غلامعلی افروز

غلامعلی افروز

مدرک تحصیلی: استاد ممتاز گروه کودکان استثنایی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۶۴ مورد.
۱.

مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در بین سالمندان بالای 80 مبتلا به اختلال آلزایمر و بدون ابتلا به اختلال آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سالمندی نشاط معنوی سبک زندگی آلزایمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۱
زمینه: بزرگسالی بخصوص دوران سالمندی یکی از دوره های مهم و حساس هر شخص می باشد، سبک زندگی و نشاط معنوی به عنوان مولفه هایی تاثیرگذار بر بهزیستی جسمی و روانشناختی در این دوره سنی می تواند نقش آفرینی کند. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در سالمندان بالای 80 سال با و بدون آلزایمر بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی گذشته نگر و به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها به طرح علی_مقایسه ای تعلق دارد که به شیوه ی میدانی جمع آوری گردید. جامعه آماری را کلیه سالمندان (با اختلال آلزایمر و بدون اختلال آلزایمر) تشکیل می دادند که از بین آن ها نمونه ای شامل 80 نفر سالمند در نظر گرفته شد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش نیز پرسشنامه سنجش و اندازه گیری سبک زندگی، پرسشنامه نشاط معنوی که بین افراد توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شده است. یافته ها: بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی سبک زندگی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت (54/61F= ؛ 013/0P= ؛ 99/0= لامبدای ویلکز؛ و 02/0 = مجذور اتای تفکیکی). بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی در متغیر نشاط معنوی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت (72/41F= ؛ 019/0P= ؛ 99/0= لامبدای ویلکز؛ و 03/0 = مجذور اتای تفکیکی). نتیجه گیری : مطابق یافته های پژوهش، سبک زندگی و مولفه های آن و نشاط معنوی تاثیر مثبتی بر پیشگیری از اختلال آلزایمر در سالمندان دارد و می تواند باعث کاهش آلزایمر در سالمندی گردد. گسترش مهارت آموزی و اصلاح سبک زندگی و ارتقای نشاط معنوی بخصوص در سالهای جوانی و کودکی و ارتقای روزبه روز آن از آن در کشور می تواند برنامه مقابله ای خوبی جهت پیشگری از آلزایمر در جمعیت سالمندی باشد.
۲.

ساختار عاملی نسخه دوم مقیاس های سنجش شناختی رینولدز در کودکان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارعاملی سنجش شناختی کودکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۵۳
زمینه: شناخت و توانایی های شناختی کودکان نقش کلیدی در موفقیت تحصیلی و سازگاری اجتماعی آن ها دارد. مقیاس های سنجش شناختی رینولدز (RIAS-2) ابزاری معتبر برای ارزیابی این توانایی هاست، اما ساختار عاملی و اعتبار آن در کودکان شهر تهران به طور کامل بررسی نشده است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ساختار عاملی نسخه دوم مقیاس سنجش شناختی رینولدز در کودکان شهر تهران انجام شد. روش: روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامیکودکان 3 تا 6 ساله شهر تهران بودند که از این جامعه یک گروه نمونه به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس نسخه دوم مقیاس های سنجش شناختی (رینولدز و کامپهاوس، 2015) بر روی گروه نمونه اجرا شد و داده ها با استفاده از روش تحلیل عامل تأییدی در نرم افزار لیزرل نسخه 8 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که از میان مدل های مختلف، مدل های تحلیل عاملی تأییدی تک عاملی هوش عمومی با چهار خرده مقیاس اصلی (حدس بزن، تصویر متناقض، استدلال کلامی و اشکال ناقص) و دوعاملی (کلامی و غیرکلامی) با چهار خرده مقیاس اصلی (حدس بزن، تصویر متناقض، استدلال کلامی و اشکال ناقص) از برازش مطلوب برخوردار بودند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به روان شناسان، مربیان و متخصصان حوزه کودک کمک کند تا با استفاده از نسخه دوم مقیاس های سنجش شناختی رینولدز، ارزیابی دقیق تری از توانایی های شناختی کودکان شهر تهران انجام دهند. این امر زمینه ساز طراحی مداخلات آموزشی و شناختی هدف مند برای بهبود نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت شناختی کودکان خواهد بود. همچنین، اعتبارسنجی این ابزار در جامعه ایرانی، امکان استفاده گسترده تر و مؤثرتر از آن را در پژوهش ها و کاربردهای بالینی فراهم می کند.
۳.

