فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هرچند بیش از صد سال از ظهور پدیده «تجدد» یا مدرنیته در شهرسازی ایرانی می گذرد، پژوهش درباره نسبت تجدد و شهرسازی در ایران معاصر، قدمتی حدوداً سی ساله دارد. این پژوهش ها حوزه مطالعاتی «تاریخ معماری و شهرسازی معاصر ایران» را رقم زده است که البته نقایصی نیز دارد. «تهران محوری» بیش از حد پژوهش ها و «کم شمردن تحولات عصر قاجار» ازجمله نقایص این حوزه است که به نادیده یا دست کم شمردن بخشی از میراث معماری و شهرسازی معاصر ایران انجامیده. یکی از راه های مقابله با این نقایص پرداختن به جریان تجدد شهری در نقاط دور از مرکز یا به اصطلاح «مناطق پیرامونی» در ایران معاصر است. در این راستا مقاله حاضر به شهر اهواز، به عنوان یکی میراث های کمترشناخته شهرسازی معاصر ایران می پردازد. هرچند اهواز از شهرهای قدیم ایران است، پس از ویرانی شهر کهن در قرون چهارم-پنجم هجری، تولد و توسعه دوباره این شهر در عصر قاجار رخ داد. در این زمان و با احیای کشتیرانی بر کارون، قاجاریان به اندیشه تأسیس بندری در حوالی اهواز کهن افتادند که هسته باززایی اهواز نوین شد. مقاله حاضر به بررسی تجربه این باززایی و نسبت آن با پدیده تجدد می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر تفسیری-تاریخی و مهم ترین منابع آن مجموعه ای اسناد متنی و نقشه های ترسیمی از سال های آغازین تأسیس شهر است که سعی گردیده با استفاده از آن ها روایتی دست اول از فرایند پیدایش و توسعه اولیه اهواز نوین به دست داده شود. روایت حاضر نشان می دهد اهواز را به واقع باید یکی از نمادهای تجدد شهری در ایران معاصر دانست. همچنین این بررسی نشان می دهد تجدد شهری در اهواز بیش از آنکه با نشانه های نوعی تجدد تقلیدی یا برون نگر که اغلب از ویژگی های تجدد شهری در عصر قاجار و شهرسازی معاصر ایران شمرده می شود همسویی داشته باشد، با معیارهای تجدد خودجوش یا درون زا نزدیکی نشان می دهد.
گونه شناسی فضایی -کالبدی مساجد تاریخی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
151 - 168
حوزههای تخصصی:
فارس همواره به عنوان یکی از مراکز مهم سیاسی، اجتماعی و مذهبی در ایران شناخته شده و بناهای متعددی با کاربری های مختلف در آن شکل گرفته اند. در دوران اسلامی نیز ساخت مسجد به عنوان یک پایگاه مذهبی در این منطقه جایگاه ویژه ای یافته که سبب تبدیل برخی آتشکده های آن به مسجد یا ساخت مساجدی با الگوهای ساده تا پیچیده شده است. با گذر زمان و رسیدگی نکردن به این بناها، برخی از آن ها ویران شده یا با مرمت غیراصولی، بنیان اولیه خود را از دست داده اند؛ اما تعدادی از آن ها همچنان حفظ شده و به ثبت رسیده اند. هدف نوشتار پیش رو، معرفی مساجد تاریخی ثبت شده در استان و گونه شناسی آن هاست. ازاین رو با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و استدلال منطقی با بررسی 63 مورد از مساجد ثبتی استان، به گونه بندی نمونه ها براساس عناصر فضایی تشکیل دهنده و نوع آن ها به لحاظ محصوریت فضایی (بسته، باز و نیمه باز) پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مساجد فارس به سه گونه اصلی شامل مساجد فاقد فضای باز و نیمه باز «تک شبستانه»، مساجد دارای فضای بسته و باز «شبستان و حیاط» و مساجد دارای فضای بسته و باز و نیمه باز «شبستان، حیاط و رواق ایوان » قابل تفکیک اند. علاوه بر این سه گونه ، شش مورد از مساجد مورد مطالعه نیز به دلیل برخی ویژگی های منحصربه فرد، جزء نمونه های خاص در نظر گرفته شده است که ازجمله آن ها به مسجد سنگی ایج، سنگی داراب، جامع داراب، ایزدخواست، شیدان بوانات و خان جهرم می توان اشاره کرد.
