جامعه شناسی فرهنگ و هنر

جامعه شناسی فرهنگ و هنر

جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره 5 تابستان 1402 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل نشانه شناختیِ گفتمانی سینمای سورئالیستی ایران؛ مورد مطالعه: فیلم های هامون و خانه ای روی آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سورئالیسم زوال یأس گفتمان جبرگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
سینما امروزه به مثابه اندیشه و کنشی اجتماعی در بستر تحولات جامعه مطالعه می شود. از جمله مکاتب فکری که با آغاز موج نوی سینما شکل گرفت و تاثیر بسزایی در سینمای ایران داشت جریان سورئالیسم است. این پژوهش با تحلیل نشانه شناختی گفتمانی دو فیلم هامون (داریوش مهرجویی) و خانه ای روی آب (بهمن فرمان آرا) سعی در کندوکاو و مداقه در جریان سورءالیسم و ارتباط آن با بسترهای اجتماعی جامعه ایران دارد. طبق روش نشانه شناختی گفتمانی، این آثار دارای شاخصه های سینمای سورئالیستی شامل عناصر ذیل است: رئالیسم سیاه، سیالیت دال های مرکزی، شگفتی، آشفتگی و ابهام، ناامیدی و عدم تصور آینده برای نسل های جامعه، نقد افراطی مذهب و قشر متدین جامعه. همچنین جبرگرایی مکانیکی، آزادی، زوال نسل ها، تلفیق سوژه و ابژه و بی تعهدی و خودخواهی و سرگردانی از جمله دال های پیرامونی جریان سورئالیستی سینمای ایران است که در این فیلم ها بازنمایی شده است. این اصول در نظام نشانه شناختی شش گانه تصویری، حرکتی، گفتاری، نوشتاری، آوایی و موسیقایی در تحلیل متن آثار و بررسی زمینه زمانی و مکانی و بینامتنیت نیز تبیین شده است. 
۲.

کلیشه سازی جنسیتی و بازنمایی زنان در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی برساخت کلیشه سازی جنسیت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۹۱
کلیشه سازی جنسیتی تمهیدی است که در واقع نمایی و برساخت پدیده های پیرامون نقش داشته و در جهت دهی افکار عمومی اثر گذار است. رسانه ها این تمهید را دستمایه قرار داده و در ترویج، شکل دهی و تهییج مخاطبانشان از آن استفاده می کنند. سینما از مهمترین ژانرهایی است که به مدد کلیشه سازی جنسیتی سعی در بازنمایی تصاویر خاصی از جهان زنانه و ارتباط آن با جامعه مردسالار دارد. سینما به دلیل ویژگی های بارز خود یعنی واقع نمایی، همدلی، همذات پنداری و گریزخواهی، به عنوان رسانه ای دیداری و کاربردی در فرآیند ارتباطات تلقی می شود و مخاطبان زیادی دارد. به همین دلیل است که مدیران و کارشناسان این صنعت باید دانش و آگاهی کامل داشته باشند تا بتوانند ارتباطات مناسبی را با مخاطب برقرار کنند. تاریخ سینمای ایران گویای آن است که هیچگاه از پرداختن به کلیشه های جنسیتی مبرا نبوده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی کلیشه سازی جنسیتی را در سینمای ایران مورد مداقه قرار داده و مسئله ی اصلی آن واکاوی نمایش زنان در سینمای پس از انقلاب می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی توصیفی تحلیلی است و به شیوه جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری انجام شده است. از این روی برای آشکارسازی مسئله پژوهش فیلم های ریحانه، عینک دودی، گیس بریده، رسوایی که پس از انقلاب تولید و پخش شده است بر مبنای گزینش هدفمند از موارد مطلوب انتخاب و بر اساس مبانی نظری پژوهش تحلیل کرده است.
۳.

