
حوزههای تخصصی:
مضامین و تصاویر اشعار حافظ به همان میزان که برگرفته از سنت شعری پیش از خود است از شعر شاعران زمان خود نیز متأثر است. شناخت نظام حاکم بر تصویرهای شعر قرن هشتم به میزان زیادی در تحلیل مضامین حافظ راهگشای پژوهشگران است. داد و ستد شعری شاعران این دوره به حدی است که می توان با ردیابی مضامین و تصاویر مشترک شعری ایشان، مشخصه های اصلی شعر این قرن را استخراج کرد. در میان این اشتراکات لفظی و معنوی، غزلی هم زمینه در دیوان خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، ناصر بخارایی و حافظ شیرازی دیده می شود که با توجه به شباهت انکارناپذیر مطلع آن ها، می توان بحث های پژوهشگران را دربارۀ مدلول پیر ما در دیوان حافظ، سامان داد. در این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، برای معرفی دقیق تر چهرۀ پیر ما، ابتدا سابقۀ آن در غزلیات عطار کاویده شد و پس از استخراج مختصات پیر ما در غزل عطار و ترسیم چهرۀ او، این تصویر در شعر قرن هشتم با مقدمه ای بر گلشن راز شیخ محمود شبستری و با تمرکز بر غزلیات هم زمینۀ پیر ما بررسی شد. بررسی نشان داد که تطبیق چهرۀ پیر ما با شخصیت تاریخی «حسین بن منصور حلاج» ناشی از کم التفاتی به سنت شعری قرن هشتم و روابط بیناذهنی دخیل در خلق تصاویر شعری این دوره است. بر اساس اصل گفت وگوی متن ها با یکدیگر با شناخت و مطالعۀ دقیق دیوان شاعران هم عصر حافظ و نیز مفروض دانستن تأثیرپذیری و استفادۀ او از خلاقیت این شاعران علاوه بر این که بسیاری از ابهامات دربارۀ منابع مضامین حافظ برطرف می شود، می توان خلاقیت های حافظ را در سنجش با این شاعران نیز کشف کرد.
بازنمایی طرح واره های قدرتی سلوک طریقت در حدیقه الحقیقه و تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه سلوک راهی پیچیده و پرمانع است. عارف باید قهرمانانه بر موانع غلبه کند تا به دیدار خداوند برسد. این موانع فیزیکی نیستند؛ اما براساس نظریه طرح واره های تصویری که نخستین بار لیکاف و جانسون مطرح کردند، عارف با بهره گیری از طرح واره قدرتی درباره این موانع فکر می کند و سخن می گوید. این پژوهش می کوشد با بررسی و تحلیل طرح واره های قدرتی در دو اثر حد یقه الحقیقه و تمهیدات ، نوع نگاه سنایی و عین القضات همدانی را به موانع سیروسلوک تحلیل و مقایسه کند. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. واحد تحلیل، بیت و بندهایی در دو اثر است که طرحواره قدرتی دارند. حدود پژوهش کل تمهیدات و حد یقه الحقیقه را در برمی گیرد. شباهت مبانی فکری دو عارف در طرح واره های نوع دوم و سوم انعکاس یافته است. کلام الله، رذیلت های اخلاقی، وابستگی به دنیا، نفس و معرفت الله محورهای اصلی این دو نوع طرح واره در دو اثر هستند. تفاوت تجارب زیسته و نوع عرفان دو عارف نیز محملی برای تفاوت تأمل برانگیز در کاربرد طرح واره نوع اول شده است. همچنین سنایی و عین القضات با توجه به تجارب زیسته و مبانی فکری متفاوت، تفاوت هایی در کاربرد و بسامد طرح واره هایی مانند ظاهر شرع، ابلیس، رذایل اخلاقی، غیرت الهی و جاه و مقام دارند.
بازتاب/بازتولید مؤلفه های حکمت خسروانی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه ایران باستان که به عنوان «حکمت خسروانی» شناخته می شود، اندیشه ای اشراقی مبتنی بر نور و ظلمت است که هستی در آن ساختاری ذومراتبی و تشکیکی دارد. با گذشت زمان، پیوند این منظومه فکری با دوران پس از خود گسسته نشده بلکه در طی تاریخ، به شکل های مختلف بازتولید شده است. این تفکر پس از آمیخته شدن با پاره ای مؤلفه های اسلامی به آثار حماسی و عرفانی این دوره راه یافته است. هنگام مطالعه در باب عرفان ایرانی، پژوهشگران، غالباً از غور در منطق الطیر عطار و بررسی آن بی نیاز نیستند، لذا روشن ساختن وجوه مختلف آن، از منظر محتوایی، آمیختگی فرهنگی، ریشه تفکرات، و داد و ستد های عقیدتی و مسائلی از این دست به درک بهتر این اثر و به دنبال آن شناخت کامل تر عرفان خراسان یاری می نماید. تطابق مسئله وحدت وجود در عرفان اسلامی و آفرینش وابسته به نقطه واحد اهورایی در حکمت خسروانی، همچنین مراتب سلسله وار وجود و نور در این دو، باعث امتزاج و پیوند هرچه بیشتر این مفاهیم در منطق الطیر شده است. عطار متأثر از میراث کهن فرهنگ و فلسفه ایرانی به شرح مفاهیم عرفانی در قالب تمثیل و داستان پرداخته است. در تحقیق حاضر بازتولید پوشیده مؤلفه های حکمت خسروانی را در «منطق الطیر» بررسی کرده ایم.
مقایسه تطبیقی شاهنامه فردوسی با سیاست نامه خواجه نظام الملک، در زمینه دادخواهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین رهاورد تحلیل در ادبیّات تطبیقی میان دو اثر وجود یک ایده با زوایای مختلف و مشترک، علی رغم تفاوت های زمانی،مکانی و فرهنگی است.تحلیل اندیشه زروانی و اسلامی حکیم نامدار طوس، به عنوان یک حماسه پرداز جامع الاطراف و تطبیق دیدگاه او، با دانشمند و سیاستمدار مسلمان خواجه نظام الملک طوسی در زمینه دادخواهی و روشن کردن زوایا و خفایای اندیشه این دو بزرگ، حائز اهمّیّت فراوان است. نظر به اینکه، شاهنامه فردوسی، بیانگر آرمان گرایی و باور یک ملت در زمینه دادخواهی و عدالت است، در تطبیق این اثر با سیاست نامه خواجه نظام الملک، می توان گفت رهیافت و راهبرد این دو چهره نامدار ادب فارسی، در آثار مذکور، دعوت مستبدّین و زورمداران روزگار به دادخواهی بوده است. مبحث دادخواهی در شاهنامه فردوسی، به عنوان یکی از اصلی تیرین و محوری ترین مباحث و در سیاست نامه به طور خلاصه تر و به اجمال بیان شده است.
سوپرمن و سرمایه داری متأخر (تولید و بازتولید ایدئولوژی در روایت های ابرقهرمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز، چنان که می نماید، جهان دچار انسداد فرهنگی-سیاسی حادی شده است. در چنین شرایطی، بازاندیشی نقش اجتماعی دو رسانه ادبیات و سینما برای پژوهشگران حوزه مطالعات میان رشته ای اهمیت بسیاری پیدا می کند. پژوهش حاضر، با تمرکز بر شخصیت سوپرمن و یکی از آخرین اقتباس های سینمایی با محوریت این ابرقهرمان، یعنی سوپرمن: پسر سرخ (2020) و کتاب مصوری (2003) که فیلم از آن اقتباس شده است، به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش ادبیات و سینما، به ویژه روایت های ابرقهرمانی، در بازتولید وضع سیاسی-اجتماعی موجود در جهان می پردازد. بر این اساس، این بررسی تأملی است بر عناصر زیبایی شناختی و نقش فرهنگی این دو رسانه. یافته های این مطالعه نشان می دهند که جریان اصلی سینما و ادبیات اغلب در امتداد وضع موجود در حرکت بوده و ایدئولوژی رایج را تثبیت می کنند؛ همچنین، توضیح می دهند که این دو رسانه چگونه می توانند مهم ترین عرصه های مبارزه فرهنگی علیه وضع موجود نیز باشند و راه هایی برای برون رفت جوامع از این چرخه بازتولید و گسستن این انسداد فرهنگی-سیاسی پیشنهاد کنند.
بازنمایی گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر در چارچوب نظریه مناسک گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
123 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مناسکی، گفتمان میان رشته ای و گسترده ای است که شاخه های مختلف و متنوعی از علوم انسانی را دربرمی گیرد. بر اساس نظریه مناسک گذار، ساختار نمادین این آیین های کهن و اسطوره ای در فرهنگ های مختلف، دارای الگویی مشخص است. هدف از پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، پاسخگویی به این پرسش است که گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر که در متن های کهنی همچون تذکر ه الاولیاء عطار و اسرارالتوحید محمّدبن منوّر بازتاب یافته است، تا چه اندازه با الگوی نظریه مناسک گذار همخوانی دارد؟ گذار عرفانی ابوسعید ابوالخیر با الگوی سه مرحله ای وَن جَنِپ (گسست، گذار، پیوند دوباره) همخوانی دارد و ساختار عرفانی سلوک وی که طی گذاری سخت و منسک گونه و بر اساس ویژگی های اعتقادی و عملی منحصر به فردی شکل گرفته است، در نهایت به یک ضدّ ساختار در تصوف آن روزگار تبدیل می شود.
نوآوری های ادبی و بلاغی در منظومۀ عاشقانۀ «دول رانی و خضرخان» امیرخسرو دهلوی
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
90 - 108
حوزههای تخصصی:
امیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت، در حوزه تصوف به او مقام و مرتبه ویژه ای بخشید. منظومه عاشقانه « دُوَل رانی و خَضِر خان» در قالب مثنوی و به بحرهزج مثمن مقصور یا محذوف در 4519 بیت سروده شد. موضوع این مثنوی عاشقانه، در حکایت واقعی عشق خضر خان، پسر علاء الدیّن محمّد شاه خلجی با «دیول دی» دختر راجه گجرات است. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ می دهد که با وجود تقلیدی بودن منظومه غنایی دولرانی و خضرخان از خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی گنجوی، برجسته ترین ابداعات و نوآوری های امیرخسرو در این اثر غنایی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق مهم ترین ابداعات امیرخسرو در این منظومه عاشقانه، کاربرد استعارات نو و تشبیهات تازه، هنجارشکنی در به کارگیری التزام بی بدیل، ده نامه نویسی عاشقانه و اجرای طرحواره قالب قصیده و غزل در قالب مثنوی دولرانی و خضرخان است.
بررسی معناشناسی دعا در قرآن کریم در سه گام
حوزههای تخصصی:
معناشناسی بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساخت گرا) است. معناشناسی به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است. در واقع، نویسنده اثر را به عنوان تولید دستورزبانی و گرامری نگاه نمی کند و در نگاهی نو به مطالعه فرهنگ واژه و جهان بینی حاکم بر آن می پردازد. از این رو، با علم تفسیر متفاوت است. این روش در میان مستشرقان نظیر ایزوتسو و برخی از محققان اسلامی به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر به کمک دانش معناشناسی با رویکرد به محورهای خرد و کلان و روابط همنشینی و جانشینی به مفهوم دعا در قرآن کریم در سه گام می پردازد. در اولین گام به بررسی معناشناسی واژگانی دعا بر پایه معنای وضعی و لغوی و مطالعه جهان بینی و فرهنگ قومی عرب جاهلی در پیش از اسلام پرداخته است. در دومین گام برای رسیدن به معنای واژه دعا ، به شبکه معناشناسی واژه های هم معنا، واژه های متضاد، و واژه های ملازم دعا در قرآن پرداخته است. در آخرین گام، به تحلیل متنی دعا و تعریف دعا و بررسی واژه های کلیدی و کانونی آن در قرآن می پردازد.
بررسی تحلیلی پیوند هفت خان اسفندیار با شمنیسم، تشرف و جهان مردگان
حوزههای تخصصی:
الیاده معتقد است یکی از بن مایه های اصلی حماسه ها، سفرهای آیینی پهلوانان است. از سوی دیگر ایران یکی از تأثیرگذارترین جوامع در آیین های شمنی به شمار می رود و نمودهای شمنی در حماسه های ایرانی بسیار دیده می شود. هفت خان اسفندیار یکی از نمونه ّهای پیوند حماسه های ایرانی و آیین های شمنی است که بن مایه های سفرهای آیینی را دربردارد. در این داستان گرگسار نشانه ای از شمن راهنمای نوآموز بوده و داستان های هفت خان نمود رازآموزی و تشرف، ورود پهلوان رازآموخته به انجمن ها و سفر او به جهان زیرین برای بازگرداندن روح خواهران می باشد. در این مقاله کوشش می شود با بررسی تطبیقی داستان های هفت خان با آیین های گذر شمنی، نمودهای آیین های تشرف در این داستان بررسی تا مشخص شود چرا هفت خان اسفندیار مقام تشرف اوست. همچنین در مقاله نشان داده خواهد شد که اسفندیار در خان سوم به تشرف رسیده و داستان های پس از آن نمود سفرِ فرد تشرف یافته به جهان مردگان برای بازگرداندن روح می باشد؛ وظیفه ای در جوامع کهن به عهده شمن ها بوده است.
بررسی نگرش، چالشها و فعالیتهای آموزگاران ابتدایی در مناطق عرب نشین و تکزبانه (مطالعه موردی استان تهران و خوزستان در سال تحصیلی 1400- 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶
144-117
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی و مقایسه میزان آشنایی آموزگاران دوره ابتدایی با سند برنامه درسی ملی در تهران و خوزستان و بررسی نظر آنان درزمینه محتوای سند ملی برنامه درسی، تأثیر منابع آموشی به زبان فارسی در مناطق عرب نشین بر آموزش و مشکلات و چالشهای آموزگاران ابتدایی در این مورد و فعالیتهای کلاسی آنان است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و پرسشنامه برگرفته از تحقیقات مشابه به صورت میدانی گردآوری شد. 160 آموزگار کلاس اول ابتدایی خانم و آقا در تهران و خوزستان در پژوهش همکاری کردند. تحلیل توصیفی داده ها براساس آزمونهای مختلف آماری انجام شد. مقایسه میانگین نمره گویه های شاخص اطلاع از برنامه درسی ملی در آموزگاران تهران و خوزستان نشان داد، هرچند آموزگاران تهران و خوزستان از سند ملی برنامه درسی و محتوای آن اطلاعات و اگاهی کافی ندارند در مقایسه دو گروه مشخص شد آموزگاران تهران نسبت به آموزگاران استان خوزستان آشنایی بیشتری با سند برنامه درسی ملی و محتوای آن دارند. هم چنین نتایج مقایسه مدرسان درباره محتوای سند برنامه درسی ملی ارائه شد. براساس یافته های این مطالعه، آموزگاران ابتدایی خوزستان تأثیر محتوای زبان فارسی را بر آموزش نامطلوب ارزیابی کردند و سطح مهارت زبان فارسی آموزگاران و دانش آموزان را برای انتقال دانش و تدریس ناکافی دانستند و تأثیر زبان فارسی را بر آموزش و مشکلات در آموزگاران خوزستان بیش از حد متوسط ارزیابی کردند . از نظر آموزگاران خوزستان، کتابهای زبان فارسی نه تنها کارآمد نیست، بلکه به مشکلات آموزشی آنها می افزاید و آنان فعالیتهای گوناگونی برای رفع این چالش در کلاس انجام می دهند.
بررسی «عشق و عرفان» در یک دهه مقالات سعدی شناسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سعدی شناسی حوزه ی پژوهشی گسترده ای است که به آثار و افکار سعدی در ساحت های مختلف می پردازد. «عشق و عرفان» یکی از برجسته ترین مفاهیم پژوهشی این حوزه است که با شورانگیزی و تأویل پذیری عاشقانه های سعدی ارتباط دارد مطالعه ی آثار تحلیلی و انتقادی در این زمینه، اختلاف نظر زیادی را نشان می دهد که قابل تأمل و بررسی است . در پژوهش حاضر تعداد 19 مقاله در یک دهه سعدی پژوهی بررسی و تحلیل می شوند تا ارزش و منطق دیدگاه های مختلف سنجیده و نیازهای پژوهشی تازه شناخته شود و به پرسش هایی چون اولویت با عشق مجازی است یا حقیقی و چیستی و چرایی اختلاف نظر پژوهندگان چنین پاسخ دهد که قائل شدن به هر یک از انواع عشق با دلایل و شواهد متقن، معتبر و پذیرفته است و با تکیه بر روش تحلیلی خواننده مدار می توان خواننده و پژوهشگر را در برداشت های قاعده مند و مستدل آزاد دانست بنابراین رسیدن به یک اجماع کلی و نظر واحد در این زمینه درست و شایسته نمی نماید . این پژوهش با رویکردی کیفی و روش تحلیلی-توصیفی با مطالعه مقالات مورد نظر و منابع کتابخانه ای مرتبط این نتیجه را نشان می دهد که پژوهش های انجام شده با همه اختلاف دیدگاهها ارزشمند و معتبر و منابع مطالعاتی خوبی برای علاقه مندان هستند .
تحلیل روایت داستان موسی (ع) در قرآن بر مبنای مفهوم کرونوتوپ میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان های قرآن کریم از حیث آنکه بافتار روایی دارند، می توانند از لحاظ علم روایت شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند. در این نوع تحلیل، ارتباطات درون متنی میان مؤلفه های روایت بررسی می شوند. از میان قصه های قرآن، داستان موسی (ع) دارای گسترده ترین متن روایت است که در سوره های مختلف به شکل پراکنده نزول یافته است. میخائیل باختین با ابداع مفهوم «کرونوتوپ» که در آن نسبیت میان دو عنصر زمان و مکان و ارتباط آنها با یکدیگر و قیاس این دو مؤلفه با سنجه های عینی و زمینی آن، مورد تحلیل قرار می گیرد، به تحلیل روایت در قصه می پردازد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با استفاده از ابزار کرونوتوپ، داستان موسی (ع) در قرآن واجد چه ویژگی های منحصر به فردی است که آن را از روایت داستان این پیامبر در تورات ممتاز می کند و اینکه روایت هستی این پیامبر چه همسانی و تفاوتی با داستان های دیگر پیامبران در قرآن دارد. نتیجه تحلیل نشان می دهد که قرآن کریم در قسمت های قابل تطبیق با تورات از زمان و مکان سنجه پذیر تبعیت نمی کند و در بخش هایی از قصه موسی که در تورات روایت نشده و تنها قرآن به نقل آن پرداخته است، مانند موسی و خضر، زمان و مکان، ویژگی رمزی و جادویی می گیرند.
واژگان پارسی و قافیه شعر تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رواج واژگان بیگانه به ویژه پارسی در زبان عربی، از روزگار خلافت عباسی تاکنون، نگاه پژوهشگران را به خود جلب کرده و یادداشت های زیادی درباره این واژه ها و اصلشان در زبان پارسی و شیوه های تعریب و ضوابطش به نگارش درآمده، همان گونه که به ریشه های سیاسی، جغرافیایی و دینیِ گسترش این واژه ها در زبان عربی پرداخته شده است ولی آنچه کمتر و شاید هرگز از آن سخنی به میان نیامده نقش و کارکرد هنری این واژگان در شعر تازی است. اگر با نگاه تیزبینانه تر به جایگاه واژه های پارسی در شعر تازی بنگریم، درمی یابیم که بسیاری از آنها به مثابه قافیه به کار رفته اند و چون از ارزش والای هنری، موسیقایی و معنایی قافیه در این شعر آگاهیم، توان پنداشت که سرایندگان عربی زبان، آگاهانه و با هدف بهره گیری از ارزش های موسیقایی و معنایی این واژگان آنها را در قافیه به کار برده اند. نویسنده، در جستار پیش رو، نخست از برخی بیت ها، قطعه ها و قصیده هایی که سرایندگانشان از واژه های بیگانه و به ویژه پارسی در جایگاه قافیه بهره برده اند، یاد می کند و سپس از کارکرد فنّی یا انگیزه هنری کاربرد چنین واژگانی در این جایگاه سخن می گوید. ارزشمندترین کارکردهای هنری واژگان پارسی قافیه را می توان به درازا کشیدن چکامه های عربی، آشنایی زدایی معنایی نزد خواننده و کمک به اثربخشی موسیقایی شعر عربی دانست. سرایندگان برای بهره گیری از این ارزش ها واژه های پارسی قافیه را در ساخت های گوناگون اسمی، فعلی، وصفی و چه بسا ساخت هایی متفاوت با ساخت شناخته آنها میان مردم عرب زبان به کار برده و گاه ترکیب هایی دوبخشی از واژه های عربی و پارسی ساخته اند تا بتوانند این واژه ها را با دیگر واژه های عربی قافیه هم ساز و هم آوا کنند.
مطالعه تطبیقی شاعرانگی در آثار سپهری و آندو: بررسی فرم و فضا در شعرهای سهراب سپهری و معماری شعرگون تادائو آندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعرهای سهراب سپهریِ شاعر و بناهای تادائو آندویِ معمار آثاری هستند بر ساخته از کلمات و بتن که در بردارنده نوعی شاعرانگی اند. در این پژوهش پس از استخراج مؤلفه های شاعرانگی در آثار دو هنرمند، ریسمانی نامرئی میان آن ها دریافته و بر این نکته دست یافته که سرچشمه شاعرانگی در کار این دو هنرمند، متأثر از آیین ذن، به مانند شعرهای هایکوست، که نه حاصل تخیل، بل تصویری از واقعیت به سودای ارتباط است، و این ارتباط از طریق استقرار یک «فضا» فراچشم می آید. مبنای نظری این پژوهش اندیشه هیدگر در باب حقیقت یا همان معناست. هیدگر بر این اعتقاد است که سرچشمه حقیقتِ چیزها با توضیح به وسیله کلمات ممکن نیست. خود چیز است که کشف و پدیداری حقیقت است. نیروی هنر بر بستر شاعرانگی به پدیداری حقیقت چیزها کمک می کند تا معنایی پدید آید که برگرفته از جهان دیگری ست که با کلمات به بیان درنمی آید؛ چراکه به صورتی پراکنده در ناخودآگاه اثر نهان است و به هنگام اتصال به فضای اثر، دریافت می شود که چیزی جز ارتباط با فضای اثر نیست. و اما مسئله این مقاله این است: حقیقت یا معنایی که به کلام درنمی آیند، چگونه در شعر سهراب سپهری و معماری تادائو آندو زبان می گشاید؟ و مفروضه را در قالب پاسخ می توان چنین در نظر آورد که زبان شاعرانه بستر کار دو هنرمند، فراتر از کلمات، زبان می گشاید تا معنایی بیافریند که چیزی جز ارتباط با فضای اثر نیست .
بازنمایی داعیه های سیاسی، مذهبی، و فرهنگی حاکمیت صفویان در داستان عامیانه حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصّه حسین کرد شبستری از منابع داستانی عصر صفوی و دارای مضمونی عامیانه حماسی است. این داستان سرگذشت پهلوانان (عیّاران) عصر شاه عباس صفوی (۹۹۶ ۱۰۳۸ ه ق.) را روایت می کند. داستان در زمینه تاریخی اختلافات ایران با عثمانی ها، ازبکان و گورکانیان هند روایت شده است. دو محور اصلی این داستان، متشکل از درک و دریافت قهرمان های ملّی از ضرورت پاسداشت وطن در برابر تعرّض بیگانگان و حفظ و صیانت از پادشاهی صفویه است. ویژگی مشترک این دو محور مفهومی در داستان، اتّصال به مذهب تشیع و سرزمین ایران است. این مقاله با استفاده از الگوی طبقه بندی عناصر داستان های عامیانه پراپ در صدد تحلیل و بررسی چگونگی شکل گیری و بازتاب داعیه های سیاسی، مذهبی و فرهنگی صفویان در ذهنیت عامه است. این تحقیق مشخص می کند که داستان حسین کرد منعکس کننده ذهنیت عامه مردم از دین، مذهب، ملّیت و هویت ایرانی در عصر صفوی است.
Pour une géocritique de l’espace des « Souvenirs dispersés »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les productions littéraires persanophones récentes profitent du goût grandissant de l’époque pour la notion de l’espace en littérature et l’on est de plus en plus témoin de romans iraniens où l’espace représenté n’est non seulement le cadre du déroulement de l’intrigue, mais aussi et surtout un vrai agent de fiction. Les Souvenirs Dispersés, recueil de nouvelles de Goli Taraghi, semble en être un bon exemple : l’œuvre abonde en référents urbains téhéranais. En outre, la maison familiale de la protagoniste y a une présence récurrente et imposante. La représentation est pleine d’espaces purement référentiels et fictionnels. En effet les quatre premières nouvelles du recueil se rapportent toutes à un même chronotope : le cadre urbain de la ville de Téhéran, où vit la narratrice. Ces nouvelles s’appellent tour à tour : «Le Bus de Shemiran», «L’Amie petite», «La Maison de grand-mère» et «Le Père». Dans ce travail de recherche, nous avons étudié le rôle des espaces urbains et domestiques et les possibilités sémantiques qui s’en dégagent afin de savoir si ces espaces contribuent à donner une certaine forme au monde romanesque de cet ouvrage. L’approche qui nous a servi de point d’appui est la géocritique de Westphal. La présente recherche nous a bien révélé que les espaces de cette œuvre participent activement dans l’intrigue et toute la complexité du monde fictionnel en dépend. La forme qu’ils contribuent à donner à ce monde, décide une fois pour toutes du destin de l’héroïne mais aussi de celui de tout le recueil.
بررسی تأویلات عرفانی آیات متشابه قرآنی در آثار روزبهان بقلی با نگاهی به نظریه بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روزبهان بقلی تأویل های عرفانی بدیع و کم نظیری از آیات قرآن و روایات عرضه کرده است. از نظر روزبهان شطح نوعی کلام متشابه است که نه تنها در کلام عارفان؛ بلکه در قرآن و حدیث نیز وجود دارد و آیات مرتبط با ذکر صفات و حروف تهجی در قرآن به زبان شطح است. از نظر او شطح صوفیه یکی از جلوه های شطح به طورکلی است یا دقیقاً جلوه سوم آن پس از قرآن و حدیث؛ یعنی تغییر و تبدیلی که هرامر ربانی یا واقعیت غیبی آنگاه که به بیان بشری بیان می شود پیدا می کند و این بیان بدون شک دوپهلو است. این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی و به کمک اسناد کتابخانه ای، با مبنا قراردادن «شرح شطحیات» و تفسیر عرفانی «عرایس البیان فی حقایق القرآن» دو اثر ارزشمند از روزبهان بقلی که هر دو اثر دارای نثری شاعرانه و سرشار از صورخیال هستند، به این پرسش ها پاسخ دهد که؛ که از نظر روزبهان کدام آیات قرآن کریم جزء سخنان متشابه و بنابر قول روزبهان شطح آمیز هستند؟ و آیه هایی که در بافت و زمینه ای شطح آمیز قرار گرفته اند کدامند و تأویل آن ها از نظر او چیست؟ براین اساس در پژوهش حاضر، آیاتی که متشابه و متناقض نما هستند؛یعنی آیات مرتبط با صفات خبری خداوند و حروف مقطعه و آیاتی که عارفان آن ها را در یک بافت شطح آمیز قرار داده اند، مورد بررسی قرار گرفته است و ضمن تحلیل تأویلات عارفانه روزبهان از این آیات، فنون مختلف بینامتنیت که شامل نفی کلی، نفی جزئی و اجترار است، نیز در شطح عارفان بررسی شده است.
نقد ترجمه بخش هایی از رمان «سیّدات القمر» با تأکید بر تکنیک های هفت گانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر یک از نظریه پردازان ترجمه کم و بیش توانسته اند با آثار و آرای خود بر تاریخ ترجمه مؤثر باشند. از این میان ژان پل وینه و ژان داربلنه در سال 1958میلادی کتابی را با عنوان «سبک شناسی تطبیقی فرانسه و انگلیسی» منتشر کردند. این کتاب تکنیک هایی را معرفی می کند که هر مترجمی از آن بهره می برد و با توجه به تأثیر چشم گیری که این اثر در تاریخ ترجمه داشته به مرجع مهمی برای تکنیک های ترجمه تبدیل شده است. در پژوهش حاضر پس از ارائه تعریفی گذرا برای هر یک از این تکنیک ها برای هر کدام نمونه هایی ذکر شده است. این نمونه ها بعد از کاوش و مقایسه متن ترجمه با متن اصلی رمان مشهور «سیدات القمر» و متناسب با همان تکنیک انتخاب شده است تا به واکاوی ترجمه این رمان بپردازد که تألیف جوخه الحارثی (2010میلادی) است و محمد حزبائی زاده آن را با عنوان «بانوان ماه» ترجمه کرده است. این مقاله درصدد است که ترجمه این رمان را با استناد به آرای نظریه پردازان مشهور ترجمه ارزیابی کند و در یک پژوهش مسأله محور با روش تحلیلی- توصیفی میزان گرایش و موفقیت مترجم را در به کارگیری این تکنیک ها بسنجد که در پایان نتیجه می گیرد مترجم به خاطر توجه ویژه به فهم خواننده و ارتباط با او، رویکردی مقصدگرایانه داشته است؛ بنابراین، برای خلق یک متن روان و قابل فهم، تکنیک های مستقیم را کمتر به کار گرفته و بیشتر از روش های غیرمستقیم بهره برده است تا در نهایت، ترجمه ای خواندنی به زبان فارسی ارائه کند که عبارات و اصطلاحات آن برای مخاطبان فارسی زبان آشنا و خالی از ابهام و پیچیدگی بوده و با سطح خوانندگان یک رمان متناسب است.