ارزیابی اثربخشی برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بر افزایش بهزیستی روان شناختی و حرمت خود مردان معتاد به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بهزیستی روان شناختی عزت نفس مردان معتاد به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۴
زمینه: مردان متأهل دچار اعتیاد، به دلیل مسئولیت های خانوادگی و انتظارات اجتماعی، بیش از دیگران در معرض آسیب های ناشی از اعتیاد قرار دارند. در همین راستا، برنامه های درمانی متعددی برای بهبود وضعیت افراد مبتلا به اعتیاد ارائه شده اند که برخی از آنها به ابعاد روانشناختی، معنوی و خانوادگی این افراد توجه ویژه ای دارند. علی رغم شواهد موجود در خصوص اثرات مثبت معنویت و حمایت خانواده بر درمان اعتیاد، هنوز شکاف های پژوهشی مهمی در این حوزه وجود دارد. هدف: هدف اصلی این پژوهش، تدوین و ارزیابی اثربخشی برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بر افزایش بهزیستی روانشناختی و عزت نفس مردان معتاد به مواد بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مردان متأهل دچار اعتیاد شهرستان یزد در سال 1402 بود که از این میان 30 خانواده با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989) و مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، 1965) پاسخ دادند. مشارکت کنندگان در گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای بسته درمانی محق ساخته را دریافت کردند در حالی که گروه گواه تا پایان دوره پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نسخه 27-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادکه برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور بر افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه های آن و همچنین بر بهبود عزت نفس مردان معتاد به مواد در مراحل مداخله و پیگیری مؤثر واقع شده و دارای اثربخشی معنادار بین گروه های آزمایش و گروه گواه است (05/0 >P). نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش با استفاده از برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده محور، می توان بهزیستی روانشناختی و عزت نفس را در مردان مبتلا به اعتیاد بهبود و ارتقا داد. یافته های مذکور می تواند برای کمک به این گروه از افراد توسط مددکاران اجتماعی، مشاوران و روانشناسان مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

Analyzing the Phenomenon of Divorce from the Perspective of Expert Family Therapists: A Grounded Theory Sample(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Divorce family therapists Experts grounded theory

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۷
Objective: This study was conducted with the aim of analyzing the phenomenon of divorce from the perspective of expert family therapists. Method: The research method was qualitative, based on grounded theory (Charmaz, 2014). The research setting included all family therapists in the city of Isfahan in the year 2024, and the participants consisted of ten of the most prominent therapists who were purposefully selected. The research tool was interviews conducted in the form of focus groups. The collected data were analyzed using Charmaz’s (2014) method: first, coding was carried out, followed by conceptualization. Then, during the process of integration, categories were extracted, and finally, the core categories were identified and the theory was formed. Results: The results indicated that the phenomenon of divorce includes three main categories: (1) the reasons behind the occurrence of divorce: the activators of divorce causes, with categories such as changes in cultural and social structures and the prioritization of individuality over couplehood; (2) the nature of divorce causes: causes of divorce categorized as changes in family roles and authority, poor spouse selection, inappropriate communication, and individual problems; and (3) the process through which the causes interconnect: integrators of divorce causes (disturbance-power, disturbance-intimacy, and boundary disturbances). Conclusion: Based on the findings, this study suggests that in order to reduce divorce, the activators of divorce cannot be ignored, as they render society more prone to facilitating the grounds for divorce rather than preserving family stability. Additionally, the identified causes of divorce indicate that many revolve around the philosophy of individualism. Therefore, society and societal discourse must reinforce the value of collectivism so that this value can function as a socio-psychological superstructure acting as a barrier to divorce.
۵.

