فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
115 - 143
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند گرم شدن کره زمین و افزایش روزافزون میزان انتشار گازهای گلخانه ای و وابستگی افراد به خودروی شخصی، لزوم توجه بیشتر متخصصین شهری بالأخص برنامه ریزان شهری به تأثیر شاخص های فرم شهری و شاخص های اقتصادی- اجتماعی بر مصرف انرژی و رفتارهای ترافیکی شهروندان، بیش ازپیش مشخص می شود. در این میان فرم شهر با شاخص هایی چون تراکم، اختلاط کاربری، طراحی، فاصله تا حمل ونقل عمومی و فاصله تا مرکز شهر یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده در الگوهای سفر ساکنین است. تحقیق حاضر در زمره پژوهش های کاربردی و با 1000 حجم نمونه و به منظور بررسی ارتباط شاخص های فرم شهری و شاخص های اقتصادی- اجتماعی و رفتار سفر خانوار بر میزان فاصله سفر خانوار و VKT[1] در سطح نواحی ترافیکی شهر قزوین انجام شده است. در این پژوهش از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحلیل بیان کننده این است که متغیرهای فرم شهری و متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و رفتار سفر خانوار تا 23 درصد بر میزان مسافت طی شده توسط خودروی شخصی، تا 33 درصد بر میزان فاصله سفر خانوار و تا حدود 17 درصد بر فاصله سفر کاری خانوارها تاثیرگذارند. در این پژوهش فاصله تا مرکز شهر (با ضریب بتا،217/0) مهم ترین متغیر فرم شهری بر میزان VKT و عامل مالکیت وسیله نقلیه نیز (با ضریب بتا، 243/0) مؤثرترین متغیر اقتصادی بر میزان VKT می باشد. [1]. Vehicle Kilometer Travel
تحیل ابعاد کالبدی و غیرکالبدی اقلیم در دیوارنگاره های معاصر شهر اصفهان براساس مدل مکان پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۷۲-۵۹
حوزههای تخصصی:
رابطه بین ویژگی های اقلیمی و ابعاد کالبدی مکان و فضای شهری، از جمله عوامل مهم در فرآیند طراحی تا اجرای دیوارنگاری است که به خصوص در شهرهای تاریخی می تواند نقشی مؤثر در آراستگی، هماهنگی و وحدت، تداوم و پیوستگی فضایی با بافت تاریخی داشته باشد. در یک دهه اخیر دیوارنگاره هایی در شهر اصفهان اجرا شده که در مطالعه ای میدانی به علت کم توجهی به ابعاد کالبدی و غیرکالبدی، در فرآیند ذکرشده، تأثیرات نامطلوبی را در شکل گیری منظر مطلوب شهری با بافتی تاریخی ایجاد نموده اند. هدف از این پژوهش، شناسایی و تدوین شاخصه ها و زیرشاخصه های مرتبط با ابعاد غیرکالبدی و کالبدی دیوارنگاری در فضای شهری بوده است که با روش توصیفی و تحلیلی و بر اساس مدل مکان پایدار، به شناسایی و تدوین موارد مذکور پرداخته است. نتایج به دست آمده، حاکی از شناسایی دو شاخصه اصلی هستند؛ 1. نوع اقلیم و تأثیرات آب و هوا که شامل زیرشاخصه هایی می شود؛ الف. گونه ها و الگوهای اقلیمی که به تغییرات فصلی آب و هوا در فصول چهارگانه در طراحی و اجرای دیوارنگاره ها نظر دارند، ب. پایداری اقلیمی که انسجام و پایداری و سازگاری اقلیمی در تغییرات میانگین میزان بارندگی و رطوبت حاصله، زاویه و میزان تابش نور آفتاب را در یافتن موقعیت مکانی مناسب دیوارنگاره با اقلیم غیرکالبدی رصد می نماید. 2. مواد و مصالح بوم آورد که شامل زیرشاخصه هایی هستند؛ الف. امکانات بوم شناسانه پایدار که به انواع رنگدانه های طبیعی، معدنی و آلی در کنار بست های طبیعی در دیوارنگاری اشاره دارند، ب. در نظر گرفتن پالت رنگ های دیوارنگاره متناسب با رنگ شاخص محیط و هم سو با ویژگی های اقلیمی، ج. پیوستاری با محیط طبیعی و مصنوع و انعکاس آن در ویژگی های تصویری دیوارنگاره.
