فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۷۸۱ تا ۴۳٬۸۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی مرتبط با زنان و اثرآن بر سبک زندگی خانواده بود. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی در مورد زنان و اثرآن بر سبک زندگی درخانواده می باشد. نمونه پژوهش متون تعارض فرهنگ عرفی، احکام فقهی و سبک زندگی در خانواده بود. پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع فقهی و روان شناسی جمع آوری شد. داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که یکی از عمده ترین مشکلی که نظام اجتماعی را تهدید می کند وجود ارزش ها و سبک زندگی متفاوت و متناقض است که به زنان و به نسل های آینده منتقل می شود. تغییر در نحوه الگوهای فرهنگ مصرف و الگوهای مرجع در کاهش پایبندی به ارزش های دینی، سنتی وتضعیف روابط خانوادگی تأثیر داشته است اما به وسیله ی فرهنگ سازی، سبک زندگی وآموزش، می توان جامعه زنان را برای پذیرش احکام و قوانینی غیر از فرهنگ عرفی که به آن عادت کرده و آن را باور نموده اند، آماده نمود و گرایش و تفکر آن ها را تغییر داد. فرهنگ و عرف فاسد باعث محرومیت جامعه از ثمرات حضور زنان مؤمن و متخصص، بحران های اجتماعی و ناهنجاری در خانواده به خصوص بانوان، افت منزلت زن و ضایع شدن حقوق آنان و در مواردی افزایش گناه و فساد در جامعه را فراهم می کند. دگرگونی ارزش ها در زنان یک جامعه بستر بسیار مناسبی برای تغییرات ساختار ارزش های فرهنگی و اجتماعی را فراهم می کند.
روش ها و آثار تحصیل تابعیت در ایران با نگاهی تطبیقی به حقوق فرانسه و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث تابعیت و تابعیت اکتسابی، یکی از مباحث جدی و پرچالش در پژوهش ها و فرآیندهای حقوقی است. منظور از تابعیت اکتسابی، اخذ تابعیت جدید با فاصله مدتی پس از تولد، برای یک شخص است. چنانچه شخصی به فاصله مدتی بعد از تولد، دارای تابعیت جدیدی گردد، این تابعیت را تابعیت اکتسابی می نامند. هدف این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است، شناسایی آثار تابعیت اکتسابی در نظام حقوقی ایران و کشورهای انگلستان و فرانسه است. علت انتخاب این دو نظام حقوقی، قدمت قوانین در حوزه تابعیت و مترقی بودن قوانین این کشورهاست. پژوهش گر به دنبال پاسخ به پرسش اصلی پژوهش است که آثار تابعیت اکتسابی در هریک از این نظام های حقوقی به چه شکل است؟ سؤال دیگر این است که این آثار دارای چه شباهت ها و تفاوت هایی هستند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد آثار تابعیت اکتسابی در نظام حقوقی ایران، فرانسه و انگلستان شامل حقوق و تکالیف است. اشخاصی که تابعیت این کشورها را به دست بیاورند، از کلیه حقوقی که برای شهروندان عادی مقرر است، بهره مند می شوند ولیکن از برخی مشاغل محرومند. تکالیف فردی که تابعیت ایران را کسب کرده، شامل مواردی همچون مالیات، انجام خدمت نظام وظیفه، اطاعت و حق شناسی نسبت به دولت ایران و احترام نسبت به حیثیت و شئون ملی است. تحصیل تابعیت اکتسابی در حقوق ایران، فرانسه و انگلستان دارای آثاری بر زوجه (ازدواج دائم و موقت) و فرزند (فرزند نسبی اعم از مشروع یا نامشروع یا فرزند متولد از مادر جانشین و فرزندخوانده) نیز هست. قوانین دو کشور انگلستان و فرانسه قابلیت جذب افراد مستعد را دارد، لیکن قوانین ایران نیازمند بازنگری است. این بازنگری می تواند شامل شرایط و آثار جدید باشد.