بررسی اثربخشی برنامه توانبخشی شنیداری بر رشد گفتار کودکان پیش دبستانی ناشنوا کاشت حلزون در اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه توانبخشی شنیداری کلامی رشد گفتار کاشت حلزون شنوایی کودکان پیش دبستانی ناشنوایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۳
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شنیداری بر میزان رشد گفتاری در کودکان پیش دبستانی ناشنوای کاشت حلزون در اقلیم کردستان عراق بود. این تحقیق از نوع تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل ۲۴ کودک ناشنوا (۱۲ نفر در گروه آزمایش و ۱۲ نفر در گروه کنترل) بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند بود .ابزار اصلی برای ارزیابی عملکرد رشد گفتاری کودکان ناشنوا، مقیاس شاخص درجه بندی وضوح کلامی، آلن و همکاران(199۸) بود. گروه آزمایش تحت آموزش توان بخشی شنیداری ویژه (12 جلسه به مدت 45 دقیقه در هفته 2 یا 3 بار) قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای نداشت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. پس از شش ماه از اجرای برنامه توانبخشی، یافته ها نشان داد، میانگین نمرات رشد گفتار گروه کنترل به ترتیب در مرحله پیش آزمون (۹۲/۲)، پس آزمون (۸۵/۲) و برای گروه آزمایش به ترتیب در مرحله پیش آزمون (۱۷/۳)، پس آزمون (۵۸/۳) است. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نمرات رشد گفتار قبل از آموزش حاکی از آن بود که تفاوت های معناداری بین دو گروه (آزمایش و کنترل) قبل از شروع مداخله وجود ندارد (۰۵/۰ P>). تحلیل کوواریانس تک متغیره نشاندهنده این موضوع بود که پس از بی اثر کردن تأثیر پیش آزمون، تفاوت معناداری در میانگین نمرات پس آزمون بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد (۰۱/۰P<). اندازه اثر این تفاوت برابر با ۶1/0 است که به این معناست که ۶1 درصد تغییرات در رشد گفتار ناشی از تفاوت گروه هاست. در نهایت، میانگین های تصحیح شده پس آزمون رشد گفتار در دو گروه نشان داد، گروه آزمایش (۴۸/۳) نسبت به گروه کنترل (۹۴/۲) در پس آزمون عملکرد بهتری داشته است. از طرف دیگر، می توان گفت مشارکت فعال والدین در فرآیند درمان باعث تسریع در یادگیری گفتار و بهبود عملکرد کودک در محیط های طبیعی گردید .این یافته ها نشان می دهند که برنامه توانبخشی شنیداری کلامی می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر در بهبود مهارت های گفتاری و زبانی کودکان ناشنوا در مناطق مختلف، از جمله اقلیم کردستان عراق، به کار گرفته شود. این مداخله می تواند به کاهش شکاف های زبانی و اجتماعی کودکان ناشنوا کمک کرده و به آن ها فرصت های بیشتری برای مشارکت فعال در جامعه فراهم آورد.
۶.

Designing and Validating a Family based Mental Empowerment Program for Improvement of Cognitive Processes, Psychological Hardiness and Academic Performance of slow learners’ students

کلیدواژه‌ها: mental empowerment family-based cognitive processes psychological hardiness Academic Performance slow learner

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۶
The study reported in this paper aimed at developing and validating a family-based mental empowerment program to enhance cognitive processes, psychological hardiness, and academic performance of slow learners. The present study was fundamental in nature. The statistical population included psychologists and exceptional children's education specialists, family education instructors, and parents of slow learners in Tehran. The sample population consisted of three professors in psychology and exceptional children's education from the University of Tehran, three family education instructors, and three mothers of slow learners, selected through purposive sampling. The validation process of the studied program was carried out in five steps (reviewing theoretical foundations, reviewing previous research and existing programs, developing program content, validating the content, and explaining the program validation). The Delphi method was used for program content development, triangulation and Lawshe's content validity index were employed for content validity determination, and the expert agreement percentage method was used for determining the program’s reliability. The overall content validity coefficient of the sessions stood at 85%, and the program’s reliability coefficient was 86%. The family-based mental empowerment program aimed at enhancing cognitive processes, psychological hardiness, and academic performance of slow learners demonstrated high validity and reliability. Therefore, this program can be used to improve the cognitive and academic status of slow learners.
۷.

اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر کاهش استرس ناباروری در زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ناباروری پدیدار شناسی بهزیستی روان شناختی استرس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۶۱
زمینه: ناباروری، به عنوان یک عامل استرس زا و چالش برانگیز در زندگی زوجین، به ویژه زنان، می تواند اثرات منفی چشمگیری بر سلامت روان داشته باشد. استرس ناشی از ناباروری اغلب به مشکلات روانی متعددی همچون کاهش بهزیستی روانشناختی منجر می شود. در این میان، بهزیستی روانشناختی به عنوان یک مؤلفه کلیدی در بهبود کیفیت زندگی افراد نابارور مورد توجه قرار گرفته است. علی رغم اهمیت این موضوع، هنوز شکافی در پژوهش های مربوط به تأثیر برنامه های آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی در کاهش استرس ناباروری وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر کاهش استرس ناباروری در زنان نابارور بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان نابارور داوطلب لقاح خارج رحمی مراجعه کننده و تحت درمان در مرکز درمان ناباروری مام شهر تهران در سال 1402 بود که از میان آن ها 80 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس استرس ناباروری (نیوتن، 1999) بود. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش مبتنی بر بهزیستی روانشناختی دریافت کرد در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS نسخه 27 بررسی شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی بر کاهش استرس ناباروری زنان نابارور داوطلب لقاح خارج رحمی در مراحل مداخله مؤثر بود (05/0 >P) و این تغییرات در مرحله پیگیری نیز میان گروه های آزمایش و گواه پایدار بود (05/0 >P). تأثیر بسته آموزشی تنها در مؤلفه نگرانی های ارتباطی تأیید نشد (05/0 P>). نتیجه گیری: نشان می دهد که برنامه های آموزشی مبتنی بر بهزیستی روانشناختی می توانند به عنوان یک مداخله مؤثر برای کاهش استرس ناباروری در زنان نابارور استفاده شوند. این برنامه ها می توانند به عنوان بخشی از برنامه های جامع تر در کلینیک های ناباروری و مراکز مشاوره برای بهبود کیفیت زندگی زنان نابارور و افزایش پذیرش آنان از شرایط خود معرفی شوند.
۸.

