مجتبی انصاری

مجتبی انصاری

مدرک تحصیلی: دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۷ مورد.
۱.

شاخص های موثر در بازتعریف معماری ایرانی به عنوان معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبیعت محیط زیست معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت معماری پایدار نظریه معماری سرآمد معماری آینده آینده معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۵
اهداف: معماری بومی سرشار از آموزه هایی است که رابطه نزدیک معماری و طبیعت را نشان می دهد. هدف اصلی این پژوهش بازتعریف معماری ایرانی به عنوان معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت؛ و استخراج شاخص های موثر بر آن است. روش ها: راهبرد پژوهش استدلال منطقی و روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. با مرور  نظریه معماری سرآمد، چارچوب نظری پژوهش تشکیل می شود؛ و سپس با روش دلفی و تکنیک شانون شاخص های مهم و موثر استخراج می شوند. به عنوان گروه بحث، به نظرات حلقه بیست نفره ای از متخصصان حوزه محیط زیست و معماری مراجعه می شود. ابزار جمع آوری نظرات، مصاحبه عمیق و پرسشنامه است. یافته ها: یافته های کمی پژوهش نشان می دهد که یک هماهنگی معنادار میان اصول به کار رفته در معماری سنتی ایرانی و معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت وجود دارد. این بررسی ها نشان می دهد که در ابعاد اجتماعی و فرهنگی، توجه به فرهنگ مصرف کننده، سازگاری با محیط و چرخه عمر ساختمان؛ در ابعاد اقتصادی، فرهنگ قناعت، انعطاف پذیری و بهینه سازی نیارش؛ و در ابعاد زیست محیطی توجه به اقلیم و مصالح بوم آورد در اولویت قرار دارند. نتیجه گیری: معماری بومی ایران را می توان نمونه ای از یک معماری زیست سازگار و دوستدار طبیعت در چارچوب نظریه معماری سرآمد شاخت. معماری ایرانی بیش از محصول به «فرآیند»، بیش از ارزان بودن به «بهینه بودن»، و بیش از رویکرد سوداگرانه و سود موقت به «چرخه عمر ساختمان» با نگاهی جامع و یکپارچه می نگرد.
۲.

خانه بودن؛ پژوهشی اکتشافی در روایت ساکنان از معنای خانه در بافت میانی شهر کرمانشاه (الگوهایی برای بهبود خانه های آپارتمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه معماری خانه معنای خانه الگو ساکنان خانه های آپارتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۴
بیان مسئله: پرسش از چیستی و چگونگی خانه بودن پرسشی عمیق و به قدمت زندگی آدمی است. اما شکاف عمیق میان پژوهش های حوزه معماری خانه با کالبدی که به عنوان خانه در زندگی امروز مشاهده می شود؛ نیاز به ارتباط بیشتر این دو حوزه را الزامی می نماید. ارتباطی با حلقه مفقوده جایگاه ساکنان و فهم آن ها از چیزی که بیشترین تجربه ماندن در آن را دارند. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که الگوهای موجود از معماری خانه های آپارتمانی و فضاهای اصلی تشکیل دهنده آن ها چگونه می تواند در راستای خواسته و نیاز ساکنان براساس معنای خانه برای آن ها بهبود یابد و به الگوهایی قابل تعمیم در صورت های مختلف تبدیل شود؟هدف پژوهش: فهم اصلی ترین معیارهای سازنده معنای خانه از نگاه ساکنان، نمود این معنا در کالبد معماری خانه و سپس رسیدن به الگوهایی برای بهبود وضعیت موجود خانه های آپارتمانی براساس پارامترهای ساکنان برای تقرب به محیط های زندگی محور.روش پژوهش: این پژوهش با رویکردی کیفی، از نظر هدف کاربردی به صورت توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، از طریق مطالعه کتابخانه ای همراه با پژوهش میدانی است. همچنین شیوه تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد است. در این مسیر برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق با 42 نفر از ساکنان خانه های آپارتمانی در بافت میانی شهر کرمانشاه در قالب سؤالات نیمه ساختار یافته تا رسیدن به اشباع نظری، مشاهده و برداشت میدانی از فضاهای موجود استفاده شده است. نتیجه گیری: تکرار و یکسان بودن صورت معماری در مقیاس های مختلف نمی تواند مکان زندگی را به سمت خانه بودن هدایت کند، بلکه این الگوها هستند که راهنمای چنین طریقی محسوب می شوند. در این راستا سه الگو برای سه مقیاس مختلف در شش فضای اصلی خانه های آپارتمانی کشف شد: اتاق های شخصی، اتاق های خصوصی، فضاهای جمعی، فضاهای نیمه باز، ورودی ها و آشپزخانه. لایه بندی در ارتباط با فضای قبل و بعد فراتر از فضای درونی، الگوهای شکسته در فضاهایی با دسترسی عمومی-خصوصی و وجود فضاهای میانی از اصلی ترین الگوهای بهینه در تمامی فضاها بود.
۳.