Three Machine Learning Techniques for Melanoma Cancer Detection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The application of machine learning technologies for cancer detection purposes are rising due to their ever-increasing accuracy. Melanoma is one of the most common types of skin cancer. Detection of melanoma in the early stages can significantly prevent illness and fetal death. The application of innovative machine learning technology is highly relevant and valuable due to medical practitioners' difficulty in early-stage diagnoses. This paper provides an open-source tutorial on the performance of an algorithm that helps to diagnose melanoma by extracting features from dermatoscopic images and their classification. First, we used a Dull-Razor preprocessing method to remove extra details such as hair. Next, histogram adjustments and lighting thresholds were used to increase the contrast and select lesion boundaries. After using a threshold, a binary-classified version of image was obtained, and the boundary of the lesion was determined. As a result, the features from skin tissue were extracted. Finally, a comparative study was conducted between three methods which are Artificial Neural Network (ANN), Support Vector Machine (SVM) and K-Nearest Neighbor (KNN). The results show that ANN could achieve better accuracy (83.5%). In order to mitigate the biases in existing studies, the source code of this research is available at hadi-naghavipour.com/ml to serve aspiring researchers for improvement, correction and learning and provide a guideline for technology manager practitioners.
پیشایندهای نگهداشت منابع انسانی با تأکید بر نقش هم پیوندی شغلی: یک فرامطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نگهداشت کارکنان به سبب رقابت فزاینده بر سر جذب و حفظ کارکنان ماهر، با توجه به هزینه های گزاف مرتبط با ترک خدمت، موضوعی بسیار کلیدی و البته چالش برانگیز است. نگهداشت کارکنان یکی از پارامترهای کلیدی اندازه گیری قدرت هر سازمان است. هدف تحقیق حاضر شناسایی منابع ماندگاری و به کارگیری رویکرد هم پیوندی شغلی در درک مکانیسم های ماندگاری کارکنان کلیدی در سازمان است. روش: در این پژوهش از روش فرامطالعه آمیخته از نوع فراترکیب استفاده شده است. این روش اکتشافی برای ایجاد و استخراج یک چارچوب مرجع مشترک برای نتایج تحقیقات گذشته، به صورت کمّی و کیفی، است. در پژوهش حاضر، از روش هفت مرحله ای فراترکیب استفاده شده است. این روش شامل هفت مرحله تنظیم سؤال تحقیق، بررسی نظام مند متون، جست وجو و انتخاب مقالات کمّی و کیفی مناسب، استخراج اطلاعات مقاله، تجزیه وتحلیل و ترکیب یافته های تحقیقات کمّی، کنترل کیفیت، ارائه یافته ها است. یافته ها: در پژوهش حاضر به شناسایی پیشایندهای هم پیوندی منابع انسانی پرداخته شد و مؤلفه های مرتبط با ایجاد هم پیوندی کشف شد. مؤلفه های خلق هم پیوندی شامل لایه های مختلف است که در قالب 5 مقوله عوامل فردی، عوامل شغلی/ محیط شغلی، اقدامات حمایتی، رهبری، و زمینه ای شناسایی شدند. نتیجه گیری: عوامل شناسایی شده در این پژوهش منابع و ابزارهای نگهداشت کارکنان هستند و نیم رخی از منابع در دسترس مدیران که می توانند در برنامه ها و اقدامات ورودی، جذب و انتخاب منابع انسانی، و نیز سرمایه گذاری در خلق ابعاد مختلف الگوی هم پیوندی منابع انسانی در بخش های مختلف سازمانی به منظور حفظ و توسعه آن ها مورد استفاده قرار گیرند.
Investigating the effect of managers' emotional and spiritual intelligence on the concurrence of stock prices and stock returns(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Spiritual and emotional intelligence in the field of organizational behavior is very important for the performance of companies, concurrent with stock prices, and the expected return of investors. Managers with these two skills have a remarkable ability to create commitment in employees, strengthen the spirit of self-control in employees and eliminate weaknesses in the control of the company. Is their spirituality and affects the effectiveness of the company. Therefore, based on this argument, the present study examines the effect of managers' spiritual and emotional intelligence on the concurrence of stock prices and stock returns. For this purpose, King (2008) questionnaire and emotional intelligence based on Bar-On (2001) questionnaire were used to measure the spiritual intelligence of managers. The hypotheses were tested using the statistical method of regression analysis with composite data using the information of 60 companies listed on the Tehran Stock Exchange in 2019. The findings of the research hypothesis indicate that the emotional and spiritual intelligence of managers affects the concurrence of companies' stock prices. The results also include the effect of managers 'emotional and spiritual intelligence on companies' stock returns.
بررسی مقایسه ای میزان همگرایی دانشگاه های جامع ایرانی با الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
13-40
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان همگرایی دانشگاه های جامع ایرانی با الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی بود. به این منظور، از روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های جامع سطح اول شهر تهران، در سال تحصیلی 1400-1399 برابر با 4211 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای، 352 نفر از آن ها مورد پژوهش قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه کلاس جهانی فرزانه و همکاران (2022) استفاده شد که روایی آن با استفاده از روش های روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (a= 0.98) مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، فریدمن و تحلیل واریانس یک راهه، در نرم افزار Spss استفاده گردید. یافته ها نشان داد که، وضعیت شایستگی های اعضای هیأت علمی به صورت کلی بالاتر از متوسط قرار دارد و در بین دانشگاه های جامع سطح یک شهر تهران، از حیث وضعیت شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه کلاس جهانی تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل ها در خصوص هر یک از مولفه های الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی نیز انجام شد که بیانگر تفاوت میان دانشگاه ها در برخی از مولفه ها بود. در مجموع نتایج گویای این است که ، حتی دانشگاه های سطح اول کشور نیز از حیث برخی از مولفه های اساسی موردنظر دانشگاه کلاس جهانی فاصله قابل توجهی تا وضعیت ایده آل دارند؛ و این مهم توجه دوچندان سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام آموزش عالی کشور را می طلبد.
ارائه الگوهای اجتماع پذیری فضاهای آموزشی با تکیه بر اصول سازنده گرایی و تولید فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رواج فضاهای آموزشی همخوان با شیوه آموزشی معلم محور موجب عدم بهبود و سازگاری این فضاها با شیوه آموزشی دانش آموزمحور شده است. در واقع، انتقال نظام آموزشی از آموزش گرایی به سازنده گرایی نیازمند گرایش بیشتر معماران به فراهم کردن بستری برای رخداد تعاملات اجتماعی با گونه های فضایی و روابط جدید است. مقاله حاضر با هدف دستیابی به اصول تولید اجتماعی و معیارهای ارزشیابی فضاهای آموزشیِ همخوان با شیوه یادگیری سازنده گرا بر این فرض استوار است که با بهره گیری از رویکرد سازنده گرایی و اتکا بر نظریه های تولید اجتماعی فضا می توان به گونه هایی مشخص از فضامندی مدارس دست یافت که در طی آن تعاملات کودکان و مشارکت فعال آن ها در یادگیری منجر به افزایش انگیزه آن ها در امر تعلیم و تربیت می شود. این مقاله کیفی و بین رشته ای از لحاظ هدف بر شیوه توسعه ای و از منظر روش بر مبنای تحقیقات توصیفی تحلیلی استوار است. لذا، با استفاده از یک چارچوب تحلیلی از مجموعه نظریه ها، فضاهای آموزشی سه مدرسه که به طور هدفمند انتخاب شده اند، با توجه به قابلیت های فضایی اجتماعی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش با شناسایی پنج گونه از فضاهای آموزشی به الگویی از ساختار فضایی مناسب شامل مجموعه کلاس، فضای عمومی و فضای مشترک برای کاربرد روش آموزشی سازنده گرا و در نتیجه افزایش تعاملات اجتماعی دانش آموزان دست یافته است. در واقع، اگر کلاس های رایج به نوعی نماینده مفهوم قدرتِ برخاسته از نظریه لوفور و فوکو باشند، ساختار ارائه شده گونه ای از تبدیل پذیری و سیالیت فضایی را پیشنهاد داده که به رغم مفهوم انعطاف پذیری با پلان کاملاً باز می تواند از هرج ومرج فضا جلوگیری کند.
بررسی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن گروه های کم درآمد قلمرو کوچ نشینان (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، در طول تاریخ همواره مورد توجه قرار گرفته است و تأمین آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجا که مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان به شمار می رود، به طور طبیعی اولویت بالایی در برنامه ریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد و نقش مهمی در بهبود زیست پذیری جامعه و کیفیت زندگی افراد و خانواده ها دارد.هدف پژوهش: هدف این مقاله، ارزیابی و بررسی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن گروه های کم درآمد قلمرو کوچ نشینان در شهرستان ارومیه می باشد. جامعه آماری شامل متخصصان، کارشناسان و خبرگان است.روش شناسی تحقیق: نوشتار حاضر از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از تصمیم گیری های چند معیاره مانند (سوارا، واسپاس و ایداس) شده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوه مکانی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شهرستان ارومیه می باشد.یافته ها و بحث: مهم ترین سیاست اجرایی دولت برای تأمین مسکن گروه های کم درآمد قلمرو کوچ نشینان شهرستان ارومیه به ترتیب شامل مسکن مهر، طرح نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده؛ طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و طرح شهرهای جدید می باشد.نتایج: مقوله مدیریتی قابلیت توسعه بخشی بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها مانند اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در تأمین مسکن گروه های آسیب پذیر دارد.
سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده از طرح ها و برنامه ها؛ (مطالعه موردی: بخش اسفندقه، شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی تا حدود زیادی متاثر ازچگونگی سرمایه اجتماعی روستاییان است؛ و پی آیند ارتقاء سرمایه اجتماعی باعث بهبود هماهنگی و همکاری بین افراد یک گروه و سازمان با یکدیگر می شودهدف: پژوهش حاضر به واکاوی اثرات سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در تحولات فضایی سکونتگاه های روستایی با نقش میانجی اثرات ادراک شده از طرح ها و برنامه ها در بخش اسفندقه پرداخته است.روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر به روش کمی و توصیفی تحلیلی و با ابزار پرسشنامه، متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر را در این ارتباط، وارسی کرده است. همچنین تجزیه و تحلیل ویژگی های جمعیت شناختی و تجمیع پرسش ها برای ورود به مدل، و تحلیل سازه ها و روابط بیان شده در چهارچوب نظری با استفاده از نرم افزارآموس گرافیک انجام شد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، بخش اسفندقه است.یافته ها: پی آیندهای پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین 4 متغیر سرمایه اجتماعی از 6متغیر است و مشارکت روستاییان با چهار متغیر میانجی اثرات محیطی اکولوژیک، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی زیربنایی ادراک شده از طرح ها و برنامه هاسنجیده شده است. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که رابطه سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات محیطی معنادار است ومقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 11/0 است و سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات اجتماعی اثرگذار است و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 18/0است. و اما سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات اقتصادی اثرگذار نیست و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 07/0 است.همچنین سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها به واسطه اثرات کالبدی اثرگذار است و مقدار این اثر غیرمستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 23/0 است.و سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها اثرگذار است و مقدار این اثر مستقیم سرمایه اجتماعی روستاییان بر مشارکت در طرح ها و برنامه ها 39/0 است.
تحلیل اثرات طرح های توسعه شهری در تحولات ساختاری-کارکردی فضای شهری( مطالعه موردی: منطقه 3 شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ساماندهی و خلق فضای مناسب با عملکردهای مختلف جهت دسترسی بهینه شهروندان، هدف مشترک اغلب طرح های توسعه شهری است. با اینحال، اجرای نامناسب طرح های توسعه موجب نابسامانی و آشفتگی در بافت کالبدی به لحاظ ساختاری و کارکردی و به ویژه بی استفاده ماندن بخش وسیعی از اراضی داخل محدوده، و عارض منفی گسترش افقی شهرها شده است.هدف: هدف از این پژوهش تحلیل اثرات طرح های توسعه شهری در تحولات ساختاری-کارکردی فضای شهری در منطقه 3 شهر زنجان می باشد.روش شناسی تحقیق: این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی برای دستیابی به اهداف تحقیق، به گردآوری داده ها با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای پرداخت. جامعه آماری شامل ساکنین منطقه 3 شهر زنجان است که با روش نمونه گیری کوکران، 384 نفر انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از آزمون پروبیت، آزمون تک نمونه ای t، آزمون رگرسیون خطی چندگانه و مدل تودیم با کمک نرم افزارهای SPSS، Excel و GIS استفاده شد.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، منطقه 3 شهر زنجان می باشد.یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که، طبق آزمون رگرسیون، میزان ارتباط و همبستگی تحولات ساختاری-کارکردی با طرح های توسعه شهری 908/0 است. و اجرای طرح های توسعه شهری طبق آماره R2 حدود 82 درصد از تحولات ساختاری-کارکردی شهر زنجان را تبیین می کند. در نهایت، تلفیق شاخص های کمّی و کیفی با مدل تودیم نشان داد که اجرای طرح های توسعه شهری در ناحیه "شهرک قدس، کوچه مشکی، خیابان صفا" با بالاترین ضریب (1) مطلوب و رضایت بخش بوده و در "میدان پایین" با ضریب (001/0) ضعیف و نامطلوب بوده است. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که برخی کاربری ها کمتر از حد انتظار و برخی نیز بیشتر از ظرفیت شهر توزیع شده و حد مطلوب رعایت نشده است.
نقد جامعه شناختی فیلمنامه های «اسکی باز» و «یار دوازدهم» براساس دیدگاه آنتونی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند مدرنیته شدن جوامع، بسیاری از عناصر فرهنگی، نقش ها و ساختارهای اجتماعی دچار تغییر و دگرگونی می شوند. این دگرگونی ها با توجه به فرم و ساختار جوامع، نوع و نقش عناصر و شیوه رویارویی و نوع درکِ نقش های اجتماعی از ماهیت مدرنیته، متفاوت شکل می گیرند. جامعه ایلی بختیاری با ساختاری کاملاً سنتی و به عنوان بخشی از ساختار جامعه ایرانی در دهه های اخیر مسیر تحول و دگرگونی را با سرعت سپری می کند که این تغییرات در ساختارهای مختلف ایلی و طایفه ای، خانوادگی، انواع روابط میان نقش های اجتماعی، آداب و سنن و به شکل فراگیر، تمامی عناصر فرهنگی خود را نشان می دهد. برای بررسی جامعه شناختی این تغییرات علاوه بر مطالعات و پژوهش های میدانی، با نگاهی به ادبیات و هنر به عنوان آینه تمام نما از فرهنگ عامه جامعه مورد بررسی، می توان به نتایج قابل توجهی دست یافت. در پژوهش حاضر با شیوه تحلیل محتوا، دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم به کارگردانی فریدون نجفی از منظر جامعه شناسی آنتونی گیدنز1 و براساس چهار مؤلفه ای که گیدنز برای سنت ها ذکر می کند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مولفه های چهارگانه سنت از دیدگاه گیدنز در دو فیلمنامه اسکی باز و یارِ دوازدهم دیده می شود. سنت ها در میان مردمان بختیاری نه تنها ازبین نرفته اند، بلکه نگهبانانی دارند که حافظ آن ها هستند. این سنّت ها طبق نظر گیدنز به صورت دسته جمعی برگزار می شوند و به نوعی با هویّت افراد (ایل بختیاری) پیوندی ناگسستنی دارند و در حوزه های مختلف تکرار و بازتکرار می شوند.
فراهستی شناسی نوفرگه ای بر پایه فراهستی شناسی فرگه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
۱۸۵-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
فراهستی شناسی نوفرگه ای از بحث برانگیزترین فراهستی شناسی های دهه های اخیر است. یکی از رایج ترین تلقی ها از این فراهستی شناسی، لحاظ آن ذیل گونه های فراهستی شناسی های ساده نگر نظیر تنوع سورگرایی یا ماکسیمالیسم است. با این حال، اگر خود رویکرد فرگه و فراهستی شناسی قابل استنباط از این رویکرد را مدنظر قرار دهیم، نسبتی میان فراهستی شناسی فرگه ای و رویکردهای ساده نگر برقرار نخواهد شد. اگر فراهستی شناسی نوفرگه ای را در راستای فراهستی شناسی فرگه ای بخوانیم، خوانشی از این فراهستی شناسی خواهیم داشت که از مهم ترین ویژگی هایش جدی نگرانه بودن است. نکته بنیادی این فراهستی شناسی آن است که در بستر هسته منطقی زبان طبیعی شکل می گیرد و نه زبان طبیعی صرف. با این حال، اگرچه استفاده از فراهستی شناسی فرگه ای برای خوانش نوفرگه ای ها، خوانشی ناسازگار به دست نمی دهد، الزام هایی را به ویژه در واضح ساختن روش شناسی تحمیل می کند. نیز با این خوانش، کارکرد روش فراهستی شناسی های نوفرگه ای، کارکردی متافیزیکی در راستای تعیین مقوله شیء انتزاعی و نیز کارکردی معرفت شناسانه در جهت نحوه توجیه آنهاست و نه کارکردی هستی شناختی.
واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری در بخش کشاورزی هوشمند ایران با به کارگیری روش SIMUS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، واکاوی رویکردهای استراتژیک توسعه نوآوری برای کسب وکارهایی است که قصد دارند جایگاه قابل قبولی در آینده کشاورزی ایران داشته باشند. مصاحبه عمیق با 12 خبره منتخب، روش دلفی و بررسی اسناد کتابخانه ای روش های جمع آوری و بررسی داده ها بودند. محدوده پژوهش کل بخش کشاورزی ایران و جامعه هدف، کلیه فعالین و ذی نفعان بخش کشاورزی ایران هستند. پس از استخراج روندهای کلان، استراتژی های توسعه نوآوری و نوآوری های اختصاصی بخش کشاورزی با به کارگیری ابزارهای تجزیه وتحلیل استراتژیک، ضمن استخراج مهم ترین عوامل محیطی (فرصت و تهدید) و مهم ترین عوامل داخلی (ضعف و قوت)، نسبت به موقعیت یابی استراتژیک کسب وکارهای ایرانی اقدام شد. با استفاده از روش سیموس به عنوان یک رویکرد پیشرفته در تصمیم گیری چندمعیاره،استراتژی ها و نوآوری های استخراج شده، رتبه بندی شدند. مهم ترین نقطه ضعف کسب وکارهای ایرانی نداشتن دانش و مهارت تخصصی و مدیریتی و مهم ترین نقطه قوت، برخورداری از نیروی های انسانی جوان و خلاق شناسایی شد. خرده مالکی گسترده و عدم بلوغ اکوسیستم نوآوری در بخش کشاورزی مهم ترین تهدیدها و غنی بودن اکوسیستم کشاورزی ایران و همچنین سرمایه انسانی جوان، خلاق و تحصیلکرده مهم ترین فرصت ها شناسایی شدند. همکاری های استراتژیک جهت توسعه نوآوری های کاربردی منطبق بر بلوغ اکوسیستم نوآوری کشاورزی به عنوان برترین استراتژی و تجاری سازی داخلی نوآوری های پیشرفته به عنوان ضعیف ترین استراتژی شناسایی شدند. نوآوری های مرتبط با کارایی بازار و کارایی مزرعه به عنوان مناسب ترین نوآوری ها و نوآوری های مرتبط با مزارع پیشرفته به عنوان نامناسب ترین نوآوری ها به منظور توسعه نوآوری در بخش کشاورزی ایران شناسایی شدند.
اثربخشی برنامه ی آموزش فرزندپروری با رویکرد عقلانی آینده نگر بر خلاقیت فرزندان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
150 - 130
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف مفهوم عقلانیت و خرد در متون دینی و فلسفی قدمتی دیرینه دارد. از سوی دیگر، امروزه اهمیت فرزند پروری و استفاده از رویکردهای متناسب با فرهنگ اسلامی ایرانی سبک های فرزندپروری و تاثیر آن بر تربیت و آینده فرزندان بر کسی پوشیده نیست. این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه آموزش فرزندپروری با رویکرد عقلانی آینده نگر بر خلاقیت فرزندان دبستانی صورت گرفته است. روش کار این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه پژوهش شامل والدین دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با توجه به ملاک های ورود، 30 نفر به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (بسته فرزندپروری عقلانی آینده نگر را در طی 10 جلسه آموزش دیدند) و گروه کنترل (بدون دریافت مداخله) جایگزین شدند. در این پژوهش از آزمون خلاقیت تورنس (1989) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان که بین خلاقیت فرزندان در زیرمقیاس های (بسط، سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری) با گروه گواه تفاوت معناداری دارد (001/0>P). بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت آموزش فرزندپروری عقلانی آینده نگر بر خلاقیت کودکان دبستانی اثربخش است؛ و از این آموزش می تواند به عنوان یک رویکرد متناسب با فرهنگ ایرانی استفاده کرد
فراترکیب عوامل ناسازواری برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال و اولویت بندی براساس تحلیل سلسله مراتبی گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر نارضایتی کارفرمایان و صاحبان مشاغل نسبت به کارآیی بیرونی نظام آموزش عالی و افزایش نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، از واگرایی و ناسازواری برنامه های درسی دانشگاهی با اشتغال و بازارکار حکایت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل این ناسازواری انجام شده است. روش: این تحقیق با روش ترکیبی گنجانده شده در 2 فاز انجام شده است. در فاز اول ضمن مطالعه کلیه پژوهش های سال های اخیر پیرامون برنامه های درسی آموزش عالی و اشتغال با روش های کیفی فراترکیب و تحلیل محتوا، عوامل ناسازواری شناسایی و در فاز دوم با استفاده از روش کمی تحلیل سلسله مراتبی گروهی اولویت بندی شده است. یافته ها: یافته های تحقیق عوامل ناسازواری را در سه مقوله اصلی شامل عوامل فرآیندی (با زیر مقوله های نیازسنجی، طراحی، اجرا و ارزشیابی)، عوامل بخشی (عناصر) (با زیرمقوله های اساتید و مدرسان، راهبردهای یاددهی و یادگیری، اهداف، محتوا و فضا، محیط و امکانات) و عوامل نهادی (با زیر مقوله های تصمیم گیران، کمیته های برنامه ریزی درسی و سازوکار اداری) ارائه و زیرمقوله «محتوا» را به عنوان مهم ترین عامل ناسازواری معرفی نمود. نتیجه گیری: نظام آموزش عالی کشور در راستای ایجاد همنوایی بین برنامه های درسی و اشتغال ناگزیر به بازنگری برنامه های درسی با رویکرد اشتغال محور و توجه ویژه به عوامل شناسایی شده اولویت دار می باشد.
رابطه بین هوش اجتماعی، فرهنگی و هیجانی با میزان رضایت از وضعیت شغلی، مورد مطالعه: کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
149 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش رابطه بین هوش اجتماعی، فرهنگی و هیجانی با میزان رضایت از وضعیت شغلی در شهر کرمانشاه است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شاغل در شهر کرمانشاه هستند که در سال 1397 آمار این افراد برابر 334248 نفر می باشند. با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power نمونه گیری انجام گرفت حجم نمونه 240 نفر که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد انواع هوش ها) و (پرسشنامه ی رضایت شغلی) استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان و همچنین روایی سازه و برای تعیین پایایی آن ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این پژوهش، داده های آماری در محیط نرم افزاری SPSS پردازش گردیده است. نتایج همبستگی پیرسون این پژوهش نشان می دهد که بین هوش اجتماعی(241/0 = r) و هوش هیجانی(141/0 = r) با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار، اما هوش فرهنگی با رضایت شغلی ارتباط معناداری وجود نداشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که هوش اجتماعی با (223/1= B) و منزلت اقتصادی اجتماعی با (798/0 = B) توانستند 32/0 درصد از تغییرات متغیر رضایت شغلی را تبیین نمایند. استنباط می شود با افزایش نمره هوش هیجانی و هوش اجتماعی افراد، می توان شاهد افزایش رضایت شغلی برای افراد بود.
ساخت و اعتباریابی مقدماتی ابزار غربالگری تاب آوری روان شناختی در نوجوانان تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقدماتی آزمون غربالگری تاب آوری در نوجوانان تیزهوش، با رجوع به آموزه های مفهومی رویکرد توانمندمحور به عنوان یک رویکرد بیش واقع نگر و جامع که مواجهه های تاب آورانه را در بستر منابع فردی و بافتاری معنا می کند، انجام شد. 451 نوجوان تیزهوش از بین دانش آموزان متوسطه اول و دوم مدارس دخترانه و پسرانه تیزهوشان شهرستان کاشان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابتدا، نتایج تحلیل عاملی اکتشافی به روش تحلیل مولفه های اصلی، در بُعد برون فردی، از مدل اندازه گیری مشتمل بر سه منبعِ معلم، خانواده و دوستان و همچنین، در بُعد درون فردی، از مدل مشتمل بر شش منبعِ خودباوری، مسئولیت پذیری، خودکنترلی، توانایی یادگیری از رخدادهای منفی، چالشی نگری و مثبت اندیشی، حمایت کرد. در ادامه، نتایج تحلیل عاملی تاییدی ابزار غربالگری تاب آوری نشان داد که مدل دوعاملی مرتبه اول در مقایسه با دو مدل رقیب شامل مدل چندعاملی مرتبه سوم سلسله مراتبی و مدل چندعاملی مرتبه اول، با داده ها برازش بهتری دارد. همچنین، نتایج روش آماری آزمون t برای گروه های مستقل با تایید روایی افتراقی ابزار غربالگری تاب آوری نشان داد که این ابزار در تمایزگذاری بین یادگیرگان تیزهوشِ تاب آور از غیرتاب آور، موثر بود. علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد فردی و بافتاری ابزار غربالگری با وجوه مختلف ادراک از حمایت اجتماعی، شواهد مضاعفی را در دفاع از روایی ملاکی این ابزار فراهم آورد. ضرایب همسانی درونی برای منابع بافتاری تاب آوری، بین 75/0 تا 97/0 و ضرایب همسانی درونی برای منابع درون فردی تاب آوری، بین 84/0 تا 96/0، به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حدود اطلاعاتی رویکرد توانمندمحور نسبت به تاب آوری با شمول حداکثری منابع درون برون فردی تغذیه کننده مقابله های تاب آورانه، از یک سوی، در تدارک تلاشی بسنده برای شکل دهی به نقشه مفهومی زیربنایی ابزار غربالگری تاب آوری تیزهوشان و از دیگر سوی، و متعاقبِ دسترسی به آن ابزار سنجش، تعقیب دغدغه کاهش پیامدهای ناشی از سلطه گری تک بُعدی نگری در فرایند سنجش، پایش و انتخاب سرآمدان را همچون واقعیتی بااهمیت و انکارناشدنی، ممکن ساخت.
Effectiveness of Computer-Based Linguistic Games on Semantic and Phonological Awareness of Students with Dyslexia(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dyslexia is one of the neurodevelopmental disorders with interdisciplinary dimensions. The study aimed to evaluate the effectiveness of computer-based Linguistic Games on semantic and phonological awareness of students with dyslexia. The study adopted a quasi-experimental design using pretest-posttest and a control group. The population of the study included all male students in the second grade with dyslexia, who were studying in the centers of learning disabilities in Mashhad- Iran. The research sample consisted of 20 students selected via convenient sampling method. The participants in the experimental group received 10 sessions of 45 minutes for training through the CBLG while the participants in the control group received the conventional training of learning disabilities in the centers. Language Development Test (TOLD-P3) was used in the pre-test and post-test to assess the semantic and phonological awareness of the students. The results of covariance (ANCOVA) showed that there was a significant difference between the mean scores of phonological (P< 0.05) and semantic (p< 0.001) awareness of the experimental and control groups. According to the findings, it became clear that training using educational linguistic games software package was more effective than conventional methods concerning the performance of semantic and phonological awareness.
پیش بینی نشانگان ایمپاستر در دانشجویان دختر بر اساس سرمایه روان شناختی و معنویت گرایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
80-92
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نشانگان ایمپاستر که شیوع نسبتاً بالایی در دانشجویان دارد با پیامدهای متعدد اجتماعی، روانی و اقتصادی همراه است. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانگان ایمپاستر در دانشجویان بر اساس سرمایه روان شناختی و معنویت گرایی انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور مرکز اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آنان با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 202 نفر انتخاب شدند و به پرسش نامه های ایمپاستر، معنویت گرایی و سرمایه روان شناختی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمره کل سرمایه روان شناختی (607/0-=r و 014/0=P) و هر یک از ابعاد آن شامل خودکارآمدی (21/0-=r و 002/0=P)، خوش بینی (17/0-=r و 004/0=P)، تاب آوری (10/0-=r و 004/0=P) و امید (11/0-=r و 005/0=P) با نشانگان ایمپاستر در دانشجویان دختر همبستگی منفی و معناداری وجود داشت. این ارتباط بین نمره کل معنویت گرایی (498/0-=r و 008/0=P) و ابعاد خودآگاهی (10/0-=r و 014/0=P)، عقاید معنوی (07/0-=r و 016/0=P)، فعالیت معنوی (05/0-=r و 022/0=P) و نیاز معنوی (05/0-=r و 013/0=P) نیز معکوس و معنادار بود. علاوه براین، ضرایب رگرسیون نشان داد که متغیّرهای پیش بین با هم 39% از واریانس نشانگان ایمپاستر را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، پیشنهاد می شود در مراکز آموزشی و شغلی به منظور ارتقای کیفیت تحصیلی و روان شناختی اعضا، علاوه بر بهبود سرمایه روانی به نقش معنویت و سازه های اسلامی نیز بیشتر توجه گردد.
بررسی مقایسه ای تأثیر پخش آوای قرآن با صدای سفید بر نیاز به داروی بیهوشی حین عمل جراحی ویترکتومی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34-46
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین نشان داده است که آوای قرآن می تواند موجب کاهش اضطراب، درد و فعالیت سمپاتیک گردد؛ ولی نبود گروه کنترل مناسب از مهم ترین ایرادهای این نوع از مطالعات است. در پژوهش حاضر اثرات شنیدن آوای قرآن در حین بیهوشی بر عمق بیهوشی بررسی؛ و برای گروه کنترل از صدای سفید که از مجموعه تمام طول موج های قابل شنیدن تشکیل می شود، استفاده شد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی آینده نگر دوسوکور است که برای ۵۰ بیمار داوطلب جراحی ویترکتومی تحت بیهوشی عمومی در اتاق عمل بیمارستان امام حسین (ع) صورت گرفت. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه قرآن و صدای سفید تقسیم شدند و بعد از القای بیهوشی آوای مرتبط برای بیماران پخش شد. این دو گروه از نظر مصرف پروپوفول به عنوان داروی بیهوشی برای حفظ شاخص دو طیفی حدود عدد ۵۰ و همچنین شدت درد، تهوع و استفراغ پس از عمل با یکدیگر مقایسه شدند. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکردند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که متوسط مصرف پروپوفول در گروه قرآن به طور معناداری کمتر از گروه صدای سفید بود (037/0P=). همچنین میزان تهوع و استفراغ در گروه قرآن کمتر بود ولی شدت درد بین این دو گروه اختلاف معنی داری نداشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، شنیدن آوای قرآن توسط بیمار تحت بیهوشی عمومی می تواند موجب کاهش نیاز به داروی بیهوشی و کاهش بروز تهوع و استفراغ گردد.