ارزیابی اثربخشی برنامه مداخلات روان شناختی خانواده محور بر پایه تقویت مهارت های ارتباطی و ارتقای رضایت مندی زوجین بر دافعه های روانی، رفتاری و جنسی در زوج های متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه مداخلات روان شناختی خانواده محور مهارت های ارتباطی رضایتمندی زوجین دافعه های روانی رفتاری و جنسی زوج های متقاضی طلاق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱
زمینه: افزایش دافعه های روانی، رفتاری و جنسی در میان زوج های متقاضی طلاق به یکی از مشکلات اصلی در روابط زناشویی تبدیل شده است. پژوهش ها نشان می دهند که ضعف در مهارت های ارتباطی و کاهش رضایت مندی زناشویی از عوامل مهمی هستند که این دافعه ها را تشدید می کنند. پژوهشگران برنامه ای از مداخلات روانشناختی خانواده محور را طراحی کرده اند که با هدف تقویت مهارت های ارتباطی و ارتقای رضایت مندی زوجین به اجرا در می آید. با این وجود، خلا پژوهشی در مورد اثربخشی این نوع مداخلات بر کاهش دافعه های روانی، رفتاری و جنسی در زوج های متقاضی طلاق وجود دارد و نیاز به ارزیابی علمی بیشتری در این زمینه وجود دارد. هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی اثربخشی برنامه مداخلات روانشناختی خانواده محور بر پایه تقویت مهارت های ارتباطی و ارتقای رضایت مندی زوجین بر دافعه های روانی، رفتاری و جنسی در زوج های متقاضی طلاق بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین متقاضی طلاق شهرستان شیراز در سال 1403 بود که از این میان 30 خانواده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقیاس دافعه های روانی، رفتاری و جنسی محقق ساخته پاسخ دادند. شرکت کنندگان گروه آزمایش 10 جلسه 90-110 دقیقه ای بسته درمانی محق ساخته را دریافت کردند درحالی که گروه گواه تا پایان دوره پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار 27-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که برنامه مداخلات روان شناختی خانواده محور تأثیر معناداری بر کاهش دافعه های روانی، رفتاری و جنسی در میان زوجین متقاضی طلاق دارد (05/0 >P). نتایج پس از مراجعه دو ماهه همچنان پابرجا و معنادار گزارش شد (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی مثبت مداخلات روانشناختی خانواده محور بر پایه تقویت مهارت های ارتباطی و ارتقای رضایتمندی زوجین بر دافعه های روانی، رفتاری و جنسی در زوج های متقاضی طلاق، توصیه می شود که سازمان ها و نهادهای مشاوره ای و خانواده محور، برنامه های آموزشی مشابه را برای زوج های درگیر در تعارضات زناشویی اجرا کنند.
۹.

اثربخشی الگوی تلفیقی از سبک های یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پایه پنجم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری مشارکتی پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۶
زمینه: با وجود اهمیت پیشرفت تحصیلی در ریاضی و اثربخشی شناخته شده سبک های یادگیری مشارکتی، اغلب پژوهش ها به ارزیابی سبک های منفرد پرداخته اند. در نتیجه، یک خلأ پژوهشی مشخص در زمینه بررسی تأثیر الگوهای تلفیقی-مشارکتی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف پر کردن این خلأ، به ارزیابی تأثیر یک الگوی یادگیری ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی می پردازد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی الگوی تلفیقی از سبک های یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پایه پنجم دبستان انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم شهر اهواز در سال تحصیلی 1402-1403 بود. نمونه پژوهش 30 نفر از دانش آموزان پایه پنجم شهر اهواز بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه پیشرفت تحصیلی ریاضی (دارش و همکاران، 1999) و پروتکل الگوی تلفیقی یادگیری مشارکتی محقق ساخته، در قالب یک برنامه ۱۰ جلسه ای ۹۰ دقیقه ای به گروه آزمایش استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ و از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکووا، بین گروه های آزمایشی و گواه در مؤلفه های درک و فهم (001/0 >P، 87/84 =(23 و 3)F)، انتخاب راهبردها (001/0 >P، 53/25 =(23 و 3)F)، محاسبه و ارزیابی و حل مسئله (001/0 >P، 57/42 =(23 و 3)F) و نمره کل پیشرفت تحصیلی ریاضی با (001/0 >P، 09/156 =(23 و 3)F) در دو موقعیت پیش آزمون و پس آزمون تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد الگوی تلفیقی یادگیری مشارکتی، تأثیری معنادار بر بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس ریاضی دارد. پیشنهاد می شود معلمان از راهبردهای این الگوی تلفیقی برای طراحی فعالیت های کلاسی و تقویت یادگیری عمیق در ریاضی استفاده کنند. همچنین به برنامه ریزان درسی و سیاست گذاران توصیه می شود که این پروتکل آموزشی را به عنوان یک مدل کارآمد برای تدوین بسته های یادگیری و برگزاری دوره های بازآموزی معلمان در جهت ارتقای کیفیت آموزش ابتدایی مد نظر قرار دهند.
۱۰.

بررسی رابطه رضامندی زوجیت والدین و محبوبیت ایشان در خانواده با احساس خود ارزشمندی و نشاط معنوی فرزند شاغل در مدارس استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضامندی زوجیت محبوبیت والدین خودارزشمندی نشاط معنوی دانش آموزان استعدادهای درخشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
زمینه: خودارزشمندی پایین در دوران نوجوانی طیفی از مشکلات عاطفی و رفتاری را پیش بینی می کند. به این ترتیب، شناسایی منابع بالقوه تأثیرگذار بر خودارزشمندی نوجوانان مهم است. هدف: هدف پژوهش حاضر الگوی ساختاری بررسی رابطه رضامندی زوجیت والدین و محبوبیت ایشان در خانواده با احساس خود ارزشمندی و نشاط معنوی فرزندان شاغل در مدارس استعدادهای درخشان بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان استعدادهای درخشان شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 320 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه اول و دوم شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های رضامندی زوجیت افروز (1395)، محبوبت والدین (افروز، 1391)، خودارزشمندی (کروگر و همکاران، 2003) و نشاط معنوی (افروز، 1393) پاسخ دادند. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از ویراست 24 نرم افزار AMOS و نسخه 27 SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی نشان داد که بین ابعاد رضامندی زوجیت و محبوبیت والدین با ابعاد نشاط معنوی و خودارزشمندی رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (05/0 ≥P). یافته ها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با داده هاست. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که 38 درصد از واریانس نشاط معنوی توسط رضامندی زوجیت و محبوبیت والدینی تبیین می شود. همچنین 80 درصد از واریانس خودارزشمندی توسط رضامندی زوجیت، محبوبیت والدینی و نشاط معنوی تبیین می شود. به عبارت دیگر رضامندی زوجیت و محبوبیت والدینی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق نشاط معنوی بر خودارزشمندی دانش آموزان اثر مثبت دارند. نتیجه گیری: رضامندی زوجیت و محبت والدین با خودارزشمندی بالاتر نوجوانان مرتبط است. داده ها مقطعی بودند، بنابراین جهت تأثیرات را نمی توان تأیید کرد، اما یافته ها از این ایده حمایت می کنند که رضامندی زوجیت و محبوبیت والدین نزد فرزندان باعث افزایش نشاط و خودارزشمندی نوجوان می شود
۱۱.

تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مداخلات خانواده محور نگرش های ناکارآمد بهزیستی روان شناختی نوجوانی مصرف مواد مخدر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۳۰۸
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور بر نگرش های ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی پردیس شهرستان رشت در سال 1402 به همراه والدینشان بودند. از این بین، 28 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و کنترل (14 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های نگرش ناکارآمد و بهزیستی روان شناختی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. آموزش گروهی مدیریت رفتاری خانواده محور در 10 جلسه 60 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش برنامه مدیریت رفتاری خانواده محور باعث کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش بهزیستی روان شناختی در نوجوانان با گرایش به مصرف مواد مخدر شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، مداخلات خانواده محور می تواند تلویحات مهمی در زمینه سلامت روان شناختی و پیشگیری از مصرف مواد در دوره نوجوانی داشته باشد.
۱۲.

Investigating the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Approach Couple Therapy on the Internalized Behavioral Problems of Children Aged 10 - 15 with Autism Spectrum Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۳
Objective: The current research aimed to investigate the effectiveness of implementing a cognitive-behavioral approach-based couple therapy program on parents and the reduction of internalized behavioral problems in students with autism spectrum disorder. Method: The present research design was quasi-experimental, utilizing a pre-test, post-test, and follow-up design with a control group. The population consisted of all parents with autistic sons aged 10 to 15 years in the city of Mashhad, from which 56 eligible parents (couples) were selected through convenience sampling and placed into two groups: experimental and control (each group comprising 28 parents). The experimental group underwent twelve 90-minute sessions of couple therapy with a cognitive-behavioral approach by Dattilio (2005; 2009), while the control group was on a waitlist. Both groups responded to the Achenbach Child Behavior Checklist at three stages. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance with SPSS.22 software. Findings: The results indicated that the implementation of couple therapy with a cognitive-behavioral approach on parents significantly reduced the internalized behavioral problems (F=29.48, P<0.001) of children with autism spectrum disorder. This effect was sustained at the follow-up stage. Conclusion: It can be concluded that couple therapy with a cognitive-behavioral approach was effective in reducing the internalized behavioral problems of children with autism spectrum disorder, and this approach can be utilized to decrease the psychological problems of children with autism spectrum disorder.
۱۳.