شناخت و الویت بندی خدمات فرهنگی اکوسیستم مبتنی بر ادراک کاربران در فضای سبز شهری، نمونه موردی: پارک های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک مردم پارکهای شهری تحلیل عاملی خدمات فرهنگی رتبه بندی خدمات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۱۵
خدمات فرهنگی اکوسیستم به عنوان منافع غیرمادی فضای سبز در بهبود کیفیت زندگی تأثیر قابل توجهی دارد. مطالعات خدمات فرهنگی اکوسیستم در ایران محدود است. پژوهش حاضر قصد دارد عوامل خدمات فرهنگی و میزان اهمیت آن ها با رویکرد مشارکتی مشخص کند. هدف پژوهش کاربردی بوده که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در این راستا با مطالعات اسنادی ۳۳ گویه برای ارزیابی خدمات فرهنگی فضای سبز تدوین گردید تا با پیمایش سنجیده شود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به پارک های طالقانی، ملت، آب و آتش و باغ ایرانی در شهر تهران هستند. حجم نمونه بر اساس تعداد گویه ها، ۴۰۰ نفر برآورد و با روش نمونه گیری در دسترس (توزیع پرسشنامه های آنلاین در شبکه های اجتماعی) اقدام به جمع آوری داده ها شد. روایی با تحلیل عاملی و اعتباریابی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ صورت گرفته است. نتایج آزمون کایزر– مایر–الکین (۸۷/۰KMO =) کفایت حجم نمونه و آزمون کرویت بارتلت توانایی عاملی شدن داده ها را تایید نمود. تحلیل عاملی اکتشافی با روش استخراج تحلیل مولفه های اصلی و چرخش واریماکس همراه با نرمال سازی کایزر ۷ عامل ارزش های تفریحی، میراث فرهنگی، اجتماعی، آموزشی، معنوی، الهامات و حس مکان را تأیید کرد (۸۰/۳۱۵۷ =۳۷۸ 2χ، =df، ۰۰۵/۰=p) که با دسته بندی سیستم های بین المللی منطبق است. برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان داد تفریح بیشترین و حس مکان کمترین ارزش خدمات فرهنگی پارک ها هستند. به این ترتیب مردم پارک ها را به عنوان محل مناسبی برای تفریح و فعالیت های اجتماعی درک کرده ا ند اما پارک ها زمینه مناسبی برای ارتباط روحی و عاطفی مردم با فضای سبز شهری ایجاد نمی کنند.
۴.

بازشناسی مؤلفه های نظام بصری منظر شهری؛ عناصر و ارزش ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۱۰
منظر شهری، پدیده ای عینی-ذهنی و حاصل ادراک انسان از ابعاد مختلف شهر در قالب کالبد، فعالیت و معناست؛ اطلاعات منظر شهری به عنوان پدیده ادراک شونده، با حواس مختلف انسان شامل بینایی دریافت می شود. بخش عمده ای از دریافت انسان  از محیط، به عنوان جزیی از فرایند ادراک، از طریق «دیدن» است. هرآنچه با دیدن فضا دریافت می شود، نظام بصری منظر شهری را شکل می دهد که به همراه اطلاعات دریافتی سایر حواس و در ترکیب توأمان با جنبه ذهنی (فهم فرد بر اساس تجارب، خاطرات، شرایط و ویژگی های فردی و اجتماعی) معنا می یابد و منظر شهری ادراک می شود. بخش عمده ای از پژوهش های نظام بصری منظر شهری، با تأکید بر «کالبد»، ویژگی های آن و سازماندهی اجزای آن انجام شده و کمتر به «فعالیت» به عنوان جزیی از منظر شهری که توسط انسان دیده می شود، پرداخته شده است؛ به همین دلیل ضروری است که به نقش فعالیت در شکل گیری نظام بصری منظر شهری نیز پرداخته شود. هدف این پژوهش، بازشناسی مفهوم نظام بصری منظر شهری با تبیین عناصر آن و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است که با بررسی ارتباط نظری میان مفهوم منظر شهری و اجزای آن و تبیین مفهوم ادراک با تأکید بر اطلاعات دریافتی توسط حس بینایی انجام می شود. نتایج این پژوهش که به صورت توصیفی-تفسیری و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و سپس دسته بندی و استدلال منطقی انجام شده، نشان می دهد که مؤلفه های نظام بصری منظر شهری در قالب عناصر بصری (شامل کالبد و فعالیت) و ارزش های بصری (کیفیت اجزا و ارتباط آنها با یکدیگر شامل نُه کیفیت طبیعی بودن، راحتی و آسایش، خوانایی، سرزندگی و پویایی، زیبایی، انسجام و تداوم، هویت مندی، پیچیدگی و تنوع و زمینه گرایی) قابل تبیین است.
۵.

