فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : از تأثیرگذارترین و مناقشه برانگیزترین نظریات کانت در زیباشناسی، که در کتاب «نقد قوه حکم» بیان شده، این است که داوری زیباشناختی را همزمان سوبژکتیو، و برخوردار از اعتبار همگانی می داند. در عین حال کانت بر این نکته تأکید دارد که میان امر زیبا و امر مطبوع تفاوتی اساسی وجود دارد. این سؤال مطرح است که چگونه امری می تواند هم سوبژکتیو باشد و هم برخوردار از اعتبار همگانی؟ و اینکه آیا تفاوت میان امر زیبا و مطبوع به روش تجربی قابل اثبات است؟ هدف پژوهش : هدف این پژوهش به طور اخص بررسی پرسش های مذکور از دیدگاه متفکران معاصر زیباشناسی آزمایشی است. برخی از متفکران این نحله به اعتبار همگانی داوری زیباشناختی و تفاوت میان امر زیبا و امر مطبوع نقدهایی وارد کرده و به شیوه آزمایشی و تجربی در ابطال آن کوشیده اند. در عین حال نیک زنگویل منتقد به نام و برجسته حوزه زیباشناسی در دفاع از نظر کانت روش های به کار گرفته شده در زیباشناسی آزمایشی را فاقد روایی و پایایی می داند. روش پژوهش : این پژوهش با رویکردی کیفی به بررسی دو رویکرد تجربی کووا و زنگویل در خصوص زیباشناسی کانت می پردازد. در بخش اول به نحوی مختصر نظر کانت معرفی می شود. در بخش بعد برخی از مهم ترین پژوهش های تجربی از جانب کووا که در نقد نظر کانت عرضه شده اند مطرح می شود. سپس نقدهای زنگویل بر کووا دسته بندی شده اند تا در بخش نهایی بتوان نقدهای او را تحلیل کرد. نتیجه گیری : به نظر می رسد پژوهش های تجربی را می توان برای فهم بهتر زیباشناسی کانت به کار گرفت و بنابراین برخلاف نظر زنگویل زیباشناسی آزمایشی مکمل زیباشناسی سنتی است و نه تلاشی ناکام برای کنار نهادن آن.
مروری نظام مند بر ادبیات نظری رابطه قابلیت دسترسی و عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی در دو رویکرد اصلی توزیع فضایی و فرایندهای تصمیم سازی دنبال می شود، در رویکرد اول بیشترین مساله ای که در سالیان اخیر مورد توجه پژوهشگران بوده، دسترسی به حمل ونقل می باشد. قابلیت دسترسی مفهومی بسیار مهم با تعاریف، اندازه گیری ها و معیارهای ارزیابی متنوعی است؛ زیرا، پیامدهای حمل ونقل و سایر ابعاد برنامه ریزی را همانند محوری به یکدیگر وصل می کند. چندبعدی بودن قابلیت دسترسی خود نشان از پیچیدگی مفهوم آن دارد و از سوی دیگر نیز مفهوم پردازی رابطه آن با عدالت فضایی را پیچیده تر می کند. اما تاکیدات لازم به مبانی نظری و فلسفی رویکردهای نظری خیلی مورد توجه پژوهش گران نبوده است. این امر سبب ایجاد دو نوع مساله شده است: تخصص گرایی افراطی و کم توجهی به بین رشته ای بودن رابطه عدالت و قابلیت دسترسی و یا ساده انگاری بیش از حد با دیدگاه باینری به مقوله ی قابلیت دسترسی. در دوره اول دسترسی از طریق مفهوم شمولیت اجتماعی با عدالت مرتبط می شود اما در دوره دوم با طرح عدالت افقی و عمودی در رویکرد محتوایی به توزیع زیرساخت ها می پردازند و در نهایت در دوره سوم با طرح انتقادهایی به مبانی فلسفی رویکرد محتوایی، رویکرد رویه ای شکل می گیرد. اصول مورد توجه رویکرد محتوایی را می توان شامل: فایده گرایی، برابرگرایی، اصل رالزی، کف حداقلی، بازه حداکثری و سهم های برابر دانست؛ درحالی که مارتنس در نظریه اش اصول نیاز، بیشینه سازی بیشنه و بسندگی را مورد توجه قرار می دهد. در رویکرد محتوایی اولین چالش، ظرفیت بسنده نظام حمل ونقل است که به دلیل دو مولفه مساله مند پیش بینی تقاضا و تحلیل هزینه فایده در این رویکرد سبب غلبه تحرک محوری می شود به همین دلیل غلی رغم تلاش های نظری، قابلیت دسترسی همچنان محور اصلی نیست.با جمع بندی این دو رویکرد می توان به این نتیجه رسید که قابلیت دسترسی به عنوان هدفی برای سنجش عدالت فضایی است که از طریق ابزارهای قابلیت اتصال، مجاورت و تحرک سنجیده می شود.
