مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گورستان
حوزه های تخصصی:
شهرستان آبدانان واقع در جنوب شرق استان ایلام، از منظر باستان شناختی و تاریخی یکی از مهم ترین شهرستان های استان به شمار می رود. این منطقه چندین بار مورد بررسی های باستان شناختی قرار گرفته است. در اردبیهشت ماه 1389 از طرف سازمان میراث فرهنگی آخرین فصل بررسی در قسمت شمالی بخش مرکزی آبدانان صورت گرفت. در این بررسی نوزده محوطه مربوط به دوران مختلف پیش از تاریخ( عصر مفرغ)، تاریخی و اسلامی شناسایی گردید. چهار محوطه متعلق به گورستان های دوران اسلامی متأخراند. با توجه به این که تمام این گورستان ها فاقد محوطه های استقراری می باشند؛ احتمالا"" متعلق به جوامع سیار بوده اند. نکته ی جالب توجه آن که بر روی سنگ گورهای این منطقه تصاویر مختلفی اعم از نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی و نیز ابزار و ادوات دیده می شود که فرهنگ و جهان بینی مردمان ساکن این منطقه را بازتاب می دهند. این تحقیق به روش میدانی (بررسی باستان شناختی در محل) و استفاده از منابع مکتوب (مقایسه آن با قبرها مناطق دیگر) انجام شده است. در این مقاله سعی شده علاوه بر معرفی محوطه های مذکور، به بررسی و مطالعه ی نقوش گورها پرداخته شود و با سایر گورهای مشابه و معاصر قبرستان های شهرستان دلیجان در استان مرکزی، قبرستان دارالسلام در استان فارس و قبرستان سمیران در استان گیلان مقایسه ی مختصری صورت گیرد.
تدفین به مثابه یک پدیده بوروکراتیک آیین های مرگ در بهشت زهرا-تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهشت زهرای تهران از مکان هایی است که به واسطة مواجهه با نظام صنعتی -سرمایه داری و مدرنیتة شهری در چند دهة اخیر، ماهیت ابتدایی خود را به یک سازمان تغییر داده است. سازمانی شدن موجب تغییراتی در برگزاری آیین های مرگ از زمان تبدیل بدن به جسد تا پایان خاکسپاری شده است. در این پژوهش، با تکیه بر مفاهیم بوروکراسی وبر و تقسیم کار اجتماعی دورکیم و با استفاده از روش های میدانی (مشاهده، مصاحبه) سعی شده است با فهم چنین تغییری، در مکان مرتبط با مرگ در تهران، به شناخت و تجربة مدرن جامعة ایرانی در مواجهه با آیین های مرگ و همچنین تغییرات آن از دوران سنتی به دوران معاصر دست یافت. پس از توصیفات مراحل انجام آیین های مرگ در مجموعة عروجیان، واقع در سازمان بهشت زهرا، نشان داده شده است آیین های مرگ در دو الگوی پیشامدرن و مدرن برگزار می شدند. الگوی اول مبتنی بر عقلانیت ارزشی - یعنی ارزش های دینی و ثواب اخروی - بود، اما امروزه در الگوی مدرن برگزاری این آیین ها مبتنی بر عقلانیت ابزاری برای بوروکراسی سازمان بهشت زهراست که تخصصی شدن و یک تقسیم اجتماعی کار را با خود به همراه داشته است. برخی دگرگونی ها، حذف و اضافه شدن بخش هایی از سنت های مناسک تدفین که مبتنی بر پیوندهای شخصی و نزدیک افراد با متوفی بوده است، ناشی از ظاهرشدن یک تجربة نو در نظام شهری مدرن تهران است که می توان آن را بوروکراتیک شدن پدیدة تدفین مبتنی بر روابط ناشناس و تقسیم کار ارگانیکی نام برد. این مسئله به شکل گیری تغییرات فرهنگی در تجربه منجر شده و درک جدیدی از تدفین و مسئلة متوفی و مرگ را به همراه داشته است.
پژوهش های باستان شناسیِ گورستان عصرآهن گند آب شهمیرزاد، استان سمنان
حوزه های تخصصی:
محوطه تاریخی گَندآب خَرند واقع در شَهمیرزاد استان سمنان، شامل بقایای معماری و گورستان اقوامی از عصر آهن است. ماحصل سه فصل کاوش در گورستان و استقرارگاه، منجر به شناسایی تعداد بیش از 90 گور و محوطه مسکونی به وسعت حدود 5000 متر مربع گردید. این محوطه طی 3 فصل در سال های 1381، 1382 و 1385 ه .ش. مورد کاوش باستان شناسانه قرار گرفته است. ماحصل کاوش در فصل اول، شناسایی بیش از 25 گور بوده که متأسفانه بعضی از این گورها قبلاً توسط حفاران غیرمجاز باز شده بودند. در این کاوش سعی شد که از همان گورهای باز شده در جهت به دست آوردن و تکمیل اطلاعات مربوط به سنت تدفین و آداب و رسوم اقوام ساکن در گندآب و ویژگی های معماریِ گورها استفاده شود. فصل دوم کاوش نیز به ادامه مطالعات باستان شناسی، انسان شناسی، و همچنین مطالعه زمین شناسی، نقشه برداری و شبکه بندی محوطه گندآب پرداخت. در این فصل 17 گور مورد کاوش قرار گرفت. سومین فصل در سال 1385 کاوش علاوه بر گورستان در محوطه استقراری نیز پیگیری شد و برای نخستین بار محوطه مسکونی ساکنان گندآب بررسی شد. در فصل اول دو فرضیه در باب عدم تناسب بقایای معماری و استقرار اقوام سا کن در گندآب نسبت به وسعت گورستان مطرح شد.
