مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دولت آباد
حوزه های تخصصی:
"بر اساس ارزیابی جامعه منطقه دولت آباد، مشکلات عمده ای شامل بحران بلوغ، کودکان خیابانی، مسایل تربیتی بچه ها و افزایش پدیده طلاق به عنوان مشکلات خاص منطقه مطرح شد و وضعیت طلاق به منظور ارایه اطلاعات به مشاوران و مقامات مسوول همچنین برای دست یابی به مهم ترین روش های پیش گیری وحل مهم ترین مشکلات پس از آن بررسی و انتخاب شد. در این بررسی ضمن بهره گیری از روش مصاحبه با افراد مطلقه و تکمیل پرسشنامه، تاثیر متغیرهای زمینه ای بر مدت زندگی مشترک و مشکلات پس از طلاق با استفاده از روش آزمون بقا Kaplan-Meier وتست log-rank مورد مطالعه قرار گرفت. از بین 45 زن و 24 مرد شرکت کننده در مطالعه، بیش ترین فراوانی گروه سنی آن ها در محدوده 26 تا 35 سال و میانگین مدت زندگی مشترک 62 ماه (با انحراف معیار 2/68) بوده است. میانگین سنی هنگام طلاق در زنان 6/2±6/24 و در مردان 3±8/29 سال بوده است. تحلیل آزمون بقا نشان داد که احتمال رخ داد طلاق پس از 100 ماه زندگی مشترک در افرادی که ازدواج تحمیلی را به عنوان یک عامل مهم منجر به طلاق ذکر کرده اند حدود 99 درصد و در افرادی که این عامل در طلاق آن ها نقشی نداشته است 22 درصد بوده است.
گروه سنی افراد مطالعه شده، میانگین سنی هنگام طلاق، تعداد فرزندان زوجین، شیوه آشنایی (از بین متغیرهای زمینه ای) و ازدواج تحمیلی (از بین علل منجر به طلاق) با میانگین مدت زندگی مشترک اتباط آماری معنی داری داشته است. پس از طلاق زنان بیش تر با والدین و مردان بیش تر به تنهایی زندگی می کردند. عدم تفاهم اخلاقی (83 درصد) اعتیاد (42 درصد) و دخالت خانواده ها (33 درصد) شایع ترین عوامل منجر به طلاق بوده اند. مشکلات مالی (30 درصد) و بیماری های روانی (24 درصد) موارد بعدی هستند.
از بین مشکلات پس از طلاق، مشکلات تربیت فرزندان و احساس تنهایی در گروه های سنی بالاتر شایع تر بوده است. وجود مشکلات تربیتی فرزندان با تعداد آن ها ارتباط مستقیمی داشت. شدت مشکلات در ازدواج های فامیلی کم تر از سایر موارد بوده است. عدم امنیت اجتماعی در زنان بارزتر و احساس افسردگی در مردان شایع تر بوده است . به نظر افراد تحت مطالعه، بهترین راه پیشگیری از طلاق، انتخاب درست همسر است و روش بعدی را مشاوره با متخصصان ذکر کرده اند."
آوردگاهِ سلطان محمد خوارزمشاه و لشکر مغول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صرف نظر از آنکه چه عوامل و عللی به ایلغار مغول در قلمرو خوارزمشاهی منتهی شد، واکنش خوارزمشاه در قبال این حمله و نحوه مواجهه یِ او با لشکر مغول در خور تأمل و بررسی است. منابع تاریخی نشان می دهند که سلطان در زمان فرار از دست مغولان، فقط یک بار با لشکر مهاجم مواجه شد، ولی زمان و مکان این نبرد چندان واضح نیست. این مقاله در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و از طریق به پرسش کشیدن داده های موجود، ضمن تبیین چگونگی مواجه شدنِ سلطان محمد خوارزمشاه با حمله مغول تا حدّ امکان به چگونگی تنها نبرد او با لشکر مغول و زمان و مکانِ وقوعِ آن وضوح بیشتری ببخشد. این مطالعه نشان می دهد که اگرچه سلطان محمد با ترس از لشکر مغول، شهر به شهر از ماوراءالنهر تا عراق عجم عقب نشینی نمود، ولی سرانجام، در رجب 617ه.ق لشکر مغول به اردوی سلطان رسیده و اگرچه شخص سلطان توانست از معرکه بگریزد ولی لشکر سلطان قتل عام شدند. بر خلاف ادعای پژوهشگرانی که مکان این نبرد را دشت ملایر دانسته اند، این واقعه در دشت فراهان (منطقه ذلفاباد) به وقوع پیوست.
مکان یابی آخرین میدانگاه نبرد سلطان محمد خوارزمشاه با مغولان
حوزه های تخصصی:
مکان یابی آخرین میدانگاه نبرد سلطان محمد خوارزمشاه با مغولانسرانجام زندگی سلطان محمد خوارزمشاه از تلخ ترین سرانجام های انسان هایی است که در سایه قدرت تو خالی و پوشالی به زندگی دنیا دل خوش کرده اند. او فرمانروایی است که درصدد ایجاد تمامیت ارضی ایران دوره ساسانی بعد از حکومت های محلی ای بود که در طول شش سده بعد از اسلام بر بخش هایی از ایران فرمان می راندند. چنین بود که محدوده فرمانروایی او از جنوب سیبری و مرزهای ترکستان و چین آغاز می شد و تا نزدیکی بغداد مرکز خلافت عباسی ادامه می یافت. قدرت وی آنچنان نمود پیدا کرده بود که چنگیز مغول و خلیفه بغداد از در افتادن با او می ترسیدند و مایل به برقراری ارتباط و دوستی با وی بودند. وی در اثر بی تدبیری متکی بر غرور و سرمستی، با صدور دستور کشتار بازرگانان مغول آتش خشم مغولان را تیز کرد و کشور آباد و مردمان نجیب ایران را هدف سم ستوران آنان نمود، به گونه ای که همه چیز نابود شد. ذخایر و نقدینه اش به تاراج رفت، فرزندانش کشته شدند و زنان حرمش به اسارت مغولان درآمدند و خود در واپسین روزهای عمر خود کفنی نداشت تا جسدش با آن پوشیده شود. نظر به اینکه آخرین نبرد جدی او با مغولان در دشت یا مرغزار دولت آباد ملایر رخ داده است، صاحب این مقاله درصدد بررسی علل حمله مغولان و مکان یابی آخرین منزلگاه های پایان زندگی سلطان محمد خوارزمشاه از جمله آخرین نبرد او در دشت ملایر بوده است. روش تهیه و تدوین مقاله توصیفی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق روش تحلیل محتوا است. سؤال اصلی تحقیق که این مقاله به دنبال پاسخ یابی آن است عبارت است از: علل حمله مغولان به ایران چیست و میدانگاه آخرین نبرد سلطان محمد خوارزمشاه با سپاهیان مغول کجا بوده است؟
بررسی رابطه نفوذپذیری و حضور زنان در شهرک های مسکونی (نمونه موردی: شهرک مسکونی هزار دستگاه و دولت آباد تهران)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین نیازهای زنان در جامعه که نیمی از جمعیت جهان را به خود اختصاص می دهند، حضور همراه با امنیت در فضاهای شهری می باشد. در این راستا بهبود کیفیت فضاهای شهری جهت حضور همه افراد جامعه به خصوص زنان از اهمیت شایانی برخوردار است. لذا یکی از مهم ترین عواملی که تداوم حضور بانوان در فضاهای شهری را امکان می بخشد، نفوذپذیری فضاهای شهری می باشد. بهبود کیفیت نفوذپذیری فضاهای شهری، موجب ارتقاء امنیت و به تبع آن حضور پذیری گسترده تری را نیز درپی خواهد داشت و درنهایت منجر به برقراری تعاملات اجتماعی در حوزه همگانی خواهد گشت. طرح پژوهش حاضر بر پایه روش همبستگی و بر پایه مقیاس مرکب مشاهده و مناظره، جهت درک رابطه میان حضور زنان و امنیت متأثر از نفوذپذیری شهرک های مسکونی دولت آباد و هزار دستگاه تهران استفاده گردیده است. در این راستا براساس فرمول کوکران، گروه هایی از زنان ساکن در شهرک های مسکونی هزار دستگاه و دولت آباد با شرط حداقل سکونت در نمونه گیری تصادفی پیمایش این پژوهش شرکت داده شده و داده های و روابط متغیرها به کمک نرم افزار آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد که ساکنان شهرک مسکونی هزار دستگاه نسبت به ساکنان شهرک مسکونی دولت آباد به طور معنی داری نفوذپذیری بالاتری را در فضاهای عمومی شهرک تجربه می کنند و احساس امنیت در بین ساکنان شهرک مسکونی هزار دستگاه 2/52 درصد در مقایسه با ساکنان شهرک مسکونی دولت آباد 37 درصد می باشد. هم چنین در بررسی رابطه میان امنیت متأثر از نفوذپذیری و حضور زنان، عواملی نظیر کنترل و دسترسی بصری و خوانایی در مرتبه نخست و سپس یکپارچگی فضایی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد.
محله دولت آباد: خانه ای برای بودن در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
103 - 125
حوزه های تخصصی:
تلقی ساکنان یک محله از زندگی شان در آنجا ممکن است حکایت از «بی قراری» و تنش و یا «قرار» و آرامش آنان داشته باشد. نقطه عزیمت مطالعه حاضر، تجربه زیسته یکی از نگارندگان و مشاهده اکتشافی دو نگارنده دیگر در محله دولت آباد شهر کرمانشاه است. چنین استنباط شده بود که احساس عمومی ساکنان محله یادشده از سکونت در آنجا، قرین «قرار» و حس تعلق بدانجاست. مقاله حاضر به دنبال آن است که عوامل ایجاد چنین حسی در ساکنان دولت آباد را واکاوی کند. در ضمن این واکاوی، درستی گزاره کمابیش شهودی گفته شده نیز محک خورده است اما ثقل کار، یافتن عناصری بوده است که زندگی در دولت آباد را برای ساکنانش کمابیش مقبول کرده است. بنای نظری این مطالعه نگاهی روایت شناسانه، و به طور مشخص مفهوم خرد روایت بژه، بوده و از مسیر فنون مصاحبه، مشاهده و البته داده هایی مبتنی بر تجربه زیسته، دو عنصر مهم در ساحت زندگی ساکنان محله برجسته شدند و این دو معنای مقبولیت محله برای ساکنانش را هویدا ساختند: مسجد و بازارچه محلی، نمادهایی از دین و دنیا. اما آنچه این دو کالبد را به عناصر مهم ایجاد حس تعلق و مقبولیت محله در نزد ساکنانش بدل کرده است، چگونگی درهم تنیدگی آنها با زندگی روزمره و البته جای گرفتن ابعادی از این نمادها در حافظه جمعی است. مقاله حاضر شرحی از توصیف و تحلیل این واقعیت ها است.
سنجش پایداری کاربری های شهری در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی محله های اسلامیه و دولت آباد، کرمانشاه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 137
حوزه های تخصصی:
در نبود برنامه ریزی مناسب برای فقرای شهری، این فقرا هستند که دست به برنامه ریزی می زنند و سکونتگاه هایی را به صورت خودانگیخته به وجود می آورند که به دلیل عدم توجه سیاست گذاران شهری، یکی از نتایج آن عدم توجه به توسعه شهری پایدار می تواند باشد. در محله های اسلامیه و پهنه ی غربی دولت آباد شهر کرمانشاه نیز، اجرایی نشدن طرح تفصیلی شهری به خصوص در احداث کاربری های مصوب، منجر به تضعیف کاربری های خدمات شهری در این محله ها شده است. هدف از این پژوهش تعریف شاخص های پایداری کاربری اراضی شهری است تا از این طریق بتوان پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی به ویژه محله دولت آباد شهر کرمانشاه را ارزیابی نمود.در این پژوهش با استفاده از دو روش مقایسه ی روند در طول یک زمان و مقایسه با استانداردها به صورت مطلق با استفاده از روش تحلیل SWOT نقش عوامل مختلف را در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر پایداری کالبدی محله دولت آباد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محله های مورد بررسی در بعد کالبدی به جز دو شاخص پوشش پیاده روها و سرانه کاربری ها به استثنای کاربری تجاری، مطلوبیت لازم وجود دارد. در بعد اجتماعی و اقتصادی نیز، دو شاخص تراکم جمعیتی و حس تعلق به مکان از نظر پایداری در این محله ها مطلوب است، اما همکاری با سازمان های دولتی و اشتغال به فعالیت های غیررسمی، پایداری اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در شاخص های امنیت و ایمنی، ارزش زمین و املاک، نظافت و پسماند و فضای سبز نیز در این محله ها ناپایداری وجود دارد.