مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دیوارنگاری
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقاشی دیواریهای شهر تهران با توجه به ویژگی های نقاشی دیواری،روابط زیباشناسانه و کارکرد آن در ارتباط با محیط و اهداف اجتماعی، تاریخی و ...، از دیدگاه مخاطبین مورد ارزیابی قرار گرفته اند. از آنجا که اثر دیواری با مخاطب رابطه ای قطعی و تعاملی دو سویه دارد؛ لذا دیوارنگاری در هر محیطی، از یک سو باید نمایشگر فرهنگ و عقاید مردم در فضای هارمونیک با معماری همان محیط باشد و از سوی دیگر، به علت وجهه همگانی این آثار، توفیق آنها وابسته به ادراک و دریافت مردم و مخاطبین اثر میباشد. بنابراین، ارزیابی مثبت یا منفی یک دیوارنگاره شهری، علاوه بر زیباشناختی آن نسبت به محیط و معماری، در گرو عکس العمل و میزان استقبال مخاطبین اثر است. با این مفروضات، مقاله حاضر به بررسی کارکرد کیفی آثار دیواری تهران(دهه70) در ارتباط با مخاطبین پرداخته است. بدین منظور پرسشنامه ای جهت ارزیابی دیوارنگاره ها از دیدگاه مخاطبین تهیه شد، که نتایج آن در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی این نتایج، نکات قابل توجهی را در ارتباط با روند دیوارنگاری معاصر نمایان ساخته است، که با استناد به آن میتوان راهکارهای مناسبی در خصوص ساختار بصری شهر و حقوق دیداری مخاطبین ارایه نمود.
گرافیتی ایرانی: مقاومت و خود- بیانگری از طریق دیوارهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرافیتیِ ایرانی موضوع این تحقیق است. در سالهای اخیر کشمکشهای زیادی از سوی گرافیتیکارها از یکسو و نیروهای انتظامی و مسئولان شهری از سوی دیگر دیده شده است که دیوارهای شهر را موضوع مجادله طرفین کرده است. چنین عرصه پرکشمکشی سبب شده تا از یکسو گرافیتیکاران آثار خود را بر روی دیوارهای تکافتاده و دور از همه تولید و آن را برای نمایشی عمومی در فضای مجازی به نمایش بگذارند. در واقع، قدرت واقعی اقتدارهای شهری در فضای واقعی و ضعف گرافیتیکاران در این فضا به فرصتی واقعیتر برای گرافیتیکاران در فضای مجازی منجر شده است. در این پژوهش کوشیدیم، با تکیه بر تکنیک مصاحبه عمیق، با فعالترین گرافیتیکاران به سه شیوه حضوری و اینترنتی (به دلیل مهاجرتشان به خارج از کشور) از یکسو و مسئولان زیباسازی شهر تهران از سوی دیگر، مصاحبه کنیم. دادهها با تکیه بر فن تحلیل تماتیک و کدگذاریباز استخراج شدند. نتایج، نشان داد که گرافیتی ایرانی شکلی از مقاومت را در خود دارد که خود را در برابر ساختار رسمی و یکسویه تملک فضاهای شهری تعریف میکند. از سوی دیگر، مقاومت از طریق گرافیتی آمیخته با خود بیانگری کارگزاران گرافیتی است که درپی تعریف دیگری از هویت خود و زندگی شهریاند. برای گرافیتیکارهای تهران مهمترین وجه مشخصه مقاومت، حضور در خیابان است؛ واکنشی لذت بخش با هیجان آدرنالین که ناظر بر سبک متفاوتی از گذران زندگی روزمره است.
کاربست دیوارنگاری شهری در دستیابی به منظر شهری انسانگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر جامع ترین مجموعه از دستاوردهای بشر در طول تاریخ است که از حاصل جمع آثار او در عرصه های فرهنگ، معماری، صنعت، هنر، ارتباطات اجتماعی، دانش، اخلاق و سیاست به وجود آمده است. منظر شهری با این وصف می تواند مبیّن کیفیت ارتباط این عرصه ها با یکدیگر و افاده معنای آن ها در کالبد شهری باشد. هنرهای شهری در پدیدارشدن منظر شهری همچون زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن نقشی بسزا دارند. پژوهش حاضر با این فرض که هنر به عنوان یکی از متنوع ترین و غنی ترین سرمایه های معنوی جوامع، می تواند در پیدایش منظر انسان گرا در شهرها ایفای نقش کند، با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و درصدد پاسخ به «چیستیِ» کارکردهای هنرهای شهری در رابطه با منظر شهری و «چگونگیِ» ایفای نقش دیوارنگاری شهری در دستیابی به منظر شهری مطلوب و انسان گرا است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ هنرهای شهری هم بر رویکرد عینی منظر شهری و هم بر رویکرد ذهنی آن تأثیر می گذارند و ظرفیت های این هنر به طور بارز در خصوصیات بنیادین منظر شهری شامل «خوانایی»، «هویت مندی» و «زیبایی» اثرگذار است. کارکردهای ده گانه شناسایی شده هنر دیوارنگاری در منظر شهری در تحقق خصوصیات منظر مطلوب شهری دخالت دارند و کاربست این تأثیرات در خوانایی منظر شهری و هویت مندی آن، بیش از زیباسازی شهری است. این مسئله نشان دهنده تأثیرات عمیق و پایدار دیوارنگاری در منظر شهری است که حکایت از اعمال اثر هنر از طریق صورت و سیمای شهر، بر لایه های ذهنی آن دارد.
