فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۲٬۰۶۱ تا ۴۰۲٬۰۸۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
حوزه دوره جدید تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷
98 - 104
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش دیپلماسی نظامی در سیاست خارجی روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 م. فروپاشید، به دلیل تنزل شدید از جایگاه ابرقدرت جهانی به یک قدرت متوسط منطقه ای، دولتمردان روسی دست کم برای یک دهه تا به قدرت رسیدن پوتین، سیاست های منفعلانه ای را در عرصه خارجی درپیش گرفتند. روی کار آمدن دولت پوتین، با تغییرات عمده ای در سیاست های داخلی و خارجی این کشور همراه شد که از آن جمله، معطوف شدن نگاه ها به سمت توسعه زیرساخت های اقتصادی در کنار تحولات اساسی در ساختار نظامی این کشور بود. این تحولات عمدتاً در چارچوب یکی از مهم ترین اهداف سیاستمداران کرملین؛ یعنی ارتقای جایگاه و افزایش سهم این کشور در معادلات جهانی صورت پذیرفته است. در همین راستا، نوسازی ارتش، تسلیحات و تجهیزات نظامی متناسب با دانش و فناوری روز دنیا در دستورکار قرار گرفت. پژوهش حاضر می کوشد با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی سیاست های نظامی اتخاذشده از سوی روسیه در قالب شکل نوینی از دیپلماسی به نام «دیپلماسی نظامی» و تأثیر آن بر سیاست خارجی این کشور بپردازد. بنابراین، پرسش اصلی آن است که «دیپلماسی نظامی چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته است؟» با توجه به اینکه دیپلماسی نظامی، شیوه نوین ارائه توان نظامی برای پرهیز از درگیری، افزایش بازدارندگی و ابزاری در دست کارگزاران سیاست خارجی دولت ها به منظور افزایش قدرت چانه زنی و توانمندسازی آن است، بررسی های انجام شده نشان می دهد که اتخاذ چنین رویکردی از سوی روسیه، سبب افزایش توانمندی این کشور در پیگیری اهداف سیاست خارجی و پیرو آن، افزایش قدرت و نقش آن در عرصه تحولات بین المللی بوده است.
بازشناسی مؤلفه های شکل دهنده هویت ایرانی- اسلامی در خانه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
319 - 334
حوزههای تخصصی:
شکل گیری خانه در ایران از دیرباز مبتنی بر معیارها و نمادهای خاص خود بوده است. خانه ایرانی، موجودیتی ارزشمند است؛ برآورده کننده نیازهای ساکنانش و شکل گرفته بر پایه ارزش های کیهانی و جهات مقدس. با وقوع انقلاب صنعتی و شکل گیری ایدئولوژی مدرنیسم، ارزش هایی که شکل دهنده جهان آرمانی انسان سنتی بودند، به یکباره فرو ریختند و بازتاب آن در معماری به جدایی روح از ماده، باطن از ظاهر، کیفیت از کمیت و در نتیجه هویت از معماری انجامید. خانه ایرانی که زمانی نماد هویت ملت ایران بود به ساختمان های مکعب شکل یکنواختی تبدیل شد که بی توجه به فرهنگ، اقلیم، بینش شاعرانه-اساطیری و ارزش های دینی، در کنار یکدیگر قد برافراشتند و روزبه روز چهره شهر را آشفته تر کردند. هویت که یکی از پرتنش ترین و پیچیده ترین مقوله های عصر حاضر است، نیرو محرکه این پژوهش است. در این پژوهش به بررسی ریشه های شکل دهنده هویت خانه ایرانی در گذشته پرداخته می شود تا با بازشناسی آن ها بتوان هویت بیمار، مخدوش و زیرسؤال رفته خانه معاصر ایرانی را اصلاح و درمان کرد. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای و روش انجام آن کیفی می باشد. چهارچوب نظری پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور اسناد مربوط به هویت و خانه ایرانی شکل گرفته است. نتایج بررسی به ارائه معیارهایی جهت باززنده سازی هویت ایرانی-اسلامی در خانه های معاصر می انجامد.اهداف پژوهش: شناخت شاخص های شکل دهنده هویت ایرانی- اسلامی در خانه های تاریخی ایران.شکل گیری خانه های معاصر بر مبنای الگوهای ایرانی- اسلامی.سؤالات پژوهش: مؤلفه های شکل دهنده هویت در خانه های تاریخی ایران کدام اند؟چگونه می توان هویت مخدوش شده خانه های معاصر را باززنده سازی کرد؟
