فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۵٬۶۲۱ تا ۴۵٬۶۴۰ مورد از کل ۴۹۷٬۰۶۹ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
737 - 755
حوزههای تخصصی:
هندسه همواره در معماری ایرانی و اسلامی نقش مهمی داشته است. دوره صفویه و مساجد آن نیز که از ادوار طلایی معماری دوره اسلامی به شمار می روند، از این نظم هندسی به شکل مدون و آگاهانه ایی برخوردار بوده اند. مسلماً در ساخت کالبد و تزئینات گنبدهای این دوره نسبت های هندسی به کار رفته است. در میان این آثار می توان مسجد امام و مسجد مدرسه چهار باغ از دوران صفوی در اصفهان را نام برد. بررسی، مطالعه و مقایسه نقوش هندسی در معماری گنبد این دو بنا می تواند موجب بازشناسی هویت فرهنگی این دو اثر شود. تحقیق حاضر بر آن شد که با روش توصیفی- تحلیلی و با اتکاء به منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی و مقایسه نقوش دو بنا بپردازد. داده های این پژوهش نشان می دهد که در طراحی گنبد هر دو بنا نسبت طلایی، تقارن و تناسب به کار رفته است. در ساختارهای اصلی این دو بنا به شکل گسترده از هندسه استفاده شده است؛ از سوی دیگر نقوش هندسی یکی از اصلی ترین نقوش در تزئینات گنبدهای این دو بنا است. اهداف پژوهش:بررسی نقش هندسه در کاشی کاری گنبدهای مسجد امام و مسجد-مدرسه چهارباغ صفوی در اصفهان.تأثیر نسبت های طلایی در ساختار معماری گنبدهای مسجد امام و مسجد-مدرسه چهارباغ صفوی در اصفهان.سوالات پژوهش:نقوش هندسی بر روی کاشی کاری گنبدهای مسجد امام و مسجد مدرسه چهارباغ در اصفهان چه جایگاهی دارد؟نسبت طلایی چه تأثیری در ساختار طراحی گنبدهای مسجد امام و مسجد مدرسه چهارباغ در اصفهان داشته است؟
نقد و باز تعریف کتاب واژه نامه توصیفی خاتم سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۲)
263 - 277
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو با رویکرد توصیفی انتقادی به نقد و بررسی «واژه نامه توصیفی خاتم سازی» به قلم نسرین طباطبایی پرداخته است؛ کتاب مذکور در سال 1382 به رشته تحریر درآمده است. در این راستا جنبه های صوری و ساختاری کتاب به لحاظ رعایت اصول نگارش علمی و همچنین محتوایی به لحاظ اهمیت مطالب و چیستی آن مورد بررسی واقع شده است. در شرایطی که مطالعات کتابخانه ای خاتم کاری اندک و با ابهاماتی مواجه بوده، نوشتار منابع هر چند با کاستی هایی دارای ارزش های معنوی برای خاتم کاری محسوب می گردد. در این کتاب مؤلف توانسته برای نخستین بار واژگان تخصصی خاتم کاری را گردآوری و توصیف نماید که ارزشمند و درخور تحسین است؛ در عین حال نقص هایی در روش ارائه، توصیف ناکافی در تعاریف واژگان و اصطلاحات تخصصی، فقدان برخی واژه های ضروری نیز بر آن مترتب است. از نظر صوری به لحاظ شیوه نگارش، نظام ارجاع دهی، ایرانیک نکردن برخی واژه ها و .. در کتاب دیده می شود. همچنین از نظر محتوایی ایرادهایی مانند نبود حد و مرز دقیق میان تعاریف برخی مدخل ها، تعاریف کوتاه و ناقص، فقدان برخی واژه های ضروری، عدم ارجاع مناسب و نبود فهرست به چشم می خورد. در این پژوهش سعی شده علاوه بر تبیین نقصان به بازتعریف واژگان نیز پرداخته شود.
