فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
380 - 399
حوزههای تخصصی:
مطالعات جامعه شناسی ادبیات از اواسط قرن بیستم در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی آغاز و به رسمیت شناخته شد. نقطه عطف این اتفاق، نظریه «ایپولیت تن» در قرن نوزدهم با طرح سه عنصر مؤثر در پیدایش اثر ادبی «روح جمعی، موقعیت و زمانه» محسوب می شود. طبق نظریات دانشمندان بزرگ دیگر این رشته مانند: گئورگ لوکاچ، لوسین گلدمن، لئولونتال و روبراسکارپیت، برای بررسی اثر ادبی، برخلاف نقد فرمالیستی که به خود متن می پردازد، به زمینه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه توجه می شود. لوسین گلدمن با کاری سیستماتیک، ادبیات را با ساختارگرایی تکوینی مورد بررسی جامعه شناختی قرار داد و به بررسی پایه ها و درون مایه های آثار پرداخت. از دوره مشروطه، عواملی مانند توسعه و افزایش روابط ایران با اروپا، تغییر جریان ساختارهای فکری و مجموعه رویدادهای اجتماعی و سیاسی موجب تغییر شکل و محتوی شعر معاصر شدند. دوره مشروطه فرصتی شد تا شاعران و روشنفکران جامعه از طریق آشنایی با فرهنگ غربی، چاپ مجلات و روزنامه ها و ترجمه آثار نویسندگان بزرگ دنیا، زمینه های فکری اندیشمندان جامعه را متحول کرده و شعر و نثر فارسی را متحول کنند. در این دوره، شاعران از آسمان خشک خیال، گیسوی معشوق، وعظ و خطابه، پند و نصیحت به میان مردم آمدند و در کنار آن ها و با درک وضعیت معیشت و زندگی حرمان دیدگان و با اهدافی متعالی تر از گرفتن صله و تعریف و تمجید پادشاهان، به خلق اشعار اجتماعی پرداختند.اهداف پژوهش:بررسی ادبیات معاصر از نظر جامعه شناسی.بررسی ادبیات معاصر از نظر هنری.سؤالات پژوهش:ادبیات معاصر از نظر جامعه شناسی دارای چه جایگاهی است؟ادبیات معاصر از نظر هنری دارای چه جایگاهی است؟
تبیین مدل پیشنهادی سنجش کیفی منظر صوتی با رویکرد زمینه گرایی در بافت شهری با استفاده از ماتریس های چهارگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۴
42 - 53
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که بعد از حس بینایی، حس شنوایی در درک فضای شهری اهمیت پیدا می کند یکی از پژوهش های مورد توجه در مطالعات و طراحی محیطی «منظر صوتی» است. روش ها و ابزارهای سنجش منظر صوتی معرفی شده بیشتر مبتنی بر روش های کمّی مانند استفاده از دستگاه و یا کیفی مبتنی بر پرسشنامه هستند و کمتر روشی جامع و مبتنی بر ویژگی های زمینه ای فضای شهری است. هدف از این پژوهش شناسایی و معرفی چارچوبی جامع است برای ارزیابی منظر صوتی در فضای شهری براساس زمینه ای که صوت در آن شنیده شده و درک می شود. این پژوهش در راستای نقد به اغلب پژوهش های انجام شده در منظر صوتی است، که اکثراً در ارزیابی به یک یا دو روش متکی بوده اند. در حقیقت پژوهش بر این موضوع تأکید دارد که صوت یک پدیده تک وجهی نیست که گاهی توسط محیط و گاهی توسط انسان مورد ارزیابی قرار گیرد، بلکه منظر صوتی دادوستدی میان انسان و محیط است که در فرایند ارزیابی باید همزمان به هر دو وجه توجه کرد. در این پژوهش متون و روش های مورد استفاده در سنجش در منظر صوتی در مقالات مورد بررسی قرار گرفته و براساس شاخص های زمینه مؤثر بر درک صوت روش ترکیبی کمی- کیفی پیشنهاد شده است. این پژوهش، استفاده از ماتریس های چهارگانه سازگاری، مطلوبیت، ظرفیت و وابستگی را پیشنهاد می کند که عمدتاً در ارزیابی کیفی کاربری ها به کار برده می شود. بر این اساس درک اصوات در فضا براساس نوع کاربری و فعالیتی که در آن فضاست شکل می گیرد، و ازسویی دیگر آستانه تحمل صوت و همچنین منظر صوتی خوشایند براساس بافت زمینه ای که فرد صوت را در آنجا می شنود متفاوت است.
وحدت شرقی اندیشه ساز یا رمانتیسم غربی جامعه ساز!
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
133 - 139
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی نقوش مشاغل سنگ مزارات آرامستان تخت فولاد با ارامنه جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
7 - 23
حوزههای تخصصی:
فلسفه مرگ و زندگی، از اعتقادات مشترک تمامی ادیان و تمدن های بشری است که به شکلی نمادین و مقدس در سنگ مزارات آرامستان تخت فولاد و جلفای اصفهان حضور یافته است؛ و موزه ای از انواع نقوش و کتیبه ها از دوره صفوی تا معاصر به نمایش می گذارد. یکی از تزیینات متداول در این آرامگاه ها، نقش مشاغل و جایگاه اجتماعی متوفی به هنگام حیات خود است که، به صورت ادوات و ابزارهای مشاغل، تجلی یافته و یا صورت شمایل انسانی به خود گرفته است. ارتباط و تعامل مسلمانان و ارامنه، قرابت ادیان توحیدی و تجربه زیستی مشترک آنان در اصفهان موجب اشتراکات هنری بسیاری طی چند صدسال در تخت فولاد و جلفا شد، و نقش مهمی در بازشناسی فرهنگ، هنر و جهان بینی مفهوم زندگی - مرگ و حیات پس از آن دارد. در پژوهش پیش رو، که اطلاعات آن به صورت میدانی و اسناد و منابع کتابخانه ای گردآوری شده اند، تلاش می شود با روش توصیفی تحلیلی نقوش مشاغل سنگ مزارهای مسلمانان با ارامنه (صد سنگ مزار)، مورد مطالعه تطبیقی قرار گیرد. در این پژوهش، به این پرسش پاسخ داده می شود: چه رابطه ای میان نقوش انسانی و ابزار مشاغل سنگ مزارهای ارامنه با تخت فولاد، با درنظرگرفتن اصول مبانی هنر اسلامی و مسیحیت وجود دارد؟ نتایج نشان می دهند که، مشاغل در مزارات آرامستان جلفا، عمدتاً، نقوش زنان و مردان در حال انجام کار و پیشه خود به صورت شمایل گرایی جلوه گر شده؛ اما در اکثر مزارات تخت فولاد با رویکرد شمایل گریزی، تنها ابزار و ادوات مشاغل بدون نقش انسانی تجلی یافته است که، ریشه در تفاوت های بنیادین مبانی هنر اسلامی و مسیحیت دارد.
