تأثیرپذیری نظام حزبی از شکاف های اجتماعی در فرانسه
روند مدرنیزاسیون و دموکراتیزاسیون نظام های سیاسی جهانی برگرفته از اصول پلورالیسم اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده است. فرآیند تکثرگرایی به طور ذاتی از قابلیت ایجاد شکاف های غیرفعال و فعال برخوردار می باشد، شکاف هایی که همواره در حال تغییر و تحول بوده اند. به همین ترتیب در جوامع اروپایی نیز به مانند سایر جوامع شاهد پیدایش، نهادینگی و افول شکاف های مختلف با ماهیت های متفاوت هستیم که محصول تحولات سیاسی و اجتماعی پیوسته در سطح خرد و کلان می باشند. نکته حائز اهمیت برای تجزیه و تحلیل نظام های سیاسی و حزبی، بررسی تأثیر شکاف ها بر روی ساختار قدرت، نظام های حزبی رفتار سیاسی جوامع و شهروندان می باشد. در واقع تمامی شکاف های مختلف اجتماعی در صورت بقاء و پایداری و در نتیجه تعمیق و ریشه دارشدن، رنگ و لعاب سیاسی به خود گرفته و به عنوان یک شکاف فعال سیاسی در صحنه تعاملات داخلی دولت ها نمایان شده و با تأثیرگذاری بر روی نظام حزبی دولت ها، باعث ایجاد تقسیمات، جدایی ها و رقابت های مهم در جوامع سیاسی می شوند. هدف از این نوشتار، بررسی شکاف های مختلف اجتماعی فرانسه (شامل شکاف های: طبقاتی- قومی، مذهبی و اقلیمی) و تأثیر آنها بر روی نظام حزبی در این کشور می باشد. در این راستا و با استفاده از نظریه شکاف های اساسی چهارگانه ی استین روکان، به این نتیجه می رسیم که برخی احزاب سیاسی را می توان سخنگوی شکاف های اجتماعی و سیاسی موجود در هر کشور دانست. سخنگویان اصلی شکاف های اجتماعی و سیاسی هر کشوری در دنیای امروز، احزاب هستند و این شکاف های اجتماعی هستند که موفق به تأثیرگذاری بر روی نظام حزبی فرانسه و رفتارهای انتخاباتی در این کشور شده اند.