اولویت بندی معیارهای تعاملات فرهنگی - اقتصادی ایرانیان با تأکید بر نقش دو سالانه های جهانی هنر و اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
214 - 238
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف «اولویت بندی معیارهای تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان با تأکید بر نقش دوسالانه های جهانی هنر و اقتصاد» تدوین شد. تعداد ده نفر از شهروندان شهر قوچان به روش گرندد تئوری و نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته و ابزار سنجش نرم افزار آماری MAXQDA بود. در ابتدا مهم ترین معیارهای احترام و تأیید اجتماعی تعیین و سپس اولویت بندی گردید. در این رابطه، معیارهای اولویت دار احترام به ترتیب شامل «اخلاق، صداقت، پول، عدالت و تظاهر» و معیارهای تأیید اجتماعی به ترتیب شامل «خانواده، پول. پولدار خیر، صداقت، خیر بودن، اخلاق و احترام متقابل» بود. همچنین مقوله اصلی تحقیق با عنوان «احترام و تأیید اجتماعی، در راستای تامین منفعت فردی فارغ از آرمان های موجود» کشف گردید. در مدل نهایی، تعداد 406 کد باز، 88 مقوله (1) و 11 مقوله (2) و تعداد 6 مقوله (3) به عنوان شرایط احاطه کننده (علی، زمینه ای و مداخله، راهبردی، پیامدی و پدیده اصلی) پدیده اکتشافی به دست آمد. ارزیابی تحلیل نهایی نشان داد که فرهنگ شهروندان قوچانی در حد نیمه سنتی بوده و در حال گذار به جامعه مدرن می باشد و تاکنون معیارهای اصیل بومی، به عنوان اولویت های احترام و تأیید اجتماعی محسوب گردیده که بر تعاملات اجتماعی شهروندان اثرگذار است.اهداف پژوهش:اولویت بندی معیارهای احترام و تأیید اجتماعی در تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان.شناسایی شرایط احاطه کننده احترام و تأیید اجتماعی مبتنی بر تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان.سؤالات پژوهش:اولویت بندی معیارهای تأیید و احترام اجتماعی مبتنی بر تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان کدام است؟چه شرایطی بر پدیده اکتشافی معیارهای تأیید و احترام در تعاملات فرهنگی- اقتصادی اثرگذار است؟
اسطوره ها و حماسه ها در روایات تاریخی شاهنامه و نمود آن در نگاره های شاهنامه بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
594 - 617
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی سرگذشت قومی و ملی با آمیزه ای از اسطوره، حماسه و تاریخ است که گرچه در طول سالیان متمادی محققان و اندیشمندان مختلف سعی در جدا سازی بخش های مختلف این اثر سترگ و مانا داشته اند؛ امّا درواقع جداسازی این سه عنصر اصلی؛ به ویژه اسطوره از ساختار کلی شاهنامه امری امکان ناپذیر است. آنچه بیش از دیگر آثار بزرگ هم سنخ، شاهنامه را این چنین مانا کرده است، ژرف ساخت اسطوره ای و حماسی در سرتاسر این اثر است؛ گواه این مدعا آنکه ردپای اسطوره را در جای جای حوادث بخش مربوط به روایات تاریخی شاهنامه می توان به خوبی مشاهده کرد. اگرچه آفرینش روایات اساطیری و حماسی از رویدادهای تاریخی، مسلماً تابع ضوابط و شرایطی است که رعایت دقیق آن ها در قالب نظمی سَخته و سنجیده و استوار و کلامی متین و صریح؛ آن گونه که در شاهنامه فردوسی جلوه گر شده است، حاکی از تسلط و آگاهی بی نظیر فردوسی بر اساطیر گذشته ملت ایران است، تأثیر عوامل ماوراء الطبیعی به وضوح در بخش تاریخی شاهنامه دیده می شود؛ به گونه ای که برخی از ماجراهای این قسمت عملاً با تخیل همراه است. نمونه هایی چند از این امر مانند یاری جستن از جادوگران، کمک ایزد سروش، اژدهاکشی، پیروزی های خارق العاده سپاهی کوچک بر ارتشی بزرگ همه از این نوع حوادث خارق العاده بخش تاریخی شاهنامه است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی اساطیر و نمودهای آن در بخش تاریخ روایی شاهنامه و نمود آن در نگاره های شاهنامه بایسنقری است.اهداف پژوهش:بررسی سبک و شیوه روایت رخدادهای اساطیری در بخش تاریخی شاهنامه.بررسی عناصر اسطوره ای را در بخش تاریخی شاهنامه و نگاره های شاهنامه بایسنقری.سؤالات پژوهش:سبک و شیوه روایت رخدادهای اساطیری در بخش تاریخی شاهنامه چگونه است؟عناصر اسطوره ای در بخش تاریخی شاهنامه و نگاره های شاهنامه بایسنقری چه جایگاهی دارد؟
هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار و تطبیق آن با رئالیسم در هنر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
618 - 634
حوزههای تخصصی:
رسانه و به ویژه شبکه های اجتماعی در جهان امروز ازجمله حوزه های حائز اهمیت و تأثیرگذاری است که ذهن بسیاری از صاحبان اندیشه و متفکران را به خود مشغول کرده و توان فکری قابل توجهی را جهت فهم ابعاد و زوایای مختلف آن به خود اختصاص داده است. هدف این پژوهش ایجاد درکی فلسفی از مفهوم واقعیت در جهان امروز، خصوصاً در حوزه هنر رسانه بوده است. پژوهشگر با استناد به تحولات مفهوم واقعیت در پارادایم های فلسفی و بررسی نظرات متفکران هر دوره و به طور خاص ژان بودریار، هستی شناسی واقعیت را مورد تحقیق قرار داده است. نگارنده با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی سعی داشته به تحولات مفهوم واقعیت، تحت تأثیر رسانه ها بپردازد. نتیجه این است؛ آنچه در رسانه به نمایش درمی آید، نه واقعیت را می پوشاند، نه آن را تحریف می کند و نه حتی دیگر آن را بازنمایی می نماید، بلکه واقعیت را تولید کرده و مفهوم نوینی از آن را به نمایش می گذارد. همان طورکه تکنولوژی ضریب نفوذ بالایی در عصر حاضر دارد، به نظر می رسد رسانه توانسته مفهوم واقعیت و دیگر مفاهیم بنیادین هستی را به طرز اغواکننده ای از نو ابداع کند و حیات جهانی نوینی را تداوم بخشیده و سیر حرکتی آن را به گونه ای که خود می خواهد، تضمین نماید.اهداف پژوهش:بررسی هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار.انطباق و انعکاس مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار.سؤالات پژوهش:هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار چگونه است؟مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار چگونه منعکس می شود؟
نگاهی تطبیقی به جایگاه مسجد در آثار سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
23 - 36
حوزههای تخصصی:
مکان های مقدسی چون کلیسا و مسجد، در سینما جایگاه ویژه ای یافته و کارکردهایی به خود اختصاص می دهند. چنین توجهی، به تنهایی می تواند زمینه پژوهش درخوری - هم در عرصه سینما و هم در زمینه این مکان ها- محسوب شود. اگرچه مسجد، مکانی برای عبادت محسوب می شود اما در آثار سینمایی ایرانی، دارای کارکردهای مختلف عبادی، اجتماعی و حتی گاهی اقتصادی است. هدف پژوهش آن است که نشان دهد ویژگی های هنری مساجد در آثار سینمایی ایرانی چیست و از چه کارکردهای اجتماعی برخوردار است؟ در کنار آن، توجه به ظاهر و فیزیک این مکان نیز حائز اهمیت است؛ مثلا از منظر معماری خارجی و داخلی، اگرچه دارای هویت شناخته شده ای است که با گذر زمان تغییراتی به خود دیده است؛ کارکرد های آن با حفظ فلسفه نخستین اش همچنان پابرجاست؛ منظور، غیر از کارکردهایی است که اکثرا ماهیت اجتماعی داشته و بعدها تغییر می یابد. این پژوهش تطبیقی به دو روش پیمایشی و توصیفی- تحلیلی انجام شده و آثار سینمایی را از این منظر، در دو دوره پیش و پس از انقلاب بررسی کرده است. در نمونه های بررسی شده آثار سینمایی، آثار شاخص دو دوره انتخاب شده اند. سئوال اصلی آن است که چگونه می توان ظرفیت های فیزیکی و کارکردی مساجد در سینمای ایران را بررسی و به تحلیل جامع و درستی دست یافت.
