فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۷۸۱ تا ۴۳٬۸۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 74
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز شهری دارای خصیصه های مهمی هستند که موجب سلامت انسان ها، ایجاد زمینه فعالیت های اجتماعی، خاطره جمعی و افزایش روحیه همبستگی برای همه گردشگران و شهروندان می گردد و در نتیجه شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به جاذبه های گردشگری شهری می تواند به بررسی نیازهای گردشگران برای مدیریت موفق پارک ها و تفرجگاه ها شهری کمک نماید، در این پژوهش عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری شهری در نمونه موردی پارک ساحلی شهر یاسوج مورد شناسایی و تحلیل قرارگرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه تحقیق گردشگران و شهروندان ورودی به پارک ساحلی در شهر یاسوج با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER به تعداد 200 نفر محاسبه و برای انجام تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل انجام شد. نتایج نشان می دهد که عامل اجتماعی بیشترین بار عاملی را با وزن 97/0 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل جذابیت محیط طبیعی با بار عاملی 91/0 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های امکانات داخلی با وزن 57/0، کیفیت محیطی با وزن 56/0، وفاداری و اقتصادی به صورت مشترک با بار عاملی 49/0 و عامل دسترسی و حمل ونقل با وزن 39/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از نظر گردشگران مهم ترین ویژگی های پارک ساحلی پاکیزگی آب وهوا، رضایت از محیط طبیعی، آرامش محیط، مفرح و شادی بخشی محیط و عدم رضایت گردشگران از وضعیت دسترسی آسان به آب آشامیدنی، کمبود خدمات پارکینگ و سطح متوسط امکانات ورزشی مناسب تشخیص داده شد.
ارزیابی و تحلیل پراکنش و توزیع کاربری های اداری -دولتی در شهر اهواز با رویکرد آمایشی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
933 - 946
حوزههای تخصصی:
موضوع زمین و چگونگی استفاده از آن همواره موضوع و بستر اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در حقیقت سرنوشت نهایی طرح توسعه شهری را چگونگی مداخله و نظارت بر نحوه استفاده از زمین رقم می زند و همواره یکی از مسائل اجتماعی اقتصادی و کالبدی در شهرنشینی معاصر را این مقوله تشکیل داده است. برنامه ریزی آمایشی نوعی برنامه ریزی فضایی است، این برنامه ریزی شامل سطوح برنامه ریزی شهری، ناحیه ای، ملی و بین المللی است. کاربری زمین به عنوان یکی از مؤلفه های مفهومی آمایش سرزمین نیزبه نوع استفاده از زمین تعریف می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نحوه توزیع کاربری های اداری-دولتی شهر اهواز با رویکرد آمایش شهری است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بررسی های میدانی در سطح شهر اهواز می باشد. در مرحله تحلیل با استفاده از نرم افزار Arc GIS و Geo DA اقدام به تحلیل فضایی و بررسی نحوه پراکندگی جمعیت و کاربری های اداری _دولتی در شهر اهواز شده است. نتایج تحقیق حاکی نشان داده است که کاربری های اداری- دولتی موجود شهر اهواز دارای پراکنش عادلانه ای در بین نواحی شهری نیست و به غیراز ناحیه 2 شهری، بقیه نواحی دارای سهم ناچیزی از این نوع کاربری هاست. بنابراین انتظار می رود مدیران شهری بیش ازپیش متوجه اهمیت توزیع متوازن این کاربری ها باشند تا با اقدامات و برنامه ریزی های آتی خود، توزیع و تخصیص متوازن کاربری اداری – دولتی به هر یک از نواحی با حفظ انسجام عملی این کاربری و در راستای برخورداری عادلانه نواحی شهری از کاربری مذکور گام برداشته و زمینه ساز پایداری محیط شوند.
ارزیابی پتانسیل ژئوتوریسم شمال دامغان با استفاده از مدل بریلها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از ابزارهای مهم برای ایجاد تغییرات اجتماعی و اقتصادی در کشورهای درحال توسعه است. برای کشورهای درحال توسعه که با معضلاتی مانند نرخ بیکاری زیاد، محدودیت منابع ارزی و اقتصاد تک محصولی مواجه هستند، توسعه گردشگری امری مهم است. با توجه به موقعیت عالی دامغان از نظر تنوع آب و هوایی و زمین شناسی، قرارگیری در مسیر ارتباطی مسافران، شناسایی و توسعه گونه درحال رشد گردشگری یعنی ژئوتوریسم می تواند قدم مهمی برای توسعه منطقه باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی کار انجام شده است. برای ارزیابی پتانسیل های ژئوتوریسم منطقه از مدل بریلها استفاده شد. در این مدل ارزیابی ژئوتوریستی مکان ها به وسیله ظرفیت علمی، پتانسیل آموزشی-توریستی و ریسک تخریب پذیری آن ها سنجیده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بین ژئوسایت های بررسی شده از نظر ظرفیت علمی، لایه های تریلوبیت دار و چشمه علی با امتیازهای 170 و 250 بالاترین رتبه را دارند. از نظر پتانسیل های توریستی-آموزشی گسل آستانه و چشمه علی با امتیازات 295 و 325 بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. درنهایت لایه های تریلوبیت دار و سیمه کوه با امتیاز 320 در زمینه ریسک تخریب پذیری در جایگاه اول قرار دارند. نتایج نشان داد که منطقه موردبررسی دارای ظرفیت زیادی در زمینه ژئوتوریست و جذب توریسم است، اما متأسفانه فقط ژئوسایت چشمه علی گردشگرپذیر است و بقیه ژئوسایت ها به دلایل مختلف ازجمله ناشناخته بودن و تبلیغ ناکافی، نبود مدیریت، نبودن زیرساخت ها و... چندان مدنظر قرار ندارند. برای توسعه منطقه و جذب بیشتر گردشگر، برنامه ریزی دقیق و سرمایه گذاری باید به صورت جدی مدنظر قرار گیرد.
