فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
منبع:
فصلنامه فرهنگی - تربیتی زنان و خانواده سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۰
219 - 241
حوزههای تخصصی:
یکی از خدماتی که از پیامدهای بیماری کرونا متاثر شد، خدمات مشاوره و روانشناختی بود. در حالی که قبل از این بیماری افراد به صورت حضوری از خدمات مشاوره و روانشناختی بهره می بردند ولی در حال حاضر با وضعیت جدید روبرو شده به طوری که ادامه خدمات با استفاده از ابزارهای ارتباطی از راه دور ممکن خواهد بود و لذا آموزش ها و خدمات روانشناختی نیز به سمت و سوی خدمات غیرحضوری سوق پیدا کردند. هدف از پژوهش حاضر اثربخشی مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مطلقه شهرستان ایذه در سال 1400 بود. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه مداخله و گروه گواه بود. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل تمامی افراد مطلقه شهرستان ایذه در سال 1400بودند. نمونه آماری شامل 24 نفر، دو گروه 12 نفره (گروه اول با مداخلات آنلاین و گروه دوم بدون مداخله) بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. سپس برای گروه آزمایش مداخلات آنلاین (پروتکل مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق صادقی، گودرزی و کریمی ثانی، 1400) طراحی شده در یک اپلیکیشن در مدت 6 ماه و گروه کنترل بدون مداخله انجام شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن، مقیاس اضطراب بک و پرسشنامه کیفیت زندگی وبر و شربون بود. یافته ها نشان داد که مداخلات آنلاین سازگاری بعد از طلاق بر روی استرس، اضطراب و کیفیت زندگی در افراد مطلقه شهرستان ایذه موثر می باشد. بنابراین در زمان آموزش های غیرحضوری می توان از این اپلیکیشن برای سازگاری بعد از طلاق افراد مطلقه استفاده کرد.
تحلیل جامعه شناختی آثار رضاعباسی مبتنی بر نظریه میدان هنرِ بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
142-157
حوزههای تخصصی:
سرمایه فرهنگی مهم ترین سرمایه رایج در میدان هنر است، که هنرمند با کسب آن در موقعیت سلطه میدان قرار می گیرد. رضاعباسی هنرمند نامدار مکتب اصفهان که دارای سرمایه فرهنگی اولیه بود، برای کسب سرمایه فرهنگی غنی استراتژی های خاصی را در میدان هنر در پیش گرفت. علاوه بر عملکرد رضاعباسی، تحولات رخ داده در جامعه عصر شاه عباس اول نیز باعث افزایش سرمایه فرهنگی او در میدان هنر گردید. مسئله پژوهش، ابهام در چگونگی بازتاب ابعاد مختلف زندگی هنری رضا عباسی در کنش هنری وی در میدان تولید نگارگری عصر شاه عباس صفوی از منظر جامعه شناسی است. سوال اصلی پژوهش نیز عبارت است از اینکه: خط سیر کنشمندی رضا عباسی در میدان هنر نگارگری عصر شاه عباس صفوی چگونه بوده است؟ به این منظور، پژوهش در نظر دارد با استفاده از رویکرد جامعه شناسی هنر پیِر بوردیو به بررسی تأثیر سرمایه فرهنگی رضاعباسی بر روابط میان میدان قدرت و میدان هنر در عصر شاه عباس اول بپردازد تا با مطالعه و شناختِ تغییرات به وقوع پیوسته در مناسبات میان این دو میدان، تحولات به وجود آمده در نگاره های رضاعباسی را تبیین نماید. تحقیق پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد جامعه شناسی هنر پیِر بوردیو می باشد. شیوه جمع آوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و منابع الکترونیکی انجام شده است و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات کیفی می باشد. نتایج نشان دادند؛ رضاعباسی با کسب سرمایه فرهنگی غنی قدرت پیشروی به سوی میدان هنرِ مستقل را پیدا کرده و از سلطه میدان قدرت خارج شده و براساس منش خود که از طریق معاشرت با صوفیان شکل گرفته است، به تولید آثار هنری پرداخته است.