گونه شناسی انواع آرایه های بازشوها در شهر تاریخی ماسوله (مطالعهٔ موردی: محلهٔ مسجدبر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
تزئینات یکی از مهم ترین مؤلفه های معماری ایرانی است و علاوه بر عملکرد زیبایی، دارای جنبه های دیگری نیز هست. شهر تاریخی ماسوله با قدمتی بالغ بر ده قرن، گنجینه ای از هنرهای اصیل ایرانی است که در سال 13۵۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت گردید و اکنون در مراحل ثبت جهانی سازمان یونسکو قرار گرفته است. این پژوهش با هدف گونه شناسی انواع آرایه های موجود در بازشوهای محله مسجد بر شهر تاریخی ماسوله انجام شده و در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست: بازشوهای محلهٔ مسجدبر ماسوله در چند سطح دسته بندی می گردند؟ چه مفاهیمی در شکل گیری آرایه های بازشوهای محلهٔ مسجدبر ماسوله مؤثر بوده اند؟ این پژوهش، به روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی و با بهره گیری از متون و اسناد کتابخانه ای و هم چنین جمع آوری اطلاعات در بستر مطالعات میدانی به انجام رسیده است. هم چنین جهت تحلیل عملکرد نقوش هندسی در دریافت نور طبیعی بازشوها از نرم افزار VELUX Daylight Visualizer 3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دهندهٔ آن است که بازشوهای محلهٔ مسجدبر در پنج سطح شامل پنجره های تلفیقی، فاقد سَربَریَه، سَربَریَه های فاقد کتیبه، سَربَریَه های کتیبه دار و ارسی ها دسته بندی می شوند. درمجموع 19 الگوی هندسی متفاوت در ساختار بازشوهای محلهٔ مسجدبر به کارگرفته شده اند. نقوش گل و گیاه، نمادهای مذهبی و فرهنگی، اشکال و نمادهای بومی استان گیلان و تلفیق اعداد و اشکال هندسی پایه، از مهم ترین مفاهیم تأثیرگذار بر شکل گیری آرایه های بازشوهای محلهٔ مسجدبر هستند. نتایج تحلیل دریافت نور طبیعی، نشان دهندهٔ آن است که بازشوهای تلفیقی، فاقد سَربَریَه و ارسی ها دارای عملکردی مطلوب در دریافت نور هستند و بازشوهای سَربَریَه های کتیبه ای (تکی) و سَربَریَه های فاقد طرح حاشیه (تکی)، دارای عملکردی ضعیف در جذب نور طبیعی در محلهٔ مسجدبر هستند.
مطالعه معماری گوی مچید (مسجد کبود) تبریز برای تطبیق با مرمت های انجام یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال اول زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
24 - 33
حوزههای تخصصی:
گوی مچید (مسجد کبود) تبریز به عنوان تنها بنای معماری باقیمانده از ارسن مظفریه دوره ترکمانان قره قویونلو، ویژگی های معماری خاصی دارد و در مطالعه تاریخ معماری برای شناخت معماری مساجد ایرانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دیدگاه های متفاوتی به لحاظ تفاوت در فرم معماری و خاستگاه طرح آن ارائه شده و به الگوبرداری از معماری مناطق دیگر تأکید شده است. شناخت ما از معماری بنای اولیه فقط از طریق اسناد تاریخی است چراکه در طول تاریخ عواملی طبیعی و انسانی به کالبد معماری آن آسیب های جدی وارد کرده بود و بنای امروزی حاصل عملیات حفاظتی و مرمتی در طول پنجاه سال گذشته است. بدین منظور سؤالات پژوهش چنین طرح شده است: چه ارتباطی بین فرم و پلان گوی مچید با مساجد ایرانی وجود دارد؟ و روند شکل گیری و انجام عملیات های مرمتی گوی مچید چیست؟ هدف از این پژوهش ارائه دیدگاه هایی در رابطه با خاستگاه معماری گوی مچید و تحلیل و بررسی الگویی از معماری مساجد ایرانی، چهارایوان در پلان مسجد است، که به چگونگی بهره برداری و نمود آن در فرم گوی مچید دست یابیم و همچنین با توجه به ویژگی های بیان شده در اسناد تاریخی روند عملیات مرمتی صورت گرفته با آن ارائه شود. روش تحقیق مورد استفاده روش توصیفی - تحلیلی بود و با مطالعه اسناد، مدارک، تصاویر و یاداشت های باقیمانده از گذشته و مرمتگران آن در کنار بازدیدها و برداشت های میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم تلاش های انجام یافته توسط برخی از پژوهشگران نسبت به انتساب اقتباس ایده اولیه معماری این مسجد به دیگر فرهنگ ها، فرم و پلان گوی مچید خاستگاهی ایرانی دارد، که به گونه ای متفاوت الگوی مساجد ایرانی چهار ایوان در آن ارائه شده است. در تعمیرات و مرمت های انجام شده به منظور حفاظت و نگهداری از گوی مچید عملیات در بخش تزیینات بنا ظاهراً همسو با مبانی به جلو رفته است ولی عدم پیروی از مبانی نظری یکسان، وجود تشتت آرا در مرمت ها دیده می شود. در بخش مرمت معماری، هندسه و تناسبات ویژگی های ساختار اولیه بنا رعایت نشده است و هیچ توجه و مطالعه ای برای آن در نظر مرمتگران نبوده است.