درآمدی بر تبیین انواع تعابیر موجود از مفهوم «وحدت» در طراحی شهری

کلیدواژه‌ها: وحدت نظم ساختار طراحی شهری اسلامی قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
در ادبیات طراحی شهری مفهوم «وحدت» به دلیل وسعت معنایی از ابعاد متنوعی بکار گرفته شده است، اما علی رغم این وسعت استعمال، جایگاه آن، آنگونه که شایسته است مورد بررسی قرار نگرفته و ابعاد متعدد آن هر یک در جایگاه خویش تبیین نشده اند. نکته دیگر آن که در پژوهش های موجود عمده تأکید بر منابع غربی بوده است در حالی که به نظر می آید تبیین موضوع وحدت و دستیابی به حقیقت آن نیازمند رجوع به وحی الهی و اخذ دیدگاه این ساحت گرانقدر پیرامون وحدت است. براین اساس این پژوهش کنکاشی اولیه در مورد ماهیت این مفهوم و انواع تعابیری که صاحب نظران مختلف از وحدت و نحوه تحقق آن در طراحی شهری داشته اند، انجام داده و نسبت این رویکردهای متنوع را به یکدیگر طی روشی توصیفی - تطبیقی بازشناسی نموده است. در نهایت با استخراج رویکرد قرآنی به مقوله وحدت (با روش تدبر)، نسبت رویکردهای موجود با آن به عنوان اصل و محور مورد سنجش قرار گرفته است. مطابق نتایج این تحقیق، وحدت حقیقی مطابق نگاه قرآنی با هماهنگی در سه محور نظام فاعلی، داخلی و غایی ممکن خواهد بود. اما در رویکردهای موجود که در نه دسته اصلی قابل تقسیم اند بطور عمده تنها بر یکی از سه شرط اصلی تحقق وحدت به نحو حقیقی (مطابق با رویکرد قرآن) تأکید شده است. این امر نشان از آن دارد که وحدت حقیقی در طراحی شهری امروز آنطور که شایسته است، تبیین نشده و لذا امکان تحقق آن بدون انجام پژوهش های منسجم برای نحوه محقق ساختن شروط سه گانه وحدت ممکن نخواهد بود.
۶.

تحلیلی جامعه شناختی و انتقادی از رابطه قدرت و فضا و بررسی نقش آن در شکل گیری معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی هنر پارادایم انتقادی معماری گفتمان دوره پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۲۳۰
بیان مسئله: معماری به واسطه ماهیت اجتماعی،کارکردی، رسانه ای و قابلیت نمادپردازی اش به عنوان اجتماعی ترین هنرها شناخته می شود که باعث نوعی نگاه ابزاری به آن در مناسبات سیاسی و  مدیریت قدرت در نظام های حاکم شده است. این پژوهش با رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر معماری می پردازد. مطالعه موردی پژوهش معماری بنا های حکومتی و فضای شهری تهران در دوره پهلوی اول است که یکی از مهم ترین دوره ها در مطالعات سیاسی و اجتماعی و نیز در حوزه معماری و شهرسازی در ایران است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و کشف عوامل غالباً پنهان در تولید فضا و معماری در دوره پهلوی اول است که مستقیماً به ساختار قدرت پیوند خورده است. این هدف با پاسخ به این سوالات تأمین می شود که دلایل سیاسی و اجتماعی تغییرات ساختاری و فضایی در معماری دوره پهلوی اول کدام اند؟ و آیا پیوند و رابطه ای میان ساختار قدرت و تولید فضا دراین دوره برقرار بوده است؟ روش پژوهش: این پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به روش انتقادی  و در قالبی تفسیری تبیینی تحلیل شده اند که در آن هر داده ای اعم از آثار، عناصر و کنش های مرتبط با تولید فضا، فراتر از توصیف صرف و ویژگی های ظاهری شان در ارتباط با مناسبات قدرت تحلیل شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر استفاده بسیار هدفمند از تولید فضا و معماری در رژیم پهلوی اول به منظور تقویت ایدئولوژی و تثبیت گفتمان مدنظر حاکمیت است. تولید فضا در این دوره محصول روابط و اراده معطوف به قدرت است و نظام حاکم تلاش کرده است ضمن برخورداری از مَنش نظامی گری و آمرانه، از طریق قدرت نرم و با کنترل بازنمایی های فضایی و انتساب و اتصالِ معماری به گفتمان کلان رژیم، مشروعیت و هژمونی خود را تأمین کند و نهایتاً قدرت و اقتدار حاکمیت به میانجی و عاملیت فضا و معماری، بازتولید شود.
۷.

آزمایشگاه زنده شهری به مثابه روشی برای گذار فرهنگی به معاصرسازی پایدار؛ نمونه موردی: محله جماران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاصرسازی سبز معماری معاصر آزمایشگاه زنده شهری پایداری منظر آیینی اصل مجموعیت معماری منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۰۸
اهداف: تحقق تغییرات تحول آفرین برای گذار به توسعه پایدار، نیازمند نهادینه شدن پیکره بندی های فعلی و تبیین راهکارهای جدید است. فرضیه پژوهش با اتکا به اصل مجموعیت در معماری منظر، بیان می دارد که پیاده سازی آزمایشگاه زنده شهری با استفاده از پتانسیل های منظر آیینی، تسهیل فرآیندهای گذار به سوی پایداری فرهنگی و در نتیجه معاصرسازی سبز را به دنبال خواهد داشت. روش ها: آزمایشگاه زنده شهری به عنوان بستری برای استفاده از ظرفیت تجربه زیسته شهروندان و تحقق مشارکت، شناسایی می شوند. پژوهش ضمن مرور مبانی نظری پایداری فرهنگی به تبیین منظر آیینی به مثابه منظر روزمره می پردازد. سپس با مطالعه محله جماران، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با ذی نفوذان توسعه در محله جماران، به روش تئوری زمینه ای ترتیب می دهد. پس از آن با تطبیق مقوله های حاصل از کدگذاری گفتمان های مصاحبه با نتایج خوانش بستر و تحلیل آن ها، نظریه پردازی انجام شد. یافته ها: داده های استخراجی در محله جماران، موجب شناسایی مقوله هایی شد که نقش آزمایشگاه های زنده شهری را به عنوان ساختارهایی در بستر زیست روزمره ساکنین مورد تأیید قرار دادند. الگویی که در بهره گیری از پتانسیل های منظر آیینی، به منظور تسهیل گذار به توسعه پایدار و در نتیجه معاصرسازی سبز، کارایی خود را نشان داد. نتیجه گیری: پیاده سازی آزمایشگاه زنده با به رسمیت شناختن مشارکت و تصمیم سازی افراد محلی، به واسطه منظر آیینی به عنوان امری فرهنگی، موجب تسهیل فرآیندهای گذار به معاصرسازی پایدار است. همچنین، تأثیرات آزمایشگاه زنده شهری بر بازشناخت ویژگی های بومی بستر قابل تأمل است.
۸.