بررسی کاربرد و چگونگی اجرای مورّب نویسی در نسخ خطی سده هفتم و هشتم هجری (بر اساس نسخ خطی کتابخانه و موزه ملی ملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
75 - 91
حوزههای تخصصی:
مطالعه بر روی نسخ خطی نشان می دهد، یکی از تمهیدات مهم کاتبان در سیر کتابت متون، مورّب نویسی بوده است. مورّب نویسی در نسخ خطی کاربردهای زیادی داشته و امکانات متنوعی برای کاتبان فراهم می کرده است. ضمن این که کاتبان به وفور از آن استفاده کرده اند. گاهی نیز نقش تزئینی در صفحه آرایی به خود گرفته است. با وجود چنین اهمیتی کاربردهای مورّب نویسی و چگونگی استفاده از آن، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی کاربرد و چگونگی اجرای مورّب نویسی در سده هفتم و هشتم هجری در نسخ خطی کتابخانه و موزه ملی ملک است. سوال های این پژوهش در راستای تحلیل موضوع عبارت اند از اینکه؛ 1- مزیت های مورّب نویسی برای کاتبان چه بوده است؟ 2- از مورّب نویسی در چه مواردی و به چه میزان استفاده شده است؟ 3- چه ساختار فرمی برای مورّب نویسی می توان در نظر گرفت؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای-اسنادی انجام گرفته است. به این منظور، تمامی 1618 برگ نسخه خطی سده های هفتم و هشتم هجری منتشر شده در سایت کتابخانه و موزه ملی ملک که عمدتاً شامل کتب علمی و ادبی، مخصوصاً کتابت اشعار است مورد مطالعه قرار گرفت و از این میان 41 برگ انتخاب شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، برای کاتبان این دوره، جنبه کاربردی مورّب نویسی نسبت به زیبایی و تزئینات صفحه اولویت بیشتری داشته است. کاربرد مورّب نویسی در دو بخش اصلیِ تکمیل و اصلاح متن و ایجاد تمایز بوده است. گاهی نیز بی دلیل یا به اشتباه، مورّب نویسی رخ داده است. مورّب نویسی در شرح واژگان دشوار، اصلاح جاافتادگی و یا جبران کمبود فضای کتابت به منظور اصلاح و تکمیل متن کاربرد داشته و در ایجاد تمایز برای شماره گذاری صفحه و هماهنگی شکل ها با متن نیز استفاده شده است. مورّب سازی متن در راقمه و انجامه نُسخ، راهکاری دیگر برای ایجاد تمایز بوده است. استفاده از مورّب نویسی، بسته به کاربرد آن از یک کلمه تا یک صفحه را شامل می شود و غالباً در حواشی و گاهی نیز در خلال متن نوشته شده است. ساختار مورّب نویسی نیز با بررسی طول سطرها و زاویه آن ها نسبت به هم به دست می آید.
نسبت توسعه با مفهوم سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۴
3 - 3
حوزههای تخصصی:
سرزمین، قلمرو جغرافیایی یک قوم با سابقه تاریخی است. یک کل مادی-معنوی است. یک واحد است. در ذات خود محدوده ای دارد و ساکنینی که فراتر از آن محدوده و برای غیر ساکنان آن جا، معنا ندارد. برخلاف آن، مفهومِ زمین است که به ماده نامحدود کرۀ خاکی اطلاق می شود. هرجا، زمین است اما سرزمین حتماً محتاج ساکنان و تاریخ است تا پدید آید. محدودۀ سرزمینی، قلمرو ساکنان آن است و درک ساکنان از قلمرو است که به واسطه خاطرات و تجربه زیسته آنان، مفهوم سرزمین را می سازد. در نتیجه سرزمین پدیده ای همزمان مادی-غیرمادی است. از آن سنخ موجوداتی که در فاصله میان عالم ماده و معنا شکل می گیرد و به تناسب مرتبه وجودی که از این حیث به دست می آورد، نقش ارزنده تری در زندگی انسان و جامعه ایفا می کند. سرزمین به دلیل دوگانه بودن ماهیت آن که عینی-ذهنی است، قابلیت بیشتری برای تعامل با انسان در فرایند رشد او پیدا می کند. در آن حال که امر عینی و مادی است، همزبان با جسم انسان به نیازهای زندگی مادی او پاسخ می دهد و در همان حال، به واسطه وجه غیرمادی و مجردی که دارد، می تواند ارتباط بی واسطه با روح انسانی برقرار سازد. از این روست که مکان، نه فقط ظرف ظهور معنا، که خود معنا قلمداد می شود. افتراق و دوگانگی میان ظرف و مظروف در مقوله مکان قابل تشخیص نیست. لذا مکان در میان نیازهای انسان در جایگاه پر اهمیت و همتراز نیازهای اولیه او جای می گیرد. در عین حال به دلیل