بررسی اثرگذاری معماری زیستگرا بر شکل گیری گفتمان نوین معماری
حوزههای تخصصی:
از ابتدای حیات انسان، او همیشه در سیطره طبیعت قرار داشته و اساس زندگی خود را بر تطبیق با طبیعت بنا نهاد. انسان اولیه می دانست که تمام اجزای طبیعت در همخوانی با یکدیگر قرار داشته و به همین دلیل او طبیعت را به مثابه آموزگار خود درک نموده و تلاش کرد تا با الگوبرداری از طبیعت، حیات بهینه ای داشته باشد. یکی از مهم ترین جنبه های زندگی انسان، محیط اطراف او و معماری می باشد که این موضوع در هیچ برهه ای از تاریخ از طبیعت جدا نبوده است و همیشه به عنوان یک کل واحد مطرح شده اند. آنچه امروز به نام معماری زیستگرا یا بایونیک خوانده می شود حاصل تلاش معمارانی است که با نگرش جدید به معماری و سازه در کالبد طبیعی سعی در برطرف ساختن نقص ها و خطاهای انسانی در امر ساخت وساز دارند. با توجه به بحران انرژی و منابع طبیعی، معماران در تلاش اند با نگرش جدید به معماری و سازه در غالب علم بایونیک که یک نوع معماری متعارف با اصول معماری پایدار و هماهنگ با طبیعت می باشد راه حلی برای بیرون رفت از این بحران و حفظ انرژی پیدا نمایند.
بررسی تطبیقی ساختار آیینی نوروز سیاوشان و آکیتو برمبنای نظریّه اسطوره و آیین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱۷
1 - 25
حوزههای تخصصی:
مدّعای اصلی نظریّه اسطوره و آیین، تأثیرگذاری اسطوره ها و آیین ها بر یکدیگر و درنتیجه وابستگی اسطوره به آیین است. بنا بر این نظریّه، اسطوره و آیین ساختاری مشترک دارند. سیاوش در فرهنگ ایرانی و تموز در فرهنگ سامی از ایزدان گیاهی و دو آیین «نوروز سیاوشان» و «آکیتو (نوروز بابلی)»، آیین های مرتبط با این اسطوره ها هستند. با توجّه به نظریّه اسطوره و آیین، در این جستار ابتدا دو آیین مورد نظر را بررسی کرده و سپس به مقایسه ساختار «آکیتو» با «نوروز سیاوشان» و دیگر آیین های مرتبط باقی مانده از آن؛ مانند «عمونوروز» و «میر نوروزی» با عنوان الگوواره قربانی پادشاه مقدّس پرداخته ایم. یافته های پژوهش نشان داد که وجه اشتراک موجود در ساختار اسطوره-آیینی سیاوش و تموز، تکرار نمایشی هر ساله این آیین ها و تکرار الگوی مرگ و تولّد دوباره شاه است. قربانی شاه رکنی اصلی است که برای بازگشت برکت به جامعه در هر دو آیین اجرا می شود. وجود دوگانگی سوگواری و شادخواری، برگزاری سوگواری با محوریّت زنان، وجود مکان های مخصوص برای اجرای آیین و ساختن پیکرک ایزد از جمله شباهت های موجود در هر دو آیین است.
بررسی روند کربناتیزاسیون مجدد و شکل گیری کلسیت ثانوی در سفال های باستانی براساس مطالعات پتروگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخصه های امامت حضرت عیسی علیه السلام در آیات الهی با تأکید بر تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
۱۶۸-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
نوشته پیش روی تلاشی است در ارزیابی شاخصه های امامت عیسی× که با روش توصیفی تحلیلی به مساله پرداخته است. در این تحقیق شاخصه جعل الهی از همنشینی واژه های اصطفاء، اجتباء و ملک عظیم از آیات قرآن در مورد امامت ایشان استنباط می شود و مؤلفه هدایت به امر الهی با تکیه بر آیات قرآن مشهود است؛ زیرا با توجه به آیه 113 صافات که ذریه ابراهیم را به محسن و ظالم تقسیم می کند و انضمام آیه 124 بقره، می توان دریافت که عهد امامت به فرزندان محسن آن حضرت ازجمله عیسی× رسیده است؛ زیرا فرض عدم تعلق این عهد الهی به محسنان به معنای بیهوده بودن آن تقسیم و این تقیید خواهد بود و از دیگر شاخصه ها زمامداری و تدبیر امور جامعه و پرداختن به جزئیات امور که با ویژگی صبر و یقین ایشان توأم گشته و با اجرای عدالت و منصب داوری عیسی× در زمانه ظهور مسیر برای اثبات مؤلفه های امامت ایشان هموار می گردد.
