مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
سیاست های دولت
حوزه های تخصصی:
اساس این پژوهش بر این سؤال استوار است که بین سیاست های دولت و روابط بین اقوام چه رابطه ای وجود دارد. برای پاسخ به این پرسش، تأثیر سیاست های دولت بررفتار متقابل اقوام بررسی شده است. این پژوهش از نوع اسنادی- میدانی است و با استفاده از روش های مختلف مثل پرسش نامه، مصاحبه، بررسی میدانی، نظرسنجی از استادان و کارشناسان به واکاوی مسئله پرداخته است. نمونة آماری این پژوهش به صورت انتخابی و از بین شصت نفر از استادان، کارشناسان ملی و منطقه ای و همچنین نخبگان قومی بوده است. نتایج پژوهش با نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شده است. سیاست های دولت از یک سو باعث ایجاد رابطة بدبینانه بین سیستانی ها و بلوچ ها شده و از سوی دیگر به واگرایی بین قوم بلوچ و دولت مرکزی کمک کرده است.
بررسی تأثیر عوامل اقتصادی و اجتماعی بر قیمت مسکن در ایران (1391-1350)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
<span lang=""FA"" style=""font-family:;"" roman"";="""" new="""" ""times="""" 12pt;="""" lotus"";="""" b="""" roman"";""="""">در این مطالعه، اثر متغیرهای اقتصاد کلان از قبیل نرخ شهرنشینی، نرخ اجاره بها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، تولید ناخالص ملی، مخارج دولت در فصل تأمین مسکن، شاخص قیمت نهاده های ساختمانی و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن با استفاده از روش برآورد حداقل مربعات معمولی در فاصله زمانی 91-1350 در ایران موردبررسی قرارگرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نرخ شهرنشینی، نرخ اجاره بها، درآمد سرانه، اعتبارات اعطایی بانک مسکن به بخش مسکن، مالیات بر مسکن، نرخ بیکاری، شاخص قیمت مصالح ساختمانی بر قیمت مسکن تأثیر مثبت داشته و اثر تغییرات تولید ناخالص ملی و مخارج دولت در فصل تأمین مسکن و تعداد پروانه های ساختمانی صادرشده بر قیمت مسکن معکوس برآورد گردیده است. قیمت مسکن در درجه اول تحت تأثیر نرخ شهرنشینی، درآمد سرانه، نرخ اجاره بها و تولید ناخالص ملی و در درجه دوم تحت تأثیر هزینه ساخت است و درنهایت سیاست های پولی و مالی دولت نقش ناچیزی بر قیمت مسکن داشته است.
بررسی عوامل مؤثر در ایجاد کار آفرینی در سطح استان لرستان با تأکید بر نقش آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با روش توصیفی از نوع زمینه یابی به بررسی عوامل مؤثر در ایجاد کارآفرینی در استان لرستان پرداخته شده است. از بین کارآفرینان استان که تعداد آنها برابر آمارنامه سازمان های ذی ربط در بخش خدمات 386 نفر، بخش صنعت 1206 نفر و بخش کشاورزی 1825 نفر و جمعاً 3417 نفر می باشند، تعداد 245 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان(خدمات 31 نفر، صنعت 86 نفر و کشاورزی 128نفر) تعیین و با روش تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب و به وسیله ی دو پرسشنامه ی محقق ساخته، یکی برای آزمون کارآفرینی و دیگری شناخت عوامل، مورد بررسی قرار گرفتند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون خی دو، محاسبه ی میانگین رتبه ها و آزمون فریدمن استفاده گردید. نتایج نشان داد که عوامل عمده ی روان شناختی مؤثر در کارآفرینی، عزم و اراده و نیاز به کسب موفقیت و عوامل عمده ی جامعه شناختی، کسب جایگاه اجتماعی و جو خانوداگی هستند. عامل عمده در سیاست های دولت، سیاست های تشویقی - ترغیبی است و بخش خدمات از نظر کارآفرینی در رتبه اول استان قرار دارد. هم چنین تحلیل زمینه ی تربیتی عوامل، با عنایت به پیشینه ی تحقیق نشان داد که وجود عوامل اثرگذار، حاصل تربیت درست خانوادگی و آموزش رسمی است و جهت اعتلای این عوامل، توجه به آموزش های رسمی به عنوان بازوی پیش برنده ی کارآفرینی کاملاً ضروری است