نقش نظامِ آب در ماندگاری باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باغ ایرانی ماندگاری نظام آب پایداری منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۲۴۰
باغ ایرانی به عنوان جلوه ای از منظر ایران، مانند آینه ای، افکار، باورها و فرهنگ انسان ایرانی-اسلامی را در طولِ تاریخ، در خود منعکس کرده است. این الگوی باغسازی دارای مشخصه هایی است که آن را در طول تاریخ از سبک های دیگر باغسازیِ دنیا متمایز کرد است. یکی از این مشخصه ها نظام آب در باغ ایرانی است. در سرزمین ایران با مناطق گرم و خشک وسیع، به شاهد نمونه های تاریخی-از قدیمی ترین نمونه آن در پاسارگاد تا دوره معاصر- آب حضور جوهری داشته و از عوامل هویت باغ ایرانی به حساب می آمده است؛ هرچند نمود ظاهری نظام آب و ماهیتش در باغ ایرانی به عنوان محصول تعامل انسان با محیط به فراخور زمان تغییر کرده است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین نقش نظام آب در ماندگاری باغ ایرانی بوده است. برای رسیدن به این هدف، در ابتدا مفهوم ماندگاری تعریف شده و معیارهای آن استخراج شد تا الگوی نظری پژوهش شکل بگیرد. این الگوی نظری که شامل معیارهای عملکردی، اقلیمی، فرهنگی-اجتماعی و معنایی-زیبایی شناسی بوده با شاخص های نظام آب که از مطالعات حاصل آمده اند در باغ ایرانی انطباق داده شد. برای رسیدن به این اهداف، از ترکیب روش های تحقیق توصیفی-تحلیلی و تاریخی استفاده شده است. روش های جمع آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای، مطالعات میدانی و مصاحبه با خبرگان بوده تا شناخت جامعی از ماندگاری، باغ ایرانی و نظام آب صورت بگیرد. روش ارزشیابی اطلاعات با توجه به محتوای مطالب به صورت کیفی بوده و نتایج از طریق روش تحلیلی-استقرایی حاصل شدند. بر این اساس به سؤال اصلی پژوهش پاسخ داده شده و نتیجه نهایی حاصل آمد که استفاده از آب در باغ ایرانی ابزاری نبوده و داشتن پیوند ذهنی و قائل شدن نقش معنایی برای آن عامل ماندگاریِ باغ ایرانی بوده است؛ چراکه آب در باور ایرانیان چه در دوران قبل از اسلام و چه بعد از آن، مایه طهارت و دارای نقش قدسی و معنایی بوده و به باغ حیات بخشیده است.
۹.

تحلیل مدل الماس فرهنگی در معماری بناهای حکومتی دورۀ پهلوی اول با رویکردی انتقادی به جامعه شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الماس فرهنگی جامعه شناسی انتقادی هنر دوره پهلوی اول بازتولید قدرت معماری ناسیونالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
بیان مسئله : معماری به مثابه اجتماعی ترین هنرها پدیده ای است که معانیِ اجتماعی، فرهنگی، آیینی و سیاسی گوناگون را از طریق محتوا و فرم بصری اش بازنمایی می کند و همزمان بر سازمان دهی ادراکات و رفتار انسان نیز اثرمی گذارد. عرصه معماری همواره جولانگاه حضور قدرت و نظام های سلطه به نیت بازنمایی اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومتشان بوده است. این پژوهش به تحلیل انتقادی مدل جامعه شناختی«الماس فرهنگی» در تولید و ساخت معماری ابنیه حکومتی در دوره پهلوی اول می پردازد. هدف پژوهش : هدف  پژوهش در حالت کلی، واکاوی نقش کلیدی معماری در بازنماییِ مفاهیم ایدئولوژیک و بازتولیدِ قدرتِ طبقات مسلط و به صورت موردی چگونگی نظارت و تحت کنترل درآوردن فرایند تولید، توزیع و مصرف هنر (معماری) و اثرگذاری بر جامعه و فرد توسط حاکمیت دوره پهلوی اول و پاسخ به این سؤالات است که اولاً رابطه میان ساخت قدرت و تولید معماری در دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ و ثانیاً برپایه رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر، پیوند میان عناصر تشکیل دهنده مدل الماس فرهنگی در ساخت ابنیه حکومتی دوره پهلوی اول به چه صورت است؟ روش پژوهش : پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به صورت مطالعات اسنادی و نیز مطالعات میدانی اعم از مشاهدات متنی شده و مشاهدات ناب جمع آوری شده اند که به روش انتقادی و در قالبی تفسیری -تبیینی تحلیل شده اند و تلاش دارد تا ارتباط و جایگاه آن ها را در مدل الماس فرهنگی و پیوندشان با مدیریت قدرت و سلطه در رژیم پهلوی اول بررسی کند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگرِ این نکته است که رژیم پهلوی اول با کنترل و نظارت بر تولید و توزیع معماری و حمایت از هنری که ایدئولوژی های حاکمیت را بازنمایی کند، از رهگذر گفتمان ملی گرایی و ناسیونالیسم باستان گرا تلاش داشت تا با یکپارچه سازی جامعه، به کنترل خوانش مخاطبان از آثار معماری بپردازد و به میانجی گری معماری، مشروعیت خود را در جامعه نهادینه و قدرت خود را به صورت امری هژمونیک تحکیم، تقویت و بازتولید کند.
۱۰.