نقد نورمن برایسون بر روش های فرمالیستی و بازنمایانه در تحلیل نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
نورمن برایسون(۱۹۴۹) از نظریه پردازان حوزه فلسفه و تاریخ هنر معاصر است که با تکیه بر اندیشه هال و مطالعات فرهنگی و اهمیت بحث تصویر در این حوزه طرح فلسفی خود را پیش می برد. برایسون دغدغه بازنگری در مفهوم تاریخ هنر دارد و معتقد است پرداختن به تاریخ هنر راهی است برای بازاندیشی در نفس تاریخ از رهگذر هنر که بازاندیشی در وضعیت کنونی را نیز به دنبال خواهد داشت و در نهایت به شناخت فرهنگ راه خواهد برد. به گفته برایسون اگر تاریخ هنر بخواهد به واقع نقش تاثیرگذاری در نسبت با شرایط امروزی فرهنگ داشته باشد باید از خلال پژوهش های انتقادی نسبت به گذشته خود بازنگری کند و به شیوه های بروز و تکوین تجربه های هنری به ویژه در بحث تصویر متوجه گردد. بنابراین برای بازنگری در مفهوم تاریخ هنر لازم است به هسته مرکزی آن یعنی تصویر پرداخته شود و شیوه نگرش به تصویر مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد تا به این ترتیب پروژه کلی برایسون تکمیل گردد. تحلیل تصویر به طور سنتی از طریق روش شناسی هایی انجام می گیرد که به باور برایسون خود عامل ایجاد فهم نادرست تاریخ هنر و به بار آمدن وضعیت موجود هستند. در میان روش شناسی ها برایسون به طرز ویژه بر نقد مبتنی بر فرم و نقد مبتنی بر بازنمایی تاکید می کند که در تحلیل تصویر با تنزل آن به امری ایستا، پیوند آن با بافتار جامعه و فرهنگ را نادیده انگاشته و به همین جهت تحلیل ارائه شده توسط آنها نیز ابتر باقی می ماند. پژوهش حاضر با بهره جویی از آراء برایسون به مسئله، به نقد دو روش تحلیل فرمالیستی و بازنمایانه در مواجهه با آثار نقاشی می پردازد روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی است که ضمن توصیف روش های تحلیل ذکر شده به تحلیل آنها وارد می شود و در نتیجه با رویکردی نقادانه آنها را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه حاصله از این پژوهش نشان می دهد که نگرش های فرمالیستی و بازنمایانه به نقاشی هنگام نقد به شکل پیش فرض نقاشی را به مثابه تصویری می دانند که در یک لحظه بار معنایی خود را آشکار می کند و بر پایه یک فرم یا بازنمایی یک امر استوار است که برای همگان در لحظه قابل درک و دریافت است. حال آنکه به باور برایسون تصویر یک موجودیت ایستا و نامتحرک نیست و در طول زمان بسط می یابد، چرا که بر فرهنگ بنا شده است و یک سویه مهم در آن فهم مخاطبی است که خود او نیز بر آمده از فرهنگ است و پروسه دیدن و نگاه کردن وی دائماً در حال بازبینی و بازآرایی ادراکات و دریافت های خویش است.