قلم انداز 3 یادداشت هایی در تاریخ، فرهنگ و ادبیات
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۷ بهمن و اسفند ۱۳۹۵ شماره ۶ (پیاپی ۱۶۲)
22 - 25
حوزه های تخصصی:
نویسنده در نوشتار پیش رو در قالب سلسله انتشاراتی پیرامون تاریخ، فرهنگ و ادبیات، به ارائه مطالبی به شرح ذیل پرداخته است : -نکاتی درباره نحسی سمت چپ و مبارکی سمت راست در بین برخی فرهنگ ها؛ -سابقه تعطیلی مدارس در آدینه ؛ -ترجمه غلط مثل ثأطه مدت بماء ؛ -شباهت معنایی جالب درباره لغت گورستان در عربی، انگلیسی و فارسی.
واکاوی جامعه شناختی نماد دایره در ساختارهای تدفینی عصرآهن مطالعه موردی گورستان های حوزه ی رود مشگین چایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر آهن به دوره ای اطلاق می گردد که در آن تکاپوی مهاجرت در بین اقوام مختلف شدت گرفت. بهترین اثر باستان شناختی از این اقوام مهاجر، ساختارهای تدفینی آنهاست. به گونه ای که این ساختارها در بسیاری از حوزه های باستان شناختی که آنها اشغال نموده اند، دیده می شود. شاخص ترین ویژگی تدفینی این اقوام که در غالب سرزمین های وارد شده به آن قابل مشاهده است، وجود یک ساختار مدور سنگی بر سطح گور است که فضای مرکزی یا محل قرار گرفتن مرده را احاطه نموده است که گاهی بواسطه چیدن یک ردیف قلوه سنگ یا قطعه سنگ ساخته می شده و یا گاهی با ساختاری چند ردیفه از سنگ های کوچک و بزرگ و با نظمی خاص انجام می گرفته است. منطقه ی مورد مطالعه، حوضه یکی از رودخانه های پر آب شهرستان مشگین شهر است که یکی از مهمترین عوامل شکل گیری محوطه های باستانی این بخش از استان اردبیل به شمار می آید. در بررسی های میدانی، گورستان های عصر آهن بسیاری در این حوضه مورد مطالعه قرار گرفت که یکی از ویژگی های بارز آنها، ساختارهای جالب توجه دایره ای شکلی است که فضای داخلی گور و محل قرار گرفتن جایگاه مرده را احاطه نموده است. پژوهش حاضر با پیش زمینه ای مختصر از نحوه پراکنش چنین ساختارهایی در قبور هزاره دوم و اول ق.م، با نگاهی به مطالعات اسطوره شناختی و نمادشناختی، به چرایی و چگونگی وجود ساختارهای مدور در تدفین های باستانی عصر آهن حوزه مشگین چایی پرداخته است. نگاهی جامعه شناختی به این موضوع، نشانگر وجود باورهای خاصی در بین جوامع عصر آهن بوده که اعتقاد به آنها سبب پیدایش و تداوم شیوه های خاصی در تدفین مردگان شده است.
خوانش قرآنی زمینه های معنوی معاد در منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف کلی این تحقیق خوانش زمینه های معنوی معاد در احیای منظر یادمانی و روایت گر گورستان های متروک درون شهری براساس آموزه های قرآنی و روایات ائمه معصومین است. ابزار ها و روش ها: این تحقیق با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی بوسیله مشاهده و پرسش از جامعه آماری متخصصان دینی و حرفه ای رشته معماری منظر با استفاده از پرسشنامه ساختار یافته، به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. یافته ها: رابطه مکان، منظر و جایگاه مؤلفه های معنایی در خوانش و ادراک منظر با محوریت گورستان و بصورت خاص مسئله ی معاد به عنوان اصلی ترین مؤلفه معنایی در منظر گورستان شناسایی شده است. مسئله معاد مطابق با تفاسیر قرآن کریم و احادیث و نظر فلاسفه، عارفان تشریح شده و چگونگی استفاده از رمزگان های عینی و ذهنی معاد مطابق آیات قرآنی در منظر گورستان های متروک درون شهری بررسی شده است. نتیجه: نتیجه ی به دست آمده از این تحقیق گویای این مهم می باشد که منظرسازی عینی و ذهنی از معاد در آیات قرآن کریم هر کدام به نحوی حاوی مفاهیم و رمزگان های مختلفی هستند که تاثیرات گوناگونی بر مخاطبان می گذارند و لذا استفاده صحیح از آنها در احیای مناظر گورستان های متروک درون شهری می تواند سبب ادراک هر چه بهتر و بیشتر روایت گری و یادآوری این مناظر از معاد در ذهن مخاطبین باشد و در پی آن، سبب ارتباط بیشتر مخاطبان با منظر این مکان ها شود.