تبیین دیدگاه و جایگاه انسان شناسی در آئین زرتشت و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان و ماهیت او در مکاتب مختلف فکری و دینی از مهمترین مفاهیمی می باشد که بحث های مختلفی حول چیستی و هستی آن شکل گرفته است. بر همین اساس از ایران و یونان باستان تا دوران معاصر و در ادیان مختلف از زرتشت تا اسلام مباحث و دیدگاههای مختلفی حول انسان و ماهیت آن پدید آمده است. به گونه ای که اندیشمندان مختلف اعم از غربی یا اسلامی در طول تاریخ برای بررسی و تبیین این مفاهیم با تمسک به مبانی و طرق مختلفی که در پیش گرفته اند، به نتایج مختلفی نیز دست یافته اند. آنچه در این مقاله پرسش اصلی را شکل می دهد عبارت است از: اینکه مهمترین وجوه اشتراک و افتراق دین زردشت و حکمت اشراق سهروردی در بحث از ماهیت انسان چیست؟ فرضیه پژوهش ما بر این مبنی است که انسان و ماهیت آن نزد زرتشت بیشتر مبتنی بر آموزه های اخلاقی و دینی(دین ایران باستان) و نزد شیخ اشراق بیشتر فلسفی و مبتنی بر آموزه های اسلامی می باشد. در حکمت اشراق انسان تلفیقی از نفس و بدن و از سنخ نورالانوار (جوهری بسیط و مجرد) است که اصالت با او می باشد. این مقاله با روش تحلیلی استنتاجی، به بررسی نگرش زرتشت و شیخ الاشراق به انسان و ماهیت وجودی می پردازد. در آموزه های زرتشت، انسان موجودی نیست که بی اختیار باشد و سرنوشتش را از پیش برایش تعیین کرده باشند و خودش در آن نقشی نداشته باشد. در حکمت اشراقی انسان نیز که واحد مراتب نورانیت است به دلیل آفرینش خاصی که دارد در مراتب مختلف وجودی خود واجد مقامات مختلف آگاهی و تعالی می شود و به همان اندازه نیز می تواند در مراتب پایین و عالم غواسق باقی بماند.
بررسی اثربخشی آموزش برنامه خود پژوهی و بازسازی خود( با رویکرد وحیانی ) برخطای شناختی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۹)
138 - 166
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه خودپژوهی و بازسازی خود با رویکرد وحیانی بر کاهش خطاهای شناختی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانشجو- معلمان پردیس هاشمی نژاد خراسان بوده که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تحریفات شناختی (عبدالله زاده و سالار، ۱۳۸۹) بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در برخی از مؤلفه های تحریفات شناختی، مانند نتیجه گیری شتاب زده (01/0>p)، تعمیم مبالغه آمیز، بی توجهی به امر مثبت، باید-بهتر، برچسب زنی و شخصی سازی (05/0p<) تفاوت معناداری وجود دارد؛ اما در مؤلفه هایی مانند تفکر همه یا هیچ، فیلتر ذهنی، درشت بینی-ریزبینی و استدلال احساسی تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0p>). به طور کلی، یافته ها نشان داد که برنامه خودپژوهی و بازسازی خود با رویکرد وحیانی، نقش مؤثری در کاهش بسیاری از تحریفات شناختی دانشجو معلمان دارد. این نتایج می تواند در بهبود آموزش های معارفی و ارتقای سلامت روانی دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد.
دراسة الصورة الشعرية في ملحمة الإمام علي (ع) لجورج شكور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
93 - 112
حوزههای تخصصی:
إنّ الصوره هی أحد العناصر الأساسیه للشعر. کما قال المنطقیون فی تعریف الشعر: الشعر کلام خیالی. إن ملحمه الإمام علی (8) للشاعر المسیحی المعاصر، جورج شکور، قد نُظِمت فی 422 بیتاً. ففی هذا العمل الأدبی، قام الشاعر برسم مشاهد معارک الأبطال وصراعاتهم بشکل جمیل وملحمی وخیالی. وبما أنه لم یتم إجراء بحث مستقل على صور هذه القصیده الملحمیه، فمن المهم والضروری إلقاء الضوء على صور هذه القصیده بهدف إظهار جمالیه صورها. وقد جرت فی هذا المقال محاوله لدراسه وتحلیل أهم عناصر الصوره فی العمل المذکور بطریقه وصفیه تحلیلیه. وتظهر نتائج المقال أن الشاعر قد تمکن بنجاح من وصف جهاد الأبطال وشجاعتهم، باستخدام الصور المتنوعه، وباستخدام أنواع مختلفه من التشبیهات، بما فی ذلک التشبیه البلیغ، والتشبیه المرکب، والتمثیل، واستخدمها کأداه لنقل المعانی بشکل أفضل وتقریبها إلى ذهن المتلقی، وکذلک أنه من خلال مقارنه المفاهیم المجرده بالأشیاء الملموسه والمادیه، قد جعل فهمها سهلا على المخاطب. وتبین أیضا أن الشاعر عبر تجسید الأدوات الحربیه، مثل السیوف، والرماح، والحصون، أو المفاهیم المجرده والانتزاعیه، مثل الموت، والزمن، والخطیئه، والدین، وغیرها قد زاد من دینامیکیه صوره. وبالإضافه إلى التشبیهات والاستعارات، قد أدّى استخدام المجاز والتعابیر الکنائیه فی محلها إلى توسیع نطاق الصور، کما أدى استخدام أنواع مختلفه من المبالغات الفنیه والصور التلمیحیه والصور السمعیه، خاصه فی تصویر مشاهد المعارک وشجاعه الأبطال، إلى جعل هذا العمل الفنی أکثر جاذبیه.
تجليات الحقول الدلالیة للصفات الحسنة وغير الحسنة في أدعية الصحيفة السجادية(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۲
113 - 128
حوزههای تخصصی:
إنَّ الصحیفه السجّادیه مجموعه قیّمه من أدعیه الإمام السجّاد (ع) التی لها أهمیّه کبیره من الزوایا المختلفه الدینیه والأدبیه. وأحد طرق کشف المعانی ورسالات الإمام المکنونه فیها هو الاستفاده من نظریات علم اللغه والحقول الدلالیه. فالحقل الدلالی هو الذی یقید العلاقات بین الکلمات، بغیه فهم معناها وعلاقتها بالمفهوم العام، بعباره أخری أنَّ نظریه الحقول الدلالیه ترى أنّ المعانی لاتوجد منعزله الواحده تلو الأخرى فی الذهن، ولإدراکها لابدّ من ربط کل معنى منها بمعنى أو معانٍ أخرى.کل هذه الأسباب مجتمعه دفعنا للخوض فی دراسه ألفاظ الأخلاق وفقا لنظریه الحقول الدلالیه، ببحث موسوم ب الحقول الدلالیه لألفاظ الأخلاق الصحیفه السجادیه أنموذجاً. تکمن أهمیّه البحث من شرف موضوعه، حیث إنَّ مادّته الأساس تتعلق بألفاظ الأخلاق التی وردت فی الصحیفه السجادیه والتی تعد قمه عقائدیه وأخلاقیه فی بناء الأمه الإسلامیه ومبتغاها. استفاض الباحث بشرح الحقول الدلالیه لألفاظ الأخلاق فی الصفیحه السجادیه وإبراز جمالیات اللفظه فقد انحصرت ألفاظ الأخلاق عند الإمام السجّاد (ع) فی دائرتین دلالیتین هما الحُسْن والقُبْح، فإذن العلاقات الدلالیه للأخلاق فی الصحیفه السجّادیه تعدّ بمثابه المرآه التی تعکس مضامین النصّ الأدبی عند المبدع.قد احتوى الحقل الدلالی للأخلاق الحسنه فی الصحیفه السجّادیه للإمام (ع) دوائر کثیره، تأتی دائره الحمد والشکر على رأسها کما ارتفع تکرار ألفاظ أخرى کثیره بنسب متفاوته، منها: الاعتذار، طلب العفو، الصدق، العفه، الطیبه، الکتمان، الحصانه، القول الحسن، وطلب الستر، والوقایه، والتضرع. أمّا الحقل الدلالی للألفاظ المرتبطه بالأخلاق المنهی عنها المذکوره فی الصفیحه السجّادیه والتی تبرز المعنى الدقیق للکلمه من خلال وجودها مع العائله اللغویه التی تنتمی إلیها، فعائله التفاخر تحتوی کذلک التباهی والغرور والتکبر والصلف والصلفه.
The role of faith in human happiness in Allamah Tabatabaei’s point of view(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
Human happiness is one of important philosophical and theological discussions among thinkers and is the goal of every man who seeks it consciously or not, and explains and identifies it according to his view. Thinkers have not treaded the same course in their understanding of happiness. Some have perceived it to be material pleasures, some spiritual-intellectual and some a combination of the two. Allama Tabataba'i has defined happiness of everything as its attainment to its existential good thereby enjoying it. He has defined happiness for humankind as Divine proximity and approximating the Absolute Reality, and has defined the human ultimate perfection as "wilaya". He considers faith to be of the type of knowledge and practical observance, and highlights it in attainment to happiness. This study, by a descriptive-analytic method, led to the conclusion that happiness in Allama Tabatabaei's view consists in "Divine proximity" and attainment to "wilaya", the nearset way to reach this position is soul knowledge and faith is the most important element in realization of human happiness.
A Plan for the Future Islamic Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
29 - 61
حوزههای تخصصی:
For several centuries, Islamic philosophy has been in a state of "isolation," meaning it has lost its contemporaneity; it neither solves "problem" nor, at the very least, actively and seriously engages with contemporary issues. This paper, while addressing the nature, possibility, and realization of Islamic philosophy; the achievements of Islamic philosophy; and the historical evolution of Islamic philosophy (in early, late, and contemporary periods), distinguishes three types of Islamic philosophy: Islamic philosophy as a concept; Islamic philosophy as an actualized phenomenon (Peripatetic, Illuminationist, Sadrian, and Neo-Sadrian); and the future Islamic philosophy. The future Islamic philosophy is an ideal one, could emerge later, contingent on certain conditions and prerequisites, such as addressing contemporary issues, particularly socio-cultural and practical issues. It seems that the survival of Islamic philosophy and its avoidance of becoming merely historical -in contrast to the idea of the "end of Islamic philosophy"- depends on this. Since the ideal Islamic philosophy is one that solves problem, this naturally requires problem-oriented philosophical research. Thus, highlighting the importance of problem-oriented research; the nature of a problem; and the differences between a problem, subject, question, and difficulty, the paper will propose the most important and central strategies that could actualize the future or ideal Islamic philosophy. These strategies include: philosophical attention to new sciences and technologies; considering the fourth wave in philosophy; engaging with "Philosophy of"; adopting concrete approaches in philosophy; conducting interdisciplinary researches in philosophy; and employing new methods in philosophy.
Developing Political Theory: The State for Farabi vs. Hobbes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
61 - 75
حوزههای تخصصی:
According to Thomas Hobbes, public should and they normally accept what they find in place just because the alternative is destabilization and chaos. In this paper, I will argue that in Farabi’s theory the government actually would put its pace forward. As Farabi saw it, the state not only is the source of some benefits but also should be and is the source of human beings’ virtue and happiness. For Farabi, the first governor of the state resembles the heart in a body, or a physician in a city. Farabi’s utopia literally meaning ‘the excellent state’, consists of five levels. On the first level stands the philosopher or the prophet. The second level includes poets, music composers, writers and the likes of them. Farabi strongly believes in the power of imagination and that most people are under the influence of their imaginative faculty. This notion has an important outcome which influences his view on religion, prophet, and their relation with the public: images, in his view, are the most powerful means of influencing the public.
Social Justice and Unity and Its Relationship with the Ideal Society from the Perspective of Abolhasan Ameri(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
75 - 90
حوزههای تخصصی:
Ameri has a special perspective on the ideal society and its realization. He proposes individual and social moderation or justice and individual unity between internal forces and social unity among the members of society. Ameri believes that moderation, as the main component of virtue and happiness, acts at both the individual and social levels. At the individual level, moderation of the forces of the soul leads to the realization of the virtue of unity and ultimately causes the perfection of the human form and individual happiness, and at the social level, moderation is the factor that unifies society. Unity in society is the factor that keeps it Durable and differentiation in it causes its corruption and ruin. This unity is achieved from total justice and can be considered, from Ameri's perspective, an effect or characteristic of culture. This moderation and unity are not only raised in the individual and total dimension, but also include other dimensions such as the geography of the earth. Religion, with its individual and total moral and juridical commands, reason, with its sovereignty over powers, and love, with its unification of similar matters, play a fundamental role in achieving total moderation or justice and social unity.
تقدم و تأخر خودآگاهی بر ادراک غیر: مقایسه آرای سهروردی و کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
5 - 34
حوزههای تخصصی:
خودآگاهی در فلسفه اشراق به عنوان آغازی بر شناخت خود به عنوان نور و حرکت از آن برای شناخت دیگر انوار مطرح شده است. سهروردی ادراک انسان از خود را ادراکی حضوری دانسته و نفس را ذاتا مدرک خود می داند که برای این ادراک از خود به هیچ صورتی نیاز ندارد؛ چرا که هر صورتی از این نفس در ذهن باشد باز هم خود آن نفس نیست و به منزله غیر برای نفس است. لذا چنین استنباط میشود که در نگاه سهروردی ادراک خود مقدم بر هر ادراک دیگر است. این بحث در فلسفه کانت نیز بخشی از مباحث او را تشکیل می دهد. کانت با تقسیم بندی من به منِ تجربی و منِ استعلایی تفاوتی میان ادراک این دو امر در انسان قائل می شود. از نظر کانت آن چیزی که انسان هر روزه با مفهوم من از آن یاد می کند و می شناسد، منِ تجربی است که متاخر از ادراک تجربی برای ذهن حاصل می شود اما منِ استعلایی که فراتر از تجربه است غیر قابل شناخت نظری است و لذا کانت خودآگاهی را ادراکی پسا تجربی و متاخر از آن می داند. در این پژوهش سعی بر آن شده است مقایسه ای تطبیقی میان آرای سهروردی و کانت در مسئله خودآگاهی انجام شود.
تحلیل انتقادی نظریه حرکت در حرکت علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۴ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
35 - 66
حوزههای تخصصی:
صدرالمتالهین با طرح نظریه حرکت جوهری، حرکت در مقوله جوهر را مطرح کرد. اما او نیز همچون دیگر فلاسفه، حرکت در سایر مقولات را نپذیرفت، به ویژه در مقولاتی که افراد آن ها تدریجی الحصول است؛ چرا که حرکت در آن ها باعث به وجود آمدن پدیده «حرکت در حرکت» می شود که از دیدگاه همه فلاسفه، امری محال است. در این بین در دیدگاه علامه طباطبائی پذیرش حرکت جوهری، مستلزم پذیرش وقوع نوعی حرکت تبعی اما حقیقی در همه مقولات نه گانه عرضی است. لذا در دیدگاه علامه طباطبائی حرکت در حرکت نه تنها محال نیست، بلکه تبیین چگونگی سرعت و کندی حرکات در پرتو پذیرش حرکت در حرکت ممکن است. در این جستار علاوه بر بررسی مبانی علامه طباطبائی در تبیین بحث حرکت در حرکت، دیدگاه شاگردان ایشان نیز پیرامون این مسأله مورد بررسی قرار می گیرد و خواهیم دید که شاگردان ایشان اختلاف مبنایی با علامه طباطبائی پیرامون این نظریه ندارند.
موضع ماکیاولی در برابر دین: مواجه ای مبتنی بر واقعیت موثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
163 - 176
حوزههای تخصصی:
مواجهه ماکیاولی با دین همچون مواجهه او با فلسفه سیاسی کلاسیک، طبیعیات کلاسیک و نگرش به تاریخ به سبک کلاسیک امری متفاوت و از منظری خاص است. به اعتقاد نگارنده این مقاله، ماکیاولی به دلیل آنکه نجات میهن و دوام دولت سیاسی را در رأس هرم نگاه خود به غایت سیاست قرار داده است و از غایات به زعم خود خیالی دوری کرده است، تمامی وجوه و ساختار اندیشه کلاسیک را در این جهان بینی و غایت جدید مورد بررسی و ترجمه قرار می دهد. ماکیاولی از یک طرف اهمیت دین را در تداوم دولت سیاسی( اعم از جمهوری و شهریاری) بسیار زیاد می داند و از طرف دیگر آن را همچون شمشیری دولبه موجب نفاق و شکست و تباهی یک دولت و جامعه معرفی می کند. در این مقاله نگارنده توضیح می دهد که چگونه ماکیاولی دین مسیحیت را در تقابل با دین رومیان مورد نقد قرار داده و چه راهکارهایی را برای تغییر صورتِ ماده تباه شده دین توسط دستگاه کلیسا پیشنهاد می کند. نکته مهم این است که صورت جدید پیشنهاد شده، سابق در بطن انجیل واقع شده بود و ماکیاولی با استفاده از آن از دین تعریفی در راستای تبدیل آن به ابزاری مدنی و سیاسی ارائه می کند که می تواند در برابر بخت در تعریف سیاسی و مذهبی روم باستان قرار گیرد و در واقع موضع گیری پیچیده خود را نسبت به مسیحیت نشان دهد.
نقدی بر ردیه پارک بر استدلالِ دی رِی علیه طبیعت گرایی متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کریستوف دی رِی (2022) در مقاله «یک مورد جدیدِ معرفت شناختی به سودِ خداباوری» استدلالی نو در ردِ طبیعت گراییِ متافیزیکی ارائه می دهد. او مقدمه نخستِ این استدلال را دست کم بر دو رکن استوار می کند. رکن نخست نیازمندیِ استنتاجِ بهترین تبیین (IBE) به «باورِ متافیزیکی» است. این باور بدین معناست که وضعیت های امور در جهان به طور کلی تبیین دارند. رکن دیگر آن است که این تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان نمی تواند علتِ باورِ متافیزیکی باشد. در سوی مقابل، سی یِنوگ بِی پارک (2023)، ضمن ردِ ارکان یادشده، استدلال می کند که اولاً «باورِ متافیزیکی» به IBE نیاز دارد و ثانیاً تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان، علتِ باورِ متافیزیکی است. پژوهش پیش روی، به نقد دیدگاه پارک می پردازد. نخست نشان می دهیم که استدلالِ پارک علیه نیازمندیِ IBE به باورِ متافیزیکی ابهام های اساسی دارد. همچنین استدلال می کنیم که استدلال های او به سودِ نیازمندیِ باورِ متافیزیکی به IBE با دو مشکلِ (1) خلط میانِ روندِ شکل گیریِ یک باور و فرآیند توجیهِ آن و (2) خلط میانِ جنبه هستی شناختیِ تبیین پذیری و جنبه معرفت شناختیِ آن روبرویند. افزون بر اینها نشان داده می شود که استدلالِ پارک به سودِ رابطه علی میانِ تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان و باورِ متافیزیکی، در اساس، خلطِ میان علتِ باورِ متافیزیکی و دلیلِ باور به آن است.
تحلیل نقادانه دیدگاه های کلامی شریف رضی درباره خداوند در کتاب تلخیص البیان عن مَجازات القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شریف رضی، ادیب و عالم نامدار شیعی در سده چهارم که بیشتر به جهت تدوین نهج البلاغه شهرت دارد، تفسیر بزرگی بر قرآن کریم با عنوان حقائق التأویل فی متشابه التنزیل دارد که گزیده ای از آن را در کتاب تلخیص البیان عن مَجازات القرآن به ودیعت نهاده است. از آنجا که او در علم کلام شاگرد قاضی عبدالجبّار همدانی بود و با آرای معتزله آشنایی کامل داشت، آیات موهم تشبیه، تجسیم و تجویر را بنا بر مشرب معتزلی تأویل می کرد. در این مقاله ضمن پی جویی دیدگاه های کلامی او درباره افعال و صفات خداوند، تلاش می کنیم با توجه به دیدگاه های رقیب، نظرات او را به خصوص درباره دامنه مَجاز در تفسیر آیات قرآن کریم در سنجه نقد قرار دهیم. بر این پایه مهم ترین مواردی که در عقل گرایی اعتزالی شریف رضی مغفول بوده و موجب افراط او در تأویل شده، عبارت اند از: امکان حمل بر استعاره تمثیلیه و تفسیر تمثیلی، تفسیر بر اساس حقیقت باطنی عالم، و تفسیر با توجه به روح معنا.
تحلیل و ارزیابی مدل شناختی دیدگاه فرهنگستان علوم اسلامی در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۲)
31 - 47
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارزیابی مدل شناختی رویکردهای مختلف علم دینی با بازنمایی دقیق تر مدل های ممکن در تولید علم دینی زمینه ایجاد اجماع و توافق بیشتر میان باورمندان علم دینی را فراهم می کند و گامی عملیاتی در مسیر پیشبرد مباحث علم دینی و خروج از مباحث انتزاعی علم دینی محسوب می شود. ارزیابی مدل شناختی این رویکردها با محوریت سه مؤلفه عام و اصلی ناظر بر تعریف مدل و مبانی نظری و فلسفی، منطق و روش شناسی تولید علم، انسجام و نظام مندی و سازگاری درونی است که ذیل آن مجموعه دیگری از مؤلفه های فرعی ناظر بر مهم ترین مواضع چالش و نزاع در روش شناسی تولید علم دینی قابل استخراج است. در این نوشتار، ضمن اذعان به ضرورت های معرفتی و اخلاقی و فرهنگی علم دینی، به روش توصیفی تحلیلی به ارزیابی مدل شناختی رویکرد فرهنگستان علوم بر اساس عناصر پیش گفته پرداخته شد. رویکرد فرهنگستان علوم اسلامی به دلیل پرداختن به مؤلفه های عام اصلی و اکثر مؤلفه های فرعی یکی از مدل های ممکن در مسیر تولید علوم انسانی اسلامی است؛ گرچه تا رسیدن به مدل کارآمد که مورد اجماع اکثریت باورمندان علم دینی باشد نیازمند همگرایی، اصلاح، ارتقاء، و تکمیل است.
آسیب شناسی اجتماعی مداحی: کالایی شدن مداحی یا تربیت دینی؟!