اثربخشی برنامه آموزش مبتنی برطرحواره درمانی بر نگرش های ناکارآمد و نشاط معنوی افراد دارای آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی نگرش های ناکارآمد نشاط معنوی آسیب بینایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۹
هدف از این پژوهش اثربخشی آموزش مبتنی برطرحواره درمانی بر نگرش های ناکارآمد و نشاط معنوی افراد دارای آسیب بینایی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد دارای آسیب بینایی مرکز rp تهران بود که دارای پرونده توانبخشی بودند. حجم نمونه شامل 40 نفر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، آموزش مبتنی برطرحواره درمانی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل مقیاس نگرش های ناکارآمد (وایزمن و بک، 1978) و پرسشنامه نشاط معنوی (افروز، 1395) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مبتنی برطرحواره درمانی بر بهبود نگرش-های ناکارآمد و نشاط معنوی در مراحل پس آزمون و پیگیری تاثیر معنی دار داشته است (01/0P<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با آموزش مبتنی برطرحواره درمانی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود نگرش های ناکارآمد و نشاط معنوی افراد دارای آسیب بینایی از این مداخله استفاده نمایند.
۱۴.

یک رویکرد پیشگیرانه در بررسی نقش سبک زندگی، روابط اجتماعی و موقعیت اجتماعی، اقتصادی خانواده در شدت ابتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک زندگی روابط اجتماعی موقعیت اقتصادی-اجتماعی کووید-19

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
زمینه: عوامل متعددی می توانند با شدت ابتلا در کووید- 19 مرتبط باشند. سبک زندگی، روابط اجتماعی و موقعیت اقتصادی-اجتماعی نیز می تواند بر چگونگی درک عوامل استرس زای بیرونی از جمله بحران های سلامتی تأثیر بگذارند. با این حال، تحقیقات کمی در مورد نقش آن ها به عنوان عوامل خطر در شدت ابتلا به کووید-19 در مبتلایان بستری و غیر بستری در تحقیقات نادیده گرفته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک زندگی، روابط اجتماعی، موقعیت اقتصادی-اجتماعی خانواده در شدت ابتلا به کووید-19 انجام شد. روش: این پژوهش از نوع مقطعی (تحلیلی) بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد 18 سال به بالا در شهر کرمان با تجربه ابتلا به کووید-19 در فاصله زمانی اسفند 1399 تا فروردین 1400 بود. نمونه آماری با توجه به تعداد کل مبتلایان 146000 نفر، 180 مبتلا بستری شده و 220 مبتلا بدون بستری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گرداوری داده ها از پرسشنامه های سبک زندگی (لعلی،1391)، کیفیت روابط (پیرس، 1991)، پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش رگرسیون لوجستیک، با نرم افزار SPSS-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رگرسیون لوجستیک نشان داد سبک زندگی، روابط اجتماعی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی در شدت ابتلاء به کووید-19 در بزرگسالان مبتلا بستری شده و مبتلا بستری نشده نقش معنی داری دارند و شانس بستری شدن در مبتلایان به کووید-19 با سبک زندگی و وضعیت اجتماعی-اقتصادی نامناسب و روابط اجتماعی پایین بیشتر است (05/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به نقش این عوامل در شدت ابتلا مبتلایان به کووید-19، درک مسئولین را از تأثیر این عوامل بهبود می بخشد و آمادگی را برای پاسخ به شیوع های احتمالی در آینده یا همه گیرهای مسری دیگر تقویت می کند.
۱۵.

اثربخشی آموزش زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت مندی زوجیت و نشاط معنوی زنان مبتلابه سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت مندی زوجیت نشاط معنوی زوج درمانی هیجان مدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۵۴
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش زوج درمانی هیجان مدار بر رضایت مندی زوجیت و نشاط معنوی زنان مبتلابه سرطان پستان انجام شد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین دارای همسران مبتلابه سرطان پستان بودند که به بیمارستان شهدای تجریش شهر تهران در سال 1401-1402 مراجعه کردند که 40 آزمودنی به عنوان حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله مبتنی بر آموزش زوج درمانی را دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار گرداوری داده شامل پرسشنامه های استاندارد رضایتمندی زوجیت همسران افروز (1389) و نشاط معنوی افروز (1395) بود که برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و یافته ها بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر) با نرم افزار Spss-V23 بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد بسته مداخله ای زوج درمانی هیجان مدار توانست (05/0=p) رضایتمندی زوجیت و نشاط معنوی در زنان مبتلابه سرطان پستان را افزایش دهد. به علاوه بسته مداخله ای هیجان مدار پس از اجرای پس آزمون، پیگیری شد و نتایج نشان از پایداری درمان در طول زمان داشت. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دهنده این است که برنامه آموزشی زوج درمانی هیجان مدار می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای بهبود کیفیت زندگی و روابط زناشویی زنان مبتلابه سرطان پستان مورداستفاده قرار گیرد. درنهایت، نتایج این پژوهش می تواند به توسعه برنامه های حمایتی و درمانی برای این گروه از بیماران کمک کند و اهمیت توجه به ابعاد عاطفی و روان شناختی در فرایند درمان را مورد تأکید قرار دهد.
۱۶.

اثربخشی برنامه خانواده محور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه خانواده محور پریشانی روانشناختی تبعیت از درمان دیابت فشارخون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۳۰۴
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه خانواده محور بر پریشانی روانشناختی و تبعیت از درمان در افراد مبتلا به دیابت و فشارخون بود. روش: پژوهش حاضر، یک مطالع ه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. 40 فرد مبتلا به دیابت و فشارخون برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. سپس نمونه انتخابی با همتاسازی به لحاظ سن و سابقه ابتلا به دیابت، به طور تصادفی به دو گروه 20 نفره گمارش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تبعیت از دستورات درمانی مدانلو بود. یافته ها: مقایسه میانگین ها حاکی از اثربخشی گروه برنامه خانواده محور در برابر گروه کنترل بود. بین نمرات اضطراب در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با لحاظ کردن گروه های مختلف آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. در متغیر افسردگی اثر اصلی گروه (423/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 846/27F=) معنادار می باشد. نتایج نشان می دهد اثر اصلی زمان (781/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 824/135F= ) معنادار است. در متغیر استرس اثر اصلی گروه (634/0=Ƞ2 ، 05/0p< ، 767/65F= ) معنادار می باشد. در متغیر تبعیت از درمان اثر اصلی گروه (80/0=Ƞ2، 05/0p<، 726/172F=) معنادار می باشد.یعنی بدون درنظر گرفتن گروه آزمایش و کنترل تغیرات میانگین نمرات از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و پی گیری معنی دار می باشد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برنامه خانواده محور در بهبود تبعیت از درمان و پریشانی روانشناختی در کارکنان مبتلا به دیابت و فشارخون مؤثر است. توانمندسازی خانواده ارائه و آموزش سبک زندگی ارتقادهنده سلامت به خانواده افراد با اختلال های مزمن بوده، که به خانواده ها کمک می کند تا با مشکلات خانوادگی مرتبط با اختلال مزمن مقابله کنند و نقاط قوت خانواده را در تلاش برای ارتقای ایمنی، رفاه و سازگاری فرد مبتلا تقویت نمایند.
۱۷.

تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصب روانشناختی خانواده محور ناسازگاری های زناشویی نظم جویی شناختی - هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۲۲
زمینه: یکی از مشکلات رایج در خانواده معتادان، ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی است. یکی از درمان های مؤثر برای ناسازگاری زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی، آموزش عصب روانشناختی خانواده محور است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی مراجعان مرد متأهل وابسته به مواد مخدر بستری در بخش اعصاب و روان بیمارستان کوثر سمنان در فاصله زمانی سال 1401 تا 1402 بودند، که با درنظر گرفتن ملاک های ورود و خروج و روش در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استاندارد ناسازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976) و نظم جویی شناختی هیجان (گرانفسکی و همکاران، 2001) بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز از بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار ) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) با استفاده از نرم افزار SPSS24 و EXCEL انجام شد (05/0 >p). یافته ها: مداخلات آموزش عصب روانشناختی خانواده محور بر ناسازگاری های زناشویی و نظم جویی شناختی-هیجانی مراجعین متأهل وابسته به مواد مخدر تأثیر دارد (05/0 >p). نتیجه گیری: نتایج نشانگر اهمیت بخشیدن به آموزش های مبتنی بر علوم روانشناختی و عصب شناسی در حوزه خانواده و ارتقاء ارتباطات زناشویی و مهارت های نظم جویی شناختی-هیجانی در این گروه از افراد می باشد. این مداخلات نه تنها به بهبود روابط خانوادگی و زناشویی کمک می کنند بلکه به افزایش توانایی های مقابله با مشکلات مرتبط با وابستگی به مواد مخدر نیز کمک می نمایند.
۱۸.

