مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
معادل سازی
حوزه های تخصصی:
اشیا و ابزارها و پدیده ها در انگلیسی و زبانهایی که از الفبای لاتین و مشتقات آن استفاده می کنند گاهی به دلیل هم شکل بودن دقیق یا تقریبی شان با یکی از حروف الفبا، به آنها تشبیه می شوند و ترکیب جدیدی ساخته می شود. در این مقاله راههای معادل یابی و معادل سازی برای این ترکیبها بررسی شده و در پایان برای آشنای بیشتر با این گونه واژگان فهرستی از آنها همراه با معادلهای معنا یا نقش بنیادشان آمده است.
جای پای بوم شناختی(ای-اف) به عنوان شاخص سنجش پایداری اجتماعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با انتشار گزارش برانت لند، موضوع توسعة پایدار وارد مباحث دولت ها و تجارت جهانی شد و تلاش های زیادی برای ارائه تعریفی دقیق از مفهوم پایداری انجام گرفت. برای قابل اندازه گیری شدن این مفهوم و عملیاتیشدن ایدة شهر پایدار، روش کمی جدیدی موردنیاز بود، بنابراین روشی به نام «جای پای بوم شناختی» (ای-اف) ارائه شد. روش (ای-اف) توسط پروفسور ویلیام ریز و دکتر ماتیس واکرناگل در اوائل دهة 1990 ارائه شد. این روش، شاخص توسعة منابع استکه تقاضای منابع انسانی را به مقدار زمینی که برای تولید منابع، تفکیک CO2 ، و یا دفع مواد زاید لازم است، تبدیل میکند. در این زمینه، ریز و واکرناگل پایداری را به زبان ساده به منزلة زندگی مسالمت آمیز و در حد ظرفیت طبیعت تعریف کرده اند. (ای-اف) اصول?، به عنوان روشی ساده و مناسب برای مقایسة پایداری استفاده از منابع در بین جمعیت های متفاوت، شناخته میشود. این روش هم اکنون به صورت گسترده ای به عنوان شاخص توسعة پایدار استفاده میشود. (ای-اف) مصرف منابع را با مساحت زمین مورد نیاز برای به پایدار رساندن آن معادل سازی میکند و این امکان را فراهم میکند که با یک میانگین گیری، بتوان سرانة (ای-اف) منطقه، یا کشور را با میانگین جهانی مقایسه کرد. سرانجام مصرف این جمعیت ها به سطحی از کرة زمین قابل تبدیل است. این سطح، سپس با مقدار دقیق مساحت منطقه ای که جمعیت در آن ساکن هستند، مقایسه میشود، و درجة ناپایداری براساس تفاوت بین مساحت زمین موجود و زمین مورد نیاز (بر مبنای توان اکولوژیک) قابل محاسبه است. به عبارت ساده، جمعیت ناپایدار به جمعیت هایی گفته میشود که مقدار(ای-اف) آنها از مقدار زمین در اختیارشان بیشتر است. همچنین نشان داده شده است که (ای-اف) میتواند برای طراحی و برنامه ریزی خط ومشیهای آینده نیز مورد استفاده قرار گیرد. به طوریکه (ای-اف) محاسبه شده براساس این روش، تبدیل به ابزارهای آموزشی و برنامه ریزی مهمی شده اند که ناپایداری مصرف جهانی را بخوبی نشان میدهند
دین پژوهی ایرانی و مشکل معادل گزینی: پیشنهاد معادل هایی پارسی برای چند اصطلاح کلیدی
حوزه های تخصصی:
هر علمی مجموعه اصطلاحات تخصصی دارد که کاربرد درست آنها موجب انتقال آسان تر و سریع تر مفاهیم پیچیده می شود. در حوزه دین پژوهی به نظر می رسد تا کنون تاش قابل توجهی برای گزینش معادل های دقیق و مبتنی بر اصول علمی در برابر اصطلاحات تخصصی رایج در متون غربی انجام نشده است. نویسنده در نوشتار حاضر می کوشد معادل های پارسی جدیدی برای شش اصطاح پرکاربرد انگلیسی در متون تخصصی مربوط به دین پژوهی پیشنهاد کند. وی در راستای این هدف، ابتدا توضیحاتی درباره تعریف و کاربردهای هر اصطاح در زبان انگلیسی و معادل هایی که پیش از این برای آنها به کار رفته، بیان میکند. سپس، معادل پیشنهادی خود را با ذکر ادله و شواهد ارائه می نماید. نویسنده در نوشتار پیش رو، معادل های «کراسه « ،» بایبل « ،» ربنی « ،» راست پندارانه « ،» دگراندیشانه »، و «مسیهودی » را به ترتیب برای اصطلاحات Scripture, Bible, Rabbinic, Orthodox, Heterodox, Jew ish-Christianity پیشنهاد داده است.
آموزش افعال پیشوندی فارسی به ترک زبانان آذری از طریق تطبیق
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نحوه آموزش افعال پیشوندی فارسی به ترک زبانان آذری از طریق تطبیق و مقابله پرداخته است. چون در ساختار زبان ترکی آذری فعل پیشوندی وجود ندارد و این می تواند برای زبان آموز سوال و اشکال ایجاد نماید، از طریق این نوشته می توان تا حدودی اشکالات را برطرف کرد. ابتدا تعریف فعل پیشوندی و تقسیمات سه گانه پیشوندهای فارسی از حیث معنی ذکر شده سپس ساختمان فعل در دو زبان فارسی و ترکی آذری بیان گردیده است. در ادامه ساختار زبان های فارسی و ترکی آذری توضیح داده شده و مختصری در مورد تطبیق و مقابله آمده و به انتقال های سه گانه در فرآیند یادگیری زبان بیگانه در زبان مادری اشاره شده است. سپس نمونه هایی از افعال پیشوندی فارسی و ترجمه و معادل آن ها در ترکی آذری آورده شده که اغلب به فعل ساده یا پیوندی در ترکی آذری تبدیل می شوند. در ادامه به بررسی زمان افعال در دو زبان فارسی و ترکی آذری و شباهت ها و تفاوت های آن ها در این دو زبان پرداخته شده و در پایان آزمونی صورت گرفته که در آن اثبات شده است که انتقال، معادل سازی و ترجمه افعال پیشوندی فارسی در ترکی آذری می تواند مفید واقع شود و اغلب این افعال پیشوندی به فعل ساده یا پیوندی در ترکی آذری تبدیل می شوند؛ غیر از زمان هایی که در آن تفاوت های ریزی وجود دارد که زبان آموز را دچار اشتباه می کند. نتیجه این آزمون نیز نشان می دهد که در 80% زبان آموزان، این انتقال مثبت و تنها در 20% انتقال منفی بوده است. سپس نمودار کلی از این آزمون و نهایتاً نتیجه مقاله ذکر شده است.
رهیافت های گریز از ترجمه ناپذیری رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این دنیای به هم پیوسته، ارتباط مؤثر میان زبان های مختلف امری بسیار مهم است. با این حال، ترجمه متون موجود در زبان ها به دلیل تنوع، اغلب چالش هایی را ایجاد می کند که برابر دقیق مفاهیم یا عبارات خاص را دشوار می نماید. همچنین وابستگی دوسویه فرهنگ و زبان با یکدیگر این واقعیت را تبیین می کند که در فرآیند ترجمه همواره با فرهنگ و زبان مبدأ سروکار داریم. در این صورت مترجم به عنوان واسطه فرهنگی باید فرهنگ مبدأ را در کنار زبان قرار دهد. در همین راستا رمان النظاره السوداء اثر احسان عبدالقدوس که حاوی واژگان و جملات زبانی و فرهنگی بسیاری است، انتخاب شد و به شیوه توصیفی- تحلیلی، سطح ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری واژگان و جملات آن مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل عبارات دریافتیم موارد بسیاری هم در حوزه زبانی و هم فرهنگی وجود دارد که ترجمه ناپذیر بوده و مترجم باید واژگان و جملات را به گونه ای ترجمه کند که با زبان و فرهنگ مبدأ (فارسی) همخوانی داشته و برای مخاطب قابل فهم باشد. بنابراین، مترجم برای ترجمه عناصر ترجمه ناپذیر، شیوه «معادل نقشی» را بیشتر از عناصر دیگر به کار گرفته است.