مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سکونت گاه های غیررسمی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کشور ایران در دهه های اخیر با رشد سریع و چشمگیر جمعیت مواجه بوده، به گونه ای که در کمتر از دو دهه جمعیت ایران به بیش از دو برابر افزایش پیدا کرده است. رشد جمعیت در ایران مسائلی همچون: افزایش فقر، گسترش بی رویه شهرها، مشکل مسکن، مهاجرت های بی رویه روستاییان به شهرهای بزرگ و از همه مهم تر، ایجاد شکل جدیدی از زندگی به نام حاشیه نشینی را موجب شده است. محرومیت و عدم برخورداری سکونتگاه های غیررسمی از تسهیلات زندگی شهری در قیاس با دیگر نواحی شهری آن ها را کانون مسائل بغرنج شهری و انسانی نموده است که یکی از آن ها افزایش بزه کاری و جرم می باشد. از آنجا که سکونت گاه های غیررسمی شیراز از حیث جرم و جنایت در یک وضعیت بحرانی قرار دارند، بنابراین در مقاله حاضر به تأثیر ویژگی های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این نقاط بر جرایم شش گانه پرداخته شده است.
روش: در این تحقیق، با استفاده از روش های میدانی و اسنادی، اطلاعات لازم جمع آوری و جهت بررسی و مقایسه مناطق مختلف غیررسمی، اقدام به تهیه نقشه گردید.
یافته ها: تحقیق بیانگر افزایش چشمگیر جرم در نقاط غیررسمی شیراز در مقایسه با سایر مناطق شهر می باشد. همچنین در سکونت گاه های غیررسمی که مهاجران بیشتری سکونت دارند، میزان جرم بیشتر است.
نتیجه گیری : اتخاذ تدابیر خاص برای ساماندهی و بهبود سکونت گاه های غیررسمی و جلوگیری از گسترش آن؛ از آنجا که اسکان غیررسمی در پاره ای از عوامل، فراتر از مکان آن شکل گسترش یافته و متقابلاً بر محیطی فراتر از آن تأثیر می گذارد، چاره جویی این مسئله به سیاست گذاری و اقداماتی نه فقط در سطح محلی آن، بلکه در سطح ملی نیاز دارد.
بررسی عوامل مؤثر برآسیب پذیری ناشی از زلزله در مناطق شهری دارای سکونت گاه های غیررسمی با استفاده از GIS (مطالعة موردی مناطق 1 و 5 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری ناشی از زلزله یکی از مهم ترین چالش های پیش روی شهرهای بزرگ در ایران است. وقتی شهرها علاوه بر فرسودگی، مناطق حاشیه نشین و اسکان غیررسمی دارند، حساسیت این موضوع دو چندان می گردد. در این میان، شهر تبریز یکی از شهرهای پرجمعیت ایران می باشد که به لحاظ خطر زلزله در وضعیت آسیب پذیری بالا می باشد.این شهر مانند سایر شهرهای بزرگ ایران دارای سکونت گاه های غیررسمی می باشد که در کنار گسل فعال استقرار یافته اند؛ این مناطق به لحاظ ساخت و ساز و برنامه ریزی شهری (برنامه ریزی کاربری اراضی) در وضعیت نامناسبی قرار دارند و در صورت وقوع زلزله می تواند فاجعة انسانی با توجه به تراکم بالای جمعیتی و سایر پارامترهای مؤثر در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله در این محدوده اتفاق بیفتد. این مقاله به بررسی مناطق یک و پنج شهر تبریز که در بین مناطق دارای سکونت گاه های غیررسمی شهر تبریز می باشند، از لحاظ آسیب پذیری ناشی از زلزله با در نظر گرفتن ماهیت زلزله و بررسی آن در ارتباط با چهار عامل تراکم جمعیت، تراکم ساختمانی، کیفیت ابنیه و نوع مصالح می پردازد و جهت ارزیابی رابطة بین میزان آسیب پذیری زلزله و عوامل مؤثر بر آسیب پذیری، از سیستم اطلاعات جغرافیایی GISو مدل تحلیل سلسله مراتبی (AHP)و برای برآورد تراکم از برآورد تراکم کرنل (KDE) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مناطق یک و پنج شهر تبریز با توجه به تمرکز بالای جمعیت، کیفیت ابنیة پایین، عمر ساختمان ها و استفاده از مصالح غیرمقاوم در برابر زلزله از یک طرف و نزدیکی به گسل و بافت حاشیه نشین از طرف دیگر، در صورت وقوع زلزله می تواند خسارات جبران ناپذیری را متحمل گردد.
شکل گیری فضاهای مسکونی در کرمانشاه 95- 1375 (با تأکید بر مسکن مهر و سکونت گاه های غیررسمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
73 - 106
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند که شکل گیری فضاهای مسکونی شهریِ کرمانشاه را در دو دهه (1395-1375) بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آرای لفور در باب تولید فضا است. روش تحقیق کیفی و تکنیک گردآوری داده ها مشاهده، مصاحبه و بررسی اسناد است. یافته ها نشان می دهند که در طی این دو دهه شهر در جهات مختلف به ویژه شمال شرقی، شمال غربی، جنوب غربی و شرق رشد برون زا داشته اند. رشد طبیعی جمعیت و مهاجرت روستاییان و ساکنان سایر شهرهای استان به کرمانشاه از مهم ترین دلایل رشد شهر در این دوره هستند. سه فرایند در شکل گیری فضای مسکونی این دوره نقش داشته است: نخست، سیاست های مسکن مهر که سبب رشد شهرک های پردیس، دولت آباد، دانش و کیهانشهر شد. این شهرک ها به پراکندگی و ازهم گسیختگی فضای شهری دامن زدند، همچنین به دلیل کمبود امکانات زیرساختی و فضای عمومی، عاری از حیات شهری هستند و هویت محله ای در آن ها شکل نگرفته و افراد در خانه های خویش محبوس اند. دوم، رشد سکونت گاه های غیررسمی دره دراز، نوکان، کرناچی و ده پهن است که به رغم عدم وجود زیرساخت ها و فقر امکانات از پویایی بیشتری در زندگی روزمره برخوردارند. سوم، کارکردهای اقتصادی و فراغتی فضاهای مسکونی جدید که تعامل آن ها را با بازارچه ها داخل شهر اجتناب ناپذیر ساخته است. همچنین سکونت گاه های غیررسمی سبب رشد پدیده کوچه نشینی به مثابه تاکتیکی برای مقاومت در برابر کمبود فضای فراغت شده است.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با گذر از رویکرد نیازمبنا به دارایی مبنا؛ (موردکاوی محله فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکردهای ساماندهی اسکان های غیررسمی بر نیازهای سکونت گاه ها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایه ها و توانمندی های ساکنان این سکونت گاه ها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایه های محلی و با کمترین دخالت های دولت صورت می گیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه دارایی مبنا به منظور ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایش های میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه به طور تصادفی انتخاب شده اند و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیت ها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایه های کالبدی محله از دارایی های این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامه های اولویت دار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
تحلیل استراتژیک از راهبردهای توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در سکونت گاه های غیررسمی با تأکید بر کارآفرینی، مطالعه موردی: محلات انصار و اروند در شهرک شهید رجایی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
405 - 427
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، ه مثابه هدف غایی برنامه های رفاه و مددکاری اجتماعی، رویکردی نوین است که بر دو رکن مهم «توسعه توانمندی های زنان سرپرست خانوار در معیشت پایدار برای خود و افراد تحت تکفلشان» و نیز «ارتقای مهارت های فردی و اجتماعی آن ها در مدیریت خانواده» استوار است و اجرای آن نیازمند به کارگیری راهبردها و سیاست های هوشمندانه و متناسب با ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی در سکونت گاه های غیررسمی است. از این رو، هدف این پژوهش، سنجش راهبردهای توانمندسازی برای قریب به 2 هزار 560 زن سرپرست خانوار در دو محله اروند و انصار واقع در یکی از سکونت گاه های پرجمعیت غیر رسمی شهر مشهد، یعنی شهرک شهید رجایی، است. روش پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در روش میدانی، مصاحبه با 14 مدیر مرتبط با حوزه اشتغال بانوان و نیز توزیع پرسش نامه بود. جامعه آماری (N) برابر با مجموع تعداد زنان سرپرست خانوار در دو محله انصار و اروند (2 هزار و 560 نفر) و حجم نمونه (n) با استفاده از فرمول کوکران با مقدار خطای 05 / 0درصد معادل 334 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی منظم میان زنان سرپرست خانوار توزیع شده است. شیوه تجزیه و تحلیل بر اساس روش تحلیل استراتژیک کمّی (QSPM) بوده است. نتیجه این پژوهش گویای این امر است که از میان راهبردهای متنوع در توانمندسازی بانوان سرپرست خانوار در محلات انصار و اروند، «گسترش کارگاه های کسب وکار زنان» (با ضریب جذابیت 65/6)، ارتقاء انسجام اجتماعی و شبکه روابط بانوان (با ضریب جذابیت 48/6) و جذب سرمایه گذاری و ارائه تسهیلات (با ضریب جذابیت 29/6) و حمایت از خوداشتغالی زنان سرپرست خانوار (با ضریب جذابیت 17/6) بیش از دیگر استراتژی ها می تواند به توانمندسازی مؤثرتر زنان سرپرستان خانوار و قدرت یابی آن ها در تأمین معیشت پایدار و مدیریت مناسب تر خانواده های آنان کمک کند.
بررسی تأثیر سکونت گاه های غیررسمی بر احساس امنیت اجتماعی «مطالعه موردی: یحیی آباد آران و بیدگل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر به تدریج محلات نابسامان و سکونتگاه های غیررسمی، به طور عمده در حاشیه شهر های بزرگ کشور، خارج از برنامه رسمی توسعه شهری و به صورت خودرو شکل گرفته و گسترش یافته است. اسکان غیررسمی در ایران مانند بسیاری از دیگر کشور های جهان، پدیده ای روبه رشد می باشد که شهر های کشور را با مسائل جدیدی روبه رو ساخته است. اسکان غیررسمی، به سبب ایجاد فقر و گسترش آن و نیز به مخاطره انداختن محیط زیست و تحمیل هزینه های سنگین برای حل مشکلات، تهدیدی جدی برای پایداری و انسجام جامعه شهری تلقی می گردد، سکونت گاه های غیررسمی به عنوان آیینه تمام نمای مسائل شهری، جایگاه و اهمیت خاصی در تحقیقات علمی پیدا کرده است. محله یحیی آباد شهر آران و بیدگل نیز به عنوان یکی از سکونتگاه های مورد اشاره می باشد که با پدیده اسکان غیررسمی مواجه است. در این پژوهش به بررسی آسیب شناسی کالبدی و ناامنی آن در فضا های شهری پرداخته می شود. لذا منطقه مورد مطالعه با استفاده از نرم افزار های سیستم اطلاعات جغرافیایی و گوگل ارث، موقعیت یابی شده و توزیع فراوانی، درصد گرایش به انحراف و کجروی اجتماعی و ناامنی بررسی می شود. مطالعات نشان داد گرایش به انحرافات اجتماعی (مصرف سیگار، مصرف مواد مخدر و...) در محلات حاشیه نشین بیشتر غیر حاشیه نشین می باشد که همه این عوامل در کنار هم باعث بروز ناامنی در فضای شهری آران و بیدگل شده است.
سنجش پایداری کاربری های شهری در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی محله های اسلامیه و دولت آباد، کرمانشاه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 137
حوزه های تخصصی:
در نبود برنامه ریزی مناسب برای فقرای شهری، این فقرا هستند که دست به برنامه ریزی می زنند و سکونتگاه هایی را به صورت خودانگیخته به وجود می آورند که به دلیل عدم توجه سیاست گذاران شهری، یکی از نتایج آن عدم توجه به توسعه شهری پایدار می تواند باشد. در محله های اسلامیه و پهنه ی غربی دولت آباد شهر کرمانشاه نیز، اجرایی نشدن طرح تفصیلی شهری به خصوص در احداث کاربری های مصوب، منجر به تضعیف کاربری های خدمات شهری در این محله ها شده است. هدف از این پژوهش تعریف شاخص های پایداری کاربری اراضی شهری است تا از این طریق بتوان پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی به ویژه محله دولت آباد شهر کرمانشاه را ارزیابی نمود.در این پژوهش با استفاده از دو روش مقایسه ی روند در طول یک زمان و مقایسه با استانداردها به صورت مطلق با استفاده از روش تحلیل SWOT نقش عوامل مختلف را در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر پایداری کالبدی محله دولت آباد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محله های مورد بررسی در بعد کالبدی به جز دو شاخص پوشش پیاده روها و سرانه کاربری ها به استثنای کاربری تجاری، مطلوبیت لازم وجود دارد. در بعد اجتماعی و اقتصادی نیز، دو شاخص تراکم جمعیتی و حس تعلق به مکان از نظر پایداری در این محله ها مطلوب است، اما همکاری با سازمان های دولتی و اشتغال به فعالیت های غیررسمی، پایداری اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در شاخص های امنیت و ایمنی، ارزش زمین و املاک، نظافت و پسماند و فضای سبز نیز در این محله ها ناپایداری وجود دارد.