وجه معنایی آن، در امتداد نیازهای عالی انسانی که نیازهای فرهنگی هستند نیز پیش می رود. در عمل برخلاف غالب نیازهای شناخته شدۀ انسان که در یکی از دو طبقه نیازهای جسمی (عینی) و روحی (ذهنی) قرار می گیرند، مکان به دلیل ماهیت دوگانه آن، در اقلامی مانند سرزمین، در طبقات مختلف نیازهای انسان جای می گیرد. لهذا در مرحله برنامه ریزی همزمان با نخستین ضرورت ها که نیاز ایمنی است آغاز می شود و تا آخرین مطالبات انسانی که حس زیبایی و فهمیده شدن انسان است ادامه می یابد. ادبیات توسعه آنچنان که عرف است، مبتنی بر شاخص های اقتصادی شکل گرفت. واضعان اندیشه توسعه، نخست آن را در رونق اقتصادی و تأمین زنجیرۀ نیازهای جسمی انسان قرار دارند. تأمین غذا و سپس سایر نیازهای رفاهی انسان در دستور قرار گرفت. در گام بعد، نیازهای اجتماعی انسان نیز معیار توسعه شد. فرصت های برابر، عدالت اجتماعی و شاخص های مؤید آن ها وارد ادبیات توسعه شد. یک مرحله پیشرفته تر، حفاظت طبیعت و زمین در معرض توجه توسعه قرار گرفت. در این مرحله پایداری، از جهت حفظ و انتقال مواریث طبیعت به نسل های بعد، مهمترین صفت توسعه نامیده شد. رویکردهای مکمل این مسیر از جمله تاب آوری، خوانش های جدیدتری بود که مفهوم توسعه را کامل تر کرد. بررسی روند تحولات مفهوم توسعه از آغاز تا امروز نشان می دهد اگرچه در هر مرحله تعاریف و معنای توسعه عمق بیشتری نسبت به قبل پیدا کرده، اما منحنی تحولات پیوسته در سویه دنیای عینی قرار داشته است. وجه مشترک نیازهای جسمی، اجتماعی، حفاظت محیط و تاب آوری عینی بودن آن هاست. تا اینجا متعَلَقِ توسعه پایدار، عنصری عینی از قبیل عدالت اقتصادی، برابری اجتماعی، اکوسیستم و برنامه ریزی بوده است. طبعاً به دلیل ماهیت علوم مداخله کننده در تبیین مفهوم توسعه، که علوم تجربی و عینی است، معیارها، شاخص ها و روش های به کار گرفته شده نیز عینی باقی می مانند. ارزیابی تجربه رویکرد محض عینی به توسعه از عدم موفقیت برنامه های آن در تأمین رضایت انسان و جامعه حکایت می کند. بارزترین نمونه آن برنامه های توسعه شهری و روستایی است که اگرچه در ارتقای برخی شاخص های عینی موفق بوده اند، اما در تأمین رضایت ساکنان توفیق چندانی نداشته اند. تحقیقت زیادی بر اهمیت وجه ذهنی در حس مطلوبیت و رضایت انسان تأکید دارد. به موازات این نیاز، رشد معارفی که به پدیده های دوقطبی عینی-ذهنی می پردازد نیز در ادبیات توسعه تأثیرگذار است. تغییر در فهم مقوله های مهم زندگی انسان نمی تواند بی توجه به دگرگونی مفاهیم توسعه باشد. مکان و منظر از مهمترین دستاوردهای فهم جدید انسان در ایجاد تغییر بنیادی در دوگانه عینی و ذهنی دکارت و دنیای مدرن است. انسان اینک فهمیده است که مفاهیم میانی و مشترک میان دو قطب عینی و ذهنی نیز وجود دارد که اساساً از مهمترین و تأثیرگذارترین مقولات در تعریف زندگی و رضایت انسان است. لهذا در رویکردهای جدید به توسعه لازم است با توجه به تعریف های نو از موضوعات توسعه، از جمله سرزمین، دگرگونی های اساسی در واژه ها، مفاهیم و مصداق های برنامه ریزی به وجود آورد. به کاربردن واژه های اعتباری مانند منطقه، در برنامه ریزی منطقه ای باید جای خود را به مفاهیم حقیقی از جمله سرزمین، شهر و محله بدهد. در این خوانش از توسعه که مفهوم واقعی سرزمین شناخته شده و ارزش های آن رسمیت یابد، دیگر خوزستان عزیز در برابر هجوم توسعه گران انگلیسی و سپس تکنوکرات های ایرانی نفتی شاهد ازدست رفتن مزیت های تاریخی-جغرافیایی سرزمین خود نخواهد بود. انچنان که امروز خوزستان ثروتمند در اثر برنامه های نادرست توسعه نفت مبنا با ازدست دادن بسیاری منظرهای سرزمینی خود در ردۀ پائین ترین نواحی ایران از حیث توسعه درآمده و شاهد گسترده ترین مهاجرت ها به خارج از این خطه زرخیز هستیم. بی شک نادانی در قبال ارزش های مکانی و منظر سرزمین خوزستان در روند توسعه نفت مبنا در یک قرن گذشته مهمترین نقش را در افول رضایتمندی فرزندان آن خاک داشته است.
