مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
معماری اقلیمی
حوزه های تخصصی:
تعاملی که معماری بومی با معماری سبز دارد تعاملی عمیق و کهن است بطوریکه از زمانی که انسانها، سکونتگاه های اولیه را بر اساس مولفه های طبیعی همچون جهت وزش باد و یا جهت تابش نور خورشید به منظور بهره گیری هرچه بیشتر از انرژی های طبیعی می ساختند، مورد توجه بوده است. امروزه مبحث معماری سبز و ارتباط آن با ساختار معماری بومی و طراحی ساختمان ها با توجه به پس زمینه ها و تنوع اقلیمی و طبیعی هر منطقه بحثی اجتناب ناپذیر است که باعث می شود تا دغدغه دیرینه معماران را از گذشته تا به امروز در امر صرفه جویی و بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان ها کاهش دهد. پژوهش حاضر به دنبال تبیین مولفه های معماری بومی و معماری اقلیمی و ارتباط آن با اصول معماری سبز به منظور ارتقای کیفی معماری در ساخت و سازهای جدید است. این پژوهش می کوشد تا با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معماری ساختمان ها وب افت همساز با اقلیم در نمونه موردی پرداخته و در جهت تبیین مولفه های معماری بومی گام بردارد. نتایج این تحقیق نشان می دهد توجه به معماری بومی و طراحی اقلیمی هر منطقه در روند مدیریت و صرفه جویی بهتر مصرف انرژی های تجدید ناپذیر و استفاده حداکثری از انرژی های تجدید پذیر (نور خورشید، باد و...)، ارتقای کیفیت محیط زیست و بالا بردن کیفیت آسایشی که از ویژگی های معماری سبز در محیط های انسان ساخت می باشد موثر است.
امکان سنجی الگوپذیری از معماری زیرزمینی خانه های سنتی دزفول در معماری مسکونی معاصر جغرافیای کوهپایه ای خوزستان
طبق مطالعات روانشناسی، انسان در درون زمین احساس امنیت بیشتری نسبت به سطح آن دارد. در معماری سطوح زیرزمینی خانه های سنتی اقلیم گرم و نیمه مرطوب ایران منجمله در شهر دزفول می توان راهکارهایی از طراحی اقلیمی و به تبع آن برآوردن نیازهای انسان در راستای تأمین آسایش با کنترل عوامل مخل طبیعی و بهره مندی از انرژی های پاک و تجدید پذیر را مشاهده نمود. با مطالعه و تحلیل راهکارهای اقلیمی معماری زیرزمینی خانه های سنتی دزفول، امکان الگوپذیری از نتایج تحلیل های کاربردی جهت بهره مندی در معماری مسکونی معاصر جغرافیای کوهپایه ای خوزستان فراهم خواهد شد. در این پژوهش سعی شده، ضمن تحلیل معماری خانه های سنتی دزفول؛ با تاکید بر سَبک، خصوصیات معماری و ویژگی های اقلیمی طبقات زیرزمینی، امکان دستیابی به نتایج الگوهای اقلیمی آن در معماری مسکونی معاصر مناطق کوهپایه ای استان خوزستان مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق مقاله، توصیفی تحلیلی می باشد که با گردآوری اطلاعات از طریق بررسی و مطالعه منابع مکتوب و رایانه ای در کتابخانه های تخصصی و عمومی، نشریه های مرتبط و وبسایت های علمی پژوهشی مرتبط با موضوع انجام شده است.
