مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مینوی خرد
حوزه های تخصصی:
افسانه دهاک،مثال برجسته ای از دادو ستد افسانه ها و پیوندهای چند سویهاساطیر، در گستره جهانی ا ست. نمونه ای ا ست تمام عیار،از دگرگونی و دگردیسی یک نمود اسطوره ای،با همه بنیادها و بن مایه های دیرینش.نمود و کارکرد پتیاره ای اهریمنی از ویشوه روپه،اژدهای سه سراسطوره های کهن آریایی در ریگ ودا، تا اژی دهاک سه کله سه پوزه شش چشم،در اوستا،و از آن تا ضحاک ماردوش خون خوار،در متن های پهلوی و فارسی نو.این افسانه،از منشا تا آن چه که در دو اثر دوران میانه؛مینوی خرد و روایت پهلوی،و از آن تا شاهنامه می بینیم دچار دگرگونی و تحولات بسیاری شده است که نگارندگان در این جستار بر آنند تا با استناد بر این متن ها و مقایسه میانشان، تمایزات و تشابهات اسطوره ای- حماسی شخصیت ضحاک را نشان دهند.
اخلاق در دین زرتشت از منظر مینوی خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق در دین زرتشت، پیوند عمیقی با سرشت هستی دارد. اقتدار مطلق اهوره مزدا در جهان و نجات انسان در دین زرتشت، در گرو زیست اخلاقی انسان است. از این رو، این آرمان با رعایت تمام آنچه به عنوان اعتقادات، آیین و مناسک تلقی می شود، باید در ساحت های مختلف زندگی انسانی تحقق یابد. آدمی در هر رتبه و جایگاه، باید با تمام قوا همراه با رعایت اخلاق، تلاش کند تا امشاسپندان را در خویشتن، متوطن سازد و جهانی را که به دست اهریمن آلوده گردیده، پاک کند و اهریمن را از پا در آورد. داشتن قلبی سلیم همراه با ایمانی سرشار از معرفت، بسیار ارزشمندتر از رفتار بیرونی است. انسان با یاری خرد که توأم با اختیار است، می تواند زمینه رشد اخلاقی را فراهم سازد. شایسته توجه است که اهریمن با آسیب رساندن به دانایی انسان و تقدیری که برای انسان رقم خورده، می تواند مانعی جدی در به کمال رسیدن انسان باشد.
بررسی روابط بینامتنی مینوی خرد و دیباچه شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوانش دقیق و درک عمیق یک متن، بدون در نظر گرفتن متون پیشین و هم زمان با آن، امکان پذیر نیست و هیچ اثری از آثار پیش از خود مستقل نیست. موضوع ارتباط یک متن با متون دیگر، نخستین بار مورد توجّه باختین قرار گرفت و سپس توسّط ژولیا کریستوا و ژرار ژنت، گسترش یافت. شباهت و همانندی روایت ها و خرده روایت های شاهنامه با دیگر آثار پیش از آن و هم چنین شباهت دیدگاه های فلسفی و دینی مطرح شده در شاهنامه، به ویژه در دیباچه آن، با برخی متون پیش از آن هم چون اوستا، کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریران، یادگار بزرگمهر، بندهش، مینوی خرد و دیگر آثار و روایات حماسی و ملّی، وجود بینامتنیت میان این آثار را تأیید می کند و به شناختن آن ها و بازخوانی شاهنامه از طریق آن ها، کمک می کند. در این مقاله، با مقایسه محتوایی دیباچه شاهنامه فردوسی و متن ترجمه شده مینوی خرد به فارسی، به روابط بینامتنی این دو اثر از منظر نظریه ژنت پرداخته شده و نتیجه این بررسی نشان می دهد که بی شک، مینوی خرد یکی از پیش متن های اصلی حکیم فردوسی در سرایش شاهنامه بوده است.
مقایسه مضامین اندرزی مینوی خرد و آفرین نامه ابوشکور بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی و به ویژه اندرزگویی در ادب فارسی پیشینه ای به دیرینگی تاریخ دارد. این ادبیات، نخست شفاهی و نانوشته بود و بعدها در دورة نویسندگی به رشته تحریر درآمد. ادبیات اندرزی به معنای ویژة آن در عصر ساسانی رواج یافت و از دو سرچشمة سنت های شفاهی و منابع نوشتاری به ادبیات فارسی دری وارد شد. مینوی خردیکی از آثار دورة میانه از زبان های ایرانی و متعلق به دوره ساسانی است که در این پژوهش در مقایسه با آفرین نامةابوشکور بلخی، شباهت های مضمونی و فکری آنها بررسی و تحلیل می شود. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا آفرین نامهابوشکور بلخی از متون اندرزی در دورة میانه زبان های ایرانی تأثیر پذیرفته است یا خیر. این پژوهش برپایة روش تحلیل مقایسه ای به انجام رسید. هدف از این گفتار، یافتن سرچشمه هایی از مضامین تعلیمی است که در آفرین نامهابوشکور بلخی بیان شده است. در این مقایسه چنین دریافت شد که آفرین نامهابوشکور بلخی تأثیرپذیرفته و الهام گرفته از آثار اندرزی در دوره ساسانی است و شباهت های میان آنها انکارناپذیر است.
سخن گوی مردِ شاهنامه و پیشینه ی مانوی زروانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«سخن گویی» صفتی است که فردوسی در شاهنامه (به جز مواردی که آن را درباره ی انسانِ زیاده گو به کار می برد) به کسانی ناشناخته می دهد و آن را با ویژگی های نیکِ دیگر چون بیدارمغز، بینادل، روشن دل و ... همراه می کند. تصویری که فردوسی از سخن گوی مردِ شاهنامه ارائه می دهد، تصویری است از انسانی ناشناخته؛ امّا کامل. وجود مردی مینوگوهر و ناشناخته در ادبیاتِ مانوی زروانی پیشینه دارد. می توان بر آن شد که بارِ معنایی واژه ی ترکیبی سخن گوی را در معنایِ انسان کامل، واژه ی wāxš (روح) از ریشه ی vak- (سخن گفتن) می کشیده است؛ چنان که در متنی مانوی به فارسی میانه، انسانی مینوگوهر با واژه ی wāxš و به ریختی ناآشکار و روح وار نشان داده می شود که صرفاً سخن او قابل شنیدن است. در متن زروانی دادستان مینوی خرد نیز شخصیّت «مینوی خرد» ک ه با «دانا» سخن می گوید و راه را ب دو می نماید، مبهم و روح وار است. با توجّه بدین پیشینه که از سنجشِ متن (M 2/I) مانوی و متن پهلویِ زروان گرای مینوی خرد و وزیدگی های زادسپرم برمی آید، شای د بتوان مقصود از سخن گوی را در شاهنامه، متأثّر از اندیشه های مانوی زروانی که بسیار به هم نزدیک است، انسانی مینوگوهر و کمال یافته دانست که هیأتی ناشناخته دارد؛ امّا راه نماینده ی دیگران است.
اندرزهای مینوی خرد و تاثیر آن بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مینوی خرد یکی از مهم ترین اندرزنامه های دوره فارسی میانه و ادبیات پهلوی و از متون به دینان است. این اثر کم حجم، سرشار از پند و اندرزهای زیبا و خردمدارانه دینی و تجربی در زمینه های گوناگون است. شاهنامه اثر بزرگ فردوسی، چکیده و میراث دار فرهنگ ایران باستان و پیش از اسلام و نیز نگهدارنده این فرهنگ از خطر نابودی است. مسیله پژوهش این است که ایا پند و اندرزهای مینوی خرد بر شاهنامه تاثیر گذاشته و ایا فردوسی به این اندرزنامه خرد محور توجه داشته است؟ روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و برپایه مطالعه متون و مقالات، همچنین گرداوری شاهدها و بیان تاثیرات است. نتیجه بررسی دو اثر، بیانگر تاثیر این خردنامه کوتاه بر شاهنامه بزرگ در زمینه های گوناگون پند و اندرز است. جایگاه والای خرد در شاهنامه در فرهنگ ایران باستان ریشه دارد و مینوی خرد در انتقال این موضوع به شاهنامه نقش بسزایی داشته است. فردوسی تنها گزارنده این مفاهیم اخلاقی نیست؛ بلکه با قریحه و ذوق هنری و ادبی بسیار خود، بر غنای این مضامین افزوده؛ انها را پرورده و به مخاطبان خود عرضه کرده است.
مقایسه استعاره مفهومی دشمنی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
19 - 34
حوزه های تخصصی:
مینوی خرد متنی اندرزی به زبان فارسی میانه و شامل پاسخ هایی است که شخصیّت خیالی "دانا" از مینوی خرد می پرسد. گلستان سعدی، کتابی منثور مشتمل بر دیباچه و هشت باب به قلم سعدی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به مقایسه استعاره مفهومی دشمنی در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی می پردازد. دشمنی با 5 مورد رخداد در مینوی خرد و با 4 مورد رخداد در گلستان سعدی یکی از رذایل اخلاقی مشترک در این دو متن است. پس از استخراج همه نام نگاشت های دشمنی در دو متن، 4 نام نگاشت: شیء، عمل، ابزار و وضعیّت برای مفهوم دشمنی یافت شد. نام نگاشت های شیء و عمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. پربسامدترین نام نگاشت ها «دشمنی عمل است» با 40% رخداد در مینوی خرد و با 75% رخداد در گلستان مشاهده شد. «دشمنی شیء است» در مینوی خرد20% رخداد و در گلستان سعدی 25% رخداد مشاهده شد. «دشمنی ابزار است» و «دشمنی وضعیت است» فقط در مینوی خرد مشاهده شد که شاید دلالت بر این امر داشته باشد که نگارنده یا نگارندگان مینوی خرد علاوه بر این که معتقد بودند که دشمنی می تواند یک عمل باشد، اعتقاد به ابزار بودن و وضعیّت بودن دشمنی نیز داشتند که در گلستان سعدی مشاهده نشد. وجود 75% رخداد «دشمنی عمل است» در گلستان سعدی شاید دلالت بر عمل گرا بودن نویسنده این اثر دارد که دشمنی را بیش از هر نام نگاشت دیگری یک عمل می داند.
تحلیل استعاره نیکی در مینوی خرد و گلستان سعدی، با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مینوی خرد متنی به زبان فارسی میانه و شامل پرسش ها و پاسخ هایی است که «دانا» نامی از مینوی خرد می پرسد و وی، به آن ها پاسخ می دهد. گلستان سعدی، کتابی منثورمشتمل بر دیباچه و هشت باب به قلم سعدی است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و هدف از آن مقایسه استعاره مفهومی نیکی در این دو متن است. نیکی با 50 مورد رخداد در مینوی خرد و با 18 مورد رخداد در گلستان از پر بسامدترین فضایل اخلاقی است. پس از استخراج تمامی نام نگاشت های نیکی در دو متن، 18 نام نگاشت مانند شیء، عمل و... برای مفهوم نیکی یافت شد. نام نگاشت های شیء، عمل، حالت و ویژگی با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. پربسامدترین نام نگاشت ها[نیکی شیء است] با 44% در مینوی خرد و [نیکی عمل است] با 39% در گلستان مشاهده شد. [نیکی شیء است] درغالب موارد در مینوی خرد، دلالت بر یک شیء دائما در حال حرکت دارد. شاید وجود نام نگاشت[نیکی موهبت است] در مینوی خرد، نشان از تفکر تقدیرگرای زروانی رایج در اواخر دوره ساسانی داشته باشد.همچنین شاید بسامد بالای نام نگاشت [نیکی عمل است] در گلستان ، نشان از عملگرایی نگارنده گلستان دارد.
نگاهی به فلسفه و اسطوره زروان و بررسی کیهان شناخت زروانی بر اساس سه متن پهلوی (iبندهش، گزیده های زادسپرم و مینوی خرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیش زروانی از جمله انشعابات دین زردشتی است که از دیرباز در ایران باستان رواج داشته است. این کیش حول محور زروان) خدای زمان) می چرخد؛ بر اساس کیهان شناختِ این کیش، زروان به عنوان خدای اعلی و پدر اورمزد و اهریمن شناخته می شود، که پس از به وجود آوردن این دو، آفرینش و خلق جهان را به اورمزد و اهریمن می سپارد. زروانیسم کیش و مکتبی فکری و فلسفی است که به قول برخی صاحبنظران تاریخ ادیان از شاخه های دین زردشتی به حساب می آید که پیرامون بدنه این دین پیچیده و بارور شده است در حالیکه در ریشه با این درخت مشترک است. این بررسی بر آن است تا تاریخ اساطیری کیش زروانی را بیشتر باز شکافد و با معرفی بیشتر اسطوره زروان و کیهان شناخت و فلسفه زروانی، بر اساس سه متن پهلوی بندهش ، گزیده های زادسپرم و مینوی خرد جنبه های بیشتری از آموزه های این کیش ایران باستان را باز شناسد.
مفهوم خرد مینوی در حکمت ایران باستان (با نظر به دادستان مینوی خرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم «خرد» در متون پهلوی دارای مراتب و درجات مختلفی است؛ چنانکه گاه سخن از خردی به میان می آید که اکتسابی است و نسبت به مرتبه فردی تعالی ندارد و گاه خردِ فطری و ذاتی در نظر است که حقایق را شهوداً می بیند و گاهی هم به بالاترین درجه خرد، خردِ مینوی متعلّق به اورمزد اشاره می شود. متن پهلویِ دادستان مینوی خرد که زبان و بیانی حکمی و عرفانی دارد، به ویژه بر «آسْن خرد» (خرد فطری، ذاتی، مطبوع) و «مینوی آسْن خرد» یا به طور خلاصه «مینوی خرد» تأکید می ورزد و خویشکاری های این مینو را در نسبت با اورمزد و جهان مِنوگ و گِتیگ برمی شمارد. این نوشتار با اتّخاذ نظرگاه حکمت و عرفان اسلامی و با رجوع به متن فارسی میانه مینوی خرد ، تأملاتی چند راجع به مفهوم خرد مینوی و چیستی و کیستی مینوی خرد طرح می کند و مطابقت آن را با سْپَنْتَه مَینیوی گاهانی نشان می دهد.
بررسی تحلیلی رذیلت اخلاقی «بدی» در دو متن اندرزی مینوی خِرَد و گلستان سعدی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
133-147
حوزه های تخصصی:
اخلاق، امری بیرون از جهان نیست، بلکه دقیقاً با تمام اجزای جهان آمیخته است و این درآمیختگی اخلاق با جهان، خود را به صورت پیوند میان عمل اخلاقی و ظهور شیئی یا تجسّم یافته آن عمل اخلاقی نشان می دهد. هدف این پژوهش که به روش توصیفی۔ تحلیلی انجام شده است، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «بدی» در متن اندرزی فارسی میانه (مینوی خِرَد) و فارسی دَری (گلستان سعدی) دارای چه حوزه های مبدأیی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آنها با یک دیگر چیست. داده های تحقیق نشان می دهند که [بدی شیْ ء است] هم در مینوی خِرَد (با 60%) و هم در گلستان سعدی (با 67%) بیشترین بسامد را دارد و این نشان از این حقیقت دارد که گرچه «مینوی خِرَد» متنی مربوط به دوران پیش از اسلام است و «گلستان سعدی» متنی مربوط به پس از اسلام، اما محتوای اخلاقی این دو کتاب از منظر زیربنای فلسفی و تلقی هستی شناسانه، دو وجه از یک جهانب ینی و تلقی یگانه از جهان هستند که جهان را دارای مراتب می داند و باور دارد که در پس هر فعل یا عمل اخلاقی، تجسّم یا شیئیت آن عمل اخلاقی در مرتبه ای دیگر از هستی ظاهر می شود.
مقایسه استعاره مفهومی فضیلت اخلاقی راستی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده ، پاسخ به این پرسش است که مفهوم استعاره «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی دارای چه حوزه های مبدایی بر اساس نظریه «استعاره معاصر» هستند و نتیجه مقایسه آن ها با یکدیگر چیست.. داده های تحقیق نشان می دهد که 5 نام نگاشت : شیء، عمل، مسیر، سخن و زیورآلات برای مفهوم «راستی» در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی یافت شده است. نام نگاشت های شیء وعمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. [راستی مسیر است] و [راستی سخن است] فقط در مینوی خرد و [راستی زیورآلات است] فقط در گلستان سعدی مشاهده شدند. از آنجا که گفتمان در دو وجه عملی (تمدن) و نظری (فرهنگ) بر ذهنیت ها اثر می گذارد، شاید بتوان گفت که [راستی زیورآلات است] به عنوان نشانی از وجه تمدنی گفتمان ، در گلستان بیشتر مورد تاکید بوده در حالیکه [راستی سخن است] و [راستی مسیر است] تاکید بر وجه فرهنگی گفتمان در مینوی خرد دارد، که البته هیچکدام از این دو وجه بر دیگری ارجحیتی ندارد و فقط نشان از آن دارد که در ایران پیش و پس از اسلام گفتمان «راستی» اهمیت داشته است.