بررسی کارکردهای هویت بخش هنر شهری؛ دیوارنگاری در شهر ایرانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاری از جمله هنرهای شهری است که از ظرفیت ها و کارکردهای شهری و ساختار فرهنگی و تاریخی قابل توجهی برخوردار است. حضور این هنر در فضای شهری و کارآیی های آن در فرهنگ، هویت ملی، حیات جمعی شهری، امورتجاری، تبلیغات و آموزش های شهروندی امری انکارناپذیر است. دیوارنگاری یکی از شاخه های هنرهای تجسمی است. آن چه که شناخت ما را از پیرامون مان سازماندهی می کند، تصویری است که از آن در ذهنمان شکل می گیرد. اعلام، اشاعه و تحکیم مواضع فرهنگی و بنیان های هویتی در شهرهای ایرانی می تواند از طریق آثار دیوارنگاری صورت گیرد و دیوارنگاره ها می توانند به تطبیق سیمای شهر با هویت و فرهنگ آرمانی آن کمک کنند. اهمیت تصویر در شهر، به ویژه زمانی که در قالب اثر هنری ارایه می شود، از این جهت است که می تواند کارکردهای متعددی داشته و در جایگاه های مختلف، ایفای نقش کند. سه رویکرد و عملکرد دیوارنگاره ها به عنوان تصاویر هنریِ شهری شامل «هنری»، «ارتباطی» و «کاربردی» در سه ساحت «هنرهای تجسمی»،«ارتباطات اجتماعی» و«معماری-شهرسازی» است که منظر، کالبد و فضای شهری را تحت تاثیر قرارمی دهد. پژوهش حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به دنبال تبیین کارکرد دیوارنگاره ها در هویت بخشی شهری و کمک به بازآفرینی هویت ایرانی-اسلامی در شهرهای ایرانی است. نقش هویت ساز دیوارنگاری شهری از طریق شناسایی کارکردهای آن در حوزه های پیرامونی اش شامل«هنرهای تجسمی»، «ارتباطات اجتماعی» و «معماری-شهرسازی» قابل شناسایی و معرفی است. بررسی سه محور «ارزش های فرهنگی-هنری»، «ظرفیت گفتمانی و رسانه ای» و نیز «کارکردهای زیباسازی و تزیینی» به عنوان حوزه های مهم اجتماعی که خروجی و تاثیرات دیوارنگاری در آن ها قابل تشخیص، ارزیابی و تحقق است، بر ما روشن می سازد که دیوارنگاری شهری به عنوان یک هنر شهری با پشتوانه های چشمگیر تاریخی، هنری، فرهنگی و اجتماعی، در زمینه هویت بخشی به فضاهای شهری، از قابلیت های ویژه ای برخوردار است. فرض این پژوهش بر این مساله استوار است که هویت بخشی دیوارنگاری به شهر ایرانی-اسلامی می تواند از طریق اشاعه و تحکیم الگوهای تبیین شده برای شهر اسلامی در ساحت های هنر، ارتباطات و معماری محقق شود.
مطالعه تطبیقی دیوار نگار ی در تالارهای شاه نشینِ خانه ی حریری تبریز و خانه ی قوام الدوله ی تهران
حوزههای تخصصی:
هنر دیوار نگاری قاجار در خانه های تاریخی برخلاف دوره های قبل علی رغم کم رنگ شدن وجوه رسمی و درباری اش، نقش مهمی در تزئین ابنیه تاریخی این عصر داشته است. خانه های حریری تبریز و قوام الدوله تهران، ازجمله بناهای تاریخی متعلق به اواسط دوره قاجاری اند که در تالار شاه نشین آن ها دیوارنگاره های شاخص و متنوعی وجود دارد. با توجه به قدمت و هم زمانی این خانه های تاریخی، بررسی و تطبیق نقوش آن ها به درک بهتری از رویکرد های تصویری و موضوعی هنر دیوارنگاری در این دو شهر مهم دوره قاجاریه خواهد انجامید. با توجه به فقدان اطلاعات تطبیقی در این زمینه هدف از پژوهش حاضر، شناخت، مطالعه و ارزیابی تطبیقی نقوش دیوار نگاری های خانه های حریری و قوام الدوله است. در همین راستا، دیوار نگاری های بناهای مذکور، برای پاسخ به سؤالات ذیل مورد بررسی قرارگرفته است. خانه های حریری تبریز و قوام الدوله تهران چه وجوهِ تمایز و تفاوتی از منظر ویژگی های مضامین تصویری در نقاشی های دیواری با هم دارند؟ کدام شاخصه های سبکی در دیوار نگاری های این دو بنا باعث تفاوت و تشابه آن ها می گردند؟ تحقیق حاضر؛ به روش تطبیقی- تاریخی در قالب مطالعات میدانی با حضور در محل و ثبت تصویری نگاره ها و همچنین توصیف و تشریح آن ها در کنار مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است. نتیجه ی بررسی ها نشان داد: در زمینهء ترکیب بندی نقاشی های دیواری؛ فن اجرا و پیاده سازی نقوش در قاب بندی های مشخص و موضوعات متداولِ نقاشی هم عصر تفاوت های اندکی در خانه های فوق وجود دارد. به نحوی که در اکثر موضوعات مشترک تأثیر نقاشی و سبک های متأثر از هنر غرب قابل مشاهده است. علی رغم وجوه اشتراک فوق، تفاوت های محسوسی در مضامین تصویری همانند: نگاره های مذهبی، مناظر گرفت و گیر، طبیعت بیجان و همچنین درجه و مقام اجتماعی صاحبان بنا وجود دارد که به نظر می رسد گزینه آخر مهم ترین دلیل در بروز تمایز دیوار نگاری های دو بناست.
