مطالعهای بر جایگاه مخاطب در آثار هنرمندان پیشگام مینیمالیست در دهه 1960 میلادی
آرشیو
چکیده
جریانهای نوین هنری دهه 19۶0 میالدی با هدف به چالش کشیدن اصول زیباییشناسی هنر مدرن پدید آمدند. در این میان جنبش هنری مینیمالیسم در واکنش به نقاشی اکسپرسیونیسم انتزاعی سر برآورد. مینیمالیسم نقش بسزایی در گذر هنر از مدرنیسم به پستمدرنیسم ایفا کرد و بنیانهای تازهای را بنا نهاد. هنرمندمحوری از مؤلفههای هنر مدرن، یکی از اصولی بود که این جنبش آن را به چالش کشید و آن را به مخاطبمحوری سوق داد. مخاطب که در هنر مدرن جایگاهی نداشت، نقشش در هنر مینیمال تغییر پیدا کرد و بهعنوان منبع و سرچشمه ادراک در نظر گرفته شد؛ از این رو، اشیاء هنری با تمرکز بر تجربه و درک ملموس از آثار خلق گردیدند. با توجه به مخاطبمحور بودن اشیاء مینیمالیستی و اهمیت حضور واقعی تماشاگر در برابر آثار، این نوشتار با هدف شناخت مبانی نظری و رویکرد هنرمندان مینیمالیسم در توجه و تمرکز بر حضور مخاطب در آثارشان نگاشته شده است. این مقاله با روش توصیفی و شیوه گردآوری اطالعات به صورت کتابخانهای، در پی پاسخ به این سؤاالت است: آیا دیدگاه و رویکرد فلسفی در ورای آثار مینیمالیستی در توجه به حضور مستقیم و مشارکت مخاطب در آثار وجود داشته است؟ هنرمندان پیشگام مینیمالیست قصد داشتند مخاطب در مواجهه با آثارشان به چه آگاهی برسد؟ نتایج بیانگر آن است که اهمیت حضور مخاطب در آثار مینیمالیستی مرهون رابطه نظری این جنبش با آراء پدیدارشناسی فیلسوف فرانسوی، موریس مرلوپونتی، است و دیگر اینکه، تجربه بدنی مخاطب در پیرامون چیدمانهای مینیمالیستی، ارتقاء سطح آگاهی فرد را نسبت به فضا و خودش در پی دارد.Study on the Audience’s Position in the Artworks of the Pioneering Minimalist Artists in the 1960s
New artistic movements emerged in the 1960s in order to challenge aesthetic principles of modern art.
In between in artistic movements, Minimalism appeared in New York as a reaction against abstract
expressionism painting. Minimalism played an important role in the transition of art from modernism
to postmodernism and founded new doctrines. Artist-centrism was one of the values of modern art that
Minimalism challenged it and led it to audience-centrism. While viewer had no position in the modern
art, but its role changed in minimal art, and he was considered as source of perception; so artistic objects
were made with concentrating on the concrete experience and perception of works. With regard to
audience-centrism of Minimalist objects and importance of spectator's realistic presentence in front of
installations, this paper has been written with aim of recognition theoretical principles and approach of
Minimalist artists on getting the attention and focusing on the audience's presentence in their works.
This article by using of descriptive methods and collecting data in library method, seeks to answer these
questions: Is there a philosophical idea back of the Minimalist artworks on the attention of beholder's
participation and his real presentence in the works? What information did the pioneering Minimalist
artists intend to give the audience when he faced with their works? The results show that significance
of presence of the beholder in the Minimalistic works is indebted to theoretical writings and
phenomenological ideas of French philosopher Maurice Merleau-Ponty; and also the viewer's physical
experience around Minimalist installations heightens his awareness of the relation of space and itself.
Minimalism Art, Audience, Maurice Merleau-Ponty, 1960s, Art of Postmodern.