تأثیر شاهنامه فردوسی در آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۵
129 - 142
حوزههای تخصصی:
آلمانی ها از قرن هفدهم با ادبیات فارسی آشنا شدند. نخستین هیأت سیاسی- اقتصادی در اواخر قرن شانزدهم از هولشتاین آلمان به دربار صفوی اعزام شد. در میان این هیأت، مترجمی به نام آدام اولئاریوس حضور داشت که در سفرنامه خود نامی از فردوسی نیاورده است. در همین قرن مدرسه ای به نام «ألسنه شرقی» در فرانسه شکل گرفت.در این مدرسه چهار زبان عربی، عبری، ترکی و فارسی تدریس می شد. علاقه مندان زبان فارسی در این مدرسه آن را آموختند. شخصیت های نامور آلمانی مانند اشتیگلیش ، کنتس آیدا هان هان و هاینریش هاینه تحت تأثیر «شاهنامه» آثار جدیدی پدید آوردند. مردم آلمان توسط همین آثار با ایران و «شاهنامه» فردوسی آشنا شدند.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
مطالعه تطبیقی مصورسازی سه نسخه خطی از «کتاب الحیل» بدیع الزمان جزری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
۱۲۳-۱۰۷
حوزههای تخصصی:
بدیع الزمان جزری، دانشمند، مهندس، طراح و هنرمند خلاق سده ششم هجری در تمدن اسلامی بوده که 50 دستگاه خودکار را در کتاب "الجامع بین العلم و العمل النافع فی صناعت الحیل" مشهور به "کتاب الحیل" به همراه مصورسازی شرح داده است. این کتاب که سندی از توانمندی علمی، مهندسی و هنری او است، بارها نسخه برداری و بهره برداری شده است؛ به گونه ای که حداقل 20 نسخه از آن در موزه های دنیا وجود دارند. اما پژوهش هایی که در کشور ما درباره وی و کتاب مصور او خصوصاً با رویکرد تاریخ هنر انجام شده، محدود و ناکافی هستند؛ در حالی که این کتاب، هم از حیث مصورسازی در نسخه های خطی متعدد، هم از لحاظ شیوه طراحی محصول و هم به واسطه پرداختن به ابزارهای موسیقیایی، از لحاظ تاریخ هنر حائز اهمیت است. در این پژوهش که روش آن توصیفی و تحلیلی است، با هدف مطالعه شیوه های مصورسازی کتاب جزری، داده های کتابخانه ای گردآوری شده و نسخه های خطی تاریخی مورد مشاهده، تحلیل و تطابق قرار گرفته اند. جامعه مورد مطالعه این پژوهش، نگاره ها و مصورسازی های کتاب جزری در سه نسخه خطی آن (نسخه مورخ 715 هجری، نسخه 3306 برلین و نسخه 2477 پاریس) بوده که به عنوان نمونه، به صورت غیراحتمالی، 3 نگاره از آنها انتخاب شده و در نُسخ سه گانه، به صورت تطبیقی مطالعه شده اند. سؤال اصلی این تحقیق که هدف پژوهش را مشخص می کند این است که در مصورسازی نسخه های مختلف کتاب جزری، از چه شیوه های هنری استفاده شده است؟ در خلال پژوهش، به این سؤالات نیز پاسخ داده می شود که؛ چه تفاوت ها و شباهت هایی میان تصاویر نسخ گوناگون این کتاب وجود دارند؟ مصورسازی کتاب جزری در طی زمان، چه سیر تحولی را طی کرده است؟ و نسخه های گوناگون آن، چه ویژگی هایی دارند؟ لذا، به بررسی نسخه های خطی مذکور پرداخته شد و مشخص شد که نسخه خطی مورخ 715 هجری، کاملاً هنرمندانه و بر اساس مکتب نگارگری عباسی، کتاب آرایی شده است؛ اما هر چه از زمان نگارش این کتاب فاصله گرفته شد، از جنبه های هنری تصاویر کاسته شد؛ به طوری که تصاویر دو نسخه دیگر، تبدیل به مصورسازی های فنی و هندسی شده و ارزش های هنری بسیار کمتری نسبت به نسخه 715 هجری دارند.
تحلیل حکم خودکشی در بوته مبانی فقهی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
116 - 138
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقهی و حقوقی خودکشی در نظام حقوق کیفری ایران،به روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است. فقها، ملاک هایی که برای حرمت خودکشی در نظر گرفته اند علیرغم اشتراکاتی که دارند در برخی موارد، دچار اختلاف نظر شده اند. در این پژوهش، نظرفقیهان در حوزه خودکشی با استفاده از منابع مکتوب ارائه گردیده و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساس تفکیک بین خودکشی عمدی و غیر عمدی ملاک آنها متفاوت بوده و مسئوولیّت کیفری آنها متفاوت است. همان گونه که قتل عمد به صورت مباشر و سببیّت حاصل می شود در خودکشی هم اگر به صورت مباشرت انجام گیرد منهیٌ عنه شارع است و اگر به صورت تسبیب صورت گیرد خودکشی به صورت غیر عمدی است واحکام خود کشی عمدی بر آن حمل نمی شود. بر اساس این تفکیک می توان در قانون مجازات بین خودکشی عمدی و غیر عمدی تفاوت قائل شده و برای خودکشی غیر عمدی قوانین جداگانه را وضع کند.