جایگاه پله در پیوند با زندگی ساکنین خانه های تاریخی دزفول بر اساس مدل مکان کانتر (خانه های دوره های قاجار و پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پله در خانه های ایرانی همچون خانه های تاریخی دزفول می تواند علاوه بر جنبه ارتباطی آن، تجربه زیستی متفاوتی را برای ساکنین آن رقم زند و در جایگاه مکان ارزیابی گردد. این پژوهش که قصد دارد با استفاده از مدل کانتر جایگاه پله را در خانه های تاریخی دزفول ارزیابی نماید، با رویکردی کیفی و با اتکا به روش تئوری داده بنیاد انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه ها، برداشت های پلانی و مشاهدات میدانی، حاصل و با کدگذاری تجزیه و تحلیل شدند. 26 نمونه از خانه هایی که معیارهای انتخاب پژوهش را داشته اند، شناسایی و مستندات لازم برای تحلیل یکایک آنها گردآوری شد. اصلی ترین معیارهای انتخاب نمونه ها، رواج در دوره زمانی خود و دسترسی به آنها بوده است. یافته ها حاکی از این است، نقش پله در سه دسته «فعالیت»، «کالبد» و «معنا» در برگیرنده مقولاتی است که بیش از یک فضای ارتباطی در خانه های تاریخی دزفول به ایفای نقش می پردازد. «اجتماع پذیری»، «سلسله مراتب فضایی»، «نماد و نشانه»، «هویت پذیری»، «خاطره انگیزی»، «تداوم و پیوستگی فضایی»، «مرزبندی» و «غنای بصری» از جمله نقش های پله در خانه های تاریخی دزفول هستند. بطور کلی پله در خانه های دزفول، با انطباق فعالیت های انسانی با کالبد معماری از طریق همگرایی سه مؤلفه مذکور سیستمی یکپارچه را پیکربندی نموده است.
اولویت سنجی مفهوم هویت در اسناد بین المللی میراث فرهنگی بر اساس الگوی فرایند تحلیل سلسه مراتبی( AHP )
حوزههای تخصصی:
هویت از جمله مفاهیمی است که دارای گستره معنایی وسیعی در علوم انسانی است. اهمیت آن از این جهت است که نمی توان فرد یا شخصی و یا چیزی را یافت که فاقد هویت باشد. به همین دلیل در بیشتر شاخه های مختلف علوم انسانی موضوع مورد مطالعه پژوهشگران قرار گرفته است. همچنین در حوزه میراث فرهنگی نیز که ارتباط مستقیمی با هویت فرهنگی جوامع دارد مورد توجه است و به همین دلیل اسناد زیادی در این خصوص تهیه شده است. به دلیل اهمیت موضوع هویت در این مقاله اسناد بین المللی در حوزه میراث فرهنگی به تحلیل محتوا شدند. به این منظور مفهوم هویت در تعدادی از اسناد بین المللی مرتبط با میراث فرهنگی انتخاب شدند. بر اساس تحلیل محتوای صورت گرفته مفهوم هویت در این اسناد در دو شاخه اصلی تعریف هویت و عرصه های هویت قابل بررسی است. هر یک از این شاخه ها زیرشاخه هایی دارد که در این مقاله با عنوان مقوله و زیرمقوله دسته بندی شدند. اما اینکه هر یک از این مقوله ها و زیرمقوله ها با چه سلسله مراتبی در این اسناد مورد توجه قرار گرفته اند؛ و اولویت نسبی آنها به همراه پیشنهادی برای بهبود پرداختن به موضوع هویت در اسناد آتی، مسئله ای است که در این مقاله به آن پرداخته شده است. اهمیت تحلیل سلسله مراتبی زیرمقوله ها در این اسناد به این صورت است که علاوه بر اینکه در تصمیم گیری ها موثر است بلکه در تدوین اسناد جدیدتر با موضوع هویت کمک کننده خواهد بود. پس از مشخص شدن مقوله ها و زیرمقوله ها در ارتباط با مفهوم هویت، مقوله ها و زیرمقوله ها اولویت بندی شدند. یعنی پس از تحلیل محتوای اسناد تحلیل سلسه مراتبی آنها انجام شد و مشخص شد که کدامیک از مقوله ها در چه مرتبه ای قرار دارد.
بازخوانی مفاهیم تمدنی شهر کاشان با بهره گیری از هنرهای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
348 - 361
حوزههای تخصصی:
کاشان یکی از اولین مراکز تشکیل تمدن انسانی است. طبق حفاری های باستان شناسی در تپه های سیلک کاشان، سابقه حضور بشر در این منطقه به پنج تا هفت هزار سال پیش از میلاد باز می گردد. در تاریخ بشر، دو حوزه فرهنگ و هنر، تکنولوژی و صنعت دائماً در حال تأثیر گذاری متقابل بوده اند و تغییر و تحول هر کدام اثر مستقیمی بر طرف مقابل برجای گذارده است. در چند دهه گذشته نیز با رشد سخت افزاری رایانه ها امکان لازم برای هنرمندان و مهندسین فراهم آمد تا با طراحی و اجرای نرم افزارهای گوناگون از رایانه به عنوان وسیله و ابزاری جهت خلق آثار هنری بهره بگیرند. تأثیر فناوری دیجیتال باعث دگرگونی فعالیت هایی مانند نقاشی، رسم، مجسمه سازی، هنرهای صوتی و موسیقی شده است. ابزار دیجیتال امکان بسیار مناسبی جهت معرفی فرهنگ و مظاهر تمدنی شهر های تاریخی فراهم کرده و لازم است با شناخت دقیق از این ابزار حداکثر بهره را از آن برد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی به دنبال نشان دادن اهمیت استفاده از دانش روز در بازشناسی مفاهیم کهن می باشد. یافته های تحقیق نشان داد که هنر های دیجیتال با اتکا به بُعد بصری خود می توانند معرف مناسبی برای تمدن هایی با گونه های متنوع هنری باشند و در صورتی که از ابزار مناسب استفاده شود می توانند به ارتقای فرهنگ عمومی کمک کنند.اهداف پژوهش:بررسی نقش هنرهای دیجیتال در معرفی ابعاد تمدنی کاشان.معرفی و تشریح ابعاد چندگانه هنر دیجیتال در جهت بازآفرینی مظاهر تمدنی.سؤالات پژوهش:هنر های دیجیتال چگونه می تواند معرف یک تمدن ( کاشان ) باشد؟چه حوزه هایی از دانش دیجیتال می تواند در معرفی مظاهر تمدنی موثر و مفید واقع گردد؟