مطالعه نقش و رنگ قالی دستبافت سنه از منظر اصول سازمان دهی بصری اوکویرک (نمونه موردی: قالی محفوظ در موزه فرش ایران)
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
59 - 83
حوزههای تخصصی:
ارزش های زیبایی شناختی هر اثر هنری نیازمند به درکی هنرشناسانه است. این درک از طریق سنجه های علمی، منطقی و به دور از حدس و گمان یا سلایق شخصی امکان پذیر است. زیبایی شناسی قالی دست بافت ایرانی، به عنوان یک اثر هنری، با توجه به گذشته تاریخی اش از طریق شناخت زیبایی های طرح، نقش، رنگ و مبتنی بر دیدگاه های عینی و ذهنی امری ضروری به نظر می رسد. چون اصول سازمان دهی بصری اوکویرک یکی از سنجه های علمی و شناخته شده در حوزه زیبایی-شناسی یک اثر هنری است؛ از این رو، در این مطالعه برای شناسایی زیبایی های عینی یک قالی دست بافت ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این پژوهش تحلیل زیبایی شناسی بصری یک تخته قالی دست بافت سنه (یا سنندج) است که در اواخر قرن 19 میلادی بافته شده و در حال حاضر در موزه فرش ایران نگهداری می شود. مهمترین پرسش های پیش روی این مطالعه آنست که اصول حاکم بر زیبایی شناسی بصری قالی مذکور کدامست و چگونه درک می شود؟ همچنین، میزان انطباق پذیری طرح، نقش و رنگ این قالی با اصول هفتگانه بصری اوکویرک تا چه حد است؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتاب خانه ای است. نتایج نشان می دهد که پیاده سازی صحیح اصول هفتگانه ادراک دیداری اوکویرک (هماهنگی، تنوع، تناسب، تعادل، حرکت، تسلط و ایجاز) در نقش و رنگ قالی سنه، آن را به یک اثر هنری مطلوب در نگاه مخاطب تبدیل کرده است. همچنین، توجه به تناسبات هندسی، عنصر موثر رنگ و فضای نهایی خلق شده قالی مورد نظر را به سمت وحدتی سازمان یافته و نمادین سوق داده است.
بازخوانی داستان شکار تانک: واکاوی شخصیت شهید حسین خرازی بر پایه عناصر نمایشی
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
85 - 116
حوزههای تخصصی:
حماسه دفاع مقدس ایران به عنوان یکی از مهم ترین دوره های تاریخی کشور، سرشار از داستان های شجاعت، فداکاری و از خودگذشتگی رزمندگانی است که جان خود را برای حفظ ارزش ها و فدای عشق و ایمان کردند شخصیت شهید سپهبد حاج حسین خرازی، فرمانده لشکر چهارده امام حسین (ع) به عنوان یکی از نمادهای بارز ایثار و شجاعت در جنگ تحمیلی، کانون توجه قرار دارد. این مقاله به بررسی عمیق شخصیت شهید خرازی و تجلیات آن در داستان مشهور شکار تانک می پردازد؛ داستانی که به خوبی ابعاد مختلف شخصیت این شهید بزرگوار را به تصویر می کشد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل عناصر نمایشی و شگردهای روایی موجود در این داستان است که به تصویرسازی شخصیت شهید خرازی و ارزش های انسانی او کمک می کند. برای دستیابی به اهداف تحقیق، روش تحلیل روایت به کار گرفته شده است. این روش امکان شناسایی و بررسی عناصر مختلف داستان را فراهم می آورد. سؤالات اصلی این پژوهش به شفافیت و عمق بخشی به تحلیل می پردازند: چگونه عناصر نمایشی در داستان «شکار تانک» به تصویرسازی شخصیت شهید خرازی کمک می کنند و این شخصیت چه تأثیری بر روحیه رزمندگان داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که شهید خرازی با شجاعت و تدبیر خود در انهدام تانک دشمن، نقش کلیدی در پیروزی رزمندگان ایفا کرده و در مواجه با خطرها، تصمیمات قاطع و هوشمندانه ای اتخاذ کرده است. این داستان نه تنها شجاعت، تدبیر جنگی و اخلاق ستودنی او را به تصویر می کشد، بلکه به عنوان الگویی برای جوانان می تواند در مسیر حفظ میهن و ارزش های اسلامی استفاده می شود.
مطالعه روان سنجی «فیگور» در نقاشی های فرشید ملکی بر اساس نظر شارل مورون
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
هنر برای بخشی از افراد به ویژه برخی از هنرمندان دوره معاصر، راهی برای برون ریزی مسائل درونی آن ها بوده و آن چه درون آن ها بوده است به معرض نمایش می گذارد. این پژوهش به دنبال کشف درونیات هنرمند معاصر ایران، فرشید ملکی است. هنرمندی که با نمایش پیکره های متعدد و گاه تکراری، سعی در نمایش ناخودآگاه خود دارد. شارل مورون از نخستین افرادی است که به تلفیق هنر و روان کاوی پرداخته است. به همین علت در این مقاله فیگورهای فرشید ملکی با متد او تحلیل شده است. مورون به رویکرد «تکرار» در هنر و ادبیات تأکیده کرده و آن را ریشه در دوران کودکی افراد دانسته است. روان سنجی، نامی است که بر روی چهار مرحله تحلیل شارل مورون گذاشته شده است. این تحقیق به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و از منظر هدف، کاربردی بوده و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. فیگور در نگاه ملکی از واقعیت دور شده و با انتزاع و از شکل افتادگی عجین شده است. در این پژوهش، با توجه به آثار ملکی و بررسی فیگورهای تکراری، نتیجه بر آن شد که اسطوره شخصی وی که موجب برون ریزی درونی او است، اسطوره «پان» می باشد. پان، اسطوره ترس و اضطراب در یونان باستان بوده و اختلالاتی چون پانیک از آن نشئت می گیرد. این اسطوره را شوخ طبع و مورد علاقه پدرش می دانند. فرم های بدنی آثار ملکی نیز حاکی از حضور پان به عنوان اسطوره شخصی اش است.