توسعه زیست سازگار در جغرافیای دارای میراث طبیعی؛ نمونه مطالعاتی: روستای گردشگری ابیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد سبز برنامه ریزی انرژی کارا توسعه زیست سازگار طراحی یکپارچه برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی معماری زیست سازگار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
یکی از مهم ترین موضوعات بحث برانگیز در روستاهایی که با میراثی ارزشمند در بستر طبیعی قرار گرفته اند چالش حفاظت و توسعه است؛ از یک سو، با توسعه باید به اقتصاد محلی رونق داد؛ از سوی دیگر، بایست مراقب طبیعت و محیط زیست بود. یکی از مهم ترین راه حل های مطرح شده برای حفظ جغرافیای انسانی و قانع کردن مردم محلی به ادامه سکونت رونق صنعت گردشگری است؛ موضوعی که نیاز به ساخت مکان های جدید و احداث زیرساخت ها را جدی تر می کند. معماری و شهرسازی زیست سازگار را پاسخی هوشمندانه به تأثیر اجرای طرح های توسعه در بستر جغرافیای انسانی و طبیعی دانسته اند. هدف از تحقیق حاضر تبیین تأثیر گرایش به معماری زیست سازگار در رونق گردشگری طبیعی و درنتیجه توسعه شاخص های اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی است؛ مفهومی که در چارچوب نظریه معماری سرآمد در نمونه روستای تاریخی ابیانه به بحث گذاشته می شود. در پژوهش از روش پیمایشی ، توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از مطالعات میدانی، و بر اساس مدل تحلیلی سوات ( SWOT ) و فرایند تحلیل شبکه ای ( ANP ) استفاده شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش را سه گروه اصلی تشکیل می دهند: مردم، گردشگران و مسئولان. برای تعیین جامعه و حجم نمونه، از روش کوکران استفاده شده است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که تأکید بر پتانسیل های طبیعی و قابلیت های اکوتوریستی روستای ابیانه به گونه ای علمی، همراه با رعایت مسائل زیست محیطی و مبانی توسعه زیست سازگار بهترین گزینه برای هدایت طرح های توسعه شهری در این محدوده است. نتایج پژوهش توسعه زیست سازگار همراه با بهره وری در مصرف انرژی، آب و انرژی پنهان، توجه اقتصاد سبز و فناوری های نرم برای تاب آوری در برابر تغییرات اقلیمی و تحولات اقتصاد جهانی را مورد تأکید قرار می دهد.
۱۱.

تبیین معنا گرایی بدنمند در کیفیت بخشی جغرافیای شهری از منظر اندیشه های مارک ال جانسون و جرج لیکاف (نمونه موردی: میدان های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناس ادراک بدنمند جسمانیت معناگرایی میدان های تهران کیفیت مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
فضاهای کالبدی و شهری معاصر به واسطه محرومیت حسی ارتباط انسان با جهان پیرامون با نتایجِ ناگواری مواجه است و تاکید بیش از اندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومیِ معماری بیشتر به نابودی ماهیت فیزیکی، حسی معماری می انجامد.مارک ال جانسون و جرج لیکاف با مطرح کردن موضوع جسمانیت معنا و تاکید بر اهمیت جایگاه بدن در فرایند ادراک و شناخت، به توانمندی پدیدارشناسی معماری در معنا دار کردن مکان های خلق شده توجه ویژه ای قائل هستند.این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که کیفیت بنیادی پدیدارشناختی تجربه ادراک بدنمند از منظر اندیشه های جانسون و لیکاف بر اساس چه الگوهایی شکل می گیرد؟ و چه مولفه هایی را به مثابه دریافت معنای برآمده از تجربه حضور کشف می کند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش کیفی پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با تعدادی از متخصصین انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ادراک حسی بدنمند، کانون تجربه و فهم ما از جهان پیرامون است . نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که یازده مولفه در جهت تعیین الگوهای کیفی درک جسمانیت معنا درفضای شهری چند میدان تهران، مبتنی بر مفاهیم پدیدارشناسانه ادراکات حسی استخراج شد که شامل فضای رویداد، الگوپذیری فعالیت ها، غنای حسی، خوانایی، خاطره و تخیل، حضور، احساسی از تاریخ، جزییات، فرم و تناسبات هندسی، محیط پیرامون و نشانه ها بودند.
۱۲.