امکان سنجی پیدایش معماری التقاطی متأثر از معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب
حوزه های تخصصی:
معماری التقاطی در ایران پیشینه ای تاریخی دارد. معماران با استفاده از سبک های التقاطی در پی خلق بناهایی نوین با کارآیی مناسب تر در فضاهای معماری و شهرسازی بوده اند. سبک های معماری مدرن به دلیل تعدد، تأثیر بسزایی در تنوع کالبدی ساختمان ها و فضاهای شهری گذاشته اند. معماران ایرانی دوره قاجار و پهلوی از این نوع معماری در التقاط با معماری سنتی استفاده کرده اند که در پیدایش سبک و خلق بناهای شاخص این دوران به خوبی مشهود است. یکی از مهم ترین دغدغه های انسان عصر جدید وجود پیامدهای منفی جهان صنعتی، نظیر آلودگی روزافزون محیط زیست، کاهش منابع طبیعی و سوخت های فسیلی می باشد. معماری سبز با جست وجوی راه حلی برای به حداقل رساندن اثرات منفی ساختمان ها بر محیط زیست است. بدین جهت این نوع معماری، با اصول و مبانی منطبق با ویژگی های طبیعت و انرژی های پاک، اثرات نامطلوب آلودگی های زیست محیطی را کنترل نموده و به مناسب ترین طریق در ساختمان ها مورداستفاده قرار می گیرد و موجب پیدایش معماری پایدار می گردد. معماری اقلیمی سنتی ایران نیز، راهکارهای مناسبی متناسب با شرایط اقیلمی هر منطقه و مهار عوامل مخل جوی داشته است. گرچه استفاده از عوامل جوی و بهره برداری از تابش خورشید و جریان هوا، رایج ترین نوع کاربرد انرژی های بی زیان در معماری سنتی ایران است. در این مقاله سعی بر آن است تا با مطالعه و تحلیل معماری اقلیمی سنتی ایران و معماری سبز غرب، امکان التقاط این دو سبک از معماری در ایران مورد بررسی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه های علمی تخصصی معماری و مطالعه وب سایت های علمی پژوهشی بوده است.
بازشناسی نقش اقلیم در سازماندهی فضاهای معماری خانه های سنتی دزفول با تأکید بر سطوح زیرزمینی، نمونه موردی: خانه سوزنگر
حوزه های تخصصی:
در معماری خانه های سنتی ایران من جمله شهرهای با اقلیم گرم و مرطوب، عنایت به عوامل اقلیمی، یکی از ارکان طراحی معماری محسوب شده و حائز اهمیت بسیار بوده است. و به طبع، پیش بینی فضا در عمق زمین در معماری خانه سنتی ایران کاربرد قابل توجهی داشته است. خلق فضاهای معماری سطوح زیرزمینی خانه های سنتی به عنوان یکی از شیوه های طراحی اقلیمی و تأمین گر بخش عمده ای از نیاز آسایش ساکنین با امکان تعامل معماری و بهره برداران آن با محیط، در خانه های سنتی اقلیم گرم و مرطوب من جمله در شهر دزفول، مطرح می باشد. سازمان دهی فضا در خانه های سنتی دزفول، ارتباط چندجانبه فضاها با یکدیگر است. که براین اساس، شیوه ای از تعریف و سازمان دهی فضایی با امکان تجربه های کیفی ادراکی گوناگون برای حضور آدمی فراهم شده است. با تحلیل منطقی از اندیشه سازمان فضایی خانه های سنتی دزفول، می توان به معیارهای مختلف از جمله معیار اقلیمی طراحی این خانه ها دست یافت. در این پژوهش سعی شده، ضمن پرداختن به جایگاه معماری اقلیمی در خانه های سنتی دزفول، به تحلیل فضایی خانه سنتی سوزنگر دزفول پرداخته و تأثیر تهویه طبیعی بر سازمان دهی فضاهای زیرزمینی آن مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. در این مقاله از روش تحقیق توصیفی تحلیلی بهره گرفته شده که با جمع آوری اطلاعات از طریق بررسی کتابخانه های تخصصی و عمومی و نشریه های مرتبط با موضوع انجام شده است.
