مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
تناسبات طلایی
حوزههای تخصصی:
هدف: قباله های ازدواج، پیمان نامه هایی هستند که نشاندهنده هویت خانواده و در سطحی وسیعتر نشاندهنده هویت ملی و تاریخی جامعهاند. قبالههای ازدواج موجود در آستان قدس رضوی، بهعنوان مواد فرهنگی، آثار باارزشی هستند که مطالعه آنها گوشه ای از فرهنگ و هنر این مرز و بوم را نمایانده و به شناخت فرهنگ یا تاریخ ما کمک شایان توجهی میکند. هدف تحقیق حاضر، شناسایی اصولی است که ترجیحات زیبایی شناسانه تاریخی ایران، از لحاظ تناسبات، از آن پیروی کرده اند. سازماندهی عناصر بصریِ آثار هنری در غرب، بهطور سنتی، با توجه به نسبت هایی صورت می گیرد که در این فرهنگ باعنوان تناسبات زیبا تعریف شده است. نوشتار حاضر، بهدنبال پاسخ به این پرسش است که «آیا در قباله های ازدواج گنجینه آستان قدس، مانند آنچه در هنر کلاسیک غرب رایج است، از تناسبات طلایی و دیگر تناسبات مطرح بهره برده شده یا این اسناد دارای اصول و قواعد خاص خود در تناسبات هستند؟»
روش/ رویکرد پژوهش: نوشتار حاضر بخشی از یک پژوهش با روش ترکیبی [i] است که در آن تناسبات ساختاری نمونه قباله های موجود در آستان قدس رضوی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای جلوگیری از اطاله سخن و برای کسب نتیجه ای مشخص تر، بهمنظور شناسایی نظام تناسباتی قباله ها، از میان نمونه های مورد مطالعه، بهطور هدفمند، فقط یک برگ از قبالههای طوماری بهعنوان مورد پژوهش، انتخاب شده و مورد تجزیه و تحلیل ساختاری قرار گرفته است.
یافتهها و نتایج پژوهش: تناسبات رایج در هنر غرب (شامل تناسبات طلایی در مستطیل، مربع و مانند آن، مستطیل ریشه دو، سری اعداد فیبوناچی، و تناسبات لوکوربوزیه)؛ طی پژوهشی با تناسبات بهکار رفته در تقسیمات زیربنایی قباله ها ی ازدواج موجود در گنجینه آستان قدس رضوی مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفت. از آنجاکه در نوشتار پیشِ رو امکان ارائه تحلیل همه نمونههای قباله های مورد مطالعه وجود نداشت، تنها به تجزیه و تحلیل یکی از آنها کفایت شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در این نمونه، همانند دیگر نمونه قباله های موجود در آستان قدس رضوی، تناسبات طلایی و رادیکالی و دیگر تناسبات متداول در غرب مورد استفاده قرار گرفته اند.
مطالعه تناسبات، ساختار و نقشمایه های محراب مسجد جامع هفتشویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۷ شماره ۴۵
4 - 17
حوزههای تخصصی:
تزیینات گچ بری محراب هفتشویه با توجه به طرح و فرم، در ردیف محراب های شاخص دوره ایلخانی قرار دارد. اکثر بررسی های صورت گرفته به توصیف کلی این محراب، تاریخ اجرا و یا محدوده تاریخی آن پرداخته و کمتر به نقشمایه های تزیینی، نسبت های طلایی و ساختار و روابط هندسی در به کارگیری آنها، توجه کرده اند. سؤال هایی که برای دستیابی به هدف می توان مطرح کرد عبارتند از: «انواع نقشمایه های به کارگرفته شده در این محراب کدامند؟ این محراب و نقشمایه های آن، بر اساس چه ساختار و تناسباتی طراحی و اجرا شده است؟». در این نوشتار تلاش بر آن بوده تا با روش توصیفی تحلیلی، محراب مسجد جامع هفتشویه از لحاظ نقشمایه های گیاهی و هندسی، نسبت های طلایی و ساختار و روابط هندسی توصیف و تحلیل شود. یافته های به دست آمده از این پژوهش، بیانگر آن است که طرح ها و نقشمایه های گچ بری شده، با ضخامت، برجستگی و پیچیدگی اجراء شده اند. در این محراب از انواع اسلیمی ها مانند دهان اژدری، خرطومی، اسلیمی های قاب بند و گردش های اسلیمی بسیار استفاده شده است. فرم کلی محراب و هم اکثر نقشمایه ها دارای ساختار و روابط هندسی ویژه و بر پایه نسبت های طلایی می باشد. ارتفاع بلند، جزو شاخصه های این محراب است. نقشمایه های این محراب از جهت ارزش های بصری و زیباشناختی، شیوه طراحی و اسلوب منحصربه فرد بوده است.
تحلیل هندسی پلان مسجد جامع اصفهان با تاکید بر سیر تحول کالبدی آن در دوره های مختلف
مساجد و مکان هایی نظیر آن برای ارائه معانی الهی خلق می شوند به همین دلیل معماران از ابزاری مانند هندسه و تناسبات طلایی برای ارائه آن استفاده می نمایند تا مفاهیم را به کاربران آن مکان منتقل نمایند که اثری نظیر این مسجد یکی از نمونه های موفق آن می باشد. در این تحقیق مسجد جامع اصفهان نمونه موردی می باشد که به دلیل دارا بودن معماری دوره های مختلف در خود لقب موزه مساجد را گرفته است. از این رو در این تحقیق به تحلیل هندسی پلان این اثر و عناصر مختلفی که در دوره های مختلف و توسط معماران مختلف نیز بنا شده اند پرداخته شده است. روش انجام پژوهش به صورت تجزیه و تحلیل هندسی و تناسب یابی پلانی صورت پذیرفته است. همچنین به این مسئله که از چه نوع هندسه و تناسبات طلایی در این اثر هنری استفاده شده نیز پرداخته شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشانگر دارا بودن اشتراکات تناسبی و هندسی در بین تمامی سبک های معماری بکار رفته در دوره های مختلف در این بنا می باشد که این اثر را به عنوان یک اثر یکپارچه به عنوان مسجد جامع اصفهان ارائه می دهد.
بازشناسی تناسبات طلایی در نگاره های کمال الدین بهزاد(مطالعه موردی: نگاره ساخت مسجد جامع سمرقند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
16 - 31
حوزههای تخصصی:
در چگونگی آفرینش فضاهای معماری در نگارگری ایرانی عوامل متعددی تاثیر داشت هاند. در دوره تیموریان کمال الدین بهزاد با به خدمت گرفتن کلیه مبانی تصویری، فضاهای معماری بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. در نگارگری های بهزاد، اصول خاصی است، جایگاه ویژه ای » نسبت طلایی « بر صحن هپردازی فضا حاکم بود و عناصر معماری براساس این ضوابط که همان اصل داشت هاست. درنگاره ساخت مسجد جامع سمرقند، خطوط به قسمت خاصی از مراحل ساخت مسجد اشاره دارد و در داخل یک یا دو مورد از این شبکه ها هر یک از فضاهای مسجد چون ت کدهانه شبستان، ایوان و دیوار خارجی و برج قرار گرفت هاست. ترسیم نشان می دهد که بهزاد با آگاهی نسبت به این اصل، عناصر به تصویر کشیده را در جایگاه «نسبت طلایی» خطوط بر اساس اصل مناسب قرار داده و به نگاره خود نظم و تجانس بخشیده است. با توجه به کمبود منابع و پژوهش های انجام شده در راستای تناسبات و در نگارگری، نگارندگان ضرورت دید هاند از منظری متفاوت با جنبه زیبای یشناختی به مطالعه نگاره مورد مطالعه بپردازند. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی در شناخت جایگاه تناسبات در معماری و نگارگری دوره تیموریان داشت هاند. تحلیل قانون یک سوم در نگاره مورد مطالعه نشان داده که کمال الدین بهزاد با شبکه نهفته ای از خطوط و نقاط طلایی جایگاه عناصر را در ترکیب بندی به دقت تعیین کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا با بازشناسی این تناسبات به رابطه بین تناسبات در معماری و نگارگری دست یابد.