بررسی الگوی رشد شهرهای پیرامون کلان شهر تهران با تأکید بر سیاست های دولت بر زمین شهری؛ نمونه موردی: شهر دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۳
95-120
حوزه های تخصصی:
یکی از تغییرات عمده در ساختار فضایی شهرها که بعد از انقلاب صنعتی رخ داد ، ظهور مناطق کلانشهری بود که دارای الگوی خاص خود از نظر رشد شهری، نظام اسکان، اندازه شهر، ساختار فضایی بودند. امروزه این مناطق به الگوی غالب شهرنشینی بویژه در حوزه کشورهای جنوب محسوب می شوند. از میان مسائل کلیدی مرتبط با این مناطق نحوه استفاده از زمین و رشد فیزیکی شهرهای موجود در آن است. هدف مقاله حاضر تبیین الگوی رشد شهر دماوند به-عنوان یکی از شهرهای موجود در این منطقه با تأکید بر سیاست های دولت در زمینه استفاده از زمین شهری است. تهران به عنوان مرکز این منطقه تغییرات فیزیکی-اقتصادی و اجتماعی متنوعی را بعد از دوره مدرنیزاسیون در ایران تجربه کرد. به ویژه بعد از دهه 1350 که توسعه پیوسته تهران جای خود را به توسعه منفصل و پراکنده داد، چشم انداز اجتماعی–فضایی شهرهای پیرامون تهران مانند شهر دماوند نیز به طور معناداری تغییر کرده است. براین اساس، هدف مقاله حاضر این است که نخست سیاست های دولت را در زمینه استفاده از زمین در شهر دماوند تبیین می کند. سپس با استفاده از مدل سلول های خودکار روند تغییرات در ساختار شهر دماوند در فاصله زمانی 1366-1396 تحلیل کند. در نهایت، مقاله حاضر تلاش می کند که و روندهای رشد فیزیکی شهر در دوره زمانی 1396-1410 شبیه سازی نماید. نتایج حاصل از این مقاله نشان داد که فرایندها و الگوهای فضایی-زمانی رشد شهرها در مناطق کلانشهری شرق تهران مانند شهر دماوند بازنمایی فضایی ساختارها و روابط اجتماعی-اقتصادی و سیاسی خود کلانشهر تهران است. همچنین، روند رشد و گسترش شهری در تهران و نواحی پیرامون در مقایسه دوره قبل از مدرنیزاسیون، از الگوهای رشد متفاوتی پیروی می کند. تبیین رشد فیزیکی شهرها در مناطق کلانشهری به برنامه ریزان و مدیران شهری این امکان را می دهد که رشد فیزیکی شهر را به نحو کارآمدی مدیریت کنند.
تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله های شهری (مطالعه موردی: محله سیروس شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع:هدفاین مقاله، تحلیلی بر نقش سیاست های دولت و مجاورت بازار بر تغییرات کارکردی و زوال محله سیروس می باشد. روش: نوع تحقیق بر اساس هدف، بنیادی- شناختی و ازلحاظ ماهیت و روش، کیفی – اکتشافی است. برای گردآوری اطلاعات از بررسی اسنادی- میدانی استفاده شده است. جامعه آماری شامل متخصصان موضوع مربوطه، ساکنین و مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار می باشند، که با استفاده از تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. با 25 کارشناس مرتبط با حوزه پژوهش، 42 نفر از ساکنین و 38 نفر از مالکان، آژانس های املاک و کسبه بازار مصاحبه شد. برای تحلیل داده ها از آزمون T تک نمونه ای و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار spss استفاده گردید. یافته ها: از 7 متغیر مورد بررسی، متغیر «نحوه تملک و تخریب توسط شرکت بازآفرینی»، با 16.7 و 83.3 درصد فراوانی به ترتیب در طیف زیاد و خیلی زیاد بر اساس نظر پاسخگویان، از بالاترین سطح اثرگذاری در زوال محله برخوردار بوده است. مولفه های «ورود بازار و تغییر کاربری» و «صرفه جویی ناشی از تجمیع و مجاورت» به ترتیب در رتبه های دوم و سوم اثرگذاری و مداخله در زوال محله قرار دارند. مولفه های انباشت ، ترغیب مالکان، رانت و اعیان سازی، به ترتیب اهمیت تأثیر بر زوال محله، در رتبه های بعدی قرار گرفتند. نتایج: با وجود طرح های متعددی که برای محله سیروس تهیه شده، محله مذکور از نظر فیزیکی و اجتماعی مورد غفلت واقع شده، به طوری که، برهم کنش دو نیروی دولت و بازار با داشتن ابزار سیاست واقتصاد، به زوال تدریجی سکونت، منجر شده است.
