بررسی و تحلیل قربانی انسان در شاهنامه بر اساس نظریه های آیین قربانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانی انسان از مهمترین مواردِ قربانی بود که در مواقع حساس به منظورِ بلاگردانی و خشنودی نیروهای برتر، پیشکش می شد. شاهنامه ازجمله متونی است که آیین ها و باورهای مختلف را در بر دارد؛ یکی از این موارد، آیین قربانی کردن انسان است که مصادیقی از آن در داستان های زال، ضحاک، سیاوش، دیوِسپید و داستان پادشاه شهرِ بیداد دیده می شود. با توجه به این امر، نویسندگان به منظور تبیین این مصادیق به روش توصیفی-تحلیلی می کوشند بر اساس نظریه های قربانی به بررسی وتحلیلِ قربانی انسان در داستان های یادشده بپردازند. نتایج نشان می دهد، قربانی های انسانی در شاهنامه در پنج بخش، قابلِ بررسی است و با اهدافی چون طولِ عمر، بلاگردانی و دفعِ نحوست انجام می شد. در داستانِ زال با توجه به این که در باور پیشینیان، تولّد برخی نوزادان با ویژگی های خاص(سپیدمو)، شوم و تجلّی خشمِ خداوند تلقی می شد، چنین نوزادانی را دیوزاد و نمادِ شومی و عدمِ باروری می دانستند و رهاکردن او، نوعی فداکردن به منظور دفع نحوست است. در مورد قتل سیاوش نیز باید گفت: برخی کُشته شدن او را قربانی به منظور باروری طبیعت می دانند و برخی قتل او را تنها بلاگردانی می دانند نه قربانی اما قتل وی، جنبه باروری ندارد و نوعی قربانی آیینی به منظورِ دفعِ نحوستِ خواب افراسیاب و حفظ جانِ وی است. در مورد دیو سپید نیز می توان گفت: آن چه در شاهنامه با عنوان دیوان شناخته می شوند، دشمنانِ قدرتمند، وحشی و تنومندی بوده اند که با شاهان ایرانی در نزاع بوده اند و دیوان قلمداد می شدند پس کشته شدن دیوِسپید، نوعی قربانی به منظور بلاگردانی است. در تحلیل مصادیق یافت شده نیز نظریه های بلاگردانی فریزر و کمالِ کیهانی بویس کاربردی تر و انعطاف پذیرتر ازسایر نظریه-هاست.