فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۷٬۰۰۱ تا ۲۷٬۰۲۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 151
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین استرس ادراک شده و رضایت از زندگی با عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم تربیتی پس از همه گیری کرونا می باشد. روش شناسی پژوهش : در این پژوهش با توجه به هدف و موضوع پژوهش، از روش توصیفی- همبستگیاستفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان رشته علوم تربیتی دانشگاه آزاد، پیام نور و سلمان کازرون بود با استفاده از فرمول کوکران200 نفر از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار این پژوهش سه پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران(1984)، عملکرد تحصیلی درتاج(1383) و پرسشنامه رضایت از زندگی سازمان بهداشت جهانی بود که روایی پرسشنامه بصورت صوری توسط استاد راهنما مورد تایید قرار گرفت و پایای با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه استرس ادراک شده0/91 ، عملکرد تحصیلی 0/89و رضایت از زندگی 0/75 بدست آمد. یافته ها :یافته نشان می دهد بین استرس و عملکرد با مقدار 0/798- رابطه معکوس و معنی دار وجود دارد و همچنین بین رضایت و عملکرد با مقدار ضریب 0/819 رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. عملکرد تحصیلی دانشجویان بر اساس رضایت از زندگی و استرس ادراک شده قابل پیش بینی است.و رضایت از زندگی با مقدار بتای 518/0 واسترس با بتای 0/339- به ترتیب در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان سهم معنی داری دارند. یعنی هر قدر رضایت از زندگی بیشتر باشد و استرس کمتر،عملکرد تحصیلی دانشجویان بیشتر خواهد شد. همچنین این دو متغیر در مجموع 69 درصد از تغییرات عملکرد تحصیلی را پیش بینی می کنند و مابقی ناشی ازمتغیرهای دیگر است. بحث و نتیجه گیری: بررسی رابطه بین استرس ادراک شده، رضایت از زندگی و عملکرد تحصیلی در زمینه دانشجویان علوم تربیتی می تواند بینش ارزشمندی را در مورد عوامل مؤثر بر موفقیت تحصیلی و بهزیستی در این جمعیت ارائه دهد. یافته های این مطالعه می تواند به مداخلات و خدمات حمایتی با هدف ارتقای رفاه و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک کند.
Presenting the smart pattern of credit risk of the real banks’ customers using machine learning algorithm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the past, deciding over granting loans to bank customers in Iran would be made traditionally and based on personal judgments over the risk of repayment. However, increase in demands on banking facilities by economic enterprises and families on the one side, and increased as well as extended commercial competitions among banks and financial and credit institutions in the country for reduction of facility repayment risk on the other side, have caused application of novel methods such as some statistical ones in this context. Now to predict the risk of negligence in banking facility repayment and classification of the candidates, bankers use their customers’ credit ranking. Time efficiency, cost effectiveness, avoidance from personal judgments, and further accuracy in examining the candidates who apply for various funds are of its salient merits of this new combined method. Various statistical methods including biased analysis, logistic regression, non-parametric parallelism, and also some others such as neural networks have been employed for credit ranking. In this research, given the random forest metaheuristic algorithm-based smart pattern of real bank customers’ credit risk (case study: Bank Tejarat) was presented. According to the value of skewness, the data could be stated to have a normal distribution. Based on the observed results, the lowest mean was related to the variable of type of facility and its maximum value, to the amount of facility.
بررسی ضرورت و الزامات ارتقای شفافیت رویدادهای مالی در حکمرانی اقتصادی طی برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۵
301 - 333
حوزههای تخصصی:
شفافیت اقتصادی و حاکمیت داده یکی از مهمترین عرصه های حکمرانی است که پیشرفت و توسعه هر کشوری وابسته به پیشرفت در این حوزه است. سیاست شفافیت اقتصادی در سال های گذشته همواره مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی کشور بوده است؛ اما تاکنون اقدامات عملیاتی منسجمی در این باره انجام نشده است. «شفافیت اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا به خصوص در حوزه پولی و ارزی» یک بند از سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی بوده که با توجه به عدم پیشرفت آن در کشور، به منظور ارتقای حکمرانی در حوزه شفافیت اقتصادی لازم است در برنامه هفتم توسعه، راهبرد جدیدی طراحی شود.مسئله اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل تقویت کننده شفافیت اقتصادی و گام های عملی مؤثر در این حوزه است. این مقاله حاصل یک پژوهش اسنادی - عملیاتی و راهبردی در زمینه شفافیت اقتصادی با توجه به اقتضائات کشور و بهره گیری از تجارب جهانی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ارتقای شفافیت رویدادهای مالی برای دولت، می تواند موجبات کوچک شدن اقتصاد زیرزمینی، کاهش فرار مالیاتی، کاهش کسری بودجه ، فراهم کردن امکان اخذ پایه های مالیاتی جدید مثل مالیات های تنظیمی و مالیات بر مجموع درآمد، کاهش فساد اقتصادی، اصلاح نظام حمایتی کشور، مبارزه با قاچاق و زمینه تقویت تولید داخل و ثبات اقتصادی را فراهم کند. دستیابی به این اهداف مستلزم اصلاح قوانین و قواعد حاکم بر تعاملات اقتصادی اعم از تعاملات اشخاص تجاری و غیرتجاری در حوزه نظام مالیاتی و نظام بانکی کشور است؛ مهمترین نوآوری این پژوهش طراحی دقیق اجزای یک سیستم جهت ایجاد بانک اطلاعاتی معاملات کشور مبتنی بر صورت حساب الکترونیکی و تراکنش های مالی متناظر با آنهاست. پوشش کامل معاملات، فراهم شدن امکان تهیه اظهارنامه پیش فرض و نیز اجرای پایه های مالیاتی جدید از قبیل مالیات بر مجموع درآمد اشخاص و مالیات بر عایدی سرمایه از جمله مهمترین دستاوردهای مقاله است.
تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی سوم و چهارم ابتدایی از منظر توجه به ابعاد و مؤلفه های تربیت شهروندی
منبع:
پویش در آموزش علوم انسانی سال ۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۱)
159 - 182
حوزههای تخصصی:
توجه به تربیت شهروندی در دانش آموزان، بسیار حائظ اهمیت است و یک برنامه کامل و جامع، در این زمینه، مورد نیاز است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی میزان توجه، به موضوع تربیت شهروندی، در کتب مطالعات اجتماعی پایه های سوم و چهارم ابتدایی، اجرا شد. این پژوهش، توصیفی_تحلیلی بوده و با روش آنتروپی شانون است. جامعه آماری، کتب مطالعات اجتماعی پایه های سوم و چهارم ابتدایی، در سال تحصیلی 1401_1402، بود. نمونه آماری نیز، برابر با جامعه آماری، در نظر گرفته شد. همچنین، با استفاده از فهرست وارسی از ابعاد تربیت شهروندی، با 3بعد و 28مؤلفه، داده ها، جمع آوری شدند. نتایج تحلیل محتوای آنتروپی شانون، نشان داد، که از بررسی کتب مطالعات اجتماعی پایه های سوم و چهارم ابتدایی، از مجموع 118واحد شمارش شده، بعد دانش ویژه شهروندی با 48مورد، بیشترین و بعد مهارت ویژه شهروندی با 33مورد، کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. بیشترین ضریب اهمیت نیز با مقدار(338 / .)، مربوط به بعد دانش ویژه شهروندی و کمترین ضریب اهمیت با مقدار (324 / .) مربوط به بعد نگرش ویژه شهروندی بود. نتایج نشان داد، که میزان توجه به ابعاد و مؤلفه های تربیت شهروندی، در این کتب، متفاوت است و به بعضی ابعاد، کم توجه شده است. همچنین به صورت متعادل و متوازن به ابعاد و مؤلفه ها اشاره نشده است. در نهایت نیز، به جهت بهبود وضع کتب مطالعات اجتماعی سوم و چهارم ابتدایی از حیث توجه به تربیت شهروندی، پیشنهاداتی بیان شد.
تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان مدارس دخترانه اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
79-96
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت در رضایت شغلی در سیستم آموزش و پرورش به ویژه معلمان در تربیت و آموزش نسل آینده ساز جامعه این پژوهش با هدف تعیین میزان تاثیر رهبری توزیع شده بر رضایت شغلی معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی معلمان در مدارس دخترانه اسلامشهر صورت پذیرفت. پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و نهایتاً از نظر نحوه جمع-آوری داده ها جزء تحقیقات پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس دخترانه شهر اسلامشهر به تعداد870 بود که با استفاده از فرمول کوکران، 266 نفر به عنوان نمونه انتخاب که به270 نفر افزایش یافت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بود و روایی آن بر اساس روایی محتوایی و پایایی آن با آلفای کرونباخ به ترتیب رهبری توزیع شده(825/0)، رضایت شغلی(889/0)و خودکارآمدی (837/0) بدست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از شاخص های آمار توصیفی و در بخش استنباطی از روش معادلات ساختاری و تحلیل دو سطحی با نرم افزار PLSوHLM استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که رهبری توزیع شده با آماره t مسیر برابر با 929/3 بر رضایت شغلی معلمان تاثیرگذار است همچنین آماره t مسیر متغیر رهبری توزیع شده به خودکارآمدی برابر با 182/5بود نشان از رابطه مثبت و معنادار میان این دو متغیر دارد. اما رابطه میان خودکارآمدی معلمان به رضایت شغلی با آماره t مسیر برابر با 279/1 و مورد تایید قرار نگرفت. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که با استفاده از سبک رهبری توزیع شده می توان رضایت شغلی در سطح معلم و مدرسه را بهبود بخشید.
تأملی در تصحیح دکتر امیرحسن یزدگردی از دیوان ظهیر فاریابی با تکیه بر نسخه حکیم اوغلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهیر فاریابی (متوفی 598 ق.) یکی از شاعران بزرگ قصیده سرای ایران در سده ششم هجری است. دیوان او چندین بار در ایران و هند چاپ شده است؛ اما تصحیح یزدگردی از دیوان ظهیر که به همت شاگردش، اصغر دادبه در 1381 خورشیدی منتشر شد، می توانست بهترین و منقّح ترین تصحیح دیوان ظهیر به شمار آید؛ ولی به دلیل استفاده نکردن مصحّح از نسخه های قدیم تر مانند نسخه کتابخانه نورعثمانیه و نسخه مجموعه حکیم اوغلو و دست نویس سفینه تبریز اشکالاتی در آن راه یافته است. تاکنون محققان بسیاری به این عیب چاپ یزدگردی اشاره کرده اند؛ ازجمله سیّد علی میرافضلی و شریفی صحی که براساس دست نویس سفینه تبریز و نسخه کتابخانه نورعثمانیه به این اشکالات پرداخته اند. در این مقاله، به روش توصیفی تحلیلی و با مقابله تصحیح مرحوم یزدگردی با نسخه حکیم اوغلو به برخی از این کاستی ها پرداخته ایم. نسخه حکیم اوغلو ازجمله نسخه های به غارت رفته آستانه شیخ صفی در اردبیل است که تاریخ کتابت ندارد و به گواهی نوع خط و محتویات آن احتمالاً در قرن هفتم هجری قمری از روی نسخه های اصیل نوشته شده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که با گردآوری نسخه های بهتر و مجموعه های دیگری مثل جُنگ ها و تذکره ها می توان به چاپی منقّح تر از دیوان ظهیر فاریابی دست یافت. همچنین این پژوهش می تواند مرجعی برای پژوهندگان دیوان ظهیر باشد و مانع از کاستی های احتمالی بعدی شود.
بررسی کیفیت و میزان طرح مهارت های زندگی در کتاب های پرخواننده ی کودکان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (در بازه زمانی 1385 -1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های ده گانه زندگی، مهارت هایی هستند که یک انسان اجتماعی باید تا حد مقبولی این مهارت ها را کسب کرده باشد. اگر این مهارت ها از کودکی به درستی به فرد آموزش داده شود، وی در دوران بزرگ سالی می تواند رفتار سازگارانه ای با دیگران و دنیای پیرامون خود داشته باشد. یکی از ابزارهایی که می توان به کمک آن، مهارت های زندگی را به کودکان آموخت و در آن ها نهادینه کرد، آموزش مهارت های زندگی به کمک کتاب کودک است. کتاب های کودکان، به خصوص کتاب های داستانی، ابزاری توانمند برای آموزش مهارت های زندگی به کودکان مخاطب هستند. هدف از انجام این پژوهش بررسی چندوچون طرح مهارت های زندگی در کتاب های پرخواننده کودکان و پاسخ به این پرسش است: مهارت های زندگی در کتاب های محبوب کودکان به چه میزان وجود دارد و هر مهارت، چگونه در داستان طرح شده است؟ گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش تحلیل محتوای کیفی کمی انجام شده است. پس از استخراج عناوین کتاب های پرخواننده، به تحلیل آثار طبق مهارت های زندگی پرداخته شد و درنهایت، فراوانی مؤلفه ها در کتاب ها به دست آمد و سپس با یکدیگر مقایسه شد. پس از بررسی انجام شده این نتیجه به دست آمد که همه ی مهارت ها در کتاب های پرخواننده کانون پرورش فکری (تألیف و ترجمه) مطرح شده است. مهارت تفکر انتقادی و مهارت های ارتباطی بیشترین بسامد و خودآگاهی، کنترل هیجانات منفی و تفکر خلاق کمترین بسامد را دارند. بیشتر کتاب هایی که مهارت تفکر انتقادی در آن ها مطرح شده است، به کودک می آموزند که بدون تحقیق و دانستن جوانب موضوع درباره ی آن اظهارنظر نکنند.
واکاوی نمادهای استعلایی در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
43 - 58
حوزههای تخصصی:
از دیرهنگام، کسانی که نگاهی ژرف به جهان داشته اند، همواره به دنبال راهی برای گسترش اندیشه ها و ادراکات درونیِ خود بر نمودهای عینیِ جهان محسوس بوده اند؛ ازاین رو با تأمل در جلوه های جهان، تلاش کرده اند تا از محسوسات عبور کرده و به حقیقتی فراتر از آن دست یابند؛ بنابراین، برای نیل به این هدف از نماد استعلایی بهره برده اند. نماد استعلایی تصویری است از شیء ملموس که این شیء ملموس خود دلالت دارد بر عالم معنی و روح. نماد های استعلایی در ماهیت با عالم مُثُل افلاطون یا «ایده بنیادین» (اصطلاح افلاطون) ارتباط دارد و در زمره نماد های عرفانی نیز جای می گیرد. بیدل دهلوی، گونه های متنوع این نمادها را به کار برده و با توجه به شرایط خاصِ فردی، اندیشه و تخیل خود را در قالب نمادهای استعلایی بیان کرده است. از آنجا که نمادهای استعلایی موجب ابهام در شعر می شوند، نوشتار حاضر بر آن است تا با تأویل این نمادها، از غزل بیدل ابهام زدایی کند. در کنار تحلیل محتوایی نمادهای استعلایی، زیبایی شناسی این نمادها نیز از هدف های این پژوهش است.
أثر المعتلات فی صیاغه المقاطع والإیقاع الخارجی للشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
17 - 34
حوزههای تخصصی:
إن البنیه الإیقاعیه تنبعث من البنیه الصوتیه والصرفیه والمعجمیه لأی لغه، کما فی اللغه العربیه، ترتبط الدراسه العروضیه بمعرفه نسج الکلمه وتوالی المقاطع الصوتیه. فدراسه المقطع الصوتی لها أهمیه بالغه فی میدان الدراسه العروضیه من حیث البناء والوزن، ولها أیضا تأثیر کبیر فی الحفاظ على اللغه. ومن المعلوم أن طاقات اللغه العربیه غیر المحدوده جعلت منها لغه موسیقیه، متوازنه ومنسجمه، فتتمیز عن غیرها من اللغات بهذه الصفه. اتخذ الإیقاع بآفاقه الواسعه اتجاهات مختلفه عند الباحثین، إلا أننا لا نجد بحثا یسلط الضوء على الفاعلیه الإیقاعیه للمعتلات وما تلعبه من دور فی لیونه الإیقاع وإثراء التشکیل الإیقاعی من هذا البعد. وعلیه، انصبت دراستنا فی موضوع الإیقاع الخارجی على کشف دور المعتلات. یهدف البحث الحالی، باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی، إلى معرفه أثر المعتلات فی صیاغه المقاطع العربیه وموسیقى الشعر العربی الخارجیه ومدى فاعلیتها فی تشکیل البنیه الإیقاعیه العامه للنص وارتباط ذلک بالبعد الدلالی أحیانا. أما للکشف عن دور المعتلات فی الإیقاع الخارجی فرصدنا تلک الظواهر الإیقاعیه، حیث یکون لأحرف العله وحذفها وتبدیلها أثر بالغ فیها. فحاولنا أن ندرس أثر هذه المعتلات فی المقاطع الشعریه والقافیه وتشکیل الأوزان والبحور فی دراسه الموسیقى الخارجیه. قد تبین لنا من خلال الدراسه أن المعتلات تعد طریقا لتنظیم المقاطع التی یحتاج إلیها الشاعر فی نظمه؛ فمن أبرز میزات المعتلات وأهمها فی الشعر هو إغناء اللغه والشعر بحروف اللین لاسیما فی الأفعال، کما لوحظ أن الأشعار العربیه انمازت بهیمنه التفعیلات ذات المقاطع الطویله لاسیما المفتوحه (cvv)؛ کأنها بمثابه استراحه لغویه للشاعر والقارئ تخرج اللغه من أن تکون على وتیره واحده ممله أحیانا عند السامع.
Review Paper: Bioarchaeology; Archaeological study via the biological perspective(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
67 - 73
حوزههای تخصصی:
Biological samples such as bones, tooth, and hair obtained from archaeological excavations are mainly used for dating measurements. However, these findings provide valuable information about the diet, lifestyle or migration, and genetic interaction of communities, and disease because the biochemical content of biological tissues such as bones, teeth, and hair changes under the influence of the lifestyle of the past population. Therefore, it seems that human remains' biochemical, microscopic, and histological studies could be advantageous for clarifying the dark events of the past societies. Bioarchaeology, as an interdisciplinary science, assesses the historical-cultural relationships in ancient samples and human remains like hair, bone, or tooth by biological tools and techniques. In this science, the biological data of specimens are combined with archeological information to obtain a more accurate sociology of past civilizations. The purpose of the present review article is to familiarize archeology researchers with the usual methods in bioarchaeological studies.
خانگی شدن رسانه ها، رسانه ای شدن خانه ها؛ فرهنگ مادی فناور ی های رسانه ای و تغییرات خانه و فضاهای خانگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانه امروزی با خانه سنتی یا پیشاصنعتی، تفاوت های چشمگیری دارد. عوامل پرشماری در تغییرات خانه دخیل بوده اند، اما هیچ یک از آن ها به اندازه ورود فناوری ها بر خانه و فضاهای خانگی تأثیرگذار نبوده اند. هدف پژوهش حاضر، واکاوی فرایند پیوند و همنشینی خانه های ایرانی و دستگاه های رسانه ای و تأثیرات متقابل آن ها بر یکدیگر است. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا فارغ از وجه محتوایی رسانه ها که اغلب موردتوجه قرار می گیرد با تمرکز بر فرهنگ مادی دستگاه های رسانه ای و به ویژه تلویزیون، فرایند هم زمان خانگی شدن دستگاه های رسانه ای و رسانه ای شدن خانه ها در ایران را بررسی کنیم. یافته های این پژوهش نشان می دهد که دستگاه های رسانه ای در هنگام ورود به درون خانه های ایرانی و در روند خانگی شدن، با مقاومت هایی از درون و بیرون روبه رو بوده اند. ویژگی مشترک این مقاومت ها، با وجود خاستگاه متفاوتشان، ایدئولوژیک بودن آن هاست. همچنین، برپایه یافته های پژوهش، فرایندی از رسانه ای شدن خانه در ایران قابل تشخیص است که با ورود رادیو و به تبع آن، برق، به درون خانه ها ی ایرانی آغاز شده و به تدریج، امروزه به سوی هوشمندسازی روزافزون خانه درحال حرکت است. با حرکت در این مسیر، خانه خود به یک شبه رسانه تبدیل می شود؛ رسانه ای که با ارتباط و پیوند با خانه های دیگر، محله ها، و شهرهای هوشمند، درحال حرکت به سوی «خانه متصل» است.
مطالعه انتقادی گفتمان نفی خشونت بر زنان؛ با تاکید بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت بر زنان پدیده ای تاریخی فرهنگی است. فهم پیچیدگی های مسأله خشونت بر زنان نیازمند بررسی دقیق همه ابعاد و لایه های این واقعیت اجتماعی است. این پژوهش، با تایید مسأله بودگی خشونت بر زنان در جامعه ایرانی و ضرورت ورود حاکمیت به آن به مثابه مسأله اجتماعی به بررسی منابع گفتمانی لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» از منظری جامعه شناختی می پردازد.با هدف شناخت و مطالعه مضامین یا الگوهای معنایی غالب، متن لایحه به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکردی انتقادی مورد بررسی قرار گرفت.درون زا نبودن مسأله شدگی خشونت بر زنان، فقدان توجه به تنوع بوم و میدان ایرانی در تعریف مصداق های خشونت، عدم توجه به خاص بودگی های خانواده ایرانی و الزام های روابط خانوادگی و حقوق زدگی و تمرکز بر وضع قوانین کیفری جدید در فقدان هنجارسازی و فرهنگ سازی مضمون های اصلی شناخته شده در متن لایحه است.به طورکلی، نتایج برآمده از تحلیل مضامین شناسایی شده نشان می دهد منابع گفتمان حمایت از زنان در برابر خشونت فاقد درک اجتماعی از مسأله خشونت بر زنان است و بدون توجه به زمینه های اجتماعی فرهنگی جامعه ایرانی و تعارضات و کلیت بافت حقوقی، برای این مسأله اجتماعی، راه حل هایی از جنس حقوقی و قانونی ارائه داده است. در واقع، منابع گفتمانی لایحه تنها با تاکید بر وجهه جهانی خشونت بر زنان و بدون توجه به درون زا کردن این مسأله شدگی، به جای بازگشت به فهم تجربه زنان از خشونت، رفتارهایی را که پیش از این مصداق خشونت در جامعه ایرانی دانسته نمی شده به عنوان خشونت تعریف و برساخت کرده است.
شکاف های اجتماعی درون قومی و پیامدهای سیاسی آن در ایران؛ مطالعه موردی کُردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
77 - 98
حوزههای تخصصی:
مسئله کُردها یکی از مسائل قومی در ایران معاصر بوده است. در عمده پژوهش هایی که در ارتباط با کُردها انجام شده است، بیشتر به چگونگی ارتباط کردها با دولت و کمتر به زیست اجتماعی - سیاسی درونی آن ها پرداخته شده است. به عبارتی، مفروض اصلی بیشتر پژوهش های مرتبط با کُردها بر همگون بودن جماعت کُردی تأکید دارد. درحالی که از دیدگاه این نوشتار، کُردها مانند بسیاری از جماعت های دیگر، گروهی همگن نیستند. به عبارتی، پویایی تحولات اجتماعی کُردها مبتنی بر دو تمایز سنت - مدرنتیه و هم گرایی - واگرایی منجربه پدیدارشدن شکاف های اجتماعی در میان آن ها شده است؛ بنابراین، در همین راستا، تلاش شده است با رهیافت جامعه شناسی تاریخی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و تکنیک مصاحبه، به بررسی مهم ترین شکاف های اجتماعی و پیامدهای سیاسی آن در میان کُردها پرداخته شود. نتایج این پژوهش نشان داد که مجموعه ای از شکاف های ساخت اجتماعی سنتی و مدرن مانند شکاف های قبیله ای، مذهبی، زبانی، نسلی و جنسیتی در کنار برخی شکاف های سیاسی مانند منازعات ایدئولوژیک، رقابت نخبگان سیاسی و کشمکش های حزبی و درون حزبی در میان کُردها سبب شده است که هویت سیاسی کُردها یک هویت سیاسی متکثر باشد و هیچ جریان سیاسی در میان کُردها نتواند هژمونیک شود.
مقایسه استراتژی هنجارسازی اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در رویاروئی با تروریسم در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
95 - 115
حوزههای تخصصی:
پس از 2001، سیاستگزاری رویارویی با تروریسم اتحادیه اروپا هم راستا با ایالات متحده آمریکا تمرکز خویش را بر تقویت نهادهای مجری قانون و کارآمد ساختن اقدامات مبتنی بر چند جانبه گرائی و ترسیم خطوط اجرائی این اقدامات تحت عنوان «مدل اروپایی»، نهاد. شماهای ساختاری، چه از جنس رئالیستی و چه از جنس فرهنگی، فراهم آورنده بخشی از توضیحات ناظر بر این مولفه بوده اند. در یکچنین چارچوبی می بایستی نقش شخصیت های سیاسی را به لحاظ میزان نفوذ ایشان به ویژه در رابطه با آمریکا و اتحادیه اروپا، مورد توجه ویژه قرار داد. اختلاف موجود میان اروپا و آمریکا در زمینه مسائل امنیتی برآمده از این واقعیت است که غرب آتلانتیک حداقل از زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال 2000، تروریسم را از فهرست تهدیدات درون کشوری خارج و وارد فهرست تهدیدات برون مرزی و نظامی، نمود.لذا بر افزایش توان نیروهای نظامی آمریکا جهت حفاظت از "میهن" ، نهاد. لیکن از دید اتحادیه اروپا و بریتانیا،تهدیدات تروریستی، درون کشوری می باشند و نه تهدیداتی برون مرزی، که لازمه برخورد با آن همانا افزایش توانمدی های نهادهای قانونگزار و مجری قوانین در درون این اتحادیه بوده است چه آنکه مشگلات این اتحادیه برخلاف آمکریکا نشأت گرفته از شمار بسیار مهاجرینی است که از حوزه های جغرافیایی پیرامونی به این اتحادیه مهاجرت و لی جذب جوامع اروپائی نگردیده اند و تبدیل به تهدیدی دائمی گردیده اند. اقدامات برون مرزی ضد تروریستی جند جانبه گرایانه اتحادیه اروپابه رهبری آمریکا و با تبادل داده های اطلاعاتی صورت می پذیرند.
تأثیر فرهنگ سیاسی بریتانیا بر خروج از اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 53
حوزههای تخصصی:
خستگی و آسیب های ناشی از جنگ های جهانی، اروپا را بسان بیماری رو به مرگ تبدیل کرد، اما راه چاره بی درنگ در تلاش برای همگرایی کشورهای دوست و دشمن اروپا در سازوکاری منطقه ای جست وجو شد. اتحادیه اروپا به عنوان نماد وحدت، همکاری و همگرایی با گرایش های واگرایانه و گریز از مرکز روبه رو شده و برگزیت را می توان نقطه اوج موج گرایش های جدایی طلبانه دانست که همگرایی اروپا را بیش ازپیش به چالش کشیده است. نتیجه همه پرسی 23 ژوئن 2016 از انگلیسی ها شوک بزرگی به اتحادیه اروپا وارد کرد. پیش بینی می شد که پرونده خروج بریتانیا از این اتحادیه، با تلاش های دیوید کامرون و اخذ امتیازهای چهارگانه بسته شود، اما 52 درصد رأی دهندگان بریتانیایی با انتخاب برگزیت با پایان بخشیدن به عضویت 42 ساله کشور خود در اتحادیه اروپا موافقت کردند. در این زمینه پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه رویکردها و جهت گیری های بریتانیا در برابر اتحادیه اروپا از فرهنگ سیاسی این کشور تأثیر پذیرفته و یا خواهد پذیرفت؟ برپایه این استدلال که فرهنگ سیاسی به عنوان بخشی از هویت ملی و سیاسی کشورها، تعیین کننده تعریف و دیدگاه های ویژه آنان درباره منافع ملی است که به برساخت کنشگری ویژه در عرصه سیاست خارجی منجر می شود، در فرضیه پژوهشی بیان می شود که فرهنگ سیاسی بریتانیا به شکل محافظه کارانه ای بر سیاست واگرایی آن از اتحادیه اروپا تأثیرگذار بوده است. برای تبیین پدیده برگزیت، و شناخت رابطه بین فرهنگ سیاسی و سیاست خارجی بریتانیا در برابر اتحادیه، از روش تحلیل رویدادهای تاریخی و سخنرانی های برخی از مقام های دولتی و نیز بررسی یافته های همه پرسی ها و نظرسنجی های مرتبط با برگزیت، و از چارچوب نظری سازه انگاری استفاده شد. نوع فرهنگ و به ویژه فرهنگ سیاسی مردم بریتانیا در شکل گیری سیاست واگرایانه این کشور درباره اتحادیه تأثیر بسزایی داشت. با وجود برگزیت، این کشور همچنان در تلاش برای رسیدن به جایگاه یک قدرت بزرگ تأثیرگذار بر سیاست جهانی بوده است.
تحلیل فرایندهای مناظره چینی ها و رومی ها بر پایه نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با تحلیل فرایند افعال و نظام گذرایی، نقش اندیشگانی «مری کردن چینی ها و رومی ها» را بر بنیاد نظریه نقش گرای هلیدی بررسی کند. به بیان دیگر، کشف دنیای تجربی، ذهنی و عینی مولانا در این مناظره با تحلیل و بررسی فرایندهای نقش اندیشگانی صورت می گیرد. روش آماری در این مقاله ترکیبی (کیفی کمی) است و نحوه اجرای آن توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری تمام ابیات این مناظره (33 بیت) است و نمونه، شامل همه افعال آن (68 فعل در 33 بیت) است. براساس یافته ها و نتایج حاصل از این پژوهش به نظر می رسد نظریه نقش گرای هلیدی، در خوانش حکایت چینیان و رومیان مناسب است. فرایندهای مادی به عنوان یکی از ابزارهای اندیشه مولانا برای برقراری رابطه ملموس تر و عینی تر با مخاطب و درنتیجه روشن شدن مدارهای عرفانی او هستند؛ بنابراین در این مناظره فرایندهای مادی بیشتر از سایر فرایندها در خدمت دیدگاه عارفانه مولانا قرار گرفته اند.
بررسی واژگان غیرمستعمل امروزی در اشعار رودکی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
73 - 94
حوزههای تخصصی:
واژگان زبان بنا به فراخور زمان، پدیدار می شوند، رشد می یابند و در طی دوران دچار تحولات و تغییراتی می گردند. گاهی به زبان دیگر منتقل می گردند و ظاهری نو با معنای نو می یابند یا به دست زوال گذر زمان سپرده می شوند. از این رو یکی از شیوه های آشنایی با آداب، رسوم و سنت های اقوام و قبیله های گذشته، بررسی آثار ادبی بزرگانی است که از آن روزگاران به یادگار مانده است. در واقع زبان بهترین نمودار شناخت چگونگی فرهنگی، اقتصادی، دینی و دیگر مظاهر اجتماعی یک ملت است. در این میان دیوان رودکی نیز به عنوان اثری ماندگار، تکه هایی از تاریخ دوران سامانیان را در خود دارد. از این رو ضمن تحقیقی کتابخانه ای، به بررسی واژگان مرده زبان فارسی در دیوان اشعار رودکی پرداخته ایم. آنچه از این تحقیق دریافت می شود، این است که اسامی و پس از آن فعل ها، بیشترین واژگان متروک در آثار این شاعر بزرگ بوده است و بسیاری از فعل های ساده با فعل های مرکب جانشین شده اند. همچنین به کارگیری واژ گان دارای ارتباط مستقیمی با نحوه زندگی و تلقی مردم از واژه مورد استفاده بوده است.
دوگانگی میان ملی گرایی و جهان وطن گرایی در مارکسیسم و اتحاد شوروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، بارها مورد توجه پدران مارکسیسم و نخستین رهبران اتحاد شوروی قرار گرفته اند. رویکرد آن ها به این مفاهیم، همواره یکسان نبوده است و دوگانگی و تناقضی آشکار، در اندیشه و عملشان دیده می شود. این دوگانگی در سراسر دوران حکومت شوروی و در همه جمهوری های آن از جمله جمهوری های آسیای مرکزی، بارها و به شکل های گوناگون نمود داشته است. این پرسش مطرح است که پدران مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی، چه نگرشی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی داشته اند و دلیل دوگانگی و تناقض نظری و عملی آن ها به این مفاهیم چه بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که دلیل وجود دوگانگی و تناقض در نگرش بانیان مارکسیسم و نخستین رهبران شوروی نسبت به ملت، ملی گرایی و جهان وطن گرایی، کاربرد ابزاریِ ملت و ملی گرایی برای دست یابی به هدف های ایدئولوژیک، مانند جهان وطن گرایی بوده است. رویکرد پژوهشی این نوشتار، کیفی و مبتنی بر روش کنشِ گفتاری کوئنتین اسکینر است و داده های آن از اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته این نوشتار این است که هدف اصلی اندیشمندانِ مارکسی متقدم، تحقق آرمان های مارکسیسم از جمله جهان وطن گرایی بوده است. ایشان، ملت و ملی گرایی را به عنوان ابزار هایی در این راه به کار می بردند. دوره زمانی نوشتار، از سال 1848، زمان انتشار بیانیه کمونیستی تا سال 1953 زمان مرگ استالین است. شخصیت های مورد بحث، مارکس و انگلس به عنوان پدران مارکسیسم و لنین، تروتسکی و استالین به عنوان نخستین رهبران اتحاد شوروی هستند.
مهارت های اجتماعی و نقش آن در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی در بین مزدوجین شهر یاسوج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
103 - 127
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه چارچوب کسب مهارت های اجتماعی و نقش آن در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی در بین مزدوجین شهر یاسوج انجام شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه مزدوجین بین سال های 95-1390 شهر یاسوج به تعداد 24792 نفر در سال 1400 بود. نمونه آماری به روش تصادفی سهمیه ای و با استفاده از نرم افزار Sample Power 559 نفر مورد مطالعه شدند. در تدوین چارچوب نظری از نظریه های جامعه شناختی استفاده شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار و پایایی پرسشنامه ها تأیید شدند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد؛ پنج مهارت: 1- همدلی و همکاری 2- رعایت ارزش های اجتماعی 3- مهارت مقابله ای 4-خودگردانی و 5- ارتباط با دوستان به عنوان چارچوب مهارت های اجتماعی مزدوجین شهر یاسوج تدوین شدند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد: مهارت های پنجگانه در پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی زوجین تأثیر معنی داری دارند(05/0p<). همچنین مهارت های پنجگانه به صورت همزمان به میزان 64% پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی زوجین شهر یاسوج را پیش بینی می کنند که مهارت رعایت ارزش های اجتماعی با بتای(399/0-)، مهارت همدلی و همکاری با بتای(284/0-)، مهارت مقابله ای با بتای(27/0-)، مهارت خودگردانی با بتای(06/0-) و مهارت ارتباط با دوستان با بتای(026/0-) در مجموع موجب پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی زوجین شهر یاسوج می شوند.
تدوین مدل نظری تولید فضای شهری اراضی عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
نحوه تولید فضا و کنکاش و کشف آنچه در این فرایند در طول زمان رخ داده است نوع تولیدفضا را شفاف نموده و امکان برنامه ریزی و مدیریت بهینه تر و پرکردن گپ ها را از طریق پتانسیل های موجود فراهم می نماید. هدف این پژوهش ارائه مدل تولید فضای شهری اراضی عباس آباد کلان شهر تهران با ذره بین کنشگران و روابط قدرت جاری بین آن ها بوده است. رویکرد روش شناسی این پژوهش، کیفی بوده، داده ها از مصاحبه ها، مشاهده و اسناد گردآوری شده است. شیوه نمونه گیری، مبتنی بر روش زنجیره ای است. به منظور افزایش اعتمادپذیری نسبت به داده های کیفی، محدوده زمانی دوازده ماهه و افراد در سه حوزه مختلف اجرایی، علمی و علمی- اجرایی مرتبط با تولیدفضای عباس آباد جمع آوری گردید. برای افزایش اطمینان پذیری داده های کیفی نیز از فن اعتبار پاسخگو استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی نیز از طریق نظریه زمینه ای(گراندد تئوری) و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل کیفی Atlasti8 انجام شده است. فضای شهری منحصربه فرد و باارزش اراضی عباس آباد به وسعت حدود 550 هکتار در مرکز کلان شهر تهران به عنوان محدوده پژوهش انتخاب شده است. یافته ها نشان داد که محدوده بکر عباس آباد در دوره قاجار، تحت تأثیر 7عامل اصلی (شرایط زمینه ای) و سپس 6عامل مداخله گر، به اراضی ارزشمند دهه 50 دوره پهلوی تبدیل شده است که در یک فرایند دگرگونی شهری تحت تاثیر 8عامل علّی به وضعیت فعلی تغییر یافته است. یافته های حاصل از مصاحبه ها و مشاهده های میدانی نشان می دهد که مدل حضور، جایگاه و روابط کنشگران تولید فضای شهری در اراضی عباس آباد، به حالت خطی- سلسله مراتبی تحت تسلط نهاد حکومتی (شامل نهادهای دولتی و حکومتی و مدیریت شهری) و بخش خصوصی (خصولتی- تحت لوای بخش دولتی) است. مواردی برای اقدام توسط کنشگران عباس آباد، در جهت حرکت به سمت بازتولید فضای شهری معطوف به شهروندان پیشنهاد گردید. نوآوری این پژوهش، تدوین مدل نظری تولید یک فضای شهری منحصربه فرد با روش گرانددتئوری و تحلیل کیفی با نرم افزار Atlasti می باشد.در تولید این فضا، هیچ مکانیسمی برای مشارکت شهروندان وجود نداشته و تحت تأثیراساسی نظام حاکمیت بودنِ مدیریت شهری، تعدد نهادهای متولی و تصمیم گیر و تاخت زنی منافع توسط گروه های مختلف در دولت و حاکمیت منجر به جلوگیری از تحقق حق برشهر شهروندان شده است که تنها با ایجاد مدیریت یکپارچه و مالکیت واحد قابل حل است.