مطالعه تطبیقی سیاست های توسعه همکاری های فناورانه کره جنوبی و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال شانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۸)
72 - 93
ایجاد تقاضا برای محصولات فناورانه، تأمین مالی نوآوری، برون سپاری تحقیق و توسعه و... ازجمله اقدامات اثرگذار شرکت های بزرگ در تعامل با شرکت های دانش بنیان است.از سوی دیگر شرکت های دانش بنیان نیز با توانایی علمی و فنی خود می توانند نقش مؤثری را در تأمین نیازهای فناورانه شرکت های بزرگ ایفا نمایند. بااین حال، تعامل این شرکت ها به دلایل مختلف بامشکلاتی روبه روست و همکاری این دو رکن اقتصاد دانش بنیان ایران با جایگاه مطلوب خود فاصله دارد.دراین میان، سیاست های دولت می تواند نقش به سزایی در تسهیل این ارتباطات داشته باشد. یکی از دولت هایی که با تصویب قانون همکاری های متقابل سودمند شرکت های بزرگ با شرکت های کوچک و تشکیل وزارت خانه شرکت های کوچک و متوسط و استارت آپ ها قدم های موثری برای توسعه تعامل بین شرکت ها برداشته، کشور کره جنوبی است. این تحقیق، با تحلیل مقایسه ای و بامطالعه تطبیقی سیاست های توسعه همکاری های فناورانه کره جنوبی و ایران و تقسیم ابزارهای سیاستی این دو دولت در سه دسته ابزار شامل ابزارهای تحریک تقاضا، ابزارهای تحریک عرضه و ابزارهای بهبود زیرساخت همکاری ،به دنبال راهکارهایی به منظور توسعه این همکاری ها در ایران است. تمرکز بر ابزارهای تحریک عرضه و زیرساخت های همکاری در ایران چشم گیر است لکن بر خلاف کشور کره جنوبی که ابزارهای مهمی را برای تحریک تقاضا به کار گرفته است خلا جدی در ابزارهای تحریک تقاضا در کشور ایران وجود دارد.
سیاست های دولت وتوسعه سیاسی در ایران (1384-1368)(مقاله علمی وزارت علوم)
توسعه سیاسی پدیده ای است که نمی توان تأثیرش را بر حیات اجتماعی - سیاسی جهان امروز، به ویژه در جوامع در حال توسعه، انکار کرد. در فرایند تحقق توسعه سیاسی عوامل گوناگونی ایفای نقش می کنند که در میان آن ها، دولت به عنوان بزرگ ترین و مهم ترین نهاد سیاسی جامعه نقش با اهمیتی بر عهده دارد. سامان این مقاله نیز بر همین امر استوار است؛ یعنی به دنبال مطالعه نسبت میان دولت و توسعه سیاسی است. برای دستیابی به این هدف، از روش مقایسه ای مبتنی بر مطالعه اسنادی استفاده شده که در آن دو دوره گوناگون ولی پی درپی تاریخ معاصر ایران (1376-1368) و (1384-1376) مورد بررسی قرار گرفته است، یعنی دوران شانزده ساله ای که در طی آن دو الگوی نسبتاً متفاوت از مدیریت سیاسی، زمام اجرایی و امر سیاست گذاری دولت را در دست داشتند. مقایسه یافته ها دلالت بر این دارد که تحقق توسعه سیاسی وابستگی زیادی به نوع رویکرد و سیاست های اتخاذ شده از سوی دولت دارد. افزون بر این، میزان تحکیم و یا تضعیف توسعه سیاسی بستگی به نوع رابطه ای دارد که دولت با جامعه مدنی برقرار می کند. در واقع، ساز و کار موجود در این شبکه تعاملی، تعیین کننده چرایی تفاوت در چند و چون و سمت و سوی توسعه سیاسی است.
مدل بازاریابی گردشگری سلامت (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره چهارم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
46 - 61
گردشگری سلامت یکی از شاخه های گردشگری در جهان است که با سرعت در حال رشد است. گردشگری سلامت نه تنها منجر به تقویت بخش علمی، سیاسی، اجتماعی و منطقه ای می شود، بلکه دارای مزایای اقتصادی و بازاریابی بسیاری نیز هست. از این رو، به منظور افزایش رونق اقتصادی کشور و افزایش صنعت گردشگری سلامت در ایران و دستیابی به جایگاه مناسب در بین کشورهای منطقه، شناخت بازاریابی توسعه گردشگری سلامت ضرورت دارد. پژوهش حاضر به بررسی مدل بازاریابی گردشگری سلامت در شهر تهران می پردازد. روش تحقیق از حیث هدف کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی-تبیینی و روش انجام پژوهش نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر خبرگان و کارشناسان صنعت گردشگری و سلامت بوده که به روش گلوله برفی هدفمند تعداد 12 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. در این پژوهش جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات مربوط به مصاحبه نیمه ساختار یافته، از شیوه تحلیل محتوا براساس کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، طبق نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان داد که از تعیین ابعاد، مؤلفه ها و مفاهیم، به جهت بررسی فرایند بازاریابی توسعه گردشگری سلامت در شهر تهران و نیز روابط میان مؤلفه ها و ابعاد شناسایی شده از چارچوبی که تئوری داده بنیاد برای مدل سازی تجویز می کند استفاده شد. چارچوب ارائه شده به صورت یک مدل مفهومی پیشنهادی بوده و شامل 22 مؤلفه و 7 بُعد می باشد. با توجه به ضرورت عناصر آمیخته بازاریابی علی الخصوص خدمات پزشکی (محصول)، هزینه درمان (قیمت)، عوامل طبیعی و فرایندهای پیشگیرانه، باید پیشنهادهای گردشگری سلامت را برای گروه های گوناگون مصرف کننده متنوع کرد.
پیامدهای سیاست های دولت در توسعه روستایی طی برنامه چهارم و پنجم توسعه اقتصادی و اجتماعی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان آستارا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
417 - 432
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روستا واحدی طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی می باشد. محدودیت جمعیت و امکانات اقتصادی، اجتماعی و ... روستا از گذشته دور، مدیریت روستا را به صورت یکپارچه مطرح کرده است. جهت نیل به توسعه اقتصادی باید سرمایه گذاری های لازم در هر سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات صورت پذیرد تا در روستا، روند توسعه اقتصادی که یکی از ارکان های توسعه است، تحقق یابد.هدف: مقاله حاضر با هدف بررسی سیاست های دولت در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مناطق روستایی در شهرستان آستارا طی برنامه چهارم و پنجم به انجام رسیده است.روش شناسی: روش تحقیق توصیفی– تحلیلی بوده و جامعه آماری کلیه مناطق روستایی شهرستان آستارا را شامل می شود که بر طبق آمار سال ۱۳۹۵، جمعیت شهرستان آستارا ۹۱۲۵۷ نفر است. براساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. تحلیل داده ها با استفده از نرم افزار SPSS و ترسیم نقشه با استفاده از نرم افزار GISانجام گرفت.قلمرو جغرافیایی پژوهش: این مطالعه در مناطق روستایی شهرستان آستارا به انجام رسیده است.یافته ها و بحث: نتایج نشان داد می دهد که اغلب شاخص ها طی این دو دوره شاهد رشد قابل قبولی بوده اند. تغییرات اشتغال طی این دو دوره روند صعودی هرچند با شیب کند ولی قابل قبولی را داشته است. با توجه به مشکلات بیکاری در سطح استان، این تغییرات تقریباً پایدار طی برنامه های چهارم و پنجم ثبات نسبی در این زمینه را نشان می دهد. مراکز صنعتی تحت حمایت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با رشد 56/26 درصدی طی برنامه چهارم و رشد 7/155 درصدی در طی برنامه پنجم توسعه روبه رو بوده است.نتیجه گیری: به دنبال روند مثبت تغییرات طی این دو برنامه، میزان اشتغال در این واحدها نیز افزایش قابل ملاحظه ای داشته است که یکی از دلایل آن، ثبات نرخ اشتغال در صنایع کوچک محلی هستند.
بررسی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن گروه های کم درآمد قلمرو کوچ نشینان (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان، در طول تاریخ همواره مورد توجه قرار گرفته است و تأمین آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از آنجا که مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی انسان به شمار می رود، به طور طبیعی اولویت بالایی در برنامه ریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی دارد و نقش مهمی در بهبود زیست پذیری جامعه و کیفیت زندگی افراد و خانواده ها دارد.هدف پژوهش: هدف این مقاله، ارزیابی و بررسی سیاست های اجرایی دولت در تأمین مسکن گروه های کم درآمد قلمرو کوچ نشینان در شهرستان ارومیه می باشد. جامعه آماری شامل متخصصان، کارشناسان و خبرگان است.روش شناسی تحقیق: نوشتار حاضر از نظر هدف کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از تصمیم گیری های چند معیاره مانند (سوارا، واسپاس و ایداس) شده است.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوه مکانی مورد مطالعه در پژوهش حاضر، شهرستان ارومیه می باشد.یافته ها و بحث: مهم ترین سیاست اجرایی دولت برای تأمین مسکن گروه های کم درآمد قلمرو کوچ نشینان شهرستان ارومیه به ترتیب شامل مسکن مهر، طرح نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده؛ طرح ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی و طرح شهرهای جدید می باشد.نتایج: مقوله مدیریتی قابلیت توسعه بخشی بیشتری نسبت به سایر مؤلفه ها مانند اقتصادی، اجتماعی و کالبدی در تأمین مسکن گروه های آسیب پذیر دارد.
تاثیر متغیرهای سیاستی مالی بر شدت انرژی کشورهای منتخب در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل های اقتصادی توسعه ایران (سیاست گذاری پیشرفت اقتصادی) سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
63 - 80
حوزه های تخصصی:
مصرف بهینه انرژی به عنوان یکی از نهاده های تولید، یکی از اهداف اصلی بسیاری از کشورهای دنیا (بویژه بعد از شوک اول نفتی 1973) بوده است. حساسیت راجع به مصرف بهینه انرژی در بخش های تولیدی در کشورهای توسعه یافته به مراتب بیشتر از کشورهای در حال توسعه است چراکه بسیاری از کشورهای در حال توسعه (بویژه کشورهای نفتی) در مقایسه با عمده کشورهای توسعه یافته، برخوردارتر از منابع اولیه انرژی هستند که همین امر منجر به کم حساسیتی این گروه از کشورها در مصرف بهینه انرژی می شود. شدت انرژی یکی از شاخص های نمایانگر مصرف بهینه انرژی محسوب می شود که متأثر از متغیرهای مختلفی بوده بطوریکه متغیرهای نمایانگر سیاست های مالی یکی از آنها است. از اینرو هدف مقاله حاضر مطالعه تأثیر متغیرهای سیاستهای مالی بر شدت انرژی کشورهای منتخب در حال توسعه طی دوره زمانی 2020-2010 با استفاده از مدل گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) است. برای دستیابی به هدف تحقیق، سه مدل برآورد شده است که علاوه بر متغیرهای کنترل، متغیرهای هزینه های دولت، یارانه های پرداختی و مالیات ها به عنوان سه متغیر (نمایانگر سیاست های مالی) در سه مدل جداگانه لحاظ شده اند. نتایج برآورد مدل ها نشان می دهند که تأثیر مالیات و هزینه های دولت بر شدت انرژی در کشورهای منتخب در حال توسعه منفی و معنی دار بوده اما تأثیر یارانه های پرداختی بر شدت انرژی گروه کشورهای مذکور، مثبت و معنی دار است.
ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران با استفاده از روش گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
6 - 21
حوزه های تخصصی:
مقدمه: گردشگری به یکی از بخش های در حال رشد در جهان امروز تبدیل شده و اثر آن بسیار فراتر از جنبه های اقتصادی و کسب وکار است. با افزایش روزافزون تقاضای سفر و تبدیل شدن صنعت گردشگری به یکی از صنایع بزرگ در جهان، هر کشور به منظور جذب گردشگران بالقوه لازم است در راستای توسعه اجتماعی اقتصادی و رشد زیربنایی خویش تلاش کند. در این راستا، گسترش فنون ارتباطی همراه با انتقال دانش پزشکی باعث به وجود آمدن شکل جدیدی از گردشگری به نام گردشگری سلامت شده است. به بیان دیگر، ترکیب پزشکی و گردشگری امروزه به عنوان شکل جدیدی از حوزه گردشگری مطرح است [1]. در واقع، آشنایی با طب پزشکی و انتقال دانش پزشکی مناطق مختلف دنیا به یکدیگر باعث به وجود آمدن شاخه ای از صنعت گردشگری با عنوان گردشگری سلامت شده است. عواملی همچون تغییر در ارزش های مصرف کنندگان، تغییرات سازندگی، مسن تر شدن جمعیت و اقتضاهای سیستم خدمات بهداشتی را می توان از عوامل اصلی ظهور گردشگری سلامت دانست. از مهم ترین عوامل مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری سلامت نیز می توان به امنیت اجتماعی، برخورداری از استانداردهای جهانی در مراکز درمانی، صدور روادید درمان، توسعه استراتژی زیرساخت عمومی، استراتژی توسعه منابع انسانی، استراتژی توسعه سیستم اطلاعاتی و بازاریابی و استراتژی توسعه محصول اشاره کرد [21]. بنابراین، با توجه به اهمیت بازاریابی در گردشگری به ویژه گردشگری سلامت، پژوهشی که نشان دهنده مدلی علمی در این زمینه باشد وجود ندارد. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی بر توسعه گردشگری سلامت و ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت در شهر تهران است.مواد و روش هادر این تحقیق به ارائه مدل بازاریابی توسعه گردشگری سلامت شهر تهران پرداخته شده است. با توجه به هدف، روش تحقیق از نوع کاربردی و از لحاظ رویکرد، اکتشافی - تبیینی و شیوه انجام تحقیق نیز به صورت کیفی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت است. با توجه به کیفی بودن تحقیق، ابتدا از کثرت گرایی در منابع کتابخانه ای استفاده شد. برای این منظور، از پایگاه مقالات داخلی و خارجی و پایگاه های انسانی برای دستیابی به منابع استفاده شده و در ادامه، برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه استفاده شد. به همین دلیل، از روش نمونه برداری گلوله برفی هدفمند استفاده شد. به این صورت که ابتدا، با افرادی که در زمینه موضوع مورد پژوهش از تخصص لازم برخوردار بودند، مصاحبه انجام گرفت و در انتها از آن ها خواسته شد، سایر کسانی که می توانند به محقق در امر تحقیق کمک کنند را معرفی کنند. به این منظور، با مراجعه به تعدادی از کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت نمونه اولیه انتخاب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با آن ها انجام شد. در این مرحله با پرسیدن سؤال های مصاحبه و با توجه به تخصص افراد اقدام به شروع و پیشبرد و جهت دهی به فضای مصاحبه صورت گرفت. بر همین اساس، در این پژوهش جمع آوری اطلاعات تا زمان اشباع نظری اطلاعات در زمینه موضوع و جایی که داده های جدید جمع آوری شده با داده هایی که قبلاً جمع آوری شده تفاوتی نداشت انجام شد. در نهایت، در این فاز تعداد 12 نفر به عنوان نمونه تحقیق در بخش کیفی انتخاب شد. مصاحبه به صورت رودررو، بدون سوگیری و بیشتر در محل کار مشارکت کنندگان، به تنهایی و با استفاده از ضبط صدای آن ها (با هماهنگی) انجام شد.یافته هادر تحقیق حاضر مراحل تئوری داده بنیاد در 4 مرحله به صورت: مطالعه و جمع آوری داده های اولیه؛ انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با کارشناسان و خبرگان صنعت گردشگری و سلامت؛ کدگذاری داده ها برای دستیابی به مفاهیم، مؤلفه ها و ابعاد؛ شناسایی مؤلفه های جدید و برقراری روابط بین مؤلفه ها و ابعاد طی شد. بر این اساس، سه نوع کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) صورت گرفت. در ادامه پس از کدگذاری باز 160 مفهوم حدود 760 کلمه، از دل داده ها استخراج شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت گرفت و مقوله های (مؤلفه ها) تحقیق تعیین شد. بر این اساس، 22 مؤلفه در قالب 7 بعد تعیین شد. پس از استخراج مؤلفه ها، در مرحله کدگذاری انتخابی اقدام به دسته بندی مؤلفه ها در قالب تم ها (ابعاد) شد. پس از کدگذاری باز، کدگذاری محوری صورت می گیرد. از طریق کدگذاری محوری می توان به مقوله ها (مؤلفه ها) دست پیدا کرد. پس از تعیین ابعاد، مؤلفه ها و مفاهیم، به منظور تعیین روابط بین مؤلفه ها و ابعاد شناسایی شده از چارچوبی که تئوری داده بنیاد برای مدل سازی تجویز می کند استفاده شد.نتیجه گیریتوسعه زیرساخت های گردشگری سلامت در صنعت گردشگری در عصر حاضر بسیار حیاتی و حساس خواهد بود و مسیر و چشم اندازی جدید در توسعه پژوهش های حوزه صنعت گردشگری ایجاد خواهد کرد. صنعت گردشگری همانند سایر صنایع باید این الزام را بپذیرد که باید کسب و کار خود را با دگرگونی های زیرساختی مورد نیاز مطابقت داده و چشم اندازهای آتی این حوزه را به دقت رصد کند تا بتواند پاسخ گوی نیاز بازار با توجه به شرایط جدید باشد. در بخش کیفی نتایج نشان داد مدل گردشگری سلامت دارای 5 مؤلفه علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبرد و پیامدها است.با تحلیل و تفسیر مصاحبه های انجام شده، مجموعه ای از عناصر آمیخته بازاریابی نیز به منزله عوامل علّی شناسایی شد که روی عامل محوری که قصد گردشگری سلامت است، تأثیر می گذارد. بنابراین می توان ادعا کرد که اولین عاملی که بر قصد گردشگری سلامت تأثیر گذاشته و باعث کنترل رفتاری گردشگران می شود، عناصر آمیخته بازاریابی مانند خدمات پزشکی (محصول)، هزینه درمان (قیمت)، مکان، ترویج (ترفیع)، فرایندهای پیشگیرانه و عوامل طبیعی است.عمل محوری تحقیق، قصد گردشگری سلامت بوده است. لذا طی تحلیل مصاحبه های انجام شده، قصد گردشگری به عنوان پایه و اساس جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری به ویژه شهر تهران تعیین شد. در بیشتر مصاحبه های صورت گرفته افراد مورد مصاحبه به این مسئله تأکید داشتند که جذب گردشگر سلامت مستلزم قصد گردشگری است. به بیانی، یادگیری گردشگران و ارزشیابی آن ها از سفر و شرایط مقصد، موجب پذیرفتن و باور به سفر، انگیزش درونی و انتخاب دقیق مقصد گردشگری شده که در ادامه، گردشگر را مجاب به برنامه ریزی برای سفر، استفاده از فرصت ها و منابع، هماهنگی با عوامل سفر، بلیت، رزرو هتل و...، آماده کردن طرح و برنامه سفر می کند.عوامل محیطی و سازمانی از عوامل مداخله گر مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد عوامل محیطی از جمله عوامل سیاسی- امنیتی، عوامل اقتصادی و عوامل فرهنگی- گردشگری، از مهم ترین عوامل مداخله گر هستند که می توانند بر جذب گردشگر سلامت در مقاصد گردشگری تأثیرگذار باشند. نتایج نشان داد عوامل سیاسی- امنیتی منطقه، به ویژه مقاصد گردشگری که به شدت متأثر از اقدامات تروریستی، ربودن گردشگران، جنگ های منطقه ای، اغتشاشات داخلی و منطقه ای و شرایط تحریم ها است، باعث بی ثباتی سیاسی و تهدید امنیتی، می شود. این مسئله روی رکود اقتصادی، نوسان های ارز، نرخ بیکاری، رشد بی رویه قیمت ها، تأثیر گذاشته و مانع جذب گردشگر می شود.بهبود زیرساخت ها از عوامل زمینه ای مدل تحقیق حاضر بوده است و اثر معناداری بر جذب گردشگر سلامت دارد؛ برای جذب گردشگر سلامت به نحو مؤثر، باید بستر مناسب اتخاذ شود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد زیرساخت ها، بستر را برای جذب گردشگر سلامت در تهران فراهم می آورد و مقاصد باید از این معیارها برای بهبود توانمندسازی به ویژه در حوزه انسانی و محیطی استفاده کرده و با توجه به ضعف ها و قدرت خود، استراتژی هدف داری اتخاذ کنند. نتایج نشان داد توسعه زیرساخت ها از جمله سیستم های حمل ونقل، خدمات اقامتی و بهداشتی، خدمات پذیرایی (غذا و رستوران ها) و سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی به عنوان یک عامل زمینه ای روی جذب گردشگر سلامت شهر تهران مؤثرند.جذب گردشگر سلامت، عامل راهبردی مدل تحقیق حاضر بوده است. تحلیل مصاحبه های انجام شده نشان داد جذب گردشگر سلامت از طریق رضایت از سفر درمانی، مراجعه مجدد در صورت نیاز و معرفی مقصد گردشگری به دوستان و آشنایان با قصد مشابه، باعث توسعه اقتصادی، فرهنگی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی در مقاصد گردشگری می شود. بنابراین، صنعت گردشگری به عنوان بزرگ ترین تحرک اجتماعی دارای پیامدهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی متعددی است.
ارائه مدل مطلوب سیاستی ارتقاء کیفیت مسکن: با رویکرد گرندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۳
1 - 26
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل مطلوب سیاستی ارتقاء کیفیت مسکن است. بر همین اساس در بخش مبانی نظری معیارهای برنامه ریزی مشارکتی، توسعه پایدار و بوم- محوری استخراج و جمع بندی نظری شد. این پژوهش دارای رویکردی کیفی بوده و از روش نظریه داده بنیاد (گرندد تئوری) به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه اسناد بالادستی و مصاحبه های عمیق و باز با 15 نفر از نخبگان آگاه از موضوع مورد بحث است. مصاحبه ها در ابتدا به صورت اکتشافی و توصیفی بوده اند و به تدریج پس از انجام هر مصاحبه، کدگذاری داده های حاصل از مصاحبه ها انجام می گردید. برای تحلیل داده ها از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تئوری جوهری مدل مطلوب ارتقاء کیفیت مسکن دارای هشت مؤلفه: مکانیزم های مؤثر طراحی سیاست ها، برنامه ها و طرح های توسعه، مکانیزم های مالی، مکانیزم های نهادی-قانونی، مکانیزم های شفاف سازی ضوابط و مقررات، مکانیزم های آموزش در دو سطح نخبگان دانشگاهی و نخبگان مردمی، مکانیزم های ارزشی و فرهنگی، مکانیزم های اصلاح ساختار مسکن و استقرار مدل مطلوب ارتقاء کیفیت مسکن می باشد که توسعه و موفقیت کیفیت مسکن در گرو تعامل و ارتباط با مکانیزم های تعریف شده است.