تحلیلی بر طرح و نقوش و بررسی ریشه های تاریخی قوچ های سنگی در گورستان های دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
121 - 137
حوزه های تخصصی:
در طی ادوار مختلف اسلامی، بنا بر اعتقادات و باورهای مذهبی و فرهنگ و جغرافیای خاص هر منطقه از ایران، سنگ قبر های متنوعی در اشکال و ابعاد مختلف مورد استفاده قرار گرفته که از آن جمله می توان به افراشته، محرابی، ساده ایستاده، صندوقی، گهواره ای، قوچ شکل، شیر سنگی، اسب شکل اشاره کرد. از مهمترین این دسته از سنگ قبرها، از منظر معناشناختی و باورهای اسطوره ای، قوچ های سنگی هستند که عموماً در نیمه غربی ایران و بالاخص در شمال غرب و غرب ایران یافت می شوند. بررسی و مطالعه این گروه از سنگ قبرها می تواند به نمودارسازی و کشف مفاهیم این آثار ارزشمند در هنر ایرانی – اسلامی منجر شود و در نهایت می تواند به اهداف و جوابی منطقی برای سؤالات زیر نیز دست یابد: اهداف: الف. بررسی و مطالعه قوچ های سنگی گورستان های حاوی این سنگ قبر ب. نمادشناسی و مطالعه کهن الگوی قوچ های سنگی و تطبیق آن با مفهوم شناختی این نقش در ایران باستان ج.بررسی طرح و نقوش موجود بر روی قوچ ها سؤالات: قوچ های سنگی در گورستان های دوران اسلامی ایران، در کدام حوزه جغرافیایی و در چه زمانی مورد استفاده قرار گرفته است؟ باورها و اعتقادات نهفته در تندیس قوچ سنگی در گورستان های ایران کدام بوده و چه ارتباطی بین مفاهیم و نمادشناسی این نقش در دوران اسلامی با نقش آن در پیش از اسلام وجود دارد؟ انواع نقوش بر روی قوچ های سنگی کدامند و ریشه های آنها چیست؟ در این راستا، پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی – تحلیلی و تاریخی و به کمک اسناد کتابخانه ای و بررسی های میدانی به دنبال معناشناسی، جست و جوی کهن الگویی و همچنین ریشه شناسی اعتقادی نقش قوچ در سنگ قبور اسلامی ایران، از طریق پی جویی آن در طول دوره های پیش از تاریخ و تاریخی است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که قوچ های سنگی بیشتر در نیمه غربی ایران یافت می شوند و غیر از چند مورد، اکثراً متعلق به قرون نهم و دهم هجری هستند. قوچ در ایران باستان نماد باروری و به عنوان نشانه ای از فر ایزدی و در ارتباط با خدای پیروزی یعنی بهرام بوده است. قرار گرفتن نقش قوچ به شکل سنگ قبر روی گورهای دوران اسلامی، به معنای طی طریقت و فرزانگی و نشان از استحاله فرد متوفی است. بنا بر اعتقاد مردم، حضور قوچ های سنگی در گورستان ها، مانع از ورود شیاطین می شده و استفاده از آنها با ظاهری انتزاعی نشانه دلاوری و رشادت دلیران ایرانی و حاکی از مردانگی، قدرت و شجاعت آنان است.
گورستان نویافته دوره اشکانی در محوطه خوربس، جزیره قشم
جزیره قشم بزرگترین و مهم ترین جزیره ایران در خلیج فارس و همچنین از کلیدی ترین مناطق ساحلی جنوب ایران در جهت انجام مطالعات و پژوهش های باستان شناختی است. تا کنون محوطه های ارزشمندی از دوران پارینه سنگی تا قرون معاصر اسلامی در این جزیره شناسایی شده که مطالعه و بررسی آنها گویای نکات ارزشمندی در زمینه ارتباطات فرهنگی این منطقه از ایران با همسایگان جنوبی خود در گذشته است. در نتیجه بررسی ها و مطالعات اخیر صورت گرفته در محوطه تاریخی خوربس در جزیره قشم، گورستان عظیمی از دوره اشکانی در این محوطه شناسایی شد. در جوار گورستان یاد شده در خوربس، آثار دیگری از این دوره به صورت غارهای دست کند و محوطه استقراری دیده می شوند که به همراه گورستان نویافته، مجموعه عظیمی از دوره اشکانی را تشکیل می دهند. این درحالی است که در کاوش های قبلی محوطه های شاخص دیگری مانند لافت، رمچاه و دفاری از دوره اشکانی شناسایی شدند که با اضافه شدن مجموعه نویافته خوربس به آنها، جزیره قشم به یکی از مهمترین مناطق ایران در جهت مطالعات دوره اشکانی و به ویژه مطالعات مربوط به ارتباطات و برهم کنش های فرهنگی ایران با همسایگان جنوبی خلیج فارس در دوره اشکانی تبدیل می گردد.
