مطالب مرتبط با کلیدواژه

بازتولید قدرت


۱.

تحلیل مدل الماس فرهنگی در معماری بناهای حکومتی دورۀ پهلوی اول با رویکردی انتقادی به جامعه شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الماس فرهنگی جامعه شناسی انتقادی هنر دوره پهلوی اول بازتولید قدرت معماری ناسیونالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۶
بیان مسئله : معماری به مثابه اجتماعی ترین هنرها پدیده ای است که معانیِ اجتماعی، فرهنگی، آیینی و سیاسی گوناگون را از طریق محتوا و فرم بصری اش بازنمایی می کند و همزمان بر سازمان دهی ادراکات و رفتار انسان نیز اثرمی گذارد. عرصه معماری همواره جولانگاه حضور قدرت و نظام های سلطه به نیت بازنمایی اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومتشان بوده است. این پژوهش به تحلیل انتقادی مدل جامعه شناختی«الماس فرهنگی» در تولید و ساخت معماری ابنیه حکومتی در دوره پهلوی اول می پردازد. هدف پژوهش : هدف  پژوهش در حالت کلی، واکاوی نقش کلیدی معماری در بازنماییِ مفاهیم ایدئولوژیک و بازتولیدِ قدرتِ طبقات مسلط و به صورت موردی چگونگی نظارت و تحت کنترل درآوردن فرایند تولید، توزیع و مصرف هنر (معماری) و اثرگذاری بر جامعه و فرد توسط حاکمیت دوره پهلوی اول و پاسخ به این سؤالات است که اولاً رابطه میان ساخت قدرت و تولید معماری در دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ و ثانیاً برپایه رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر، پیوند میان عناصر تشکیل دهنده مدل الماس فرهنگی در ساخت ابنیه حکومتی دوره پهلوی اول به چه صورت است؟ روش پژوهش : پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به صورت مطالعات اسنادی و نیز مطالعات میدانی اعم از مشاهدات متنی شده و مشاهدات ناب جمع آوری شده اند که به روش انتقادی و در قالبی تفسیری -تبیینی تحلیل شده اند و تلاش دارد تا ارتباط و جایگاه آن ها را در مدل الماس فرهنگی و پیوندشان با مدیریت قدرت و سلطه در رژیم پهلوی اول بررسی کند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگرِ این نکته است که رژیم پهلوی اول با کنترل و نظارت بر تولید و توزیع معماری و حمایت از هنری که ایدئولوژی های حاکمیت را بازنمایی کند، از رهگذر گفتمان ملی گرایی و ناسیونالیسم باستان گرا تلاش داشت تا با یکپارچه سازی جامعه، به کنترل خوانش مخاطبان از آثار معماری بپردازد و به میانجی گری معماری، مشروعیت خود را در جامعه نهادینه و قدرت خود را به صورت امری هژمونیک تحکیم، تقویت و بازتولید کند.
۲.

تبیین ساز وکارهای بازتولید سلطه پادشاهی سعودی در پرتو بهار عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۸۱
هدف این مقاله پاسخ به سه پرسش اساسی در مورد رژیم حاکم بر عربستان سعودی است. نخست این که رژیم حاکم بر عربستان چگونه سلطه خود را بازتولید می کند؟ دوم این که چرا موج تحولات اخیر خاورمیانه (موسوم به بهار عربی) که منجر به دگرگونی و تغییرات عمده ای در کشورهایی چون مصر، تونس، لیبی، عمان و سایر شورهای عربی منطقه شد به عربستان سرایت نکرد و این کشور در مقایسه با سایر کشورها و دولت های منطقه از این سونامی سیاسی جان سالم بدر برد؟ سوم این که چگونه در بطن حاکمیت غیر دموکراتیک ترین رژیم در میان کشورهای خاورمیانه، یکی از انعطاف پذیرترین رژیم ها حیات دارد؟ مقاله حاضر می کوشد با روش پژوهش کیفی(از نوع تبیین علّی) و با بهره گیری از نظریه لویی آلتوسر در خصوص «ایدئولوژی و سازو برگ های ایدئولوژیک دولت»، وضعیت گذشته و کنونی رژیم حاکم بر عربستان را در راستای پاسخ به پرسش های یاد شده مورد بررسی قرار داده و نشان دهد که دستگاه سرکوب گر و همچنین دستگاه ایدئولوژیک دولت چگونه در کنار هم عمل می کنند تا نظم و ثبات رژیم حاکم را حفظ و تداوم بخشند. یافته های پژوهش نشان می دهد، دستگاه سرکوب گر آل سعود از طریق ائتلاف سازی با علمای وهابی به عنوان عامل مشروعیت بخش به ساز و برگ ایدئولوژیک دولت، اتکا به درآمدهای نفتی و اتحاد با ایالات متحده امریکا، چهار عامل کلیدی هستند که موجب بازتولید سلطه رژیم حاکم، بر جامعه این کشور و گذر موفقیت آمیز این رژیم از امواج تحولات بهار عربی بوده است
۳.

شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر حضور عادلانه زنان در فضای عمومی شهری (مطالعه موردی: بوستان شوش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازتولید قدرت بوستان شوش تولید فضا روابط فضایی فضای جنسیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۷
فضاهای شهری از آن حال که عرصه حضور گروه های اجتماعی مختلف هستند، در آن ها همواره یک جریان دائمی طرد و شمول به چشم می خورد. جریان دوگانه که نوعی رقابت فضایی است، در نهایت به طرد یا پذیرش، حضور یا عدم حضور یکی از طرفین منتج می شود. امروزه، در جامعه ما، به رغم تحقیقات متعدد تحت عناوین گوناگون در ارتباط با جنسیت، فضاهای شهری، که بستر حضور و کنش دو جنس زن و مرد است، آن چنان که باید متناسب فراهم نشده است. از این رو، در این نوشتار به تحلیل چگونگی تأثیرگذاری جنسیت بر میزان طرد و شمول زنان از فضای بوستان شوش و به دنبال آن چگونگی بازتولید این رمزها و مرزهای استعاری حضور در فضا و تجلی آن در رفتار افراد در این فضا پرداخته شده است. نوشتار پیش رو با بهره گیری از روش شناسی کیفی و شیوه هایی مانند مشاهده مشارکتی و مصاحبه با 21 نفر از افرادی که با بوستان شوش در ارتباط اند، در پی پاسخ به این سؤال است که: جنس های متفاوت در بوستان شوش موجب چه نوع تفاوت های فضایی می شوند؟ نتایج یافته ها نشان می دهد در بوستان شوش مؤلفه جنسیت مهم ترین مؤلفه ای است که حضور گروه های مختلف را در فضا رقم می زند. بدین شکل که برخی از افراد به واسطه جنسیت از فضای بوستان طرد و متقابلاً برخی دیگر در فضا جذب می شوند. تقویت و فراهم آوری زمینه های مشارکت فعال زنان در مقیاس محلی از سیاست های مهم پیشنهادی است که پیش از هر چیز ریشه های تاریخی و اجتماعی وضعیت حضور گروه زنان در فضای شهری را در نظر داشته و بر این اساس راهکارهای اجرایی را نه صرفاً در تغییرات کالبدی و فضایی، که در زمینه اجتماعی و فرهنگی و تاریخی آن جست وجو می کند.
۴.

مسأله حضور در فضا: آگاهی و عاملیت فضایی با تاکید بر فضای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا عاملیت بازتولید قدرت آگاهی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۴۲
مفهوم فضا به واسطه ی حضور افراد و از خلال روابط اجتماعی آن ها شکل می گیرد. حضور افراد در فضا می تواند  باعث به جریان افتادن حیات شهری گردد. در نوشتارِ حاضر با در نظر گرفتنِ فضا به عنوان یک مسئله، تلاش شده مفاهیمی چون آگاهی، طرد و شمول، مقاومت و قدرت که به دنبالِ حضور افراد در فضا و به واسطه ی فضا شکل می گیرند، مورد تحلیل قرارگرفته و درنهایت هر کدام در نسبتِ با فضا صورت بندی گردند. وجه اشتراکِ مفاهیمِ مذکور، مفهومِ فضا بوده و هر کدام در رابطه با مفهومِ فضاست که فهمیده می شوند. به بیانی دیگر نوشتارِ پیش رو، به دنبال این است نشان دهد چگونه فضا می تواند باعثِ تحققِ بالقوگی های فردی و عینیتِ یافتنِ هریک از مفاهیمِ مذکور گردد؟ فضا به چه شیوه هایی می تواند زمینه ی کنشگری و عاملیت فردی و گروهی، مقاومت و شکل گیری قدرت، طرد و شمول و شکل گیری آگاهی فضایی را فراهم آورد یا متقابلاً محدود کند؟ در راستای پاسخ به سؤالات مطرح شده، نوشتار حاضر در قسمت روش شناسی با تأکید بر این که روش، نظریه و واقعیتِ فضایی درهم تنیده اند، ابتدا در مقامِ مقدمه و طرح مسئله در مورد فضای عمومی و فضا بحث می کند و پرسشِ ذهنی و دغدغه ی نوشتار را مطرح می کند. سپس در ادامه، زیرِ عنوانِ نگاهِ نظری به مسئله ی حضور افراد در فضا، مقوله های تولید و بازتولید فضای شهری و چگونگی ارتباط متقابل آن با مناسبات قدرت در فضای شهری؛ زمان، تجربه، خودآگاهی فضایی و حضور و مقاومتِ سوژه در فضا به تفصیل بیان و بحث می شوند. در همین راستا و متناسب با نگاهِ نظریِ متن، در ادامه ی نوشتارِ پیش رو سعی دارد با حفظِ استقلالِ فکری و اتکا به منطقِ حضوریِ گروه های مختلف، مفهومِ عاملیت را در چارچوبِ فکریِ نام برده صورت بندی کند و در این دستگاهِ نظری به فضا بنگرد و مفهومِ حضور را مورد تحلیل قرار دهد.
۵.

شناسایی و تحلیل شاخص های مؤثر بر ترجیحات حضوری شهروندان در فضاهای عمومی شهری (مطالعه ی موردی: پارک دانشجو تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترجیحاتِ حضوری استراتژی های فضایی تولید فضا بازتولید قدرت پارک دانشجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۳۳
فضاهای شهری به عنوان عرصه ی امکان و عاملیت و بستر کارکردهای اجتماعی در شهر محسوب می گردند. در این معنا فضا همواره واجد بالقوگی هایی است که می تواند به واسطه ی حضور افراد در آن فعلیت بیاید. فضاهای عمومی ازجمله پارک ها می توانند در مقامِ قلمروهای فراغت، افراد را از الزام هایی که در جریان روزمرگی وجود دارد، رها کرده یا حداقل برای مدت زمان کوتاه از جریانِ زمانی غالب در زندگی بیرون بکشد. البته که پیش نیازِ خروج از الزام های نام برده، نیازمند تغییر در آن منطقی است که زندگی روزمره ی ما را پیش می برد. در این معنا فضای پارک دانشجو به عنوان زمینه ای برای افراد تلقی می گردد که علاوه بر تفاوتِ فضایی آن، ازنظر ضرب آهنگ و جریانِ زمانی نیز از سایر فضاها متفاوت است. در پژوهش پیش رو در جای جای متن که سخن از فضا به میان می آید، مقصود «فضا به مثابه برساخته ای اجتماعی» است؛ بدین معنا که فضا صرفاً در معنای کالبدی آن مقصودِ پژوهش نیست؛ چراکه اگر فضا را چنین یک جانبه بفهمیم، نمی توانیم حضور را به عنوان عاملی برسازنده و برهم زننده در ارتباط با فضای موردمطالعه مفهوم پردازی و صورت بندی کنیم. پژوهشِ حاضر با بهره گیری از روش شناسی کیفی تلاش می کند شاخص های مؤثر بر ترجیحاتِ حضوری افراد را در فضای پارک دانشجو به واسطه ی مراجعه به میدان و مصاحبه با گروه های حاضر در فضا شناسایی و تحلیل کند. جریانِ مصاحبه های میدانی در حد 39 نفر به اشباع و کفایت نظری رسید. درنهایت، پس از شناسایی 21 شاخص ازجمله ضرب آهنگ فضایی، خاصیت نگه دارندگی، آگاهی فضایی و حضور کنش مند و خاصیت ناپدیداری فضا به تحلیل آن ها و چگونگی تأثیرگذاری شان بر حضور افراد در پارک پرداخته شده است.