توسعۀ کاربردهای الگوریتمیک در معماری مرور و تحلیلی بر سیستم های L(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : سیستم های L یکی از الگوریتم های محاسبه فرایند خودسازمانده «رشد حساس به محیط» گیاهان و یکی از پنج روش اصلی مولد هستند که با توجه به ساختار و زمینه اصلی کاربرد، پتانسیل های زیادی در معماری نوید می دهند، اما در عین حال، نمونه های به کارگیری آنها در معماری اندک بوده و هنوز به میزان کافی توسعه نیافته اند. لذا توسعه آنها مستلزم مطالعه ای مروری جامعی است که ضمن بررسی در زمینه اصلی و شناسایی پتانسیل های محتمل، مروری بر پیشینه کاربردهای آن در معماری و همچنین در سایر زمینه ها از جمله شهرسازی، مهندسی سازه، هوافضا و غیره کرده و ضمن تقسیم بندی و مقایسه این کاربردها، با این دیدگاه پیشنهاداتی جهت توسعه ارائه کند. هدف پژوهش : هدف از این پژوهش بررسی جامع سیستم های L و شناسایی کاربردها و پتانسیل های آن در معماری است. روش پژوهش : این مقاله مروری، به روش توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری داده ها در آن به صورت اسنادی است. اسناد استفاده شده در این مقاله شامل انواع مقالات، کتاب ها، پایان نامه ها و مسابقات معماری معتبری است که تمام یا بخشی از آنها به پژوهش درمورد کاربردهای معماری و سایر کاربردهای مرتبط سیستم های L می پردازد که از حدود سال 2000 م. به بعد انتشار یافته اند. نتیجه گیری : با بررسی الگوریتم در زمینه گیاه شناسی، مشاهده می شود پنج کانسپت اصلی سیستم های L عبارتند از: توسعه، انتزاع، خودمتشابهی، پیچیدگی درعین سادگی و توپولوژی؛ که در این میان کانسپت توسعه در معماری کاربرد بیشتری داشته، درحالی که سایر کانسپت ها کمتر موردتوجه بوده است. در این زمینه رصد کاربردها در حوزه های دیگر و متدلوژی های به کارگرفته الهام بخش خواهد بود که در بخش سوم با بررسی جامع، ضمن تقسیم بندی کاربردهای مختلف، به مرور آن پرداخته شده است. روند تحقیقات در کاربرد معماری سیستم های L شناسایی و دلایل کاهش آن در سال های اخیر و پیشنهاداتی در راستای توسعه بیان می شود. تحلیل های دیگری نیز از جمله اعتبار علمی اسناد، انواع کاربردها، روش های استفاده از سیستم L و مرحله استفاده از آن در طراحی نیز ارائه شده است.
مطالعه نقوش دست بافته ها و دستمال های ترکمن از گذار مردم شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اسفند ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
75 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دست بافته و دست مال های ترکمن، ساحتی از هنرهای بومی هستند که ضمن مرتفع ساختن نیازهای زندگی و برجسته سازی هویت هنری، محملی برای آشکارسازی باورها از طریق بازنمایی نقوش انتزاعی و تجریدی بوده است. نکته حائز اهمیت در این آثار، اهمیت و اهتمام ویژه به جنبه معناشناختی و باورمحوری نقوش، در کنار بعد زیباشناختی است. این مسئله در سایر جوامع عشایری، به نسبت کم تر است. برجسته ترین بخش زندگی در جامعه ترکمن، حضور باورها، آیین ها و آموزه های باستانی(شمنی) و دینی است که از طریق آثار هنری و به سبک تجریدی به مخاطب عرضه می شود. ازاین رو، مطالعه جهان بینی بافنده ترکمن که در قالب انواع نگاره ها در دست بافته ها و دست مال ها نقش پردازی شده، با رویکرد مردم شناسی هنر میسر است. رسالت این رویکرد، مطالعه، فهم و درک محتوای آثار هنری، در بستر فرهنگی جامعه آفرینندگان آن است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از دیدگاه مردم شناسی هنر، دارای چه ویژگی هایی هستند و چگونه می توان از این دیدگاه و با لحاظ زمینه های فرهنگی ترکمن به فهم معنایی و زیبایی آن ها، پی برد؟
هدف پژوهش: مطالعه و فهم نقوش دست بافته ها و دست مال های ترکمن از منظر فرهنگ جامعه بافنده ترکمن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
نتیجه گیری: سبک غالب نقش پردازی نقوش تجریدی(عدم شباهت به مصداق بیرونی) است تا انتزاعی. همچنین نقوش بیش از آنکه جنبه زیباشناختی(تزیین و آراستن)، داشته باشند، با تکیه بر عقاید و باورها، آفریده می شوند و وجه نمادین و معناشناختی دارند. عمده نقوش شامل دسته نقوش محافظ (دعا، تعویذ، طلسم، خمتاز، بازوبند)، قوچک، پرندگان محلی و گل (گول، ترنج) هستند که در هر ایل و قبیله دارای نشان و فرمی خاص است. همچنین دست بافته ها دارای کارکردهای ویژه ای هستند.