بازنمایی سوژه زن در سینمای نمایش خانگی (مطالعه موردی سریال مانکن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی رمزگان ایدئولوژی سوژگی طبقه متوسط منفعت طلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۳
   این مطالعه تلاشی برای واکاوی بازنمایی سوژه زن در محتوای روایی و تصویری سینمای نمایش خانگی در سریال مانکن است. بدین منظور، با به کارگیری رویکرد برساخت گرا در نظریه بازنمایی ریجارد دایر و استوارت هال، به منزله چارچوب نظ ری و ب ا اس تفاده از روش تحلیل نشانه شناختی فیسک در سه سطح رمزگان واقعی ت، بازنم ایی و ای دئولوژی، سریال مانکن تحلیل و ارزیابی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کدهای ایدئولوژیک این سریال ترکیبی از رمزگان چندگانه است که در کنار هم شخصیتی طبقاتی از  زن سریال را نشان می دهند. از جمله رمزهای این مجموعه می توان به زندگی لوکس، قانون گریزی، فردگرایی، نفع گرایی و آنارشیسم اشاره کرد. زن طبقه مرفه در سریال مانکن دنبال مد، اسراف، تنوع و زندگی لوکس است. در مقابل، زنان طبقه متوسط ​​یا پایین به نوعی بازنمایی آشفتگی زنان تنها در جامعه است که قادر به یافتن راه حل درست و اصولی برای رسیدن به خواسته های خود نیستند و بنابراین گمراه شده اند. برای زنان تنها در خانواده که سرشار از خودخواهی و منفعت طلبی هستند، سریال مانکن چاره ای جز اعتماد به جنایتکاران جامعه و روسپی گری باقی نمی گذارد و حتی به گونه ای، شیوه هایی متفاوت از خود فروشی زنان و مردان را برای جامعه ایرانی- اسلامی بازنمایی می کند.
۴.

تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف سرمایه فرهنگی دانش سینمایی گروه های مرجع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
مصرف نه صرفاً یک روند اقتصادی منفعت گرایانه، بلکه امری اجتماعی و شامل نشانه ها و نمادهای فرهنگی است. به همین نسبت مصرف فیلم و سینما متمایز از تعینات اجتماعی و فرهنگی نیست. هدف مقاله حاضر آن است که به تبیین جامعه شناختی مصرف فیلم و سینما در شهر اصفهان بپردازد. چارچوب نظری مقاله با محوریت نظریه فرهنگی پی یر بوردیو و اضافه کردن برخی از متغیرهای مغفول در اندیشه وی تدوین شده است. برای نیل به هدف اصلی، روش پیمایشی در پارادایم پوزیتویسیتی اقتباس می گردد. جامعه آماری شامل 1972660 نفر، حجم نمونه برابر با 401 نفر و شیوه نمونه گیری از نوع سهمیه ای است. به منظور آزمون فرضیات و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری، از مدل های رگرسیونی ساده و چندگانه با متغیر پنهان، ضریب همبستگی پیرسون و مدل همبستگی، آزمون تحلیل واریانس یا آنوا و آزمون تی نمونه های مستقل برای بررسی فرضیه های پژوهش استفاده شده است. با توجه به یافته های این پژوهش سرمایه فرهنگی و مؤلفه های آن (عینیت یافته، تجسم یافته، نهادینه شده)، دانش سینمایی، گروه های مرجع و سرمایه اقتصادی بر مصرف فیلم و سینما تأثیرگذار بوده اند، اما متغیرهای جنسیت، قومیت، وضعیت تأهل و میزان تحصیلات بر مصرف فیلم و سینما تأثیر معناداری نداشته اند. متغیر دانش سینمایی نقش میانجی جزئی در رابطه بین سرمایه فرهنگی و مصرف فیلم و سینما داشته اما متغیر سرمایه فرهنگی به عنوان میانجی، نقشی در رابطه بین سرمایه اقتصادی و مصرف فیلم و سینما نداشته است. با توجه به مدل کلی پژوهش نیز می توان چنین استنباط نمود که به طورکلی 40 درصد واریانس متغیر مصرف فیلم و سینما توسط متغیرهای مستقل این پژوهش تبیین شده است.
۵.

نقد نورمن برایسون بر روش های فرمالیستی و بازنمایانه در تحلیل نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نورمن برایسون نقد فرمالیستی نقد بازنمایانه تحلیل نقاشی نقد فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۷۴
نورمن برایسون(۱۹۴۹) از نظریه پردازان حوزه فلسفه و تاریخ هنر معاصر است که با تکیه بر اندیشه هال و مطالعات فرهنگی و اهمیت بحث تصویر در این حوزه طرح فلسفی خود را پیش می برد. برایسون دغدغه بازنگری در مفهوم تاریخ هنر دارد و معتقد است پرداختن به تاریخ هنر راهی است برای بازاندیشی در نفس تاریخ از رهگذر هنر که بازاندیشی در وضعیت کنونی را نیز به دنبال خواهد داشت و در نهایت به شناخت فرهنگ راه خواهد برد. به گفته برایسون اگر تاریخ هنر بخواهد به واقع نقش تاثیرگذاری در نسبت با شرایط امروزی فرهنگ داشته باشد باید از خلال پژوهش های انتقادی نسبت به گذشته خود بازنگری کند و به شیوه های بروز و تکوین تجربه های هنری به ویژه در بحث تصویر متوجه گردد. بنابراین برای بازنگری در مفهوم تاریخ هنر لازم است به هسته مرکزی آن یعنی تصویر پرداخته شود و شیوه نگرش به تصویر مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد تا به این ترتیب پروژه کلی برایسون تکمیل گردد. تحلیل تصویر به طور سنتی از طریق روش شناسی هایی انجام می گیرد که به باور برایسون خود عامل ایجاد فهم نادرست تاریخ هنر و به بار آمدن وضعیت موجود هستند. در میان روش شناسی ها برایسون به طرز ویژه بر نقد مبتنی بر فرم و نقد مبتنی بر بازنمایی تاکید می کند که در تحلیل تصویر با تنزل آن به امری ایستا، پیوند آن با بافتار جامعه و فرهنگ را نادیده انگاشته و به همین جهت تحلیل ارائه شده توسط آنها نیز ابتر باقی می ماند. پژوهش حاضر با بهره جویی از آراء برایسون به مسئله، به نقد دو روش تحلیل فرمالیستی و بازنمایانه در مواجهه با آثار نقاشی می پردازد روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد انتقادی است که ضمن توصیف روش های تحلیل ذکر شده به تحلیل آنها وارد می شود و در نتیجه با رویکردی نقادانه آنها را مورد بررسی قرار می دهد. نتیجه حاصله از این پژوهش نشان می دهد که نگرش های فرمالیستی و بازنمایانه به نقاشی هنگام نقد به شکل پیش فرض نقاشی را به مثابه تصویری می دانند که در یک لحظه بار معنایی خود را آشکار می کند و بر پایه یک فرم یا بازنمایی یک امر استوار است که برای همگان در لحظه قابل درک و دریافت است. حال آنکه به باور برایسون تصویر یک موجودیت ایستا و نامتحرک نیست و در طول زمان بسط می یابد، چرا که بر فرهنگ بنا شده است و یک سویه مهم در آن فهم مخاطبی است که خود او نیز بر آمده از فرهنگ است و پروسه دیدن و نگاه کردن وی دائماً در حال بازبینی و بازآرایی ادراکات و دریافت های خویش است.
۶.

برساخت اجتماعی سرکوب مخالفان در دوره داریوش اول (خوانشی از نقش برجسته بیستون بر اساس نظریه پانوفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش برجسته بیستون سرکوب شمایل شناسی پانوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
نقش برجسته ی بیستون یکی از قابل توجه ترین حجاری های دوران هخامنشی است؛ یگانگی آن بدین جهت است که به لحاظ جانمایی و موضوع خاص، با سایر نقوش برجسته دوران هخامنشی قابل تمایز است. نقش برجسته بیستون روایت گر سرکوب شورشیان و یاغیانی است که در زمان داریوش، داعیه ی بردیا را داشته اند و داریوش به کمک برخی دست به سرکوب آنان در نقاط مختلفی از گستره ی حاکمیتی هخامنشیان می زند و در این سنگ نگاره به گونه ای متفاوت، شرح این پیروزی ها شده است. هدف از این پژوهش، خوانش نمودهای سرکوب بر نقش برجسته بیستون، برپایه نظریه شمایل شناسی پانوفسکی بوده و برآن است تا با بهره گیری از روش های تحلیلی این رویکرد؛ و بهره گیری از متن کتیبه بیستون، پس زمینه های اجتماعی و سیاسی عصر داریوش را مورد واکاوی قرار دهد. روش این پژوهش بر مبنای ماهیت توصیفی- تحلیلی مبتنی بر نظریه پانوفسکی است. شیوه ی جمعآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و روش تجزیه و تحلیل کیفی بوده است. یافته های و نتایج حاصل از پژوهش، گویای آن است که گفتمان حاکم بر این نقش برجسته، گونه ای از خشونت طلبی را نشان می دهد. همچنین حاکی از رویکرد مانیفستی داریوش در طرح ریزی و اجرای نقش برجسته بیستون است. که با تبیین عوامل شکل گیری این نقش برجسته و همچنین تحلیل و تفسیر نقوش انسانی با توجه به زیر متن اجتماعی و سیاسی آن دوره، کارکردی پروپاگاندا گونه را برای آن می توان متصور شد.
۷.

خوانش معماری نارنجستان قوام بر اساس نظریه سازماندهی محیط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راپاپورت نظریه سازماندهی محیط نارنجستان قوام نظم فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۹
در بررسی و تحلیل معماری بخصوص معماری سنتی، شناخت محیط حائز اهمیت است. در نظریه سازماندهی محیطی که به عنوان مقدمه شناخت محیط معرفی می گردد، انسان در پی نظم و معنا بخشیدن به محیط اطراف خود و در جهت ارائه معانی ذهنی و تنظیم روابط با محیط می باشد تا باایجاد محیطی مضبوط، علاوه بر پویایی، تعامل با دیگران را نیز فراهم کند. مفهوم محیط از نگاه راپاپورت، برگرفته از فرهنگ و فعالیت های اجتماعی، برآیندی ساختارگرایانه از فضا، زمان، معنا و روابط و مجموعه ای از مولفه های ثابت، نیمه ثابت و عناصر غیرثابت در محیط اجتماعی است که انطباق مولفه های چهارگانه در معماری سنتی و بومی بیشتر از معماری مدرن می باشد. در این پژوهش و با هدف بررسی و شناخت مولفه های محیطی و دانش های بکارگرفته شده در بناهای سنتی و نوع تعامل انسان ها در گذشته با محیط و جهت انتظام محیط و فضاهای موجود، مجموعه نارنجستان قوام شیراز مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با بررسی منابع کتابخانه ای، نظریات و دیدگاه های راپاپورت در باب محیط و بخصوص نظریه سازماندهی محیط وی و مولفه های آن استخراج گردید. سپس با مشاهده میدانی مجموعه نارنجستان، به بررسی و انطباق بنا با مولفه های نظریه پرداخته شد. نتیجه اینکه عناصر کالبدی، نقش پررنگی در سازمان فضایی بنا دارد و انتظام فضایی نیز بر معنا، زمان و ارتباطات تاثیرگذار است. همچنین به تایید تطابق نظریه و اصول چهارگانه سازماندهی محیطی با معماری سنتی و بومی کمک می کند. 
۸.

الگوهای ارتباط عاطفی زنان به عنوان قهرمان پروبلماتیک در فضای عمومی (بر اساس رمان های شهرنوش پارسی پور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای ارتباط عاطفی قهرمان پروبلماتیک فضای عمومی سلطه مردانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که با هدف کشف قواعد عاطفی زنان در کنش های متقابل اجتماعی و شیوه های برسازیِ این قواعد در فرایند دیالکتیکی کنشگر و موقعیت اجتماعی در رمان های شهرنوش پارسی پور انجام شد. روش تحقیق، نظریه زمینه ای است که براساس آن رمان های منتخب این نویسنده بررسی و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مقولات و نتایج نظری استخراج گردید. رمان های پارسی پور به دلیل محوریت زنان به عنوان قهرمان های پروبلماتیک و تمرکز بر مسائل زنانه، از جمله مقاومت آنان در برابر سلطه مردانه در فضاهای عمومی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که منظومه احساسی زنان بعنوان یکی از مقوله های اساسی در رمان های پارسی پور وجود دارند و مقولات دوگانه های عاطفی و آگاهی عاطفی در برسازی کنش های عاطفی زنان نقش موثری ایفا می کنند. فرایند کنش های مبتنی بر عواطف در میان زنان نیز با مقوله های رفتار احساسی، محدودیت های کنش گری، موانع بروز احساسات، مدیریت عواطف و تاب آوری شکل می گیرند. در اغلب موقعیت های اجتماعی زنان به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به بازتولید الگوهای کنشی موجود می پردازند. اما تغییر پایگاه اجتماعی در میان زنان موجب ارتقای آگاهی عاطفی شده و زنان در مواجهه با دوگانه های عاطفی، مدیریت عواطف خود را به صورت خلاقانه در دست می گیرند و دست به خلق کنش های جدید می زنند.
۹.