اثربخشی زوج درمانی رفتاری بر نگرش به خیانت وسازگاری زناشویی در زوجین
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی زوج درمانی رفتاری بر نگرش به خیانت و سازگاری زناشویی در زوجین شهر کرمانشاه در سال 1400-1399 انجام گرفت. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. در پژوهش حاضر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زوجین به صورت نمونه گیری در دسترس و به روش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و 20 نفری کنترل جایگزین و به پرسشنامه های نگرش به خیانت زناشویی و سازگاری زناشویی پاسخ دادند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش زوج درمانی رفتاری هفته ای دو بار به مدت 60 دقیقه دریافت کردند و مشارکت کنندگان گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. تحلیل یافته ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مستقل نشان داد که آموزش زوج درمانی رفتاری باعث تغییر نگرش به خیانت زناشویی و افزایش سازگاری زناشویی شده است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش زوج درمانی رفتاری در نگرش به خیانت و سازگاری زناشویی زوجین می باشد. ازاین رو به مسئولین مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود گام های مؤثری در جهت تغییر نگرش به خیانت زناشویی و افزایش سازگاری زوجین بردارند و بر این اساس اقدامات مداخله ای لازم را جهت پیشگیری از وقوع خیانت انجام داد.
دین در چو غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
553 - 573
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، به بررسی مفهوم و تحلیل کارکرد دین در چین باستان، در دوره چو غربی، پرداخته است. آثار به جامانده از این دوره، از جمله شمایل نگارها و نوشته های روی ظروفِ برنزی آیینی، نگاشته های روی استخوان های غیبگویی، آرامگاه های سلطنتی و برخی دیگر از آثار متأخر، بیانگر عقاید و شعائر دینی چینیان باستان در آن دوره است. دین مردم در دوره اول چو (چو غربی)، شامل باور به تیآن (آسمان) به عنوان خدای متعالی، ارواح نیاکان، ارواح و خدایان طبیعت و باور به زندگی پس از مرگ است. خدای متعالی در رأس، و سایر ارواح و ایزدان در مرتبه پایین تر بوده و کارگزار تیآن محسوب می شوند. تیآن خدایی شخصی، حاکم بر کل عالم هستی، آفریننده و نگهدارنده همه موجودات است؛ او به منظور یاری ابنای بشر از رهگذر مکاشفه با آنها گفتگو دارد و همواره ایشان را به عدالت داوری می کند. مردم این دوره، افزون بر باور به خدای قادر مطلق-تیآن-به زندگی پس از مرگ نیز اعتقاد داشتند. به زعم آنان، انسان دارای دو روح است: یکی «پئو»، که پس از مرگ، به جهان فرودین سقوط نموده و در آنجا زندگی تاریکی خواهد داشت؛ و دیگری «هون» که به قصر شانگ دی یا تیآن صعود کرده و همانجا به خوشی زندگی می کند. همچنین جهت حصول شرایط زندگی مساعد، یا دست کم در امان ماندن از بلاها، باید به خدای متعالی، ارواح و نیاکان احترام گذاشت و برای آنها قربانی گزارد. برخلاف دوره شانگ، در دوره چو، نه روح فرمانروای مرده، بلکه خود فرمانروای زنده، به عنوان تیآن زی (فرزند آسمان)، واسطه آسمان و زمین است که باید براساس تیآن مینگ (حُکم آسمانی) به عدالت بر مردم حکومت کند.