مطالعهای بر جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان پیشگام مینیمالیست در دهه 1960 میلادی
حوزههای تخصصی:
جریانهای نوین هنری دهه 19۶0 میالدی با هدف به چالش کشیدن اصول زیباییشناسی هنر مدرن پدید آمدند. در این میان جنبش
هنری مینیمالیسم در واکنش به نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی سر برآورد. مینیمالیسم نقش بسزایی در گذر هنر از مدرنیسم به
پستمدرنیسم ایفا کرد و بنیانهای تازهای را بنا نهاد. هنرمندمحوری از مؤلفههای هنر مدرن، یکی از اصولی بود که این جنبش آن را به
چالش کشید و آن را به مخاطبمحوری سوق داد. مخاطب که در هنر مدرن جایگاهی نداشت، نقشش در هنر مینیمال تغییر پیدا کرد و
بهعنوان منبع و سرچشمه ادراک در نظر گرفته شد؛ از این رو، اشیاء هنری با تمرکز بر تجربه و درک ملموس از آثار خلق گردیدند. با توجه
به مخاطبمحور بودن اشیاء مینیمالیستی و اهمیت حضور واقعی تماشاگر در برابر آثار، این نوشتار با هدف شناخت مبانی نظری و رویکرد
هنرمندان مینیمالیسم در توجه و تمرکز بر حضور مخاطب در آثارشان نگاشته شده است. این مقاله با روش توصیفی و شیوه گردآوری
اطالعات به صورت کتابخانهای، در پی پاسخ به این سؤاالت است: آیا دیدگاه و رویکرد فلسفی در ورای آثار مینیمالیستی در توجه به حضور
مستقیم و مشارکت مخاطب در آثار وجود داشته است؟ هنرمندان پیشگام مینیمالیست قصد داشتند مخاطب در مواجهه با آثارشان به چه
آگاهی برسد؟ نتایج بیانگر آن است که اهمیت حضور مخاطب در آثار مینیمالیستی مرهون رابطه نظری این جنبش با آراء پدیدارشناسی
فیلسوف فرانسوی، موریس مرلوپونتی، است و دیگر اینکه، تجربه بدنی مخاطب در پیرامون چیدمانهای مینیمالیستی، ارتقاء سطح آگاهی
فرد را نسبت به فضا و خودش در پی دارد.
تحلیل دیوارنگاره های مذهبی دوره قاجار با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر (با تأکید بر بقاع متبرکه گیلان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
113 - 123
حوزههای تخصصی:
هنر دیوارنگاری مذهبی با موضوعات مربوط به وقایع عاشورا و روایات زندگی پیامبران و امامان شیعه، بخشی از آثار هنرهای تجسمی دوره قاجار را شامل شده که فضای اماکن متبرکه همچون بقاع، تکایا و حسینیه ها را به خود مزیّن کرده است. این هنر، نمایانگر ویژگی های فرهنگ عامّه مانند اعتقادات دینی، ارزش ها، علایق و جنبه های اجتماعی در دوره قاجار است. با توجه به تحولات فرهنگی ایران در دوره مذکور و پیدایش بسترهای جدید برای ارائه آثار نقاشی، ضروروت دارد تأثیر این تحولات بر نقاشان قاجار مورد بررسی قرار بگیرد. هدف تحقیق، ارزیابی تأثیر افق معنایی و امتزاج افق ها برآثار هنرمندان قاجار با تأکید بر دو منطقه گیلان و شهر اصفهان است. سؤال های مورد بررسی عبارتند از: ۱- امتزاج افق ها در آثار هنرمندان گیلان و اصفهان چه تأثیراتی گذاشته است؟ ۲- وجوه اشتراک و افتراق آثار آنان چیست؟ روش تحقیق ، توصیفی-تحلیلی با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر و داده های مورد نظر، به شیوه کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که هنرمند بقاع، با پیش داوری هایی که متعلق به افق معنایی روزگار اوست به مکالمه با سنّت گذشته پرداخته و تعاملی سازنده میان زمان حال و گذشته برقرار کرده است؛ به این مفهوم که تحت تأثیر افق معنایی گذشته، بافت، زمینه اجتماعی – فرهنگی خود، دست به خلق آثاری زده که نوعی تفسیر جدید از سنت است؛ در عین حال امتزاج افق ها در هنرمندان دو منطقه منتخب، تأثیر متفاوتی داشته و هنرمند لاهیجانی به دلیل بافت و زمینه محل سکونت خود، کمتر از هنرمند اصفهانی از جریان های روز نقاشی تأثیر پذیرفته و بیشتر به سنت ایرانی وفادار مانده است.
تحلیلی در مورد گرافیک محیطی و لزوم پیاده سازی صحیح آن منطبق با فرهنگ ملی و تاثیرات مثبت آن در رابطه با جامعه ای شاداب و امیدوار
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
86 - 104
حوزههای تخصصی:
این گفتار پژوهشی است در باب گرافیک محیطی و مبلمان شهری و در آن سعی شده با توجه به مطالعات و تجربیات پیشینیان در چند حوزه خاص از گرافیک محیطی تحلیل صورت گیرد. نویسنده در ابتدا به تعریف و پیدایش گرافیک محیطی پرداخته و همراه با آن خواننده را متوجه اهمیت و کاربرد آن در دنیای امروز می کند. در ادامه با بررسی ریشه های تاریخی و شکل گرفتنِ تمدن ها و فرهنگ های مختلف به پیدایش جایگاه گرافیک محیطی در سطح جامعه می پردازد. با روشن شدن این موضوع جهت واکاویِ روشن تر به سلسله مراتب نیازهای انسانی پرداخته شده تا ارتباط محیط با انسان بیش ازپیش آشکار گردد. همچنین رابطه فرهنگ بومی با آیین هر مرز و بوم به بحث گذاشته شده و چگونه شکل گیری بافت فرهنگی- آیینی را ترسیم می کند. در انتها و بر اساس داده های استخراج شده، نویسنده پیرو دو هدف اصلی این تحلیل (ارتباط گرافیک محیطی با فرهنگ ملی- آیینی و پیوستگی آن با جامعه ای شاداب و امیدوار) بر لزوم پیاده سازی گرافیک محیطی منطبق با فرهنگ و آیین تاکید می کند. وی با مطرح نمودن چند نمونه که تا حدی در این حوزه مورد قبول محسوب می شوند به سوی تاثیراتِ فرهنگی و فرهنگ سازی رفته و به اثرگذاریِ مثبت آن عوامل بر جامعه ای شاداب و امیدوار می پردازد.
هنجارگریزی معنایی اصل بنیادین ارتباطات زیبایی شناسی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا با هنر معاصر بر اساس نظریه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
616 - 635
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی یکی از روش های کاربردی در آشنایی زدایی شعر است. شاعران زیادی از این روش، برای انتقال معانی استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موجب ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجایی که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است. نوع به کارگیری زبان از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این پژوهش با مرور مفاهیم مربوط به اهمیت فرمالیست های روسی و تقسیم بندی لیچ به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا و هنر معاصر پرداخته شده است. رسالت این پژوهش در به کارگیری یافته های علم زبان شناسی و معرفی دلایل علمی برای جذّابیّت و ماندگاری آثار مورد بررسی و شناخت بیشتر شاعران معاصر و التذاذ بهتر از شعر آنها و ایجاد زمینه لازم برای تحقیقات و پژوهش های بیش تر در این حوزه، برای محقّقین و دانشجویان علاقه مند، اهمیّت پژوهش حاضر را دو چندان کرده است. این پژوهش ، بر آن است که به سوال های مطرح شده پاسخ دهد. با ژرف نگری در مبانی نظری، ویژگی های هنجارگریزی معنایی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بررسی شده است و پس از مطالعه مبانی نظری و منطبق کردن آن ها با شعرهای معیری و اوستا، نتیجه ی مطرح شده به روش کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی- توصیفی بیان شده است. اهداف پژوهش: بررسی هنجارگریزی معنایی براساس نظریه لیچ در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا. بررسی هنجارگریزی در هنر معاصرِ ایران. سؤالات پژوهش: آیا رهی معیری و مهرداد اوستا از هنجارگریزی معنایی، بهره برده اند؟ کدام یک از مفاهیم هنجارگریزی معنایی (جسم پنداری، سیال پنداری، جانورپنداری، گیاه پنداری و انسان پنداری) در اشعار رهی معیری و اوستا بسامد بیشترین و کمترین بسامد را دارد؟
اسب در نقاشی منصور قندریز: تحلیل نشانه- معناشناسانه ی یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منصور قندریز از جمله نقاشان مستعد معاصر ایران است که به طور معمول نامش در همراهی با مکتب سقاخانه به چشم می خورد؛ این در حالی است که بسیاری از آثار فیگوراتیو او که با بهره گیری از دنیای اساطیر و سنت های کهن تصویرگری ایرانی خلق شده اند و خصلتی بدوی و رازآمیز دارند، از دایره ی پژوهش برکنار مانده اند. این هنرمند در نقاشی هایش از ارزش های زیبایی شناختی سنت تصویری ایران در جهت هویت یابی و آفرینش معنا بهره برده و نیز نقش اسب را که از ادوار باستانی تا کنون در هنر ایران رایج بوده است، به صورتی پرتکرار و معناساز در کار خود گنجانده است. تحقیق پیش رو با انتخاب یک اثر از این هنرمند که حال و هوایی اسطوره ای و مرموز بر آن حاکم است و نیز نقش دو اسب در آن دیده می شود، در حالی که یکی از آن ها دو شاخ روی سرش دارد، در تلاش است سازوکار خلق معنا و چگونگی مشارکت نقش اسب را در فرآیند معناآفرینی اثر جست وجو کند. جستار حاضر به لحاظ هدف بنیادین بوده و روش گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانه ای است. انتخاب نظریه ی نشانه- معناشناختی گفتمانی این پژوهش را قادر می سازد تا از مربع معنایی عبور کرده و با تحلیل مربع تنشی معنای نهایی اثر و کارکرد نقش اسب را در آن آشکار کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نتیجه ی کنش و تعامل میان عناصر و عوامل گفتمانی موجود در تصویر کمال و تعالی است و اسب، نقش همراه و عامل کمکی انسان را بر عهده دارد. در اثر مذکور اسب شاخ دار از نیروهای حافظ طبیعت و وابسته به مادینگی برآورد می شود.
تأثیر عکاسی بر تحولات بصری آثار لاکی در دورۀ قاجار (با تأکید بر قلمدان نگاری و چهره پردازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
عکاسی، اندکی پس از اروپا، به ایرانِ عصر قاجار راه یافت و با وجود آنکه ابتدا در خدمت دربار و ثبت وقایع رسمی بود، به تدریج وجههٔ عمومی و هنری نیز پیدا کرد. این رسانه در آن زمان برای هنرمندانی که با شیوه های نوین نقاشیِ غربی آشنا شده بودند، ابزاری کارآمد در جهت تصویرگری های واقعگرایانه و الگویی مناسب برای ثبت عین به عین عناصر و جزئیات در نقاشی محسوب می شد. با اینکه تأثیرات عکاسی را اغلب بر حوزهٔ رنگ روغن یا آبرنگ می دانند، در این بین سایر رسانه های بصری از جمله لاکی کاری و قلمدان نگاری هم متأثر از این پدیده بوده است. در این پژوهش که با هدفِ شناختِ اثرات عکس و عکاسی بر تحولات تصویریِ آثار لاکی انجام گرفته، سعی شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1- دامنهٔ تاثیر عکاسی بر هنرهای بصری و چهره نگاری در عصر قاجار تا چه حد بوده؟ و 2- کیفیت این اثرگذاری بر آثار لاکی، خصوصا قلمدان ها، چگونه است؟ در این نوشتار، روش تحقیق از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی، و شیوهٔ گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که عکاسی با تأثیر مستقیم بر حیطهٔ تصویرگری و به خصوص چهره نگاری، در وهلهٔ نخست بر نقاشی و به موازات آن بر سایر رسانه های تصویری عصر قاجار، از جمله آثار لاکی و علی الخصوص قلمدان ها، ظاهر شده است. قلمدان نگاران و مصوران مصنوعات لاکی از عکس به دو صورت بهره می گرفتند: نخست به صورت گرته برداری دقیق و ترسیم عین به عین، و دوم به روش ساده تر و مهیّاترِ چسباندن عکس در زیر سطح لاک در قالب عکس برگردان. قلمدان های چهره پرداز قاجاری اغلب حاوی تکچهرهٔ شاهان، رجال، درباریان و صاحب منصبان و زنان بوده اند و در ساختار بصری و ترکیب بندی شان اصولا قاب بیضی شکل مرکزی با الگوی غربی و ابعادی بزرگتر از قاب بندهای مجاور، محل ترسیم پیکرهای واقعگرایانه، آن هم در هیئتی رسمی و با ترکیب عمودی بوده است.
دگرگونی منظر ذهنی شالیزار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
3 - 3
حوزههای تخصصی:
کشت شالی عمده ترین فعالیت کشاورزی استان های شمالی ایران از جمله مازندران و گیلان است و معیشت اغلب ساکنین این دو استان به این محصول گره خورده است. در سال های نه چندان دور تمامی فعالیت های شالی کاری توسط نیروی انسانی انجام می شد و به دلیل پایین بودن سرعت انجام کار و فرصت فقط یک بار کاشت، فعالیت های وابسته فرهنگی خاص را به وجود آورده بود. از جمله خواندن آوازهای محلی در حین کار و رسم کایِّر 1 . حتی پیش می آمد که افراد در حال عبور دقایقی را برای کمک به صاحب زمین وقت می گذاشتند. این آداب و رسوم فرصت مناسبی برای گردشگری کشاورزی به وجود می آورد. گردشگری کشاورزی ترجمه فارسی واژه Agritourism است، ترکیبی از دو واژه Agri و Tourism شامل فعالیت های کشاورزی که گردشگران را به خود دعوت می کند. گردشگری کشاورزی این امکان را برای گردشگران به وجود می آورد که علاوه بر تجربه فعالیت مورد نظر، با فرهنگ و آداب بومی آن سرزمین آشنا شوند. شالی کاری علاوه بر ایجاد مناظر عینی مانند تنوع در اندازه، فرم و رنگ در بازه زمانی کمتر از شش ماه، بازگوکننده فرهنگ عامه سرزمین بوده و نیز دیدن هر منظره از بازه زمانی فوق، منظر ذهنی و درک دقیقی از زمان در انسان ایجاد می کند. شالیزار فرصت مناسبی برای گردشگر فراهم می کند تا دیدن آداب و رسوم و انواع مناظر را همراه با انجام انواع فعالیت ها تجربه کند. منظر ذهنی شالیزار شامل تمامی آداب و رسوم گره خورده با فعالیت شالی کاران در طول مراحل آماده سازی زمین، کاشت، داشت و برداشت است که در فاصله زمانی کمتر از شش ماه اتفاق می افتاده است. در کنار آن دیدن هرکدام از مناظر درک دقیقی از زمان را به بیننده می داده چراکه هر فعالیت بیانگر زمانی خاص از این بازه شش ماهه بود: آماده سازی زمین با منظره عرصه های پهناور پرآب در اواخر اسفند و اوایل فروردین؛ منظره سرسبز زمین نشا شده تا قبل از خوشه آوری از اواخر فروردین تا اواسط تیر ماه؛ منظره خوشه های سبز از اواسط تیر تا اواسط مرداد؛ منظره یک دست طلایی با خوشه های آویزان تا اواسط شهریور (پاییزه ماه 2 )؛ و منظره ساقه های به جامانده پس از برداشت محصول بعد از شهریور. اما آنچه امروزه اتفاق می افتد، افزایش سرعت انجام مراحل مختلف، استفاده از ارقام زودرس برنج و بهره مندی از ماشین آلات جدید سبب شد تا درصد بالایی از کشاورزان به کشت دوم روی آورند و چرخه فعالیت های مربوط به شالیزار دوبار اتفاق بیفتد. ماشینی شدن فعالیت ها، حضور کمتر نیروی انسانی و تسریع در زمان سبب ازبین رفتن فرهنگ و آداب و رسوم مربوط به شالی کاری شده و منظر ذهنی در درک زمان را نیز مخدوش ساخته است. برای مثال خوشه های طلایی برنج در برخی از زمین ها در کنار زمین های تازه نشا شده دیده می شود و درک سنتی زمان را مخدوش می کند. آسیب دیگری که کشت مجدد شالی ایجاد می کند سوزاندن پس مانده ساقه است که سبب آلودگی زیست محیطی در محدوده زمانی بین دو کشت شده و جاذبه گردشگری در فضا را از بین می برد. خوشبختانه در برخی از مناطق که به دلایل مختلف از جمله شیب زمین، ورود ماشین آلات کشاورزی دشوار است، هنوز همان عادات قدیمی در جریان است و امید می رود در این بخش با احیای فرهنگ دیرین شالی زار بتوان سبب رونق گردشکری کشاورزی در آن مناطق شد.
ارزشیابی پیامدگرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی ایران مبتنی بر نگرش خبرگان دانشگاهی و دستگاه های اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۹۲-۷۷
حوزههای تخصصی:
در ایران اقدامات توسعه ای در روستاها با اولویت توسعه کالبدی - فضایی بر اساس طرح هادی روستایی انجام می گیرد. طرح هادی یا به عبارتی طرح جامع توسعه روستایی، با اهداف ایجاد زمینه توسعه و عمران روستا باتوجه به شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی؛ تأمین امکانات اجتماعی، تولیدی و رفاهی؛ هدایت وضعیت فیزیکی روستا؛ ایجاد تسهیلات برای بهبود مسکن روستائیان و خدمات محیط زیستی و عمومی، تهیه و اجرا شده است. با عنایت به اینکه این طرح از برنامه دوم توسعه موردتوجه نظام سیاست گذاری و برنامه ریزی قرار گرفته است و همچنین باتوجه به اهمیت طرح هادی در سطح روستاهای کشور ایران، ارزشیابی عملکرد اجرای این طرح و همچنین آگاهی از دستاوردهای آن ضروری است تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف این طرح از نتایج آن برای اصلاح چهارچوب مفهومی طرح و یا تغییر بنیانی در چهارچوب آن استفاده شود. لذا، پژوهش حاضر که ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ روش از نوع کیفی (مبتنی بر رویکرد نظریه زمینه ای) است، به ارزشیابی پیامدگرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی ایران پرداخته است. داده های موردنیاز به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 25 تن از کارشناسان و خبرگان جمع آوری و با بهره گیری از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روند تهیه و اجرای طرح هادی در سکونتگاه های روستایی کشور پیامدهای مثبت (مانند بهبود نظام حرکتی، بهبود ساختاری مسکن، ظهور فعالیت های اقتصادی جدید، برابری فضایی در برخورداری از خدمات زیربنایی و رفاهی، نظم پذیری در گسترش کالبدی و ارتقای کیفیت محیط) و منفی (مانند ضعف توجه به مالکیت روستائیان، تضعیف عناصر فرهنگی، بسترسازی برای کالایی شدن روستا، افزایش وسعت روستاهای پیرامون کلان شهری، تخریب منابع طبیعی - اکولوژیک، تضعیف انسجام و تنوع بصری بافت کالبدی) را به همراه داشته است. همچنین، نتایج این پژوهش تأکید دارد که پیامدهای منفی این طرح متأثر از روندهایی همچون دولت محوری، ضعف تعاملات سازمانی، ضعف توان تخصصی مشاوران تهیه طرح، ضعف توانمندسازی جامعه محلی، ضعف توجه به مشارکت جامعه محلی و تسلط نگرش نوگرایانه بر تهیه طرح است.
تبیین ساختار بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب؛ مطالعه موردی: بندر پهل-استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤثرترین عوامل در ایجاد آسایش حرارتی، تهویه طبیعی است، ازاین جهت مهم ترین دستاورد معماری سنتی ایرانی، بادگیر تلقی می شود. بحث تهویه طبیعی به خصوص در اقلیم گرم و مرطوب از ملزومات مهم تلقی می شود، زیرا رطوبت را از فضا دور کرده و باعث خنک شدن و بالا رفتن آسایش حرارتی می شود. در این پژوهش به بررسی بادگیرهای بندر پهل پرداخته شده است. با استفاده از طراحی مناسب عناصر معماری به بهترین شیوه از هدررفت انرژی های تجدیدناپذیر جلوگیری می شود. با این روش می توان علاوه بر فهم بیشتر مفاهیم معماری سنتی، راهکارهای سنتی را مورد تحلیل قرار داده و به مهندسان عصر حاضر به طور کامل معرفی کرد. بادگیر در بندر پهل از راهکارهای دستیابی به آسایش حرارتی در مقابل گرما و رطوبت طاقت فرسای حاشیه خلیج فارس است. پژوهش پیش رو به معرفی بادگیر و پارامترهای مؤثر بر آن می پردازد. تاکنون تحقیقات گسترده ای در خصوص بادگیر و افزایش عملکرد آن انجام شده است که از مهم ترین آن ها تغییر در تناسبات موجود بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بررسی نمونه ای از بادگیرهای اقلیم گرم و مرطوب پرداخته و آن را مورد تحلیل قرار می دهد. داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است، سپس با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر، مدل سازی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. هدف این پژوهش بررسی عملکرد دقیق بادگیر در ایجاد تهویه طبیعی در اقلیم گرم و مرطوب است تا بتوان با الگو گیری از این عناصر شاخص در طراحی معماری های مدرن، آسایش حرارتی را در بنا بالابرده و استفاده از مصرف انرژی های تجدیدناپذیر را به حداقل رسانده تا گامی در جهت حفظ محیط زیست که رو به نابودی است برداشته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که آسایش حرارتی اتاق بادگیر نسبت به اتاق مجاور به طور قابل توجهی افزایش یافته و دمای اتاق کاهش یافته است که این خود نشانگر تأثیر مستقیم بادگیر بر آسایش حرارتی اتاق بادگیر را نشان می دهد.