گذر از گردشگری شهری به بازآفرینی شهری (مطالعه موردی شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری را یکی از مهم ترین صنایع توسعه پایدار در هر جامعه ای باید دانست که از تحرک بسیاری در تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، شهری و محیطی برخوردار است. تمرکز بر جنبه های مختلف صنعت گردشگری، همراه با برنامه ریزی های مدیریت محلی و ملی هر جامعه ای نقش بسیار بااهمیتی در فرایندهای بین المللی و ملی هر جامعه ای می تواند ایفا کند. در این میان از نقش بازآفرینی گردشگری در فضای شهری نباید غافل شد؛ امری که می تواند به عنوان دارایی و ثروت یک جامعه شهری بررسی شود. با این رویکرد، نوشتار حاضر کوشید گردشگری شهری را از منظر بازآفرینی شهری وارسی کند. برای این منظور ابتدا از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای، داده ها گردآوری شد. حجم نمونه آماری طبق استانداردهای موجود برابر با ۳۰ نفر بود که متشکل از متخصصان حوزه گردشگری و کارشناسان حوزه شهری بود که براساس روش دلفی انتخاب شدند؛ بر این اساس، از نرم افزار SPSS برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که از بین مؤلفه های ذکرشده، مؤلفه اثر احیای هویت تاریخی مرکز شهر بر احساس غرور و افتخار ساکنان شهر (63/14) در رتبه اول و مؤلفه اثر توسعه گردشگری در بافت قدیم شهر در درک مسئولان در حفظ آثار و بناها (95/10) در پایین ترین رتبه قرار دارد. افزایش گردشگری شهری باعث هویت بخشی و بازآفرینی اماکن تاریخی شده و اطلاعات حاصل از حضور گردشگران با افزایش درآمد باعث رونق گردشگری و توجه هر چه بیشتر مدیران شهری به بهسازی بافت های با ارزش تاریخی زنجان طی سال های اخیر شده است که ضمن ایجاد اشتغال، زمینه بازآفرینی شهری را فراهم کرده است.
تبیین روش برنامه ریزی خدمات شهری برای شهرهای زائرپذیر، مورد پژوهش: شهر مرزی و گردشگری مهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
147 - 164
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تخمین میزان خدمات شهری موردنیاز زائرین و جمعیت سیال شهر مهران با استفاده از روش های مبتنی بر برنامه ریزی تدوین شده است. تاکنون پژوهشی مبنی بر برنامه ریزی با هدف خدمات شهری برای شهرهای مرزی (مهران) با جمعیت (زائر) سیال انجام نشده است. در این راستا ضرورت خدمات رسانی به جمعیت سیال و پیش بینی نشده برای شهرهای مهاجرپذیر و شهرها زائرپذیر و برنامه ریزی جهت ارائه بهتر خدمات به جمعیت سیال ازجمله زائرین مطرح می شود. در حقیقت نیازسنجی مبتنی بر روش های علمی برای برآورد دقیق و کارآمد خدمات موردنیاز جمعیت شناور و سیال برای شهر مهران، خلا پژوهشی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. مطابق یافته ها براساس روش برنامه ریزی مبتنی بر سرانه زیربنای فضاهای خدماتی، در مجموع 38070 مترمربع سطح زیر بنای موردنیاز جهت خدمات رسانی به زائران موردنیاز است. در این روش به ترتیب خدمات حمل ونقل عمومی، اسکان، فرهنگی، پذیرایی، مالی، درمانی، بهداشتی و ارتباطی بیشترین سطح را به خود اختصاص داده اند. براساس روش دوم برنامه ریزی مبتنی بر آستانه های جمعیتی، در مجموع 330000 مترمربع سطح زیر بنای موردنیاز جهت خدمات رسانی به زائرین موردنیاز است. در این روش به ترتیب خدمات درمانی، حمل ونقل عمومی، مالی، اسکان، پذیرایی، فرهنگی، بهداشتی و ارتباطی بیشترین سطح را به خود اختصاص داده اند. استفاده از هریک از این روشها دارای ملزومات و شرایطی است که پس از شناخت هر محدوده و تعیین نیازهای مدیریتی آن تبیین می گردد. هریک از این دو روش دارای امکانات و محدودیت هایی است که در این پژوهش به آن پرداخته می شود.
