مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مذهب تشیع
حوزه های تخصصی:
آشنایی با زوایای زندگی شیخ صفیالدین اردبیلی، جد اعلای پاشاهان صفوی، هنوز نیازمند تحقیقات علمی و تاریخی است؛ به ویژه در دو بعد مذهب شیخ و سیادت او بحث ها و تحلیل های متعدد و گاه متضادی ارائه شده است. این دو موضوع گاه پژوهشگرانی را به دشمنی عجیب با شیخ و صفویان کشانیده، و گاه آنان را به اعتقاد به مراتب بلند انسانی دربارة شیخ صفیالدین واداشته است. این نکته که شیخ پیرو مذهب تسنن بوده است یا تشیع، در مطالعة سلسلة پادشاهی صفویه اهمیتی خاص مییابد؛ زیرا آنان به مذهب شیعة دوازده امامی در ایران رسمیت بخشیدند. این مقاله میکوشد پاسخی مبتنی بر پژوهشی علمی ـ تاریخی و با تکیه بر اسناد و یافته های گذشته نگاری به دست دهد.
جایگاه و کارکردهای شاه در گفتمان سیاسی عصر صفوی
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین ویژگی حکومت صفویان، تاسیس هویت ملی مستقل، یکپارچه و فراگیر است. در این دوره پاسداری از امر سنت در عین توجه به نمودها و نمادهای نوپدید، گفتمان سیاسی چیره را تحت تاثیر قرار داده و منظومه نشانگان و سامانه مفصل بندی آن را صورتبندی نموده است. گفتمان سیاسی صفوی، آمیزه ای از ایستارهای گوناگون ایرانیان را عرضه نموده است. در چنین فراگردی، شاه، نشانه کانونی این سامانه معنایی است. این مقاله می کوشد نقش و جایگاه مفهوم شاه را در چارچوب گفتمان سیاسی عصر صفوی تحلیل نماید. متن پیش رو، با به پرسش گرفتن معنا، مقام و صلاحیت های مفهوم شاه در هنگامه صفویه، در پی آزمون این فرضیه است که «گفتمان سیاسی دوران صفوی از کناکنش پنج مولفه و منبع، تصوف، تشیع، ایرانی بودن (ملیت ایرانی و سنت ایرانشهری)، سنت خلافت (سلطنت) اسلامی و مدرنیسم و تمدن غربی سامان یافته و نقش ها و کارویژه های پادشاه نیز از رهگذر برخورد این مفاهیم، قابل فهم می باشد». مرجعیت شاه و کارآمدی موازین پادشاهی هنگامی به اوج می رسد که این مفاهیم، خصلت هم ساز می یابند.
بازشناسی تاریخی مفاهیم «شیعه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
واژة «شیعه»، که نامی شناخته شده برای پیروان مکتب اهل بیت علیه السلام است، در بستر تاریخ اسلام، کاربردهای متعدد لغوی داشته، و سپس به یک اصطلاح تبدیل شده است. در این نوشتار، بر اساس روش تاریخی، کاربردهای شیعه توصیف و تحلیل، و مفاهیم آن بازشناسی می شود. بر پایة یافته های این نوشتار، ترکیب «شیعة علی علیه السلام»، مبتنی بر احادیث نبوی و مورد تأیید و تقدیس اهل بیت علیه السلام بوده، و چون در مقایسه با دیگر کاربردهای مضاف، استعمالش فزونی (غلبه) یافته، «الشیعة» (شیعه) آن متبادر و به یک اصطلاح برای آن تبدیل شده است. این اصطلاح افزون بر مفهوم خاص اعتقادی، در برخی مقاطع تاریخی، مفهوم عام داشته، اما با گذشت زمان، به مفهوم اعتقادی مختص گشته است. در این مفهوم، اصطلاح «شیعه» تمامی پیروان امام علی علیه السلام و فرزندان او را، که پیروی شان بر پایة اعتقاد به امامت منصوص آنان پس از پیامبر علیه السلام بوده، پوشش می داده است. از سوی دیگر، عنوان «مُتَشَیّع» برای کسانی که صرفاً دوستدار اهل بیت علیه السلام بوده اند، کاربرد یافته است.
مطالعه تطبیقی نقوش نمادین شیعی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی با مسجد جامع یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
85 - 97
حوزه های تخصصی:
مسجد جامع یزد یکی از مساجد سبک آذری در ایران است که بکارگیری نقوش در قالب گچبری وکاشیکاری در آن درخور تفسیر است. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نیز که در سال 753 ه.ق احداث و در دوران حکومت صفویه، واحد های مختلفی به آن اضافه گردیده حاوی ده ها اثر بدیع در مضامین رشته های مختلف هنری از قبیل:کاشی کاری معرق، مقرنس، گچ بری، کتیبه های نفیس، منبت کاری، نقره کاری، تذهیب و طلا کاری می باشد. محور اصلی این پژوهش، مطالعه تطبیقی نقوشی از این دو بنا متعلق به دوره صفویه است که جنبه نمادین آنها به نحوی دربردارنده تفکرات مذهب شیعه است. بر همین اساس ابتدا، نقوش نمادین شیعی موجود دراین دو بنا شامل انواع مختلف شمسه و ستاره انتخاب و سپس به صورت تطبیقی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. سؤالاتی که این پژوهش درپی پاسخ گویی به آن ها است، عبارتند از: چه نوع نقوش تزئینی در بناهای اسلامی برگرفته از باورهای شیعی حاکم بر جامعه بوده است؟ آیا نقوش تزئنیی نمادین شیعی این دو بنای مذکور با در نظر گرفتن فاصله مکانی این دو بنا از یکدیگر اشتراکاتی باهم دارند؟ براساس این مطالعه مشخص گردید که نقوش هندسی تزئینی (پنج ضلعی، شش ضلعی، هشت ضلعی، ده ضلعی و دوازده ضلعی) این دو بنا دارای مفاهیم نمادین مرتبط با باورهای شیعه بوده که نه تنها از لحاظ تکنیکی و فرم ظاهری شبیه به هم هستند بلکه از دیدگاه نمادین نیز داری بار معنایی مشابهی می باشند.
بازوبندهایی از جنس حرز و آرزو (پیوست های صوری و فرهنگی بازوبندهای دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در مطالعات تاریخی و فرهنگی، اشیا و تصاویر نیز همچون متن های نوشتاری، به عنوان منابع اطلاعاتی شناخته می شوند. منابعی که نه تنها در تکمیل اطلاعات به دست آمده از منابع نوشتاری اهمیت دارند؛ بلکه قادر به ارائه اطلاعاتی هستند که نویسندگان متن های تاریخی قادر به بیان آن ها نبوده اند. با بررسی این آثار و خوانش مضامین فرهنگی رایج بر آن ها می توان به فهم و درکی عمیق تر از اندیشه های رایج و شیوه زیست و زندگی مردم نائل شد. اشیای طلسمی و تعویذی در زمره اسناد اصیلی قرار دارند که شیوه طراحی و پیوست های فرهنگی و مذهبی رایج در آن ها، پیوستگی بسیاری با فرهنگ عامه مردم دارد. در این تحقیق که با هدف شناخت تأثیر ایدئولوژی و مذهب بر فرهنگ مادی دوره قاجار و به شیوه توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته، تلاش شده است تا با مطالعه موردی انواع «بازوبندها»، به چگونگی کاربرد مضامین مختلف بر روی این آثار پرداخته و بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که باورداشت های اسلامی شیعی چگونه در ساختار ظاهری و نقوش رایج در بازوبندهای قاجاری نمود یافته اند؟ در این پژوهش در دو بخش اصلیِ جایگاه بازوبند در فرهنگ ایرانی اسلامی و پیوست های صوری و فرهنگی بازوبندها (روایت ها، کُدها و رمزنگاره ها) بدین مسئله پرداخته شد. نتیجه این بررسی ضمن اینکه نشان از تأثیر مستقیم مذهب تشیع و اعتقادات اسلامی بر بازوبندهای دوره قاجار دارد، بیانگر تأثیر مستقیم باورهای عامیانه در شیوه کاربرد و طراحی این آثار است.
صورت بندی پیوست های فرهنگی نقاشی قاب آیینه های نشان دار دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
128 - 143
حوزه های تخصصی:
اشیاء که در زندگی عادی مردم، مبتنی بر نوعی عقلانیت ابزاری اند، گاه در زندگی روزمره از جایگاه و کارکرد معمول خود فراتر رفته، کاربرد و جایگاه فرهنگی پیدا می کنند. آیینه ها از جمله اشیاء مادی هستند که با تأثیرپذیری از فرهنگ ایرانی- اسلامی، کارکرد فرهنگی و اعتقادی یافته اند. در این تحقیق، که با هدف شناخت تأثیر ایدئولوژی و مذهب بر فرهنگ مادی دوره قاجار انجام پذیرفته، تلاش گردیده تا با مطالعه موردی «قاب آیینه»، به چگونگی کاربرد مضامین مختلف بر روی این آثار پرداخته شود. آنچه در این گفتار مورد بحث است، نشان دادن روایت ها، کُدها و رمزنگاره های رایج بر روی قاب آیینه های دوره قاجار است. بنا بر این با فرض بر این که قاب آیینه ها در دوره قاجار از کارکرد معمول خود فراتر رفته و به عنوان وسیله ای برای انتقال فرهنگ و ایدئولوژی کاربرد پیدا کرده اند، تلاش گردیده تا بدین پرسش اساسی پاسخ داده شود که: قاب آیینه ها در دوره قاجار چگونه به عنوان ابزاری مادی برای انتقال فرهنگ و ایدئولوژی درآمده اند و چه مضامینی در آن ها رایج بوده است؟ لذا در این پژوهش در دو بخش اصلی، شامل جایگاه آیینه در فرهنگ ایرانی- اسلامی، و پیوست های صوری و فرهنگی قاب آیینه های دوره قاجار (روایت ها، کُدها و رمزنگاره ها) بر روی 30 نمونه انتخابی، بدین مسئله پرداخته شد. روش کار در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای، اسنادی انجام شده است. برای رسیدن به نتیجه ای بهتر، نمونه های مورد بررسی به روش طبقه بندی خوشه ای، دسته بندی و سپس تحلیل گردیدند. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که قاب آیینه ها در دوره قاجار کارکرد دگرگونه ای پیدا کرده گاه در بیان روایت ها، گاه به عنوان ابزاری در جهت تعلیم و تأکید بر مضامین دینی و اخلاقی و گاه نیز به عنوان حرز و تعویذی برای نگاه داشت و محافظت دارندگان این ادعیه از بلایا کاربرد یافته اند.
بررسی نظریِ مفهوم «هنرِ شیعی» با تأکید بر مطالعه رویکردهای شیعی در معماری عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران دوره جدید تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲ (پیاپی ۱۳۲)
101 - 126
حوزه های تخصصی:
سیاست تسامح گرایانه دولتمردان تیموری، پیوند تشیع با جریان تصوف و تلاش شیعیان به ویژه بعد از سقوط خلافت عباسی زمینه ای را فراهم ساخت تا مذهب تشیع در عصر تیموریان (771- 913ق) در ابعاد مختلف رشد پیدا کند. این موضوع سایر مؤلفه های هویت ایرانی و ازجمله هنر و معماری را هم تحت تأثیر قرار داد و از اسباب گسترش تدریجی رویکردهای شیعی در هنر و معماری ایرانی از این زمان گردید. در این ارتباط، تعریف و چگونگی شکل گیری این هنر به طورکلی و ارتباط معماری با مذهب تشیع در دوره تیموریان به صورت خاص، پرسش اصلی تحقیق حاضر است که به روش توصیفی- تحلیلی و با بررسی میدانی و استناد به منابع کتابخانه ای به آن پرداخته شده است. یافته های مبتنی بر فرضیاتِ تحقیق مؤید رواج مستمر و افزایش کاربرد نمادهای (بصری و نوشتاری حاوی مضامین و درونمایه های) شیعی در بناهایی نظیرِ بقاع امامزادگان، حرم امام هشتم(ع)، مساجد جامع، آرامگاه ها و دیگر بناها در قرن نهم ق بوده است. به عبارتی دیگر، تعریف هنر (معماری) شیعی در این زمان عمدتاً شامل مضامینِ مذهبیِ متبلورشده در کالبد هنر(معماری) اسلامی است.
تشیع و ملیت ایرانی؛ مطالعه انتقادی جایگاه تشیع در نظریه های پژوهشگران ملیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
3 - 28
پژوهشگرانی که درباره ملیت ایرانی ایراد سخن نموده اند درخصوص جایگاه تشیع در سازه ایرانی اختلافات درخور تأملی دارند. برای بررسی این اختلافات و کشف نزدیک ترین ایده به وضعیت هویتی امروز ایرانیان، در این مقاله تلاش شده تا ضمن بررسی روابط گونه گون میان «مذهب و ملیت» و با اتخاذ روش تفسیر انتقادی به نظرات طیف های مختلفی از پژوهشگران ملیت ایرانی پرداخته و ضمن دسته بندی کلی مواجهات، با استفاده از داده های آماری در باب جایگاه مذهب در هویت ایرانی به ارزیابی این نظریات بپردازیم. در پایان، نشان دادیم دست کم سه دسته مواجهه اصلی وجود دارد که به ترتیب به تعارض ملیت و تشیع، این همانی ملیت و تشیع و هم چنین رابطه جزئی و کلی میان این دو مفهوم قائل شده اند. هم چنین روشن شد آن دسته از نظریه پردازانی که تاریخ تولد ملیت ایرانی را به عصر پیشامدرن ارجاع داده اند، عمدتاً تشیع را از هسته ملیت ایرانی دورتر تصور کرده و در مقابل، آنان که به مدرن بودن این ملیت گرایش داشته اند یا اساساً با ناسیونالیسم مخالفت کرده اند، امکان و عرصه بیشتری برای مذهب تشیع قائل هستند. هم چنین معلوم گشت ایده هایی که تشیع را در هسته ملیت ایرانی قرار داده و بعد تاریخی ایرانیت را نیز پذیرفته اند با وضعیت امروز هویتی ایرانیان قرابت بیشتری پیدا می کنند.
جستاری در علل گرایش های شیعی حکومتگران تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
سیر تدریجی تحولاتی که در حوزه مذهب پس از فروپاشی خلافت بغداد رخ داد، سرزمین های اسلامی را با رویکردهای جدید در این حوزه مواجه ساخت که حاصل آن رشد نحله های فکری و مذاهبی بود که سیاست را شدیداً تحت تأثیر قرار داد و سیاستمداران را وادار کرد، رویکرد های مذهبی خود را با این تغییرات همسو کنند. در این میان تشیع توانسته بود، به دلیل مقتضیات زمان و همگامی و همسویی با تصوف، نفوذ زیادی در میان مردمان مأیوس و ستمدیده یابد و به این جهت جایگاهی با عنوان یکی از اعتقادات مسلط، در میانه قرن هشتم تا دهم هجری (چهاردهم تا شانزدهم میلادی) یافت و موجب گردید حکومتگران از جمله تیموریان مؤلفه های آن را در رفتارهای سیاسی خود در جهت حفظ منافع مد نظر داشته باشند. این پژوهش جستاری توصیفی تحلیلی در تبیین رفتا رهای سرآمدان حکومتگر تیموری نسبت به مذهب تشیع است. با عنایت به عملکرد حکومتگران تیموری نسبت به مذاهب مسلط این دوره می توان به چگونگی بهره گیری آنان از این عنصر در جهت به دست آوردن مقبولیت دست یافت و علاوه بر آن، چگونگی فراهم آمدن بستر اجتماعی تسلط سیاسی مذهب شیعه را در قرن دهم/شانزدهم تبیین کرد.
بازنمایی داعیه های سیاسی، مذهبی، و فرهنگی حاکمیت صفویان در داستان عامیانه حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصّه حسین کرد شبستری از منابع داستانی عصر صفوی و دارای مضمونی عامیانه حماسی است. این داستان سرگذشت پهلوانان (عیّاران) عصر شاه عباس صفوی (۹۹۶ ۱۰۳۸ ه ق.) را روایت می کند. داستان در زمینه تاریخی اختلافات ایران با عثمانی ها، ازبکان و گورکانیان هند روایت شده است. دو محور اصلی این داستان، متشکل از درک و دریافت قهرمان های ملّی از ضرورت پاسداشت وطن در برابر تعرّض بیگانگان و حفظ و صیانت از پادشاهی صفویه است. ویژگی مشترک این دو محور مفهومی در داستان، اتّصال به مذهب تشیع و سرزمین ایران است. این مقاله با استفاده از الگوی طبقه بندی عناصر داستان های عامیانه پراپ در صدد تحلیل و بررسی چگونگی شکل گیری و بازتاب داعیه های سیاسی، مذهبی و فرهنگی صفویان در ذهنیت عامه است. این تحقیق مشخص می کند که داستان حسین کرد منعکس کننده ذهنیت عامه مردم از دین، مذهب، ملّیت و هویت ایرانی در عصر صفوی است.
حکمت در قرآن و رد پای تاریخی آن در تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
191 - 212
حوزه های تخصصی:
واژه حکمت دارای سابقه ای قابل توجه در سنت عقلی و نقلی دین مبین اسلام بوده و از سه ویژگی مهم برخوردار است؛ یکی افاضی بودن آن است که خداوند به هر کس بخواهد اعطا می کند، دوم اینکه معرفتی وجودی است که درون انسان را متحول ساخته و او را به سوی تحولات عمیق وجودی سوق داده و منشأ خیر کثیر می شود، سوم دانائی منتهی و منجر به عمل است که نه تنها فکر و اندیشه را متحول می کند، بلکه زیست انسانی را در حوزه عمل هم متحول می سازد. حکمت از منظر مفسران اعم از تشیع و اهل سنت به حکم(درک، عقل)، نبوت، سنت، تفسیر کتاب(قرآن) و... تفسیر شده است اما از نظر نگارندگان بهترین مصداق آن در سنت فکری اسلامی همان فلسفه اسلامی بوده است. لذا در تفاسیر شیعه و سنی می خوانیم مراد از «حکمت»، آگاهی بر مصالح و مفاسد اشیا و افعال و اخلاق و عقاید است، خواه آثار دنیوی باشد، خواه آثار اخروی. همچنین حکمت گاه جنبه «علمی» دارد که از آن تعبیر به «معارف عالیه» می شود، گاه جنبه عملی دارد که از آن تعبیر به «اخلاق و عمل صالح» می گردد.