تأثیر مناسبات بازرگانی با هند بر گفتمان نوسازی و مشروطه خواهی ایرانیان (1317ق./1900م تا 1332ق./ 1914م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات پرحجم تجاری ایران و هند، در آستانه مشروطه کاهش پیدا کرد؛ لیکن همین روابط نیم بند نیز در جامعه ایران بازتاب یافت و در پیدایش افکار نو در سیاست و فرهنگ تأثیرگذار بود. مسئله اصلی تحقیق چگونگی زایش سرمایه داری نوین در ایران و سهم بازرگانان در ایجاد یک جنبش اجتماعی است. هدف این نوشتار، بازشناسی جایگاه تجارت با هند و تأثیر آن بر جامعه ایرانی برای حدود دو دهه پیش از شروع جنگ جهانی اول است که با رویکرد «توصیفی تبیینی» ( Descriptive-explanatory) و به روش «اسنادی» ( Documentary method) و بر پایه منابع «کتابخانه ای» ( Library method) سامان یافته است. فرض می شود که تحولات جامعه ایران از رفت و آمد بازرگانان به هند، تأثیر پذیرفت و یافته های پژوهش نیز نشان می دهد: افزایش فعالیت بازرگانی بین دو کشور، زمینه پیدایش نوسازی اجتماعی را فراهم کرد؛ لیکن پس از مشروطه و با بروز جنگ داخلی و نابسامانی اوضاع اجتماعی، تجارت با هند کاهش یافت و هرچند این روابط، به آشنایی ایرانیان با برخی از روش های تولید کشاورزی و صنعتی یاری رسانید؛ لیکن با ورود کشورهای اشغالگر در جنگ جهانی اول، به چالشی مهلک کشیده شد.
راه و راه سازی (شوسه) در مناطق کردنشین؛ اهداف و فرایند شکل گیری(1304 -1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راه و راهسازی در مناطق کردنشین از جمله نخستین مقوله هایی بود که توجه حاکمان و دولتمردان این حدود را از دوره پس از جنگ جهانی اول به خود جلب کرد. مجموعه عواملی از جمله هرج و مرج، نبود امنیت، ضعف حکومت مرکزی، نبود بودجه و... از موانع عمده احداث پروژه های راه سازی در این حدود بود. با روی کار آمدن رضاشاه راه و راه سازی در این مناطق مورد توجه جدی واقع شد. نگاه اولیه به پروژه راه سازی در دهه نخست سلطنت رضاشاه امنیتی–نظامی بود اما توسعه و گسترش آن در دهه دوم حکومت وی اهداف تجاری - اقتصادی به خود گرفت. این پژوهش بر آن است با تکیه ب اسناد و مدارک منتشر نشده آرشیوی، روزنامه ها و با روش توصیفی–تحلیلی روند تحولات و اقدامات راه سازی در مناطق کردنشین را در دوره مورد نظر بررسی نماید. نتایج پژوهش بیانگر آن است؛ دوره شانزده ساله حکومت رضاشاه بیشتر شهرها و مراکز مهم این منطقه از طریق راه های شوسه به دیگر مراکز ارتباط یافتند. با وجود ضعف های کیفی، توسعه و گسترش راه سازی نقش موثری در توسعه و تثبیت نفوذ حکومت مرکزی و مراودات تجاری- بازرگانی این مناطق داشت.
آسیب شناسی اقتصاد هنرهای تجسمی و ارائه راهکارهای بهبود آن: مطالعه موردی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
129 - 141
حوزههای تخصصی:
هنر جایگاه اقتصادی ویژه ای دارد؛ ازاین رو، اقتصاد هنر یکی از محرک های اصلی فعالیت های هنری است. هدف پژوهش حاضر این بود که ضمن برقراری ارتباط فعال و کارکردی بین هنر و اقتصاد؛ وضعیت اقتصاد هنرمندان تجسمی استان گلستان را موردمطالعه قرار داده و پس از آسیب شناسی، راهکارهایی برای ارتقاء آن جستجو و پیشنهاد نماید. در این راستا، دو سؤال مطرح می شود: 1. آسیب های دامن گیر اقتصاد هنر در استان گلستان از ناحیه هنرمندان، دولت و نهادهای سیاست گذار، جامعه، فعالان اقتصادی هنر و رسانه های جمعی چیست؟ 2. راهکارهای بهبود آسیب های اقتصاد هنر در استان گلستان از ناحیه هنرمندان، دولت و نهادهای سیاست گذار، جامعه، فعالان اقتصادی هنر، رسانه های جمعی کدامند؟ این پژوهش، از نوع توصیفی تحلیلی بود. در بخش کیفی از تکنیک دلفی برای شناسایی آسیب ها و راهکارهای بهبود آن ها؛ و در بخش کمی، بنا به نظر خبرگان و با استفاده از تکنیک AHP به اولویت بندی آسیب ها پرداخته شد. نمونه آماری به روش انتخابی و هدفمند صورت گرفت؛ محدوده مکانی استان گلستان و زمان پژوهش سال 1398 تا 1399 بود. یافته ها نشان داد در بین آسیب های اقتصاد هنر، عوامل دولت، هنرمندان، رسانه، جامعه و فعالان اقتصادی در رتبه اول تا پنجم اهمیت قرار دارند. موارد فرعی هرکدام از عوامل نشان می دهد که برای هنرمندان عامل نزول سطح کیفی هنر با تجاری سازی، برای دولت عامل ناکافی بودن سیاست های حمایتی و تشویقی دولت، برای فعالان اقتصادی عامل عدم وجود اصناف هنری و وابستگی مالی به دولت، برای رسانه عامل عدم گسترش فرهنگ و هنر، برای جامعه عامل جای نگرفتن هنر در سبد جامعه هزینه ای و برای فعالان اقتصادی عامل عدم وجود اصناف هنری و وابستگی مالی به دولت در رتبه اول قرار دارند. نتایج مطالعه نشان داد تشویق هنرمندان به خلق آثار مرتبط و متناسب با نیاز و ابعاد فرهنگی و اقلیمی جامعه، ارتقاء سواد هنرمندان درزمینه مؤلفه های اقتصاد هنر؛ ایجاد بازارچه ها و گذرهای فرهنگ و هنر و برگزاری حراج های استانی در سطح ملی و بین المللی؛ و اجرایی نمودن طرح خرید و سفارش آثار و کالاهای فرهنگی و هنری در دستگاه های دولتی، ازجمله راهکارهای مهم جهت بهبود شرایط اقتصاد هنر در استان گلستان هستند.
چرا برندها می میرند؛ ارائه نقشه نگاشت فازی از عوامل رقم زننده مرگ برند (مورد مطالعه: شرکت های صنعتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی علل افول و مرگ برندها و تدوین راهبردهایی اثربخش در جهت گسترش چرخه عمر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف ارائه عوامل رقم زننده مرگ برند با روش FCM انجام شد. این پژوهش از لحاظ روش آمیخته و بر مبنای پژوهش کیفی و کمی است که از نظر فلسفه پژوهش در زمره پژوهش های قیاسی استقرایی می گنجد. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان و صاحب نظران در حوزه مطالعه هستند که بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری سی نفر از آنان به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب با استفاده از روایی محتوایی و روایی نظری و روش پایایی-سنجی درون کدگذار و برون کدگذار برای مصاحبه انجام شده و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه های توزیع شده، تایید شده است. داده های کیفی با نرم افزار Atlas.ti و روش تحلیل محتوا و کد گذاری و داده های کمی با روش نقشه نگاشت فازی FCM تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان داد که عوامل رقم زننده مرگ برند به دو بخش عوامل درون بنگاهی و عوامل برون بنگاهی تقسیم می شود. مهمترین فاکتور درون بنگاهی، نگرش هزینه ای به موضوع برند به جای نگرش سرمایه ای است درحالی که برای عوامل برون بنگاهی، حاکمیت تفکر بازارگرا به جای تفکر تولیدگرا (واسطه محوری) دارای بیشترین درجه مرکزیت، شاخص های محوری و مهمترین عامل رقم زننده مرگ برند هستند.
ارائه مدل بهبود تجربه مشتری در پلتفرم بانکی آنلاین با رویکرد بازی پردازی (گیمیفیکیشن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
206 - 247
حوزههای تخصصی:
از آنجا که صنعت بانکداری آنلاین به سرعت در حال تغییر و تحول است و بازار جذب و نگه داری مشتریان در این حوزه بسیار رقابتی و پویا است و با توجه به رشد روزافزون تکنولوژی و فرهنگ گیمینگ در جامعه، گیمیفیکیشن به عنوان یک ابزار نوآورانه در بازاریابی دیجیتال و جلب مشتریان این حوزه مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق به بررسی و طراحی یک مدل بازاریابی دیجیتال با تمرکز بر بازی پردازی مجازی (گیمیفیکیشن) در بانکداری الکترونیک می پردازد. هدف از این تحقیق، توسعه استراتژی هایی است که به افزایش مشتریان و بهبود تجربه کاربری در پلتفرم های بانکی آنلاین کمک می کند. جامعه آماری این پژوهش ، شامل کلیه اسناد و مدارکی است که به عنوان مقاله، کتاب، پایان نامه یا گزارش علمی در پایگاه های علمی معتبر دنیا در خصوص بازاریابی دیجیتال مبتنی بر بازی پردازی مجازی در بانکداری الکترونیک است. شیوه نمونه گیری، به صورت تمام شماری و با استفاده از تکنیک پریزما و CASP بوده است .همچنین برای ارزیابی و امتیازدهی بر اساس برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی(CASP) از خبرگان دانشگاهی به تعداد پنج نفر شامل اساتید دانشگاهی در رشته مدیریت بازرگانی گرایش بازاریابی استفاده گردیده است.در این پژوهش برای جمع آوری داده های اولیه از شیوه مطالعات کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری استفاده شده است.همچنین نتایج نشان داد که شرایط علی بر بازاریابی بازی وارسازی؛ بازاریابی بازی وارسازی و شرایط مداخله ای و زمینه ای بر راهبردها و راهبردهای پژوهش بر پیامدها در بین مشتریان بانک سپه شهر تهران تاثیر معناداری دارد.
طراحی مدل آمیخته بازاریابی محصولات ارگانیک با رویکرد ارزش مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی در مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
282 - 302
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور طراحی مدل آمیخته بازاریابی محصولات ارگانیک با رویکرد ارزش مدار صورت پذیرفته است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (گرندد) انجام شده است. جامعه آماری، مدیران شرکت های تولیدکننده محصولات ارگانیک و متخصصین صاحب تجربه خواهند بود. تعداد نمونه به روش هدفمند و تا حد کفایت یا اشباع نظری از جامعه آماری مذکور انتخاب می شود. تعداد 10 نفر به عنوان نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. حاصل این مصاحبه ها مجموعه ای از مضامین اولیه بود که طی فرایند کدگذاری باز، گردآوری و از درون آن ها مقوله هایی استخراج شد. نتایج به دست آمده از نظرات خبرگان مدل بازاریابی محصولات ارگانیک با رویکرد ارزش مدار میباشد. در بخش شرایط علی مفاهیمی چون سیاستگذاری مدیریت منابع انسانی، اطلاع رسانی، نوگرایی، مسئولیت پذیری از اهمیت زیادی برخورداند . در بخش شرایط زمینه ای نگرش فرهنگی واخلاقی مصرف کنندگان، اعتماد مصرف کنندگان به ارگانیک بودن محصول، آگاهی ، مسئولیت اجتماعی مصرف کنندگان از مفاهیم کلیدی هستند.موقعیت اجتماعی و نگرش مصرف کننده از مهم ترین مفاهیم زمینه شرایط واسطه ای بودند. مولفه هایحمل و نقل مناسب و جلب اعتماد مهم ترین راهبردهای شناسایی شده در این پژوهش بودند. مولفه های بهبود نگرش مصرف کننده، گسترش فرهنگ استفاده از محصولات سبز، کاهش مخاطرات محیط زیست، حفظ منابع، خود اتکایی، احساس نیاز در مصرف کننده، بهبود مزیت رقابتی نسبت به محصولات غیر ارگانیک از مهم ترین پیامدهای شناسایی شده در این پژوهش بودند. نتایج این پژوهش میتواند برای ترویج و توسعه محصولات ارگانیک مورد استفاده شرکتهای فعال در زمینه بازاریابی این محصولات قرار گیرد.
تعیین نرخ اعطای تسهیلات در صندوق های حمایت از نوآوری با استفاده از مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
51 - 69
حوزههای تخصصی:
الگوهای قیمت گذاری دارایی ها و به طور ویژه CAPM برای تعیین بازده موردانتظار از سهام شرکت ها، کاربرد دارند. می دانیم این نرخ از ورودی های اصلی ارزش گذاری به روش تنزیل جریانات نقدی است. همچنین تعیین یک نرخ تسهیلات متناسب با خطر صنعت به ویژه برای شرکت هایی که در مراحل دوم و بعدیِ جذب سرمایه قرار دارند، به حفظ و افزایش منابع صندوق تسهیلات دهنده کمک می کند. هدف از این پژوهش، بررسی این موضوع است که آیا می توان به جز بتای بازار یک عامل خطر جدید مبتنی بر دانش بنیان بودن یا نبودن شرکت در CAPM داشت؟ برای بررسی این موضوع باید ابتدا در مرحله اول (رگرسیون های سری زمانی) بتاهای هر پرتفولیو را استخراج کرد و سپس در مرحله دوم (رگرسیون های مقطعی) توضیح پذیر بودنِ پراکندگی میانگین بازده مازاد پرتفولیوها با استفاده از ضرایب حساسیت هر پرتفولیو به عوامل خطر الگو را سنجید. بنا بر نتایج به دست آمده عامل دانش بنیان بودن یا نبودن یک عامل خطر جدید نیست، اما پرتفولیوهای دانش بنیان و غیردانش بنیان در صنایع یکسان بتاهای CAPM متفاوتی داشته اند. ازاین رو بهتر است برای یافتن نرخ بازده موردانتظار از سهام یک شرکت دانش بنیان، حتی الامکان از داده های شرکت های بورسی دانش بنیان استفاده شود. در پایان رابطه ای برای انعکاس اثر بازده موردانتظار CAPM در نرخ تسهیلات دهی صندوق ها پیشنهاد شده است.
برهمکنش فرهنگ و تجرد: واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی- فرهنگی طولانی شدن دوران تجرد دختران در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی در خانواده ایرانی، به برساخت های اجتماعی متفاوت و از جمله طولانی شدن دوره تجرد دختران انجامیده است. تجربه ی تجرد در نسل ها و سنین مختلف متفاوت است. با توجه به افزایش دختران مجرد در جامعه، هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی تجرد در میان دختران بالای 35 سال در شهر یزد می باشد. تحقیق حاضر، مطالعه ای کیفی است که در سال 1402 انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 15 دختر مجرد بالای 35 سال در شهر یزد بوده اند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش تحلیل مضمونی واکاوی و نقشه مضمونی آن ارائه گردید. یافته ها نشان داد که بیشتر مشارکت کنندگان شرایط فعلی خود را غیررضایت بخش می دانند و با نوعی سخت زیستی تجرد مواجه اند. ته نشست های فرهنگی و اجتماعی نسبت به دختران مجرد از یک سو و محدودیت های فردیِ مشارکت کنندگان از سوی دیگر، رفاه ذهنی، روانی و اجتماعی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. مضامین برساخت شده تحقیق عبارتند از: پذیرش اجتماعی تجرد، ابرشکاف های هنجاری، تبعیض و فشار، ایده آل گرایی و زیستِ نامتعین. مضمون هسته، زنانگی بازمانده است که به معنای یک امر بالقوه اما ناکام است. تحقیق حاضر ابعاد فردی و اجتماعی تجرد دختران دهه شصت و قبل از آن را در بستر مذکور واکاوی نموده است.
تاثیر کاربرد هوش مصنوعی در بازی جنگ برای بهبود عملکرد شناختی در نبردهای دریایی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
57 - 78
حوزههای تخصصی:
زمینه: فقدان قدرت تصور، درک و یادگیری رفتار اخلاقی را نمی توان با بیانیه های سازمانی یا آموزش های سنتی جبران نمود. این درحالیست که فناوری های شبیه سازی دیجیتال همچون واقعیت مجازی از طریق فراهم آوردن بستر تصور نتایج اعمال در محیط شبیه سازی شده و تقویت قوه تصور افراد و اینکه بتوانند چیزها را از منظر دیگران ببینند، می تواند به یادگیری رفتار اخلاقی کمک کند.هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر کاربرد هوش مصنوعی در بازی جنگ بر عملکرد شناختی فرماندهان و رزمندگان در نبردهای دریایی آینده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر از حیث هدف اکتشافی و از حیث روش شناسی کیفی و از نوع فرا ترکیب می باشد. جامعه آماری پژوهش، متشکل از مطالعات کیفی معتبر منتشرشده در حوزه کاربرد فناوری های شبیه سازی دیجیتال (با تمرکز بر واقعیت مجازی و واقعیت افزوده) در یادگیری شناختی اجتماعی تا سال 1401 می باشد. یافته ها: پنج مولفه تلقین ناخودآگاه احساس حضور فراگیر در محیط یادگیری، افزایش ظرفیت پردازش شناختی مفاهیم انتزاعی و غیرقابل تجربه عینی، قابلیت درک عمیق سوژه در محیط شبیه سازی، تقویت انگیزه یادگیری، بهبود خلاقیت در رابطه با موضوع یادگیری به عنوان تاثیر کاربرد فناوری شبیه سازی دیجیتال بر یادگیری شناختی اجتماعی رفتار اخلاقی در سازمان های دفاعی شناسایی گردید. نتیجه گیری: فناوری های شبیه سازی دیجیتال به واسطه فراهم آوردن امکان تجربه متوالی و عینی سوژه یادگیری و همچنین ایجاد انعطاف در سناریوهای آموزشی، قادر خواهند بود تحولی چشمگیر در یادگیری شناختی اجتماعی و توسعه رفتار اخلاقی در سازمان های نظامی ایجاد نمایند.
ارائه مدل مفهومی ابعاد و مؤلفه های حکمرانی دانش سازمانی بر اساس رویکرد سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دانش سازمانی سال ششم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
79 - 112
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین ابعاد و مؤلفه های حکمرانی دانش در سازمان با رویکرد سیستمی انجام شده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش فراترکیب انجام شده است. در این پژوهش 451 منبع علمی مرتبط در بازه زمانی قبل از سال 2022 از منابع داخلی و خارجی مختلف انتخاب شد و با استفاده از روش فراترکیب و استفاده از «برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی» (CASP)، در نهایت 105 پژوهش علمی در راستای هدف پژوهش مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتند. در این خصوص، با به کارگیری رویکرد سیستمی و با استفاده از روش کدگذاری باز، کدهای مربوطه در سه مقوله اصلی شامل ورودی، فرایند و خروجی، شناسایی و استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورودی مدل شامل چیستی حکمرانی دانش سازمانی (رویکرد، ماهیت و موضوع) است. همچنین فرایند حکمرانی دانش سازمانی شامل ملزومات، عوامل مؤثر، موانع و ابزارها هستند. خروجی مدل حکمرانی دانش سازمانی به دست آمده نیز شامل کارکردها و دستاوردها است. موضوع (مدل مفهومی حکمرانی دانش سازمانی) و رویکرد (رویکرد سیستمی) پژوهش حاضر جنبه نوآورانه و منحصر بفرد دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند تسهیلگر پیاده سازی حکمرانی دانش در سازمان ها باشد.
گفتمان های تربیتی اولین مدارس جدید در ایران دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
209 - 240
حوزههای تخصصی:
پیدایش مدارس جدید از وقایع منحصر به فرد در تاریخ معاصر ایران به شمار می آید. تحلیل های مختلفی به توضیح شکل گیری مدرسه در ایران پرداخته اند.اما این تحلیل ها دچار نوعی تقلیل گرایی و ساده سازی در توضیح این واقعه تاریخی هستند. در این مقاله تلاش شده است با روش تحلیل گفتمان و بررسی شواهد و اسناد تاریخی روایت عامتری از ظهور مدرسه در ایران ارائه شود.بررسی شواهد تاریخی نشان می دهد که نیروهای متنوع و متکثری در شکل گیری مدارس جدید در ایران نقش داشته اند و نمی توان برپایی مدرسه را به یک نیروی سیاسی-اجتماعی تقلیل داد.ادعای این مقاله این است که سه گفتمان تربیت شهروند، تربیت رعیت و تربیت مسلمان حول اولین مدارس جدید در ایران شکل گرفتند .هر یک از این گفتمانها تلاش می کردند مدیریت و فعالیتهای مدارس را تحت نظارت و کنترل خود در آوردند و بدین ترتیب نوعی نبرد گفتمانی حول مدارس جدید برقرار بود .شناخت گفتمانهایی که برای اولین بار حول تربیت مدرسه ای شکل گرفتند می تواند درک عمیقی از چگونگی شکل گیری مدرسه در اختیار علاقه مندان به مطالعات تربیتی قرار دهد.
لذت زیباشناختی در عکس های دردناک جنگی: تحلیلی براساس نظریه عاطفه زیباشناختی جروم استالنیتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس های جنگی، فجایع و بلاهایی که جنگ بر سر انسان می آورند، با احساسی از درد بازتاب می دهند و شاید به راحتی نتوان تصور کرد که چنین عکس هایی لذت زیباشناختی نیز داشته باشند. برای جست وجوی چنین لذتی در عکس های دردناک جنگی باید به دیدگاهی متوسل شد که می تواند تحت تأثرات حسی ناخوشایند، تجربه زیباشناختی را با لحنی لذت گرایانه تعریف کند. در نظریه عاطفه زیباشناختی منبعث از آرای استالنیتز، تجربه زیباشناختی در توجه بی غرضانه و حاکی از همدلی به هرگونه ابژه آگاهی و تأمل در آن، صرفاً به خاطر خود دنبال می شود که لحنی لذت گرایانه می گیرد. به زعم او، تجربه لذت بخش، مغلوب شدنی و موفق است و در تحلیل های زیباشناختی، موضوعات زشت را نیز شامل می شود. زشتی، احساسات ناخوشایندی است که در توصیف صفاتی چون دردناک، انزجارآور و غیره در آثار هنری به کار می رود. این پژوهش با استعانت از چنین دیدگاهی در عکس های جنگی مک کالین و ادی ادمز که به احساسی از درد مربوط می شوند، نشان می دهد که می توان به عکس های دردناک جنگی با تأمل و تداوم علاقه زیباشناختی نگریست و تجربه لذ ت بخشی را حاصل کرد. در نتیجه، لذت و تجربه زیباشناختی با احساسی از درد ناسازگار نیستند و علی رغم ناخوشایندی عکس ها، تجربه مخاطب، زیباشناسانه و لحن لذت گرایانه ای دارد. بدین منظور، داده های نظری پژوهش از طریق مطالعه کتابخانه ای و جست وجوی اینترنتی گردآوری شده و سپس با نگاهی به آثار انتخاب شده از مک کالین و ادی ادمز تحلیل شده اند.
تبیین شاخص های طراحی فرم به منزله واسط جلوه و معنا، در ارتباط درون و بیرون خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش جستجوی چیستی و چگونگی پیوستگی وجه نظری و کاربردی فرم در جهت بهبود ارتباط درون و بیرون خانه است. فرم واسط ارتباط درون و بیرون در دولایه "ارتباط فضای داخل (درون) و خارج (بیرون)" و "ارتباط کالبد انسان (درون) و کالبد خانه (بیرون)"، در سه سطح کالبدی-محیطی، عملکردی-رفتاری و ادراکی-معنایی است. رابطه "فرم" با "آن چه فرم نیست"، این مفهوم چندمعنا را در یک مدل جامع، تبیین می نماید. هدف اصلی، یافتن شاخص هایی است که ارتباطی چندسطحی بین جلوه (وجه عینی) و معنا (وجه ذهنی) در فرم، برای ارتباط درون و بیرون ایجاد کنند؛ لذا پرسش اصلی پژوهش این است که چه شاخص هایی برای طراحی فرم خانه، امکان ارتباط چندسطحی و چندمعنایی را، در رابطه درون و بیرون فراهم می کنند؟ این پژوهش به روش کیفی، با استقراء جزء به کل و با تحلیل محتوای کیفی متون معماری مدرن و پست مدرن، از طریق کدگذاری در اطلس تی آی، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وجه اشتراک شاخص های تبیین شده، ارتقای محرک های مرئی و نامرئی "جلوه" ، ایجاد سلسله مراتب گذار نرم بین درون و بیرون، مشابهت یابی بین تصاویر ذهنی ایجاد شده از فرم و تنظیم توامان ویژگی های بصری، حرکتی و حسی در عناصر معماری، در سه مقیاس خرد، میانه و کلان، است. این انگاره نسبت به فرم، زمینه ساز "مولد معنا بودن" می شود.
واکاوی شکل گیری جریان هنر مفهومی در ایران با تاکید بر اولین نمایشگاه های برگزار شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان هنر مفهومی از نیمه دوم دهه 1960م در انگلستان و آمریکا آغاز شد و اندکی پس از شکل گیری این جریان، هنرمندان ایرانی نیز گام هایی جهت نزدیک شدن به مفاهیم آن برداشتند. هدف از این مقاله، تحلیل و بررسی این تلاش ها از نخستین جرقه ها تا رسیدن به جریانی تثبیت شده در هنر معاصر ایران است. در مقاله حاضر که در گستره پژوهش های کیفی و توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد، این سوالات مطرح شده است: بر مبنای ویژگی های هنر مفهومی در جهان کدام نمایشگاه شاخص برگزار شده را می توان خاستگاه شکل گیری و تثبیت این جریان در ایران دانست؟ جریان هنر مفهومی در ایران چه ویژگی های منحصر به فردی دارد؟ بر همین اساس، پیشینه هنر مفهومی در ایران با تاکید بر اولین نمایشگاه های برگزار شده ، مورد تحلیل قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که با وجود تلاش های اولیه از دهه 1340ش، برگزاری «نخستین نمایشگاه هنر مفهومی ایران» در سال 1380ش موجب شکل گیری جریان تثبیت شده هنر مفهومی در ایران شده است. مهم ترین ویژگی هنر مفهومی در ایران نیز بر خلاف روند جهانی آن به چالش کشیدن تعریف هنر نبوده، بلکه به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به ویژه دغدغه های فردی و جمعی انسان معاصر در قالب سنت، مذهب و گذشته توجه داشته است.
تدوین الگوی یکپارچه سبک زندگی نشاط محور با اتکا به نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
97 - 121
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تدوین الگوی یکپارچه سبک زندگی نشاط محور انجام شده است. نشاط همواره یکی از ضروری ترین نیازهای فطری بشر بوده است و نقش تسریع کننده ای در فرایند توسعه جامعه داشته است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنی اد انجام گرفته است. به همین منظور مطالعات صورت گرفته درزمینه نشاط و شادکامی در بازه زمانی سال 1391 تا 1400 موردبررسی قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در س ه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پ ژوهش پیش رو، نشان دهنده استخراج 49 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و 19 مفهوم و 9 بعد است. عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روان شناختی، جمعیت شناختی و دینداری از عوامل تأثیرگذار بر سبک زندگی نشاط محور هستند. یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های عوامل اجتماعی و اقتصادی تأثیر مستقیم بر سبک زندگی نشاط محور دارند. دینداری و عوامل فرهنگی از عوامل مداخله گر بر سبک زندگی نشاط محور است. شرایط جمعیت شناختی و ویژگی های روانی از عوامل زمینه ای مؤثر بر سبک زندگی نشاط محور هستند؛ همچنین افزایش سرمایه های اجتماعی، بهبود وضعیت روان شناختی و توسعه انسانی از پیامدهای سبک زندگی نشاط محور است.
انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در تذکره لطائف الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران فصیح دوران صفوی که صاحب لطائف الخیال (تألیف: 1076 - 1078 ق.) از او یاد کرده، عارف ایگی/ ایجی (976 1035 ق.) است. مؤلّف لطائف الخیال پس از ذکر عارف ایجی اصفهانی، از خیالی اصفهانی، که از رهگذر اشعاری که از او آورده، پیداست مراد او، خیالی بخارایی/ هروی (م: حدود 850 ق.)، از شاعران غزلسرای سده نهم هجری و معاصر الغ بیگ (حک: 850 853 ق.) بوده، سخن گفته و یازده بیت از غزلیات و سه رباعی را به نام خیالی اصفهانی آورده است، حال آنکه نگارنده دریافت که شش بیت، یعنی سه رباعی، از مجموع این هفده بیت، در منابع به نام عارف ایجی آمده است. در نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به این مسئله کانونی، یعنی واکاوی انتساب اشتباه سه رباعی از عارف ایجی به خیالی اصفهانی از سوی صاحب لطائف الخیال، پرداخته شده است، تا به دو پرسش ، یعنی تبیین ضرورت مشخّص کردن انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در این تذکره و نیز دلایلی که می توان بر نادرستی نسب خیالی اصفهانی در لطائف الخیال ارائه داد، پاسخ داده شود. همچنین در بخش سوم مقاله، به هدف پژوهش حاضر، یعنی بررسی کامل اشعار خیالی اصفهانی در این تذکره، پرداخته شده و از رهگذر منابع نشان داده شده که جدای از یازده بیت که از خیالی بخارایی است و به اشتباه به نام خیالی اصفهانی آمده، سه رباعی هم از عارف ایجی، در لطائف الخیال به خیالی اصفهانی نسبت داده شده است.
رهیافت های گریز از ترجمه ناپذیری رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبان های مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمه متون موجود در زبان ها به دلیل تنوع، اغلب چالش هایی را ایجاد می کند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار می نماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین می کند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطه فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوه توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزه زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمه ناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را به گونه ای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمه عناصر ترجمه ناپذیر، شیوه «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر به کار گرفته است.
دراسه الحال وواوها من منطلق معاني النحو للجرجاني(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
159 - 174
حوزههای تخصصی:
ما تتجرّد عنها وجوبا أو جوازا. ویبدو فی بادیء النظر أن هذه الصور مترادفه یمکن إحلال بعضها للآخر. والحقیقه لیس کذلک، بل کل صوره منها تمثل معنیً لطیفاً ودلاله دقیقه تُدرس علی ضوء معانی النحو التی تَمّ تأسیسها بید عبد القاهر الجرجانی، والتی تکشف عن الفروق بین مختلف التعبیرات فی اللغه. هذه المقاله ترید أن تدرس الفرق بین ضروب الحال ترکیزاً علی الحال التی تقترن بالواو أو تتجرد عنها بالاعتماد علی المنهج الوصفی التحلیلی وتمخضت عن هذه لنتائج: اقتران الحال بالواو فیما یجب یعود إلی صیاغه اللغه وفیما یجوز یعود إلی دلاله اللغه ونظم الکلام فی رأی الجرجانی. یحصل الفعل المضارع حالا متلبسا مع عامله؛ وإن دخلت علیه الواو تدل علی استمرار الفعل المضارع إلی زمن التکلم. الحال المفرده تمثل الاهتمام بالحال، وما یقابلها من الحال الجمله الاسمیه المتصدره بضمیر ذی الحال تمثل الاهتمام بالفاعل. تفید الجمله الاسمیه حالا أن الحال کانت أصلا ثابتا مستقرا، إن اقرنت بالواو؛ وإن سقطت الواو منها تلازم العامل والأولی آکد من الثانیه. تدل الجمله الفعلیه المتصدره بالفعل الماضی حالا علی أن الحال حصلت قبل عاملها وانتهت عند اقترانها بالواو، وسقوط الواو منها یدلّ علی التلازم والتزامن بین الحال وعاملها کأن الحال هی العامل وعلی العکس. تلعب الواو الحالیه مع "لم" و"لما" نفس الدور الذی لعبت مع الفعل الماضی حالا لقلبهما المضارع ماضیا.