تدوین چارچوب آموزشی توسعه قابلیت های وجودی مادران ایرانی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
132 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه آموزش های مورد نیاز جهت توسعه توانمندسازی زنان می-باشد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیأت علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از مادران نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت ارائه آموزش های مورد نیاز جهت تحقق توسعه توانمندسازی زنان و شناسایی چالش های موجود در این زمینه از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. در نتیجه آموزش-های لازم در جهت توانمندسازی مادران در قالب 5 مضمون سازمان دهنده آموزش هنری، آموزش مهارتی، آموزش معنوی و دینی، آموزش روان شناختی- خودشناسی، آموزش اقتصادی- اجتماعی تدوین گردید و چالش های پیش رو جهت اجرایی شدن چنین مهمی در ابعاد مختلف از جمله مقاومت زنان، مقاومت مردان، مقاومت جامعه محلی، مشکلات اقتصادی و سیاسی کاوش و در نهایت راهکارهایی جهت عملی ساختن مؤلفه های توانمندسازی مادران ارائه گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
La Cohérence Textuelle Comme Outil et Comme Finalité(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۳, No ۲۴, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۰
51-64
حوزههای تخصصی:
Les deux notions fondamentales dans le domaine de la linguistique textuelle sont : la cohésion et la cohérence. Ces deux notions entrent à la fois dans la production du texte et dans son interprétation. Alors, comment s’organise un texte ? Quelles sont les règles de la cohérence textuelle ? Quelle différence y a-t-il entre la cohérence et la cohésion ? Comment mieux interpréter un texte à la lumière de ces règles ? Telles sont les questions qui seront débattues au cours de notre communication. Au fil de notre travail, nous allons nous référer à la conception de différents linguistes tels que : Michel Charolles, Jacques Fontanille, Lita Lundquist et Dominique Maingueneau. En effet, on peut dire que la cohérence est une condition textuelle qui nécessite des rapports logiques et non-contradictoires entre les différentes phrases du texte, elle se rattache principalement à la signification générale de la totalité du texte, selon Michel Charolles (cf. Introduction aux problèmes de la cohérence des textes, 1978), quatre règles régissent cette propriété du texte et qui sont : la règle de répétition, la règle de la progression de l’information, la règle de non-contradiction et la règle de relation. A son tour, La pédagogue danoise Lita Lundquist distingue entre trois niveaux de cohérence : un niveau thématique, un niveau sémantique et un niveau pragmatique. Dans cet article, nous essayerons de relier les trois niveaux de cohérence établis par Lita Lundquist avec les quatre principes de la cohérence établis par Michel Charolles pour mettre en place un modèle d’analyse textuelle qui pourrait nous faciliter l’interprétation et la réception d’un texte littéraire quel qu’il soit. En ce qui concerne la cohérence thématique, nous allons étudier les procédés de répétition ainsi que les trois types de progression. Pour ce qui est de la cohérence sémantique, nous allons parler de la méta-règle de non-contradiction chez Michel Charolles. Quant à la cohérence pragmatique, nous allons présenter sa quatrième règle de la cohérence à savoir : la règle de relation.
گزارش نشست نقد رأی: شمول حکم یا عدم شمول تبصره یک ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری نسبت به جرایم در حکم کلاهبرداری (نقد رأی دادگاه های تجدیدنظر استان تهران)
منبع:
فصلنامه رأی دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۸)
127 - 136
حوزههای تخصصی:
هجدهمین جلسه نقد رای دادگاه های تجدید نظر استان تهران در تاریخ ۲۴ شهریورماه ۱۳۹۴ در سالن ولایت آن دادگاه برگزار شد. در ابتدای جلسه آقای اهوارکی، معاون قضایی رییس کل و جانشین سرپرست دادگاه های تجدید نظر به طرح بحث در این خصوص پرداخت:«موضوع مورد نقد و بررسی تبصره یک ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷ است. بعضی از قضات معتقدند که دادگاه به موجب محدودیت اعطای تخفیف که در تبصره مذکور آمده، نمی تواند به کمتر از حداقل مجازات قانونی (یک سال حبس) حکم دهد و این محدودیت مذکور در «تبصره یک ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری» صرفاً ناظر به جرم کلاهبرداری است و جرایمی که قانونگذار مجازات آن ها را در حکم کلاهبرداری دانسته، مانند انتقال مال غیر و ماده ۱۱۷ قانون ثبت، از محدودیت مذکور در تبصره خارج هستند. در مقابل، بعضی دیگر معتقدند که وقتی جرایم مذکور در حکم کلاهبرداری اعلام می شوند، باید همه آثار و توابع و لواحقی که برای جرم کلاهبرداری وجود دارد به آن ها نیز تسری یابد. لذا موضوع مذکور به بحث و تبادل نظر گذاشته می شود».
