مطالب مرتبط با کلیدواژه

مهرداد اوستا


۱.

نگاهی تطبیقی به هنجارگریزی زبانی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بر اساس الگوی لیچ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ادبیات معاصر هنجارگریزی زبانی نظریه لیچ رهی معیری مهرداد اوستا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
هنجارگریزی، یکی از روش های کاربردی در سرودن شعر و انتقال مفاهیم نهفته در آن است و شاعران زیادی از این روش برای انتقال اهداف خود استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز، با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موفّق به ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجا که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است، نوع به کارگیری زبان، از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این مقاله، با مرور مفاهیم مربوط به هنجارگریزی زبانی از منظر «لیچ»، به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی زبانی در اشعار «رهی معیری» و «مهرداد اوستا» پرداخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی گونه های هنجارگریزی زبانی بر اساس نظریه لیچ در اشعار این دو شاعر است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و با رهیافت توصیفی- تحلیلی انجام شد و در نهایت به این نتیجه رسید که دو شاعر مذکور از انواع مختلف هنجارگریزی های زبانی مانند هنجارگریزی آوایی، هنجارگریزی واژگانی، هنجارگریزی نحوی یا دستوری و هنجارگریزی سبکی به خوبی استفاده کرده اند، تا مفاهیم مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهند.
۲.

هنجارگریزی معنایی اصل بنیادین ارتباطات زیبایی شناسی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا با هنر معاصر بر اساس نظریه لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برجسته سازی هنجارگریزی معنایی رهی معیری مهرداد اوستا نظریه لیچ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۸۱
هنجارگریزی یکی از روش های کاربردی در آشنایی زدایی شعر است. شاعران زیادی از این روش، برای انتقال معانی استفاده کرده اند. شاعر هنجارگریز با هدف رستاخیز ادبی در شعر، موجب ایجاد لذت هنری می شود. بررسی میزان هنجارگریزی در شعر شاعران معاصر، میزان توانمندی آن ها در برجسته سازی کلمات را به خوبی نشان می دهد. از آنجایی که یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ، زبان است. نوع به کارگیری زبان از مهم ترین ویژگی های شاعران محسوب می شود. در این پژوهش با مرور مفاهیم مربوط به اهمیت فرمالیست های روسی و تقسیم بندی لیچ به بررسی جلوه های مختلف هنجارگریزی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا  و هنر معاصر پرداخته شده است. رسالت این پژوهش در به کارگیری یافته های علم زبان شناسی و معرفی دلایل علمی برای جذّابیّت و ماندگاری آثار مورد بررسی و شناخت بیشتر شاعران معاصر و التذاذ بهتر از شعر آنها و ایجاد زمینه لازم برای تحقیقات و پژوهش های بیش تر در این حوزه، برای محقّقین و دانشجویان علاقه مند، اهمیّت پژوهش حاضر را دو چندان کرده است.  این پژوهش ، بر آن است که به سوال های مطرح شده  پاسخ دهد.  با ژرف نگری در مبانی نظری، ویژگی های هنجارگریزی معنایی در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا بررسی شده است و پس از مطالعه مبانی نظری و منطبق کردن آن ها با شعرهای معیری و اوستا، نتیجه ی مطرح شده به روش کتابخانه ای به شیوه ی تحلیلی- توصیفی بیان شده است. اهداف پژوهش: بررسی هنجارگریزی معنایی براساس نظریه لیچ در اشعار رهی معیری و مهرداد اوستا. بررسی هنجارگریزی در هنر معاصرِ ایران. سؤالات پژوهش: آیا رهی معیری و مهرداد اوستا از هنجارگریزی معنایی، بهره برده اند؟ کدام یک از مفاهیم هنجارگریزی معنایی (جسم پنداری، سیال پنداری، جانورپنداری، گیاه پنداری و انسان پنداری) در اشعار رهی معیری و اوستا بسامد بیشترین و کمترین بسامد را دارد؟
۳.

تحلیل استعاره های هستی شناختی در «حماسه آرش» مهرداد اوستا، بر اساس الگوی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره ی مفهومی هستی شناختی شخصیت (تشخیص) مهرداد اوستا حماسه ی آرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۸۶
یکی از دستاوردهای زبان شناسی شناختی، کشف این حقیقت است که زبان ها برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی از استعاره های مفهومی بهره می برند. براساس دیدگاه لیکاف و جانسون (2003م) استعاره مفهومی، با استفاده از حوزه مبدأ که حوزه ای ملموس است، به توضیح و تبیین حوزه مقصد، که مفهومی انتزاعی و غیرملموس است، می پردازد.استعاره های مفهومی به سه دسته ی هستی شناختی، جهتی و ساختاری تقسیم شده و استعاره های هستی شناختی در سه زیرشاخه ظرف، شیء/ ماده، شخصیت (تشخیص) جای می گیرند. منظومه بلند حماسه آرش یکی از آثار ارزشمند مهرداد اوستاست که با توجّه به مضمون حماسی خود، بسیاری از مفاهیم انتزاعی را با یاری گرفتن از استعاره های مفهومی بیان کرده است. هدف این پژوهش بررسی استعاره های هستی شناختی در این اثر حماسی، با شیوه توصیفی- تحلیلی است. نگارندگان در پی پاسخ به این پرسش که استعاره های هستی شناختی در حماسه آرش چگونه به کار رفته و چه مفاهیمی از طریق این استعاره ملموس شده اند، به این نتیجه دست یافته اند که شاعر در پی بیان آه و حسرت خود از روزگار نابسامانی که از جنگ بین ایران و توران، به وجود آمده، حوزه های مقصدی همچون روزگار، زمانه، حسرت، هراس، بلا و... را با حوزه ها ی مبدأ ظرف، اشیاء و اشخاص مفهوم سازی نموده است. از آن جهت که ذات حماسه با پویایی و تحرّک همراه است، بیشترین مفهوم سازی با حوزه مبدأ شخصیت (که به مفاهیم انتزاعی، جان و حرکت می بخشد) صورت گرفته است.