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳۹
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در جهان مدرنیته امروز، بسیاری از ارزش های فرهنگی، تربیتی، اخلاقی و دینی جوامع تغییر کرده و با نام متجددشدن دستخوش تحولاتی شده است. مداحی نیز از این تغییر، محفوظ و مصون نیست. بنابراین، شاهد تحولاتی در سبک و سیاق مداحی هستیم. مداحی به عنوان میراث شیعه با هدف پاسداری از ارزش ها و انتقال آن، یک روش تربیتی در جامعه است. اما امروزه، شاهد انحرافاتی در آن هستیم که مداحی را به کالایی مادی، که احساس لذت مخاطب در آن شرط است، تبدیل کرده و آن را از هدف اصیل خود یعنی تربیت دینی و بصیرت افزایی دور کرده است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی آسیب های مداحی به شیوه کیفی تحلیلی انجام شده و به مسائلی، همچون غلبه منطق بازاری برمنطق دینی، تعصب سیاسی به جای تربیت سیاسی، تبدیل مناسک مداحی به نمایش و سوء استفاده عاطفی در جهت منافع مادی در مداحی پرداخته است و با ارائه چند راهکار در این حوزه به پایان می رسد.
شهادت امام حسین (ع) در کلام حضرت زینب (س)
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳۹
109 - 126
حوزههای تخصصی:
از آنجا که شخصیتی همچون حضرت زینب(س)، افق وجودی و فکری در سایه امام معصوم دارد؛ ضروری می نماید که شهادت امام حسینA(ع)را از دیدگاه ایشان بکاویم تا بتوانیم هرچه بیشتر به واقع آن دست یابیم. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و باتوجه به اقتباس آیات الهی در کلام حضرت زینب(س) در توصیف این واقعه و ارتباط این آیات و کلام ایشان، به این پرسش پاسخ داده است که نگاه حضرت زینب (س) به شهادت امام حسین (ع) و یارانشان چیست؟
یافته های پژوهش نشان داد که عبارت «مارایت الاّ جمیلا هَوُلاَءِ قَوْمٌ کَتَبَ اَللَّهُ عَلَیْهِمُ اَلْقَتْلَ فَبَرَزُوا إِلَى مَضَاجِعِهِمْ» بر این دلالت دارد که شهادت امام حسین(ع) عین عبودیت تام الهی است و رضایت و اشتیاق ایشان به شهادت، ابزاری برای تمییز خبیث از طیب و تمحیص قلوب عالمیان قرار داده شد؛ بنابراین این فعل در اوج جمال بوده است و از مصادیق فعل جمیل به شمار می آید که اصطلاح قرآن نیز بر این معنی دلالت دارد.
معرفی کتاب: رکضه طویریج/ السید حسین الموسوی ابوسعیده، ، قم/ نجف: مکتبه ابوسعیدهالوثائقیه العامه، 2024
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۱۰ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳۹
133 - 135
حوزههای تخصصی:
امکان خوانش الهیاتی از نظریه حاکمیت هابز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
109 - 120
حوزههای تخصصی:
این مقاله با بازاندیشی در خوانش های رایج از نظریه حاکمیت توماس هابز امکان ارائه تفسیری الهیاتی از آن را بررسی می کند. درحالی که تفاسیر سکولار از اندیشه هابز مسلط بوده اند، پژوهش حاضر با تحلیل زمینه های تاریخی و مبانی نظری او نشان می دهد که الهیات نقشی اساسی در چارچوب فکری وی ایفا می کند. با نقد دیدگاه مارک لیلا درباره «چرخش هابز به سوی انسان شناسی سکولار»، مقاله استدلال می کند که لویاتان نه صرفاً متنی سیاسی بلکه اثری است که در آن الهیات و نظریه حاکمیت به طور نظام مند در هم تنیده اند. در نهایت، مقاله با بررسی پیوند میان الهیات مسیحی و نظریه حاکمیت مطلق هابز بر اهمیت بازخوانی مفاهیم او در چارچوبی فراتر از قرائت های سکولار تأکید می کند.