معماری گلین، گزینه صنعت ساختمان برای مدیریت بحران کم آبی مقایسه تحلیلی مصرف آب در یک بنای نمونه با سه سازه فولادی، بتنی و گلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
آمار و ارقام دقیقی از میزان مصرف آب در صنعت ساختمان کشور (چه آبی که مستقیماً در این فرایند مصرف می شود و چه آب پنهان) وجود ندارد. اساساً بین سیستم های معمول ساخت وساز با سیستم های جایگزینی که می توانند مطرح باشند اولویت سنجی از حیث آب خواهی صورت نگرفته است. نظر به اینکه بحران کم آبی در ایران بسیار جدی است و صنعت ساختمان به عنوان یکی از آب خوارترین صنایع مطرح است، این مقاله با چشم انداز کاهش مصرف آب ازطریق انتخاب بهینه سیستم سازه ای ساختمان های عرفی که در کشور ساخته می شوند این هدف را دنبال می کند که میزان آب مصرفی سیستم های فولادی و بتنی مرسوم در نظام ساخت وساز کشور را با سیستم سازه های گلین، که در دنیا مجدداً مطرح شده است و البته شیوه های سنتی آن سابقه ای طولانی دارد، مقایسه نماید. لذا دو سؤال مطرح است؛ نخست آنکه میزان مصرف آب در مرحله سفت کاری ساختمان های عرفی در کشور چگونه است؟ پس ازاین سؤال و با هدف رسیدن به شیوه ای مناسب (با نیاز آبی کمتر)، سؤال اصلی مقاله مطرح شده است که نسبت مصرف آب برای اجرای سفت کاری سازه های معمول (بتنی و فلزی) در مقایسه با سازه های گلین (خاکی) چگونه است؟ روش کار در قالب مطالعات کتابخانه ای برای استخراج میزان آب مصرفی در مواردی که آمارهای معتبر وجود دارد و در موارد نبود اطلاعات معتبر به شیوه آزمایشگاهی و کارگاهی برای رسیدن به داده های قابل اطمینان بوده و در همه این موارد حذف انحراف معیارها و اصل سه سویه سازی لحاظ شده است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که ساختمان هایی با سازه گلین بین 7 تا 15 درصد نمونه های مشابهشان با سازه های فولادی و بتنی آب مصرف می کنند؛ به تعبیری دیگر در احداث هر مترمربع از ساختمان حداقل 2500 لیتر آب صرف جویی می شود.
تبیین مؤلفه های شکل دهنده کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان (۱۹۷۲) در بستر زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
215 - 236
حوزههای تخصصی:
کنوانسیون میراث جهانی 1972 یکی از مهم ترین ابزار بین المللی حفاظت، شناسایی و مدیریت میراث مشترک بشریت است. این کنوانسیون نتیجه سال ها تلاش در عرصه بین المللی برای حفاظت از میراث مشترک بشریت است. از همین رو می توان گفت این کنوانسیون در بستر زمانی تحت تأثیر مؤلفه های مشخصی بوده که در نهایت منتج به شکل گیری آن شده است؛ مؤلفه هایی که شناخت آن ها به درک حقیقت کنوانسیون و سرانجام، سوگیری صحیح در اتخاذ سیاست مناسب در مورد آن کمک می کند. در مقاله حاضر سعی شده است تا با بررسی توصیفی تاریخی وقایع مرتبط با شکل گیری کنوانسیون میراث جهانی در سه مقطع زمانی (ابتدای قرن 20 تا شکل گیری جنگ جهانی اول، جنگ جهانی اول تا جنگ جهانی دوم و بازه زمانی بعد از جنگ جهانی دوم تا شکل گیری کنوانسیون میراث جهانی در سال 1972) مؤلفه های مؤثر در شکل گیری آن شناسایی و تبیین شود. یافته ها نشان می دهد که محور همه تلاش های منتج به شکل گیری کنوانسیون، حفاظت از میراث مشترک بشریت بوده است که در قلب این تلاش ها، شناسایی این میراث قرار داشته و این شناسایی آثار در بستر زمانی تحت تأثیر سه عامل تهدیدها، تعریف میراث و پیوند میراث فرهنگی و طبیعی قرار داشته است. همچنین بررسی های تاریخی نشان می دهد حفاظت از این میراث مشترک تابع سه مؤلفه بوده است؛ ساختارهای حفاظتی داخلی کشورها ( اعم از قوانین و نهادها)، ارگان های بین المللی مرتبط با حفاظت و حمایت های بین المللی از آثار.
واکاوی اثرات فرم شهری بر سلامتی شهروندان، نمونه موردی: مناطق 3 و 4 شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
110 - 124
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و گسترش فیزیکی شهرها در دهه های اخیر با پیامدهای منفی بسیاری در ابعاد مختلف همراه بوده است. یکی از مهم ترین این پیامدها، کاهش سلامتی شهروندان تحت تأثیر عواملی همچون وابستگی به خودروی شخصی، کاهش پیاده مداری (به عنوان فعالیت بدنی روزانه) و توزیع نامناسب فعالیت ها است. در این راستا، موضوع سلامت در شهر در سال های اخیر موردتوجه قرارگرفته است. تحقیقات نظری بیانگر آن است که فرم شهری که شامل مجموعه ای از ویژگی های کالبدی و غیر کالبدی در شهر است، در کاهش یا افزایش سلامتی ساکنین مؤثر است. ازاین رو، هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین فرم شهری و سلامتی شهروندان در شهر ارومیه است. به عبارت دیگر، این تحقیق به دنبال آن است تا مهم ترین عناصر فرم شهری با تأکید بر میزان فشردگی و پراکندگی مناطق شهر ارومیه را شناسایی کند که بر سلامت عمومی تأثیر بیشتری دارند. روش این تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و همچنین توسعه ای – کاربردی است. جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات اسنادی و پیمایش (توزیع پرسش نامه میان ساکنین مناطق 3 و 4 شهر ارومیه) است. برای تحلیل از روش تاپسیس استفاده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که در میان عوامل یازده گانه فرم شهری در سه دسته زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی، مهم ترین عامل مؤثر بر سلامتی شهروندان، میزان فشردگی بافت است و پس ازآن اختلاط کاربری، کیفیت فضاهای پیاده، کیفیت هوا و کیفیت فضاهای سبز در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج تحلیل تاپسیس نشان داد که طبق نظر ساکنین، وضعیت فعلی فرم منطقه 4، تأثیر بیشتری بر سلامتی شهری دارد و این نشان می دهد که فرم شهری فشرده (و عناصر آن) بر سلامت عمومی تأثیر بیشتری نسبت به فرم شهری پراکنده (منطقه 3) دارد. این یافته ها با مطالعات نظری صورت گرفته، سازگاری دارد.
اثرگذاری طیف های رنگ روی احساسات کاربران فضای مسکونی و تأثیرگذاری ترجیح رنگ در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط داخلی تأثیر بالایی بر سلامت، رفاه و آسایش کاربران دارد و از میان متغیرهای آن، رنگ به عنوان ساده ترین متغیر قابل مشاهده است رنگ بر رفتار، تصمیم گیری، سلامت و احساسات مخاطبان به عنوان یکی از شاخص ترین نمودهای فیزیکی فضا با یا بدون درک مستقیم تأثیرگذار است. با توجه به تأثیرگذاری رنگ بر روی احساسات مخاطبان، مشخص نمودن تأثیرگذاری و میزان آن با توجه به ترجیحات متفاوت رنگی تأثیر بالایی در افزایش کیفیت فضا می تواند ایجاد نماید. ویژگی های متفاوت رنگ ها در دسته بندی گرم، سرد و خنثی و تأثیرگذاری بر روی احساسات شش گانه آرامش، هیجان، علاقه، تمرکز، فشار و مشارکت در این پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از 286 پرسشنامه برخط استفاده و از دو روش آزمون و ضریب مسیر برای تحلیل استفاده شد. در بررسی های نهایی به ترتیب طیف رنگ های ذکر شده بالاترین و پایین ترین تأثیر مثبت را بر روی احساسات کاربران داشته اند: آرامش(خنثی-گرم)، هیجان(گرم-سرد)، علاقه(خنثی-سرد)، تمرکز(خنثی-گرم)، فشار(خنثی-گرم) و مشارکت(سرد-گرم). در نتایج به دست آمده مشاهده شد که کاربران نسبت به انتخاب رنگ در بسترهای مختلف، علایق متفاوتی داشته و صرفاً یک طیف رنگ را برای تمامی بسترها انتخاب نمی نمایند. علاوه بر این ارتباطی در ایجاد حس مثبت در احساسات کاربران با طیف رنگ مورد علاقه و ترجیح آن ها مشاهده نشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر هویتمندی نماهای ساختمانی در محورهای تاریخی (مورد مطالعه :خیابان شهید قامت بیات زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
61 - 78
حوزههای تخصصی:
با عنایت به اهمیت موضوع هویت نماهای شهری و علیرغم تبیین آن در محافل نظری و مدیریتی، همچنان در عمل فاصله زیادی با نماهای مطلوب وجود دارد. این پژوهش با بررسی خیابان شهید قامت بیات در شهر زنجان به دنبال تأکید بر لزوم هویتمندی نماها در محلات تاریخی و شناسایی عوامل مؤثر در ارتقای هویت در سیما و منظر خیابانی می باشد. نوع پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و جمع آوری اطلاعات آن بر پایه مطالعات کتابخانه ای، مشاهده و برداشت میدانی انجام گرفته است. روش تحقیق مبتنی بر بهره گیری از روش های کمی و کیفی (تحلیل آمیخته) بوده و تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی و با استفاده از نرم افزار spss انجام پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش را 230 نفر از ساکنین محله زینبیه زنجان تشکیل می دهند که به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش توجه هم زمان به ابعاد سه گانه سازنده هویت (کالبدی، بصری، معنایی) را الزامی دانسته و بیان گر این مسئله است که در طراحی و ساماندهی نماهای خیابانی مستقر در بافت های تاریخی توجه به زمینه کالبدی و برقراری انسجام و پیوستگی بین قسمت های مختلف، پرهیز از اغتشاش بصری جداره ها، افزایش خوانایی سازمان فضایی و تعاملات اجتماعی در عرصه های عمومی از طریق شکل گیری فعالیت های جمعی، شناسایی تمایزات محلی خیابان مذکور از خیابان های اطراف و تأکید و تقویت آنها، از موارد مهم در راستای دستیابی به اهداف این پژوهش است.
تبیین الگوی بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی در شهرداری تهران (رویکرد پدافند غیرعامل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
67 - 87
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارائه الگوی مناسب برای بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی در شهرداری تهران با رویکرد پدافند مردم محور می باشد.روش پژوهش: این تحقیق از نوع توصیفی اکتشافی بوده و از روش کیفی و کمی (روش آمیخته) برای ارزیابی و ارائه الگو استفاده می کند. جامعه آماری این مطالعه را کلیه مدیران، سیاستگذاران، خط مشی گذاران فرهنگی، سیاسی و اقتصادی فعال در دولت و شهرداری و اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت فرهنگی، خط مشی گذاری تشکیل می دهند که در این زمینه دارای آثار پژوهشی یا اجرایی باشند. نمونه گیری به صورت نظری و با 14 نفر از آنان مصاحبه هایی با طرح پرسش هایی باز انجام شد. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل داده تحلیل تئوری داده بنیاد و سه مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. در بخش کمی و به روش تصادفی با در نظر گرفتن جدول مورگان، 260 پرسشنامه ارسال و در نهایت 212 پرسشنامه با 70 سوال با بهره گیری از رهیافت معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از برآورد مدل به روش معادلات ساختاری نشان داد که شرایط زمینه ای و مداخله گر به طور مستقیم و غیرمستقیم بر راهبردها و شرایط علی اثرگذار هستند و همچنین راهبردهای اتخاذ شده بر بازاریابی محصولات و خدمات فرهنگی تأثیرگذار هستند.
ابعاد ، عوامل و فرایندهای موثر بر وقوع سیلاب در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
1 - 19
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایى شهرهاى ایران بیانگر این امر است که با توجه به قرارگیرى شهرها در مسیر حوضه هاى آبریز مختلف ضرورت پیش بینى هاى لازم براى سیلابها و مدیریت آن احساس مى شود و مى بایست شهرسازان ، برنامه ریزان شهرى و مدیریت شهری، زمین شناسان و جغرافیدانان به بررسى دقیق علل و عوامل ایجاد این بلایاى طبیعى در مناطق شهرى بپردازند. مقاله حاضر که از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی – تحلیلی و پیمایشی است به بررسی علل و عوامل موثر در وقوع سیلاب شهر ایلام با استفاده از نرم افزار ایکسپرت چویس پرداخته است. با توجه به شاخص های منتخب(مدیریتی،طبیعی ،کالبدی،اقتصادی و اجتماعی فرهنگی)؛در بین ابعاد اصلی، شاخصهای گروه مدیریتی با وزن 0.343 از نظر صاحبنظران بیشترین اهمیت را داشته است و پس از آن شاخصهای طبیعی و کالبدی در رتبه دوم و سوم درجه اهمیت وزنی قرار دارد. همچنین پرسش شوندگان برای شاخصهای اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی به ترتیب با اهمیت وزنی 0.162 و0.134 کمترین تاثیر گذاری را قائل شده اند.براساس تحلیل داده های به دست آمده در بین شاخصهای ابعاد مدیریتی ، بیشترین اهمیت برای تخصص گرایی با ضریب اهمیت 0.113 و پس از آن مدیریت واحد شهری با ضریب 0.111 دارای بیشترین اهمیت بوده است. نظام مدون مدیریت بحران نیز با ضریب اهمیت0.091 در رتبه سوم این دسته از شاخصها قرار دارد. در انتها نیز شاخص مستند سازی با ضریب اهمیت 0.06 کمترین اهمیت را از نظر کارشناسان داشته است.
تحولات کالبدی و عملکردی حیاط در مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: روستاهای دشت مرکزی گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اجبار نهادهای دولتی به منظور شکل جدید زندگی و بهبود شرایط روستائیان، تغییراتی در مسکن روستایی به وجود آورده است، به طوری که حیاط که جزء لاینفک خانه روستایی و بخشی از مساحت آن محسوب می شود دچار تغییرات اساسی در کالبد و کارکرد خود شده است. پژوهش حاضر، باتوجه به نقش حیاط در زندگی روستایی و با هدف دستیابی به عوامل تاثیرگذار بر تغییرات کالبدی و عملکردی آن، به مطالعه و بررسی سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار می پردازد. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات ازطریق مشاهده میدانی، برداشت ها، اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است. روستاها به صورت هدفمند و غیرتصادفی و حجم نمونه 5 درصد جامعه آماری و به روشی تصادفی برگزیده شده است. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی (Factor Analysis) برای دسته بندی عوامل کالبدی و کارکردی حیاط انجام شده است. سپس به روش تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) به توصیف و تحلیل اطلاعات پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان 4 عامل شناسایی شده در تغییرات کالبدی حیاط، 2 عامل مربوط به تنوع و انعطاف پذیری و دیگری فضای باز، دارای ارتباط معنادار میان بناهای سنتی و معاصر است و بیشترین اثربخشی را در خانه های سنتی و بازسازی شده دارند. به عبارتی سلسله مراتبی در ساخت حیاط در مسکن روستایی وجود دارد که در مسکن جدید روستایی، تنوع پذیری و فضای باز نیز کمتر می شود. در این پژوهش فضای باز بخشی از حیاط است که ملزومات زندگی روستایی را در برمی گیرد و صرفاً فضاهای ساخته نشده را شامل نمی شود. همچنین نتایج بررسی تغییرات کارکردی نیز نشان می دهد، از میان 3 مؤلفه شناسایی شده، تنها عامل مربوط به کارکرد زیستی دارای ارتباط معناداری است و کارکرد فضاهایی چون: سرویس بهداشتی، انبار تجهیزات، آشپزخانه، پیش ورودی و تراس ها در حیاط خانه های قدیمی و بازسازی نقش موثرتری نسبت به حیاط مساکن معاصر دارند.
رویکرد جغرافیایی بر آرمان و واقعیت فضاهای عمومی شهرها با تأکید بر نقش ایدئولوژی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله ایدئولوژی در طول دروان مدرنیته ذهن اکثر شهرشناسان را از گذشته تا اکنون به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر درآمدی جغرافیایی فلسفی بر نقش این مفهوم در فضاهای عمومی شهرهاست. بحث ایدئولوژی از جمله مواردی است که در تبیین امور فیزیکی، اجتماعی و روانی فضاهای عمومی به طور وسیعی در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، از این زاویه دید تدقیق در این باب در تحلیل های شهرشناسانه از ضروریات است. بر این مبنا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به پرسش های ذیل است: چه اقدامی می توان انجام داد تا شهرهای موفق در قرن بیست ویکم ایجاد کرد؟، نقش حضور چهره به چهره در ایجاد فضاهای عمومی شهرها را چگونه می توان از منظر فلسفی و علمی به صورت سنجیده تبیین کرد؟ ایدئولوژی چیست و چه تأثیراتی بر فضای فیزیکی، اجتماعی و روانی شهرها می گذارد؟ نسبت میان ایدئولوژی سوسیالیستی و نئولیبرالیستی با فضاهای عمومی شهر چگونه فضایی را پیش رو می گذارد؟ هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر پیگیری مفهوم ایدئولوژی و نسبت آن با فضاهای عمومی شهری از منظر جغرافیایی به منظور نیل به فضاهای شهری با مقیاس انسانی است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش تجزیه و تحلیل متون استفاده شده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده است ویژگی های شهر خوب، نقش حضور چهره به چهره در تعاملات انسانی، شکل گیری امر اجتماعی و توجه به مفهوم حقوق عمومی و منافع جمعی تبیین و استفاده ایدئولوژی های مختلف سوسیالیستی و نئولیبرالیستی به عنوان نمونه مطالعه ای مورد کندوکاو قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که قبض و بسط مفهوم فضای عمومی شهرها منطبق با ایدئولوژی های گوناگون، شکل فضایی، اجتماعی و روانی آن را دچار تغییرات فراوان می کند و برای ایجاد جامعه مدنی فعال، سرزنده و دموکراتیک که در آن مفهوم شهر شکل راستین خود را پیدا کند، ایجاد امکان و فرصتی برای تعامل و تبادل اجتماعی به شکل هدفمند، از الزامات آفرینش این امر و نیز عامل موفقیت شهرها در گذشته تا اکنون بوده و در آینده نیز خواهد بود.
برنامه ریزی شهر اسلامی در میانه ی دو گفتمان الهیاتی حجاب و عفاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
51-43
حوزههای تخصصی:
مواد و روش : با فروریختن معرفت شناختی و حرفه ای برنامه ریزی عقلانی-تکنوکراتیک، نظریه برنامه ریزی شهری ظرفیت نظری تازه ای برای در نظر گرفتن و تحلیل تحولات جامعه شناختی شهر و تأثیرات گفتمان های مختلف در شکل دادن به فضاهای شهری پیدا کرده است. بر پایه این درک پسامدرن از برنامه ریزی شهری ذیل یکی از میدان های استراتژیک جامعه شناسی ایرانی یعنی میدان «جنسیت و الهیات»، فضای شهری آماج دو دسته نیروهای اجتماعیِ زنانه و الهیات حکمرانی جنسیتی متناسب با آن قرار گرفته است. هدف: این مقاله پس از مرور تحول مذکور در حوزه نظریه برنامه ریزی، خواهد کوشید که نظریه جامعه شناختی «زنانه شدن شهر» نعمت الله فاضلی را در زمینه گفتمان های الهیاتی حکمرانی فضای جنسیتی شهری پس از پیروزی انقلاب قرار دهد. یافته ها: ازنظر الهیاتِ برنامه ریزی شهری به نظر می رسد که باید میان دو گفتمان «حجاب» ( veiling ) و «عفاف» ( piety ) درون رخداد انقلاب اسلامی 57 تمایز قائل شد: گفتمان سنتی حجاب که به خانه نشین کردن زنان و تک جنسیتی کردن فضاهای عمومی نظر دارد و گفتمان انقلابی عفاف که از حضور زنان در عرصه عمومی و سلامت اخلاقی و عاری از تعرضات و ابژه سازی جنسی در روابط مدنی و پایاپای میان زن و مرد دفاع می کند. نتیجه گیری: این دو گفتمان نتایج به کلی متفاوتی در برنامه ریزی فضاهای شهری پس از انقلاب بر جای نهاده که یکی از نمونه های مهم آن تفاوت میان حضور برابر زنان و مردان در «رواق امام خمینی» حرم مطهر رضوی در مقایسه با طرح کلی مستوری و حاشیه نشینی زنان در بخش سنتی حرم و معماری سنتی و معمول مساجد است که به خوبی بر رقابت میان دو گفتمان الهیاتی حجاب و عفاف در برنامه ریزی فضاهای شهری و مواجهه مثبت یا منفی با زنانه شدن محیط های شهری دلالت دارد.
دلایل عدم موفقیت برنامه TDR در طرح های توسعه شهری ایران
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه فضایی بی رویه و بی برنامه شهرها در بیشتر مناطق جهان از بین رفتن زمین های کشاورزی و طبیعی را بدنبال داشته است. انتقال حق توسعه (TDR) یکی از رویکردها و سیاست های کاربری اراضی است که برای جلوگیری از تخریب زمینهای کشاورزی، زمینهای با ارزش طبیعی مثل جنگل و کاربریهای با ارزش تاریخی در کشورهای اروپای غربی و آمریکا بوجود آمد و در طی دهه های اخیر در کشورهای مختلف دنیا مطرح گردید. این رویکرد به دنبال این است که در نقاطی که بایستی حفاظت شوند، توسعه را کاهش یا حذف کند و در عوض میل به افزایش توسعه برای مناطقی که خواستار رشد هستند، را تقویت کند. مفهوم (TDR) در ایران از دهه 80 شمسی مطرح گردید و تحقیقات متعددی در این زمینه به انجام رسید و همچنین در برخی از طرح های توسعه شهری مطرح گردید ولی تاکنون به مرحله اجرایی نرسیده است. در این تحقیق هدف بررسی موانع اجرایی و دلایل عدم موفقیت این رویکرد در طرح های توسعه شهری در ایران می باشد. روش های مورد استفاده در این تحقیق نیز روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی(AHP) می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق بیانگر این می باشد که مهمترین و اثرگذارترین معیار طبق نظر متخصصان و کارشناسان معیار اقتصادی است و از نظر آن ها این معیار نسبت به سایر معیارها اثر بیشتری بر میزان تحقق پذیری برنامه های انتقال حق توسعه دارد.
تعادل در صورت متکثر نور واحد (نمونه موردی پنجره های ارسی شبستان مسجد نصیرالملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
45-21
حوزههای تخصصی:
اهداف: پنجره های رنگی جزیی از معماری بناهای سنتی ایران در دوره اسلامی هستند، که به عنوان دروازه های عبور نور واحد به فضا و تکثیر کننده آن به رنگ های گوناگون ایفای نقش می کنند. اهدف کلان پژوهش، ایجاد حساسیت درزمینه طراحی اصولی شیشه های رنگی، بیان اصولمندی استفاده از رنگ ها در پنجره های رنگی بناهای سنتی و اسلامی ،کشف رابطه تعدیل نور توسط شیشه های رنگی و کیفیت فضای معماری در سیستم روشنایی پایدار می باشد. در مقیاس خردتر هدف از بررسی، دستیابی به یکی از شاخصه های موثر در ایجاد تعادل در یک بنای ماندگار (مسجد نصیرالملک) است. روش ها: نوع پژوهش کیفی-کمی است و استخراج مطالب از طریق گردآوری اطلاعات از منابع اسنادی و برداشت میدانی از الگو و مساحت شیشه های رنگی، مسجد نصیرالملک انجام شده است.در نهایت از طریق قیاس تطبیقی تناسب سطوح رنگی شیشه ها با مبانی نظری نتایج حاصل استخراج گردیده اند. یافته ها : در شبستان نمونه، پنج گونه رنگ بندی کلی و 15گونه رنگ بندی جزیی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. رنگ های آبی، فیروزه ای، سبز (رنگ های سرد) و رنگ های قرمز و زرد (رنگ های گرم) با حفظ تعادل و به صورت یک درمیان در پنجره های ارسی به کار رفته اند. نتیجه گیری : استخراج نسبت رنگ های سرد به گرم نزدیک به یک در تطبیق با مبانی فلسفه اسلامی مشخص نمود که، الگوی توزیع رنگ ها در فضا، بعد از عبور نور سفید از شیشه های رنگی، تصادفی نبوده است و در این زمینه هم «وحدت» و «پایداری» نمود یافته است.
تلفیق معماری و هنر با الهام از طبیعت، مطالعه موردی: معماری دوران اسلامی استان کردستان
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶)
95 - 113
حوزههای تخصصی:
با وجود تلاش های فراوانی که در دهه های اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، به ندرت راه حل هایی روشن برای به کارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاین رو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی به منظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین کوشش مى شود، بنیادها و اصولی را که به صورتى عام و چشمگیر در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابل رؤیت و دریافت است، در قالب موضوع هاى مختلف تبیین نمود تا دریچه اى به ادراک بهتر این معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آن ها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت به صورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونه های مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری می کند. لذا برداشت های فرم گرایانه و ظاهری از طبیعت به تنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه به شدت می تواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرم ها و کارکردهای خاص خود را به وجود می آورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
شفاهی و مکتوب در آموزش معماری دوران اسلامی، فرضیه ای در باب انتقال علم در حوزه معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
53 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش های معطوف به بررسی نسبت علم و معماری در دوران اسلامی طی یک دهه اخیر، در پژوهش های داخلی، پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. با این وصف پیشرفتِ پژوهش ها در این حوزه، هم زمان پرسش های تازه ای نیز به دنبال داشته است؛ از جمله پرسش درباره نحوه انتقال علم به حوزه معماری که خود محتاج پرسش در باب ماهیت آموزش معماری در گذشته است؛ موضوعی که کمتر به آن توجه شده و این کم توجهی خود معلول دو پیش فرض است: پیش فرض اول مبتنی بر بی سوادی معماران گذشته و پیش فرض دوم ناشی از صرفاً شفاهی بودن شیوه آموزش معماری در گذشته است. نتیجه این پیش فرض ها که عمدتاً برآمده از مقایسه معماری ایران دوران اسلامی با معماری اروپای قرون وسطاست، آن بوده که آموزش معماری در ایران دوران اسلامی آموزشی شفاهی بوده که به روش سینه به سینه در کارگاه های ساختمانی انجام می یافته و از آموزش مکتوب یا مدرسه ای در آن خبری نبوده است. در مقاله حاضر با نگاهی مجدد بر دو پیش فرض مذکور، فرضیه ای جدید در خصوص آموزش معماری در این دوران مطرح می شود. برای این منظور طی دو مقدمه، ابتدا به مقوله آموزش مکتب خانه ای، به عنوان نوعی آموزش پیش از حرفه، در جهان اسلام پرداخته و سعی خواهد شد تصویری روشن تر از میزان سواد یا بی سوادی محترفان دوران اسلامی ارائه شود. سپس با استفاده از نظریه ای در حوزه آموزش دوران اسلامی به دو عامل «شفاهی و مکتوب» در الگوی آموزش دوران اسلامی پرداخته و سعی می شود جایگاه هریک از این دو عامل در این الگوی آموزش، از جمله در آموزش صناعات تبیین گردد. در نهایت با استفاده از این دو مقدمه و برخی شواهد تاریخی، فرضیه ای تازه در باب چگونگی انتقال علم در حوزه معماری عرضه می شود. بر اساس این فرضیه می توان الگویی در آموزش معماری عرضه کرد که برخلاف الگوی موجود، جایگاهی برای آموزش مدرسه ای و انتقال علوم عملی در آن لحاظ شده است. مطابق این الگو بنّایان دوره اسلامی، به واسطه آموزش مکتب خانه ای، عموماً از سواد حداقلی برخوردار بودند که ایشان را در خواندن و نوشتن و فهم اصول اولیه تعلیمات هندسی و ریاضی توانا می ساخت. لذا آموزش ایشان دارای دو رکن اصلی و مکمل یکدیگر بود. یک رکن همان آموزه های فنی و مهارتی است که قاعدتاً در محیط های کارگاهی و در حین عمل آموخته می شد و عمدتاً شفاهی بود؛ رکن دیگر، آموزه های نظری و مواد علمی است که ناگزیر بایست در محیطی مدرسه ای و به شیوه های مرسوم سایر آموزه های مدرسه ای، یعنی سماع و قرائت و املا آموخته می شد و آمیزه ای از «شفاهی و مکتوب» بود.
ارزیابی تطبیقی الگوهای بومی - محلی مساکن روستایی در مقابله با طوفان های شن و ماسه؛ مطالعه موردی: روستای تمبکاء و کول شهرستان هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان هوا در منطقه سیستان، تابع جهت، سرعت و تداوم حرکت بادهایی موسوم به «بادهای ۱۲۰ روزه سیستان» است. این بادها با جهت غالب شمال غربی به جنوب شرقی در سکونتگاه های منطقه سیستان همه ساله از اوایل خردادماه تا اواخر شهریورماه در حال وزیدن است. در سال های اخیر باتوجه به تغییر اقلیم و خشک شدن دریاچه هامون در بالادست این سکونتگاه ها، میزان گردوخاک و حرکت شن های روان در مناطق مسکونی افزایش چشمگیری داشته است. دانش بومی نشان می دهد چنانچه رفتار و مکانیسم پدیده های طبیعی و به ویژه طوفان های شن و ماسه در سطح منطقه سیستان متناسب با طرح های فیزیکی - کالبدی شناسایی و اجرا گردد، فواید متعددی در ابعاد فیزیکی - کالبدی، اقتصادی و اجتماعی عاید ساکنان منطقه خواهد شد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، توصیفی - آماری است. جامعه آماری پژوهش را روستاهای تمبکاء و دهکول از توابع شهرستان هامون تشکیل می دهند که براساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن، جمعیت آن ها درمجموع برابر با ۷۰۳ نفر معادل با 244 خانوار بوده است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 242 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جهت تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون نشان داد که خشکی زیاد هوا (رطوبت کم) با میانگین 265/4 مهم ترین دلیل به وجود آمدن ماسه های روان در روستاهای موردمطالعه است. بیشترین اثر ماسه های روان در بافت های کالبدی سکونتگاه های روستایی بر ایجاد گردوغبار شدید در جهت بادهای غالب با میانگین 221/4 است. ساختن خانه های روستا در خارج از مسیر حرکت ماسه های روان با میانگین 228/4 مهم ترین راهکار مقابله با ماسه های روان در بافت کالبدی روستاهای موردمطالعه است. کشت درختان به خصوص درخت گز در ضلع شمالی اراضی با میانگین 275/4 مهم ترین راهکار اقتصادی مقابله با ماسه های روان در بافت کالبدی است. تخلیه ماسه های روان از کانال های اصلی با میانگین 787/3 مهم ترین راهکار زیرساختی مقابله با ماسه های روان در بافت کالبدی در روستاهای موردمطالعه است.
بررسی تحلیلی-تطبیقی جایگاه معماری انتخاب در ارتقای ساخت و ساز پایدار و سیستم های رتبه بندی ساختمان سبز
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت و ساز نقش مهمی در ارتقای پایداری در مقیاس محلی و جهانی دارد. مصرف انرژی و مشکلات زیستمحیطی تنها بخشی از مسایل پایداری را به خود اختصاص می دهد. بیش از سه دهه است که کشورهای مختلف در جای جای کره زمین بر آن شدند تا برای حل مشکل ناپایداری که حوزه های مختلف اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی کره زمین را در برگرفته، راه چاره ای بیندیشند. یکی از راه حل ها طراحی سیستم های رتبه بندی ساختمان سبز بوده که کمک شایان توجهی به حل مشکلات نموده است. هدف این مقاله بررسی رابطه ی دوسویه بین طراحی معماری انتخاب و سیستم های رتبه بندی از یک طرف و تاثیر نوع معماری انتخاب بر نگرش افراد و سازمان ها از طرف دیگر است. در جهت پیشبرد این پژوهش ابتدا مطالعاتی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی در دو حوزه سیستم های رتبه بندی و معماری انتخاب انجام گردیده و در ادامه با بهره گیری از روش تحلیلی تطبیقی به ارزیابی ارتباط این دو پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که برای تحقق پایداری زنجیره ای طولانی از انتخاب ها و تصمیم ها بایستی برقرار گردد و جز با همیاری آحاد مردم و سازمان های مختلف این امر میسر نمی شود. اهداف تعریفی سازمان ملل در راستای توسعه پایدار همچون ریشه های یک درخت تنومند هستند که ثمره ی آن در صنعت ساختمان حوزه های متعددی اعم از انرژی، آب، اقلیم و غیره را در بر می گیرد که یک حرکت رفت و برگشتی عمودی باید در آن اعمال گردد تا نسل آینده قربانی خویشتن گرایی نسل کنونی نشود.