جستاری در ضرورت و ساز و کار ضرب آهنگ کاوی فعالیت ها و رویدادها در توسعه دانش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
69 - 95
حوزههای تخصصی:
زندگی روزمره انسان ها مملوء از ضرب آهنگ های متنوع و تکرارپذیر فعالیت ها و رویدادها در زمان و مکان است. این موضوع ضرورت ضرب آهنگ کاوی را مؤکد می سازد. درواقع، علاوه بر اهمیت پیکربندی های فیزیکی فضا، مشاهده و درک آنچه در فضا در طی زمان اتفاق می افتد مهم است. در این پژوهش ضمن جستاری در باب ضرب آهنگ های زندگی روزمره، نظر طراحان به اهمیت و ضرورت توجه به این ضرب آهنگ ها در توسعه دانش طراحی معماری معطوف گردید. بنابراین، ابتدا با استفاده از استدلال منطقی و براساس پیشینه پژوهش، تصویری جامع از ضرب آهنگ های زندگی روزمره در فضاهای معماری ارائه می شود. در جهت آشکارسازی ضرورت و سازوکارهای ضرب آهنگ کاوی، از روش های مشاهده، مصاحبه عمیق و تحلیل محتوای کیفی برای مورد پژوهی در یک مجتمع آموزشی استفاده شد. یافته های این موردپژوهی نشان داد که در برخی از فضاها بیش از یک فعالیت و رویداد رخ می دهد. بنابراین، اتکاء صرف به استانداردها و هنجار های تثبیت شده کافی نیست و باید به ضرب آهنگ تکرار فعالیت ها و رویدادهای جاری در زمان و مکان نیز توجه کرد. سازوکارهای ضرب آهنگ کاوی که در این مورد پژوهی به تجربه گذاشته شد عبارت بودند از: حضور شخص پژوهشگر برای تجربه و درک فضا در بازه های زمانی متفاوت، استفاده از ابزارهای مستندسازی مشاهدات، مصاحبه با کاربران و نگارش روایت تجربه زیسته آن ها، دریافت ساختار منابع انسانی و در آخر مقایسه مدارک فنی طرح با فضای زیست شده معماری.اهداف پژوهش:شناخت و بررسی انواع ضرب آهنگ های زندگی روزمره در فضای معماری.ارائه سازوکاری برای ضرب آهنگ کاوی فعالیت ها و رویدادهای تکرار پذیر در فضای معماری.سؤالات پژوهش:انواع ضرب آهنگ های زندگی روزمره در فضای معماری کدام اند؟چگونه می توان سازوکاری برای ضرب آهنگ کاوی فعالیت ها و رویدادهای تکرارپذیر در فضای معماری ارائه کرد؟
سنجش پایداری کاربری های شهری در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی محله های اسلامیه و دولت آباد، کرمانشاه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 137
حوزههای تخصصی:
در نبود برنامه ریزی مناسب برای فقرای شهری، این فقرا هستند که دست به برنامه ریزی می زنند و سکونتگاه هایی را به صورت خودانگیخته به وجود می آورند که به دلیل عدم توجه سیاست گذاران شهری، یکی از نتایج آن عدم توجه به توسعه شهری پایدار می تواند باشد. در محله های اسلامیه و پهنه ی غربی دولت آباد شهر کرمانشاه نیز، اجرایی نشدن طرح تفصیلی شهری به خصوص در احداث کاربری های مصوب، منجر به تضعیف کاربری های خدمات شهری در این محله ها شده است. هدف از این پژوهش تعریف شاخص های پایداری کاربری اراضی شهری است تا از این طریق بتوان پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی به ویژه محله دولت آباد شهر کرمانشاه را ارزیابی نمود.در این پژوهش با استفاده از دو روش مقایسه ی روند در طول یک زمان و مقایسه با استانداردها به صورت مطلق با استفاده از روش تحلیل SWOT نقش عوامل مختلف را در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر پایداری کالبدی محله دولت آباد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محله های مورد بررسی در بعد کالبدی به جز دو شاخص پوشش پیاده روها و سرانه کاربری ها به استثنای کاربری تجاری، مطلوبیت لازم وجود دارد. در بعد اجتماعی و اقتصادی نیز، دو شاخص تراکم جمعیتی و حس تعلق به مکان از نظر پایداری در این محله ها مطلوب است، اما همکاری با سازمان های دولتی و اشتغال به فعالیت های غیررسمی، پایداری اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در شاخص های امنیت و ایمنی، ارزش زمین و املاک، نظافت و پسماند و فضای سبز نیز در این محله ها ناپایداری وجود دارد.
تحلیل نشانه شناختی استعاره های مفهومی از «زن» در منتخب دیوار نگاره های شهر تهران
منبع:
مطالعات هنر سال ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
61 - 86
حوزههای تخصصی:
استعاره از مهمترین عناصر زیبایی آفرینی است که در آثار هنری مورد توجه است. زبان شناسی شناختی استعاره ها را به عنوان ابزاری برای فهم و بیان تصورات انتزاعی در قالب تصاویر معرفی کرده است. بر اساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون، مطالعه استعاره ها یکی از راه های دسترسی به نظام تفکر افراد جامعه است. استعاره های مفهومی در قالب هنرهای تجسمی چارچوب هایی ذهنی را در مخاطب ایجاد می کنند، که از بین بردن آن ها دشوار است. در میان انواع هنرهای تجسمی دیوارنگاری کارکردهای ارتباطی قدرت مندی دارد و می تواند به تأثیرات فرهنگی و اجتماعی در جامعه منجر شود. از این رو، پرسش های اصلی این پژوهش عبارتند از: «دیوارنگاره ها در شهر تهران مفهوم زن را در قالب چه استعاره هایی برای مخاطبان برساخت می کنند؟» و «این استعاره ها بر اساس کدام حوزه های کلان مفهومی تعریف می شوند؟» این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نشانه شناسی انجام شده است. بدین منظور 19 دیوارنگاره در شهر تهران از سال 1396 تا 1400 به صورت هدفمند انتخاب و مطالعه شد. در نهایت 57 استعاره مفهومی شناسایی شد که در 4 محور اصلی شامل: «حضور اجتماعی فعال زنان در جامعه ایرانی»، «برابری موقعیت زنان و مردان در جامعه ایرانی»، «نقش محوری زن در خانواده و جایگاه مادری» و «جایگاه حجاب در زندگی زن»، به بازنمایی زنان پرداخته اند.
عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.
امکان سنجی اجرای طرح زندگی شبانه با رویکرد پدیدارشناسی در منطقه 22
حوزههای تخصصی:
گستره ای جدید از فعالیت های اجتماعی در شب با عناوینی چون زندگی شبانه، شبهای روشن و شب های سپید پدیدار گشته است که بیانگر شوق دعوت و پذیرنگی حضور اجتماعی مردم در فضاهای عمومی شهری در شب است.بدین منظور فضاهای عمومی شهری به عنوان میزبان حضور مردم، مستلزم مولفه های کمی و کیفی می باشند، از این رو می بایست به توزیع، تجهیز و تخصیص متناسب فضا، فعالیت و خدمات در فضاهای فعال شهری در شب توجه ویژه ای داشت. با توجه به تاثیر فعالیت های شبانه در شهر بر اقتصاد پایدار، سرزندگی ، نشاط اجتماعی و نیز ایجاد امنیت در فضاهای عمومی شهر؛ منطقه 22 با عنوان قطب گردشگری در شهر تهران، با وجود ظرفیت های مناسب موجود در زمینه جذب گردشگر، در ایجاد و تداوم زندگی شبانه ضعیف بوده است. لذا ضرورت شناسایی فرصت های گردشگری شبانه با هدفایجاد نشاط و سرزندگی در فضاهای عمومی شهری و در نهایت کسب مرغوبیت و ارتقای کیفی بافت محسوس است. مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی است که برای کسب و جمع آوری اطلاعات، از رویکرد اول شخص از طریق مشاهده دقیق مکان ها و محیط ها به منظور دریافت تجربه های دست اول یا تجربه های زیستی و از رویکرد اگزیستنال از طریق طراحی و انجام مصاحبه های عمیق ) نیمه ساخت مند ( برای دریافت عقاید و افکار مصاحبه شوندگان برای آزمون مولفه های حاصل از مبانی نظری استفاده گردید.نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن است که با کمی توجه به جذابیت های بصری و طبیعی، محدوده مورد نظر ضمن دارا بودن قابلیت اجرای طرح زندگی شبانه و به طور ویژه در مناسبت های مذهبی و فرهنگی، موجبات سرزندگی فضای عمومی شهر و ایجاد اقتصاد پایدار شهری گردد.
گونه شناسی و عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری معماری پل های تاریخی استان گیلان (با نگاهی بر پل های ادوار تاریخی صفویه و قاجاریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان گیلان به دلیل بارندگی ها و شرایط اقلیمی دارای پل های متعددی از دوره های تاریخی گذشته است. هدف پژوهش، گونه شناسی و شناخت عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری پل های تاریخی صفویه و قاجاریه استان گیلان است. پژوهش درصدد پاسخگویی به سؤالات ذیل است؛ کدام عوامل در شکل گیری گونه های مختلف پل های صفویه و قاجاریه استان گیلان مؤثر بوده اند؟ پل های صفویه و قاجاریه گیلان دارای چه تفاوت هایی از منظر؛ سازه ، هندسه، نوع قوس ، مصالح و تزئینات معماری با یکدیگر هستند؟ بر این اساس در این پژوهش، ابتدا برمبنای مطالعات کتابخانه ای مشخصات 15 پل تاریخی عصر صفویه و قاجاریه استان گیلان جمع آوری و در گام بعدی بر مبنای مطالعات میدانی عوامل مؤثر بر شکل گیری پل ها موردبررسی و جهت انجام تحلیل های هندسی پل ها از روش های ترسیم دستی و نرم افزارهای: فی ماتریکس حرفه ای و تقسیمات طلایی آتریس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است؛ اشتراکات مذهبی، اقتصادی، توسعه روابط سیاسی ایران با غرب و سپری نمودن اوقات فراغت شاهان صفوی عمده ترین عوامل شکل گیری پل های صفویه بوده است. پل های صفویه دارای 3 گونه مختلف؛ پل یک دهانه ای، دو دهانه ای و چهار دهانه ای هستند، استفاده از قوس پنج او هفت تند و کند، کانه پوش های متعدد، آجرکاری برجسته، وجود فضای اتراق، پشت بند دایره ای شکل، شیب بندی دومرحله ای و فرم پایه ها به صورت مستطیل و فرم موج شکن ها به صورت اشکال دایره ای لوزی امری رایج در پل های صفویه گیلان هستند. مهم ترین عوامل شکل گیری پل های قاجاری عبارت اند از؛ کنترل رابطه و کاهش تنش میان غرب و ایران، اقتصاد و ایجاد ارتباطات درون شهری و روستایی است. پل های قاجاری دارای 3 گونه مختلف؛ پل های یک دهانه ای، یک دهانه مرکزی و دو طاق جانبی و پل یک دهانه مرکزی و چهارطاق جانبی هستند. استفاده از قوس با ابعاد کوچک، آجرکاری عقب نشسته، شیب بندی یک طرفه و به کارگیری فرم دایره ای در موج شکن، پشت بندها و فرم مستطیل در پایه ها و عدم وجود فضای اتراق، میل راهنما و کانه پوش ها امری رایج در پل های قاجاری استان گیلان است.
بررسی جایگاه هندسه در معماری مساجد صفویه با رویکرد هنر قدسی؛ نمونه موردی: اصفهان
حوزههای تخصصی:
معماری ارزشمند ایران همواره در دوره های مختلف به فراخور شرایط، اصول خاصی داشته و منعکس کننده آن شرایط بوده است. از سویی مساجد ایران نیز همواره نشانه شکوه معماری ایرانی بوده که این مهم در دوره صفوی بیش از پیش آشکار می گردد. هندسه و استفاده از نقوش هندسی به عنوان یکی از بنیان های معماری سنتی، در مفهوم نمادین و فلسفی آن، تاثیرگذار روانی بر نیایشگر و تقویت حس وحدانیت در مساجد می باشد. هماهنگی موجود در بناهای مذهبی عصر صفوی، بیانگر هندسه ناب و خالص این عصر است. هدف این پژوهش بررسی جایگاه هندسه در معماری مساجد عصر صفویه با رویکرد هنر قدسی است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آورى داده ها، به روش کتابخانه ای و میدانی است. در این پژوهش پس از بررسی ویژگی های هنر و هندسه قدسی براساس اشکال و اعداد، به بررسی این هنر در مساجد امام و شیخ لطف الله در اصفهان پرداخته می شود. نتایج حاکی از آن است که نظم هندسی در پلان های هر دو مسجد براساس اشکال مربع، مستطیل و دایره بوده و نظم هندسی اعداد، صفر، سه، چهار و پنج می باشد. هنر قدسی در این مساجد براساس هنر هندسه و اصول نظم، تعادل، هماهنگی، تقارن و تناسب رعایت شده است.
مطالعه تطبیقی اصول معماری در خان ه های سنتی ایران از دیدگاه دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی؛ مورد پژوهی: خانه داروغه مشهد
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی سبکی از معماری است که در گذشته در هر منطقه یا ناحیه ای رایج و محبوب بوده است. در این سبک، توجه بیشتر درباره مصالح کاربردی در ساختمان و چگونگی عملکرد آنهاست. معماری سنتی ایرانی یکی از بی نقص -ترین معماری های جهان بوده است. زیرا در این سبک از معماری، بدون استفاده از هیچگونه وسایل و ابزارآلات پیشرفته ای خانه های با ظرافت و جذابی ساخته می شد. حتی طراحان امروزی هم از آن الهام می گرفتند. آثار معماری در ادوار مختلف، با هر شکل و کارکرد، بر اصولی واحد استوارند، به عنوان اصول معماری ایرانی از آنها یاد میشود و در گونههای مختلف معماری نمود پیدا کرده است. این اصول به تعبیر دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی است که در گونه های مختلف معماری نمود پیدا کرده است. بر همین اساس معمار مسلمان، سعی در متجلی کردن این اصول در ساختار معماری خود داشته و در این باره از راهکارهای مختلفی نیز بهره جسته است. هدف پژوهش مطالعه تطبیقی اصول معماری ایران در خانه سنتی داروغه مشهد از دیدگاه دکتر پیرنیا و دکتر فلامکی است. خانه تاریخی داروغه اولین خانه در مشهد میباشد که علاوه بر معماری سنتی ایران دارای نشانههایی از معماری روسیه است، لذا از این منظر دارای اهمیت ویژهای میباشد. در پژوهش حاضر از روشهای تحقیق کیفی شامل روش توصیفی-تحلیلی و به منظور گردآوری دادهها از مراجع مستند بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که بررسی اصول و عناصر معماری ایران به معنی رجوع به ارزشهای پویا و شکلدهنده هویت ماست و دارای مصادیق کاربردی و روشنی هستند که میتوان با بکارگیری آنها به یک بنا هویتی بر پایه معماری ایرانی بخشید.
فضای پرت: واکاوی وجوه، تحلیل ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا محمل ظهور عواطف، شکل گیری تجارب و کنش های انسانی است. ویژگیهای فیزیکی فضا، عامل القاء معانی و ایجاد احساسات در افراد است. فضای رفیع، جادار، دلباز و مطلوب، معانی مثبت فضایی هستند که برآیند توافق جمعی احساسات انسانی است. در نقطه مقابل، فضا بعضا نامطلوب ادراک می شود و به آن صفاتی چون بی روح، ناامن، آشفته، پیچیده و ... اتلاق میگردد. انجام پژوهش به منظور شناخت صفات نامطلوب محیطی به میزان مطالعه در جهت ارتقاء ویژگیهای مثبت فضا اهمیت دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد بررسی یکی از صفات پرکاربرد- والبته نامساعد- فضا است. شناخت وجوه فضای پرت، ضمن وابستگی عمیق به مولفه های اقتصادی، به جهت مغایرت با مبانی حوزه معماری (همنشینی، تناسبات، عملکرد و ...) ضرورت مضاعف می یابد. براین اساس، این مقاله به روش اکتشافی و از طریق واژگان کدگذاری شده مستخرج از مصاحبه با دو گروه جامعه آماری شامل 30 نفر از کاربران پنج آپارتمان مسکونی شهر تهران و 10 نفر از متخصصین و طراحان، به تحلیل مشخصه های "فضای پرت" می پردازد. محصول این تحلیل، تبیین فضای پرت از منظر فضای کالبدی، فضای ادراکی، فضای شناختی و قرارگاه رفتاری و و آگاه نمودن کاربران و عاملان امر طراحی و ساخت فضا نسبت به روش های کنترل این صفت فضایی است.