ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۱۸۶۱.

بازخوانی آثار هادی تجویدی براساس هرمنوتیک فلسفی گادامر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مینیاتورمعاصر هادی تجویدی گادامر هرمنوتیک فلسفی نگارگری سنتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۲
هنرمندان نگارگر بسیاری در دوره معاصر به احیای هویت ایرانی و رها ساختن مینیاتور ایرانی از بند تأثیرات غرب بر این هنر اقدام کرده اند. هادی تجویدی از شاخص ترین نگارگرانی است که در این زمینه کوشید و پس از چند سده وقفه در مینیاتور ایرانی به تجدید این هنر و پایه گذاری مکتب مینیاتور تهران با استفاده از ویژگی های هنر اصیل و سنتی ایرانی برخاست. این پژوهش به مطالعه آثار تجویدی بر اساس دیدگاه هرمنوتیک فلسفی گادامر برای بازخوانی آثار این هنرمند به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته و در پی پاسخ به این سؤال است که خلق آثار هادی تجویدی در دوره معاصر تا چه اندازه با نظریات هرمنوتیکی گادامر مطابقت دارد؟ گادامر با مطرح کردن هرمنوتیک فلسفی سعی در فهمیدن آثار به شکل تازه ای دارد و به کنکاش درمورد چیستی و چگونگی و معیارهای فهم پدیدارهای فرهنگی پرداخته است. از علل توجه گادامر به هرمنوتیک (تفسیر) این نکته می باشد که به زعم وی تنها تعمق در پدیده فهم قادر است که ما را به جانب توجیه مناسبی از ادعای حقیقتی که در انواعی از تجربه رخ می نماید، رهنمون شود. بر اساس نتایج به دست آمده می توان اذعان کرد که آثار هادی تجویدی با مفاهیم مطرح شده در هرمنوتیک گادامر هماهنگی داشته و هنرمند با رجوع بهره مندی از ویژگی های نگارگری سنتی همچون استفاده از عناصر تزیینی، نوع ترکیب بندی و همچنین محتوای آثار پیشین، تعاملی میان هنر گذشته و معاصر ایجاد کرده و به خلق آثاری که سبب احیای مینیاتور اصیل ایرانی و هویت و فرهنگ ایرانی شده، پرداخته است.
۱۸۶۲.

راهکارهای معماری همساز با اقلیم با بهره گیری از شاخصهای آسایش حرارتی در روستای قلعه بالا (ی) بیارجمند (استان سمنان)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معماری همساز با اقلیم آسایش حرارتی روستای قلعه بالا (ی) بیارجمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۵
هماهنگی فضاهای معماری و شهری با اقلیم از اصول لازم برای پایدار ماندن بناها و از مهم ترین اهداف توسعه پایدار است. استفاده از دستورالعمل های مشترک جهت طراحی بناها و عدم توجه به داده های اقلیمی در مواجهه با شرایط مختلف اقلیمی و معماری بومی منطقه، پاسخگویی مناسب جهت ایجاد آسایش حرارتی برای بهره وران را ندارند. بررسی داده های محیطی موجود در یک منطقه به منظور شناخت رفتارهای اقلیمی به طرق مختلف همواره موردتوجه طراحان و معماران اقلیمی قرار داشته است. معماری همساز با اقلیم، تطابق سازگار معماری با محیط زیست پیرامون را باعث می شود. محل موردمطالعه روستای قلعه بالا (ی) بیارجمند از توابع شهرستان شاهرود واقع در استان سمنان است. روش تحقیق در این مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی با رویکرد کمی است و اطلاعات کسب شده از طریق مطالعات میدانی و سایت های اینترنتی معتبر در یک دوره 18 ساله حاصل شده اند، همچنین با استفاده از اطلاعات هواشناسی و تجزیه وتحلیل آن ها با توجه به روش الگی، اوانز، ماهانی و گیونی چارچوب کلی اصول معماری همساز با اقلیم با هدف استفاده از منابع انرژی طبیعی مشخص شد در انتها یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به اقلیم سرد و خشک روستا استفاده از بافت فشرده و متراکم، کشیدگی شرقی- غربی روستا، کاهش نسبت سطح بنا به حجم آن، بهره گیری از مصالح سنگین با ظرفیت حرارتی بالا در جداره جنوبی، استفاده از بازشو (پنجره) های کوچک از راهبردهای نیل به معماری همساز با اقلیم در این روستا است.
۱۸۶۳.

An Integrated Model of Lean Construction and Off-Site Construction for Industrialization Architecture: Review and Future Directions(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Lean Cons truction Off-Site Cons truction industrialization architecture technological development Future Cons truction

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۳۱
The cons truction indus try is one of the mos t energy-consuming and Contamination indus tries. Lean cons truction (L.C.) is an advanced manufacturing approach that could potentially bring novel developments in the cons truction indus try and seeks to elevate the value of the building, diminishing was te. Off-site cons truction (OSC) techniques have numerous advantages. Recent research s tudies have outlined the advantages of bringing together L.C. and OSC. This research aims to identify the elements of blending L.C. and OSC for the Indus trialization architecture framework. The core ideas that are integrated into the framework are addressed and discussed. This research employed a 3-s tep bibliometric review of indus trialization research within the cons truction and manufacturing sectors. A comprehensive sys tematic literature review technique to review the literature on L.C. and OSC for indus trialization architecture identified factors of integrated L.C. and OSC for indus trialization architecture and arrived at a conceptual model by recognizing these components. To refine AEC performance toward indus trialization cons truction, The increased efficiency of the enhanced production sys tem is taking a more prominent place. The introduction of automation and robotic sys tems into the cons truction process, pre-fabrication technique, cons truction 4.0 and use of information communication technology and digital technology (BIM, RFID,...), use of DFMA technique (design for manufacture and assembly) and sus tainability ability for the elimination of cons truction was te are factors for integrating L.C. and OSC for indus trialization architecture. This document provides a reference for future cons truction direction to achieve indus trialization cons truction.
۱۸۶۴.

واکاوی و تبیین مؤلفه های معاشرت پذیری فضاهای همگانی در شهرهای ایرانی – اسلامی (مطالعه موردی: پیاده راه عالی قاپو اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایرانی- اسلامی پیاده راه فضاهای همگانی معاشرت پذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۳۲۸
طیف وسیعی از مؤلفه ها به منظور معاشرت پذیری فضاهای همگانی مورد توجه قرار می گیرند؛ ولی مسئله ای که وجود دارد کم توجهی نسبت به مؤلفه های مبتنی بر هنجارهای اجتماعی شهر ایرانی– اسلامی می باشد. در همین راستا مهم ترین هدف پژوهش حاضر واکاوی و تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر معاشرت پذیری فضاهای همگانی و بررسی میزان اهمیت آن ها در شهر ایرانی– اسلامی می باشد. نمونه مطالعاتی پژوهش نیز پیاده راه عالی قاپو در شهر اردبیل می باشد. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و به لحاظ روش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها نیز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و مطالعات میدانی انجام گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مؤلفه های «نفوذپذیری»، «همه شمول بودن»، «غنای حسی» و «محرمیت» مهم ترین مؤلفه های معاشرت پذیری فضاهای همگانی می باشند. دستاورد نهایی پژوهش نیز عرضه ی چهار مؤلفه «محرمیت»، «ساده آرایی فضایی»، «طبیعت گرایی» و «جداره ایرانی– اسلامی» در قالب مؤلفه های «ارزشی– هنجاری» و با محوریت هنجارهای اجتماعی شهر ایرانی– اسلامی به منظور معاشرت پذیری فضاهای همگانی می باشد.
۱۸۶۵.

«واگویه های یک جنبش اجتماعی» کارکردهای رِتوریکیِ ترانه اعتراضیِ برای...

کلیدواژه‌ها: علوم ارتباطات جنبش اجتماعی کارکردهای رتوریکی ترانه اعتراضی ترانه برای زن زندگی آزادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۳۲۵
در جنبش «زن. زندگی. آزادی.»، ترانه برای... شروین حاجی آقاپور مورد استقبال وسیعی واقع شد و شناسنامه آن جنبش لقب گرفت. متن این اثر، گزیده ای است از انگیزه ها و علل اعتراض، که معترضان در شبکه اجتماعی توییتر ابراز نمودند. بازخورد مثبتِ این اثر، دالّ بر وجود کارکردهای بالقو ه مؤثرِ آن برای جنبش بوده است و ازاین رو، این پرسش بنیادین قابل طرح است که کارکردهای رتوریکیِ این ترانه در درون آن جنبش چه بوده و چگونه عمل کرده است؟ به منظور پاسخ گویی به این پرسش، این اثر به شیوه تحلیل متن محور مورد تحلیلِ محتوای کیفی قرار گرفت و آنگاه ذیل رویکرد کارکردی در مطالعات رتوریکِ جنبش های اجتماعی در علوم ارتباطات، از الگوی مفهومیِ چارلز استوارت برای توصیف چگونگی و تجزیه وتحلیل عللِ اثربخشیِ کارکردهای رتوریکیِ این اثر استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که این ترانه، در مراحلِ اولیه (پیدایش و ناآرامی مدنیِ) جنبش، با تأکید بر اضطرارِ وضعیتِ نابه سامان اکنون و نویدِ یک آینده روشن، به دگرگون سازیِ ادراکات از واقعیتِ اجتماعی کمک نموده و از طریق تغییرِ ادراک از قربانی شدن، هویت، عزت نفس و پایگاه اجتماعیِ معترضان، به ترمیم و تقویتِ ایگوی آسیب دیده آنان یاری رسانده است. همچنین شیوه مشارکتیِ تولید متن آن، درکنار عرض اندامِ ارزش های اخلاقیِ محتوایش، در راستای مشروعیت بخشی به جنبش بوده و با اشاره به نقض حقوق بشر، حیوانات و محیط زیست، در مسیر مشروعیت زدایی از نهادهای مسلط بر جامعه گام برداشته است.
۱۸۶۶.

بازآفرینی خیابان چهارباغ هرات با هدف ارتقاء هویت مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری خیابان شهری خیابان چهارباغ هویت مکان هرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
بیان مسئله: بازآفرینی بخش های قدیمی و مرکزی شهرها با هدف حفظ ارزش های زیستی در کنار پاسخ گویی به نیاز کاربران، اهمیت زیادی دارد. با ظهور موج دوم شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه، بخشی از بافت های شهری متأثر از مداخلات مدرنیستی، دچار دگردیسی شده به گونه ای که عموماً این بافت ها، معنا و عملکرد خود را از دست داده و با تنزل ارزش های زیستی و تضعیف هویت مکان مواجه شده اند. با ادامه این روند و عدم توجه به زمینه، این محله ها در حال تغییر شکل به مکان های فاقد معنی و هویت در ورای ادراک شهروندان هستند.هدف پژوهش: تحقیق حاضر سعی دارد تا با مطالعه ای روشمند، مؤلفه های کیفیت محیط خیابان شهری را استخراج و با تدوین فرایند بازآفرینی خیابان شهری مبتنی بر ارتقاء هویت از این طریق، بتواند علاوه بر شناخت و تحلیل خیابان چهارباغ، پیشنهاداتی برای جهت دهی به مداخلات کالبدی با هدف ارتقاء هویت ارائه کند.روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد آمیخته کمی و کیفی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. به منظور تقویت پژوهش و اعتبار بیش تر یافته ها، زاویه بندی به کار گرفته شد. برای جمع آوری داده ها از روش گروه متمرکز و پرسش نامه مردمی استفاده شد. تحلیل داده های برآمده از گروه متمرکز با استفاده از روش تحلیل کدگذاری و داده های حاصل از پرسش نامه با بهره گیری از روش فریدمن، ضریب هم بستگی پیرسون و با ابزار (SPSS) انجام شد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده در بُعد نظری حاکی از آن است که اساساً مهم ترین مؤلفه های خیابان شهری از نظر پژوهشگران عبارت است از دسترسی، تداوم فضایی، ایمنی و امنیت، همه شمولی و اختلاط اجتماعی، کیفیت عرصه همگانی، محصوریت و شفافیت، تنوع و اختلاط کاربری ها و حمایت از ذی نفعان. در بٌعد عملی نیز می توان با اصلاح دسترسی و تعدیل اندازه بلوک های شهری، تنوع و اختلاط کاربری، طراحی مبلمان شهری و تقویت ادراک شهروندان از فضا (با افزایش خوانایی، تناسب فرم های جدید و وحدت فضایی) هویت خیابان چهارباغ هرات را ارتقاء داد.
۱۸۶۷.

مطالعه شیوه قلم گذاری درآثارچلیپای سیّد علی خان تبریزی بر پایه حُسنِ تشکیل مفردات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبریز خوشنویسی نستعلیق مفردات قلم گذاری سیدعلی خان تبریزی جواهر رقم اورنگ زیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۲۵۴
هنر ایران و به ویژه خوشنویسی جایگاه خاصی در دوره 120 ساله تیموری داشت. از سنه 920 ه . اغلب استادان این فن، از هرات به تبریز آمده و به دربار شاه اسماعیل صفوی پیوستند. خط نستعلیق در هند، نخستین بار در عهد شاهان مغول، هنگام حمله بابر در سنه 932 ه . به این سرزمین و به واسطه همراهی چند تن از خوشنویسان با وی رواج پیدا کرد؛ درنتیجه حمایت ؛ عده زیادی از خوشنویسان ایران به این سرزمین مهاجرت کردند، ازجمله معاریف این خوشنویسان؛ سیدعلی خان تبریزی است. جواهر رقم (زنده در 1094 ق.) در اواخر دوران فرمانروایی اورنگ زیب (1118- 1067 ه . ق) به هندوستان آمد و اورنگ زیب که خود در خط شاگرد او بود؛ وی را برای تعلیم خط به دیگر شاهزادگان نیز برگزید. هدف اصلی پژوهش علاوه بر شناخت مبانی و اصول خوشنویسی خط نستعلیق و بررسی تحول خوشنویسی از اواخر دوره تیموری تا گسترش آن در هندوستان و نیز معرفی جایگاه تبریز و هنرمندان نستعلیق نویس تأثیرگذار تبریزی؛ مطالعه شیوه قلم گذاری آثار سیدعلی خان تبریزی بر پایه حُسن تشکیل مفردات است. سؤال های تحقیق بدین شرح است: 1. اصول و نسبت از قواعد حُسن تشکیل در آثار سیدعلی خان تبریزی چگونه رعایت شده است؟ 2. نحوه قلم گذاری نقطه و مفردات در آثار سیدعلی خان تبریزی چگونه است؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و از نوع تحقیقات کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت آماری، اندازه گیری رایانه ای، کتابخانه ای و همچنین بر اساس مشاهده و بررسی بصری یافته های شخصی نگارندگان استوار است. نتایج بررسی های پژوهش نشان داد نقطه در شیوه جواهر رقم علاوه بر ایستایی دارای انرژی ثابت و متمرکز است و همچنین شیب نقطه ها در بهترین حالت خود نگاشته شده که همین ویژگی در گیرایی بصری نقطه ها تأثیر فروانی دارد. از نکات قابل توجه زاویه شیب متفاوت اما متناسب حروف است. ارائه ضعف و قوت ها در اجرای حروف نزدیک بوده و همین امر موجب ایجاد تناسب بیشتری در خطوط شده است. بررسی نمونه آثار جواهر رقم نشانگر آن است که ابعاد و اندازه حرف ها توازن خوبی دارند و صافی حرکت قلم چشمگیر است. باید این نکته را هم متذکر شد که برخی از این ویژگی ها همچون قلم گذاری (زاویه نوشتن هر حرف)، در طول زندگی هنرمند خوشنویس به ندرت تغییر محسوسی پیدا می کند درحالی که کیفیت خوشنویسی در سال های مختلف همراه با فرازوفرود بوده است.
۱۸۶۸.