سیر تحول نقاشی سنتی در کشور ازبکستان
منبع:
هنر و تمدن شرق سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۱
37 - 48
حوزههای تخصصی:
سیر تحول نقاشی ازبکستان با توجه به پیشینه غنی دیوارنگاری و نگارگری مکتب بخارا، به شناخت جریانات هنریِ نقاشی معاصر ازبکستان کمک خواهد کرد. چرا که نقاشی معاصر این کشور از دید پژوهشگران دور مانده و نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها نیز پژوهشی جدی به نقاشی معاصر و جریانات مرتبط با آن اختصاص نیافته است. از این جهت نویسندگانِ مقاله، بنا به ضرورت، درباره هنر منطقه آسیای مرکزی به ویژه نقاشی ازبکستان که به جهت فرهنگ و هنر با ایران، اشتراکات فراوانی دارد، با نگاه عمیق تری به بررسی و تحلیل پرداختند.نتایج مقاله حاضر که به روش تحلیل محتوا انجام گرفته و اطلاعات آن از طریق مطالعات کتابخانه ای و استفاده از سایت های متعدد اینترنتی بدست آمده است، نشان می دهد که نقاشی معاصر ازبکستان با توجه به توسعه های فرهنگی، در سنت های فنی و هنری در طول قرن ها، توسعه و تکامل یافته، چنان که علاوه بر حفظ میراث نقاشی گذشته، متنوع تر شده و در نقاشی زیرلاکی و نقاشی مدرن با حفظ اصول سنتی خود، وارد شده است. تأسیس آکادمی های هنری و تدریس اصول نگارگری به هنرجویان توسط هنرمندانی چون « چنگیز احمروف»، « محمدجانف» و «هولماتف»، نگارگری معاصر را با توسعه تکنیک، ابزار، سبک، موضوعات و حفظ هویت محلی و شرقی زنده نگه داشته است.
تأملی بر تحولات تاریخی-تصویریِ ایران در نیمه دوم عصر قاجاریان، پیرامون سه نقش مدنی (علما، متمولین و زنان) در تطابق با دیوارنگاره های این عصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
85 - 99
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاریخ به مدد تصاویر رویکردی نوین در تاریخ نگری است. در نیمه دوم دوران زمامداری قاجاریان، شرایط جامعه به گونه ای پیش رفت که امکان اقداماتی همچون مستندسازی تصویری فراهم گردید. در این دوران ساختار اجتماعی کشور متأثر از ارتباط با غرب و تفکرات نوین، دچار تطوراتی گردید و در جهاتی عامل روشنگری مردم شد. ملت در پی نارضایتی از قدرت حاکم به همراهی با علما برخاستند و نفوذ بیگانگان و رابطه متنفذانه ی ایشان با گروه خاصی از جامعه سبب رشد طبقه متمولان گردید و جامعه زنان نیز به جهت امکان ارتباطات نوین، دچار دگرگونی شد. هدف مقاله بررسی تأثیراتی است که این جریانات در مضامین دیوارنگاره های نیمه دوم حکومت قاجاریان بجای گذارده اند و در پی معرفی این نگاره ها به عنوان سندی تاریخی-تصویری برای مطالعه تاریخ دوران است. و به طرح دو سؤال می پردازد: 1)چه نمودهایی از تأثیر تحول جامعه و سیمای نوین آن در قالب این دیوارنگاره ها قابل واکاوی است؟ 2)تا چه حد می توان از این دیوارنگاره ها به عنوان اسنادی برای مطالعه تاریخ این عصر نام برد؟ این پژوهش با روش «تفسیری-تاریخی» و به صورت مطالعات میدانی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات می پردازد. و تعداد 73 مورد کاشی نگاره و 38 نمونه نقاشی دیواری را مورد بررسی قرار می دهد؛ که به صورت موردی و بر اساس موضوع تحقیق به شیوه انتخابی، گزینش گردیدند. در این مقاله 17 نمونه از این تصاویر دیده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهند که تصویر می تواند به عنوان سندی تکمیلی در کنار مکتوبات برای مطالعه تاریخ مورد استفاده گیرد و قطعاً با این روش درک بهتری از تاریخ حاصل خواهد شد، لکن این نگاره ها به تنهایی نمی توانند بازنمایی درستی از رویدادها داشته باشند. همچنین مشخص شد که شرایط اجتماعی نوین، تأثیراتی بر مضامین دیوارنگاره های این عصر گذارده است و اثرات سه جریان موردمطالعه ی این تحقیق ، در نگاره ها قابل واکاوی و در تطابق نسبی با مکتوبات تاریخی است.
بررسی پوشش پیکره ها در دیوارنگاره های سردر بازار قیصریه اصفهان
منبع:
پیکره دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۷
22 - 39
حوزههای تخصصی:
در گنجینه ی هنر ایران، آثار کم نشان یا بی نشان بسیاری وجود دارد که به جهت این که انتقال دهنده فرهنگ پیشینیان هستند، دارای اعتبار و ارزشی ویژه اند. یکی از این آثار مجموعه دیوارنگاری های صفوی بازار قیصریه ی اصفهان است. دیوارنگاره های سردر بازار قیصریه ی اصفهان بازتاب دهنده ی پوشش رزم و شکار آن دوره از مردم ایران و پوشش برخی از زنان و مردان اروپائی هم عصر است. این مجموعه آثار به دو بخش ایرانی و اروپایی تقسیم شده است. پوشش ایرانی سمت راست و در بالای سردر و پوشش اروپائی در سمت چپ است. از آن جاکه این دیوارنگاری های معاصر هم بوده اند، مسأله این تحقیق به طور مشخص، شناخت تشابه و تمایزهای دیوارنگاری های بخش اروپایی و ایرانی این مجموعه آثار است. هدف این پژوهش شناخت بهتر گنجینه های هنری ایران است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده تصاویرگردآوری شده، و به شیوه تحلیلی- توصیفی تهیه و تنظیم شده است. در نتایج این پژوهش مشخص شد که پوشش ایرانیان در نگاره ها تنوع رنگی زیادی دارد اما شکل کلی لباس صفویان بسیار به یکدیگر شبیه است. در بخش پوشش اروپایی تنوع زیادی در مورد شکل لباس دیده می شود اما تنوع رنگ در میان آن ها کم است.
بازتاب گفتمان ایرانشهری در دیوارنگاره های مکتب قاجار (مورد پژوهی: دیوارنگاری مضامین قهرمانی دوره فتحعلی شاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
25 - 37
حوزههای تخصصی:
ظهور اندیشه های ایرانشهری و توجه به مضامین باستانی و ملی در دوره اول مکتب قاجار موجبات نمود گونه ای تصویری می شود که ریشه های آن در امتداد هویتی تاریخ ایران و روح مستتر در جوهر آریایی متون مذهبی، حماسی و اسطوره ای جستجو می شود. اندیشه ایرانشهری مکتب قاجار به عنوان گفتمانی حکومتی- ملی همراه با گفتمان اسلامی-شیعی و مدرنیته، از باز یادآوری های تصویری مدد می جوید که ریشه در مضامین قهرمانی و اسطوره ای ایران دارد. هدف از این پژوهش مطالعه گفتمانی و شمایلی دیوارنگاره های فضای عمومی ذیل اندیشه ایرانشهری و علل بازتاب این گفتمان در مضامین قهرمانی-اسطوره ای است. نوع تحقیق به لحاظ هدف، بنیادین- نظری است و با مطالعات کتابخانه ای آغاز و بر محوریت اندیشه ایرانشهری و تاریخ دوره قاجار با روش های توصیفی و تحلیلی بنا شده است. مصادیق تصویری، دیوارنگاره های فضای عمومی با محوریت شمایل های قهرمانی، بالأخص نقشِ رستم و شاه است و چرایی استملاک از این مضامین مورد بررسی قرارگرفته است. بررسی ها نشان می دهند ارجاعات تصویری بینامتنی در نقوش دیواری، با مفاهیم اسطوره ای و بازتاب امر قهرمانی در شخص شاه در مکان های عمومی، استمداد قدرت خواهی تصویری ممتدی است که در هر دوره از تاریخ ایران با توجه به مفهوم وحدت ملی مطرح می شود. در این میان، دیوارنگاری مکتب قاجار رسانه تبلیغی قدرتمند جهت نمود ملی گرایی است و نقش شاه به عنوان رمزی از وحدت در تنوع همه اقوام ملت به رستم به عنوان کالبدی نمادین جهت بروز معنای مثالین پادشاه فره مند و آشنا در اندیشه ایرانی واگذار می شود.
بررسی تأثیر کیفیت های بصری محیط بر نقاشی دیواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۹
42 - 55
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نقاشی دیواری در ارتباط با سه عامل مخاطب، معماری و محیط پدید می آید. از میان این عوامل، محیط نقش اساسی در خلق اثر دیواری دارد؛ چرا که مهم ترین وجه تمایز نقاشی دیواری از دیگر انواعش، شکل یافتنِ آن تحت تأثیر شرایط و ویژگی های محیط است. محیطِ پیرامون اثر، به عنوان یک مجموعه بصری، عوامل و کیفیات گوناگونی را شامل می شود که در رابطه مستقیم یا غیرمستقیم با اثر دیواری بوده و شناخت آن ها ضروری به نظر می رسد. این پژوهش درصدد پاسخ به چگونگی رابطه و تأثیر کیفیت های بصری محیط بر نقاشی دیواری است. هدف: تبیین تأثیر کیفیات بصری محیط، به عنوان یکی از راهکارهای بهبود و ارتقای سطح کیفی نقاشی های دیواری در منظر شهری است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و شیوه گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای است. یافته ها: کیفیت های بصری محیط که عبارتند از شرایط اقلیمی ، فضای فرهنگی و هویتی ، موقعیت جغرافیایی ، شرایط نوری و رنگ حاکم بر فضای محیط، هر کدام ویژگی ها و محدودیت های مختص به خود را داشته که بسته به شرایط دیوار، تأثیراتی تعیین کننده بر فرایند طراحی و اجرای دیوارنگاره ها دارد؛ لذا بررسیِ آن ها، ضمن دستیابی به قابلیت های موجود در فضای محاط کننده اثر و به فعالیت درآوردن آن ها، به ایجاد فضایی هماهنگ و خلق آثار دیواریِ مطلوب تر می انجامد. از این رو نقاشی های دیواری را، ضمن حفظ عناصر بنیادین هنری، می توان تابعی از محیطِ حاکم بر دیوار و کیفیات بصریِ وابسته به آن دانست، که در تکنولوژی، فرم و محتوا نیز باید با آن در تناسب باشد.
مقایسه تطبیقی – تحلیلی نقش سفالینه بر دیوارنگاره های دوره صفویه با سفال های این دوره با تمرکز بر نقوش کاخ چهلستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
54 - 70
حوزههای تخصصی:
آثار هنری به تعبیر زبان بصری و گویای واقعیت هایی است که در هر دوره، متأثر از شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، مذهبی و فضای حاکم بر جامعه، دستخوش تغییر و تحولات چشمگیری گشته است. دراین بین هنر دیوارنگاری بستری مناسب برای شرح و بسط این تحولات است. این پژوهش باهدف تحلیل نقش، فرم و جایگاه سفالینه در دیوارنگاره های دوره صفوی و مطالعه تطبیقی آنها با سفال های این دوره با تمرکز بر نقوش دیوارنگاره های کاخ چهلستون انجام شده است. کاخ چهلستون اصفهان که در زمان سلطنت شاه عباس اول و دوم ساخته شده، همواره به عنوان یکی از مهم ترین آثار تاریخی و فرهنگی صفویه موردتوجه قرارگرفته است. دیوارنگاره های کاخ، حاکی از فرهنگ و تفکر شاهان و چه بسا مردمان آن زمان (عهد صفویه) بوده و درواقع سندی گویا در بیان این دوره است. مهم ترین پرسش این مقاله عبارت است از این که دلایل استفاده از نقش سفالینه های دوره صفوی در دیوارنگاری های این دوره با تکیه بر نقش های کاخ چهلستون اصفهان چه بوده و ارتباط آن با سفالینه های دوره صفوی چگونه قابل واکاوی است؟ داده ها به روش های میدانی و اسنادی گردآوری و با شیوه توصیفی- تحلیلی پردازش و تحلیل شده اند. بر این اساس، پس از دسته بندی و گونه شناسی فرم های سفال در دوره صفویه، با نمونه های موجود در دیوارنگاری های کاخ چهلستون دوره صفویه به صورت مقایسه تطبیقی ارزیابی شده است. نتایج اولیه به دست آمده از این تحقیق نشان داد که دلیل استفاده از نقش و فرم ظروف سفالینه در دیوارنگاری دوره صفویه بر پایه کاربرد تشریفاتی است.
تطبیق مضامین نقوش تزیینی در دیوارنگاره های حمام مهدی قلی خان مشهد و سه پارچه قلمکار دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
119 - 127
حوزههای تخصصی:
نقوش تزئینی در معماری و منسوجات عصر قاجار منعکسکننده آراء هنرمندان عصر بوده است. تغییرات نقشپردازی بنابر زیباشناسی زمانه و میزان آرمانگرایی هنرمندان متفاوت است. اهداف اصلی پژوهش، بررسی مضامین نقوش تزئینی در معماری و منسوجات قجری و تبیین آراء هنرمندان ایرانی در اجرای تصویرنگاری در هنر عصر قاجار است. پرسش اساسی این نوشتار، کیفیت مضامین عاشقانه و حماسی نقوش تزئینی در معماری حمام مهدیقلیخان و سه پارچه قلمکار و خوانش محتوایی آنها است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی با رویکرد تاریخی و شیوه جمعآوری اطالعات، اسنادی است. نتایج تحقیق گواه آن است که مضمون نقشمایهها اکثراً روایی و در شرح رخدادی بوده است. عناصر تأثیرگذار در دیوارنگارههای حمام مهدیقلیخان مشهد و پارچههای قلمکار تحت نظر هنرمندان این دوره در قالب مضامین اساطیری، حماسی و زندگی روزمره که ریشه در باورها و اعتقادات مردم داشته، بوده است. عالوه بر مضامین قراردادی و سفارشی همچون درباریان و اعیان، صحنههای تاریخی، داستانی، جنگ و شکار، از موضوعات گل، دختران، زندگی روزمره، ماه تولد و اسلیمیها و مذهبی استفاده شده است. شیوه کلی ترسیم نقشمایهها اغلب بر اساس اصول ذهنی هنرمند، بدون رعایت پرسپکتیو، آرمانگرایی در اندامها و گاه تشابهنمایی با واقعیت و بدون رعایت مقیاس در سطح زمینه برای پر کردن متن اثر، فضاسازی مشترک و مطابق ایده هنرمند در انواع آثار هنری، گاه فرنگیگرایی در کاربرد اشیا و نحوه چیدمان زمینه و البسه بوده که همگی بر اساس تحوالت فرهنگی و تغییرات گرایش در آداب و باورها متغیرند.
