فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۸۸۱ تا ۴۴٬۹۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۰۰۹ مورد.
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
123 - 141
حوزههای تخصصی:
مورفولوژی هر منطقه با لندفرم های آن ارتباط دارد، مورفولوژی نواحی هموار با اینسلبرگ ها مرتبط است. وجود اینسلبرگ ها در نواحی بیابانی و خشک چهره خاصی به مورفولوژی این مناطق می دهد. مطالعه این لندفرم ها و عوامل موثر در شکل گیری آن ها ازنظر گردشگری، تغییرات اقلیمی، زیست محیطی و عمران منطقه ای یک ضرورت محسوب می شود. بر اساس مطالعات انجام شده عوامل و فرایندهای مختلفی در شکل گیری اینسلبرگ ها نقش دارند که نقش لیتولوژی در این زمینه برجسته تر به نظر می رسد. در این تحقیق که با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شده، ما با شناسایی و مطالعه 18 اینسلبرگ در دشت صفی آباد به این نتیجه رسیدیم که اینسلبرگ های این دشت، عمدتاً در سنگ های رسوبی ازجمله سنگ های آهکی، کنگلومرا و ماسه سنگ به وجود آمده اند، در بین سازندهای زمین شناسی، بیشترین و متنوع ترین اینسلبرگ های دشت صفی آباد در سازند کنگلومرای توده ای با سخت شدگی خوب (Mc) تشکیل شده اند زیرا این سازند بیشترین گسترش را در این دشت دارد اما تیپیک ترین اینسلبرگ های این دشت در سنگ آهک توده ای ضخیم لایه چرت دار (ماستریشتین) به وجود آمده اند. زیرا این سازند در مقابل فرایندهای فرسایشی مقاومت بیشتری دارد. سازندهای لار، واحد آپسین-آلبین شامل سنگ آهک اوربیتولینادار و آهک های ضخیم تا توده ای دولومیت و سازندهای دلیچای نیز نقش مهمی در شکل گیری اینسلبرگ های این دشت داشته اند. هرچند وسعت این سازندها قابل توجه نیست، اما به دلیل مقاومت زیاد در برابر فرایندهای فرسایشی سبب شکل گیری اینسلبرگ های تکامل یافته ای در این دشت شده اند
توسعه مدل سنجش عوامل کشش و رانش در گردشگری اسب سواری (مورد مطالعه: شهرستان گنبدکاووس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۶
119 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش توسعه مدل سنجش عوامل کشش و رانش در گردشگری اسب سواری شهرستان گنبدکاووس است.روش شناسی: تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه های جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل آن دسته از گردشگران ورزشی سفرکرده به شهرستان گنبد است که در بهار و پاییز 1400 در دسترس پژوهشگر قرار دارند و بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای ۵ درصد، حجم نمونه برابر با ۱۶۸ نفر است. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار کتابخانه ای و میدانی شامل پرسش نامه محقق ساخته دارای ۸۹ سؤال برای متغیرهای عوامل کشش (۴۶ سؤال) و عوامل رانش (۴۳ سؤال) استفاده گردیده است. پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی با استفاده از روایی محتوایی، تحلیل عاملی، روایی همگرایی و افتراقی تأیید شد. جهت یافتن روابط بین متغیرهای پژوهش، از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLS و SPSS 24 استفاده شد.یافته ها: طبق نتایج معادلات ساختاری، عوامل رانشی شامل فرار از آلودگی و ترافیک، رهایی و گریز از فشارهای زندگی و روانی و کسب آرامش و کاهش استرس، آشنایی با افراد جدید، لذت بردن از جاذبه های گوناگون و کسب اطلاعات، تجربه زندگی جدید، اشتراک گذاشتن تجربیات، به دست آوردن شور، نشاط و هیجان، تمرین ورزش، طرفداری یا شرکت در مسابقه، جفت یابی اسب، جایگاه مذهبی، افزایش آگاهی از دستورالعمل ها و آشنایی با ورزش و همچنین عوامل کششی شامل امنیت مقاصد، پتانسیل ها و امکانات موجود در مقصد، آب و هوای مناسب، مطلوبیت زیاد خدمات ارائه شده، خدمات بهداشتی، مهمان نوازی، رویدادهای اسب، زیرساخت ها و امکانات سوارکاری، حمایت قانونی از اسب سواری، جاذبه های گردشگری با اسب، مسابقات سطح بالا اسب دوانی، خدمات درمانی ویژه اسب، برگزاری تورهای آموزش حوزه اسب، تجهیزات و خدمات مالی ورزش سوارکاری و معماری مجموعه سوارکاری تأثیر مثبت و معناداری بر گردشگری اسب سواری دارد.نتیجه گیری و پیشنهادات: با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود ذی نفعان و مسئولان گردشگری استان گلستان با افزایش و بهبود زیرساخت های بهداشتی و اقامتی، طراحی رویدادهای جذاب و افزایش تبلیغات آگاهی بخش و ایجاد زیرساخت های حمل و نقل مناسب تر استقبال عمومی نسبت به بخش گردشگری اسب سواری در استان گلستان را بهبود بخشند.نوآوری و اصلات: پژوهش حاضر، به بررسی عوامل کششی و رانشی که گردشگران را به شرکت در رویدادهای اسب سواری جذب می کند، می پردازد؛ موضوعی که به ویژه در ایران به ندرت مورد توجه قرار گرفته است و اگرچه در حوزه گردشگری مورد مطالعه قرار گرفته اما به صورت تخصصی حوزه گردشگری اسب سواری مغفول مانده است. مهمترین دستاورد این پژوهش ارائه تصویری دقیق از عوامل موثر بر جذب گردشگر اسب سواری به استان گلستان است که می تواند در طراحی راهبردهایی برای بهبود این بخش در سطح نهادهای خصوصی و دولتی مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی و سطح بندی مناطق مستعد بوم گردی روستایی (مطالعه موردی استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۶
145 - 167
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اهمیت بوم گردی، می تواند درگیرکردن جوامع محلی در فعالیت های گردشگری، توسعه گردشگری با رویکرد توسعه پایدار، قابل استفاده بودن در تمام فصول و افزایش طول مدت اقامت گردشگران را در بر داشته باشد. هدف کلی از پژوهش حاضر، شناسایی و سطح بندی مناطق اولویت دار بوم گردی روستایی استان چهار محال و بختیاری بر اساس مدل یکپارچه آنتروپی شانون فازی و روش آراس فازی است. روش شناسی این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از تحقیقات توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارشناسان و خبرگان در حوزه گردشگری و کسب وکارهای روستایی استان چهار محال و بختیاری می باشند که با بهره مندی از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی، 10 نفر شناسایی شد. به منظور جمع آوری اطلاعات: الف) از مطالعات اسنادی اعم از کتب، پایان نامه ها و مقالات و ب) مطالعات میدانی با بهره مندی از ابزار پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه بر مبنای چارچوب مفهومی تحقیق طراحی و در اختیار پاسخ گویان قرار گرفت. به منظور اهمیت و وزن دهی شاخص ها از روش آنتروپی شانون فازی و جهت تعیین اولویت بندی مناطق (شهرستان های ده گانه استان) از روش آراس فازی بهره گرفته شد و در نهایت با بهره مندی از روش درون یابی کریجینگ عمومی در نرم افزار ARC GIS، با استفاده از داده های معلوم (اقامتگاه های موجود بوم گردی) پهنه بندی در گستره استان انجام گرفت که در ادامه با استفاده از فعال کردن لایه روستاها، امکان استخراج مناطق براساس استعداد آن ها نیز مهیا گردید.یافته ها: به طورکلی نتایج حاصل از وزن دهی شاخص ها با روش آنتروپی شانون فازی نشان داد که سه شاخص تناسب معماری احیاشده در بخش فیزیکی با وزن 0945/0، شاخص حداقل آسیب به محیط زیست و استفاده بهینه از منابع با محوریت مفاهیم توسعه پایدار در بخش زیست محیطی با وزن 0943/0 و شاخص تناسب معماری احیاشده در بخش زیرساختی با وزن 926/0، مؤثرترین شاخص ها در شناسایی مناطق بوم گردی روستایی استان چهار محال و بختیاری می باشند.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج اولویت بندی مناطق بوم گردی روستایی استان چهار محال و بختیاری نشان داد که روستاهای شهرستان فارسان با امتیاز قطعی 116/0 اولویت اول، بروجن با امتیاز قطعی 115/0 اولویت دوم، شهرکرد با امتیاز قطعی 113/0 اولویت سوم، سامان با امتیاز قطعی 112/0 اولویت چهارم، کوهرنگ با امتیاز قطعی 109/0 اولویت پنجم، لردگان با امتیاز قطعی 101/0 اولویت ششم، اردل با امتیاز قطعی 096/0 اولویت هفتم، کیار با امتیاز قطعی 095/0 اولویت هشتم، بن با امتیاز قطعی 094/0 اولویت نهم و خانمیرزا با امتیاز قطعی 087/0 اولویت دهم را کسب کرده اند؛ همچنین نقشه حاصل از سطح بندی گستره استان چهار محال و بختیاری نشان داد که روستاهای موجود در پهنه شمال شرقی استان از نظر فعالیت بوم گردی در اولویت بالاتر قرار دارند و هرچه به سمت غرب و جنوب غربی استان حرکت می کنیم، روستاها از نظر فعالیت بوم گردی در اولویت پایین تری قرار می گیرند.نوآوری و اصالت: با توجه به اینکه بوم گردی یکی از رویکردهای قابل توجه در بحث گردشگری می باشد، لذا توجه به این مقوله، حائز اهمیت بوده و در منطقه مورد مطالعه با توجه به توان طبیعی آن ضرورت می یابد. تنوع تکنیک های مورد استفاده در تحقیق می تواند به عنوان نوآوری این پژوهش محسوب شود.
رابطه احساس امنیت و وفاداری گردشگران شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
23 - 48
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صنعت گردشگری به عنوان یکی از صنایع برتر درحال توسعه نقش فعال و مؤثری بر بهبود ساختار اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و محیطی جوامع ایفا می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین احساس امنیت و وفاداری گردشگران شهرایلام است.روش: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت تحلیلی - توصیفی و از نوع پیمایشی و با استفاده از تکنیک «آی پی ای» است. جامعه آماری بررسی شده، شامل گردشگران شهرایلام هستند که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد (۳۰۰) نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته شامل؛ سنجش احساس امنیت گردشگران و وفاداری گردشگران بهره برده شد که روایی صوری و محتوایی آن توسط (۱۲) نفر از اساتید و صاحب نظران تأیید شد؛ علاوه بر این، ضریب آلفای کرونباخ برای بررسی پایایی این پرسشنامه ها به ترتیب (۸۱/۰) و (۸۳/۰) به دست آمد. به منظور تحلیل داده ها، آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه بین احساس امنیت گردشگران و وفاداری آن ها با سطح معناداری کمتر از (۰۱/۰) در سطح (۹۹/۰) معنادار است و با ضریب همبستگی (۴۶۸/۰) این رابطه مستقیم است.نتیجه گیری: مجموع نتایج نشان داد که با افزایش احساس امنیت گردشگران، وفاداری آن ها به گردشگری در شهرایلام نیز بیشتر خواهد شد.
تعیین تغییرات بلندمدت رژیم جریان رودخانه کوهستانی خیاوچای با استفاده از رویکرد محدوده تغییرپذیری (RVA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین تغییرات در شاخص های هیدرولوژیک جریان در رودخانه خیاوچای است که در این راستا، از آمار بلندمدت دبی جریان و رویکرد محدوده تغییرپذیری (RVA) استفاده شده است. تغییرات در آمار دبی سالانه در دوره از 1348 تا 1398 ارزیابی شد و سپس بر اساس نرم افزار CPA، دوره های مورد مطالعه مشخص شدند. مقادیر شاخص های تغییر هیدرولوژیک با استفاده از نرم افزار IHA محاسبه و در دوره های مختلف مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که سری زمانی رواناب سالانه در دو سال دچار تغییر شده است. مقادیر تغییرات مقادیر دبی میانه در ماه های مختلف در هر دو دوره مورد مطالعه سال کاهشی بوده است و میزان شاخص تغییر هیدرولوژیکی در مقایسه با دوره های قبلی منفی بوده است. نتایج نشان داد که مقادیر دبی های کمینه 1، 3، 7، 30 و 90 روزه کاهش پیدا کرده و این کاهش در دوره سوم نسبت به دوره دوم، از مقدار 01/0 به مقدار صفر کاهش رسیده است. تعییرات میانه شاخص جریان پایه نیز حاکی از کاهش از 02/0 به مقدار صفر بوده است. روند افزایشی نرخ ضربان های کم جریان و فروکش جریان نیز به سمت کاهش دبی است. در مجموع، الگوی تغییرات شاخص های جریان رودخانه ای بر اساس رویکرد دامنه تغییرپذیری در هر دو دوره مطالعاتی دارای روند مشابهی بوده است که نشان از تداوم عوامل موثر بر تغییر رژیم جریان رودخانه بوده است و این تغییرات در اثر برداشت و انحراف آب اتفاق افتاده است.
ارزیابی بافت های فرسوده شهری با رویکرد بازآفرینی شهری، مطالعه موردی: شهر میاندوآب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
115 - 139
حوزههای تخصصی:
مروزه بیشتر شهرها گریبان گیر بافت های فرسوده هستند که در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی، کالبدی و زیست محیطی مشکلاتی را برای شهرها فراهم ساخته است. وجود این معضلات و نبود استراتژی های مدون و روشن در خصوص مدیریت و برنامه ریزی برای بافت های فرسوده سبب شده است تا این مشکلات دوچندان شود. لذا از میان انواع رویکردهای مداخله در بافت های مذکور بازآفرینی شهری جهت ملاحظات توأمان اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و غیره نسبت به سایر رویکردها زمینه را برای حرکت به سوی شهر پایدار فراهم می کند. هدف از این مقاله ارزیابی بافت های فرسوده با رویکرد بازآفرینی شهری در شهر میاندوآب است که با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مورسی بررسی قرار گرفت. بدین منظور در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات موردنظر از روش مشاهده، کتابخانه ای و پرسشنامه و همچنین برای تجزیه وتحلیل یافته ها از روش ترکیبی SWOT-AHP و برای رتبه بندی استراتژی ها از روش FAHP و برای بررسی رابطه معناداری متغیرها از مدل معادلات ساختاری SMART PLS استفاده شد. جهت سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از پیش آزمون و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و کلیه مؤلفه های تحقیق مورد تأیید قرارگرفته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد غالب بر محدوده موردمطالعه از نوع تهاجمی (SO) که با امتیاز 256/0 نشان از برتری آن در مقایسه با سایر راهبردها هست. این راهبرد نشان دهنده این است که بازآفرینی بافت فرسوده شهر میاندوآب با فرصت ها و قوت های زیادی برای غلبه بر تهدیدها و ضعف ها روبه رو است. نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد مؤلفه های پایداری اقتصادی، شفافیت قوانین و مقررات و همکاری و تعامل میان بخشی رابطه معنادار و مطلوبی با توسعه مشارکت وجود دارد.
واکاوی اثرات سد سلمای افغانستان بر تنش های آبی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشم انداز تأمین و آینده آب شمال شرق (کلان شهر مشهد) علاوه بر تأثیرپذیری از بحران های کلی تنش های آبی کشور، و شرایط طبیعی و اقلیمی منطقه شمال شرق، تحت تأثیر متغیر همسایگی و سیاست های هیدروپلیتیکی افغانستان است؛ چرا که افغانستان ضمن آگاهی از وضعیت جغرافیایی خود (محصور در خشکی بودن)، برای جبران بخشی از نیازمندی هایش در امر توسعه زیرساختی آبی، کشاورزی و اقتصادی، متوسل به سیاست هیدروهژمونی (نقش ابزار گونگی آب) در رابطه همسایگان خود، از جمله ایران شده است. در حقیقت سیاستِ هیدروهژمونی افغانستان، گونه ای از راهبردِ دیپلماتیک و سیاسی این کشور، برای جبران بخشی از خلاء «قدرت-امنیت- هویت»، در موازنه ژئوپلیتیکی با همسایگان است. سدسازی های متعدد، و از جمله ساخت سد سلما، در چارچوب همین تحلیل می گنجد. سؤال اصلی این مقاله چنین است: اصولاً احداث سد سلما بر روی شاخه اصلی هریرود، چه پیامدهایی بر تنش های آبی کلان شهر مشهد دارد؟ به طور واضح سیاست های فرادستی افغانستان در ساخت سد سلما، نواحی پایین دست، از جمله ناحیه شمال شرقی ایران (استان خراسان و کلان شهر مشهد) را با چالش تأمین آب مواجه می نماید. گونه های متعددی از تنش های ژئوپلیتیکی، سیاسی-امنیتی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، از جمله پیامدهای اعمال چنین راهبردی است. پژوهش بر اساس ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات پژوهش به شیوه کتابخانه و اسنادی و با مراجعه به منابع معتبر گردآوری شده است.
اثرات سرریز شوک سیاست مالی قطب های اقتصادی جهان بر صادرات محصولات پتروشیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
119 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم برای کشورهای در حال توسعه به ویژه ایران، صادرات محصولات پتروشیمی است، که بعد از تحریم های نفتی در کشور به آن توجه زیادی شده است. ترویج صادرات در کشورهای در حال توسعه به عنوان یک عنصر مهم برای توسعه صادرات و تلاش هر چه بیش تر کشورهای در حال توسعه برای مشارکت بیشتر در سیستم تجارت جهانی شناخته شده است. با توجه به اهمیت موضوع و از آن جایی که اقتصاد ایران همواره در بازارهای جهانی در مقابل شوک ها قرار دارد، در این مقاله به بررسی اثر سرریز شوک سیاست مالی قطب های اقتصادی جهان بر صادرات محصولات پتروشیمی ایران و شرکای تجاری آن با رهیافت خودرگرسیون برداری جهانی، به صورت داده های فصلی از 1995-2020 پرداخته شده است. نتایج نشان داد که اثر شوک مثبت مخارج کل دولت آمریکا ضمن افزایش تولید ناخالص داخلی و واردات این کشور، دارای اثرات سرریز به سایر کشورها از طریق کاهش واردات و افزایش صادرات برای شرکای تجاری آمریکا شده است. در رابطه با ایران هم اثرات سرریز شوک مثبت سیاست مالی قطب های اقتصادی جهان از طریق اثرگذاری بر شرکای تجاری ایران از جمله چین باعث افزایش صادرات محصولات پتروشیمی کشور شده است. هم چنین با توجه به نتایج حاصل از بوت استرپ ها، شوک مثبت مخارج کل واقعی اتحادیه اروپا و چین بر روی صادرات محصولات پتروشیمی هیچ تاثیری نگذاشته است.
ارائه الگوی حکمرانی اسلامی- ایرانی آموزش و پرورش
منبع:
حکمرانی متعالی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
125 - 148
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش بعنوان اصلی ترین مسئول تلعیم و تربیت عموی کشور وظیفه تربیت نسل آینده و دستیابی دانش آموزان به حیات طیبه در ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی را بر عهده دارد. دستیابی به اهداف سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در جایگاه سند بالا دستی آموزش و پرورش نیاز به نقشه راهی است که متناسب با زیسب بوم و فرهنگ غنی اسلامی ایرانی باشد. در سال های اخیر بعلت تصمیم گیری نادرست در آموزش و پرورش در سایه فهم غلط از حکمرانی و الگو برداری از الگوهای غربی موجب عقب ماندگی از برنامه ها و عدم عملیاتی شدن سندتحول شده است. این پژوهش با نقد الگوی حکمرانی غربی موسوم به حکمرانی خوب و معرفی درون مایه لیبرالی آن به معرفی الگوی اسلامی – ایرانی پیشرفت که دارای ماهیت توحیدی است پرداخته است. این الگو ضمن سازگاری با بوم کشورمان که منطبق با ایرانیت و اسلامیت مردم است، دستیابی به حیات طیبه و سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه را تضمین می کند. به همین منظور با استفاده از روشگان داده بنیاد به گردآوری، تحلیل و تبیین عوامل موثر جهت بهبود الگوی حکمرانی در بدنه آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که در چارچوب مفروضات دینی، 1- خود ارزیای و پاسخ گویی مسئولانه، 2- نقش آفرینی و تعامل اثر بخش نهاد آموزش و پرورش، 3- تکلیف گرایی و امانت داری، 4- خود مراقبتی و محاسبه و 5- صداقت در کردار و گفتار در تمام سطوح از مهمترین گزاره های بهبود حکمرانی در آموزش و پرورش کشور است. در انتها نیز الگوی حکمرانی اسلامی - ایرانی آموزش و پرورش ارائه شده است.
الزامات بین المللی شدن کسب وکارهای صنایع خلاق و فرهنگی (با تمرکز بر کسب وکارهای محتوای دیجیتال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت محتوای دیجیتال ضمن آنکه در انتقال فکر و فرهنگ کشورها به سایر ملت ها نقش کلیدی دارد می تواند به لحاظ اقتصادی نیز منافع بسیاری را به همراه داشتهباشد. امروزه تولیدات صنعت محتوای دیجیتال به راحتی امکان انتشار در بستر اینترنت و حضور در بازار گسترده جهانی را دارا هستند. جهت استفاده هرچه بیشتر از منافع این حوزه لازم است تا ابتدا الزامات بین المللی شدن کسب و کارهای این حوزه با بهره گیری از نمونه های موفق احصا شود و سپس برای توسعه این موارد برنامه ریزی گردد. هدف این پژوهش شناسایی الزامات فعالیت بین المللی کسب وکارهای محتوای دیجیتال کشور است. بدین منظور مبتنی بر روش مطالعه موردی چندگانه ۶ کسب وکار حوزه محتوای دیجیتال و دارای تجربه حضور در بازارهای جهانی، در بازه زمانی اسفند ۱۴۰۱ تا اردیبهشت ۱۴۰۲ موردمطالعه قرار گرفت. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه و سایر منابع مکمل با روش تحلیل مضمون صورت گرفته و درنهایت ۸ الزام کلی احصا گردید. در مرحله بعد موارد شناسایی شده با روش اهمیت-عملکرد اولویت بندی گردید. الزام های دارای اولویت عبارت اند از: "شناخت بازار (وجود بازار، تبلیغات مناسب و مخاطبشناسی) "، "تأمین و پرورش نیروی انسانی موردنیاز (نیروی متخصص داخلی و نیروی بومی در شعب خارج از کشور) " و "مناسب بودن و ثبات شرایط داخلی کشور".
دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی: روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
55 - 76
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی به مثابه یکی از کانون های پیشرفت جامعه و زمینه ساز پیشرفت در سایر حوزه ها مورد توجه قرار گرفته، و بنابراین کیفیت این نهاد و میزان دستیابی به اهداف آن از اهمیت بالایی برخوردار است. این مهم، با توجه به تغییر پارادایم های توسعه از توسعه اقتصادی به توسعه انسانی بیش از پیش خود را نشان می دهد چرا که در توسعه انسانی نیز، انسان، محور و هدف توسعه است و رویکردی که بر آن تأکید می کند تحت عنوان رویکرد قابلیت ها معرفی می شود. رویکرد قابلیت ها رویکردی کامل تر، کل نگرتر و متحول کننده تر نسبت به رویکرهای پیشین به آموزش مانند رویکرد سرمایه انسانی و حقوق در طراحی برنامه آموزشیِ آموزش عالی ارائه می دهد زیرا با نیازهای زمینه ای از پیش تعیین شده محدود نشده است. با نگاهی به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر بر دلالت های رویکرد قابلیت های انسانی در آموزش عالی تمرکز می کند. در روش شناسی پژوهش، از رویکرد فراترکیب بهره گرفته شده است. بدین منظور با جستجو در 16 پایگاه علمی معتبر، 1945 مقاله اولیه در فاصله زمانی 1979 تا 2022 و 1358 تا 1402 شناسایی و 12 مقاله مرتبط انتخاب شد و مورد بررسی و کدگذاری قرار گرفت. فراترکیب مطالعات پیشین نشان می دهد دلالت های رویکرد قابلیت ها در آموزش عالی را می توان ذیل چهار مقوله قابلیت های زمینه ای، قابلیت های رفتاری، قابلیت های آموزشی و قابلیت های اقتصادی-رفاهی دسته بندی کرد. مقولات فرعی (قابلیت ها) شناسایی شده نیز شامل 20 مفهوم هستند.
ایجاد زیرساخت های مسئولیت اجتماعی در شرکت ها با استفاده از دیجیتالیزیشین
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی تأثیر دیجیتالی سازی در سطح شرکت بر عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) می پردازد. با استفاده از نمونه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورسA-share چین از سال 2010 تا 2020 و از طریق یک رویکرد داده کاوی متنی، متوجه می شویم که دیجیتالی سازی با عملکرد CSR بر اساس آزمایش های متعدد که نشان می دهند این رابطه علی است، ارتباط مثبت دارد. این مطالعه همچنین نشان می دهد که دیجیتالی سازی در سطح شرکت، CSR را با بهبود ورودی ها و خروجی های نوآوری، تحریک نوآوری و بهبود ظرفیت نوآوری ارتقا می دهد. این یافته ها برای شرکت هایی با محدودیت های تامین مالی کمتر، اندازه های بزرگ تر و نرخ بالاتر بازیابی نقدی دارایی ها، برجسته تر است.
تجارب مسیر شغلی مدیران موفق ورزش به روش تحلیل روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیران ورزش کشور در طول مسیر شغلی خود یا به واسطه رشد پله ای به بالاترین درجه از موفقیت رسیده اند و یا به واسطه جهش شغلی که در این مسیر در طول سال ها تجربیاتی کسب نموده که هیچ گاه مکتوب نمی شود. در این پژوهش نگاه ویژه ای به دانش ضمنی مدیران ارشد ورزش کشور شده است. تعداد سیزده نفر از مدیران عالی ورزش کشور مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند روند مصاحبه عمیق و به صورت هدفمند و در ادامه به صورت گلوله برفی انجام پذیرفت. جهت گیری فلسفی پژوهش تفسیری مبتنی بر ساختارگرایی اجتماعی و به شیوه تحلیل روایت صورت گرفت. کدگذاری با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه 20 انجام پذیرفت و همچنین، پایایی پژوهش با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و محاسبه ضریب کاپا 81/0 به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد مؤلفه های موفقیت مسیر شغلی مدیران ورزش کشور حاصل مهارت های فنی، مهارت های فردی، مهارت های علم مدیریت، مهارت های سیاسی، مهارت های ادراکی و مهارت های معنوی است.
شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل تعیین کننده برندسازی محصولات سبز، الگویی برای صنعت مواد غذایی ایران می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی- اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، شامل 15 نفر از مدیران شرکت های غذایی دارای برند سبز با تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه مدیریت، کشاورزی و کارآفرینی و نیز اساتید رشته مدیریت بازرگانی و محیط زیست دانشگاه هستند که با استفاده از نمونه گیری قضاوتی، برای مصاحبه انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی، مصرف کنندگان محصولات سبز در صنعت مواد غذایی هستند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 384 نفر انتخاب شدند و به سوالهای پرسشنامه پاسخ دادند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه و پرسشنامه ساخته محقق و برگرفته از بخش کیفی استفاده شد. در بخش کیفی داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری گردید و در سه مرحله اصلی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی تحلیل شدند و در بخش کمی به منظور تجزیه وتحلیل از نرم افزار SPSS و برای معادلات ساختاری از PLS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که مصاحبه های انجام شده، 214 کد باز، 85 مفهوم و 26 مقوله فرعی شناسایی و استخراج شد. نتایج در بخش کمی نشان داد که مدل دارای برازش مناسب است و می توان از آن برای برندسازی محصولات سبز در صنعت مواد غذایی کشور استفاده کرد.
ساختارشناسی دیباچه های متون منثور در پنج متن برگزیده پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
75 - 107
حوزههای تخصصی:
متون کهن پارسی در دو وجه منظوم و منثور خود بر مبنای ساختارهایی مشخص تکوین یافته اند که برونداد ژرف ساخت های گفتمانی حاکم بر نظام اندیشگانی مؤلفان آنها هستند. دیباچه ها در جایگاه نقطه آغازین این ساختارها، خود نیز سازمان بندی ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره و بر مبنای الگوی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، می کوشد ساختار حاکم بر دیباچه های پنج اثر روایی، تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی را با رویکردی توصیفی و تحلیلی شناسایی کرده، به سوی استخراج الگویی گام بردارد که تعمیم پذیر به تمام یا دست کم بخش عمده دیباچه های منثور ادب فارسی باشد. پژوهش پیش رو، ساختاری نُه سازه ای را در دیباچه های متون مورد مطالعه شناسایی کرده که به گونه ای تکرارشونده، نظام مند و نسبتا واحد نمود یافته، صرفا تفاوت نویسندگان از منظر ایستارهای ذهنی، شرایط اجتماعی و سیاسی و برخی عوامل دیگر باعث گسترش یا محدودیت برخی از این سازه ها شده است اما، در مجموع، این ساختار نه گانه برقرار مانده است. ساختار استخراج شده را می توان در کلان ساختار سه سازه ای «دیگری، خود، دیگری» خلاصه نمود. بر این اساس، در دیباچه های مورد مطالعه، گونه ای هنجارمندی و در نتیجه، نوعی وفاداری خودآگاه یا ناخودآگاه به این ساختار جز در مواردی معدود دیده می شود، مسئله ای که سخن درباب میزان ابتکار و نوآوری خالقان این دیباچه ها را پیش می کشد. بر مبنای پژوهش حاضر، می توان با تکیه بر همین ساختار حاکم بر دیباچه های منثور فارسی، از نوعی «زیرگونه» سخن گفت که در امتداد کلان گونه های شناخته شده در سنت ادبی فارسی شکل می گیرد و به مثابه نیروی جهت دهنده نویسندگان در فرایند خلق آثار منثور فارسی عمل می کرده است.
خوانشی روانکاوانه از الصبار بر اساس نظریه شخصیت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
56 - 41
حوزههای تخصصی:
الصبار نوشته سحر خلیفه بیانگر ذهنیت ملت استعمار زده فلسطین در دهه های پایانی قرن بیستم است. این داستان شخصیت های بسیاری دارد که هرکدام نمایانگر بخشی از این ذهنیت اند. با تحلیل روانکاوانه شخصیت های داستان، می توان لایه های پنهان آن را رمزگشایی کرد و ذهنیت جامعه فلسطینی، در نیمه دوم قرن بیستم را درک نمود. طبق دیدگاه فروید، روان انسان (خودآگاه و ناخودآگاه) از سه بخش شکل گرفته است. بخش نخست، نهاد است که دربردارنده خواسته های طبیعی نخستین انسان و غریزه لذت و حیات است. رویارویی کودک با واقعیت، سبب شکل گیری بخشی واقع بین و منطقی در نهاد می شود که فروید آن را «من» می نامد. در ادامه روند رشد انسان، بخشی به نام «فرامن»، از دل «من» جدا می شود. فرامن، بعد آرمان گرا و اخلاق مدار ذهن است که همواره نهاد را به خاطر تمایلات غریزی اش ناچیز می شمارد و «من» را به خاطر همراهی گاه به گاه اش با نهاد، سرزنش می کند. طبق خوانش صورت گرفته از داستان، شخصیت های الصبار سه نوع اند در نظر گرفته شده اند و هر کدام نمودی از یکی از بخش های سه گانه ذهن انگاشته شده اند؛ عامه مردم و کارگران، نماینده نهاد فرض شده اند؛ آنها آرمان ها را کنار گذاشته اند و تنها به نیازهای اولیه و بقا می اندیشند. عادل –که فردی خردگرا و واقع بین است و امور کارگران را سامان می دهد- نماینده «من» فرض شده است. اسامه نیز نمودی از فرامن تلقی شده؛ او همواره عادل را به آرمان گرایی دعوت می کند و از او می خواهد مردم را به مقاومت فرابخواند، ولی عادل، اسامه را به واقع بینی دعوت می کند. عادل در طول داستان، نقطه مقابل اسامه است و دیدگاه های او را همواره رد می کند ولی در پایان، تغییر موضع می دهد و از جایگاه من، به من متعالی تبدیل می شود و و نگاهش به واقعیت، آرمان گرایانه می شود. به نحوی که شخصیت تکامل یافته او، هم مصلحت اندیش است و هم آرمان گرا و عمل گرا؛ ذهنیت عادلِ پایان داستان، همانی است که خلیفه، در ناخودآگاهش برای ملت فلسطین می خواهد و آرزو دارد.
فرعیت یا استلزام؟ یک دوگانه نادرست خوانشی از نظر میرداماد از منظری منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
57 - 77
حوزههای تخصصی:
در سنت فلسفه اسلامی نزاعی هست بر سر اینکه چه نسبتی میان ثبوت شیء لشیء و ثبوت الشیء برقرار است. دو قول مشهور فرعیت و استلزام هستند. نیز مشهور است که میرداماد از حامیان استلزام است. استدلال می کنم که نظر میرداماد نه فرعیت است و نه استلزام. نظر میرداماد شامل دسته ای از قاعده هاست که ترکیب های متفاوتی از فرعیت و استلزام را در بر دارد. خوانشی از این قاعده ها ارائه می کنم که مبتنی بر نظریه تقرر و وجود میرداماد است. بیش از این، میان محتوای سمنتیکی و متافیزیکی این قاعده ها تفکیک می کنم. از محتوای سمنتیکی این قاعده ها نتایجی برای قاعده های استننتاج منطقی به دست می آورم. تبیین می کنم که چرا این نتایج منطقی از بسیاری از نظرات رقیب در این بحث حاصل نمی شوند.
نقش دیپلماسی در مقابله با تروریسم معاصر علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 68
حوزههای تخصصی:
تروریسم معاصر یا جدید یکی از پدیده های نوینی می باشد که تأثیرات مختلفی را بر زندگی بشر در قرن بیست و یکم مترتب نموده است. این دیپلماسی توسط نهادهایی نظیر شعام(شورای عالی امنیت ملی)، شاک(شورای امنیت کشور)، واجا(وزارت اطلاعات)، سازمان اطلاعات سپاه، واخ(وزارت امور خارجه) و غیره انجام می پذیرد. در این راستا، جریان اصلی مطالعات تروریسم و آراء اندیشمندانی نظیر ویلکِنسِن، جَکسِن، کِرچِلِس، اسمِلسِر و میچِل، هافمَن، راجِرز و ... به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب گردیده تا بتواند از عهده پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش برآید. بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اصلی که «نقش دیپلماسی د ر مقابله با تروریسم معاصر متوجه مردم و نظام سیاسی ایران چیست؟» این فرضیه را ارائه می دهد که «جمهوری اسلامی ایران به واسطه بهره گیری از دیپلماسی می تواند 9 اقدام اساسی ضدتروریستی را در مقابله با تروریسم معاصر انجام دهد: 1)کاهش انگیزه تروریست ها جهت حمله به اهداف در داخل خاک ایران به واسطه اعمال فشار بر کشورهای میزبان تروریست ها و محروم نمودن تروریست ها از فضای فیزیکی و سیاسی؛ 2)تقلیل قابلیت های عملیاتی تروریست ها به واسطه اعمال فشار بر کشورهای میزبان و حامی در جهت خلع سلاح تروریست ها؛ 3)مسدود نمودن یا مصادره منابع مالی و دارایی های تروریست ها؛ 4) اشتراک گذاری اطلاعات سازمان های اطلاعاتی خارجی با سرویس های اطلاعاتی ایران و بالعکس؛ 5) ایجاد شکاف در جبهه حامیان تروریسم ضد ایرانی و منفعل نمودن دولت های حامی تروریسم ضد ایرانی؛ 6) زمینه سازی جهت محکومیت بین المللی تروریست ها؛ 7) سازمان دهی فضای رسانه ای سنگین علیه تروریست ها؛ 8) ممانعت از دست یابی تروریست ها به تسلیحات و فناوری پیشرفته؛ 9) منفعل نمودن، بازداشت و حتی زمینه سازی جهت حذف مهره های کلیدی جریان های تروریستی». این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.
کارکرد عنصر «مکان» در تبلور اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی (مورد پژوهی: قصیده «لِلأقصیٰ أَنْزِفُ شَغَفِی» اثر خِضر محمد أبو جُحجوح)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
97 - 119
حوزههای تخصصی:
مکان به عنوان سازه ای معنامند در القای اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی مورد توجه شاعران معاصر قرار گرفته است. این پدیده که از دیرباز در آثار ادبی وجود داشته، امروزه در اشعار پایداری نقش چشمگیری ایفا می کند. خِضرمحمد ابوجُحجوح از شاعران پایداری سرا و زاده فلسطین است. وی در سرودن اشعارش، مکان را به عنوان منبع معناآفرینی و ابزار انتقال مفاهیم پایداری قرار داده است(مسئله)؛ جستار حاضر بر آن بوده تا به روش توصیفی-تحلیلی به تبیین کارکردهای عنصر مکان در بازنمود ایده های پایداری و بیداری اسلامی در قصیده«لِلأقصیٰ أَنْزِفُ شَغَفِی» اثر خضرمحمد ابو جحجوح بپردازد(روش)؛ دلیل انتخاب این موضوع پژوهشی از آن رو است که قصیده مزبور، آیینه واقعیت های جوامع عربی است و شاعر می کوشد تا آن را به عنوان ابزاری برای بیداری مردم در برابر اندیشه استعمار و اشغال به کار گیرد. عنصر«مکان» در شعر وی با صبغه های سیاسی، دینی، تاریخی، ملی و طبیعی، القاگر مفاهیمی همچون اقتدار و شُکوه گذشته، ضرورت پیدایش وحدت و همدلی، انتقاد از انفعال و بی تفاوتی سردمداران حکومتی، تحریک همت جمعی و بیداری اسلامی می باشد.وی می کوشد تا با تمرکز و دمیدن احساس و اندیشه به پدیده های مکانی، دریچه ای به سوی جهان بینی پایداری بگشاید؛لذا برای تحقق این امر در صدد است تا از رهگذر طرحواره-های تصویری برآمده از تشبیه، استعاره و کنایه و نیز سازوکارهای ادبی همچون توصیف اغراق-آمیز، برجسته سازی مفاهیم و تلمیح به مکان ها و حوادث تاریخی، موجبات انتقال اندیشه ها و درک دغدغه های پایداری را برای مخاطبان فراهم نماید(یافته ها).
تحلیل ساختار تصویری و تزیینات به کاررفته در عقدنامه ها و قباله های ازدواج استان گیلان از 1220 تا 1308 خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
101 - 125
حوزههای تخصصی:
اسناد خطی قرون گذشته همواره الگوی هنرمندان معاصر قرار گرفته اند. دراین میان عقدنامه ها و قباله های ازدواج به عنوان یکی از اسناد دارای جنبه های تصویری، قابل توجه و درخور پژوهش اند. این اسناد در محدوده جغرافیایی استان گیلان پژوهش شده اند.هدف: دست یابی به الگوهای تزیینی و ارائه منابعی غنی برای سامان دهی تصویری و صفحه آرایی اسناد و اوراق اداری.روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با روش اسنادی انجام شده است و گردآوری اطلاعات در آن به صورت کتاب خانه ای و میدانی است.پرسش های پژوهش عبارت اند از:1- ساختار تصویری و صفحه آرایی عقدنامه ها و قباله های ازدواج گیلان چه کیفیتی دارد؟2- محدوده جغرافیایی یادشده چه نقشی در کیفیت بصری عقدنامه ها ایفا می کند؟یافته ها و نتیجه گیریدر این پژوهش مجموعه عوامل تصویریِ تشکیل دهنده عقدنامه (تذهیب، خوش نویسی، مُهر و امضا، حاشیه نگاری و سامان دهی و نظام تناسبات تصویری) تحلیل شدند. کیفیت تذهیب و نوع رنگ گذاری خاص سلیقه مردم گیلان، کیفیت خطاطی کاتبان و وابستگی آن به طبقات اجتماعی، تنوع فرم ها در کادربندی مهرهای انگشتری و تنوع خطوط به کاررفته در آن ها، کیفیت چیدمان و نوع خطوط در حاشیه نگاری و هم چنین استفاده از تناسبات مستطیل طلایی و مثلث طلایی و مارپیچ لگاریتمی در نظام سامان دهی تناسبات، از یافته های این پژوهش است.