بررسی رابطه ایمان و کفر با علم در کلام صدرالمتألهین و عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
طراحی مدل هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای با تبیین نقش نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
218 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: هم آفرینی ارزش در رسانه های دیجیتال، بر اساس معماری پلتفرم های دیجیتال استوار است و انعطاف پذیری رسانه های دیجیتال از جنبه طراحی، منطق هم آفرینی ارزش در این پلتفرم ها را تغییر داده است. از سوی دیگر، توسعه هوش مصنوعی مرزهای فعالیت های تجاری را گسترش داده و باعث شده است که هوش تجاری به کار گرفته شود که توسعه دیجیتالی در پلتفرم ها را به همراه دارد. با توجه به این مقدمه، در پژوهش حاضر با استفاده از هوش مصنوعی، هوش تجاری و توسعه دیجیتالی و همچنین، بررسی اثر تعدیلگری نوآوری باز، به طراحی مدلی برای هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای اقدام شده است.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع هم بستگی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش را مدیران، کارشناسان، خبرگان و فعالان پلتفرم های رسانه ای تشکیل داده است که با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامعین، تعداد ۳۸۴ نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری، از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بود که پایایی آن با میزان آلفای کرونباخ 763/0 تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش کمّی، مدل یابی معادلات رگرسیون، رویکرد پی ال اس در نسخه ۳ نرم افزار اسمارت پی ال اس صورت گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با توسعه دیجیتالی رابطه معناداری وجود دارد. بین هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش نیز، روابط معنادار مستقیم و غیرمستقیمی وجود دارد. همچنین متغیر نوآوری باز، رابطه توسعه دیجیتالی و هم آفرینی ارزش را به صورت مثبت تعدیل می کند.
نتیجه گیری: در این پژوهش تلاش شد که ارتباط میان نوآوری باز، توسعه دیجیتالی، هوش مصنوعی و هوش تجاری با هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای بررسی شود. بر اساس نتایج، هوش مصنوعی و هوش تجاری با تحلیل و مشخص کردن فرایندها بر اساس ترجیحات و انتظارات مخاطبان و شناسایی و درک نیازهای پنهان و آشکار مخاطب در تولید محتوا، می تواند توسعه دیجیتالی پلتفرم ها را به همراه داشته باشد و در نهایت با استفاده از ظرفیت های نوآوری باز و تبادل نظر با سایر رسانه ها، به هم آفرینی ارزش در پلتفرم های رسانه ای منجر شود.
زیبایی شناسی کارکرد نور در تذهیب های قرآنی (با تاکید بر مبانی حکمت نوریه سهروردی)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
40 - 49
حوزههای تخصصی:
قرآن، معتبرترین منبع اندیشه اسلامی با تزیینات خاص خود دربردارنده عناصر کلیدی هنر اسلامی چون نور، فرم و رنگ است؛ سهروردی بنیانگذار حکمت نوریه با تاویل آیاتی از قرآن که در آن ها به نور اشاره شده، نور را نماد اصیلی چون نماد عالم خیال می داند که اصل نقوش، رنگ ها و صور تجریدی هنر اسلامی در آنجاست؛ هنر اسلامی، خصوصاَ تذهیب، هویدای حضور باطنی نماد نور است؛ لذا تبیین نور از دیدگاه «شهاب الدین سهروردی» خصوصاً به عنوان مؤسس وجودشناسی عالم نورانی خیال در انطباق با آموزه های قرآن و هنر اسلامی می تواند سرآغاز جدیدی باشد به مسائل حِکَمی و لوازمی که در ذهن و زبان و ناخودآگاه هنرمندان مسلمان مؤثر است. از طرفی تذهیب قرآنی به سبب تجریدی بودن با تاکید بر چنین مفاهیمی نیاز به رمز گشایی دارد. مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که پس از بازخوانی رمز نور نزد سهروردی تأثیر این نوع نگاه به عالَم، در هنر اسلامی و به ویژه در تذهیب های قرآنی دوره صفویه نشان داده شود تا آنچه از نور در نقوش و رنگ های بکار رفته در آن از جمله رنگ طلایی حضور بارز دارد، با رویکرد زیبایی شناسی و نماد شناسی به روش تطبیقی تحلیل شود تا نتیجه حاصل گردد که چگونه نور در فضای تزیینی حواشی قرآن و شکل نقوش آن چون شمسه و رنگ های تذهیب خصوصا رنگ طلایی جلوه گر ساحت نورانی و زیبایی اعلی شده است. منابع به صورت کتابخانه ای گردآوری شده و تصاویر از طریق عکسبرداری نمونه هایی از قرآن های دوره صفویه موزه ملی قر آن کریم تهران و موزه هنرهای تزیینی اصفهان حاصل آمده است.