تجزیه وتحلیل نقش انرژی غیرفعال در ارزیابی خانه ها ی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
40 - 57
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز برای جبران خسارات ناشی از صنعتی شدن و مکانیزاسیون بر طبیعت، ناگزیر به اقداماتی شده که مبتنی بر اصول توسعه پایدار است. این در حالی است که در سرزمین ما اندیشه هایی مبتنی بر تعامل اندیشمندانه با طبیعت تا پیش از ظهور و بروز مدرنیزم وجود داشته است. ساخت بناهای متناسب با اقلیم و بدون نیاز به استفاده از انرژی های فسیلی، برای سرمایش و گرمایش با دستاورد حفظ محیط زیست از جلوه های همین تعامل محسوب می گردد. مقابله با وضعیت آب وهوایی در مناطق گرم و خشک کویری ایران از دیرباز از مهمترین دغدغه های معماران ایرانی بوده است. خانه های ایرانی به عنوان یکی از ماندگارترین بناهای ایرانی هستند. توصیف معماری خانه برای همه، معنای شگرف دارد و نقش مهم آن را در زندگی می دانند. زمان قابل توجهی از زندگی بشر در خانه سپری می شود و مصرف انرژی در این بخش بسیار قابل تأمل است. هدف از انجام این پژوهش بررسی خانه های قدیمی شهر کاشان از منظر اقلیمی و مصرف انرژی، بررسی تک تک فضاها، قیاس آن با راهکارهای انرژی غیرفعال برای شناخت طراحی سازگار با اقلیم و نحوه صرفه جویی مصرف انرژی در خانه های کاشان است. در این پژوهش شهر کاشان به عنوان نمونه مورد مطالعه از اقلیم گرم و خشک برگزیده و بررسی و تحلیل خانه های این شهر و نحوه مقابله آن ها با شرایط آب وهوایی ارائه شده است. نتایج برآمده از بررسی مشخصات کالبدی 20 خانه تاریخی است که حاصل برداشت میدانی و مطالعات کتابخانه ای و بررسی اسناد و مدارک بوده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. بعد از ایجاد پرسشنامه برای دستیابی به راهکارهای انرژی غیرفعال در نمونه های انتخابی مورد بررسی قرار گرفته است. این نوشتار ابتدا با بیان و معرفی بخش های مختلف خانه های کاشان نظیر: حیاط، ایوان، انواع اتاق ها، سرداب و... خصوصیات ویژه هر یک را بیان می کند. در ادامه مؤلفه های انرژی غیرفعال در معماری سنتی منطقه مورد بررسی قرار گرفته و سپس به تعریف هر یک پرداخته شده است تا بتوان در معماری معاصر برای بهینه سازی مصرف انرژی بهره مند شد تا همانند معماری سنتی در این اقلیم همراه با تکنولوژی حاضر خانه های همساز با اقلیم طراحی کرد.
ارزیابی جایگاه حیاط در معماری بیوفیلیِ خانه های اقلیمی سنتی؛ نمونه موردی: اقلیم سرد و خشک
منبع:
بوطیقای معماری سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
93-108
حوزه های تخصصی:
معماری بومی ایران بیش از هر عامل دیگری، تحت تاثیر عوامل محیطی و زیست محیطی ناشی از دوستی با طبیعت و ارتباط با آن شکل (بیوفیلی) گرفته است. همچنین اقلیم به عنوان یک عامل تعیین-کننده موجب پدیدآمدن گونه های متفاوت معماری در مناطق اقلیمی خاصه اقلیم سرد و خشک مختلف شده است. مساله اصلی در این پژوهش بررسی «جایگاه عناصر اقلیمی حیاط در معماری بیوفیلیِ خانه های اقلیمی سنتی در منطقه سرد ایران» است. نتایج این پژوهش حاصل بررسی ساختار کالبدی و تحلیل معیارهای اقلیمی در نمونه های انتخاب شده در میان اقلیم های منطقه سرد ایران بوده که بصورت گونه های مختلف حیاط در این منطقه ارائه شده است. لذا تعداد 30 بنا در مقایسه اقلیم سرد در شهرهای منتخب با روش خوشه بندی K- mean انتخاب و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که ساختار واحدی در الگوی حیاط در این اقلیم سرد دیده می شود تاثیری اساسی در ارتباط با طبیعت و زیست بوم (نور، هوا، گونه های گیاهی و ارتباط با طبیعت) داشته و دارد. مقایسه فرم حیاط و قرارگیری چند توده ساختمانی در ضلع های مختلف آن نشان می دهد که تفاوت شرایط فصلی موجب تغییر محل کاربری مسکونی در هر دو اقلیم می شود که قصد دارد تا نوعی سازگاری اقلیمی- بیوفیلیک را رقم بزند. بزرگ بودن سطح توده ساختمانی در ضلع رو به آفتاب (ضلع شمال) در اقلیم سرد نشان دهنده سازگاری با شرایط فصلی و بهره گیری از تابش آفتاب در زمستان بسیار سرد و طولانی این منطقه است، در ضمن نحوه کاشت گیاهان بطور غالب در این جبهه نیز نشان از تمایل بیوفیلیک به طبیعت در الگوهای شکل گیری حیاط در این اقلیم دارد.
بررسی میزان سازگاری مدارس سنندج با اصول آب وهواشناسی معماری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1 - 35
حوزه های تخصصی:
شناخت توان آسایش زیست اقلیمی یا بیوکلیماتیک، در معماری مراکز آموزشی از جمله مدارس، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. توجه به خصوصیات اقلیمی و اثراتی که اقلیم در شکل گیری این گونه ساختمان ها می گذارد، از نظر آسایش حرارتی و هماهنگی ساختمان، با شرایط اقلیمی موجب صرفه جویی در مصرف انرژی شده و از لحاظ زیست محیطی، سالم تر و بهتر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان سازگاری مدارس سنندج با اصول آب وهوا شناسی معماری است. داده های استفاده شده در این پژوهش شامل میانگین باد، بارش ماهانه، تابش آفتاب، میانگین حداقل و حداکثر دما، میانگین حداقل و حداکثر رطوبت نسبی، میانگین ماهانه دما و رطوبت، میانگین دمای خشک و تر و فشار بخار می باشد. این متغیرها در طی دوره آماری45 ساله (2005-1961) از ایستگاه هواشناسی سینوپتیک سنندج، بررسی شدند. برای رسیدن به هدف مذکور 20 مدرسه، در نقاط مختلف شهر سنندج انتخاب شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از حیث نوع تحقیق کاربردی می باشد. جمه آوری داده ها با استفاده از بررسی میدانی و کتابخانه ای است. ابتدا با استفاده از معیارهای ماهانی، گیونی، اوانز، و ترجونگ، آسایش حرارتی در شهر سنندج مشخص گردید. برای طراحی اقلیمی مدارس سنندج، به مسایلی مانند جهت استقرارساختمان مدرسه در ارتباط با زاویه تابش و باد، ابعاد پنجره ها و باز شوها، تعیین عمق و اندازه سایبان و فضای سبز موجود در مدارس شهر سنندج بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که با توجه به دو شاخص آسایش حرارتی بررسی شده (ماهانی و ترجونگ)، به این نتیجه می رسیم که در شرایط روز از 12 ماه (4 ماه خرداد،تیر، مرداد و شهریور گرم، 3 ماه فروردین، اردیبهشت و مهرآسایش و 5 ماه آبان، آذر، دی، بهمن و اسفند سرد)، است. شرایط شب از 12 ماه (3 ماه خرداد، تیر و مرداد آسایش و 9 ماه شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند، فروردیین و اردیبهشت سرد)، است .
ارزیابی مشخصه های معماری بومی در مناطق مختلف از لحاظ میزان تطابق با اقلیم
حوزه های تخصصی:
درسال های اخیر به دلیل مشکلات روزافزون ناشی از آسیب های وارد شده به محیط زیست در جهان، گرایش معماران و طراحان شهری به سیستم های ساختمانی بناهای منطبق با اقلیم و سازه های بومی انرژی کارآمد بیشتر شده است. معماری بناهای بومی در هر منطقه با توجه به عناصر موجود در محیط طبیعی و برای ایجاد آسایش اقلیمی که از مهمترین فاکتورهای مربوط به طراحی بنا می باشد شکل گرفته اند. معماری متمرکز بر اقلیم انواع مختلفی در سراسر جهان دارد. شرایط منطقه ای، محلی، فرهنگی، اقلیمی و تاریخی این نوع معماری را شکل می دهند. ساختمان هایی در طی دوران مدرن تا به امروز شکل گرفته و سطح زیادی از شهرها را به خود اختصاص داده اند در اکثر مواقع نمی توانند پاسخگوی آسایش اقلیمی انسان باشند در صورتی که معماری که بر اساس اقلیم شکل می گیرد شامل الگوها و المان های متنوعی برای ایجاد بناهای پربازده می باشد. این پژوهش با هدف بررسی عناصر معماری بومی در نقاط مختلف جهان و مطالعه ساختار آن از جهت انطباق پذیری با المان های معماری اقلیمی و نکاتی است که از آن می توان به دست آورد. داده ها با مطالعه منابع اولیه به دست آمده و با توجه به روش تحقیق که بر مبنای ادبیات تحقیق و تشریح نمونه های موردی می باشد، تعدادی بنای بومی در نقاط مختلف بررسی و در نهایت تطبیق پذیری هریک از آن ها با عناصر اقلیم مشخص شده است.