مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
هیجانی
حوزههای تخصصی:
"این تحقیق هیجانهای بیان شده در اشعار غنایی دیوان پنج شاعر مشهور، عطار، مولوی، سعدی، حافظ و شهریار را بررسی و مقایسه میکند. با نمونهگیری تصادفی، از میان اشعار این شاعران نمونه انتخاب شد و فهرستی تدوین گردید که دارای اعتبار محتوا و پایایی 90/0 بود. یافتههای تحقیق نشان داد که 5 الی 19 درصد اشعار این دیوانها هیجانهای مشخصی را بیان میکند که هیجان عشق، غم و شادی از جمله آنها بودند و با فراوانی بالا در دیوانها مشاهده شد. بیان هیجان عشق در همه این پنج دیوان در صدر قرار دارد، ولی هیجان غم در سرودههای شهریار و شادی در شعرهای مولوی بیشتر دیده میشود. این حالتهای هیجانی مثبت و منفی که با شدت بالایی سروده شدهاند، در دیوانها متفاوت از یکدیگر بوده و با ویژگیهای شخصی هر یک از شاعران مطابقت دارد و تیپ شخصیتی ـ هیجانی خاصی را پیشنهاد میکند که نشاندهنده بیان هیجانی با شدت بالاست.
"
مهارت های اجتماعی - هیجانی کودکان پیش از دبستان: یک مقایسه جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت های اجتماعی- هیجانی کودکان با سن و جنس آنها و نیز اشتغال مادران در یک گروه نمونه به حجم 712 کودک 6- 4 ساله (358 دختر، 367 پسر) مهـد کودک ها و مراکز پیش دبستانی تهران انجام شد. مادران گروه نمونه نسخه فارسی پرسشنامه غربالگری اختلالات اجتماعی/ هیجانی پیش دبستانی (میلر، مایشی و میلر، 1997؛ دادستان و دیگران، 1389) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل های آماری نشان داد که دختران در مهارت های اجتماعی، مهارت های ارتباطی، مهارت های زندگی روزمره و رفتارهای سازش نایافته- فزون کنش نسبت به پسران نمره بهتری کسب کردند. کودکان 6-5 ساله نیز در مقایسه با کودکان 5-4 ساله در رفتارهای سازش نایافته/ فزون کنشی و نیز مهارت های زندگی روزمره نمره بیشتری به دست آوردند. کودکانی که مادران شاغل داشتند، نسبت به کودکان دارای مادران خانه دار، نمره بالاتری در مهـارت های ارتباطی کسب کردند. استلـزام های مربوط به درک رفتـارهای کودکان و نیز برنامه ریزی های آموزشی و تربیتی بر پایه یافته های این مطالعه مورد بحث قرار گرفت.
اثربخشی و کارآمدی روان درمانگری شناختی- تحلیلی در بهزیستی ذهنی و کاهش رفتارهای تکانشی مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پیچیده اختلال شخصیت مرزی، بررسی و بکارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. پژوهش حاضر با هدف مداخله ای در بهزیستی ذهنی و کاهش رفتارهای تکانشی مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی: اثربخشی و کارآمدی روان درمانگری شناختی- تحلیلی اجرا شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بوده و از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مطب های روانپزشکان و بیمارستان روانپزشکی فارابی شهر کرمانشاه در سال 1392 تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، براساس ارجاع متخصصان اعصاب و روان، 40 مرد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، از بین 50 مراجعه کننده به مطب های روانپزشکان و بیمارستان روانپزشکی فارابی، با توجه به پذیرش بیمار برای شرکت در پژوهش، در وهله اول، و انجام مصاحبه بالینی SCID-II براساس DSM-IV و آزمون میلون 3، انتخاب شدند. به این صورت که از بین مردان ارجاع داده شده افرادی که نمره بالاتر از (84<BR) در مقیاس شخصیت مرزی MCMI-III گرفته بودند و انجام مصاحبه بالینی با توجه به ملاکهای DSM، برای اختلالات شخصیت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه). ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات شخصیت، مقیاس بهزیستی ذهنی، آزمون میلون 3 وتکانشوری بود. از هر دو گروه پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه به عمل آمد و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) و آزمونهای تعقیبی LSD استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که روان درمانگری شناختی- تحلیلی بر بهبود بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی و کاهش تکانشوری مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مؤثر بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پس آزمون و پیگیری، بین دو گروه آزمایش و کنترل، در بهزیستی اجتماعی، هیجانی، روانشناختی وتکانشوری تفاوت معنادار وجود دارد. بنابر یافته های این مطالعه، درمان شناختی- تحلیلی به شیوه گروهی راهبرد مناسبی برای بهبود بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی و کاهش تکانشوری مبتلایان به اختلال شخصیت مرزی است. و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مناسب سود جست.