آسیب شناسی معماری سکونتگاه های عشایر اسکان یافته با رویکرد بوم گرایانه، مطالعه موردی: سکونتگاه زیبا محمد شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان لرستان به دلیل پیشینه زندگی عشایری، تاکنون محل اجرای سکونتگاه هایی برای اسکان عشایر بوده است. با وجود اهمیت این موضوع، متأسفانه این کانون ها تحت تأثیر چالش های فراوانی قرار دارند و خلأ مطالعات دقیق و نظام مند در این زمینه، قابل توجه است. ازاین رو هدف این پژوهش آسیب شناسی الگوی جدید ساخت وساز مسکن در سکونتگاه عشایری مورد پژوهش، با رویکردی بوم گرایانه و مبتنی بر شیوه زندگی آن ها است. نوآوری این پژوهش از آن جهت است که با تأکید بر بوم گرایی، آسیب هایی که این کانون ها را تهدید می کند، بررسی نموده و به طراحان و کاربران کمک می کند تا در طرح های آتی، برای رفع آسیب پذیری سکونتگاه های عشایر اسکان یافته، اقدامات لازم را انجام دهند. این پژوهش دارای ماهیتی کیفی و با رویکرد قوم نگاری است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر آن است که الگوی جدید ساخت وساز مسکن در کانون اسکان مورد مطالعه با آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روحی و روانی، فضایی و کالبدی، عملکردی، سیما و منظر، عدم توجه به غنای حسی، بی توجهی به عناصر هویت بخش، عدم توجه به عادت واره های ساکنان، عدم سازگاری محیط ساخته شده با روش زندگی ساکنان، عدم احساس در خانه بودن، عدم انطباق قابلیت - معنا و عدم توجه به حریم های فردی و اجتماعی، همراه بوده است.
عارضه هیپرگلیسمی (افزایش قند خون) در بیماران دیابتی از دیدگاه جرم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کی از مهمترین مسائلی که جوامع کنونی گرفتار آن هستند، مسأله بزهکاری است، به لحاظ زیستی - روانی یکی از مسائل ریشه ای در وقوع جرم تغییرات هورمونی در بدن و بروز عارضه هیپرگلیسمی است. این مقاله با هدف بررسی کاهش قدرت اراده و هوشیاری شخص در اثر افزایش قند خون در بیماران دیابتی و عوارض ناشی از آن انجام شد.کمبود ترشح انسولین یا ناتوانی سلول ها در پاسخ به آن، منجر به سطوح بالای گلوکز خون (هیپرگلیسمی) می شود که نشانگر بالینی دیابت است. عوامل متعددی می توانند در افراد مبتلا به دیابت، موجب بروز افزایش قند خون شوند؛ پانکراس قادر به تولید انسولین کافی نیست (دیابت نوع ۱)، بدن به اثرات انسولین مقاوم شده و به اندازه کافی انسولین را برای حفظ سطح قند خون نرمال ترشح نمی کند (دیابت نوع دو) و افزایش تولید گلوکز. همچنین ممکن است، هورمون های گلوکاگن، کورتیزول، آدرنالین، بر ضد انسولین عمل کرده و موجب فشار خون بالا وافزایش قند خون شوند. این عارضه می تواند منجر به مشکلات جسمی همچون؛ سکته مغزی، بیماری های قلبی ناشی از عروق کرونر، تخریب عروق شبکیه چشم، نارسائی کلیوی، آسیب به اعصاب و عفونت های ادراری و پوستی و بیماری های روانی از جمله اضطراب و افسردگی گردد.بررسی هر یک از این عوارض، از این جهت که منجر به ناهنجاری های رفتاری در فرد می شود و زمینه را برای ارتکاب جرم در او تقویت می کند، از نظر جرم شناختی بسیار با اهمیّت و دارای پیچیدگی های خاصی است که باید به طور دقیق مورد مطالعه قرار گیرد؛ و از آنجا که این بیماری ها جنبه داخلی و فردی دارد، مجرم واقف به مشکل نیست و معمولاً برای دفاع از خود به بیماری اش استناد نمی کند. در شرایطی که شخص دیابتی به دلیل افزایش قند خون و نیز فشار خون و عوارضی که ذکر شد، مرتکب جنایتی گردد، باید او را به لحاظ مسئولیت کیفری نیمه مسئول شناخت.