علل گسست فرهنگ شنیداری موسیقی از اصالت های فرهنگی و هنری در ایران از دوره ناصری تا پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصالت در موسیقی فرهنگ شنیداری موسیقی موسیقی ایران موسیقی دوره پهلوی اول موسیقی دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۲۲
گستره وسیع فرهنگ را می توان به فرهنگ رفتاری، دیداری، گفتاری و همچنین شنیداری تقسیم کرد. فرهنگ شنیداری کلیه اصواتی است که افراد جامعه به شکل انتخابی یا غیرعامدانه، در اثر عوامل انسانی یا طبیعی می شنوند. موسیقی بخشی از فرهنگ شنیداری بوده که فرهنگ شنیداری موسیقی نامیده می شود. تا دوره قاجار، فرهنگ شنیداری موسیقی ایرانی ریشه در اصالت های فرهنگی- هنری خود داشته که با ورود مدرنیته به ایران دچار گسست از معیارهای اصیل خود می شود. اطلاق معیار اصیل در حوزه موسیقی ایران شامل ارکان شعر، سازبندی، ساختار موسیقی و چیدمان نغمات می شود که ریشه در فرهنگ و هنر ایرانی داشته باشد. منظور از موسیقی ایرانی (کلاسیک، سنتی یا اصیل) موسیقی است که نمایانگر یک هویت موسیقی واحد و معیاری برای شناسایی موسیقی کشور باشد. پرسش اصلی این مقاله این است که چه عواملی باعث گسست فرهنگ شنیداری موسیقی ایران از معیارهای اصیل خود از دوره ناصری تا پهلوی اول شده است. روش تحقیق از نظر شیوه تحلیل به صورت کیفی و از لحاظ ماهیت از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد عواملی چون تحولات اجتماعی، سیاست ها و قوانین فرهنگی- هنری و نظام آموزشی در گسست فرهنگ شنیداری موسیقی ایرانی از اصالت های آن دخیل بوده اند که به دلیل تاثیر و تاثر عوامل مذکور و همپوشانی برخی از آنها با یکدیگر، این عوامل در ذیل چهار عامل کلی تجددگرایی، مراسم های مذهبی، حذف آموزش سازهای ایرانی در دوره پهلوی اول و رواج آموزش نت محور طبقه بندی و تحلیل شد.
۱۰.

زیست مشترک و جهت گیری متفاوت در بافت سیاسی - اجتماعی کردستان (با تأکید بر دهه های شصت و هفتاد میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل جریان های اجتماعی - سیاسی رویکرد توسعه ناموزون و مرکّب کردستان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف پژوهش حاضر مطالعه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل زمینه های شکل گیری جریان های اجتماعی_ سیاسی کردستان ایران در  با استفاده از نظریه توسعه ناموزون و مرکب است. سوال اصلی پژوهش چنین بوده که کردستان ایران در دوره پهلوی با وجود ضعف شاخص های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چگونه امکان شکل گیری جریان هایی در بافت اجتماعی سیاسی را فراهم نمده است؟. دیدگاه غالب در امر توسعه به معنای کلی، حکم می کند که سطحی از توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برای شکل گیری جریان های سیاسی اجتماعی لازم است، پس چگونه است که در کردستان ایران در عین وضعیت توسعه نیافتگی، با شکل گیری و تعدد جریان ها مواجه هستیم؟ روش مورد استفاده در این پژوهش، روش جامعه شناسی تاریخی است که متاثر از توالی اصطلاحات درونی خود ایده توسعه ناموزون و مرکب یعنی ناموزونی، ترکیب، توسعه به پیش رفته است. با توجه به مباحث نظری و مطالعات انجام گرفته در مورد کردستان ایران دهه های ۴۰ و ۵۰ ش/ ۶۰، ۷۰م. دست به گزینش داده ها و مباحث زده شده و از اعتبار نظری برآمده از میزان انطباق یافته ها با داده های تاریخی سود جسته ایم. نتایج نشان می دهد که منطق شکل گیری جریان های اجتماعی سیاسی در کردستان ایران نه با ارجاع به تغییرات درون/ بیرونی جامعه کردستان، بلکه براساس تعامل و همزیستی آن با جوامعی شکل گرفت که به لحاظ توسعه ای کردستان ایران وضعیت همزمانی های ناهمزمان قرار داشته است.  بنابراین شکل گیری و بعدا تلاقی جریان ها با هم در کردستان ایران در این موقعیت تاریخی را می توان از سویی ناشی از شلاق ضرورت بیرونی در یک وضعیت ناهمزمان با سیار نقاط و امتیاز عقب ماندگی کردستان در یک وضعیت همزمان با امر بین الملل دانست که این امر با ترکیب و جانشینی امر بین الملل با امر درونی کردستان ایران ممکن گشته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