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ساختار انگیزشی در نوجوانان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ساختار انگیزشی در نوجوانان بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری تمام نوجوانان دانش آموز دختر و پسر مقطع متوسطه دوم مناطق 22 گانه تهران به تعداد 177000 نفر در سال تحصیلی 96-1395 بود که از میان آن ها بنا بر پیشنهاد کورمی و لی (2016)، 426 نفر به روش نمونه برداری چند مرحله ای انتخاب شد. در مرحله اول سه جهت شمال، مرکز و جنوب نقشه تهران، در مرحله دوم سه منطقه 1، 5 و 18 و در مرحله آخر از هر منطقه به طور تصادفی دبیرستان های شهید مطهری و سمیه از منطقه 1، شهید عموییان و آیین تربیت از منطقه 5 و شهید موفقیان و فرزانگان از منطقه 18 انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اهداف فردی کاکس و کلینگر (2004) بود. پس از حذف 6 پرسشنامه مخدوش و 2 داده پرت، داده های 418 دانش آموز با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شاخص های برازش تحلیل عاملی تأییدی به استثنای شاخص χ 2 که برابر با58/357 و در سطح 001/0 معنادار بود؛ از الگوی دو مؤلفه ای ساختار انگیزشی انطباقی و غیرانطباقی حمایت می کنند و ضریب آلفای کرونباخ برای ساختار انگیزشی انطباقی و غیرانطباقی به ترتیب برابر 73/0 و 77/0 بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش مقیاس ساختار انگیزشی دارای روایی و اعتبار مناسب است و می توان از آن برای سنجش ساختار انگیزشی نوجوانان دختر و پسر و نیز پیشگیری و تشخیص آسیب های شناختی، هیجانی و رفتاری آن ها در مدارس استفاده کرد.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر صمیمیت هیجانی و جنسی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زوج درمانی متمرکز بر هیجان رویکردی کوتاه مدت و ساختاریافته برای درمان و بهبود روابط آشفته است که بر چرخه های منفی تعاملی پایدار، در اثر آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارد و بر کاهش آشفتگی زوجی از راه مداخله در سطح هیجانی به ویژه پاسخ های هیجانی دل بستگی محور کوشش می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان بر صمیمیت هیجانی و جنسی زوج های ناسازگار انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده 100 زوج از زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز (مهرآوران، ندای زندگی و مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه شهید چمران اهواز) در فصل پاییز 1396 بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زوج (۶ نفر) از زوج های مراجعه کننده به این مراکز بودند که با توجه به نتایج پرسشنامه سازش یافتگی زوجی (اسپانیر، 1976) با خط برش 101 و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهم زمان استفاده شد. برای سنجش صمیمیت هیجانی و جنسی زوج ها از خرده مقیاس های صمیمیت هیجانی و صمیمیت جنسی، مقیاس ارزیابی شخصی صمیمیت شافر و السون (1981) استفاده شد. پروتکل زوج درمانی متمرکز بر هیجان در سه مرحله خط پایه، مداخله ی 10 جلسه ای به صورت هفتگی (نشست های 90 دقیقه ای) و پیگیری ۲ ماهه اجرا گردید. داده ها به روش های ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیه وتحلیل گردید. یافته ها نشان داد که زوج ها در مرحله درمان در صمیمیت هیجانی (82/33%) و صمیمیت جنسی (88/34%) بهبود را تجربه کردند؛ بنابراین یافته های پژوهش روشنگر این است که زوج درمانی متمرکز بر هیجان با تغییر چرخه های تعاملی منفی بر افزایش صمیمیت هیجانی و جنسی زوج های موردبررسی تأثیر دارد.
بررسی رابطه ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان زن مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین رابطه بین ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بود. طرح این پژوهش از نوع غیر آزمایشی، توصیفی و همبستگی است. جمعیت پژوهش را دانشجویان زن کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و تحقیقات تشکیل دادند. تعداد نمونه 120 نفر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه پژوهش را به منظور جمع آوری داده های خام به شرح زیر تکمیل نمودند. پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی(KIMS) (2004)، پرسشنامه رائو(1986) (RSMS) و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس بیلنگز و موس (1981) (CRI). داده های خام پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تحلیل های آماری توصیفی و فرضیه های پژوهش با استفاده از آمار استنباطی رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این پژوهش بیانگر وجود رابطه معکوس و معنی دار میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس شناختی، هیجانی و حمایتی و عدم رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی و بلوغ اجتماعی و همچنین میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس حل مسئله و سبک مقابله با استرس جسمانی بود.
بررسی رابطه بین سلامت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی، هیجانی و اجتماعی در دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، تعیین رابطه بین سلامت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی، هیجانی و اجتماعی و نیز پیش بینی سلامت اجتماعی از روی خودکارآمدی تحصیلی، هیجانی و اجتماعی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهرستان هشترود بود. روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش انجام توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهرستان هشترود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها براساس گزارش آموزش و پرورش 734 نفر بود، براساس جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی تعداد نمونه های این تحقیق 254 نفر بود. که به صورت تصادفی و به روش خوشه ای چند مرحله ای که از بین دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه نمونه گیری شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه خودکارآمدی کودکان و نوجوانان موریس(2001)(SEQ-C) و پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز(2004). برای آزمون فرضیه ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون داده ها استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد با افزایش سلامت اجتماعی و نیز مولفه های آن، خودکارآمدی تحصیلی، هیجانی و اجتماعی نیز افزایش می یابد. با استفاده از یافته های پژوهش حاضر می توان عنوان کرد که با آموزش مهارت های اجتماعی برای دانش آموزان در زمینه سلامت اجتماعی به افزایش خودکارآمدی آنان اقدام نمود.
بررسی ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای خیانت زناشویی می توان دلایل فراوانی برشمرد که آسیب های دوران کودکی می تواند یکی از آن ها باشد. هدف پژوهش حاضر آشکار ساختن ابعاد هیجانی و روان شناختی آسیب های دوران کودکی در مردان و زنان دارای پیشینه خیانت زناشویی بود. این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی بود که با به کارگیری مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته در 12 نفر (7 زن و 5 مرد) از افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی انجام شد. این افراد در سال 1397 به دلیل خیانت زناشویی به مراکز مشاوره شهرستان لارستان، استان فارس، مراجعه کرده بودند، خیانت حداقل شش ماه طول کشیده و به تأیید مراجع و مشاور رسیده بود. شرکت کنندگان به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که پاسخ های شرکت کنندگان به حالت اشباع برسد. داده ها با به کارگیری شیوه کیفی نظریه زمینه ای تحلیل شد. نتایج نشان داد که افراد دارای پیشینه خیانت زناشویی در دوران کودکی خود دچار آسیب های هیجانی و روان شناختی همچون محرومیت، درماندگی، گسستگی هیجانی، شکاف میان نسلی و تمرکز بیرون از خانواده والدین شده بودند. بررسی روند مصاحبه ها نشان داد که این آسیب ها مشکلاتی را برای افراد در کودکی و بزرگ سالی و در زمینه های گوناگون زندگی (تحصیلی، اقتصادی، اجتماعی، نوجوانی، شغل و کار وزندگی زناشویی) به وجود می آورند. بر پایه این یافته ها و همچنین الگوی پارادایمی برآمده از آن ها می توان جهت شناسایی و همچنین پیشگیری از آسیب هایی که می تواند در خانواده منجر به خیانت شوند، اقدامات لازم را انجام داد.
رابطه بین هوش اجتماعی، فرهنگی و هیجانی با میزان رضایت از وضعیت شغلی، مورد مطالعه: کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
149 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش رابطه بین هوش اجتماعی، فرهنگی و هیجانی با میزان رضایت از وضعیت شغلی در شهر کرمانشاه است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شاغل در شهر کرمانشاه هستند که در سال 1397 آمار این افراد برابر 334248 نفر می باشند. با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power نمونه گیری انجام گرفت حجم نمونه 240 نفر که با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات این پژوهش از دو پرسشنامه (پرسشنامه استاندارد انواع هوش ها) و (پرسشنامه ی رضایت شغلی) استفاده گردید. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با روش همزمان، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تعیین روایی پرسشنامه ها از نظرات متخصصان و همچنین روایی سازه و برای تعیین پایایی آن ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. در این پژوهش، داده های آماری در محیط نرم افزاری SPSS پردازش گردیده است. نتایج همبستگی پیرسون این پژوهش نشان می دهد که بین هوش اجتماعی(241/0 = r) و هوش هیجانی(141/0 = r) با رضایت شغلی رابطه مستقیم و معنادار، اما هوش فرهنگی با رضایت شغلی ارتباط معناداری وجود نداشت. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که هوش اجتماعی با (223/1= B) و منزلت اقتصادی اجتماعی با (798/0 = B) توانستند 32/0 درصد از تغییرات متغیر رضایت شغلی را تبیین نمایند. استنباط می شود با افزایش نمره هوش هیجانی و هوش اجتماعی افراد، می توان شاهد افزایش رضایت شغلی برای افراد بود.