مطالب مرتبط با کلیدواژه

زمان خطی


۱.

فهم زمانی و تجربه حل مسأله؛ نمونه موردی «پلیس نامحسوس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی زمان تحلیل گفتگو زمان چرخنده زمان خطی مردم روش شناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۸۲۴ تعداد دانلود : ۷۳۶
در پژوهش پیش روبه نسبت فهم زمانی کنشگران و شیوة حل مسئله دریک وضعیت بغرنج می پردازیم. در این مسیر با بررسی تعدادی ازفیلم های برنامة «پلیس نامحسوس»، به شیوة حل مسئلةرانندگان توجه می کنیم. در این مطالعه با استفاده از رویکرد مردم روش شناسی و با تکنیک تحلیل گفتگو به نظم نهادی اندرکنش ها در موقعیت این فیلم ها پرداخته ایم و با استفاده از چارچوب نظری پدیدارشناسی و شاخص های ارنست پوپل می کوشیم فهم های زمانی دخیل در این گفتگو را تحلیل کنیم. در فرایند کار به لحظه ای توجه می کنیم که متخلفین پس از متوقف شدن به وسیلة پلیس می کوشند دلایل تخلف خود را توضیح دهند. با تحلیل این گفتگوها می بینیم که رانندگان متخلف از بیان هایی استفاده می کنند که مبتنی برفهم چرخنده از زمان است. این در حالی است که زمان قانون و پلیس و حتی زمان فن آوری جاده و اتومبیل،زمانی خطی و همگن است. در ادامه می بینیم که رانندگان متخلف چگونه برای مدیریت کردن مسئله و شرایط بغرنج خود یک گفتگو را به گونه ای سامان می دهند که مبتنی بر زمان خطی نباشد. در پایان این نتیجه حاصل می شود که زمان نه یک مقولة عام بر فراسوی جامعه بلکه مقوله ای است که در تجربه های خرد گوناگون پیوسته اشکال گوناگون به خود می گیرد.
۲.

رویکرد به تاریخ از منظر فلسفه تاریخ دیانت زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ زمان دوری زمان خطی دیانت زردشتی تاریخ نگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۴۰۵
بسیاری از مکاتب فکری در جهان، خواه فلسفی یا دینی، تعبیر و رویکردی ویژه به مفهوم تاریخ و زمان ارائه کرده اند. از این رو، فلسفه های تاریخ و الهیات تاریخی گوناگون و چندمنظری در این زمینه شکل گرفته است. ایرانیان باستان نیز به همین گونه، قائل به فلسفه خاصی از تاریخ بوده اند که برداشت های دینی و جهان بینی شان در آن منعکس می شد. این فلسفه تاریخ، حاصل یک زمان مشخص یا متأثر از واقعه ای خاص نبوده است، بلکه تکاملی تدریجی را در طول هزاران سال به خود دیده، ویژگی های خاص خود را یافته است. دیانت زردشتی مهم ترین عامل در شکل دهی و جهت دهی به این رویکرد به تاریخ در ایران باستان بوده است که نگرش های خطی و دوری را به تاریخ در بطن خویش پرورانده، به آن سمت و سوی خاصی بخشیده است. این دیدگاه هم تحت تأثیر آراء و اندیشه های دیگر ملل قرار داشت و هم اثراتی ژرف در این خصوص بر سایر باور های دینی- فلسفی گذاشته است. از این رو، لزوم توجه به این رویکرد می تواند آگاهی دقیق تری از تأثیر اندیشه های انتزاعی در شکل گیری حیات مدنی و اجتماعی در ایران باستان دربرداشته باشد. این پژوهش برآن است با بررسی منابع مکتوب فکری و دینی ایران باستان که در متون پهلوی و بعضاً در متونی غیرایرانی آمده است، تصویری مستند و علمی از این بعد اندیشه ایرانیان باستان ارائه دهد.  
۳.

بررسی تطبیقی زمان اسطوره ای در شعر سهراب سپهری و میخائیل لرمانتوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره زمان اسطوره ای زمان دوری زمان خطی سهراب سپهری میخائیل لرمانتوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۲۹
زمان اسطوره ای، به زمانی گفته می شود که برخلاف زمان عادی، خطی و معدود تاریخی، گذرا نیست؛ بلکه زمانی مقدس، دوری، مانا، پایدار و جاودانه است؛ کاستی نمی یابد، ابدی و همیشگی است. این پژوهش بر آن است تا ویژگی های زمان اسطوره ای و جنبه های گوناگون نگاه اسطوره ای را در آثار سپهری و لرمانتوف نمایان سازد. سهراب سپهری شاعر معاصر فارسی در اشعار خود با کلامی تصویری ، تداوم در تصاویر و استمرار آن ها توانسته است با نوع جهان بینی ویژه و مشرب فکری ، فلسفه شرقی، برخی از آثارش را با توجه به زمان اسطوره ای و اساساً اسطوره ها خلق کند. میخائیل لرمانتوف، شاعر قرن نوزدهم روسیه از نخبگان سرزمین خویش است و برخی از سروده هایش یادآور سوره هایی از قرآن و کتاب مقدس است او با نگاه جهان بینانه و توجه به اسطوره های شرقی، توانسته است؛ اسطوره ها و زمان اسطوره ای را در آثار خود منعکس سازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زمان در آثار سپهری و لرمانتوف، قدسی و اسطوره ای است.
۴.

تحلیل روایت داستان موسی (ع) در قرآن بر مبنای مفهوم کرونوتوپ میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الگوی زمان - مکان زمان خطی زمان رمزی داستان موسی (ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۴۲
داستان های قرآن کریم از حیث آنکه بافتار روایی دارند، می توانند از لحاظ علم روایت شناسی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند. در این نوع تحلیل، ارتباطات درون متنی میان مؤلفه های روایت بررسی می شوند. از میان قصه های قرآن، داستان موسی (ع) دارای گسترده ترین متن روایت است که در سوره های مختلف به شکل پراکنده نزول یافته است. میخائیل باختین با ابداع مفهوم «کرونوتوپ» که در آن نسبیت میان دو عنصر زمان و مکان و ارتباط آنها با یکدیگر و قیاس این دو مؤلفه با سنجه های عینی و زمینی آن، مورد تحلیل قرار می گیرد، به تحلیل روایت در قصه می پردازد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که با استفاده از ابزار کرونوتوپ، داستان موسی (ع) در قرآن واجد چه ویژگی های منحصر به فردی است که آن را از روایت داستان این پیامبر در تورات ممتاز می کند و اینکه روایت هستی این پیامبر چه همسانی و تفاوتی با داستان های دیگر پیامبران در قرآن دارد. نتیجه تحلیل نشان می دهد که قرآن کریم در قسمت های قابل تطبیق با تورات از زمان و مکان سنجه پذیر تبعیت نمی کند و در بخش هایی از قصه موسی که در تورات روایت نشده و تنها قرآن به نقل آن پرداخته است، مانند موسی و خضر، زمان و مکان، ویژگی رمزی و جادویی می گیرند.