بررسی الگوی کاشت گیاهان در مقیاس بصری مطلوب در پارک های محله ای، نمونه مورد مطالعه: پارک های محله ای منطقه 18 و 1 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقیاس بصری ترکیب فضایی گیاهان پارک محله پسندهای بصری منظر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
پارک های محله ای در ارتباط بین مردم با طبیعت نقش مهمی را ایفا می کنند. در واقع فضای سبز مهمترین انگیزه برای حضور و تفریح در پارک است. به منظور ارتقای کیفیت فضای سبز پارک های محله ای و افزایش مشارکت مردمی، طراحی منظر پارک در ارتباط با ترجیحات مردم و ادراک آنها از منظر مطلوب ضروری به نظر می رسد، در حالی که در این زمینه کاستی هایی وجود دارد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی پسندهای بصری مردم در راستای طراحی مطلوب پوشش گیاهی است. پژوهش حاضر قصد دارد این پسندها را در زمینه ترکیب فضایی پوشش گیاهی بر اساس شاخصه مهم و تأثیرگذار مقیاس بصری، مورد مطالعه قرار دهد. در این بررسی عوامل زمینه ای سن، جنسیت و تفاوت سطح اجتماعی _ اقتصادی در نظر گرفته شد. روش پژوهش حاضر ترکیب روش کیفی و کمی است؛ ابتدا با مطالعه منابع و مشاهده میدانی ترکیب فضایی گیاهان در ایجاد انواع مقیاس بصری مورد شناسایی قرار گرفت سپس برای روش علی _ مقایسه ای، داده ها مبتنی بر پیمایش جمع آوری شدند. با نمونه گیری تصادفی، 363 نفر از مراجعه کنندگان به پارک های محله ای در دو منطقه شهر تهران، مورد پرسش قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آزمون تعقیبی بونفرونی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج تحلیل داده ها بیانگر این مهم است که بین نظرات پاسخ دهندگان در زمینه مقیاس بصری مطلوب در گروه های مختلف تفاوت کمی قابل مشاهده است.  برای همه گروه ها مقیاس بصری کاملاً بسته و دید کاملاً باز مطلوب نیست. مناظر با مقیاس بصری میانه و دید باز در فضای سایبانی مطلوب تر هستند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، الگوی کاشت بر اساس ترکیب گیاهان در لایه های عمقی فضای سبز و در ارتفاعات مختلف پیشنهاد شد. پژوهش حاضر گام های نخستین را در برنامه ریزی منظر براساس آگاهی از پسندهای عمومی برداشته و این یافته ها ارائه کننده راهکارهای عملی برای طراحی کاشت در منظر هستند.
۱۳.

نقد جریان تاریخ فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
تاریخِ فرهنگی رویکردی میان رشته ای در تاریخ نگاری است که تلاش می کند دو حوزه اصلی علوم انسانی، یعنی تاریخ و فرهنگ، را در تعامل با یکدیگر به کار گیرد. به طورکلی، منابع فارسی موجود در حوزه تاریخ فرهنگی را می توان در دو دسته کلی دسته بندی کرد: الف) شناخت تاریخ فرهنگی شامل تاریخچه، تعریف، مبانی نظری، نظریه ها و نظریه پردازان، معرفی آثار شاخص، طرح موضوعات و مسائل اصلی و تحلیل و نقد آن ها؛ ب) اِعمال تاریخ فرهنگی شامل شناخت منابع، موضوعات، روش ها و رویکردها و ارائه راهکارها. در این مقاله با بررسی منابع فارسی موجود به نقد سِیر مطالعات انجام شده در حوزه تاریخ فرهنگی در ایران پرداخته شده و با توجه به کاستی های پژوهش های موجود، راهکارهایی به منظور نظام بخشی به پژوهش های آتی جهت شناخت عمیق تر و رشد و شکوفایی این جریان و بهره گیری از آن در تاریخ نگاری ایران، ارائه شده است. داده ها نشان می دهد که پراکندگی زمانی و ناپیوستگی موضوعیِ در انتشار منابع  به چشم می خورد و همچنین در این حوزه دانش، مبانی نظری، نظریه پردازان و منتقدان، روش ها و مصادیق آن به طور کامل معرفی نشده و جای خالی نقدها و تحلیل ها به وضوح مشهود است. نتایج (راهکارهای) ارائه شده عبارت اند از: ۱) تعریف سِیر مطالعاتی؛ ۲) تعیین اولویت های ترجمه؛ ۳) نقدوتحلیل موضوعات تاریخ فرهنگی؛ ۴) تلاش برای ایجاد سنت ایرانیِ تاریخ فرهنگی با بهره گیری از نظریه های درون فرهنگی؛ ۵) توجه به شاخص های اصلی تاریخ فرهنگی و پایبندی به آن، پرهیز از خّلطِ مباحث.
۱۴.

نقش مولفه معنا در تداعی معانی آثار معماری به عنوان سمبل شهری از طریق آزمون افتراق معنایی نمونه موردی: یادمان های معاصر ایران (پهلوی دوم تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا یادمان سمبل شهری آزمون افتراق معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۴
بناهای یادمانی، در خلق هویت شهری نقش به سزایی را بازی می کنند. معنای یک اثر معماری برآیندی از 4 سازه معناساز معمار، اثر، متن اجتماعی و مخاطب است.پرداخت به مساله معنا عمدتا کیفی بوده و کمتر نوشتاری به سنجش کمی معنای معماری از نظر مردم پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف سنجش معنای آثار یادمانی معاصر به عنوان نشانه فرهنگی-اجتماعی، از نظر مردم، به دنبال پاسخ به این پرسش است که زیرمولفه های تاثیرگذار بر ارتقای یک اثر معماری به نشانه فرهنگی-اجتماعی کدام است؟ و معنای یادمان های معاصر از دید مردم چیست؟ در ابتدا و در بخش نخست نوشتار، با استفاده از مطالعات نظری و کتابخانه ای، ادبیات موجود در زمینه نشانه شهری و سطوح معنایی مرور و جمع بندی گردید. حاصل این بخش مدل مفهومی پژوهش است که در آن زیرمولفه های موثر بر نقش معماری به عنوان نشانه فرهنگی-اجتماعی و نحوه ارتباط آن ها با نقش نمادین بنا مشخص شده است. در بخش دوم، پیمایش زیر مولفه های بخش معنا از طریق پرسشنامه آزمون افتراق معنایی، جهت سنجش معنا از دید مخاطب در هفت اثر یادمانی ایران معاصر انجام گردید. سپس جهت بررسی نتایج پرسشنامه، آمار توصیفی بر پایه میانگین نمرات پاسخ ها و آمار استنباطی بر پایه آزمون t و آزمون توکی انجام شد. نتیجه آن که ابعاد اجتماعی (سنت، قدرت، رسانه، اقتصاد، خاطرات جمعی)، عوامل فرهنگی (آئیین ها و مراسم)، روانکاوی (ناخودآگاه جمعی و تباری)، زمان (هم زمانی و درزمانی)، عوامل کالبدی (بعد زیبایی شناسی)، نشانه ها (بصری، کلامی، انتزاع)، عوامل اقلیمی، کارکرد اجتماعی در شکل گیری معنای یک اثر موثر هستند.
۱۵.

بررسی مؤلفه های پدیدارشناختی یوهانی پالاسما در بستر جغرافیای تاریخی مکان (نمونه موردی: میدان حسن آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی ادراک چند حسی یوهانی پالاسما میدان شهری میدان حسن آباد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۲
نگرشِ کیفی به معماری و فضاهای کالبدی شهر به عنوان یک مقوله میان رشته ای عمدتاً محصول کار فکری خلاقانه و دانش یک فرد یا یک گروه با تخصص یکسان همچون طراحی نیست. با توجه به این که معماری و شهرسازی معاصر، با نتایجِ ناامیدکننده و غیر صمیمانه ای از حس زدایی ارتباط انسان با واقعیت پیش می رود، تأکید بیش ازاندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومی، به نابودی ماهیت فیزیکی و حسی معماری می انجامد. گفتمان پدیدارشناسانه برآمده از یک تجربه معمارانه است که به پتانسیل های مکان در توجه هم زمان به ذهن و بدن مخاطب بستگی دارد که به تجربه آگاهانه معنا بخش منجر خواهد شد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که اندیشه های پالاسما در تجربه مکان که از طریق مشارکت همه ی حواس در فرآیند ادراک، مرکزیت تن در دریافت محیط حاصل می شود،.بر اساس چه مؤلفه هایی شکل می گیرد؟ و آیا خوانش این مؤلفه ها در تجربه حضور در یک میدان شهری(حسن آباد) قابل روایت است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با 30 نفر از مشارکت کننده ها انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت ادراک حسی، هسته مرکزی تجربه ما و فهم ما از جهان است تا تجربه ای ژرف از فضا و زمان و معنای معمارانه را کسب کند تا گسترش معماری ابژه گرا به معماری حاصل از کیفیات تجربیِ حاصل از بدن و سیستم های حسی اش تبدیل شود.
۱۶.

بررسی تطبیقی تزئینات نما؛ عاملی در درک مقیاس، عملکرد و بیان سازه ای (مطالعه موردی: دوره مدرن و پست مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تزئینات مقیاس عملکرد بیان سازه ای معماری مدرن مکتب شیکاگو معماری پست مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۲۴
تزئین، در درک مخاطب از مقیاس (ابعاد) بنا، عملکرد آن و راستای انتقال نیروها جایگاه ویژه ای دارد؛ به طوری که مقدار تزئین به کاررفته، محل قرارگیری و ارتباط با اجزاء بنا، آن را به عنصری تأثیرگذار در تاریخ معماری تبدیل کرده است. این موضوع که آیا تزئین می تواند در درک مخاطب نسبت به فهم عوامل فوق تأثیرگذار باشد، جای پرسش است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. معماری مدرن اولیه، با داشتن رویکردی ارگانیک نسبت به تزئینات، موجب وحدت آن با مصالح شده است و در راستای افزایش بروز مؤثر سه شاخصه مدنظر این مقاله قرار دارد. در معماری مدرن اروپا، با حذف تزئینات بر وضوح مقیاس بنا، شفافیت عملکردی و وضوح در بیان سازه ای در اکثر آثار آن دوره تأکید شده است. در معماری پست مدرن، با قطع ارتباط پوسته تزئینی با فضای داخل و جهت گیری جداره تزئینی به محیط و تأثیر از آن، رویکردی متفاوت و برعکس نسبت به دو دوره قبل مشاهده گردید.
۱۷.

داده کاوی هندسی و گرامر شکلی رابطه ساختار فضایی مسکن و سبک زندگی اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری های نوین اصل مجموعیت دیدگاه کل نگر نحو فضا اقلیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۵۷۲
اهداف: فناوری های نوین معماری، درک از مسکن ایرانی را متحول کرده اند. اصل مجموعیت در دستگاه نظریه معماری سرآمد نشان می دهد که اجزاء مسکن ایرانی در عین کثرت به عنوان واحد کلی در نظر گرفته می شود که همه اجزا در خدمت این کل می باشند. هدف از پژوهش شناخت و معرفی مفهوم شاخصه های اصلی شکل دهنده ساختار مسکن ایرانی مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی از دیدگاه کل نگر است. روش ها: نمونه ها به صورت غیراحتمالی هدفمند با پیمون بندی و مساحت و دوره ساخت متفاوت از فلات مرکزی ایران و شهرهای اصفهان، کاشان، یزد و اردکان انتخاب شده اند. ابزار گردآوری شامل منابع مکتوب و میدانی؛ شیوه تحلیل داده ها مبتنی بر روش توصیفی و تحلیلی مبتنی بر یک فرآیند علی براساس روابط ریاضی نحو فضا می باشد. یافته ها: مقایسه اصول در نظر گرفته شده در نمونه های انتخابی بوسیله ابزارهای نحوی فضا، نشان داد که این اصول در ساختار فضایی مسکن ایرانی همواره جاری و ساری بوده است. یافته های پژوهش بر چهار شاخصه اصلی نظریه معماری سرآمد شامل 1- سلسله مراتب فضایی، 2- درونگرایی، 3- شفافیت، 4- مرکزگرایی اشاره دارد. نتیجه گیری: ساختار فضایی مسکن ایرانی ساختاری کاملا یکپارچه است، و دارای ساختار فضایی مشخص با یک حیاط مرکزی. البته مفهوم مسکن ایرانی با توجه به اقلیم متفاوت، نمود متفاوتی نیز در نقاط مختلف کشور ایران داشته است. مسکن ایرانی تفسیری فنی-اقلیمی از سبک زندگی ایرانی است.
۱۸.

نشانه شناسی به عنوان چارچوبی برای خوانش و نگارش منظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی معماری منظر چارچوب کالبد معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۵۵
بیان مسئله: علم نشانه شناسی نوین در عرصه های مختلفی از علوم، دریچه های جدیدی باز کرده و فرایند تحلیل را در شاخه های مختلف با ارائه الگوهایی بسط داده است. به نظر می رسد نشانه شناسی می تواند چارچوبی در اختیار معماران منظر  قرار دهد.هدف پژوهش: این پژوهش با مراجعه به مبانی نشانه شناسی در پی یافتن نسبت بین نشانه شناسی و معماری منظر است تا از این طریق به الگویی برای تحلیل و طراحی معماری منظر برسد.روش پژوهش: این مقاله از روش تطبیق لنزی برای قیاس منظر به عنوان یک متن و نشانه شناسی به عنوان ابزار تحلیل متن بهره می برد و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و تحلیل مفاهیم پایه، نظرات و تقسیم بندی های افراد صاحب نظر در عرصه نشانه شناسی می پردازد و الگوهایی ترکیبی برای تحلیل و طراحی پیشنهاد می کند.نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش پیشنهاد الگوی سه وجهی ترکیبی برگرفته از الگوی پیرس و الگوی یلمزلف برای مطالعات منظر است که کالبد، معنا و مخاطب منظر را در ارتباط با یکدیگر مورد مطالعه قرار می دهد. همچنین در مطالعات مربوط به کالبد و معنا، الگوی بسط داده شده یلمزلف توسط وانگ را عملیاتی کرده، که الگوی سه مرحله ای برای یافتن معنای منظر یا معنابخشی به آن است.
۱۹.

بررسی و تبیین چگونگی تأثیر ساماندهی فضایی بر شکل گیری الگوهای معماری مسجد مدرسه های دوره قاجار در تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ؛ مسجد مدرسه؛ ساماندهی فضایی؛ ویژگیهای فضایی؛ الگوها؛ ؛ شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
یکی از بناهایی که پس از اسلام اهمیت ویژه ای پیدا کرد، مدارس می باشد. این گونه فضایی از دوره سلجوقی با نظامیه ها آغاز و پس از طی مراحل تکامل خود، در دوره قاجار به شکل مسجد مدرسه ها گسترش یافت. با ورود مدرنیته به ایران و تحول نوع آموزش، کاربرد این گونه فضایی محدودتر شده و مدارس مدرن، شکل دیگری به خود گرفتند.با توجه به ویژگیهای مسجد مدرسه ها و اهمیت کالبدی کارکردی و مفهومی آنها در ایران اسلامی، در این مقاله تلاش شده با بررسی مهمترین مسجد مدرسه های دوره قاجار، به تحلیل نمونه های شهر تبریز پرداخته شود. در این تحقیق که به روش توصیفی - تحلیلی و تاریخی و با مطالعات کتابخانه ای و میدانی به انجام رسیده است، بررسی ویژگیهای فضایی مسجد مدرسه های شهر تبریز در دوره قاجار و مقایسه آن با خصوصیات سایر مسجد مدرسه ها، به عنوان الگوهای معماری مدارس این دوران، انجام شده تا به پرسش درباره ساختار و ویژگیهای فضایی و تأثیرات نوع ساماندهی فضاها در پیدایش الگوها، پاسخ داده شود. نتایج نشان داد که علیرغم وجود شباهت در خصوصیات فضایی اصلی، نمونه های مطالعاتی، تفاوتهای ماهوی با الگوهای مسجد مدرسه های این دوران دارد و معماران این بناها تلاش نموده اند با بهره گیری از ساختارهای اصلی، با انجام تغییراتی مناسب ترین پاسخ را به شرایط محیطی منطقه دهند.
۲۰.

ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس دلبستگی به مکان کالبد مجتمع مسکونی فضای جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۵۲۶
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی  مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان