مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
توسعه منطقه ای
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر در صدد گروه بندی استان های مختلف کشور برای منطقی کردن ارائه خدمات پشتیبانی با استفاده از روش تاکسونومی است. گروه بندی فنی مناطق کشور، زمینه های لازم برای ارائه خدمات متعارف را فراهم می کند. به منظور تعیین شاخص های توسعه ــ که مهم ترین قدم در مطالعات توسعه منطقه ای با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تاکسونومی است ــ آمار و ارقام مرتبط با متغیرهای امور دام شامل تعداد واحد دامی، مقدار مرتع، مقدار زمین زراعی، مقدار جنگل، میزان تولید گوشت قرمز، مقدار تولید شیر، تعداد دامپزشک، تعداد تکنیسین دامپزشکی، تعداد کارشناس ترویج و تعداد کارشناس امور دام جمع آوری گردید. پس از انتخاب متغیرها، از طریق توسعه شاخص های «توسعه امور دام» در مناطق، مرتب کردن مقایسه ای استان ها بر اساس سطح نسبی توسعه امکان پذیر گردید. بعد از رتبه بندی استان ها به تفکیک سطح توسعه یافتگی/بهره مندی با توجه به شاخص های مورد نظر، استان ها بر اساس معیار سطح توسعه یافتگی (DL) در چهار گروه مختلف نسبتاً همگن شامل استان های بسیار توسعه یافته، با توسعه یافتگی بالا، با توسعه یافتگی پایین و توسعه یافتگی بسیار پایین دسته بندی شدند. با توجه به سطوح طبقات و امتیازات حاصله استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خوزستان، اردبیل و کردستان در گروه استان های با توسعه یافتگی بسیار بالا و استان های مازندران، زنجان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، مرکزی، هرمزگان، کرمانشاه، خراسان، اصفهان، بوشهر، کرمان و گیلان در گروه استان های با توسعه یافتگی بالا طبقه بندی شدند. به همین ترتیب، استان های کهگیلویه و بویراحمد ، فارس و لرستان در دسته استان های با توسعه یافتگی پایین و استان های همدان، تهران و سیستان و بلوچستان در گروه استان های با سطح توسعه یافتگی بسیار پایین طبقه بندی شدند.
بررسی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری و توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش و کارکرد شهرهای کوچک استان یزد در نظام شهری و توسعه منطقه ای است. روش پژوهش "توصیفی ـ تحلیلی" است که در آن از مدلهای کمی و روش آماری رگرسیون و نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. استان یزد دارای پنج شهر کوچک (50-25 هزار نفر جمعیت) به نام های اردکان، میبد، بافق، مهریز و طبس است که حدود 26 درصد از جمعیت شهری استان را شامل می شوند. برابر بررسی های صورت گرفته از طریق مدل اندازه – مرتبه شهری، در سال 1385، شیب خط قانون اندازه ـ مرتبه شهری از 652/1 – با احتساب شهر های کوچک به 745/1 - بدون احتساب آنها افزایش می یابد. به لحاظ اقتصادی بخش صنعت و خدمات در اکثر شهرهای کوچک به عنوان بخش پایه ای است. که در مراکز شهرها نیز طی سالهای مورد بررسی روند صعودی داشته است. ترسیم خطی معادله رگرسیون در همه شهرهای کوچک استان، بیانگر آن است که بخش کشاورزی در زیر خط رگرسیون، خدمات در روی خط و صنعت در بالای خط قرار گرفته است. این امر اهمیت بخش صنعت را در شهرهای کوچک استان نشان می دهد. این شهرها در نظام شهری استان به لحاظ جمعیتی و اقتصادی تاثیرات مثبتی داشته اند. آنچه که عملکرد این شهرها را در نظام شهری و توسعه منطقه ای کم رنگ نموده است، عدم وجود شهر میانی (250-100 هزار نفر جمعیت) در سلسله مراتب شهری و تمرکز شدید امکانات و خدمات در شهر یزد بوده است. بنابراین، تقویت شهرهای کوچک و تزریق سرمایه به آنها می تواند راهکار مناسبی برای نیل به ساختار فضای متعادل در سطح استان باشد.