سرمایه اجتماعی به مثابه بسترِ زیست پایدار در میان ساکنان مسکن مهر؛ نمونه مورد مطالعه: مسکن مهر بهاران سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی کیفیت زندگی زیست پایدار مسکن مهر خدمات شهری سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۷۵
یکی از متغیرهای مهم کیفیت زندگی در میان ساکنان یک جامعه، سرمایه اجتماعی است، این سازه تحت تأثیر عوامل مختلف دچار فرسایش یا افزایش خواهد شد. مسکن یکی از ابعاد مهم کیفیت زندگی است که می توان زیستِ ساکنان آن را بر حسب میزان سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. مسئله پژوهش حاضر، ارتباط میان عوامل نرم زیست اجتماعی (جامعه شناختی) با وضعیت سرمایه اجتماعی در بین ساکنان مسکن مهر بهاران شهر سنندج است. متغیرهای عمده پژوهش بر اساس چارچوب نظری پاتنام، بوردیو، فوکویاما و کلمن صورت بندی شده و به لحاظ روش شناسی این پژوهش در سنت کمی و براساس روش پیمایش صورت پذیرفته و از ابزارِ پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی خانوارهای ساکن در واحدهای مسکونی مسکن مهر شهر سنندج در سال 1399 است و  تعیین حجم نمونه براساس فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری نیز به صورت دو مرحله ای، ابتدا نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی انجام شد که بر اساس آن 340 نفر افراد بالای 18 سال انتخاب شدند. صحت داده ها با استفاده از تکنیک های اعتبار صوری و آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گفت و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماریSPSS Ver23  انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین  متغیرهای سطح فرهنگ آپارتمان نشینی، درجه روابط همسایگی، سطح آشنایی با محیط اجتماعی، رضایت از محل سکونت، دسترسی به امکانات و کیفیت خدمات شهری و زیرساخت ها و متغیرهای زمینه ای (سابقه سکونت، درآمد و وضعیت تأهل) با سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از آماره نشان داد که بین متغیرهای روابط اجتماعی، نوع سکونت و متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیت، شغل، تحصیلات) با سرمایه اجتماعی ساکنان رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز حاکی از آنست که متغیرهای فرهنگ آپارتمان نشینی، روابط همسایگی و سطح آشنایی بر سرمایه اجتماعی ساکنان مسکن مهر تأثیرگذار بوده و حدود 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.
۱۸۶۹.

شناسایی اصول توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی به مثابه الگوی مبتنی بر زمینه با استفاده از روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونتگاه های غیررسمی توسعه کالبدی زمینه گرایی نظریه برنامه ریزی شهری فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۸
بیان مسئله: بررسی دانش تولید شده درباره سکونتگاه های غیررسمی به شناسایی دو خلاء مهم نظری می انجامد؛ اولا باوجود اینکه زمینه گرایی در مباحث مخلتف شهرسازی ورود نموده اما جای آن به عنوان یک نظریه مستقل برای توضیح فرایند توسعه شهری غیررسمی خالی به نظر میرسد. ثانیا، گویا ادبیات نظری شهرسازی فاقد چارچوب اصولی منسجمی است که توسط تحلیلی زمینه ای از الگوی توسعه کالبدی این سکونتگاه ها بدست آمده باشد. هدف: هدف این پژوهش تحلیل ابعاد زمینه به کمک دیدگاه زمینه گرایی به منظور توضیح توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی است. همچنین این پژوهش در تلاش برای تدوین چارچوب نظری منسجمی از اصول برنامه ریزی توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی در مطالعه ای زمینه ای می باشد. روش: این پژوهش از روش فراترکیب و الگوی هفت مرحله ای ساندلوسکی و باروسو بهره برده است طوریکه اولا 422 مقاله از طریق جستجوی نظامند بدست آمده که پس از غربالگری به کمک نرم افزار rayyan، 27 مقاله در فرایند پژوهش قرار گرفته اند. سپس مقالات منتخب به کمک نرم افزار MAXQDA بر اساس سوالات تحقیق مورد کدگذاری استقرایی قرار گرفته و در گام های بعدی به تحلیل و سنتز مفاهیم مستخرج پرداخته شده است. یافته ها: انتزاع اطلاعات از منابع منتخب به شناسایی 1092 کد انجامیده است. همخوان یابی و ترکیب کدها به یک مقوله جانبی: اطلاعات توصیفی منابع و پنج مقوله اصلی: زمینه کلان، زمینه محلی، کارکرد زمینه، واکنش به زمینه، عوامل مداخله گر و در ادامه به چهار نوع اصل توسعه کالبدی سکونتگاه های غیررسمی یعنی اصول فرایندی، محتوایی، مدیریتی، ضوابط-مقرراتی و مشترک  منتهی شده است. نتیجه گیری: اولاً سکونتگاه های غیررسمی پدیده ای مبتنی بر زمینه بوده و برای درک منطق حاکم بر آنها نیاز به تحلیل زمینه در مقیاس های کلان و محلی است. ثانیاً اصول حاکم بر توسعه سکونتگاه های غیررسمی در فرایندی چرخه ای، دائما در حال تکامل و ارتقا هستند. در نتیجه، توسعه شهری غیررسمی، پویایی لازم را برای تطابق با دگرگونی نیازها و شرایط داشته و تاب آور، استطاعت پذیر، و پایدار عمل می نماید.
۱۸۷۰.

دیالکتیکِ هنر

نویسنده: مترجم:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۴۷
هنر منعکس کننده دنیای اطراف ما است، اما آیا هنر به شکل گیری جامعه ای که در آن زندگی می کنیم نیز کمک می کند؟ جان مولینه، نویسنده ای مارکسیست، صاحب آثاری سترگ در طی چندین دهه و همچنین کسی که علاقه ای دیرپا به هنرهای تجسمی داشته، در این نوشتار بر اساس کتابی که در دست انتشار است، به این موضوع جذاب می پردازد.این متن نسخه ای بسیار فشرده از یک بحث طولانی تر است که در کتابِ در حال انتشار «دیالکتیک هنر» آورده خواهد شد هم کتاب و هم این مقاله با این اعتقاد نوشته شده اند که هنر تجسمی نه تنها برای اقلیتی که به هنر علاقه دارند، بلکه به طور عینی برای کل جامعه و توسعه آن اهمیت دارد.این موضوع که نقاشی ها یا مجسمه ها نیروی محرکه تغییرات اجتماعی عظیمی اند که اگر بشریت بخواهد آینده ای شایسته داشته باشد، به آنها نیازمند است، درست نیست. این نقش را مبارزات توده ای مردمی داشته و خواهند داشت. هنر به دلیل توانایی اش در بیان بصری آگاهی اجتماعی در یک دوره که باعث رشد شخصیت انسان و آگاهی جمعی ما از محیط طبیعی و اجتماعی می شود، اهمیت دارد.
۱۸۷۴.

تحلیل معنا در قالیچه کلیمی قادر مطلق با موضوع قربانی کردن بر مبنای نظریه آیکونولوژی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین کلیمی یهودی هنر قالیچه قربانی کردن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۲۳۰
  قالیچه های تصویری کلیمی با وجه دینی و نمادین، یکی از ساحت های قابل مطالعه در بستر مطالعات نظری از جمله نظریه و رویکرد آیکونولوژی (شمایل شناسی) است؛ که به جهت تحلیل و تفسیر متون تصویری و دست یابی به معنای عمیق یک تصویر از طریق مضمون های روایی، کلامی و نمادین مرتبط با آن با در نظر گرفتن بسیاری از ویژگی های ساختاری و محتوایی اثر، می تواند قابل مطالعه و بررسی باشد. قالیچه تصویری با عنوان قادر مطلق و موضوع محوری قربانی کردن ابراهیم نبی، از مهم ترین قالیچه های رایج در سنت قالی بافی کلیمیان است؛ که در این پژوهش، به شیوه آیکونولوژی مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. پرسش مطروحه در باب موضوع این است که: مضامین کلامی، روایی و تصویری نهفته در روایت قربانی کردن اسماعیل (اسحاق) کدام است و این عناصر در پی بیان چه مفاهیم یا پیامی هستند؟ پی جویی در آشکار کردن، فهم و درک معناها و لایه های زیرین داستان از طریق شناخت ابعاد صوری (عناصر و نقش مایه ها) و محتوایی و روابط بین آن ها، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش در یک سطح، شامل یادآوری آموزه های بنیادین و اخلاقی دین موسوی و هویت کلیمی است که در قالب نظام های کلامی و تصویری نمادین، نقش پردازی شده است؛ و در سطحی دیگر، که پیام و هدف اصلی را در بر می گیرد، ابلاغ، تاکید و نشان دادن آموزه دینی، اخلاقی و حکمی «اطاعت و تسلیم بودن» در برابر معبود از طریق آیین «قربانی» کردن و گذشتن از ممتازترین داشته ها و خواست ها می باشد. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است. 
۱۸۷۵.

شناسایی و تحلیل وضعیت های نمایشی موجود در نگاره های لیلی و مجنون از خمسه طهماسبی (بر اساس سی و شش وضعیت نمایشی مطرح در آرای ژرژ پولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری ایرانی خمسه طهماسبی لیلی و مجنون وضعیت های نمایشی ژرژ پولتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۳۹
 نگارگری ایرانی به عنوان هنری وابسته به ادبیات از لحاظ موضوع و روایت و شخصیت پردازی، واجد یک سری وضعیت های نمایشی است. مقاله حاضر در بستر یک تحقیق توصیفی، تحلیلی و تطبیقی و با مبنا قرار دادن نظریه ژرژ پولتی (که همه وضعیت های نمایشی را در سی وشش وضعیت خلاصه کرده است) به واکاوی وضعیت های نمایشی در نگاره های لیلی و مجنون از خمسه نظامی گنجوی (نسخه طهماسبی) پرداخته است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی وضعیت های نمایشی متبلور در هنر نگارگری ایران بوده است که با استناد به شناسایی و تحلیل دو اثر شاخص به انجام رسیده است. سؤالات مطرح در این مقاله، با تکیه بر وضعیت های نمایشی در روایت نظامی از داستان لیلی و مجنون، میزان تبعیت نگارگران از اشعار نظامی و میزان موفقیت آن ها در القای بصری وضعیت های نمایشی را مورد جست وجو قرار داده است. در جست وجوی پاسخ برای یافتن میزان تبعیت نگارگران از داستان ها، بازنگاری بصری عین به عین سه وضعیت نمایشی در شعر نظامی مردود دانسته شده و به جای آن ها وضعیت نمایشی شانزدهم، یعنی جنون مورد تصویرگری قرار گرفته است. به این ترتیب هر دو نگاره روایت گر زاویه دید خاص نگارگران بوده و ضمن ایجاد اثری مستقل، برداشت های دارای پیوندهای ظریف با متن مرجع را به نمایش گذاشته اند.
۱۸۷۶.

فهمِ عناصر غریب وش در متن اثر هنری؛ نمونه موردی: عنصر «صندلی» در عکس های درباریِ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر اگزوتیک عنصر غریب وش الفت و بیگانگی در فرایند فهم سنت تاریخی افق هرمنوتیکی عکس های اولیه دوران قاجار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۰۰
خاستگاه نوآوری و بدعت در خلق اثر هنری، بهره بردن از عوامل ناشناخته و به وجودآوردنِ مفهومی بدیع است که تا آن زمان در بسترِ سنتی که اثر در آن پدیدار شده، «دیده» و «اندیشیده» شده نباشد. با ظهور مدرنیته در قرن هجدهم، عنصر اگزوتیک در هنر غرب، و نیز غریب وش در هنر غیرِ غربی، به تبعِ آشناییِ اولیه ی شرقیان و بومیانِ محلی با هنر مدرن، در برساختِ آثار هنری به مثابه خاستگاهی در جهتِ ظهورِ بدعت و خلاقیت، بسیار شرکت نمود. در فرایند رخدادِ فهمِ اثر هنری توسطِ مخاطب، طبق اصولِ فلسفه ی هستی شناختیِ فهم در هرمنوتیک مدرن، حضور دو عنصرِ آشنایی و بیگانگی، و به بیانِ هرمنوتیکی، «الفت و بیگانگی» در بستر سنت است که وقوعِ فرایند فهم را میسر می سازد. تدقیقِ در این دو مؤلفه ضروری است: الفت، که در آشناییِ پیشینیِ مخاطب با عناصر مقوم در بسترِ سنت حاضر است، و مؤلفه ی بیگانگی، که به دلیل عدم آشناییِ اولیه ی او و فاصله ی زمانی و تاریخی که با عناصر دارد، به وجود می آید؛ این بیگانگی، در بستر سنت هضم شده و به صورتِ عنصری غریب در متنِ اثر نمایان می گردد. چگونه اما می توان فرایند بدعت و نوآوری را در خلق اثر هنری به بهره گیری از عناصر اگزوتیک و غریب نسبت داد؟ از روش تحلیل هرمنوتیکی بهره می بریم تا جایگاه عنصر «الفت و بیگانگی» را در فرایند فهم روشن کنیم. نمونه ی پژوهشی عکس های اولیه دورانِ قاجار است که در آن نمونه های فراوانی از استفاده ی عناصر، ژست گیری ها و مفاهیمِ جدید و غریب قابل مشاهده است. نتیجه آن که در فرایند مواجهه ی مخاطب با اثر، هنرمند، هنرمند با بهره گیری از برخی الگوهای برخاسته از سنتِ تاریخیِ خود، مفهومِ غریب وش گونگی در متن را به عنوان عنصری بیگانه و ناآشنا در سنت، بدل به خلاقیت یا نوآوری می کند.
۱۸۷۷.

تحلیل ساختار روایت در متن و نگاره جنگ تیمور با سلطان محمود والی هندوستان بر مبنای الگوی کنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ظفرنامه تیموری گریماس الگوی کنشی روایت در نگارگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۱
در نشانه معناشناسی، تحلیل نظام های روایی، چگونگی کارکرد و دریافت معنا اهمیت دارد. از ساختارگرایانی که الگویی برای شناسایی ساختار روایت ارائه داد، گریماس بود. براساس نظریه گریماس هر روایت دو سطح اصلی و ظاهری دارد که سطح اصلی مبنای تحلیلِ روایت است. الگوی کنشی براساس تحلیل تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی تحقق می یابد و هر نظام روایی به شش جز تقسیم گشته و یک محورکنشی را شامل می شود. در این پژوهش نگاره ای از ظفرنامه تیموری 935 با استفاده از روش تحلیل الگوی کنشی گریماس از طریق روش اسنادی و به صورت توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. در این تحقیق، طرح اصلی در ساختار روایت با استفاده از تقابل های دوگانه، زنجیره های روایی و الگوی کنشی در تصویر و روایت متنِ مرتبط با نگاره تحلیل شده است که از نظر ساختاری به متنی واحد تعلق دارد و در هر نگاره روایت خاص خود را داراست. همچنین شباهت ها و تفاوت های حاکم بر الگوی کنشی در مقایسه با متن و در نهایت ارزیابی میزان ارتباط ساختار روایی متن و نگاره با یکدیگر انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که این الگو قابل انطباق با نگارگری است و نگاره با دارا بودن دو سطح زیربنایی و روبنایی در ساختار تحلیل می تواند یک متن یا روایت مستقل باشد.
۱۸۷۸.

مقایسه تطبیقی شخصیتِ قهرمان در تعزیه شهادت امام حسین (ع) با الگوی سفرِ قهرمان جوزف کمبل

کلیدواژه‌ها: قهرمان امام حسین (ع) تعزیه سفر قهرمان جوزف کمبل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف بنیادین این پژوهش، تحلیلِ شخصیت قهرمانی دینی، بر بستری تطبیقی با قهرمان اسطوره ای است. لذا مسئله بنیادین این تحقیق آن است که شخصیت امام حسین(ع) به عنوان یک قهرمان دینی در نمایشِ تعزیه، تا چه حد با الگوی سفرِ قهرمانِ جوزف کمبل که یک روایتِ یگانه از ساختار مشترک میان تمام داستان های اسطوره ای است، همخوانی و قرابت دارد. برای یافتن پاسخ این پرسش، با استفاده از پژوهشی بنیادین، مبتنی بر شیوه کیفی و به طور اخص، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بر بنیان مطالعه ای تطبیقی، و همچنین تحقیقی مستند بر اسنادِ کتابخانه ای انجام شده و داده ها به شیوه استقراریی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از درک نظریه کمبل و بازخوانی مراحل آن از متن تعزیه، به رغم افتراق هایی که در این دو زیست قهرمانانه مبتنی بر ابعاد درونی شخصیت قهرمانِ اسطوره ای و دینی وجود دارد، اما یافته های این تحقیق بر آن اذعان دارد که قهرمانِ تعزیه شهادتِ امام حسین(ع) تا حد زیادی با قهرمان اسطوره ای در الگوی کمبل مطابقت دارد. قهرمانِ تعزیه مراحل «عزیمت» و «تشرف» را همانند قهرمانِ اسطوره ای طی می کند، اما در مرحله «بازگشت»، تفاوت هایی میان این دو دیده می شود که بنا بر اعتقادات شیعیان مبتنی بر زندگی و رستگاری بعد از شهادت قابل توجیه است. انطباق قهرمانِ دینی تعزیه با قهرمان اسطوره ای کمبل نشان از سیر حرکتی مشابه در جهت کمال میان دو وضعیت متفاوت از شخصیتِ قهرمان دارد. چنانکه حرکت، تغییر و رشد لازمه شخصیتِ قهرمان در هر بستری است. همچنین قهرمانِ تعزیه مراحل دیگری را در جهت سلوک روحانی خود طی می کند که منجر به تأثیرگذاری بیشتر و پایداریش در اذهان جامعه می شود.
۱۸۷۹.

مدارس شهر یزد در روزگار آل کاکویه و اتابکان: بازشناسی معماری و فهم ماهیت مدارس بر پایه گزارش های تاریخی و شواهد محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه تحلیل معماری آل کاکویه اتابکان یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۶
با تشکیل فرمانروایی کاکوییان در منطقه یزد، شهر یزد که پیش از آن به «کثه» معروف بود، رونق یافت و حیات تازه ای را آغاز کرد که بر نحوه توسعه و سرنوشت آینده شهر مؤثر بود. در زمان کاکوییان، آبادانیِ شهر و روستاهای تابعِ آن از سر گرفته شد. «مدرسه» یکی از گونه بناهای شاخصی است که مورخانِ تواریخ یزد به برپایی آن ها در این دوره اشاره کرده اند. اتابکان دنباله کار کاکوییان را گرفتند و علاوه بر ایجاد بناها و توسعه زیرساخت های شهری، مدارسی هم ساختند. کاکوییان و اتابکان چند مدرسه و کجا و با چه هدفی و با چه ویژگی های کالبدی و کارکردی ای ساختند؟ این ها پرسش های پژوهش اند. هدف از پژوهش، پیگیری چیستی و کارکرد این مدارس و ویژگی های معماری است. روش پژوهش «تاریخی تحلیلی» است و داده ها با استناد به گزارش های تاریخی و شواهد معماری و شهری فراهم آمده است. براساس جست وجوهای انجام شده، نُه مدرسه در سده های پنجم تا هشتم هجری در یزد برپا شدند که بانی آن ها اُمرایِ کاکویی و اتابک یا نزدیکانشان بودند. برخی از این مدرسه ها در داخل حصار (محله شهرستان) و برخی بیرون حصار یا متصل به دروازه ها بنا شدند. کارکرد اصلی این مدارس بیشتر آرامگاهی است و از وجه آموزشی این بناها آگاهی روشنی در دست نیست. این گونه بناها آن قدر اهمیت داشتند که با گنبد شاخص و سردر بلند، گاه با دو منار، ساخته می شدند و در منظره شهری چشمگیر بودند. بیشتر مدارس یاد شده از بین رفته اند و درباره وجود آثاری از آن ها، مانند مدرسه سلطان قطب الدین، می توان حدس هایی زد. مدارس این دوره را می توان نیای مدارس سده هایِ بعدی، به ویژه مدارسِ مظفریان و تیموریان، به حساب آورد.
۱۸۸۰.

آسیب شناسی قوانین و مقررات تاثیرگذار بر نمای ساختمان های جدید؛ مورد مطالعه: محله حکیمیه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی قوانین و مقررات نمای ساختمان هویت شهری محله حکیمیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده سیما و منظر شهر، دارای مؤلفه های هویتی است. در سال های اخیر، مسئله هویت شهرهای ایران و به خصوص تأثیر نمای ساختمان ها بر هویت شهر تهران در کانون توجه مراکز علمی و اجرایی بوده و قوانین، مقررات و دستورالعمل های اجرایی مختلفی برای سامان بخشی به وضعیت نابسامان نمای ساختمان ها وضع شده است. اما همچنان آشفتگی قابل توجهی، به خصوص در نماهای ساختمان های جدید شهر تهران مشهود است. هدف این پژوهش آسیب شناسی قوانین و مقررات تأثیرگذار بر نمای ساختمان های جدید از طریق سنجش تطبیقی مؤلفه های اصلی هویت ساز نما در ادبیات پژوهشی از یک طرف و قوانین و مقررات (اسناد رسمی) کشور از طرف دیگر و نحوه کارکرد آنهاست تا بدین ترتیب چگونگی و چرایی رسیدن به وضع موجود و دلایل آن تحلیل شود. همچنین به دلیل سنجش میزان اثرگذاری و تحقق مؤلفه های مستخرج از اسناد، محله حکیمیه واقع در منطقه 4 شهرداری تهران که در سال های اخیر بیشترین آمار صدور پروانه و ساخت و ساز آپارتمانی را به خود اختصاص داده، انتخاب گردید. تجزیه و تحلیل داده های اسنادی به روش تحلیل محتوا، تعیین حجم نمونه مطالعاتی بر اساس فرمول کوکران و تحلیل داده های حاصل از مشاهدات میدانی و مؤلفه های سازنده هویت نمای حدود 300 ساختمان با کمتر از سه سال سن، واقع در محله حکیمیه شهر تهران در خصوص تحقق و یا عدم تحقق مؤلفه ها، با استفاده از روش های آماری و تحلیل متون استخراج شده از مصاحبه ها به روش تفسیری نشان می دهد، میزان تحقق الزامات و توصیه های مدنظر اسناد رسمی در زمینه مؤلفه های نمای ساختمان های نمونه در محله حکیمیه، 58 درصد است و سه عامل 1. ضعف محتوایی و ساختاری اسناد، 2. نبود اختیارات و ضمانت اجرایی کافی و 3. ضعف در نظارت و سیاست های بازدارنده (به ترتیبِ بیشترین به کمترین اهمیت) سبب عدم تطبیق یا کاهش میزان تحقق مؤلفه های هویت ساز نمای ساختمان ها از منظر اسناد رسمی بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان