آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

Les productions littéraires persanophones récentes profitent du goût grandissant de l’époque pour la notion de l’espace en littérature et l’on est de plus en plus témoin de romans iraniens où l’espace représenté n’est non seulement le cadre du déroulement de l’intrigue, mais aussi et surtout un vrai agent de fiction. Les Souvenirs Dispersés, recueil de nouvelles de Goli Taraghi, semble en être un bon exemple : l’œuvre abonde en référents urbains téhéranais. En outre, la maison familiale de la protagoniste y a une présence récurrente et imposante. La représentation est pleine d’espaces purement référentiels et fictionnels. En effet les quatre premières nouvelles du recueil se rapportent toutes à un même chronotope : le cadre urbain de la ville de Téhéran, où vit la narratrice. Ces nouvelles s’appellent tour à tour : «Le Bus de Shemiran», «L’Amie petite», «La Maison de grand-mère» et «Le Père». Dans ce travail de recherche, nous avons étudié le rôle des espaces urbains et domestiques et les possibilités sémantiques qui s’en dégagent afin de savoir si ces espaces contribuent à donner une certaine forme au monde romanesque de cet ouvrage. L’approche qui nous a servi de point d’appui est la géocritique de Westphal. La présente recherche nous a bien révélé que les espaces de cette œuvre participent activement dans l’intrigue et toute la complexité du monde fictionnel en dépend. La forme qu’ils contribuent à donner à ce monde, décide une fois pour toutes du destin de l’héroïne mais aussi de celui de tout le recueil.

نقدی جغرافیایی بر فضای داستانی در «خاطره های پراکنده»

مفهوم فضا بیش از پیش از در آثار ادبی معاصر اهمیت یافته است. در رویدادی مشابه، شاهد ظهور داستان های فارسی زبانی هستیم که در آن ها، فضا نه تنها پس زمینه رخدادها، که بخشی جدایی ناپذیر از اثر گشته است. خاطره های پراکنده گلی ترقی، نویسنده سرشناس ایرانی، مثال خوبی از این دست آثار است. جای جای این مجموعه داستان کوتاه پر است از نام فضاهای شهری تهران. افزون بر این، خانه پدری قهرمان داستان نیز در آن حضوری بسیار پر رنگ دارد. بازنمایی های فضایی، طیفی متنوع از فضاهای ارجاعی و تخیلی را دربر می گیرند. چهار داستان کوتاه از مجموعه خاطره های پراکنده تهران دوران کودکی و نوجوانی راوی داستان را روایت می کنند: «اتوبوس شمیران»، «دوست کوچک»، «خانه مادربزرگ» و «پدر». تهران وجه مشترک این داستان هاست و همین امر معیار ما برای انتخاب آنها و پژوهش بر تهران بازنمایی شده در آن ها بود. در پژوهش حاضر، فضاهای شهری و خانگی خاطره های پراکنده را مورد واکاوی قرار داده ایم تا بدین پرسش پاسخ گوییم: از برهم کنش این فضاها، جهانِ داستانی اثر چه شکلی به خود می گیرد؟ درپی یافتن پاسخِ این پرسش، از نقد جغرافیایی برتران وستفال به عنوان رویکرد ادبی غالب بهره جسته ایم. در نتیجه پژوهش حاضر خواهیم دید که عنصر فضا در اثر گلی ترقی نقشی کلیدی در پیشبرد رویدادهای داستانی دارد؛ در واقع شکلی که جهان داستانی در این اثر به خود می گیرد سرنوشت راوی و خود اثر را تعیین می کند.

تبلیغات