گرافیتی های شهر کاشان، رسانه ای هدفمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
71 - 100
هنر گرافیتی را می توان وسیله ای ارتباطی و یک رسانه هدفمند قلمداد کرد که به رغم وجود محدودیت ها در مکان های عمومی اجرا شده و ما را از آنچه در لایه های زیرین زندگی شهری جریان دارد آگاه می کند. نوشته ها و تصاویری از وقایع و جریانات نیمه دوم قرن چهاردهم شمسی در ایران، هنوز بر دیوارهای شهر باقی مانده که از طریق آن ها با اعتقادات و باورهای مردم، فعالیت گرو ه های سیاسی و مذهبی آن دوره آشنا می شویم. این آثار دیواری امروزه زیرمجموعه ای از سبک گرافیتی به حساب می آیند. پژوهش حاضر به بررسی گرافیتی های شهر کاشان پرداخته که از سال های پایانی دهه پنجاه هجری شمسی تا سال های اخیر به جا مانده است. هدف این پژوهش توسعه ای،ضمن معرفی و مستندسازی گرافیتی های شهر کاشان ؛ در پی پاسخ به این سؤال هاست: آیا گرافیتی ها در سطح شهر تأثیراتی بر جامعه داشته است؟ و چه میزان توانسته از تحولات پیرامونش تأثیر بگیرد. لذا با رویکرد توصیفی تحلیلی و با داده اندوزی اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخته است. یافته های تحقیق بیانگر این است که گرافیتی های مورد بررسی، محتواهای گوناگونی را از باورها، رویکردهای فرهنگی، سیاسی و مذهبی شامل می شوند که متأثر از جریانات معاصرشان بوده و تأثیراتی متقابل در جامعه داشته اند که به دوره های مبارزات انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و معاصر قابل تقسیم است. اعلام خطا مبنی بر کم بودن تعداد کلمات مجاز در چکیده از طرف سیسیتم اعلام شده ((تعداد کلمات مجاز برای چکیده 250 تا 300 کلمه می باشد)) و متاسفانه مطلب بیشتری نمی توانم به چکیده اضافه کنم.این مطالب اضافی در ادامه چکیده برای ازبین بردن اعلام خطلا و رفتن به مرحله بعد است.
مطالعه تطبیقی کلاه مردان در سفرنامه ها و نگاره های دوران صفوی با تأکید بر دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز طرح ورنگ انواع پوشاک همواره معرف اقوام و طبقات مختلف اجتماعی بوده و دراین میان لباس و به ویژه کلاه دولت مردان اهمیت ویژه ای داشته است. باتوجه به ارتباط میان مشاغل مردان و پوشش ایشان در دوره صفوی، در مواجهه با نگاره ها و دیوارنگاره های این دوران همواره این سؤال مطرح می شود که: تصاویر به نمایش درآمده از کلاه مردان در دیوارنگاره های چهلستون اصفهان معرف کدام یک از مناصب دربار صفوی است؟ ازآنجاکه در نسخ خطی برجای مانده از این دوره نمونه های تصویری و شرح مناسبی موجود نیست، علاوه بر معدود اسناد موجود، سفرنامه ها منبع و سند مکتوب درنظر گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان داد که ساختار جامعه صفوی هرمی بود که در رأس آن پادشاه جای داشت و سایر مراتب در ذیل، و هریک متناسب با شأن و شغل خود کلاهی ویژه داشتند. «تاج حیدری» معروف ترین کلاه عصر صفوی، از سقرالات سرخ با دوازده ترک، نشان ویژه قورچی ها و قوللر در جنگ بود. این تاج پس از شاه اسماعیل و شاه طهماسب جنبه تشریفاتی یافت؛ شاه و درباریان دور آن دستاری سپیدرنگ می پیچیدند، آن را به انواع جواهرات می آراستند و به صورت «تاج طومار» برسر می گذاشتند. «مندیل» کلاهی بود که قوالان و ساقی ها به صورت آزاد از پارچه راه راه یا زربفت دور سر می پیچیدند. روحانیان و حافظان قرآن مندیل هایی ساده از جنس آق بانو داشتند. «بورک» کلاهی بود از جنس پارچه با آستری از خز، مخصوص شاطران و جزایری ها، که شاه عباس آن را رواج داد. تأثیرپذیری از کلاه اروپاییان فقط در چند نگاره به چشم می خورد و در سفرنامه ها ذکر نشده است. این مقاله حاصل پژوهشی است که براساس روش تحقیق تاریخی صورت پذیرفته و در انتخاب اسناد مکتوب تاحد ممکن به منابع و اسناد دست اول مراجعه شده است.
پل صراط، از متن تا تصویر؛ مطالعه موردی: دیوار نگاره بقعه آقا سید محمد لیچا
حوزههای تخصصی:
کثرت بقاع متبرکه در استان گیلان نشانگر آن است که این سرزمین همواره مورد توجه امامزادگان و سادات علوی بوده است. دیوارهای این بقعه ها معمولا مزین به نقاشیهای عامیانه با درون مایه مذهبی هستند. مضامین نقاشی ها برگرفته از اعتقادات و باورهای مردم محلی است که عموما گرایش مذهبی شیعی دارند. بقعه «آقا سید محمد» لیچا در لشت نشا از جمله بقاعی است که دیوارهای آن با نقاشی های عامیانه مذهبی، آراسته شده است. «عبور از پل صراط» یکی از موضوعات به تصویر درآمده در این مکان است که مشابه آن در دیگر اماکن مذهبی نیز دیده می شود. این مقاله در پی پاسخ این پرسش هاست که: پشتوانه عقیدتی نقاش مکتب ندیده دیوارنگاره «عبور از پل صراط چیست؟ این اثر برگرفته از کدام متون و روایات مذهبی است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش ها ابتدا مفهوم پل صراط در دین اسلام و زرتشت بررسی شد و سپس پشتوانه روایی نقاشان. نتیجه پژوهش که از بررسی نقاشی ها و مطالعه متون پشتیبان حاصل شد این است که نقاشی های بقاع متبرکه در واقع ترجمان تصویری متون عامیانه مذهبی هستند.
بهره گیری از دیوارنگاری در جه ت ارتق ای کیفی فضاهای عمومی شهری بر پایه ترجیحات مردمی (نمونه موردی: شهر قزوین)
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
هنرهای عمومی یکی از کم هزینه ترین، و در عین حال مؤثرترین ابزارها برای خلق و ارتقای کیفی فضاهای شهری است. همچنین در جوامع دموکراتیک امروز هنرهای عمومی از جنبه سفارشی و زیبایی شناختی صرف فاصله گرفته است و در کنار تحولات فناورانه موجود، به عنوان ابزاری مهم برای ارتقای کیفیت فضاهای شهری مود توجه قرار دارند. در این بین، دیوارنگاره ها یکی از ملموس ترین انواع هنری عمومی است که در چرخه ای دیالکتیکی، از تمایلات و ترجیحات مردمی، یا حداقل قشر روشن فکر، اثر گرفته و در طول زمان بر ادراک و ارزش های فرهنگی آنها اثر می گذارد. هدف این پژوهش که کشف ترجیحات مردمی در حوزه دیوارنگاره های شهری و استفاده از آن برای تدوین یک چارچوب اولیه طراحی شهری برای دیوارنگاری ها در شهر قزوین است؛ را می توان ذیل رویکردهای قدرتمند مشارکتی به طراحی و ساماندهی فضاهای عمومی در شهرسازی امروز قلمداد کرد. مقاله حاضر مبتنی بر رویکردی تحلیلی-تجویزی، از روش های جمع آوری اطلاعات بر پایه مطالعات اسنادی، پیمایش میدانی و مصاحبه بهره می گیرد و می کوشد در سه گام به مرور مبانی نظری متأخر پیرامون دیوارنگاری، اخذ ترجیحات شهروندان قزوینی و در نهایت تفسیر داده ها و ارائه تجویزی راهبردی بپردازد. یافته های پژوهش بر مبنای ترجیحات مردمی نشان می دهد شهروندان قزوینی از حیث موضوع و محتوا، به گونه های طبیعت محور و حماسی- اساطیری و از حیث سبک و طرح به کاشی نگاری و دیوارنگاری های نورپردازانه تمایل دارند. هم چنین بر پایه توجه توأمان به کاستی ها و قابلیت های موجود چارچوبی راهبردی برای اقدام تدوین شده که مشتمل بر اهداف کلان سه گانه، شاخص های یازده گانه و راهبردهایی برای خلق فضاهای شهری مطلوب تر با استفاده از دیوارنگاری در قزوین است.
مطالعه تطبیقی دیوارنگاری در خانه های ایران و ترکیه در بستر تعامل با دنیای غرب (نمونه موردی؛ خانه های قاجاری تبریز و عثمانی توکات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
192-172
حوزههای تخصصی:
به دلیل ارتباط جهان اسلام با غرب و ورود عناصر غربی تغییری عمیق در هنر دیوارنگاری ایجاد شد. دیوارنگاری که قبل از سده ۱۸م در اختیار دربار قرار داشت، با کم رنگ شدن جنبه درباری اش، جنبه مردمی پیدا کرد و بین مردم مقبولیت یافت و در فضاهای خانه های افراد اعیان جامعه بروز نمود. نقاشی های دیواری در خانه های تاریخی دو شهر تبریز و توکات در دوره های قاجار و عثمانی که از مهم ترین حکومت های جهان اسلام بوده اند، می توانند منبع خوبی برای شناسایی و بررسی نقوش باشند. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه مطالعات کتابخانه ای در پی پاسخ به این سؤالات است که تغییرات رخ داده در جامعه قاجار و عثمانی، موجب چه تغییراتی در دیوارنگاری ها گردید؟ دیوارنگاری های قاجاری و عثمانی چه وجوه اشتراک و تمایز، از نظر ویژگی های مضامین تصویری، با هم دیگر دارند؟ براین اساس پژوهش حاضر با بررسی دیوارنگاری های خانه های شهرهای تبریز و توکات، بر اساس مدارک تصویری و نوشتاری موجود به شناسایی، دسته بندی و مقایسه تطبیقی نقوش می پردازد. نتیجه بررسی ها نشان داد دیوارنگاری ها را می توان از دو منظر موضوعات و شیوه اجرا بررسی کرد. به فراخور مبحث، مضامین موجود در دیوارنگاری ها به سه دسته اصلی (نقوش انسانی-حیوانی، نقوش معماری - طبیعت و نقوش تزیینی) تقسیم گردید. پس از بررسی نقوش مشخص گردید که تصاویر دارای تشابهات و تمایزاتی در مضامین و تکنیک ها با هم دیگر دارند. علی رغم اشتراکی مانند ماهیت تصویر ، اصول و قواعد که عدم تسلط بر قواعد ، به وضوح در نمونه ها دیده می شود تمایزاتی به علت مختصات مکانی تبریز و توکات به وجود آمده اند. از عمده تمایزات می توان به متنوع بودن نقوش و رنگ، کیفیت بالاتر و نحوه اجرای بهتر نقوش قاجاری به دلیل پایبندی به اصول نگارگری ایرانی نسبت به نقوش عثمانی اشاره کرد. همچنین نزدیکی و ارتباط بیش تر عثمانیان با دنیای غرب و التقاط گرایی و تأثیر بیش تر، مهم ترین دلیل برای بروز تمایز بین دیوارنگاری های دو دوره قاجار و عثمانی باشد .
نقش هنر دیوارنگاری در توسعه گردشگری فرهنگی
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پاک شناخته می شود که با ایجاد پیوند میان سرزمین های مختلف، تبادل فرهنگی ایجاد نموده و رونق اقتصادی و اجتماعی را به دنبال خواهد داشت، به گونه ای که اقتصاد بسیاری از کشورها به این صنعت وابسته است. امروزه از گردشگری فرهنگی به عنوان گردشگری پایدار یاد می شود که توانایی برقراری تعادل میان جنبه های مختلف توسعه پایدار را دارد و موجب رونق شهرهای پساصنعتی می گردد. این نوع از گردشگری با اتکا به هنرمندان و فرهیختگان، فرصت های جذب گردشگر را در شهرها مختلف فراهم نموده و فرهنگ و آداب و رسوم شهرها را گسترش می دهد. هنر دیوارنگاری نیز به عنوان هنری دیرین و به یادگار مانده از انسان های نخستین می تواند نقش مؤثری در جذب گردشگران داشته باشد. در این پژوهش با بررسی سه مفهوم کلیدی گردشگری، گردشگری فرهنگی و هنر دیوارنگاری به بررسی جایگاه و نقش هنر دیوارنگاری به عنوان هنر عمومی در صنعت گردشگری و به ویژه گردشگری فرهنگی پرداخته است و روش انجام آن، اسنادی است که با استفاده از مهم ترین و معتبرترین اسناد در دسترس، میان این مفاهیم کلیدی ارتباط برقرار نموده و جایگاه دیوارنگاری را در گردشگری فرهنگی تدقیق نموده است
نقش مایه طاووس در دیوارنگاری های برج شرقی خرقان با رویکرد شمایل شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه نقاشی دیواری یکی از مهم ترین رسانه های هنر دوره سلجوقی ا ست، اما بسیاری از آثار این هنر ارزشمند در طول تاریخ از میان رفته و نقاشی های دیواری داخل برج شرقی خرقان تنها بازمانده این سنت تصویری غنی و ریشه دار ایرانی در این دوره است. این دیوارنگاره ها شامل نقوش هندسی، جانوری، گیاهی و خوشنویسی می شوند که نقش مایه طاووس یکی از مهم ترین نقوش به کاررفته بر این دیوارنگاره هاست. هدف از انجام این پژوهش تبیین معنا و مفهوم نقش مایه طاووس در دیوارنگاری های برج شرقی خرقان است. در این پژوهش از رویکرد شمایل شناسی به عنوان چهارچوب نظری استفاده شده و این رویکرد به ما کمک می کند تا با بررسی ریشه های شکل گیری این دیوارنگاره ها به معنا و مفاهیمی که در این نقش مایه مستتر است پی ببریم. در این پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است و گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و مشاهده میدانی است. با توجه به چهارچوب نظری، متون مختلف مورد بررسی قرار گرفته و از ظروف مینایی به عنوان نمونه های شاهد بهره گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد نقش مایه طاووس در این دیوارنگاره ها بیشتر بیان گر قدرت و شکوه بانی بنا بوده و برخلاف دوره های پیشین از مفاهیم قدسی دور می شود.
تحلیل دیوارنگاره های مذهبی دوره قاجار با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر (با تأکید بر بقاع متبرکه گیلان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
113 - 123
حوزههای تخصصی:
هنر دیوارنگاری مذهبی با موضوعات مربوط به وقایع عاشورا و روایات زندگی پیامبران و امامان شیعه، بخشی از آثار هنرهای تجسمی دوره قاجار را شامل شده که فضای اماکن متبرکه همچون بقاع، تکایا و حسینیه ها را به خود مزیّن کرده است. این هنر، نمایانگر ویژگی های فرهنگ عامّه مانند اعتقادات دینی، ارزش ها، علایق و جنبه های اجتماعی در دوره قاجار است. با توجه به تحولات فرهنگی ایران در دوره مذکور و پیدایش بسترهای جدید برای ارائه آثار نقاشی، ضروروت دارد تأثیر این تحولات بر نقاشان قاجار مورد بررسی قرار بگیرد. هدف تحقیق، ارزیابی تأثیر افق معنایی و امتزاج افق ها برآثار هنرمندان قاجار با تأکید بر دو منطقه گیلان و شهر اصفهان است. سؤال های مورد بررسی عبارتند از: ۱- امتزاج افق ها در آثار هنرمندان گیلان و اصفهان چه تأثیراتی گذاشته است؟ ۲- وجوه اشتراک و افتراق آثار آنان چیست؟ روش تحقیق ، توصیفی-تحلیلی با رویکرد هرمنوتیک فلسفی گادامر و داده های مورد نظر، به شیوه کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که هنرمند بقاع، با پیش داوری هایی که متعلق به افق معنایی روزگار اوست به مکالمه با سنّت گذشته پرداخته و تعاملی سازنده میان زمان حال و گذشته برقرار کرده است؛ به این مفهوم که تحت تأثیر افق معنایی گذشته، بافت، زمینه اجتماعی – فرهنگی خود، دست به خلق آثاری زده که نوعی تفسیر جدید از سنت است؛ در عین حال امتزاج افق ها در هنرمندان دو منطقه منتخب، تأثیر متفاوتی داشته و هنرمند لاهیجانی به دلیل بافت و زمینه محل سکونت خود، کمتر از هنرمند اصفهانی از جریان های روز نقاشی تأثیر پذیرفته و بیشتر به سنت ایرانی وفادار مانده است.