
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری
پژوهش های علوم شناختی و رفتاری سال 13 پاییز و زمستان 1402 شماره 2 (پیاپی 25) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
تعلل ورزی تحصیلی، پدیده ای شایع در بین دانش آموزان است که تحت تأثیر عوامل متعدد موقعیتی یا خصیصه های شخصیتی است. این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تعلل ورزی تحصیلی براساس خودناتوان سازی و کمال گرایی با نقش واسطه ای احساس شایستگی انجام شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان اسکو، در سال تحصیلی 1401-1400 بود. تعداد 346 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که مقیاس های تعلل ورزی تحصیلی، مقیاس خودناتوان سازی تحصیلی، مقیاس کمال گرایی، و مقیاس احساس شایستگی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شد. براساس نتایج به دست آمده، خودناتوان سازی تحصیلی و کمال گرایی تحصیلی به صورت مستقیم و منفی بر احساس شایستگی و همچنین، با واسطه گری احساس شایستگی بر تعلل ورزی تحصیلی اثر دارند. احساس شایستگی نیز به صورت مستقیم بر تعلل ورزی تحصیلی تأثیر منفی دارد. باتوجه به نتایج، پیشنهاد می شود معلمان برای کاهش تعلل ورزی دانش آموزان، محیط های یادگیری را تدارک ببینند که با درنظرگرفتن کمال گرایی و رفتارهای خودناتوان ساز، از احساس شایستگی آنان در امور تحصیلی حمایت کند.
ساخت مقیاس هوش اخلاقی نوجوانان 12 تا 19 سال استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش، ساخت پرسشنامه هوش اخلاقی فرم نوجوانان استان اصفهان بود و با استفاده از روش تحقیق زمینه یابی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل نوجوانان 12 تا 19 سال استان اصفهان در سال تحصیلی 1401-1402 بود. براساس روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، 400 دانش آموز در مرحله اول و 900 نفر در مرحله دوم پژوهش انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل اکتشافی ازطریق تحلیل مؤلفه های اصلی روی داده ها و چرخش عامل ها به روش متعامد و تحلیل عامل تأییدی با استفاده از نرم افزار آماری Spss25 و Amoss24 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد مقیاس از روایی صوری و محتوایی مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیل عامل اکتشافی به استخراج ۷ عامل(احترام، مسئولیت پذیری، وجدان، مهربانی، خویشتن داری، صداقت و بخشش) منجر شد که 64/46درصد از واریانس کل مقیاس را تبیین می کند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد بارهای عاملی در همه مؤلفه ها بالاتر از 4/0 و معنا دار بودند (0001/0 >p). شاخص های برازش نشان داد مدل اندازه گیری هفت عاملی مرتبه اول با داده ها برازش داشت و شاخص های برازش نشان داد مدل اندازه گیری تک عاملی مرتبه دوم با داده ها برازش نداشت. پایایی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 و ضریب تنصیف برابر با 93/0 به دست آمد. باتوجه به وضعیت مطلوب روایی و پایایی هوش اخلاقی (فرم نوجوانان)، می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر و مفید برای بررسی و سنجش هوش اخلاقی استفاده کرد.
رابطه ساختاری سبک های دلبستگی ناایمن با آسیب به خود: نقش میانجی تاب آوری و ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابر یافته های پژوهشی آسیب به خود در نوجوانی، بیش از هر برهه ی تحولی دیگری اتفاق می افتد. این اختلال در کنار تحت تأثیر قرار دادن کارکردهای اجتماعی و تحصیلی، می تواند خطرات جانی را در پی داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ساختاری سبک های دلبستگی ناایمن با آسیب به خود، با میانجی گری تاب آوری و ذهنی سازی انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان متوسطه ی اول و دوم ناحیه ی یک آموزش و پرورش زاهدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان این کلاس ها 305 دانش آموزی که پس از تکمیل پرسشنامه ی آسیب به خود (سانسون، 1998) نمره ی پنج یا بالاتر گرفتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس دلبستگی بزرگسالان(کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه ذهنی سازی (دیمیتروویچ، 2017) استفاده شد. داده ها با معادلات ساختاری وبا نرم افزارهای AMOS23 و SPSS23 تحلیل شدند. ارزیابی مدل نشان از برازش قابل قبول آن با داده های به دست آمده داشت. سبک های دلبستگی ناایمن با میانجیگری تاب آوری و ذهنی سازی اثرمعناداری بر آسیب به خود در نوجوانان داشتند(P<0/05). همچنین تاب آوری و ذهنی سازی بر آسیب به خود تأثیر مستقیم داشتند(P<0/05 ). نتایج پژوهش حاکی از آن است که سبک های دلبستگی ناایمن به واسطه ی تاب آوری و ذهنی سازی پیش بین قوی برای آسیب به خود در نوجوانی باشد.با توجه به ارتباط معنادار متغیرهای پژوهش با این اختلال، پیشنهاد می گردد با برگزاری کارگاه های آموزشی برای والدین، از انتقال بین نسلی سبک دلبستگی ناایمن و به تبع آن از آسیب به خود جلوگیری کرد.
بررسی تأثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین بر شاخص های افسردگی، امیدواری و جهت گیری زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی به عنوان یکی از شایع ترین مشکلات سلامت روان، در عوامل متعدد بیولوژیکی و روان شناختی ریشه دارد که یکی از ریشه های اصلی شکل گیری و ماندگاری آن سوگیری های شناختی است. سوگیری های شناختی، به عنوان الگوهای انحراف از هنجار یا عقلانیت در قضاوت، در افراد افسرده در قالب سوگیری های خودمغلوب ساز و تمرکز بر نکات منفی زندگی جلوه گر می شوند. اصلاح سوگیری شناختی شامل آموزش شیوه های جدید پردازش اطلاعات برای تغییر سوگیری های پردازشی مانند توجه انتخابی و سوگیری های تفسیری است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین بر شاخص های افسردگی، امیدواری و جهت گیری زندگی در دانشجویان افسرده اجرا شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 1400-1401 و حجم نمونه شامل 40 دانشجوی پسر و دختر با افسردگی متوسط بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تحلیل آماری داده ها، از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد و داده ها با نرم افزار SPSS-21تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد اصلاح سوگیری شناختی نسبت به چهره های غمگین باعث کاهش معنادار در میزان افسردگی، بهبود شاخص امیدواری و افزایش جهت گیری مثبت زندگی دانشجویان می شود. آموزش روش های اصلاح سوگیری شناختی معطوف به بهبود فرایندهای پردازش اطلاعات می تواند با اصلاح سوگیری های شناختی و کاهش هیجان های منفی، نقشی مؤثر در پیشگیری از اختلالات روان شناختی و بهبود شاخص های مرتبط با سلامت روان داشته باشد.
اثربخشی توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود سوگیری توجه و علائم وسواسی جبری در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی – جبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر بهبود سوگیری توجه و علائم وسواسی جبری در نوجوانان مبتلا به اختلال وسواسی - جبری انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و تخصیص تصادفی آزمودنی ها بود. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از نوجوانان دختر و پسر (14 تا 18 سال) مبتلا به اختلال وسواسی - جبری شهر اهواز در سال 1401-1400 که از این میان، 30 نفر انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) به صورت تصادفی تخصیص داده شدند. شرکت کنندگان از طریق آزمون استروپ هیجانی و مقیاس وسواس - بی اختیاری ییل براون ارزیابی شدند. پس از ارزیابی، افراد گروه آزمایش 12 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه تحت درمان توان بخشی شناختی قرار گرفتند که در طول این 45 دقیقه، هم زمان با انجام تکالیف توان بخشی شناختی به مدت 20 دقیقه تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای نیز انجام می شد. افراد گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام مداخلات و همچنین، پس از 3 ماه، شرکت کنندگان دوباره ارزیابی شدند. برای تحلیل داده ها و پاسخ به فرضیه های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و همچنین تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد درمان توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای می تواند به طرزی معنادار به بهبود سوگیری توجه و کاهش شدت علائم وسواسی - جبری منجر شود (05/0>P). توان بخشی شناختی همراه با تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای می تواند به عنوان یکی از درمان ها در اختلال وسواسی - جبری استفاده شود.
ساخت و هنجاریابی پرسشنامه تجربه های هیجانی درمانگران در جلسه های درمان (مطالعه موردی: درمانگران اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی ترکیبی در زمینه تجربه های هیجانی درمانگران در جلسه های درمان، با روش ترکیبی و رویکرد اکتشافی متوالی (کیفی - کمّی) است و به مرحله کمّی این پژوهش مربوط می شود. هدف اصلی این پژوهش ساخت و اعتباریابی پرسشنامه تجربه های هیجانی درمانگران بر اساس 5 عامل اصلی شناسایی شده در مرحله کیفی (توانایی های هیجانی، هیجان های مرتبط با فرسودگی شغلی، هیجان های مرتبط با چالش های شغلی، هیجان های ناشی از نوع ارتباط با مراجعان در اتاق درمان و نوع هیجان های تجربه شده) است. از جامعه روان درمانگران شاغل در شهر اصفهان، 235 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش نمونه گیری سهمیه ای بر اساس دو متغیر جنس درمانگر و دارابودن/نبودن سابقه تدریس دانشگاهی انجام شد. داده ها با دو روش تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزارهای R 4.3.0، SPSS Statistics 26 و SmartPLS تحلیل شدند. پرسشنامه اولیه طراحی شده مشتمل بر 54 گویه بود. انجام تحلیل مقدماتی، وارسی مقدماتی داده ها و تحلیل عاملی اکتشافی بر روی داده های نهایی، به کاهش گویه ها از 54 به 35 گویه شد. همچنین، ساختار عاملی نهایی شامل شش عامل هیجان های مرتبط با فرسودگی شغلی (شامل 8 گویه)، هیجان های مرتبط با چالش های شغلی (7 گویه)، توانایی های هیجانی (5 گویه)، نوع هیجان های تجربه شده (5 گویه)، هیجان های ناشی از نوع ارتباط با مراجعان (7 گویه) و هیجان های ناشی از تردید و نااطمینانی (3 گویه) بود. روایی همگرا بر مبنای همبستگی نمره های حاصل از مقیاس تجربه های هیجانی درمانگران با مقیاس اضطراب به مقدار 739/0 (P < 0.001) بود. همچنین، مقادیر ضریب پایایی با روش بازآزمایی برای 32 نفر از درمانگران در دو نوبت و با فاصله زمانی دو هفته محاسبه شدند و این مقادیر برای همه خرده مقیاس ها بیشتر از 70/0 به دست آمدند. پرسشنامه نهایی برای تشخیص تجربه های هیجانی درمانگران و آسیب های احتمالی آن ها توسط مراکز ذی ربط کاربرد دارد.
رابطه نظریه ذهن با حافظه فعال و حل مسئله در دانش آموزان: نقش میانجی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نقش میانجی هوش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن و کارکردهای اجرایی (حافظه فعال و حل مسئله) بود. طرح پژوهشْ همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر 14 تا 18 سال شهرستان خمینی شهر در سال 1400 بود که 300 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه هوش هیجانی و آزمون های نرم افزاری حل مسئله برج لندن، حافظه فعال اِن بک و آزمون ذهن خوانی ازطریق تصاویر چشم بود. یافته ها نشان داد نظریه ذهن رابطه مثبت و معناداری با هوش هیجانی (233/0β=)، حافظه فعال (318/0β=) و حل مسئله (299/0β=) داشت (01/0>p). علاوه براین هوش هیجانی با حافظه فعال (219/0β=)و حل مسئله (319/0β=) رابطه مستقیم مثبت و معنادار داشت (01/0>p). رابطه غیرمستقیم نظریه ذهن با حافظه فعال و حل مسئله به ترتیب ضرایب 036/0 و 062/0 بود. بنابراین نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین نظریه ذهن با حافظه فعال و حل مسئله تأیید شد. باتوجه به نتایج پژوهش، می توان گفت نظریه ذهن و هوش هیجانی، به طور معناداری بر عملکردهای اجرایی حافظه فعال و حل مسئله مؤثر هستند؛ بنابراین، اجرای شیوه هایی برای بهبود عملکردهای اجرایی دانش آموزان بسیار مهم است.
مقایسه اثربخشی رویکرد درمانی فراتشخیصی یکپارچه بارلو و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی در همسران قربانیان کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کروناویروس و مرگ ومیر ناشی از آن و عدم جود واکنش سوگ جامع اثرات روان شناختی مختلفی را بر بازماندگان بر جای گذاشته است. این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان پذیرش و تعهد بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی همسران قربانیان کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری همسران قربانیان کرونا مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهر تهران در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 51 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 17نفری قرار گرفتند. به دلیل افت آزمودنی در گروه درمان پذیرش و تعهد، از دو گروه دیگر یک نفر به طور تصادفی حذف شد؛ بنابراین، در هر گروه، داده های 16 نفر تحلیل شد. گروه آزمایش اول درمان پذیرش و تعهد و گروه آزمایش دوم درمان فراتشخیصی یکپارچه را در 9 جلسه 90دقیقه ای یک بار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه نشخوار فکری و پرسشنامه عدم تحمل بلاتکلیفی بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی اثربخش بودند و در مرحله پیگیری، اثر درمان پایدار بود (001/0>P). همچنین، نتایج نشان داد بین اثربخشی دو مداخله تفاوتی معنا دار وجود ندارد. ب ا توج ه ب ه اثربخشی هر دو مداخله بر نشخوار فکری و عدم تحمل بلاتکلیفی همسران قربانیان کرونا، پیشنهاد می شود روان درمانگران و مشاوران از این رویکردهای درمانی در درمان مشکلات روان شناختی ناشی از سوگ استفاده کنند.