فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۷٬۵۸۱ تا ۲۷٬۶۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
133 - 154
حوزههای تخصصی:
تعیین میزان کارمزد خدمات مالی ارائه شده از سوی بانک ها به موجب متون قانونی، نظیر بند (۴) مادهٔ (۲۰) «قانون عملیات بانکی بدون ربا» و بند (۴) مادهٔ (۱۴) «قانون پولی و بانکی کشور»، ازجمله اختیارات بانک مرکزی دانسته شده است. سیستم تقنین به دلیل عدم مقرره گذاری کافی و ناصحیح، نه تنها مشکلات احتمالی را برطرف نکرده، بلکه منجر به افزایش تخلفات و ترک فعل های مالی گردیده که هرکدام از آن ها خسارت و آسیب های حقوقی، اجتماعی و اقتصادی در پی داشته است؛ درواقع، عدم تبیین دقیق ماهیت کارمزدها و فقدان ضمانت اجرای کارآمد از یکسو و عدم فرهنگ سازی و توجیه پذیری پرداخت های مالی مشتریان از سوی دیگر، باعث شده تا چندین سال، نرخ کارمزدهای بانکی، ثابت بماند و عملاً بانک ها در قبال ارائهٔ بسیاری از خدمات مالی، کارمزد متناسب دریافت نکنند. اکنون مسألهٔ مهم این است که چالش های ناشی از نقص و ناکارآمدی قوانین در تعیین کارمزدهای بانکی چیست و راهکارهای اصلاح آن ها کدام است؟ در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تشریح چالش های مذکور، تأکید شده است که تبیین صحیح ماهیت کارمزدهای بانکی، وضع ضمانت اجرای کارآمد برای جلوگیری از تخلفات و ترک فعل های مربوطه و اطلاع رسانی کافی به مشتریان می تواند این چالش ها را تا حد زیادی مرتفع سازد.
وصل و فصل در منظومه گرشاسپنامه و داستان بیژن و منیژه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث «وصل و فصل» از حساس ترین مباحث علم معانی به شمار می رود که در شناخت دقائق نحوی و بلاغیِ آثار ادبی نقشِ بسزایی دارد و همواره میان بلاغیون سنّتی و مدرن، جایگاه خاصی داشته است. داستان بیژن و منیژه شاهنامه و منظومه گرشاسپنامه را می توان از برجسته ترین آثار حماسی-پهلوانی در ادبیات فارسی دانست که ظرفیت های بسیاری را در بررسی تطبیقی بلاغتِ نحوی برای پژوهشگران در انعکاس ویژگی های دستوری و بلاغیِ دو اثر فراهم خواهند کرد. در این پژوهش، به منظور دریافت مقاصد و معانیِ بلاغیِ نهفته در دو اثر، نوع ساخت واحدهای معنایی در سطوح مختلف از قبیل: جمله واره، جمله، بیت و حتی ابیات با معنای مرتبط و وابسته به هم (موقوف المعانی) و ترکیب هر یک از این سطوح، مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، با روش توصیفی-تحلیلی به مطالعه انسجام متن از مسیر پیوستگی یا گسستگیِ معانیِ بلاغی در هر یک از سطوح مذکور پرداخته و با مشخص نمودن پراکندگی حروف ربط و شناخت انواع آن، کارکرد بلاغی آن ها را در دو اثر، مورد بررسی و قیاس قرار داده ایم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که فردوسی و اسدی توسی، با ایجاد نوعی ارتباط زمانی و مکانی و پیوند علّی و معلولی میان جملات و با بهره مندی از انواع حروف ربط همپایه ساز و وابسته ساز در وصل ها و نیز رعایت موازیِ ترتیب زمانی و منطقی میان جملات در فصل ها، پیوندی مستحکم و منطقی در متن و انسجام معناییِ ویژه در سلسله روایت رویدادها ایجاد کرده اند.
نقدی بر شاهنامه نقالان مرشد زریری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
189 - 220
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر با شناسایی و تصحیح طومارهای نقالی شاهنامه تا حدود زیادی نگاه شاهنامه پژوهان و ادیبان به طومارها تغییر یافته است. یافته ها حاکی از آن است که طومارهای نقالی صرفاً زاده ذهن و تخیل نقالان نبوده و در بعضی موارد آبشخورها و منابع طومارها به روزگار قبل از اسلام یا در دوره اسلامی به قبل از سروده شدن شاهنامه فردوسی برمی گردد. ازطرف دیگر زبان و سبک طومارهای نقالی تصحیح شده با آنچه راویان در مجلس نقل به اجرای آن می پرداخته اند، تفاوت دارد و هردو را نمی توان از یک گروه به حساب آورد. ازین رو تصحیح طومارهای نقالی باید به صورت کاملاً تخصصی و برابر با موازین درست علمی انجام بگیرد تا نتایج حاصله منجر به شناخت بهتر از طومارها و منابع آنها گردد. شاهنامه نقالان، که در روزگار ما تألیف شده است، یکی از طومارهای جامع نقالی شاهنامه به شمار می رود. جلیل دوستخواه این طومار را در سال 1396 تصحیح و منتشر کرده است. در این مقاله، کتاب شاهنامه نقالان از دو منظر مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت؛ در بخش نخست اشتباهات و تناقض های مؤلف اثر، مرشد زریری، مطرح خواهد شد و در بخش دوم در یک نگاه دقیق تر، روش مصحح اثر، جلیل دوستخواه، به بوته نقد در خواهد آمد. نتایج این بررسی نشان می دهد که به این کتاب، در هردو بخش تألیف و تصحیح، آسیب هایی راه یافته است.
Sweet Maidens or Evil Witches? A Post-Jungian Study of Women’s Archetypal Images in Thomas Malory’s Le Morte d’Arthur and the Epic Part of Ferdowsi’s Shahnameh(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Thomas Malory's Le Morte d’Arthur and the epic part of Ferdowsi's Shahnameh , addressing two key questions: how does Hillman’s concept of archetypal images illustrate the major images of women presented in Le Morte d’Arthur and Shahnameh ? And, how are these images treated in their respective contexts? Using James Hillman’s Post-Jungian theory of archetypal images, which emphasizes preserving the individual details of the images, in contrast to Jungian archetypes that are reductionist and imprecise, this study explores the images of the women in Le Morte d’Arthur and Shahnameh both individually and in relation to one another. Based on a detailed examination of the unique characteristics of their images, collected from textual evidences, each of these women are categorized under the archetypal images of the daughter, the lover/wife, and the mother. The results of this study propose a comprehensive pattern, supported by various examples, for further detailed analyses of such archetypal images, as they open up new horizons for feminist studies by illuminating women’s multidimensional personalities. In addition, the major diversions from this pattern under the archetypal images of the sorceress and the warrior are discussed according to their respective contexts and societies as well.
Men in Transition: A Study of Hegemonic Masculinity in Amy Waldman’s The Submission and Porochista Khakpour’s Sons and Other Flammable Objects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ویژه نامه (پیاپی ۱۷)
121 - 140
حوزههای تخصصی:
This study traces James W. Messerschmidt’s concept of hegemonic masculinity in two post-9/11 novels, The Submission (2011) by Amy Waldman and Sons and Other Flammable Objects (2008) by Porochista Khakpour. Messerschmidt’s Structured Action Theory considers hegemonic masculinities as surreptitiously omnipresent or social constructs whose main purpose is rendering unequal gender relations possible. We believe that this theory can help us better understand the transformations the masculinities of these novels undergo after the 9/11 attacks. In analyzing the novels, we argue that characters who manifest pre-9/11 ideals of American hegemonic masculinity and who are symbolically disempowered by the attacks endeavor to regain their hegemonic status by establishing the hyphenated Middle Eastern and South Asian masculinities as their racial Other and subordinating them in the post-9/11 landscape. In other words, we will focus on the former group’s symbolic emasculation and their subsequent remasculinization in light of the 9/11 attacks and the impact of this transformation on immigrant men in the United States. Moreover, by applying the Structured Action Theory to the aforementioned novels, we aim to show how American hegemonic masculinities, previously defined as strong, untouchable, and invincible, are reconstructed, after the 9/11 attacks, around the ideals of revenge; besides, we explore the responses of the Middle Eastern and South Asian men to their unequal position. Ultimately, we analyze the varying intersections of gender, religion, nationality, race, class, and age which are at work to reconstruct such identities.
The Interpellated Subjects in Kazuo Ishiguro’s Never Let Me Go(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aimed to critically investigate Kazuo Ishiguro’s Never Let Me Go, in terms of Louise Althusser’s concepts of ideology and Interpellation. Kazuo Ishiguro’s sixth novel, Never Let Me Go, explores the tragic condition of clones living in an imaginary England of the late 1990s. Out of the parts and pieces of the main character’s fragmented memory and unclear descriptions, the reader finds out that Kathy and her friends are clones created to give certain vital organs to ordinary people. However, the main characters in this dystopian novel are not looking for emancipation, and very little could be observed in terms of resistance or objection. Applying Althusser’s theories of ideology and interpellation, this study tried to discover the reasons for the characters’ passivity and submission. The findings showed that certain beliefs and values despite being shockingly violent were internalized, naturalized, and justified in the decisive ages of childhood through the dominant ideological system. Moreover, the effect of educational system as one of the most important ISAs (Ideological State Apparatus) in interpellating the individual characters into subjects is analyzed in this novel.
The Effect of Teaching Critical Thinking Intervention on Enhancing the Level of Critical Thinking among In-Service EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal Of English Language and Literature Teaching, Volume ۲, Issue ۲, September ۲۰۲۳
54 - 77
حوزههای تخصصی:
Critical thinking is a fundamental cognitive skill that significantly influences our thought processes. Without it, reaching impartial and accurate conclusions becomes challenging. This skill holds profound importance in educational settings. The focus of the present study was to examine how teaching critical thinking skills enhances the critical thinking and reading comprehension abilities of Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners. A group of 40 in-service EFL teachers from Farhangian University in Iran underwent pretests on reading comprehension and critical thinking. Critical thinking interventions were systematically integrated into the course curriculum at 4-week intervals. Following the instructional period, posttests were conducted to evaluate the effectiveness of the critical thinking intervention program. Results indicated a notable improvement in both the knowledge and attitudes towards critical thinking. Moreover, the program positively impacted the students' reading comprehension levels, particularly their ability to critically approach reading comprehension tests. This highlights the significance of creating an environment where students feel comfortable expressing their thoughts without the fear of judgment. Educators play a crucial role in fostering optimal critical thinking behaviors and attitudes through effective modeling. Promoting a culture of open expression and critical thinking is key to nurturing well-rounded learners.
ویژگی های دولت و جامعه پیشاصنعتی در ایران در منظومه فکری پاتریشیا کرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
121 - 162
حوزههای تخصصی:
برای تبیین وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران پیش از مواجهه با دوران مدرن عموماً از نظریاتی مانند استبداد شرقی، دولت های خودکامه شرقی یا سلطانیسم که به عنوان دولت دیوان سالار شرقی هم شناخته می شود، استفاده می شود، درحالی که به نظر می رسد این نظریات بیشتر تلاشی برای انطباق تاریخ با نظریه است نه اینکه تلاش کند نظریه را به واسطه مواد و عناصر تاریخی شکل دهد. در این مقاله ضمن نقد کاستی های نظریات فوق، سعی می شود با استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای و چارچوب نظری ارائه شده توسط کرون در کتاب «جامعه های ماقبل صنعتی» در مورد دولت های حداقلی این جوامع و مختصات آن، به این سؤال پاسخ داده شود که پاتریشیا کرون به واسطه چارچوبی که در کتاب «جامعه های ماقبل صنعتی» تصویر کرده و شواهدی که در دیگر پژوهش های خود گردآورده است، چه صورت بندی از جامعه شناسی تاریخی ایران و تضاد دولت و جامعه در ایران ماقبل صنعتی داشته است و این تضاد چه تأثیری در مواجهه با جنبش های مرکزگریزی مثل قیام سیاه جامگان، سپیدجامگان یا اسماعیلیان داشته است؟ فرضیه منتخب در این نوشتار این است که دولت های سنتی از روی ماهیت نحیف و شکننده خود ناتوان در برخورد با این جنبش ها بوده اند و حتی جنبش های کم جمعیت هم می توانسته سال ها دولت های مرکزی را مشغول خود کند. یافته های این پژوهش که همراه بررسی مختصر چند نمونه دولت های پیشاصنعتی حاضر در تاریخ تمدن ایران بود، دولت های پیشاصنعتی آن گونه که کرون تصویر می کند ماهیتاً ضعیف هستند و این ضعف نه تنها به واسطه خود بلکه شرایط جبری غیرصنعتی زمانه است.
دیپلماسی علمی و فناوری و توسعه منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۱)
175 - 191
حوزههای تخصصی:
دنیای چندبُعدی شده در تمام امور خود نیازمند داشتن متغیر جدید به نام دیپلماسی علمی است. هیچ واحد بین الملل و دولت مستقلی نمی تواند این بُعد نوین سیاست را نادیده بگیرد. دیپلماسی علم به عنوان ساحتی نرم از قدرت نه تنها با استفاده از متغیر علم سیاست و روابط بین الملل، بلکه با درون مان کردن ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و وابسته گی جدید آنها به ماهیت علم، مرزهای جدیدی در مفهوم شناسی نوینی تأسیس کرده است. یکی از این مفهوم شناسی ها ارتباط درهم تنیده دیپلماسی علم و توسعه است. کشور ایرن در منطقه غرب آسیا با داشتن نیروی جوان و تحصیل کرده و دارای تجربه رشد مداوم شاخص های علمی و فناورانه، زمینه قطعیِ استفاده از این متغیر در توسعه سیاست خارجی خود را داراست. بنابراین، مهمترین وجه عمومی کشور ایران در شرایط کنونی استفاده کامل از این ظرفیت بی بدیل در توسعه منطقه ای با در نظر گرفتن اولویت های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. این پژوهش در روشی کیفی و با بررسی اسناد مختلف در حوزه های مدنظر و با برشمردن ویژگی های هر کدام از این متغیرها، منطق ارتباط دیپلماسی علمی و توسعه منطقه ای را واکاوی کرده است.
شکیبایی ومدارای عقیدتی و دانشی بایسته پیدایی و پایایی تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
165 - 189
حوزههای تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی هدف نهایی ترسیم شده توسط رهبران انقلاب اسلامی ایران است. برای جامه عمل پوشاندن به چنین هدف راهبردی موانع فراوانی وجود دارد. به همین جهت تحقیق دراین زمینه امری ضروری می باشد. درحال حاضر عدم تحمل آرا و عقاید دیگران در ابعاد گوناگون سیاسی،فرهنگی،عقیدتی،اقتصادی و.... درجوامع اسلامی پدیده غالب است. سوال اصلی با در نظر گرفتن رعایت اصل محدودیت در موضوع تحقیق این است که عدم شکیبایی ومدارا درابعاد عقیدتی و دانشی چه نقشی درتحقق تمدن نوین اسلامی ایفا می نماید؟ برای پاسخ به این سوال آیات قران کریم،روایات وداده های تاریخی مورد مطالعه قرار گرفته است. فرضیه مطروحه عبارت است ازاینکه:شکیبایی ومدارا درابعادعقیدتی ودانشی یکی ازالزامات پیدایی،پویایی و پایایی تمدن نوین اسلامی به شمارمی آید.برای اثبات فرضیه مذکور از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است.مستندات موجود دال بر آن است که بین تمدن نوین اسلامی و شکیبایی و مدارا رابطه مستقیم والزامی وجود دارد. به این معنا که افزایش و استمرارشکیبایی و بردباری در جامعه اسلامی باعث پیدایش،پایایی و پویایی تمدن نوین اسلامی و عدم شکیبایی در ابعاد گوناگون از جمله عقیدتی و دانشی باعث رکود و عقب ماندگی جامعه خواهد شد.
ضرباهنگ روایت در قصّه های عامیانه کوتاه ایرانی انجوی شیرازی از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی در روایت های کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و آماری انجام شده است و رویکرد آن از دیدگاه نشانه- معناشناسی گفتمانی در روایت های کلاسیک است؛ کوشش شده است که مسأله پیروی یا عدم پیروی الگوی فرایند کنشی سوژه ها برای تصاحب، بازتصاحب یا حفظ ابژه از یک الگوی خاص، در روایت 201 قصّه عامیانه کوتاه ایرانی- گردآوری شده به کوشش انجوی شیرازی در مجموعه چهار جلدی عروسک و سنگ صبور، دختر نارنج و ترنج، گل با صنوبر چه کرد و گل بومادران- واکاوی شود. یافته ها نشان داد که زندگی روایی 661 سوژه حاضر در این قصّه ها همانند یک ضرباهنگ تکرار شوند که دچار گسست و نوسان ضرباهنگ می شود و در آخر دوباره یک ضرباهنگ تکرارشونده پیدا می کنند، از یک الگوی مادر با متغیرهای گوناگون پیروی می کنند که دگرگونی متغیرهای آن، 19 گونه خرده ضرباهنگ را در این قصّه ها ایجاد کرده است که در این پژوهش بر پایه اعداد یک تا نوزده نام گذاری شده اند.
تحلیل نقشی بند گردان های قصیده «المواکب» جبران بر اساس فرانقش بینافردی در رویکرد دستور نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستور نقش گرای نظام مند هلیدی زبان را در بافت متن و در سه حوزه فرانقش اندیشگانی، بینافردی و متنی بررسی کرده و کارکرد آن را در تحول فرایندهای شناختی توضیح می دهد. از آنجا که ساختارهای زبانی نظیر قواعد دستوری، نوع واژگان و ترکیب آن ها در تکوین و توسعه فرایندهای شناختی انسان و فهم و تحلیل متون مؤثر هستند، بررسی قصیده «المواکب» به عنوان اثری فلسفی و مطول با موضوعاتی چون تأمل در طبیعت، خیر، شر، زندگی و مرگ بر اساس رویکردهای تحلیلی زبان شناختی، ابعاد تازه ای از جنبه های فنی و متنی این اثر را آشکار می سازد. در این پژوهش، تحلیل بندگردان ها در ترجیع بندهای قصیده «المواکب» با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس فرانقش بینافردی انجام شده است تا با تبیین پیوستگی معنایی، ابعادی از ویژگی های زبان شناختی و درکی از محتوای قصیده، دلالت ها و پیام های آن به دست آید. یافته ها نشان دهنده این هستند که شاعر از انواع بیان خبری، تأکیدی، امری، آرزومندانه و قطبیت مثبت برای توصیف تجارب مادی و مفهومی استفاده کرده و با تکرار بیان خبری و تأکیدی، با مخاطب تعامل برقرار نموده و او را با اندیشه خود همراه می کند و از طریق استفاده از صیغه امر، او را به نواختن «نی» که نمادی از جاودانگی و آرامش است، فرا می خواند.
تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان: نقش جو نوآوری و جو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت و تغییرات سریع کسب وکارها، نوآوری برای هر سازمانی ضروری است. یک عامل مهم و تعیین کننده در افزایش نوآوری سازمان و کسب مزیت رقابتی، رفتار نوآورانه کارکنان است. در این میان، رفتار رهبران سازمان و جو محیط کاری اهمیت حیاتی در پرورش رفتارهای نوآورانه کارکنان دارند. در این راستا، هدف از اجرای این پژوهش بررسی تأثیر رهبری کارآفرینانه بر رفتار نوآورانه کارکنان با نقش میانجی جو نوآوری و جو اخلاقی بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ شیوه جمع آوری اطلاعات جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری را کارکنان شرکت های کوچک و متوسط دانش بنیان آذربایجان شرقی تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G-Power 3.1 تعداد 134 نفر محاسبه شد و نمونه گیری به روش در دسترس انجام گرفت. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استاندارد جمع آوری شدند. روایی پرسشنامه با استفاده از پانل متخصصان و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. آزمون فرضیه ها هم با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS 4 انجام شد. نتایج نشان داد که رهبری کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار نوآورانه کارکنان دارد. همچنین، نقش میانجی متغیرهای جو نوآوری و جو اخلاقی در رابطه بین رهبری کارآفرینانه و رفتار نوآورانه کارکنان تأیید شد. نتایج پژوهش دستاوردهای مهمی را برای مدیران شرکت های کوچک ومتوسط که به دنبال راه هایی برای افزایش رفتار نوآورانه در کارکنان شرکت هستند ارائه می دهد.
کاربرد اینترنت اشیا و بلاک چین جهت شفاف سازی اطلاعات در تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 54
حوزههای تخصصی:
عامل اصلی در خدمات تأمین مالی زنجیره تأمین موفق، به کارگیری سامانه های اطلاعاتی کسب وکار محور است. هدف پژوهش حاضر همراهی بیشتر فناوری بلاک چین با اینترنت اشیا و به کارگیری آن ها در زمینه امور مالی زنجیره تأمین کسب وکار است. در پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا پرداخته شده است که باعث شفافیت اطلاعات در فرآیند تأمین مالی زنجیره تأمین کسب وکار می شود. با مدیریت اطلاعات مبتنی بر فناوری بلاک چین و اینترنت اشیا، هزینه اجرایی کل زنجیره تأمین را می توان به خاطر یک پارچگی جریان های سرمایه، اطلاعات و تجاری در زنجیره تأمین بسیار کاهش داد. نتایج پژوهش حاضر شامل، 1. تحت محیط اطلاعاتی متقارن، با محدودیت بیشینه سازی بازده مورد انتظار همه طرفین، یارانه تشویقی تحت سازوکار تشویقی سازگار رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین و قابلیت عملیاتی شرکت های کوچک ومتوسط و رابطه منفی با ضریب سطح اقدامات، ضریب ریسک گریزی مطلق و عدم قطعیت خارجی این شرکت ها دارد؛ 2. درآمد مورد انتظار که سازوکار سازگاری تشویقی را برآورده می کند رابطه مثبتی با بلوغ فناوری بلاک چین، سودآوری کارگزار و سود خالص دریافتی کارفرما دارد؛ و 3. در محیط اطلاعاتی نامتقارن، یارانه تشویقی متفاوت مؤثرتر از یارانه تشویقی یکسان در شرکت های کوچک ومتوسط متمایز با قابلیت های عملیاتی متفاوت و ارائه گر مشوق های مختلف برای این شرکت ها است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که در محیط اطلاعاتی متقارن، یارانه تشویقی یکسان، مؤثرتر است، اما در محیط اطلاعاتی نامتقارن یارانه تشویقی متفاوت، مؤثرتر است.
مقایسه استعاره مفهومی فضیلت اخلاقی راستی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده ، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی دارای چه حوزه های مبدایی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آن ها با یکدیگر چیست.. داده های تحقیق نشان می دهد که 5 نام نگاشت : شیء، عمل، مسیر، سخن و زیورآلات برای مفهوم «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی یافت شده است. نام نگاشت های شیء وعمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. [راستی مسیر است] و [راستی سخن است] فقط در مینوی خرد و [راستی زیورآلات است] فقط در گلستان سعدی مشاهده شدند. از آنجا که گفتمان در دو وجه عملی (تمدن) و نظری (فرهنگ) بر ذهنیت ها اثر می گذارد، شاید بتوان گفت که [راستی زیورآلات است] به عنوان نشانی از وجه تمدنی گفتمان ، در گلستان بیشتر مورد تاکید بوده در حالیکه [راستی سخن است] و [راستی مسیر است] تاکید بر وجه فرهنگی گفتمان در مینوی خرد دارد، که البته هیچکدام از این دو وجه بر دیگری ارجحیتی ندارد و فقط نشان از آن دارد که در ایران پیش و پس از اسلام گفتمان «راستی» اهمیت داشته است.
بررسی و تحلیل قربانی انسان در شاهنامه بر اساس نظریه های آیین قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قربانی انسان از مهمترین مواردِ قربانی بود که در مواقع حساس به منظورِ بلاگردانی و خشنودی نیروهای برتر، پیشکش می شد. شاهنامه ازجمله متونی است که آیین ها و باورهای مختلف را در بر دارد؛ یکی از این موارد، آیین قربانی کردن انسان است که مصادیقی از آن در داستان های زال، ضحاک، سیاوش، دیوِسپید و داستان پادشاه شهرِ بیداد دیده می شود. با توجه به این امر، نویسندگان به منظور تبیین این مصادیق به روش توصیفی-تحلیلی می کوشند بر اساس نظریه های قربانی به بررسی وتحلیلِ قربانی انسان در داستان های یادشده بپردازند. نتایج نشان می دهد، قربانی های انسانی در شاهنامه در پنج بخش، قابلِ بررسی است و با اهدافی چون طولِ عمر، بلاگردانی و دفعِ نحوست انجام می شد. در داستانِ زال با توجه به این که در باور پیشینیان، تولّد برخی نوزادان با ویژگی های خاص(سپیدمو)، شوم و تجلّی خشمِ خداوند تلقی می شد، چنین نوزادانی را دیوزاد و نمادِ شومی و عدمِ باروری می دانستند و رهاکردن او، نوعی فداکردن به منظور دفع نحوست است. در مورد قتل سیاوش نیز باید گفت: برخی کُشته شدن او را قربانی به منظور باروری طبیعت می دانند و برخی قتل او را تنها بلاگردانی می دانند نه قربانی اما قتل وی، جنبه باروری ندارد و نوعی قربانی آیینی به منظورِ دفعِ نحوستِ خواب افراسیاب و حفظ جانِ وی است. در مورد دیو سپید نیز می توان گفت: آن چه در شاهنامه با عنوان دیوان شناخته می شوند، دشمنانِ قدرتمند، وحشی و تنومندی بوده اند که با شاهان ایرانی در نزاع بوده اند و دیوان قلمداد می شدند پس کشته شدن دیوِسپید، نوعی قربانی به منظور بلاگردانی است. در تحلیل مصادیق یافت شده نیز نظریه های بلاگردانی فریزر و کمالِ کیهانی بویس کاربردی تر و انعطاف پذیرتر ازسایر نظریه-هاست.
جنگ ترکیبی دشمن و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیت الله العظمی خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران با پیروزی و موفقیت های خود در حوزه سیاست داخلی و خارجی سبب برانگیختن دشمنی آمریکا و متحدین منطقه ای آن شد. آرمان های نظام اسلامی سبب شد خط تمایز هویتی بین جهت گیری های آزادی بخش انقلابی و حامیان نظام سلطه ایجاد شود. ابزارهای مختلف مقابله با انقلاب اسلامی از جمله قدرت نظامی در جنگ هشت ساله رژیم بعث بر علیه جمهوری اسلامی ایران و تحریم های اقتصادی و فناورانه نتوانست به تحقق اهداف نظام استکباری بینجامد. از دهه هفتاد شمسی به بعد بهره گیری از ابزارهای فرهنگی نیز در دستورکار امریکا و رسانه های غربی قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره خطر ناتوی فرهنگی را از ابتدای اقدامات نرم افزاری و فرهنگی امریکا گوشزد کرده اند. با تحول در ابزارهای تقابل جویانه امریکا در برابر جمهوری اسلامی ایران بحث جنگ ترکیبی در ادبیات راهبردی مورد توجه قرار گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات خود از مفهوم جنگ ترکیبی جهت تبیین رفتارهای خصمانه جدید امریکا استفاده کرده اند. در پژوهش حاضر نگارنده به دنبال ارایه الگویی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی در ارتباط با جنگ نرم و سازوکار اجرایی ان است. از این رو سوال پژوهشی ذیل مطرح می شود مفهوم جنگ ترکیبی در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی از چه اجزایی تشکیل شده است و راه حل مقابله با ان از دیدگاه ایشان چیست؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه ذیل مطرح می شود در دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی جنگ ترکیبی نبردی است چند سطحی که در ان دشمن از تمامی ابزارهای خود به صورت همزمان استفاده می کند و راه کار مقابله با ان در دفاع ترکیبی و بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود خلاصه می شود. روش تحلیل در پژوهش حاضر توصیفی- تبیینی است و از روش اسنادی جهت جمع آوری منابع استفاده می شود.
مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
پس از تأسیس خلافت عباسی، دو جریان فکری «شعوبی» و «ضدّ شعوبی» در جهان اسلام به معارضه با یکدیگر برخاستند. جنبش شعوبیه ایرانی، به پیشینه تاریخی و تمدنی کهن ایران استناد می کرد و در پی ارتقای جایگاه سیاسی و اجتماعی خود در نظم سیاسی نوین بود. جریان ضدّ شعوبی که امتداد اندیشه سیاسی امویان محسوب می شد، به دلیل از دست دادن منزلت سیاسی و اجتماعی پیشین، در پی القا و تداوم اندیشه برتری عرب بر غیرعرب بود.این پژوهش، در پی بازسازی مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی در سده های نخستین اسلامی با تکیه بر آرای ابن قتیبه از حامیان جدی اندیشه مزبور است. دلیل انتخاب ابن قتیبه، به عنوان نماینده جریان تفکر ضدّ شعوبی، باقی ماندن کتاب فضل العرب اوست که حاوی صورت بندی کاملی از مبانی ضدّ شعوبی هاست. یافته های پژوهش نشان می دهد که مبانی فکری جریان ضدّ شعوبی بر اساس آرای ابن قتیبه، دارای دو محور کانونی اثبات برتری قوم عرب بر سایر اقوام و اثبات فرومایگی جایگاه اجتماعی، سیاسی و تاریخی ایرانیان و شعوبی مسلکان بوده که هریک مبتنی بر چندین اصل است. نوشتار حاضر، از نوع تحقیقات تاریخی است و با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای، به ویژه کتاب فضل العرب، به نگارش درآمده است.
تحلیل روابط بینامتنیِ «اعلام انتصاب امام علی(ع) به وصایت و پیامدهایِ آن» در بیت هایی از غدیریه ناصر خسرو و خطبه غدیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
51 - 72
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت به تحلیل روابط صوری و معنایی متون مختلف می پردازد. همواره متن ها در یک ارتباط شبک ه ای با یکدیگر خلق می شدند. متن های نوین بر پایه متن های پیشین شکل گرفته و متن های گذشته خود را در آیینه متن های پسین بازمی تابانند. نظر به اهمیت واقعه غدیر، شعرای بسیاری در پی متجلی ساختن مضامین فکری، عقیدتی و تاریخیِ این واقعه بوده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به این سوال پاسخ می دهد که روابط بینامتنیِ اعلام انتصاب امام علی(ع) به وصایت و پیامدهایِ آن در غدیریه ناصر خسرو و خطبه غدیر چگونه است؟ نتایج نشان داده است که ناصر خسرو در غدیریه های خود چشم داشت ویژه ای به خطبه غدیر داشته ؛ از جمله در بیت هایی ضمن گزارشِ توجه ویژه خود به جایگاه امام علی(ع) نزد پیامبر(ص) و انعکاس اعتقاد خود به امام علی(ع) و واقعه غدیر نشان می دهد که از سوی گروهی از مخاطبان واکنشی نسبت به اعلام وصایت امام(ع) صورت می گیرد که کاملا نقطه مقابل توصیه هایِ پیامبر(ص) است و در جریان گزارش این واکنش بیشترین اشتراک واژگانی و مفهومی میان واژگان و اصافِ شعر خود و خطبه غدیر را در « احاطه شدگی» و « سقوط و هبوط» برقرار می کند؛ به گونه ای که این بیت ها روابط «پیرامتنی» و «متنی» گوناگونی را میان متن حاضر و غائب منعکس می کند.
گونه شناسی نما و پنجره های منازل مسکونی دوره پهلوی اول (مورد پژوهی: منازل مسکونی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
39 - 58
حوزههای تخصصی:
امروزه، با نگاهی اجمالی به سیما و منظر شهری در شیراز، می توان آشفتگی را در بناها و نماهای شهری مشاهده نمود. هدف پژوهش بررسی نماها و پنجره های بناهای مسکونی دوره پهلوی اول در شیراز و گونه بندی آن ها میباشد. روش پژوهش کیفی مبتنی بر تحلیل محتوا است، از مطالعات کتابخانه ای، عکس برداری، مشاهده و برداشت میدانی، ترسیم نمودارهای تحلیلی هندسی و در نهایت گونه شناسی در مقایسه تطبیقی استفاده شده است. نتیجه پژوهش: خانه ها به سه گونه:1-خانه های اوایل پهلوی اول(با متراژ پانصد تا هشتصد متر، ساختمان های سه طرف و چهار طرف ساخت، اکثرا خانه ها طولی و تراس های بهم چسبیده همراه با قوس، بناها قرینگی کامل دارند و دارای پنجره هایی چوبی با تزیینات به سبک قاجاری و شبکه بندی فلزی در قسمت زیرزمین میباشند)2-خانه های اواسط پهلوی اول (ساختمان های دو طرف ساخت، متراژهای کم تر از پانصد متر و یک طبقه با زیرزمین، غیر قرینه هستند اما در قسمت درها و پنجره ها قرینگی دیده میشود، دارای تزیینات فراوان، پنجره های دو قسمتی نیم دایره و مستطیل و شبکه بندی در زیرزمین میباشند. همچنین دارای پنجره هایی با کاربرد در-پنجره شیشه رنگی هستند3- خانه های اواخر پهلوی اول(خانه های صاحب منصبان، اغلب یک طرف ساخت، تقسیم خانه ها به سه محور افقی میباشد که در قسمت مرکز و تعریف ورودی، دارای جلو آمدگی یا فرورفتگی می باشند. عمده تزیینات در قسمت ورودی بنا و دارای سنتوری ، پلکان و ستون در جلو عمارت هستند. دارای نماهای قرینه، خانه های بالای 800 متر و پنجره هایی با خصوصیات شبکه بندی چوبی و چند بخشی و شیشه رنگی به منظور تزیینات می باشند.