ترجمه در ژانر وحشت: رمان گورستان اثر نیل گیمن و ترجمه فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه ابزاری مناسب است که امکان خواندن متون مختلف از جمله ادبیات وحشت را در سراسر جهان فراهم می کند. وینه و داربلنه (نقل در ماندی، 1391) از نظریه پردازانی هستند که راه بردهای هفت گانه ای را برای ترجمه معرفی می کنند. این راه بردها عبارتند از: وام گیری، ترجمه تحت اللفظی، گرته برداری، تغییر شکل، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس. دیویس (2003) برای ترجمه واژگان خاص فرهنگی هفت راه برد ارائه می دهد و سه راه برد پانویس، صرف نظر کردن از ارجاع فرهنگی و معادل یابی در ترجمه ژانر وحشت نقشی مهم دارند. در این پژوهش، سعی شده با استفاده از شیوه اسنادی کتابخانه ای، رمان گورستان (The Graveyard) اثر نیل گیمن بررسی و چالش های ترجمه ژانر وحشت در ترجمه فارسی این اثر بر اساس مدل نظری وینه و داربلنه و دیویس مورد مطالعه قرار گیرد؛ بنابراین، پرسش های پژوهش به این شرح است: مترجم از چه راه برد هایی برای ترجمه اثر وحشت استفاده کرده است؟ آیا مترجم توانسته راه برد های ترجمه را بر اساس ویژگی های ژانر وحشت به کار گیرد و متنی با تأثیر مشابه متن مبدأ خلق کند؟ نتایج نشان داد مترجم از راه برد های حذف، اقتباس، ترجمه تحت اللفظی، جابجایی و تغییر بیان استفاده کرده است. در بسیاری از موارد، مترجم در هنگام انتخاب راه برد به ویژگی های ژانر وحشت توجه لازم را نداشته همین امر باعث شده مخاطب در هنگام خواندن متن اصلی احساس وحشت بیشتری را تجربه کند. نتایج حاصل از این پژوهش علاوه بر اینکه به مترجم کمک می کند تا نقاط ضعف و قوت ترجمه خود را شناسایی کند، ضرورت و اهمیت توجه به ویژگی های متن را برای مترجمان و دانشجویان رشته زبان انگلیسی آشکارخواهد کرد.
بررسی و بازشناسی فرهنگی نقوش سنگ قبور گورستان های موکریان شرقی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
63 - 85
حوزه های تخصصی:
بر روی صدها نمونه سنگ قبر موجود در ناحیه موکریان شرقی که در گورستان های عصر قاجار آن، بی وقفه در کنار هم صف آرایی کرده اند و چون کتابی قطور، گویای تاریخ خاک خورده مردمانی خفته در زیر تلنباری از خاک اند؛ نقوشی قرار گرفته که بر زیبایی و اهمیت این آثار دو چندان افزوده است. آنچه که مسلم است، این نقوش تنها برای تزئین حکاکی نشده اند، بلکه خود می توانند بیانگر علایق و دل بستگی های فرد متوفی و بازماندگان، اعتقادات، موقعیت مکانی و زمانی و نمودی از فرهنگ جامعه و یا این که نماد و مفهومی از اسطوره ها و تفکرات عمیق گذشته باشند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی و تاریخی بوده و یافته های آن مبتنی بر بررسی های میدانی و مطالعات اسناد گردآوری شده است؛ به دنبال بررسی و تحلیل سنگ قبور گورستان های عصر قاجار موکریان شرقی و نقوش قرار گرفته بر روی آنها بوده و در این راستا اهداف زیر را دنبال می کند: 1- گورستان های عصر قاجار حوزه جغرافیایی موکریان شرقی کدام ها و شامل چه نقوشی هستند؟ 2- نقوش به تصویر کشیده شده بر روی سنگ قبور عصر قاجار موکریان شرقی، تا چه حد تحت تأثیر باورها و اعتقادات و آداب و سنن فرهنگی جامعه بوده است؟ بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که این سنگ قبرها شامل نقوش متنوعی از تصاویر انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و کتیبه اند. به طور کلی بیشتر این نقوش در عین دارا بودن معانی و نمادین خاص، متأثر از فرهنگ منطقه، اعتقادات و موقعیت زمانی و مکانی خود هستند. از طرف دیگر مذاهب شیعه و سنی علاوه بر فرم سنگ قبرها، بر نوع نقوش این آثار نیز، بیشترین تأثیرات را از خود بروز داده است.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر بازخوانی آرامستان های تاریخی: رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیسته مراجعه کنندگان؛ مطالعه موردی، آرامستان وادی السلام قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77-59
حوزه های تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستان های تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفه های آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافت ها و پیچیدگی های دشوار در بازآفرینی این مکان های ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان می پردازد. روش ها: این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسش نامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستان های تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان می دهد گورستان های تاریخی دارای کیفیت های چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است . نتیجه گیری : فروکاست نقش گورستان ها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزش های نهفته که نشان دهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزش ها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگی ها در بازآفرینی آرامستان ها آن میسر نیست.