تبیین الگوی مداخله شهرسازی تاکتیکال در فضاهای مرتبط با بافت تاریخی شهرهای ایران (نمونه مورد مطالعه: محله پامنار، بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
54 - 78
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سعی در یافتن پاسخ پرسش هایی نظیر، پروژه های شهرسازی تاکتیکال در راستای ارتقای عملکرد بافت های تاریخی کشور (با تأکید بر محله پامنار شهر کرمان) دارد. اینکه چگونه می توان خلأها و ناکارآمدی های بافت های تاریخی ایران (با تأکید بر محله پامنار شهر کرمان) را با استفاده از رویکرد شهرسازی تاکتیکال شناسایی و مرتفع ساخت؟ روش انتخاب شده برای دستیابی به اهدف مذکور، با رویکرد کیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات نیز شامل دو بخش مصاحبه و برداشت میدانی بوده و تحلیل بخش مصاحبه با استفاده از نرم افزارMaxQDA2020 به انجام رسیده است. تجزیه وتحلیل داده های مصاحبه به شناسایی حوزه ها و مقوله های متنوعی در ارتباط با مسائل، مشکلات و راه کارهای مقابله با آنان انجامید. همچنین برداشت های میدانی به شناسایی 9 گونه فضا در سطح محله ختم گردید. لذا ترکیب دو بخش تحلیلی یاد شده منجر به خلق پروژه های شهرسازی تاکتیکال در بافت تاریخی محله پامنار شهر کرمان شد. از این رو عمده فضاهای شناسایی شده در محله جزء فضاهای مورد غفلت و باقی مانده بود، فضاهایی که ریشه بسیاری از مشکلات محله را شکل داده است. بنابراین، راه کار رویکرد شهرسازی تاکتیکال قابل اجرا در محدوده مورد پژوهش، استفاده موقت از فضاهای یاد شده و تبدیل آن ها به فضاهای چند عملکردی جهت رونق بخشی به زیست اجتماعی-اقتصادی شهروندان محله تشخیص داده شده است.اهدف پژوهش:شناسایی شیوه مداخله شهرسازی تاکتیکال در فضاهای شهری بافت های تاریخی کشور (با تأکید بر نمونه مورد مطالعه).ظرفیت سنجی نظام محلات سنتی ایران (با تأکید بر نمونه موردمطالعه) به منظور کاربست رویکرد شهرسازی تاکتیکال.سؤالات پژوهش:پروژه های شهرسازی تاکتیکال در راستای ارتقای عملکرد بافت های تاریخی کشور (با تأکید بر نمونه موردمطالعه) کدامند؟چگونه می توان خلأها و ناکارآمدی های بافت های تاریخی ایران(با تأکید بر نمونه موردمطالعه)را با استفاده از رویکرد شهرسازی تاکتیکال شناسایی و رفع نمود؟
مطالعه ای بر رخداد و ناسینما در اندیشه لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آذر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
61 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ژان فرانسوا لیوتار، از اندیشمندان فلسفه انتقادی، با تعریف دو بدیل مدرنیسم و پست مدرنیسم برای واقع گرایی ضمن ارائه تعریفی جدید و رها از چارچوب های تاریخی، مؤلفه هایی برای اثر هنری پسامدرن برمی شمرد. او در سویی دیگر به مدد احکام تأملی نزد کانت، انگاره رخداد را چنین در نظر می گیرد که ژانرهای گفتمان مستقر را به چالش کشیده و موجب خلق گفتمان جدید در یک اثر هنری پسامدرن می شود؛ گفتمانی که شیوه ادراک جدیدی را نسبت به آنچه در قبل بوده می طلبد. او در نوشتار ناسینما، حرکت را ماده خام سینما قلمداد و ناسینما را سلب کلیه حرکت های متکی به تولید اثر فیلمیک صورت بندی می کند. در این مقاله به تشریح روابط جدید میان رخداد، ناسینما و هنرپسامدرن در اندیشه لیوتار پرداخته شده و در نهایت به این پرسش که انگاره رخداد نزد لیوتارچگونه می تواند بر پیدایش پسامدرنیسم به مفهوم امر کلی غیرتاریخی و ناسینما در مقابل سینما مؤثر باشد پاسخ داده شده است.
هدف پژوهش: این پژوهش ضمن صورت بندی نسبت میان دو مفهوم رخداد و ناسینما به عنوان دو مؤلفه مهم نقد هنر و سینما نزد لیوتار، این هدف را دنبال می کند که نشان دهد چگونه پسامدرنیسم به مفهوم سبکی و امر کلی غیرتاریخی در سینما متجلی و ناسینمای لیوتاری محقق می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق کتابخانه ای و تشریح روابط میان گزاره ها با رویکرد توصیفی تحلیلی بوده است.
نتیجه گیری: با وقوع انگاره رخداد در فیلم ها، ژانر مستقر در هر اثر مضمحل و ژانرهای جدید و غیرمنتظره پدید می آیند و در پی آن نمایش امر نمایش ناپذیر ممکن شده و ناسینما درمقابل سینما بروز می یابد و به این ترتیب پسامدرنیسم نه به عنوان یک دوره تاریخی بلکه در شکلی سبکی آشکار می شود.
تحلیل روایی طراحی سنتی فرش «بشریت» عیسی بهادری از منظر رمزگان پنج گانه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
58 - 71
حوزههای تخصصی:
طراحی سنتی، هنر طراحی نقوش اسلیمی و ختایی بر روی قوس های حلزونی و افشان بر اساس تعادل و انرژی بصری است. در این نقوش، دو وجه صورت و معنا جایگاهی توامان دارند که از این منظر، می توان آن ها را هم چون واژگانی در نظر گرفت که با هدف روایت مندی در محورهای هم نشینی و جانشینیِ معناداری حضور یافته اند. توجه بر بُعد معنایی نقوش، ترفیع جایگاه آن ها را از صور تزیینی به صور روایت مند و معناآفرین موجب می گردد که مغفول ماندن این مهم در بستر پژوهشیِ هنر طراحی سنتی ایران بر ضرورت بررسی آن می افزاید. شناخت و تحلیل این ویژگی به اتخاذ رویکردی منطبق با مباحث تحلیل روایت هم چون رمزگان روایی رولان بارت منوط می شود که بر مبنای روابط شبکه ای رمزگان های هرمنوتیک، کنشی، معنایی، نمادین و فرهنگی محوریت یافته است. از همین رو، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه موردیِ هنر طراحی سنتی در فرش «بشریت» می پردازد و عناصر بصری آن را از منظر روایت مندی، با طرح این پرسش که: رهیافت های معنازایانه نقوش در روایت فرش«بشریت» بر اساس رمزگان روایی بارت کدامند؟ مورد مطالعه قرار می دهد. توجه بر روابط معناآفرین عناصر بصری حاکی از آن است که نقوش اسلیمی و ختایی با خاستگاه معناییِ ایران باستان و باورهای اسلامی به بازنمایی داستان آفرینش از هبوط تا زایش و تداوم نسل بشریت پرداخته اند. در این راستا، پیکر های مرد، زن و کودک در پیوند با یک دیگر از سویی و در ارتباط با نقوش حیوانی از سویی دیگر بر مواردی هم چون کنش محافظت، کمال یافتگی و نمادپردازی های جنسیتی که در مولفه های اصلی بشریت و تداوم نسل به اشتراک رسیده اند، اشاره دارند.
کاربرد نقاشی های کودکانه در ساختار، خلق شخصیت و فضاسازی انیمیشن؛ مورد پژوهی: تطبیق آثار منتخب فرشید شفیعی و مهدیار "کودک ۸ ساله"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقاشی ابزاری هنری است که در آن می توان تصورات ذهنی از دنیای پیرامون را به نمایش گذاشت. کودکان نیز نقاشی را وسیله ای می پندارند تا به شیوه های گوناگون آرزوها خود را که برایشان دست نیافتنی است، محقق نموده و به تصویر بکشانند. نقاشی برای کودکان جولانگاهی به دور از واقعیت است که خیالشان را در صفحه نمایش مجسم و ثبت می سازد. هم ذات پنداری با کودکان همواره موردتوجه افراد گوناگون و هنرمندان بوده و آن ها تلاش کرده اند برای جذب کودکان روش های مختلفی را مورد استفاده قرار دهند. هنرمندان انیمیشن ساز با چنین پنداشتی آثاری را تولید کرده اند که از جمله می توان به هنرمند نقاش و انیمیشن ساز، فرشید شفیعی اشاره نمود. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی و رویکردی روان شناسانه بر اساس اجماع نظرات روانشناسان کودک انجام شده است. روش تحقیق کیفی و بر اساس جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای/ میدانی و آرشیوهای صوتی تصویری و بر مبنای مطالعه موردی است. ازاین روی سه اثر خرمالو، ماشین بابام، پیاده رو ساخته فرشید شفیعی از موارد مطلوب گزینش شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصله، نشان از آن دارد نقاشی کودکان از لحاظ سادگی در سبک، رنگ، تصویرسازی می تواند منبع خاصی برای ساخت انیمیشن در سبکی نو باشد که قادر است ارتباط مناسبی با مخاطب برقرار سازد.
مطالعه تطبیقی ویژگی های کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری در مراکز تجاری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
تهران به عنوان پایتخت سرآغاز و نمادی از تغییرات مدرن همراه با توسعه گسترده در بخش طراحی فضاهای عمومی شناخته شده است. این بناها نقش مهمی در بهبود ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد داشته و بررسی ها نشان می دهند که لازم است تحلیل های اجتماعی در فرآیند طراحی موردتوجه قرار گیرد. در این خصوص، کاربری تجاری به عنوان قلمروهای مشترک برای تعاملات اجتماعی، ارتباطات و معرفت اجتماعی بازتاب شهری مؤثری دارند. عدم توجه به این مهم ممکن است منجر به از بین رفتن زنجیره ارتباط بین انسان ها و فضاهایی عمومی شود. جایگاهی که می تواند ریشه تعاملات اجتماعی را شکل دهد، امکان دارد به مرور آثار اجتماعی نامطلوبی ازجمله انزوا، ناراحت های روحی و روانی را در جامعه انعکاس دهد. در این موضوع، طراحی و معماری مراکز تجاری نقشی بسیار برجسته دارد و ضرورت دارد پژوهش های بیشتری در باب اجتماع پذیری مراکز انجام شود. هدف اصلی این پژوهش تطبیقی، بررسی و مقایسه مؤلفه های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری مبتنی بر ویژگی های معماری در عملکرد تجاری در دو کالبد متفاوت، یعنی بازارهای سنتی و پاساژهای مدرن است. نمونه های موردی این مطالعه شامل، بازار بزرگ پانزده خرداد تهران و مرکز تجاری کوروش می باشند. این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه عمیق و مشاهده از روش تحقیق آمیخته به صورت کمی و کیفی به بررسی موضوع می پردازد. از تحلیل نتایج می توان بیان ساخت که مجتمع های تجاری چند کاربردی، به واسطه عوامل ساختاری محیطی، با ایجاد ابعادی از امنیت فراگیرتر از اجتماع پذیری بیشتری در مقایسه با بازارهای سنتی برخوردار هستند.
بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر قیمت مسکن در ایران (رهیافت گارچ نمایی و رگرسیون کوانتایل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر است. بر اساس سلسله مراتب نیازهای مازلو، مسکن به عنوان نیاز فیزیولوژیک و اساسی، زمینه را برای بقیه ی نیازهای امنیت و بقا، روابط اجتماعی، عزت نفس و خودشکوفایی مهیا می سازد. برآورده ساختن طیف وسیعی از نیازها توسط مسکن بدین معنا است که بازار مسکن می تواند بر رفتار افراد و همچنین کل جامعه تأثیرگذار باشد. با توجه به این که بازار مسکن با کل اقتصاد یک کشور در ارتباط است، از این رو به عنوان یک بازار بسیار مهم به شمار می رود. از طرفی مطالعات مختلف نشان می دهد نرخ ارز یک متغیر کلیدی است که عدم توجه به مدیریت شایسته ی آن می تواند مسایل و مشکلاتی را برای اقتصاد هر کشوری در ابعاد گوناگون ایجاد نماید که اقتصاد ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر قیمت مسکن در ایران در فاصله ی زمانی فصل اول سال 1385 تا فصل چهارم سال 1398 است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، روش کتابخانه ای بوده و برای بررسی موضوع پژوهش، ابتدا شاخص بی ثباتی نرخ ارز با استفاده از مدل گارچ نمایی برآورد شده و سپس با استفاده از روش رگرسیون کوانتایل به بررسی تأثیر این متغیر بر قیمت مسکن پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بی ثباتی نرخ ارز تأثیر منفی و معنی دار بر قیمت مسکن داشته و اثر تقاطعی بی ثباتی نرخ ارز و نرخ تورم بر قیمت مسکن مثبت و معنی دار می باشد.
Role of the Third Place in Recognition of Environmental Perception Theories(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
77 - 86
حوزههای تخصصی:
Since the third places are very effective in relieving the anxiety and tension of the citizens and the s tudies conducted in the pas t, consider this component as a multifaceted component that different results are mentioned in the articles depending on the time and different places, in this article using A comprehensive ques tionnaire of artificial intelligence has been used. We are looking to find key variables in these main components of this research, which are the perception of persons, third place, and environmental perception. In this case, we can achieve maximum use of third places to improve urban spaces according to key variables. This research, which aims to improve the quality of urban hangouts to increase the quality of urban space on urban perception, originated from a basic ques tion which is to identify and prioritize the factors effective in improving the quality of the third place in urban perception, in this research artificial intelligence information by setting up a ques tionnaire The detailed influencing variables of the third rank of environmental perception have been collected. The purpose of this research is to inves tigate and identify the role of the third place in environmental perception, and since the research method is qualitative, it has been analyzed using research onion and MAXQDA software. In the end, by showing a map of the relationships between the influential variables of this research, it is s tated which includes: the sense of belonging, individual perception, experience and habit, and environmental perception.
ارایه مدل ارزیابی تاب آوری شهری در برابر حملات هوایی با استفاده از روش(IHWP) نمونه موردی منطقه 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
116 - 142
حوزههای تخصصی:
اگردر پایداری شهرها تهدیدات طبیعی و انسان ساخت در نظر گرفته نشوند، سیستم های کالبدی، شامل کلیه سازه ها و زیرساخت هایی که مانند بدنه، استخوان ها، شریان ها و ماهیچه های آن شهر عمل میکنند، هم چنین اجزای سیستم های اجتماعی و سازمانی، شامل کلیه انجمن ها، سازمان ها و روابط میان آنها است که مانند مغز شهر عمل میکنند در برابر تهدیدات آسیب شدیدی می بیند و عملا عملکرد شهر با اختلال شدید روبرو می شود و از سوی دیگر در طول تاریخ بشر همواره صحنه های جنگ و برخوردهای نظامی را تجربه کرده است و کمتر سرزمینی از این آفت مصون مانده است. با پیشرفتهای صورت گرفته در حوزه حمالت نظامی امروزه تمامی مناطق شهری در معرض خطر ناشی از حملات هوایی می باشند بنا براین هدف اصلی این مقاله شناسایی و ارزیابی شاخص های تاثیرگزار بر تاب آوری شهرها در برابر حملات هوایی می باشد در این راستا با طراحی پرسشنامه ای با استفاده از روش IHWP وزن هر یک از شاخص ها محاسبه گردید و سپس با استفاده از پایگاه داده های اطلاعات مکانی GIS تاب آوری منطقه پنج تهران در برابر حملات هوایی محاسبه شد و که نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد کالبدی و محیطی، ایمنی و امنیت، اجتماعی و فرهنگی، سازمانی و نهادی و اقتصادی دارای اهمیت بوده و در بخش معیارها نیز درجه اهمیت کاربری با امتیاز 5، دسترسی به فضاهای امدادرسانی با امتیاز 4 دارای بیشترین تأثیر رادارد
تحلیل مولفه های تاثیرگذار بر کیفیت ساختمان های مسکونی لوکس در ایران با تاکید بر تاب آوری با رویکرد BWM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
36 - 52
حوزههای تخصصی:
الگوهای کاربری اراضی نقش بسزایی در تاب آوری یک شهر ایفا می کنند. اما نباید از اهمیت ساختمان به عنوان یکی از عوامل اصلی شکل دهنده شهر و تأثیر آن در تاب آوری شهر غافل شد. یکی از موانع عمده در مسیر تاب آوری ساختمان ها، موضوع کیفیت آنها می باشد. که این موضوع با توجه به رشد شهر نشینی و تجمل گرایی در ساختمان های مسکونی لوکس نموده ویژه ای پیدا کرده است. از طرفی در سال های اخیر به دلیل تغییرات زیاد مفهومی، لوکس بودن به موضوعی بسیار پیچیده تبدیل شده است. این مطالعه عوامل تاثیر گذار بر کیفیت ساختمان های مسکونی لوکس را مورد بررسی قرار داده است. روش بکار گرفته شده BWM فازی می باشد که این روش یک مقایسه ساختاری سازگار با عوامل از طریق بهترین و بدترین معیارها را فراهم می کند. برای تعیین وزن معیارهای فازی شناسایی شده از مسئله بهینه سازی غیرخطی با محدودیت استفاده شده است. که این معیارها شامل: استحکام و پایداری، آسایش فیزیکی و آرامش روانی، تناسب بصری و زیبایی، ایمنی، امنیت و زیست محیط و رفاه و سلامت می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین و بدترین معیار به ترتیب تناسب بصری و زیبایی و رفاه و سلامت می باشد که می توانند بهبود کیفیت را تسهیل کنند و همچنین وزن های بهینه تعیین شده در این مطالعه می تواند به عنوان یک راهنما برای ارتقاء کیفیت ساختمان های مسکونی لوکس با تأکید بر تاب آوری در مواجهه با چالش های محیطی و غیرعامل مورد استفاده در تحقیقات بعدی قرار گیرد.
ریخت شناسی و مطالعه سنگ قبرهای دوره اسلامی حوزه جغرافیایی موکریان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
618 - 641
حوزههای تخصصی:
تنوع فرمی سنگ قبور دوران اسلامی و همچنین نقوش و نشانه های تصویری موجود بر روی آن ها، به نوعی باورها و اعتقادات و همچنین ارزش های فرد متوفی و جامعه پیرامون وی را به تصویر می کشد. این تنوع فرمی و نقشی در سنگ قبرهای منطقه شمال غرب ایران به دلیل حضور مستمر و گسترده سلاجقه، ایلخانان، قراقویونلو، آق قویونلوها، صفویان و حاکمان و والیان دست نشانده آنان، بیش از دیگر مناطق است. این پژوهش به شیوه توصیفی – تحلیلی و تاریخی و براساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای با هدف شناسایی گورستان ها، ساختارشناسی و تحلیل فرمی و نگارینه ای سنگ قبرهای این منطقه انجام گرفته و در این راستا به دنبال پاسخی منطقی برای سؤالات زیر است: 1. ساختار سنگ قبور گورستان های موکریان شرقی چگونه و متعلق به کدام ادوار هستند؟ 2. چه ارتباطی بین نقوش به کار رفته بر روی سنگ قبور با شخص متوفی وجود داشته؟ 3. در نقوش روی سنگ قبور موکریان شرقی از چه نمادهایی استفاده شده است و آیا نقوش موجود دارای ریشه تاریخی هستند؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که این آثار از منظر فرمی به گروه های محرابی شکل، گهواره ای، صندوقی، سنگ افراشته، قوچ های سنگی، سنگ قبور گلدسته ای و سنگ قبرهای ساده قابل تقسیم است. گونه شناختی سنگ قبور بیانگر آن است که در قرون نخستین اسلامی در این ناحیه بیشتر از سنگ قبرهای ساده و بدون تراش، در قرون میانه اسلامی خصوصاً ادوار سلجوقی و ایلخانی، از سنگ قبرهای گهواره ای شکل و افراشته؛ و در قرون متأخرتر نیز بیشتر از سنگ قبرهای طرح محرابی و گلدسته دار بهره برده شده است. همچنین فرم سنگ قبرها، درکنار تأثیرپذیری از اجتماع و فرهنگ جامعه، در ارتباط با معماری دینی و قدسی بوده و نگاره های نقش بسته نیز، ضمن دارا بودن معانی نمادین خاص، متأثر از فرهنگ منطقه، اعتقادات و موقعیت زمانی و مکانی خود می باشند.
بازشناسی و مفهوم یابی تجلی فرهنگ قناعت در جامعه و معماری روستایی گیلان (نمونه مورد پژوهش: خانه شکیلی میرسیار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بینش قرآنی، «قناعت» فضیلت اخلاقی ارزشمندی است که موجب توانگری و خودبسندگی می گردد؛ ازاین رو، دستاورد مطالعاتی- مفهومی مقاله، تبیین چگونگی تجلی فرهنگ قناعت در الگوهای رفتاری و معماری گیلان می باشد. بر این مبنا، سؤالات تحقیق بدین صورت می باشد: مؤلفه های اساسی سبک زندگی قانعانه در استان گیلان از چه ویژگی هایی برخوردار است و تجلیات آن در عرصه های مختلف زندگی به چه صورت می باشد؟ و چگونه فرهنگ قناعت در معماری بومی گیلان متجلی می گردد؟ براساس مرور پیشینه ی مطالعات در حوزه ی قناعت پژوهی در معماری، در فرآیند پژوهش، تمرکز ما حرکت از کلیات به منظور رسیدن به جزئیات «فرهنگ قناعت در گیلان» می باشد؛ بدین معنی که ما از «فرهنگ و تجزیه آن به عناصر سازنده ی فرهنگ (مانند زبان، سبک-زندگی، موسیقی، شعر و غیره)» شروع به شناخت کردیم، در بخش دوم به «ابعاد فرهنگ قناعت» در معماری روستایی گیلان پرداختیم و در بخش پایانی، برای رسیدن به مصداق های اثرگذاری این فرهنگ در فضای ساخته شده ی معماری، به تحلیل خانه ی شکیلی میرسیار براساس «شاخص های قناعت در معماری» پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد فرهنگ قناعت در ساحت معماری روستایی گیلان در بُعد اجتماعی به صورت «برابری اجتماعی بین زن و مرد (برگرفته از فرهنگ کار جمعی روستایی)» و در بُعد اقتصادی به صورت «کارگاه شناخت شناسی هَستی ساخت خانه از طریق مشارکت همه اعضاء خانواده» که جلوه گاه مشترکی از «بودن» و «حضور» نهاد خانواده در بطن معماری روستایی گیلان می باشد. در بُعد علمی- فنی در قالب «رازآموزی از طبیعت و ساختارهای آن» و در بُعد هنری به شکل «استفاده از نماد و نشانه های هویت قومی- مذهبی در کالبد بنا» متجلی می شود.