تیپ شناسی معماری بناهای مسکونی میان اقلیم های سرد کوهستانی (نمونه موردی خانه های تاریخی اردبیل، همدان و زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
503 - 521
حوزههای تخصصی:
شهر و اقلیم، دو سیستم انسان ساخت و طبیعی هستند که تأثیرگذاری تنگاتنگی بر روی هم دارند. اقلیم و شرایط اقلیمی یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در طراحی شهرها و معماری بناها در جهان می باشد. آن چنان که تأثیر آن در تمام تاروپود بافت شهری و حتی تک تک بناها و عناصر معماری داخلی فضاها دیده می شود. تنوع اقلیمی در ایران نیز منجر به متفاوت بودن الگوهای ساخت بنا و تیپ های گوناگون آن شده است و بر فرم، بافت و معماری بناها تأثیرگذار می باشد. بنابراین مسئله اصلی در این پژوهش بررسی تیپ شناسی و الگوی غالب در بناهای مسکونی میان اقلیم های سرد کوهستانی ایران می باشد و محقق به دنبال پاسخ به تأثیرات عوامل مختلف اقلیمی در معماری و نحوه شکل گیری بناهای مسکونی می باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش شناخت عوامل اقلیمی مهم که بر شکل گیری بناها تأثیرگذار بوده می باشد. روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی-توصیفی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات بر پایه روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد، خانه جمالی زنجان در میان اقلیم Dfa، خانه تقوی اردبیل در میان اقلیم Dfb و خانه سیفی همدان در میان اقلیم Dsa به عنوان نزدیک ترین همسایگی ازنظر شباهت های مرتبط با تناسبات کالبدی، سازمان دهی فضایی و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی را با میانگین خانه های دیگر را دارد. از طرفی دیگر، خانه لاله ای تبریز در میان اقلیم Dfa، خانه خلیل زاده اردبیل در میان اقلیم Dfb و خانه منزوی شهرکرد و مشیرالدیوان سنندج در میان اقلیم Dsa به عنوان دورترین فاصله از شاخص ها و معیارهای مرتبط با شرایط محیطی را دارد.اهداف پژوهش:بررسی الگوی ساماندهی اقلیمی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی با گرایش اقلیمی سردسیر.مطالعه تیپ شناسی معماری خانه های تاریخی اردبیل، همدان و زنجان.سؤالات پژوهش:اقلیم سرد کوهستانی ایران چه تأثیری بر نحوه ساماندهی فضاهای عملکردی در بناهای مسکونی داشته است؟خانه های تاریخی اردبیل، همدان و زنجان به عنوان بناهای مسکونی منطقه سرد کوستانی از اقلیم چه تأثیری گرفته است؟
تطبیق نظریه زیبایی شناسی نور از منظر ابن هیثم با اصول زیبایی شناسی عکاسی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲)
133 - 146
حوزههای تخصصی:
ابن هیثم را می توان از جمله مهمترین اندیشمندانی دانست که در مواجهه با مفهوم زیبایی، مبتنی بر روش شناسی علمی سعی در تبیین آن بر مبنای اصول و ویژگی های عینی و ذهنی نموده است. او میان دو جنبه ادراک بصری و احساس بصری تفاوت قائل بود و ادراک بصری را حاصل احساس بصری تلقی می نمود و آنها را تحت عنوان معانی جزئیه نام نهاد که از منظر او جمعاً بیست و دو عدد است. با توجه به ماهیت ساختاری عکاسی که زیبایی شناسی صوری آن بر پایه اصولی است که کاملا منطبق با موارد مطروحه در آرای ابن هیثم است، تطبیق این موارد نظری و چگونگی کاربست آن در هنر عکاسی، می تواند علاوه بر تأکید بر اهمیت آرای هنری ابن هیثم، بازخوانی زیبایی شناسی ساختاری عکاسی را از منظری دیگر به همراه داشته باشد. هدف این مقاله، تطبیق میان جزئیات بیست و دو گانه ابن هیثم با ویژگی های ماهوی رسانه عکاسی از بعد زیبایی شناسی است و در پی پاسخ به این پرسش که چگونه نظریه زیبایی شناسی نور از منظر ابن هیثم را می توان با اصول مدرن زیبایی شناسی عکاسی مدرن تطبیق داد، ابتدا ماهیت عکاسی را تبیین کرده و سپس تطبیق آن با آرای ابن هیثم را مورد بحث قرار می دهد. این مقاله که از رویکردی تطبیقی بهره می برد، از نظر هدف بنیادی- نظری بوده و از نظر روش توصیفی- تحلیلی به شمار می رود. همچنین اطلاعات از منابع کتابخانه ای و تارنماهای گوناگون گردآوری شده و نهایتاً با رویکردی کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر همین اساس با توصیف موارد بیست و دو گانه زیبایی شناسی ابن هیثم و توصیف و تحلیل زیبایی شناسی عکاسی از منظر ساختار بصری، چگونگی تطبیق میان این دو مورد بحث قرارگرفت و نتایج تحقیق بیانگر انطباق و کارآیی کامل آرای ابن هیثم در حوزه زیبایی شناسی عکاسی مدرن است.
تبیین شاخص های گردشگری خلاق محور زاینده رود اصفهان از دیدگاه شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری خلاق به عنوان نسل سوم گردشگری، گردشگران را عمیقاً با جاذبه های فرهنگی مقصد درگیر کرده و امکان یادگیری و پیوند با جامعه میزبان را فراهم می کند. توسعه گردشگری خلاق برای محور زاینده رود در شرایطی که غالب گردشگران اصفهان را گردشگران فرهنگی تشکیل می دهند و خشک سالی های پیاپی صدمات بی شماری بر این جاذبه طبیعی وارد کرده بسیار ضروری است. هدف از انجام پژوهش تبیین شاخص های گردشگری خلاق در محور زاینده رود از دیدگاه شهروندان شهر اصفهان است. روش انجام پژوهش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. در این پژوهش مولفه های گردشگری خلاق بر اساس داده های 384 نفر از شهروندان شهر اصفهان موردبررسی و آزمون قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته ها از تحلیل عاملی تاییدی[i] در نرم افزار آموس[ii] استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی نشان میدهد از نظر شهروندان بعد کالبدی در اولویت اول، اجتماعی در اولویت دوم، اقتصادی در اولویت سوم، مدیریتی در اولویت چهارم، فرهنگی در اولویت پنجم و اکولوژیکی در اولویت ششم گردشگری خلاق محور زاینده رود قرار دارند و در صورت ایجاد کاربری های خلاق مطابق با سبک معماری پل های تاریخی، محور زاینده حتی در زمان های خشکی جاذب شهروندان و گردشگران خواهد شد. در بین شاخص های فرهنگی جشنواره های محلی، داستان سرایی و در نظر گرفتن فضاهایی برای نمایش هنرهای بومی شهر اصفهان مانند موسیقی، صنایع دستی، غذا و کشاورزی در الویت می باشد. در بین شاخص های اجتماعی، اجتماع پذیری و تصویر ذهنی خاطره انگیز در گردشگری خلاق محور زاینده رود در الویت است. در این راستا فضاهای آموزشی تفریحی برای گروه های سنی مختلف با توجه به پتانسیل های سکانس های مختلف زاینده رود می توان در نظر گرفته شود. از شاخص های اقتصادی گردشگری خلاق محور زاینده رود اصفهان، تکنولوژی و فناوری در عرضه خدمات و شعار برندینگ دارای بار عاملی بیشتری است و طراحان گردشگری خلاق محور زاینده رود باید پیام برند تجاری را با توجه به پتانسیل های محور زاینده رود و شهر اصفهان شناسایی کرده و یک کمپین بازاریابی ایجاد کنند. از شاخص های کالبدی، درنظر گرفتن زیرساخت ها، ایمنی و طراحی خلاقانه در گردشگری خلاق محور زاینده رود در الویت می باشد، لذا ارتقاء زیرساخت های گردشگری محور زاینده رود به همراه طراحی مکان ها و فضاهای خلاقانه برای تحریک خلاقیت شهروندان و گردشگران بایستی در نظر گرفته شود. از شاخص های زیست محیطی، تکنولوژی های نوین جهت کاهش آلودگی های محیطی، حفظ فضاهای سبز، صرفه جویی در انرژی، جاری شدن آب در محور زاینده رود و در نظر گرفتن امتیاز شهروندی برای دوستداران محیط زیست در قالب امتیازات تشویقی خلاق میتواند در الویت باشد. همچنین از شاخص های بعد مدیریتی، سازمان های مردم نهاد در گردشگری خلاق محور زاینده رود تاثیر بسزایی خواهد داشت. ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی،کالبدی و مدیریتی دارای بار عاملی بیشتر از 9/0 و عامل اکولوژیکی دارای بار عاملی 871/0 میباشد. لذا تمام ابعاد در برنامه ریزی گردشگری خلاق محور زاینده رود تاثیر بسزایی دارند و گردشگری خلاق محور زاینده رود مشارکت فعالانه ای را مبتنی بر تجربیات اصیل و منحصر به فرد در شهر اصفهان فراهم خواهد کرد.
ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز مساجد سنتی خراسان بزرگ بر مبنای شاخص PMV (مطالعه موردی: شهرهای قوچان، مشهد، سبزوار و طبس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی یکی از دغدغه های اصلی معماران به دلیل تاثیرگذاری بر سلامت انسان در قرن اخیر بوده است. مطالعات زیادی در رابطه با آسایش حرارتی در فضای داخل صورت گرفته است، اما آسایش حرارتی در فضای باز با وجود اهمیت فراوان، تا کنون کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. معماری گذشته ایران، بیانگر انطباق بناهای معماری با ویژگی های اقلیمی و زیست محیطی می باشد. وجود تفاوت ها در معماری هر منطقه، بیانگر وجود تمهیدات مختلف طراحی منطبق با اقلیم می باشد، که باعث ارتقاء کیفیت محیطی از لحاظ آسایش حرارتی گشته است. یکی از این مولفه ها که در گونه های معماری مناطق گرم و خشک بارز است، فضای باز می باشد. با این باورکه مساجد سنتی ایران به دلیل ایمان وکارایی معماران، در تمامی زمینه های معماری به خصوص تطبیق با اقلیم از تکامل برخوردار بوده است، پژوهش حاضر با رویکرد آسایش حرارتی که از یک سو به اقلیم به عنوان پدیده ناپایدار و از سوی دیگر با انسان مرتبط است، صحن مساجد سنتی خراسان را مورد ارزیابی قرار داد. هدف پژوهش تعیین فرم بهینه و مناسب برای صحن مساجد معاصر از بین فرم های موجود در مساجد سنتی خراسان بود. محدوده پژوهش خراسان بزرگ (فارغ از مرز بندی های خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی) است، که چهار شهر قوچان، مشهد، سبزوار و طبس به عنوان نمونه موردی، تحلیل گشت. صحن این مساجد بر اساس تناسبات طول و عرض به سه الگو مستطیل شکل با کشیدگی در راستای قبله، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و مربع شکل تقسیم شد. به این ترتیب اثر هندسه صحن از حیث آسایش حرارتی به وقت نماز ظهر در فصل تابستان در چهار پهنه اقلیمی حاکم بررسی شد. آسایش حرارتی در فضای باز در منطقه محصور شده به صورت عددی با نرم افزار ENVI‐MET4 و بر مبنای شاخص PMV مورد تحلیل واقع گشت. نتایج پژوهش حاصل از آنالیزهای آسایش حرارتی تناسبات و فرم حیاط را در اقلیم کوهپایه های مرتفع مربع شکل، در اقلیم کوهپایه های کم ارتفاع مستطیل شکل هم راستا با قبله، در اقلیم دشتی، مستطیل شکل عمود بر راستای قبله و در اقلیم کویری مستطیل شکل هم راستا با قبله نشان داد.