ارزیابی اثرات اقتصادی بازارچه های مرزی در بازتابهای توسعه مناطق مرزی؛ مطالعه موردی: بازارچه مرزی شیخ صالح شهرستان ثلاث باباجانی، استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبادلات تجاری مرزی یکی از شاخص های اصلی در برقراری ارتباط بین کشورهای همسایه و نیز امرار معاش مردم مرزنشین می باشد و از این طریق مردم ساکن در نواحی مرزی کشورهای همسایه می توانند در کنار هم و با هم از فرصتها و منابع مشترک استفاده نمایند که این امر می تواند منجر به استمرار و پایداری دوستی و تفاهم طرفین، امنیت و رونق اقتصادی و توسعه، ایجاد فرصتهای شغلی و شکل گیری یک نوع مزیت نسبی در مناطق مرزی گردد. علیرغم ظرفیتها و توانهای موجود در مناطق مرزی باید گفت یکی از ویژگی های اصلی این مناطق، دوری از مرکز کشور است این مساله جغرافیایی که بیشتر از طبیعت مناطق مرزی ناشی می شود و این دوری به لحاظ سیاستهای غیرآمایشی و مرکز محور بودن، پیامدهای نامطلوبی را برای مناطق مرزی به همراه دارد که مهمترین آن، محرومیت شدید و حاشیه ای بودن این مناطق و قرار نگرفتن آنها در مسیر امواج آمایشی توسعه کشور است. تنگناهای موجود در دو سری مرز باعث شده تا کشورهای همسابه برای توسعه مناطق مرزی، عدالت اقتصادی و اجتماعی و نیز افزایش همکاری های متقابل اقدام به ایجاد بازارچه های مرزی نمایند.در این تحقیق به تحلیل اثرات اقتصادی بازارچه های مرزی در توسعه مناطق مرزی (نواحی روستایی) پرداخته شده، براین اساس بازارچه شیخ صالح در استان کرمانشاه به عنوان نمونه انتخاب گردید و با تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار Spss و Arc GIS. با روش توصیفی و تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و میدانی (تجربی)- پرسشنامه و مشاهده- اثرات اقتصادی این بازارچه در دو مقطع قبل از تاسیس بازارچه و بعد از آن بر مناطق مرزی اطراف بازارچه مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از این واقعیت است که بازارچه توانسته است اثرات اقتصادی مثبتی بر روی مناطق پیرامون خود بر جای گذارد.
چالشهای برنامه ریزی در بررسی علل کاهش اثر بخشی طرحهای توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم اجرای پنج برنامه پیش از انقلاب و دو برنامه بعد از آن، طرح های توسعه در بخش های مختلف اقتصادی کشور نتوانسته است در زمینه برنامه های اقتصادی - اجتماعی موجبات توسعه ملی، منطقه ای و محلی را در محدوده هدفهای خود فراهم سازد. این سوال همچنان مطرح است که چرا طرحهای توسعه به هدفهای خود دست نیافته اند. دلایل زیادی می توان برای ناکامی طرح های توسعه ذکر کرد ولی در این مقاله سعی شده است تنها به «علل برنامه ریزی» آن پرداخته شود. در مقاله حاضر همچنین فرآیند برنامه ریزی طرحهای توسعه بررسی و نحوه تهیه و اجرای طرح های توسعه در محیط تاثیر توسعه ای آن بازبینی گردیده و در نهایت نشان داده شده است که به علت عدم استفاده از دانشهای لازم در فرآیند برنامه ریزی، این طرح ها به هدف های تعیین شده خود نمی رسند و هزینه اثر بخشی لازم را ندارند. در این مقاله سدهای آبی و سد مخزنی کرخه به طور موردی بررسی شده است.
بررسی کارکردهای شهرهای کوچک در توسعة منطقه ای (مورد: خوزستان)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی توسعه ای یک کشور که همة مناطق جدا از متروپل اصلی را شامل گردد، بگونه ای که علاوه بر نقاط شهری، تمامی نواحی روستایی را در برگیرد، یکی از مهمترین و مؤثرترین تلاشها، عطف توجهات و مطالعات بر کانونهای کوچک شهری و به نوعی تعیین و ارزیابی نقش و کارکردهای آنها در توسعة منطقه ای است. در تحقیق حاضر، با توجه به برخی فرضیات و دیدگاههای مطرح در این زمینه، به ارائه و بررسی چند پرسش پرداخته شده است. همچنین با استفاده از انواع مدلها و روشهای آماری و اقتصادی سنجی، به تجزیه و تحلیل یافته ها و در نهایت حصول نتایج، نائل آمده است. برخی از این نتایج عبارتند از : 1- بین نقاط و کانونهای شهری و روستایی منطقة خوزستان، بدون در نظر گرفتن مادر شهر اهواز، ارتباط و همگونی شبکه ای برقرار است. بعبارت دیگر در شبکة شهری – روستایی منطقه،سکونتگاهها از حیث اداری، جمعیتی و کارکردی دارای ارتباط و تعاملات سلسله مراتبی و نظم نسبی فضایی هستند. 2- شهرهای کوچک در منطقة مورد مطالعه می توانند به توزیع ارائه کارکردهای اقتصادی (خدماتی، کشاورزی و صنعتی) متناسب با ساختار شهری و جمعیتی خود اقدام کنند و لذا در بهبود و توسعة کل منطقه از یکطرف و حوزة نفوذ روستایی خود از طرف دیگر، تأثیر گذار باشند. 3- شهرهای کوچک می توانند در جذب و اسکان سرریز جمعیتی و از اینرو در بسامان سازی و تعادل نظام استقرار جمعیت مؤثر واقع گردند.
ارزیابی اثرات توسعه منطقه ای طرح های صنعتی، مورد مطالعاتی: طرح های خط لوله اتیلن مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ارزیابی اقتصادی طرح ها به عنوان جزیی جدا نشدنی از مراحل تدوین و اجرای طرح های اقتصادی و صنعتی شناخته می شود. ارزیابی جامع اقتصادی طرح ها از پنج گام شناخت منطق و چارچوب پروژه، تحلیل بازاری، مالی، توسعه ای و زیست محیطی طرح ها تشکیل شده است. اقتصاددانان تلاش می کنند تا در قالب ارزیابی آثار توسعه ای طرح ها، منافع و مضرات حاصل از یک رخداد اقتصادی را بر مناطق مورد نظر، مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهند. بخش بزرگی از طرح های صنعتی در کشورمان توسط دولت انجام می گیرد، که معمولا با افزایش درآمدهای نفتی، سرعت تصویب و اجرای آن ها نیز افزایش می یابد. از آن جا که در طراحی و تصویب بسیاری از این طرح ها، قدرت چانه زنی حرف آخر را می زند، عملا طراحی و تصویب طرح ها بدون ارزیابی جامع اقتصادی آن ها، (از جمله ارزیابی توسعه ای طرح ها) انجام می پذیرد. در این مقاله، با معرفی روش شناسی و مدل های اقتصادی ارزیابی آثار توسعه ای طرح های صنعتی، آثار توسعه ای یکی از طرح های گسترده صنعتی یعنی طرح خط لوله اتیلن مرکز را به عنوان یک مورد مطالعاتی مورد بررسی قرار داده ایم. این ارزیابی نشان می دهد که طرح مذکور به هیچ وجه نمی تواند آثار توسعه ای دلخواه مدیران و برنامه ریزان کشور را برآورده کند. نمونه مطالعاتی طرح خط لوله اتیلن مرکز، به خوبی می تواند الگوی توسعه صنعتی و جایگاه ارزیابی اقتصادی طرح های صنعتی درآن را به ما نشان دهد.
خوشه های صنعتی ، یادگیری ، نوآوری و توسعه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۸
حوزه های تخصصی:
سنجش توسعه صنعتی و توسعه منطقه ای استانهای خراسان رضوی، جنوبی و شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی سطوح توسعه صنعتی و منطقه ای و چگونگی توزیع امکانات صنعتی، فرهنگی، زیربنایی و بهداشتی- درمانی در بین شهرستانهای استان خراسان رضوی، جنوبی و شمالی است. به این منظور پس از انتخاب شاخصهای مناسب معرف جنبه های مختلف توسعه، از روشهای مختلف آماری و معیارهای تصمیم گیری چندشاخصه ای (MADM)، SAW، TOPSIS، تاکسونومی کلاسیک و تاکسونومی غیر کلاسیک به رتبه بندی توسعه صنعتی و توسعه منطقه ای شهرستانهای مذکور در سال 1385 پرداخته شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهند که اختلاف فاحشی در سطح توسعه صنعتی و توسعه منطقه ای شهرستانهای مذکور در سال مورد مطالعه وجود داشته است. همچنین ارتباط مثبت و معنی داری بین توسعه صنعتی و توسعه منطقه ای در استانهای مذکور وجود دارد؛ هر چند که این ارتباط ضعیف تر از رابطه مشابه در سطح ملی است.
پیوندهای روستایی- شهری و توسعه منطقه ای: بررسی تطبیقی شهرستانهای باغملک و اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی نقش و عملکرد بازارهای محلی در برپایی تعامل میان مراکز روستایی و کانونهای شهری، به تاکید بر پژوهش موردی در دو شهرستان متفاوت کشور، یعنی اردکان (استان یزد) و باغملک (استان خوزستان) است که براساس مطالعات پیشین، به ترتیب به عنوان توسعه یافته و توسعه نیافته ارزیابی شده اند. در آغاز، ضمن بررسی اجمالی نظریه های توسعه منطقه ای، راهبرد شبکه منطقه ای که بر رویکرد توسعه اگروپلیتن مبتنی است، با تاکید بر پیوندهای روستایی- شهری و با توجه خاص به نقش و عملکرد بازارهای محلی مورد بررسی و تدقیق قرار گرفته است. نتایج پژوهش، نشان می دهد، نوعی همگونی و همسازی در سطوح توسعه دو شهرستان وجود دارد که فراتر از ساختار ظاهری جوامع، شامل ساخت و بافت متفاوت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و انسان شناختی، قابل مشاهده است. از دیگر نتایج پژوهش، نبود تفاوت معنی دار بین تعامل مثبت و توسعه یافتگی در سطح خرد (خانوارهای روستایی) و وجود تفاوت معنی دار در همین رابطه در سطح میانی (واحدهای سکونتگاهی) است. تفاوت بین سطح توسعه انسانی و سطح توسعه مکانهای زیست افراد و عدم شکل گیری توسعه پایدار محلی و ناحیه ای منتج از همگرایی توسعه انسانی و توسعه فضایی، از دیگر نتایج این پژوهش به شمار می رود. در پایان، آشکار شد که عدم تداوم و یا عدم شکل گیری دایره حیات بخش توسعه به واسطه پیوندهای مثبت روستایی- شهری در سطوح محلی، به کاهش نقش بازارهای محلی در توسعه ناحیه ای در هر دو شهرستان، مستقل از سطح توسعه یافتگی آنها، شده است.
سطح بندی توسعه منطقه ای در ایران (کاربرد رهیافت شاخص ترکیبی)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وجود نابرابری های گسترده در توزیع خدمات و امکانات توسعه در سطح استان های کشور، این تحقیق با هدف، تعیین سطوح توسعه فضایی و شناسایی ماهیت الگوهای آمایشی توسعه طراحی شد. روش مورد استفاده بر مبنای تحلیل مجموعه ای از شاخص ها برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه بود. این شاخص سپس برای رتبه بندی و سطح بندی توسعه استان ها به کار برده شد. برای جمع آوری داده ها، نتایج سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1385 و نتایج سالنامه های آماری کشور در طی سال های مختلف بهره گرفته شده است. برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه نه مرحله شامل انتخاب، گروه بندی ، اعتبارسنجی، قضاوت، تبدیل، نرمال سازی، وزن دهی، محاسبه شاخص های ترکیبی زیر گروه ها و محاسبه شاخص ترکیبی کل انجام شد. در این تحقیق 41 شاخص مورد استفاده قرار گرفت که در سه گروه اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی (14 شاخص)، اقتصادی (13 شاخص) و زیرساختی و خدماتی (14 شاخص) قرار گرفتند. نتایج رتبهبندی استان ها بر اساس شاخص ترکیبی ابعاد سه گانه نشان داد که استان تهران در گروه شاخص های اجتماعی، جمعیتی و فرهنگی، استان خوزستان در گروه شاخص های اقتصادی و استان سمنان در گروه شاخص های زیرساختی و خدماتی بالاترین رتبه را دارا هستند. در کلیه موارد استان سیستان و بلوچستان پایین ترین رتبه را به خود اختصاص می دهد. نتایج رتبه بندی استان ها از نظر شاخص ترکیبی کل نیز نشان داد که، استان های تهران، سمنان و اصفهان توسعهیافتهترین بودند و استان های کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و سیستان و بلوچستان از پایینترین سطح توسعه در کشور برخوردار بودند. الگوی فضایی به دست آمده بر اساس شاخص ترکیبی کل توسعه نیز در سه سطح توسعهیافتگی بالا (نه استان)، متوسط (16 استان) و پایین ( پنج استان) بر مبنای تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی طبقهبندی شد. چنین الگویی وجود ساختار مرکز- پیرامون درتوسعه اقتصادی فضایی ایران را تأیید می کند.
نقش شهرهای مرزی در فرایند جهانی شدن و توسعه منطقه ای ایران مطالعه موردی: شهرهای مرزی استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهری شدن جهان و جهانی شدن شهرها مهمترین مساله هزاره سوم میلادی است. صرف نظر از تبعات منفی جهانی شدن، کلیه شهرها، در صدد پیوند به شبکه شهرهای جهانی، به منظور بهره گیری از مزایای جهانی شدن می باشند. شهرهای ایران نیز به دلیل تاخیر در پیوند با اقتصاد جهانی، ضعف ادبیات علمی جهانی کردن شهرها، سیاست خارجی متغیر و مشاجرات سیاسی بین ایران و آمریکا، تحریم یکجانبه آمریکا و به تبع آن مشکلات ناشی از عدم سرمایه گذاری خارجی در کشور، محدودیتهای اطلاعاتی (اینترنت) و ارتباطی، ضعف زیرساختهای مالی و بانکی و حمل و نقل و ضعف در قوانین با مشکلات بسیاری در روند جهانی شدن مواجه اند که این وضعیت در شهرهای مرزی کشور به دلیل شرایط ژئوپلیتیک خاص آنها دو چندان شده است.بسیاری از شهرهای مرزی که در گذشته در انزوای جغرافیایی شدیدی قرارداشتند، بعد از آغاز عصر تحولات اطلاعات (1970) به سوی پذیرش نقش قطب یا نقاط گره ای انتقال امواج توسعه به سایر نقاط یک کشور حرکت کرده اند. لذا چنین شهرهایی درصدد حل مشکلات زیرساختی، مدیریتی، خلا های قانونی، و فرهنگی، به منظور سازگاری با معیارهای فرایند جهانی شدن می باشند.هدف این مقاله ارایه راهکارهای مناسب استفاده از فرصتهای موجود در فراسوی مرزهای ملی (8336 کیلومتر مرز مشترک با افغانستان و ترکمنستان) مانند بازار مصرف کشورهای آسیای مرکزی با جمعیت بیش از 50 میلیون نفر و افغانستان است. به منظور تحقیق در راستای این هدف، ابتدا مساله جهانی شدن شهرهای مرزی ایران در استان خراسان (چهار شهر باجگیران، لطف آباد، سرخس و تایباد) با توجه به تئوریهای موجود تحلیل شد. همچنین با استفاده از تکنیکهای پرسشنامه و مصاحبه، چشم انداز مناسبی ازتوانایی ها و پتانسیل های محلی درباره کارکرد دروازه ها و نقاط گره ای شهری در توسعه منطقه ای گردآوری شد و در نهایت پیشنهاداتی ارایه شد که عبارتند از: اصلاح قوانین، ارتقا نقش سیستم مدیریت، اصلاح و بهبود قوانین و حقوق گمرکی، سرمایه گذاری در زمینه زیرساختهای شهری و ارایه بستر قضایی و فرهنگی مناسب برای هدایت سرمایه گذاری خارجی بیشتر در این مناطق
تحلیل نابرابریهای فضایی در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله تبیین نابرابریهای فضایی از نظر توسعه در استان خراسان رضوی است. ابتدا مدل مفهومی تحقیق با استفاده از 36 شاخص اجتماعی و اقتصادی و زیر بنایی در سطح 19 شهرستان ساخته و سپس شاخصها بدلیل اثرات متضاد، همسو و بدلیل مقیاسهای متفاوت، به منظور کاهش تفاوتها استاندارد شدند. نتایج حاصل از کاربرد مدل تحلیل عاملی منجر به شکل گیری 5 عامل شد که دو عامل بیش از 56% کل تغییرات واریانسها را تبیین و باقیمانده به دلیل تبیین کمتر از 10% کل واریانس از مطالعه حذف شدند. با توجه به رابطه بین متغیرها (در سطح بالاتر از 5/0 و عاملها) ، این دو عامل به نامهای 1- توسعه اجتماعی- اقتصادی و 2- توسعه اقتصادی نامگذاری شدند. نتیجهی شاخصها برای شهرستانها محاسبه و در محور مختصات (X,Y) ترسیم شد که با ترکیب دو عامل فوق یک منطقه بندی جدیدی بدست آمد، و شهرستانها به 5 گروه طبقه بندی شد. شهرستان مشهد یک گروه خاص پیشرو در برخورداری از عامل اول و کلات در پایین ترین سطح دسته بندی شدند. این الگو می تواند بعنوان مبنای برنامهریزی قرار گیرد تا علاوه بر تعیین فضاهای نابرابر،اولویت توسعه آنها را نیز به همراه شاخص های نیازمند به تقویت جهت توسعه تعیین نماید.
تحلیلی بر توسعه منطقه ای و سطح بندی نظام شهری در منطقه زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور ایران نظیر بسیاری از کشورهای در حال توسعه با مشکل تمرکز جمعیت و فعالیت در چند نقطه روبرو است. روند رو به رشد شهر نشینی در دهه های اخیر، همگام با مهاجرت های شدید روستا- شهری و همزمان با سیر تحولات اقتصادی - اجتماعی و سیاسی از مهم ترین عوامل ایجاد الگوی نظام نامتوازن شهری در ایران بوده که می توان ریشه آن را در نحوه توزیع منابع در سطح این مناطق جستجو کرد. منطقه زاگرس شامل استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، لرستان و همدان، با مسائلی همچون مهاجرت شدید روستا - شهری، پراکندگی سکونتگاهها و نارسایی توزیع تأسیسات و تجهیزات زیربنایی، عدم یکپارچگی فضایی و عدم وجود سلسله مراتب سکونتگاهی منظم و کارآمد دست به گریبان است. در این مقاله جهت تحلیل چگونگی توزیع جمعیت در طبقات مختلف شهری از منحنی لورنز و ضریب جینی استفاده شده است که نتایج از نامناسب بودن توزیع جمعیت در طبقات مختلف شهرها حکایت دارد. همچنین با بهره گیری از شاخص موریس به تعیین و تحلیل سطوح برخورداری شهرهای منطقه در زمینه های مختلف فرهنگی- اجتماعی، آموزشی، بهداشتی- درمانی، زیربنایی و کالبدی پرداخته شده است که نتایج بیانگر تفاوت زیاد در سطوح برخورداری شهرهاست.
اولویت بندی فعالیت های اقتصادی و تعیین فرصت های سرمایه گذاری استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی توانمندی ها و قابلیت های اقتصادی مناطق مختلف کشور، گامی مؤثر در برنامه ریزی منطقه ای و تخصیص بهینه امکانات و منابع است. از این رو، در پژوهش حاضر، بررسی فعالیت های بخش های مختلف اقتصادی و اولویت بندی آنها در استان اردبیل مورد توجه قرار می گیرد. برای اولویت بندی فعالیت های اقتصادی در بخش های مختلف، از روش ترکیبی تحلیل عاملی و تاکسونومی و از شاخص های مزیت مطلق و نسبی استفاده شده است. اولویت بندی فعالیت های صنعتی بر مبنای شاخص های مزیت مطلق و نسبی نشان می دهد که تولید محصولات از دانه های آسیاب شده، از چوب و چوب پنبه، تولید محصولات کانی غیر فلزی طبقه بندی نشده و تولید سایر محصولات غذایی (در بخش صنعت)، تولید گندم دیم، عدس، جو دیم و گندم آبی (در بخش زراعت)، سیب، هلو، انگور و گردو (در بخش باغداری)، تولید گوشت گوسفند، گاو بومی، گوشت گاو دورگ و گاومیش (در بخش دام) و عمده فروشی، خرده فروشی، حمل و نقل جاده ای، خدمات واحدهای مسکونی شخصی و آموزش متوسطه دولتی (در بخش خدمات) اولویت های اول تا چهارم سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی را تشکیل می دهند.
نقش شهرهای میانی درتوسعه منطقه ای، مطالعه موردی؛ شهر ایرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر در اغلب کشورهای در حال توسعه گرایش برنامه ریزان به تمرکز زدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ایی، دوگانگی شهری–روستایی متمرکز شده و منجر به اتخاذ راهبردهای شهرنشینی متفاوتی گردیده است؛ یکی از مهمترین این راهبردها؛ تقویت شهرهای میانی و حمایت از آنها می باشد. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، نقش شهر میانی ایرانشهر در توسعه منطقه ای با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه- اندازه، آنتروپی، کشش پذیری، جاذبه، ضریب مکانی مورد ارزشیابی و تحلیل قرار گرفته است . در بررسی صورت گرفته نتایج نشان می دهد که تمرکز جمعیت ، امکانات و خدمات اقتصادی – اجتماعی در ایرانشهر بیشتر از بقیه ی شهرها به خصوص شهرهای کوچکتردر سطح شهرستان است؛ در این صورت راه حل توسعه متوازن منطقه ایی ، علاوه توسعه و تقویت شهرهای میانی، استقرار خدمات و امکانات در سایر شهرها و نقاط روستایی پیرامون در سطح شهرستان نیز می باشد. بنابراین با توجه به نتایج تحقیق توسعه و تقویت شهرهای میانی مانند ایرانشهر می تواند علاوه بر ایجاد تعادل در نظام سلسله مراتبی استان، نقش زیادی در توسعه مناطق پیرامونی این شهر به خصصوص شهرهای کوچک و نقاط روستایی داشته باشد.
تحلیلی بر توسعه منطقه ای استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناخت و رتبه بندی استان های کشور از نظر شاخص های مورد مطالعه است باشددر این پژوهش ضمن بررسی شاخص ها به مقایسه سطح برخورداری مناطق مزبور پرداخته شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی و توصیفی است که از مدل های کمی نظیر تحلیل عاملی، تکنیکVIKORو رگرسیون چند متغیره با بهره گیری از 22 شاخص استفاده شده است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل عاملی، بیانگر تقلیل شاخص های مورد مطالعه به پنج عاملِ «خدمات درمانی-آموزشی»،«جمعیتی»،«خدمات فرهنگی-رفاهی»،«اقتصادی» و «خدمات روستایی»است و تحلیل رگرسیون چند متغیره، بیا نگر آن است که عامل های مذکور، 99 درصد از تغییرات درجه برخورداری استان هایکشور را توضیح میدهند. نتایج به دست آمده از روش ویکور جهت رتبه بندی استان های کشور براساس شاخص های مورد بررسی حاکی از آن است که استان تهران باضریب 105/0 رتبه اول و استان قم با ضریب060/1 در رتبه آخر قرار دارد.
آسیب شناسی سیاست های توسعه منطقه ای در ایران از دیدگاه رویکرد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه برای شناخت عمیق ناپایداریها و عدم توازن توسعه، رویکردهای نوینی وجود دارد که به عنوان چارچوب اندیشهای و بسترساز توسعه متوازن و پایدار محلی و منطقهای عمل می کنند. رویکرد نهادگرای توسعه منطقهای یکی از جدیدترین این رویکردهاست که ضمن به نقد کشیدن بسیاری از پارادایمهای قبلی توسعه منطقهای، مسیرهای تازهای را در این زمینه معرفی میکند. در این راستا سئوال راهبردی مقاله این است که «از دیدگاه رویکرد نهادی، علت اصلی شکست سیاستهای توسعه منطقهای و تداوم نابرابریهای منطقهای در ایران چیست»؟ برای پاسخ به این سئوال از روش کیفی و مطالعات اسنادی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که از نظر شاخصهای اصلی رویکرد نهادی، سیاستهای توسعه منطقهای در ایران نتوانسته است به رغم چندین دهه تجربه، به اموری همچون شناخت ظرفیتهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی محلی و منطقهای، تقویت رهبری منطقهای، طراحی سیاستهای مبتنی بر شرایط محلی، مدیریت محلی و منطقهای و مشارکت عوامل منطقهای بپردازد. علاوه بر آن، کاستی در تعریف مشخص از منطقه و توسعه منطقهای، وجود ساختارهای متمرکز تصمیمگیری و اجرایی، بیتوجهی به روشهای نوین توسعه منطقهای همچون توسعه دانش، ارتقاء یادگیری، توسعه اقتصاد اجتماعی و کارآفرینی در سطح محلّی و در نهایت فراهم نشدن بسترهای مناسب برای حکمروایی منطقهای از دلایل اصلی شکست سیاستهای توسعه منطقهای در ایران از منظر رویکرد نهادی هستند.
بررسی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری و توسعه منطقه ای ؛ (مطالعه موردی شهر نایین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای کوچک مانند حلقه اتصال بین شهرهای بزرگ و میانی و روستاشهرها هستند که می توانند بر مراکز خدمات رسان در سلسله مراتب شهری و توسعه منطقه ای تأثیرگذار باشند؛ از این رو همواره مورد توجه بسیاری از برنامه ریزان قرار گرفته اند. افزون بر این، ساختار شهری ایران گویای این نکته است که شهرهای کوچک، نقش تأثیرگذاری در ارائه خدمات به حوزه نفوذ خود ندارند. این مسأله در مورد استان اصفهان نیز صادق می باشد. استان اصفهان، در سال 1390، دارای 101 شهر بوده است که از این تعداد 85 شهر آن جزء شهرهای کوچک (زیر پنجاه هزار نفر) محسوب می شوند.
هدف اصلی مقاله حاضر، بررسی نقش و کارکرد شهرهای کوچک استان اصفهان در نظام شهری و توسعه منطقه ای است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن از مدل های کمّی و روش های آماری استفاده شده است.
مطابق بررسی های صورت گرفته از طریق مدل اندازه - رتبه شهری، شیب خط از سال 1335 تا سال 1390 افزایش یافته و ضریب آنتروپی شهرهای استان اصفهان نیز گویای عدم تعادل فضایی می باشد. با بررسی از طریق ضریبL.Q ، بخش صنعت و خدمات در شهر نایین از نظر اقتصادی به عنوان بخش پایه ای مشخص شده و مطالعه حوزه نفوذ شهر نایین براساس روش توسعه یافتگی موریس نیز سطوح مختلف خدمات رسانی را تعیین می کند.
آنچه عملکرد این شهر و تمام شهرهای کوچک را در نظام شهری و توسعه منطقه ای کمرنگ نموده است، عدم وجود شهر میانی به تعداد کافی (250-100 هزار نفر جمعیت) در سلسله مراتب شهری و تمرکز شدید امکانات خدمات در شهر اصفهان بوده است؛ بنابراین تقویت شهرهای کوچک و تزریق سرمایه به آنها می تواند راهکار مناسبی برای نیل به ساختار فضایی متعادل در سطح استان باشد.
جایگاه شهر قشم در توسعه اقتصاد منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران به واسطه جزایر مهمی همچون کیش و قشم، از موقعیت راهبردی ویژه ای در خلیج فارس برخوردار می باشد؛ لذا تحلیل نقش و جایگاه اقتصادی و توسعه ای این قبیل پهنه ها در توسعه منطقه ای کشور، مهم به نظر می رسد. هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل جایگاه قشم در توسعه منطقه ای می باشد. تحقیق از نوع کاربردی است و داده های مورد نیاز، از نتایج آخرین سرشماری رسمی نفوس و مسکن کشور در سال 1390 گردآوری شده اند. روش انجام پژوهش، توصیفی - تحلیلی می باشد که با استفاده از مدل های ضریب مکانی، روش کشش پذیری، روش ترسیمی طولی ایزارد، روش ژرژ شابو و تونی گارنیه انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که قشم در بخش خدمات، خودکفا می باشد و نرخ اشتغال واقعی 84/91 درصد و نقش غالب شهر، بازرگانی است. بر اساس روش ایزارد، قشم در هر سه بخش اقتصادی، بالاتر از سطح منطقه بوده است ولی در سطح ملی، وضعیت پایین تری دارد؛ بنابراین حصول به جایگاه برتر در سطح ملی و منطقه ای، مستلزم تدوین و اجرای طرح های راهبردی و توجه خاص سطح کلان تصمیم گیری کشور به ظرفیت های نهفته و بی نظیر این جزیره می باشد.