بررسی چگونگی تأثیر کیفیت درگیری با فضا بر میزان حضور پذیری در فضاهای عمومی شهری (مورد کاوی: بازارهای سنتی کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
167 - 188
حوزههای تخصصی:
افراد ارتباطات متفاوتی با فضا به صورت فعال و غیرفعال برقرار می کنند که می تواند آن ها را با فضا درگیر و زندگی متنوع و پرجنب وجوشی در آن فضا ایجاد کنند و درنتیجه تأثیر بسزایی در افزایش حضور پذیری در آن فضا داشته باشند. ازاین رو توجه به جنبه های مختلف درگیری با فضا (فعال و غیرفعال) ضروری به نظر می آید. هر چه امکان درگیری افراد در یک فضا بیشتر باشد، حضور اقشار مختلف در آن افزایش یافته و درنتیجه میزان حضور پذیری در آن ارتقاء می یابد. در همین ارتباط موضوع حضور پذیری افراد در بازار به عنوان یک فضاهای عمومی که نقش مهمی در رونق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهرها دارند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در پژوهش حاضر مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق در نظر گرفته شده است. ازاین رو هدف اصلی در این پژوهش، تحلیل میزان حضور پذیری در بازار بر اساس میزان درگیری استفاده کنندگان با فضای بازار است. بر همین اساس، میزان حضور پذیری افراد در بازار به عنوان متغیر وابسته و کیفیت درگیری با فضای بازار به عنوان متغیر مستقل شناخته می شود؛ همچنین مجموعه بازار سنتی شیراز به عنوان نمونه موردی تحقیق در نظر گرفته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی مبتنی بر ترکیب روش های کمی و کیفی است و از روش های مشاهده، مصاحبه، برداشت میدانی، اسناد و مطالعات کتابخانه ای جهت جمع آوری اطلاعات و از نرم افزار Depthmap و تحلیل محتوا در ارزیابی موضوع بهره گرفته شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود رابطه مستقیم میان درگیری فضایی و تمایل به استفاده از بازار داشت. مخروط دید، عناصر کیفی چهره شهر، عناصر کالبدی تاریخی، قابلیت دید، کیفیت لبه ها و کیفیت هم جواری ها ازجمله ابعاد درگیری فضایی در بازارها هستند که بر میزان حضور پذیری در بازار نقش داشته اند.
مدل سازی موانع تحقق توسعه شهری دانش بنیان، مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری مبتنی بر دانش را می توان شکل، رویکرد یا پارادایم جدیدی از توسعه شهری پایدار در عصر دانش در نظر گرفت. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل موانع تحقق توسعه شهری دانش بنیان در شهر اهواز است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. گردآوری داده ها و اطلاعات پژوهش در خصوص عوامل و موانع تحقق توسعه شهری دانش بنیان در شهر اهواز با استفاده از نظرسنجی از 20 نفر از کارشناسان و متخصصان شامل اساتید دانشگاه ها و مرکزهای پژوهشی و بر اساس روش دلفی صورت گرفته است. در این زمینه چهار بعد اقتصادی، نهادی-برنامه ریزی، اجتماعی- فرهنگی و زیرساختی-تکنولوژی به عنوان موانع اصلی اثرگذار بر عدم دستیابی به توسعه شهری دانش بنیان در شهر اهواز با بهره گیری از مدل سازی تفسیری-ساختاری ISM مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که اقتصاد سیاسی متمرکز و سنتی و برخورداری از رویکردهای غیر منعطف و یکجانبه گرایانه در فرایند سیاست گذاری به عنوان تأثیرگذارترین عامل و موانع دیگر اجتماعی و فرهنگی (از جمله عدم تمایل شهروندان برای سهیم نمودن دانش و عدم تلقی دانش به عنوان یک ارزش و ...)، موانع اقتصادی (همانند کمبود منابع اقتصادی و سرمایه گذاری محدود در زیرساخت ارتباطات و اطلاعات، عدم حمایت مالی از ایجاد زمینه های کارآفرینی و حمایت از نوآوری، و وجود شکاف طبقاتی از لحاظ سطح درآمد و ...) و موانع زیرساختی (عدم دسترسی مناسب به پهنای باند و خدمات ICT، وجود شکاف دیجیتالی و دسترسی نابرابر به زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سهم پایین فعالیت های مدرن و دانش پایه در سطح شهر و...) در زمره اثرپذیرترین عوامل محسوب می گردند. بنابراین مانع برنامه ریزی- نهادی جزء مهم ترین موانع دستیابی به توسعه شهری دانش بنیان در شهر اهواز است و در زیرمجموعه این مانع، متغیرهای کلیدی هستند که از قدرت نفوذ بالایی برخوردارند. در نهایت پیشنهادها ارائه شده است
تبیین استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره(هند و پاکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
19 - 34
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران طی بیش از چهار دهه همواره درگیر عوامل مختلفی بوده، که به تبع بازتاب های فضایی خاص خود را به همراه داشته است. فرض مسلم است که نظام بین الملل بر اساس رویکرد رئالیستی توانایی ارائه رویکرد عادلانه را ندارد و لذا در راستای تامین منافع دولت ها عمل نمی کند. جمهوری اسلامی ایران دارای مناطق ژئوپولیتیکی پیرامونی با قابلیت های متفاوت است. یکی از مهم ترین مناطق ژئوپلیتیکی پیرامونی ایران جنوب آسیا است. جمهوری اسلامی قبل از نقش آفرینی در این منطقه ژئوپلیتیکی باید فرصت ها، چالش ها و محدودیت ها را شناساسی کند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تبین استراتژی سیاست خارجی و تاثیر آن بر کارکرد های ژئوپولیتیکی، شناسایی نقاط قوت و ضعف استراتژی سیاست خارجی و تاثیرات آن بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره انجام گرفته است. این پژوهش بر اساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی است. شیوه گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق استراتژی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در شبه قاره(هند و پاکستان) منجر به سیاست تدافعی بازیگران رقیب به منظور کاهش وزن ژئوپولیتیک و اخلال در کارکردهای آن در امر تولید قدرت ملی در منطقه پیرامونی شده است. جمهوری اسلامی ایران در صورتی در پیشبرد اهداف و آرمان های خود در شبه قاره موفق خواهد بود که با وحدت رویه در سیاست خارجی، اصلاح ساختارها و توجه به بنیاد های ژئوپولیتیکی و ژئواکونومیکی انزوای سیاسی و تهدیدات امنیتی غرب را کاهش داده و بنیاد استراتژی خود را بر پایه نقش آفرینی ژئوپولیتیکی جهت دست یابی به الگوی بهینه در سیاست خارجی خود قرار دهد.
استفاده از هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در ایجاد دانش و تصمیم گیری منطقی بازاریابی برای بهبود عملکرد دفاتر خدمات مسافرتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
49 - 63
حوزههای تخصصی:
با جهانی شدن بازار، شرکت ها تلاش می کنند، با بهره گیری از فرایندهای گوناگون، عملکرد خود را بهبود بخشند. پیشرفت فنّاوری داده های بزرگ موجب شده شرکت های بازاریابی حجم زیادی از داده های مربوط به مشتریان خود را نگهداری کنند. ازاین رو، به شناخت بیشتر مشتریان توسط فنّاوری اطلاعات داده های بزرگ و به کارگیری نرم افزارهای پیچیده آماری برای تحلیل نیازهای گردشگران در دهه های اخیر توجه شده است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی به کارگیری روش تجزیه وتحلیل داده های بزرگ، اینترنت اشیا و هوش مصنوعی به منظور بهبود عملکرد شرکت است. پژوهش حاضر از نوع کمّی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های گردشگری و مسافرتی مبتنی بر وب است که تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به صورت در دسترس انتخاب شدند. روایی پژوهش عوامل به تأیید خبرگان رسید و به منظور تأیید پایایی پژوهش از آلفای کرونباخ بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در ایجاد دانش مشتری و دانش کاربر اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین، ایجاد دانش مشتری، دانش کاربر از بازار خارجی، در تصمیم گیری منطقی بازاریابی و تصمیم گیری منطقی بازاریابی اثر مثبت و معناداری دارد.
آثار اقتصادی و اجتماعی شیوع ویروس کرونا در صادرات صنعت گردشگری ایران مبتنی بر رویکرد تحلیل مسیر ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
101 - 121
حوزههای تخصصی:
طبق آمارهای بین المللی، شیوع ویروس کرونا موجب کاهش 70درصدی گردشگری بین المللی شده است. لذا، مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که شیوع بیماری کرونا از کانال گردشگری ورودی چه تأثیری در تولید بخش های اقتصادی و توزیع درآمد نهادی در ایران داشته است. برای این منظور، با استفاده از رویکرد تحلیل مسیر ساختاری و ماتریس حسابداری اجتماعی 1395 کشور ایران در قالب 110 فعالیت اقتصادی و 22 نهاد (مشتمل بر 10 دهک درآمدی خانوارهای شهری و روستایی، شرکت ها و دولت)، اثر کاهش مخارج گردشگری ورودی خارجی در تولید و تغییر توزیع درآمد نهادی محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد، در پی بروز شوک کرونا، کاهش درآمد ناشی از افت گردشگری ورودی به کاهش تولید کل کشور منجر شده است و بخش های عمده فروشی و خرده فروشی، حمل ونقل، تأمین جا، فعالیت های خدماتی مربوط به غذا و آشامیدنی ها و ساخت محصولات غذایی، به ترتیب با سهم های 6/16، 6/11، 5/10، 3/9 و 1/6درصدی، بیشترین سهم را از کاهش تولید کل کشور به خود اختصاص داده اند. همچنین، نتایج حاصل از رویکرد تحلیل مسیر ساختاری نشان می دهد که بین عوامل تولید، درآمد مختلط مسیر اصلی و مهم اثرگذاری کاهش مخارج گردشگری در درآمد تمامی نهادها اعم از خانوارهای شهری، خانوارهای روستایی و شرکت ها است.
تبیین برنامه حفاظتی ساختارهای خشتی در برزن جنوبی تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
در دامنه کوه رحمت در بخش جنوبی تختگاه تخت جمشید، حد فاصل تختگاه و آرامگاه ناتمام منسوب به داریوش سوم مجموعه بناهایی قرار دارند که از نظر معماری شبیه به سایر بناهای قرار گرفته بر روی تختگاه بوده و هم محور هستند و انحرافی ۲۰ تا ۲۵ درجه به سمت غرب دارند این مجموعه موسوم به برزن جنوبی شامل ۸ سازه جدا از هم به وسیله معابر و گذرهایی طراحی شده به هم مرتبط اند و عموما دارای تالارها و ایوان های ستون دار هستند. مهیا نمودن برخی از مسائل اقلیمی در این مجموعه همچون مهار کردن شیب زمین کنترل سیلاب های روان شده از کوهسار نظم در فرم و ساختارهای برپا شده مسیرهای دسترسی و گذرگاه ها عناصر و جزییات معماری و شهرسازی گویای استفاده و بهره مندی از علم شهرسازی و طراحی شهری در آن است. متأسفانه پس از کاوش و چند مرحله ابتدایی اقدامات مرمتی در محوطه برزن جنوبی ساختارها به حال خود رها شده است. بیشترین مصالح به کار برده شده در این محوطه خشت بوده که عدم رسیدگی مداوم به آن باعث زوال و تخریب ساختارهای خشتی شده است. ماهیت ناپایدار سازه های خشتی در این محوطه اهمیت و ضرورت حفاظت و نگهداری مستمر از این محوطه ارزشمند را گوشزد می کند؛ بنابراین در این مطالعه پس از بررسی عوامل آسیب رسان طرح حفاظت در قالب طرح حفاظت جامع پیشنهاد گردید. در این طرح سعی بر کاهش روند فرسایش و درمان آسیب های ناشی از عوامل آسیب رسان مورد نظر بوده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر هدف و روش به صورت پژوهش کاربردی و میدانی است و داده ها به صورت کیفی بر مبنای استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای فیش برداری نقشه کروکی و روش میدانی مشاهده ای
مصاحبه ای تصویربرداری است. از نتایج این پژوهش دسته بندی مهم ترین آسیب های وارده به محوطه در چهار دسته مختلف و ارائه پیشنهادهای حفاظتی به منظور اصلاح آسیب های وارده به محوطه بوده است.
مدیریت ریسک استراتژیک صنعت انرژی بر اساس الگوریتم هوش مصنوعی
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 100
حوزههای تخصصی:
با تعمیق روند ادغام اقتصادی جهانی، خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل نیز شکوفا شده است. خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل نقش مهمی در حل تامین مالی سازمانی زنجیره تامین ایفا کرده است. تا آنجا که به صنعت انرژی مربوط می شود، خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی می تواند حمایت اعتباری کافی برای شرکت های انرژی فراهم کند. این امر معضل تامین مالی شرکت های انرژی کوچک و متوسط را در تجارت واردات و صادرات حل می کند و همچنین می تواند نرخ گردش سرمایه شرکت های بزرگ انرژی را بهبود بخشد. با این حال، از آنجایی که خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل همچنان با تاثیر ریسک هایی مانند ریسک اعتباری شرکت، ریسک عملیاتی بانک و ریسک انتقال اطلاعات شرکت زنجیره تامین مواجه است، عملکرد آن در تامین مالی به طور کامل اعمال نشده است. هشدار زودهنگام و کنترل ریسک های موجود در خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین الملل می تواند نقش خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی را در ارتقای توسعه صنعت انرژی ایفا کند. بنابراین، این مقاله از سه الگوریتم هوش مصنوعی (AI) شامل شبکه عصبی مصنوعی، الگوریتم ژنتیک و الگوریتم ازدحام ذرات برای تحلیل ریسک خدمات مالی در زنجیره تامین تجارت بین المللی صنعت انرژی استفاده کرد. یک مدل هشدار اولیه ریسک در مورد خدمات مالی زنجیره تامین تجارت بین المللی صنعت انرژی ساخته شد و یک مطالعه تجربی بر روی مدل هشدار اولیه ریسک انجام شد. تحقیقات نشان داد که مدل هشدار اولیه ریسک مبتنی بر الگوریتم هوش مصنوعی بانک ها را قادر می سازد تا دقت ارزیابی اعتبار شرکت ها را تا ۷.۴۳ درصد و دقت جمع آوری اطلاعات را تا ۵.۶۱ درصد بهبود بخشند. دقت پیش بینی ریسک های محیطی خارجی را تا 3.52 درصد بهبود بخشید و ریسک عملیاتی بانک را تا 6.58 درصد و ریسک قانونی و نظارتی را تا 7.06 درصد کاهش داد.
تدوین مدل مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی: با در نظر گرفتن نقش حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 70
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی مدیریت منابع انسانی در سازمان های بزرگ – به ویژه شهرداری ها – بود که عموماً به عدم توجه کافی به ارزش واقعی سرمایه انسانی و اتکا به شیوه های سنتی جذب، نگهداشت و توسعه نیروها منجر می شد. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش مدیریت استراتژیک هوشمند منابع انسانی و ارتباط آن با حسابداری ارزش منابع انسانی در شهرداری ها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با به کارگیری رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد سازمانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 5 مضمون اصلی و 125 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «فناوری های پشتیبان»، «تعاملات سازمانی» و «فرآیندهای راهبردی توسعه نیروی انسانی»، به ویژه در تقویت حسابداری ارزش منابع انسانی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که مدیریت هوشمند منابع انسانی، زمینه را برای درک عمیق تر شایستگی ها و نیازهای کارکنان شهرداری فراهم می آورد و از سوی دیگر، با تأمین داده های دقیق درباره ارزش سرمایه انسانی، زمینه را برای تصمیم گیری های مالی و سازمانی مبتنی بر شواهد فراهم می کند. همچنین روشن شد که شهرداری ها برای پیاده سازی موفق این مدل، باید از زیرساخت های دیجیتال کارآمد، همکاری بین واحدهای مختلف (منابع انسانی، مالی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی داده محور برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که وجود رویکرد تلفیقی بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و حسابداری ارزش منابع انسانی در ارتقای کارآمدی و شفافیت تصمیم گیری در شهرداری ها نقشی کلیدی ایفا می کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی از قبیل ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی ارائه می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش شهرداری ها بسیار راهگشا باشد.
ژئومارکتینگ هوشمند: تدوین مدل تقویت استراتژی های اقتصادی در کسب وکارها
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
71 - 100
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی که این پژوهش را ضروری ساخت، ناکارآمدی برخی رویکردهای سنتی در شناسایی موقعیت های جغرافیایی و پتانسیل های منطقه ای برای توسعه کسب وکار بود که عموماً به عدم بهره برداری صحیح از داده های مکانی و در نتیجه، ضعف در برنامه ریزی استراتژیک اقتصادی می انجامید. در واکنش به این کاستی، هدف تحقیق حاضر، بررسی نقش ژئومارکتینگ هوشمند و ارتباط آن با تدوین مدل تقویت استراتژی های اقتصادی در کسب وکارها است. برای دستیابی به این هدف، پژوهشگران با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون، داده های گردآوری شده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان و نیز اسناد مرتبط با پروژه های مکانی را به صورت نظام مند کدگذاری کردند. در نهایت، 6 مضمون اصلی و 120 کد فرعی شناسایی شد که سه حوزه کلیدی «زیرساخت های فناوری»، «تحلیل تعاملی داده های مکانی» و «تجربه کاربران در محیط های جغرافیایی»، به ویژه در راستای تقویت استراتژی های اقتصادی، اهمیت ویژه ای داشت. تحلیل های نهایی حاکی از آن است که تلفیق داده های فضایی با متدهای تحلیلی پیشرفته، زمینه را برای درک عمیق تر نیازهای بازار فراهم کرده و از سوی دیگر، با تأمین اطلاعات دقیق و واقع بینانه، تصمیم گیری های مبتنی بر مکان را تسهیل می کند. همچنین روشن شد که سازمان ها برای پیاده سازی موفق مدل ژئومارکتینگ هوشمند، باید از زیرساخت های داده محور کارآمد، همکاری میان واحدهای مختلف (فروش، بازاریابی، فناوری اطلاعات) و فرهنگ سازمانی پیشرو برخوردار باشند. مقایسه یافته های حاضر با تحقیقات پیشین نشان می دهد که رویکرد تلفیقی بین تحلیل جغرافیایی و راهبردهای اقتصادی، می تواند نقش بسزایی در بهبود رقابت پذیری و توسعه پایدار کسب وکارها ایفا کند. در نتیجه، این مطالعه نوآوری هایی همچون ارائه چارچوبی یکپارچه برای ترکیب جنبه های فناورانه، مدیریتی و فرهنگی را پیشنهاد می دهد که می تواند برای مدیران اجرایی در بخش های مختلف بسیار راهگشا باشد.
Iranian Advanced EFL Learners’ Perception of Criteria-Referenced Self-and-Peer Assessment: Benefits and Challenges(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
107 - 126
حوزههای تخصصی:
Self-assessment, a form of alternative assessment focusing on learner-centered curricula, autonomy, and needs analysis, has gained prominence recently. Via individual and cooperative self-assessment, EFL learners notice and apply the established standards and criteria that would decide on the accuracy and fluency of their productions, particularly in challenging areas like writing that require detailed forms of assessment. Here, learners’ capacity to self-assess and peer-assess their writings could contribute to their developmental functions. The objective of this study was to explore a specific number of Iranian EFL learners’ perceptions of criteria-referenced self-and-peer assessment in writing through a mixed-method survey. Sixty EFL learners were asked to answer a questionnaire on self-and-peer assessment. Additionally, 15 learners were requested to answer semi-structured interview questions to express their perceptions toward criteria-referenced self-and-peer assessment. For the quantitative phase of the study, a self- and peer-assessment questionnaire developed by Cornelius and Kinghorn (2014) was utilized. The questionnaire's reliability was assessed using Cronbach’s alpha, and content validity was confirmed. For the qualitative phase of the study, the researcher developed and conducted a semi-structured interview with five open-ended questions with validated content. The data related to the quantitative and qualitative phases were analyzed through descriptive statistics including the frequency percentage and content analysis methods, respectively. Results revealed learners had positive perceptions towards criteria-referenced self-and peer assessment in language classes. The findings offer beneficial implications for EFL teachers, learners, test developers, and administrators.
Examining Indicators of Validity in Online Formative Assessment: Insights from Iranian EFL Teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۳, Fall & Winter ۲۰۲۳
201 - 223
حوزههای تخصصی:
Valid online formative assessments are crucial for accurate measurement of students' progress and effective pedagogical decision-making in digital learning. This quantitative-based study followed two primary aims. First, it aimed to investigate the extent to which Iranian EFL teachers working in universities and language institutes apply indicators of online formative assessment validity. Twenty-one online classrooms were observed in three sessions using a checklist. The second aim of this study was to determine the effect of EFL teachers’ place of living on the validity of online formative assessment. To this end, 316 Iranian EFL teachers from diverse EFL settings, including public schools, private schools, language institutes, and universities were asked to fill out online formative assessment validity scale developed by Maleki et al. (2023). The sample included both male and female teachers with varying age group ranges and academic degrees. The findings of the study indicated that Iranian EFL teachers in universities and language institutes tend to overlook indicators associated with the learner-centered aspects of online formative assessment validity. Furthermore, it was revealed that EFL teachers’ place of living could impact the validity of online formative assessment. This study has several implications for online EFL teachers and policymakers. The findings of this study emphasize the context-bound nature of validity in online formative assessment. Besides, it helps Iranian EFL teachers identify specific areas that need more attention and improvement in order to enhance the validity of their online formative assessments.
شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری باز مبتنی بر تعامل صنعت و دانشگاه با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمانها در عصر تغییر و نوآوری به دنبال دانشگاه به عنوان خاستگاه دانش و صنعت به عنوان عرصه تولید و ایجاد ارزش افزوده، از ارکان اصلی موفقیت شکل گیری نوآوری باز می باشند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری باز مبتنی بر تعامل صنعت و دانشگاه با رویکرد فراترکیب بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از منظر گردآوری داده ها، توصیفی و از منظر رویکرد، کیفی است و با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 48 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها، کدگذاری باز و با نرم افزار MAXQDAانجام شده است. یافته ها و نتایج: عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری باز مبتنی بر تعامل صنعت و دانشگاه، مستخرج از پژوهش حاضر، در بر گیرنده چهار مقوله اصلی عوامل فردی، عوامل سازمانی(صنعت و دانشگاه)، عوامل مالی و عوامل محیطی است. عوامل فردی، شامل تفکر و گرایش نوآورانه، اعتقادات و باورهای ذهنی، خطرپذیری و تحمل ابهام؛ عوامل سازمانی، شامل فرهنگ نوآورانه، شبکه سازی نوآورانه، عوامل فنی/ دانشی، عوامل آموزشی- پژوهشی، عوامل ساختاری، عوامل صنعتی، منابع انسانی، عوامل ارتباطی؛ عوامل مالی، شامل تأمین منابع مالی در دانشگاه و صنعت و تأمین منابع مالی دولتی؛ عوامل محیطی، شامل محیط سیاسی و قانونی، محیط اقتصادی، محیط فرهنگی- اجتماعی، محیط فنّاورانه و محیط بین الملل می باشد.
Effects of Genre-Based Pedagogy on Iranian Medical Researchers’ Discussion Writing Ability(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
97 - 113
حوزههای تخصصی:
Genre-based pedagogy has gained a lot of attention since the mid-1980s. Genre is defined in relation to the use of language in conventionalized communicative situations. In this research, there was an attempt to scrutinize the effects of genre-based pedagogy on Iranian medical researchers’ discussion writing ability. To examine the formulated hypotheses, A group of 35 subjects were randomly selected from medical researchers in Zanjan and Tehran Universities of Medical Sciences. Both male and female researchers were invited to this study. A within-group pre-test and post-test design was implemented. The instructional procedures went on for four sessions before the posttest was administered. The results of the paired t-test revealed that genre-based pedagogy had a significant effect on the discussion writing ability of Iranian researchers of medical sciences. Ultimately, in a Focus-group interview, the participants contended their expertise in writing significantly increased due to the treatment sessions. Implications of this study may include genre-based pedagogy in the Iranian ESP curriculum.