نقش تحولات جمعیتی بر تغییرات دمای سطوح ابنیه و فضاهای باز شهری؛ نمونه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۶۰-۴۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: با شروع افزایش فعالیت های انسانی در شهر، پوشش گیاهی و طبیعی همواره کاهش یافته و در نتیجه جای خود را به پدیده جزیزه حرارتی می دهد. پدیده جزایر گرمایی (UHI) معمولا توسط میزان دمای سطح زمین (LST) ارزیابی می شود. تأثیرات منفی دمای سطح زمین بر اقلیم شهری می تواند به وسیله افزایش ناگهانی بارندگی و تاثیرات غیر منتظره آب و هوایی نمایان شود. بنابراین پایداری مراکز جمعیتی با خطر و تهدید جدی روبرو خواهد بود. علاوه بر عوامل اقلیمی، تغییرات و تحولات جمعیتی ناشی از سکونت نیز می تواند بر میزان دما و حرارت شهر تاثیرگذار باشد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های اثرگذار بر میزان حرارت سطوح شهری و بررسی رابطه میان تغییرات و تحولات جمعیتی و تغییرات حرارتی در مناطق 22 گانه کلانشهر تهران می باشد. روش ها: در راستای دست یابی به هدف پژوهش، تغییرات دمای سطح شهر بین سال های 1382 تا 1395 از طریق تصاویر ماهواره ای Landsat 8 مورد تخمین قرار گرفته و در نهایت با توجه به تحولات و جابجایی های جمعیتی در مناطق 22 گانه شهر تهران قیاس تطبیقی بصورت فضایی- مکانی بین این دو متغیر مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج حاکی از آنست که در12 منطقه شهرداری، میان تغییرات و تحولات جمعیتی و تغییرات حرارتی، رابطه مستقیم وجود دارد. در 8 منطقه، این رابطه معکوس و در 2 منطقه از مناطق 22 گانه، میان تغییرات جمعیتی و حرارتی، رابطه معنادار مشاهده نشده است. نتیجه گیری: به طور کلی می توان دریافت که میان تحولات جمعیتی و تغییرات دمایی در کلانشهر تهران رابطه معنادار وجود دارد. افزایش حرارت سطح زمین که به معنای قرار گرفتن بیشتر انسان در معرض گرما است، کیفیت زندگی را دستخوش تغییراتی خواهد کرد.
تبیین نقش ویژگی های جمعیتی- اجتماعی محله بر میزان تاب آوری اجتماعی (نمونه مطالعاتی: محله ناصرخسرو اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
39-50
حوزههای تخصصی:
مفهوم تاب آوری در سال های اخیر به دنبال بروز بلایاء در بسیاری از محافل علمی مورد توجه قرار گرفته است. تاب آوری مفهومی چند جانبه است که سعی در به حداقل رساندن آسیب های ناشی از فاجعه دارد. در این میان توجه اغلب سیاست گذاران بر بعد کالبدی معطوف شده و اغلب سعی شده تا با مقاوم سازی بافت، خطرات ناشی از مخاطرات را کاهش دهند. این در صورتی است که عدم قطعیت از نوع و شدت مخاطرات، بروز بحران های انسان ساخت و همچنین مدنظر قراردادن ظرفیت اجتماعات در رویارویی با اختلالات و بهبود شرایط، کانون توجهات را به سمت بعد اجتماعی تاب آوری سوق داده است. در این میان برخی پژوهش ها ویژگی های جمعیتی-اجتماعی نظیر قومیت، جنسیت، سن و تحصیلات را به دلیل برخی از محدودیت ها، عاملی در جهت کاهش تاب آوری اجتماعی به حساب می آورند. لذا هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های جمعیتی- اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی می باشد. بدین منظور محله ناصرخسرو که جزء محلات حاشیه نشین شهر اصفهان می باشد و با توجه به ویژگی های جمعیتی-اجتماعی موجود به چهارچوب و اهداف پژوهش نزدیک است، به عنوان نمونه مطالعاتی پژوهش انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و برای دستیابی به داده های تکمیلی از پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش نیز با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، 375 نفر برآورد شده و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، تحلیل رگرسیون خطی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاکی از عدم ارتباط معنادار نوع جنسیت با تاب آوری اجتماعی می باشد و متغیرهای سن و تحصیلات نیز تاثیر ناچیزی بر تاب آوری اجتماعی داشته و به عبارتی دیگر سن و تحصیلات به ترتیب 7 و 8 درصد از واریانس تاب آوری اجتماعی را تبیین می کند. همچنین بررسی ارتباط هر یک از قومیت ها با تاب آوری اجتماعی نیز بیانگر عدم ارتباط و یا ارتباط بسیار کم با تاب آوری اجتماعی می باشد. به طور کلی نتایج این پژوهش علاوه بر نشان دادن عدم ارتباط معنادار و یا تاثیر بسیار کم ویژگی های جمعیتی-اجتماعی بر تاب آوری اجتماعی، بیانگر ظرفیت و پتانسیل های کودکان و افراد سالخورده، بانوان، افراد با تحصیلات پایین و قومیت های مختلف و همچنین نقش و تاثیر مثبتی است که هر یک از اقشار و گروه های مذکور می توانند بر تاب آوری اجتماعات و همچنین مواجهه و مقابله با تهدیدات و بهبود و بازیابی شرایط بر جای گذارند. ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که هدف این پژوهش نفی تاثیر ویژگی ها و برخی محدودیت های جمعیتی- اجتماعی بر میزان تاب آوری اجتماعی نمی باشد، بلکه به دنبال پر رنگ کردن نقش و ظرفیت های هر یک از اقشار و گروه های مختلف و به کارگیری آن در رویارویی و مقابله با سوانح و تهدیدات است.
تأثیرات هنر چین در دوره یوان بر نگارگری عصر ایلخانی با مطالعه نقش مایه اسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
133 - 149
حوزههای تخصصی:
در دوره زمامداری ایلخانان مغول، برخی از عناصر هنری ایران حل شده در فرهنگ چینی، به شیوه و سبک نوین مجدد وارد نگارگری ایرانی شد، به گونه ای که این تأثیرات در سبک کتاب آرایی و مصورسازی کتب تاریخی و علمی به وضوح قابل مشاهده است. کتاب های منافع الحیوان، شاهنامه دموت و جوامع التاریخ از جمله کتب مصور این دوره هستند که تأثیرات شیوه تصویرسازی چینی در آن ها دیده می شود. از همین رو می توان گفت دوران مغول فصل تازه ای در هنر ایران گشود. از آن جمله می توان به شیوه نقاشی چینی و ورود نمادهای بصری گیاهی و جانوری اشاره کرد، که در این دوره تاریخی به سبکی نوین وارد نگارگری ایرانی شد. مقاله حاضر این دوره مهم تاریخی را از نقطه نظر هنری، با نگاهی به کتب مصور مذکور و عناصر تأثیرگذار نقاشی چینی به ویژه نقش مایه حیوانی «اسب» در دوره یوان و با استفاده از شواهد بصری مورد بررسی قرار می دهد. پرسش تحقیق حاضر بیان این مسله است که: چه عوامل فرهنگی و یا عناصر بصری بر نقاشی دوره ایلخانی تأثیرگذار بوده است و این تأثیرپذیری، صرفا الگوی محض بوده و یا به صورت اقتباسی و با مفاهیم تلفیقی ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است؟ این پژوهش با رویکرد تحلیلی توصیفی و به روش کتابخانه ای انجام شده و بر آن است تا با تکیه بر داده های تصویری از کتب مصور و با بررسی نقش مایه حیوانی اسب، تغییر سبک و تأثیرات نقاشان ایرانی پس از ورود ایلخانان مغول را مورد مطالعه قرار داده است، که بر اساس این مقایسه و با توجه به روابط فرهنگی و سیاسی دو کشور، زمینه همکاری هنرمندان و رونق نقاشی در دوره ایلخانی را فراهم آورده و الگوبرداری از طرح و نقش و مضامین و یا فرم ها به ویژه در نقش مایه اسب در این آثار، صورت گرفته است.
بررسی تصویر پردازی در منظومه های عاشقانه ویس و رامین و گل و نوروز با رویکرد تشبیه و استعاره در تطبیق با نسخه خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
593 - 614
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع معروف تقسیم بندی ادبیات از نگاه ناقدان فرنگی که براساس احساس و عاطفه پایه ریزی شده «ادبیات غنایی» است. در این نوع ادبی شاعر برای بیان احساسات خود کلی ترین عنصر خیال یعنی استعاره را برمی گزیند و در بعضی از موضوعات شعری خود از تشبیه هم استفاده می کند. در این تحقیق سه منظومه عاشقانه مورد مطالعه قرار گرفت و سیر و تحول تصویر از قرن چهارم تا قرن هشتم بررسی شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. باتوجه به مطالعات انجام شده و بررسی موضوع و تصاویر داستان ها این نتیجه حاصل شده که هرکدام از شاعران به اقتضای جهان پیرامون خود به تصویرآفرینی پرداخته اند و در زمینه تصویر پردازی در دو منظومه ویس و رامین با 40 درصد و گل و نوروز با 35 درصد عنصر طبیعت بیشترین قسمت شعر و در خسروشیرین عناصر بزم با 26 درصد بیشترین را قسمت از تصاویر شعری را به خود اختصاص داده اند. همچنین هر سه شاعر در زمینه عناصر انتزاعی، کم ترین استفاده را (به ترتیب: 3، 5، 7 درصد) داشته اند. در زمینه میزان استفاده از عناصر خیال نیز شاعر در ویس و رامین بیشتر از عنصر تشبیه و دو شاعر دیگر از استعاره استفاده کرده اند و شاید دلیل زیباتر شدن خسرو و شیرین و ویس ورامین نیز همین باشد.اهداف پژوهش:تعیین میزان تصویر پردازی به کمک صورخیال در منظومه های عاشقانه ویس و رامین، گل و نوروز و خسرو شیرین.بررسی تصاویر مشترک در سه منظومه ویس و رامین، خسرو و شیرین و گل و نوروز براساس دو عنصر خیال یعنی تشبیه و استعاره بوده.سؤالات پژوهش:میزان تصویر پردازی به کمک صورخیال در منظومه های عاشقانه ویس و رامین، گل و نوروز و خسرو شیرین چقدر می باشد؟شباهت و تفاوت دو منظومه با خسرو و شیرین در چه چیزهایی می باشد؟
شناسایی خوشنویس و تاریخ گذاری کتیبه های نستعلیق جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۱)
214 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر شناسایی خوشنویس اصلی و تاریخ گذاری کتیبه های نستعلیق جلوخان مسجد جامع عباسی (شاه یا امام) اصفهان است. جلوخان این بنا حاوی چهار قاب کتیبه نستعلیق است که در پژوهش های پیشین متن آن ها را خوانده اند، اما اصالت تاریخی آن ها را بررسی نکرده اند. در این تحقیق ابتدا اصالت تاریخی کتیبه های یادشده ازطریق بررسی و مقایسه این کتیبه ها با یکدیگر و نیز با کاوش در عکس های تاریخی سنجیده شده و سپس در باب خوشنویس اصلی و تاریخ آن ها بحث شده است. روش این تحقیق سندپژوهی باستان شناسانه است، و با به کارگیری ابزارهای مطالعه کتابخانه ای و بررسی میدانی و تحلیل عکس های تاریخی به پیش می رود. این تحقیق نشان می دهد که دو قاب کتیبه نستعلیق واقع بر بدنه شرقی جلوخان فاقد اصالت تاریخی است و ادیب مجلسی، خوشنویسی که امروزه رقم او بر این کتیبه ها مندرج است، نه خوشنویسی از روزگار صفویان، بلکه مربوط به روزگار معاصر است. در این تحقیق، با اتکا بر قراین و شواهد تاریخی، دو فرضیه درباره خوشنویس اصلی این کتیبه ها مطرح می شود. بنا بر فرضیه اول، که متکی بر فن ساخت و مقدمه رقم خوشنویس است، علی رضا عباسی و بنا بر فرضیه دوم، که متکی است بر شباهت کتیبه های موضوع بحث با کتیبه های نستعلیق ایوان شمالی صحن عتیق حرم امام رضا (ع)، محمدرضا امامی خوشنویس کتیبه های یادشده است. با اتکا بر این دو فرضیه و نیز سایر شواهد تاریخی، این تحقیق نشان می دهد که این کتیبه ها به ظن ّقوی به تاریخی نزدیک به سال ۱۰۲۵ یا در یکی از دو برهه ۱۰۳۸ تا ۱۰۴۰ و ۱۰۷۷ تا ۱۰۷۸ مربوط است.