الگوهای هندسی و تناسبات طلایی، زبان مشترک معماری و هنر در روستای تاریخی ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ معماری ایران مملو از آثار باشکوهی است که هنرمندان و مهندسان توانمند این سرزمین با بهره مندی از هندسه و اصول آن را خلق نموده اند. به عبارت دیگر مهندسان ایرانی همواره از هندسه به عنوان زبانی واحد و مشترک در جهت پاسخگویی شایسته به نیازهای عملکردی، سازه ای و زیبایی در معماری و محصولات هنری بهره جسته اند. در این میان روستای تاریخی ابیانه با اینکه یکی از زیباترین روستاهای تاریخی ایران است که در قرون متمادی توانسته اصالت طرح ها و تناسبات هندسی موجود در آثار معماری و هنری خویش را حفظ نماید، لیکن پژوهش های درخور توجهی در رابطه با چگونگی شکل گیری ساختارهای هندسی یکسان در آن صورت نگرفته است. از آنجایی که بنا بر ادعای نگارندگان هندسه زبان مشترکِ تمامی طرح های هنری این روستای تاریخی است، مقاله حاضر بر آن است تا با شناسایی الگوهای هندسی موجود در تمامی طرح های هنری روستای تاریخی ابیانه به راز چگونگی شکل گیری طرح های هندسی یکسان در سطوح وسیعی از این هنرها پی ببرد. جهت نیل به هدف و پاسخگویی به سؤالات تحقیق از روش های تلفیقی همچون بهره مندی از نرم افزارهای تحلیلی و هندسی، Phi Matrix 1.618 Pro، Golden Ratio 2016 و ترسیم و تحلیل های دستی که قادرند تا الگوهای هندسی و تناسبات طلایی موجود در معماری، صنایع دستی و سایر هنرهای موجود در روستای تاریخی ابیانه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهند، بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تناسبات طلایی همچون، مستطیل طلایی، مارپیچ طلایی، پنج ضلعی طلایی، سلسله اعداد فیبوناچی، مثلث خیام-پاسکال در ساختار پلکانی و پیمون یک چارکی در تمامی نمونه های برداشت شده هنری و معماری این روستا تکرار شده و درواقع همان زبان مشترک معماری و سایر هنرهای روستای معماری ابیانه اند.
بررسی تناسبات طلایی و اصول هندسی برگرفته از طبیعت در اجزای کالبدی خانه های تاریخی (مطالعه موردی: خانه های قاجاری اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بهره گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی، اصلی جاری درتعامل با طبیعت بوده است. زیرا ارتباط صوری با طبیعت می تواند به بهینه سازی ساختارهای متناسب با هر منطقه منجر شود. در واقع ساختارهای طبیعت در طی سال ها با آزمون های مختلف و ترکیبی پایدار اصول بازتولیدشدنی را در فضاها ایجاد کرده اند. اصولی که امروزه در تناسبات فضایی هر منطقه نادیده گرفته می شود. بر این اساس تعداد بیست و چهار خانه تاریخی از دوره قاجار در اردبیل که بیشترین فراوانی را دارند مورد بررسی قرار می گیرند.
هدف پژوهش : بررسی اجزای کالبدی خانه های تاریخی اردبیل با اصول هندسی برگرفته از طبیعت هدف اصلی پژوهش است. بر این مبنا به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه ها با تناسبات ایرانی، نسبت های طلایی و تقریبی از آنها که برگرفته از طبیعت اند، پرداخته می شود.
روش پژوهش : بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری ابعاد و اندازه ها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاق ها و نماهای اصلی شناسایی می شود تا میزان سازش این تناسبات با نسبت های برگرفته از طبیعت مشخص شود. این پژوهش که از نوع کاربردی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و با روش استنتاجی و تحلیل داده ها رایج ترین نسبت های فضایی و استانداردهای حاکم منطبق بر طبیعت را مشخص می کند.
نتیجه گیری : نتایج براساس رایج ترین نسبت ها نشان می دهدکه معماری خانه ها از لحاظ صوری اغلب در تعامل با طبیعت اند. به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستم های تناسباتی ایرانی (غالباً در تالارها) و نسبت های طلایی (غالباً در اتاق ها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبت های نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جسته اند که نشان دهنده تأثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب داده های دریافتی از طبیعت اند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شده اند.
بررسی میزان و چگونگی کاربرد تناسبات در شمسه های کاشی کاری شده مساجد شیخ لطف الله و سید اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
115 - 134
حوزههای تخصصی:
کاربرد تناسبات در آرایه های معماری ایران متناسب با کاربرد آن در معماری، در ادوار مختلف رشد یا افول داشته است. مساجد دوره صفوی و قاجار، از متناسب ترین بناهای ایرانی محسوب می شوند که زیبایی تزئینات آن ها، به واسطه استفاده از تناسبات هندسی جلوه بیشتری می یابد. در این پژوهش کاشی های مساجد شیخ لطف الله و سید در اصفهان موردبررسی قرارگرفته و پرسش مطرح شده این است که پرکاربرد ترین تناسبات به کاررفته در نقوش شمسه های این دو مسجد چیست؟ چه شباهت ها و تفاوت ها یی در تناسبات آن ها وجود دارد؟ هدف این پژوهش، دستیابی به میزان و چگونگی استفاده از تناسبات طلایی و ایرانی در شمسه های این مساجد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش داده اندوزی، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج حاکی از آن است که تناسبات بکار رفته در شمسه های کاشی کاری این مساجد تفاوت آشکاری دارند. اگرچه در شمسه های هر دو مسجد از تناسبات طلایی و ایرانی استفاده شده اما در مسجد شیخ لطف الله، نسبت های بین 1 و 2، حدود 12درصد بیشتر از مسجد سید از استفاده شده است. همچنین استفاده از نسبت های ایرانی 2√ و 3√، در مسجد سید به نسبت مسجد شیخ لطف الله، حدود 26درصد کاهش یافته که می تواند ناشی از تغییرات ایجادشده در دوره قاجار و تأثیرات آن بر هنر و معماری آن دوران باشد ازجمله روند کم رنگ شدن اهمیت استفاده از هندسه و تزاید گونه های جدید تزیینی.
تحلیل هندسی و تناسبات طلایی و زرین ایرانی در قلعه میرغلام هاشمی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۶ و ۷۷
23 - 38
استفاده از تناسبات و هندسه در کالبد و اجزای مهم بنا از متداول ترین روش های معماران ایرانی برای طراحی درست و مهندسی شده به منظور رسیدن به زیبایی و کارایی مناسب است. قلعه میرغلام هاشمی مربوط به دوره قاجاریه می باشد که در روستای هاشم آباد از توابع شهرستان دره شهر در استان ایلام قرار دارد. ویژگی های منحصر به فرد معماری این بنا بیانگر آن است که معمار در ساخت بنا از اصول هندسی و نظام دقیق تناسبات ایرانی بهره گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که: کاربرد هندسه و تناسبات طلایی در ساخت و شکل گیری عناصر کالبد فضایی قلعه میرغلام هاشمی به چه صورت بوده است؟ روش پژوهش حاضر موردکاوی و تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات، از مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی بهره گرفته شده است. در این مقاله، نقشه های قلعه، همچون پلان ها، نماها و مقاطع با فرض قرار دادن نقاط کانونی چون حیاط مورد تحلیل هندسی قرار گرفت؛ سپس نتایج تحقیق با نرم افزار SPSS26 سنجش و ارزیابی شد. نتایج تحلیل هندسی نشان می دهد که از تناسب زرین بیشتر در مکان یابی فضاهای قلعه و از تناسبات طلایی بیشتر در تعیین ابعاد فضاهای قلعه استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل نرم افزار نیز حاکی از آن است که «طراحی معماری و ساخت قلعه» رتبه اول، «مکان یابی و جانمایی فضاهای معماری» رتبه دوم و «ابعاد و اندازه فضاهای معماری» رتبه سوم را از لحاظ کاربرد و تأثیرپذیری تناسبات طلایی و زرین از نظر متخصصان و کارشناسان کسب نموده اند.
بررسی هندسه و تناسبات طلائی در معماری ایران (نمونه مطالعاتی: خانه های سنتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۹۱-۴۷۷
حوزههای تخصصی:
بنیاد طبیعت و چیزهایی که در آن هستند بر پایه تناسبات ویژه پی ریزی شده است و بشر از گذشته های دور در پی کشف این تناسبات بوده است، تا هم به کنجکاوی خود پاسخ دهد و هم از این تناسبات در آفریده های خویش بهره گیری کند. از طرفی هندسه ابزاری مناسب جهت نظم بخشیدن به معماری و برقراری روابط آگاهانه میان اجزای بنا با یکدیگر است تا در عین مرکب بودن، یکپارچگی فضا را به عنوان یک ترکیب خلاق و هدفمند میسر سازد. اشراف معمار به علم هندسه و استفاده خلاقانه از آن تبدیل مفهوم به فضا و فرم را در فرآیند طراحی تسهیل می کند و فرسایش مفهوم را در این روند به حداقل می رساند. حاصل چنین فرآیندی، نوعی معماری است که به دور از برداشت های سلیقه ای، به لحاظ نظم و تناسبات قابل درک است. طراحی معماری در قالب هندسه نمود می یابد. تحلیل روابط هندسی در بناهای ارزشمند روش تفکر و تصمیمات معمار را در برخورد با مسئله و یافتن راه حل مناسب برای پاسخ گویی به آن می نمایاند و قابلیت تفکر هندسی را در نظم بخشیدن به فرآیند طراحی معماری آشکار می سازد. هندسه و تناسبات، جزء گسست ناپذیر معماری محسوب می شوند. یکی از جالب ترین ویژگی های هندسی بسیاری از بناهای تاریخی، وجود تناسبات طلایی در آن ها است. با این حال، بسیاری از بناهای تاریخی موجود در کشورمان تاکنون به لحاظ هندسی مورد بررسی دقیق قرار نگرفته اند. معماری ایرانی همیشه بر زیبایی تاکید داشته است و ایرانیان سعی کرده اند در ابعاد ساختمان تناسباتی را به کار گیرند که انعکاس کیهانی را بر روی زمین متجلی کنند. از طریق تحلیل هندسی بناهای سنتی ایران می توان نشان داد که از تناسبات مختلف نظیر نسبت زرین به صورت گسترده ای در معماری ایران مانند طراحی پلان ها، مقاطع، الگوهای معماری و هندسی، و ویژگی های سازه ای و مکانیکی استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که از طریق مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به دست آمده، نشان می دهد هندسه و تناسبات که در بسیاری از اشکال حیات در طبیعت یافت می شوند به طرز استادانه ای توسط معماران سنتی ایرانی به کار گرفته شده است تا یک شیوه معماری سنتی ساخته شود که حاکی از روش های طراحی درست و مهندسی صحیح باشد. علاوه براین، کاربرد تناسب ها به دلیل ایجاد زیبایی بصری در هنرهای تجسمی و معماری از اهمیت ویژه برخوردار است و تقریبا همه آثار هنری بر اساس نوعی تناسب به وجود آمده اند.