برساخت اجتماعی پروبلماتیک حضور داغدیده در گورستان، به سوی یک نظریۀ زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ همواره بخشی انفکاک ناپذیر از زندگی بشر بوده است. بشر برای قابل تحمل ساختن مرگ به مذهب، فلسفه، علم و هنر متوسل شده است. پژوهش های تاریخی و مردم شناختی، نقش فرهنگ بر واکنش انسان ها نسبت به مرگ را تأیید کرده اند. در همین راستا آیین های خاکسپاری و تدفین که تا حدودی تحت تأثیر فرهنگ و مذهب هستند، به عنوان نخستین جلوه اجتماعی ماتم در به هم پیوستگی شبکه حمایتی در کنار داغدیدگان و تسهیل پذیرش فقدان حائز اهمیت هستند. در مقاله حاضر برای دستیابی به فهمی عمیق از فرایند حضور و کنش های داغدیدگان در گورستان، به عنوان یکی از حوزه های اساسی تاثیرگذار در زندگی آنها و نقش آن در گذر از داغدیدگی، با طراحی نظریه زمینه ای به گردآوری داده ها از داغدیدگان درجه یک، در بستر شهر یزد اقدام شد. بنابراین مصاحبه هایی عمیق با داغدیدگان فقدان های غیر منتظره، که حداقل چهار ماه و حداکثر چهار سال از فوت عزیز یا عزیزانشان می گذشت، انجام شد. در این مسیر با تحلیل خط به خط گزاره ها در سه فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 24 مقوله اصلی و یک مقوله هسته تحت عنوان برهم کنش واسازانه داغدیده/متوفی در گورستان برساخت شد. پدیده مرکزی این مقاله پروبلماتیک حضور در گورستان بود که داغدیدگان در واکنش به آن، استراتژی هایی متفاوتی را اتخاذ می کردند. برساخت زندگی در گورستان، مکانیسم جایگزینی مکانی خیرات، مدیریت حضور و غیره از جمله استراتژی های آنها در پاسخ به پدیده مرکزی بوده است. اتخاذ این استراتژی ها، پیامدهای منفی و مثبتی همانند تنظیم عواطف، تشدید بیماری ها و سازگاری با اپوخه گورستان را برای آنان به ارمغان آورده است.
تحلیل زیورآلات مکشوفه از گورستان های دوره اشکانی استان گیلان، حاصل کاوش های علمی باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
۳۲۷-۳۱۴
زیورآلات علاوه بر جنبه های زیبایی و تجملاتی وسیله ای برای مشخص کردن جایگاه اجتماعی و اقتصادی فرد استفاده کننده بوده است. یکی از مهم ترین یافته های باستان شناسی که بیشترین اطلاعات در خصوص زیورآلات در اختیار ما قرار می دهد، گورآونده ها هستند. هنر جواهرسازی و ساخت زیورآلات در دوره اشکانی به اوج کمال خود رسید. زیورآلات دوره اشکانی با درآمیختن زیبایی هنرمندانه، به جنبه های پزشکی، چشم زخم، حاکی از عشقی سرشار به خودنمایی، تظاهر و ثروتمندی فوق العاده است. طی کاوش های باستان شناختی انجام شده در گورستان های دوره اشکانی استان گیلان، مجموعه ای از زیورآلات از جنس طلا، نقره، مفرغ، آهن و سنگ به دست آمده که بیانگر هنر و فرهنگ اقوام ساکن در این منطقه در دوره اشکانی است. هدف اصلی این بررسی و گونه شناسی زیورآلات مکشوفه از گورستان های دوره اشکانی، استان گیلان از لحاظ نوع جنس، فناوری ساخت و نوع کاربری است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و ترکیبی از مطالعات موزه ای و کتابخانه ای انجام شده است. نتایج بیانگر آن است که یک تضاد طبقاتی و اجتماعی بارز در این دوره وجود دارد و همچنین زیورآلات شباهت زیادی از لحاظ جنس، تزئینات و نوع ساخت با یکدیگر دارند، ولی در جزئیات، زیورآلات دارای ابتکارات و نورپردازی هستند. این ابداعات به احتمال زیاد از طبیعت منطقه الهام گرفته است. همچنین در ساخت این اشیاء از روش ریخته گری، چکش کاری و ملیله کاری استفاده شده است. زیورآلات مکشوفه از گور زنان با مردان کاملاً متفاوت بوده است.
گورستان عصر آهن لویزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۷ پاییز و زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۴
35 - 48
حوزه های تخصصی:
در شمال شرقی تهران بزرگ و در ناحیه لویزان امامزاده ای به نام "امامزاده پنج تن" وجود دارد. این امامزاده بر روی تپه ای طبیعی واقع است که از دامنه های آن به عنوان گورستان استفاده می شود. در بازدیدی که در سال ۱۳۷۲ از این امامزاده و گورستان اطراف آن به عمل آمد؛ تعدادی تکه سفال جمع آوری شد که احتمالاً در اثر ایجاد گورهای جدید از خاک خارج شده بودند. این سفال ها دارای مشخصات سفال های عصر آهن هستند و شباهت زیادی با سفال گورستان های عصر آهن منطقه شمیران در شمال تهران دارند. به نظر می رسد، از این تپه طبیعی در عصر آهن نیز به عنوان گورستان استفاده می شده است و می توان این محوطه را به عنوان یکی از گورستان های متعدد این دوره در کوهپایه های شمال تهران در نظر گرفت.
شیوه های تدفین پیش از تاریخ در استقرار قلعه خان (خراسان شمالی) با تاکید بر عصر مفرغ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
57 - 72
حوزه های تخصصی:
شیوه های تدفین و موقعیت مکانی آن نسبت به استقرار از شاخص های عصر مفرغ است. تدفین و سنت های آن در عین حال یکی از مدخل های مسائل انتزاعی در باستان شناسی است. استقرار قلعه خان استقراری متمرکز در استان خراسان شمالی و در محدوده شهر آشخانه است. در استقرار قلعه خان دو فصل پژوهش انجام شد. فصل نخست گمانه زنی به منظور لایه نگاری بوده و طی آن کاوش عمودی عملی شد. فصل دوم تعیین عرصه و پیشنهاد حریم بوده و گمانه زنی در حاشیه های استقرار انجام شد. از اهداف اداری – پژوهشی فصل دوم در درجه نخست تعیین عرصه محوطه و پیشنهاد حریم آن به منظور حفاظت های فیزیکی از اثر بود. در این فصل تعداد ۲۷ گمانه در همه جهات محوطه ایجاد شد؛ تهیه نقشه محدوده گسترش آثار، شناسایی آثار مربوط به عصر آهن در بافتار اصلی که قبلاً در لایه نگاری بدست نیامده بود، شناسایی گورستان عصر مفرغ و در نتیجه کسب اطلاعات کلی از سنت های تدفین در این دوره، از دستاوردهای مهم این پژوهش بود. بطور کلی در کناره استقرار و در غرب آن در دو گمانه آثار تدفین های عصر مفرغ شناسایی شد. در گمانه های ۲۲ و ۲۴ آثار سه تدفین بدست آمد. همراه این تدفین ها هدایای گور نیز دفن شده بود. این مقاله توصیفی از آثار مربوط به گورستان عصر مفرغ در استقرار قلعه خان و تجزیه و تحلیل موقعیت مکانی آن نسبت به استقرار است.
گونه شناسی ظروف سفالی گورستان جیران تپه جزلان دشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
17 - 28
حوزه های تخصصی:
گورستان جیران تپه جزلان دشت در استان زنجان، شهرستان طارم و در نزدیکی روستای جزلان دشت قرار گرفته است. در نتیجه، دو فصل کاوش در این گورستان یافته های بسیار ارزشمندی از عصر آهن به دست آمد. این یافته ها سنت تدفین در این گورستان را منعکس می کنند که شامل زیورآلات، جنگ افزار و سفالینه ها می شوند. اگرچه تنها هشت گور در این گورستان کاوش شده، اما تنوع سفالینه ها از نظر فرم و تعداد قابل توجه است. در مجموع از کاوش جیران تپه ۴۴ ظرف سالم به دست آمد که بر اساس شکل و فرم در ۱۳ گونه طبقه بندی شدند. این گونه ها شامل دیگچه، فنجان، کاسه، ساغر، ملاقه، پیاله، خمره، ظرف کوچک با بدنه گرد و کف تخت، سبو، کوزه، لیوان و پارچ و ظروف لوله دار هستند. بعضی از این گونه ها خود به زیرگونه هایی تقسیم می شوند. این ظروف در رنگ های قهوه ای، خاکستری، سیاه، نخودی و اکثراً چرخ ساز هستند. سفال های خاکستری نسبت به دیگر سفال ها فراوانی بیشتری داشته و از کیفیت بالاتری نیز برخوردارند. بر اساس، مطالعه و مقایسه اولیه سفال ها، بین این محوطه و محوطه هایی همچون گودین، دیلمان، حسنلو، قلی درویش، خوروین، پردیس، گوی تپه، دین خواه، هفتوان، گورستان حسن بولاغی در استان زنجان و بسیاری از محوطه های دیگر عصر آهن شباهت و همسانی فراوانی دیده می شود. بیشترین شباهت با گورستان های عصر آهنی گیلان مانند مارلیک، قلعه کوتی و دیلمان دیده می شود. بر این اساس، می توان جیران تپه را گورستانی مربوط به عصر آهن I و II دانست. بر مبنای یافته های سفالی سطحی شواهی از استفاده از این گورستان در عصر آهن III نیز وجود دارد که درک صحت آن نیازمند کاوش های بیشتر است.
ارزیابی تأثیر مخاطرات محیطی در آسیب پذیری گورستان های خمره ای اشکانی مریوان (مطالعه موردی: گورستان زردویان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
1 - 18
حوزه های تخصصی:
منطقه مریوان به دلیل دارابودن تعداد بسیار زیادی گورستان های خمره ای، جهت مطالعات باستان شناسی این نوع از سنت تدفینی در دوران های مختلف تاریخی بسیار حائز اهمیت است. از طرفی، تمام این منطقه در معرض حجم وسیعی از آسیب های انسانی و طبیعی قرار داشته و دارد؛ نکته ای که تاکنون توجه چندانی به آن نشده و در عین حال این پرسش را مطرح می کند که دلیل یا دلایل چنین حجم عظیمی از آسیب در این محوطه ها چیست؟ در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی شواهد آسیب دیده و عوامل آسیب زا در سایت زردویان پرداخته شده و سپس با توسل به رویکردی بینارشته ای به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تخریب محوطه، از شواهد و اطلاعات ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی و همچنین تصاویر راداری سنتینل ۱ استفاده شده است. نتایج ارزیابی ها، بیانگر آن است که با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، حرکات دامنه ای پیوسته و آرام سبب واردآوردن فشار به خمره ها و حرکت در جهت شیب، تخریب و حتی واژگونی آن ها شده است؛ همچنین با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه، پدیده کریوکلاستی باعث فرسایش خمره هایی شده است که نزدیک تر به سطح بوده اند. فزون بر این، نتایج به دست آمده از روش تداخل سنجی راداری و روش سری زمانی SBAS نیز مشخص نمود که محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی ۲ ساله، بین ۷/۶ تا ۸/۴۳ میلی متر فرونشست داشته است که این میزان در بلندمدت می تواند بسیار قابل توجه باشد و تأثیر مستقیمی در آسیب پذیری محوطه نهاده باشد.
پژوهش های باستان شناسی در محوطه های باستانی دره رودخانه سیروان؛ شهرستان های سنندج و سروآباد استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
155 - 185
حوزه های تخصصی:
بررسی باستان شناختی بخشی از دره رودخانه سیروان در حد فاصل شرق شهرستان سروآباد و غرب شهرستان سنندج در جنوب غربی استان کردستان طی مهرماه ۱۳۹۶ به انجام رسید. منطقه مورد بررسی با ارتفاعات متعددی که پوشیده از درختان بلوط و بَنه است محصور شده و دره، شکلی V مانند به خود گرفته که عرض اندک و شیب تندی دارد. این وضعیت شرایط ایده آلی برای شکل گیری محوطه ها و استقرارهای انسانی نیست و به همین دلیل، پیش از بررسی نیز انتظار کشف محوطه های متعدد، منطقی نبود. این بررسی تنها نواحی آبگیر سد نی آباد را در بر می گرفت، که در نتیجه آن مجموعاً ۱۱ محوطه شناسائی گردید. قدیمی ترین محوطه به دوره اشکانی تعلق دارد و یافته های کهن تری از این بررسی به دست نیامد. از این دوره ۶ محوطه شناسائی شده است. پس از این دوره، یافته هایی از قرون ۴ تا ۶ هجری قمری تنها در یک محوطه شناسایی شد. کمبود محوطه های باستانی در محدوده دره به احتمال زیاد با جریان های زمین ریخت شناسی و وضعیت توپوگرافی دره در ارتباط است تا هرچیز دیگر. فقدان اراضی قابل کشاورزی، سنگلاخی بودن منطقه و شیب بیش از حد اراضی واقع در دره باعث شده تا در سرتاسر منطقه تنها ۹ محوطه باستانی و دو گورستان شکل بگیرد. قرارگیری در شیب دامنه ها و تک دوره ای بودن محوطه ها باعث گردیده در اغلب محوطه ها ما تنها شاهد وجود شمار اندکی قطعه سفال باشیم که به ظاهر در بستری طبیعی و فاقد هر گونه نهشته باستان شناختی پراکنده هستند. برای شناخت محوطه های در خطر دره طی طرح عمرانی، چهار مورد از آنها مورد گمانه زنی قرار گرفت که سه محوطه دارای بقایای استقرار فصلی بود و در محوطه ده کهنه ۱، گورستانی از دوره اشکانی آشکار گردید که یک گور چاله ای ساده و یک گور خمره ای از کاوش آن آشکار گردید. ظاهراً در طول تاریخ به دلایل پیش گفته، دره رودخانه سیروان در محدوده روستاهای نگل تا نی آباد دارای استقرارهای متعدد و چندان مهمی نبوده و با توجه به شرایط محیطی و توپوگرافی شاهد آبادانی و رونق این نواحی نیستیم. الگوی پراکندگی مکان های باستانی و وضعیت ظاهری نهشته های باستان شناختی نشان می دهد که الگویی مشابه با امروز در منطقه حکمفرما بوده است. در حال حاضر، در شش ماه از سال، مردم منطقه در خانه ها و اتراقگاه های پراکنده واقع در زمین کشاورزی و باغ خود در حاشیه رودخانه زندگی می کنند و طی فصل سرد سال به روستا باز می گردند. بدون تردید، این الگو به دلیل محدودیت های زیست محیطی شکل گرفته و ادامه یافته است.
کاوش های باستان شناختی در اطراف پل بیستون: کارگاه های سنگ تراشی و تولید آجر و آهک
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۳۶-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
پل بیستون، برروی رودخانه دینورآب واقع در حاشیه شرقی شهر کنونی بیستون، یکی از پروژه های زیربنایی اواخر دوره ساسانی است که همانند دیگر بناهای این دوره در بیستون، ساخت آن هرگز به اتمام و بهره برداری نرسید. در دوره اسلامی حکومت محلی حسنویه ضمن گسترش پل به تکمیل ساخت آن اقدام کردند. به دلیل رفت وآمدهای زیاد، گذشت زمان و حوادث غیرمترقبه ای چون زلزله و سیل در ادوار سپسین (سلجوقی تا پهلوی اول) بخش هایی از پل تخریب و سپس بازسازی و یا مرمت شده است. برای تأمین مصالح بخش های بازسازی و مرمت شده، کارگاه های تولید مصالح ساختمانی را به فاصله کمی در ضلع شمال شرقی پل ایجاد کرده اند. در این بخش، پشته کم ارتفاعی به درازای 50 متر درراستای شمالی-جنوبی و پهنای 40 متر در راستای شرقی-غربی برروی یکی از پادگانه های آبرفتی ساحل رودخانه وجود دارد که نگارنده بخشی از آن را در سال 1381ه .ش. کاوش کرد. در نتیجه این کاوش چهار لایه تاریخی-فرهنگی شناسایی شد. متأخرترین لایه (لایه I) دربردارنده بقایایی از زندگی کوچ نشینان فصلی دوره قاجار است که بخشی از سال را در این قسمت از محوطه می گذرانده اند. در لایه II بخشی از یک گورستان متعلق به دوره قاجار شناسایی شد. در زیر گورستان و در لایه III کوره های آجرپزی و آهک پزی از دوره های ایلخانی و قاجار به دست آمد. در لایه IV کارگاه سنگ تراشی از دوره ساسانی/حسنویه قرار دارد. این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری روش های تحقیق تاریخی و توصیفی-تحلیلی ابتدا به توصیف دقیق یافته های هر لایه تاریخی-فرهنگی بپردازد و سپس برمبنای شواهد باستان شناختی و آزمایش های سن سنجی به روش ترمولومینسانس زمان شکل گیری آن ها را تعیین کند؛ هم چنین تلاش خواهد شد تا برمبنای ویژگی های نقشه و ساختار معماری هر یک از کوره های مکشوف از پشته موردبحث، فرآیند و نحوه تولید آجر و آهک را در هر یک از این کوره ها توضیح دهد. افزون بر آن، فرآیند تهیه بلوک های سنگی تراش خورده در کارگاه سنگ تراشی شرح داده خواهد شد.
گونه شناسی نشانه های سنگ مزار ارامنه گورستان های خویگان علیای فریدون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
183 - 195
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ، سرزمین ایران همواره پذیرای اقوام و ادیان گوناگون بوده است. این مجاورت در خصوص مسیحیان ارمنی به ویژه از دوره صفویه به این سو، به خوبی در هنر حجّاری آن ها نمودار گشته و سبب آفرینش عناصر هنری مشترک گردیده است. شاهد این مطلب، سنگ قبور تصویری و نگاره دار تاریخی ارامنه روستای خویگان علیای فریدون شهر اصفهان است. گنجینه نقوش بکر چهار آرامستان تاریخی ارامنه این روستا به دودسته تصویرنگار و کتیبه نگار قابل تقسیم است. هدف، شناخت انواع نشانه ها، نمادها و نمودهای روزگار وقت است که در قالب نقوش حکاکی شده بر سنگ قبور، حاوی ناگفته هایی از عمق تاریخ است. این پژوهش تلاشی است برای یافتن پاسخ هایی به این پرسش ها: 1. نشانه های تصویری سنگ مزار ارامنه گورستان های خویگان علیای فریدون شهر شامل چه گونه هایی می شود؟ 2. سنگ مزارهای ارامنه خویگان علیا از منظر فنی، زیبایی شناختی و مفهومی از چه ویژگی های برخوردارند؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، ترکیبی از منابع میدانی و کتابخانه ای- اسنادی است و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات، کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد نقوش این مزارها شامل انواع نقوش انسانی، حیوانی، گیاهی، نمادین و ابزار معاش مردمان روزگار است که در فضایی معماری گونه احاطه شده اند. نقش زوج (مرد و همسرش) و نقش مشاغلی مانند قالی بافی نیز به وفور یافت می شود. از منظر فنی، سنگ قبور حجیم و یکپارچه با ارتفاع گاه نیم متر بر سطح خاک و به صورت افقی مشاهده می شود. عنوان پرتره های سنگی برای تصاویر قبور منطقه بدون اغراق است و مفاهیم در نگاره های سنگ مزارها، از پیرامون زندگی متوفی الهام گرفته و درواقع بازتابی از زندگی دنیوی و اخروی فرد است.