نقش میانجی احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی در رابطه شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس حقارت اضطراب اجتماعی شرم از تصویر بدنی نشخوار خودانتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
مطالعه حاضر با هدف تعیین نقش میانجی احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی در رابطه شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی در نوجوانان دختر انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان صومعه سرا در سال 1403 بودند. حجم نمونه در این مطالعه 217 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه احساس حقارت (IFI؛ خدادای و بهرامی، 1391)، مقیاس نشخوار خودانتقادی (SCRS؛ اسمارت و همکاران، 2016)، مقیاس شرم از تصویر بدنی (BISS؛ دوارت و همکاران، 2014) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPI؛ کانور و همکاران، 2000) پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار بود. همچنین یافته ها نشان داد که شرم از تصویر بدنی، نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت بر اضطراب اجتماعی اثر مستقیم و معنادار داشت؛ همچنین شرم از تصویر بدنی بر نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که احساس حقارت و نشخوار خودانتقادی به طور مثبت و معنادار بین شرم از تصویر بدنی و اضطراب اجتماعی نقش میانجی داشتند (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که شرم از تصویر بدنی به صورت مستقیم و با میانجی گری نشخوار خودانتقادی و احساس حقارت بر اضطراب اجتماعی اثر داشت.
۱۹.

اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر توان خواندن و یادگیری دانش آموزان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی حسی - حرکتی مداخله خانواده محور نشانگان داون توان خواندن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۵
هدف:پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر توان خواندن دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزما یشی از نوع پیش- آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان با نشانگان داون شهرستا ن کاشان در سال تحصیلی ١٤٠١-١٤٠٠ بود. نمونه پژوهش شامل ٣٠ دانش آموز در دامنه سنی ٨ تا ١٢ سال بود که با روش نمونه گیر ی در دسترس انتخاب و در دو گروه ١٥ نفری آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون خواندن و نارساخوانی کرمی نوری و مرادی (١٣٨٤) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کواریانس استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که از لحاظ توان خواندن تفاوت معناداری میان گروه آزما یش و کنترل وجود دارد (٠/٠١>p). نتیجه گیری: در نتیجه، میتوان برنامه توانمندسازی حسی - حرکتی خانواده محور را به عنوان مداخله ای مناسب جهت بهبود توان خواندن دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
۲۰.

بررسی چالش ها و کاربرد ربات های اجتماعی در آموزش ویژه: یک مرور کلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ویژه تعامل انسان با ربات ربات اجتماعی کاربرد ربات ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۸
زمینه و هدف: امروزه ربات ها نقش پررنگی در زندگی ما انسان ها پیدا کرده اند. در سال های اخیر، ربات های اجتماعی به بخشی از انواع فعالیت های انسانی تبدیل شده اند، بویژه در برنامه هایی مانند سرگرمی، آموزش، همراهی که شامل کودکان نیز می شود، علاقمندی این کار در تعامل ربات های اجتماعی با کودکان در زمینه آموزش های ویژه است. هدف این پژوهش بررسی سیستماتیک کاربرد و چالش های استفاده از ربات ها در آموزش ویژه بود. روش: برای شناسایی چالش ها و کاربرد ربات های اجتماعی، از 2 روش اسنادی و گروه های مرجع استفاده شد. در ابتدا و پس از بررسی منابع مرتبط، درمجموع 355 منبع شناسایی شد که 26 مورد از آنها براساس ملاک های سودمندی، به طور دقیق تر ارزیابی شد. پس از تحلیل چندمرحله ای و استخراج یافته ها، موارد به نسبت مشترک با یکدیگر تلفیق و در 3 بخش حوزه های اصلی، ابعاد و نشانگرهای کیفیت دسته بندی شدند. در گام بعدی، پس از بررسی اعتبار یافته ها به روش مرور همتا، این یافته ها متناسب با شرایط پالایش شدند. یافته ها: با توجه به چالش های موجود، نتایج نشان داد، ربات های اجتماعی در دستیابی به اهداف درمانی و آموزشی بویژه برای حمایت از کودکان با نیازهای ویژه مؤثر بودند. نتیجه گیری: این مطالعه تعداد زیادی تلاش برای به کارگیری ربات های اجتماعی در آموزش ویژه کودکان با آسیب های مختلف، بویژه در سال های اخیر و همچنین طیف گسترده ای از ربات های اجتماعی از بازار را نشان داد که در چنین فعالیت هایی مشارکت دارند. همچنین با توجه به نقش پرررنگی که ربات ها در آموزش خصوصاً آموزش ویژه می توانند ایفا کنند و با عنایت به یافته های پیشین که حا کی از تأثیرات مثبت ربات های اجتماعی در آموزش و درمان کودکان با نیازهای ویژه بود. نتیجه اصلی این کار این است که زمینه خاص کاربرد ربات های اجتماعی در اولین گام توسعه است با این حال، انتظار می رود که در س

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان