مطالب مرتبط با کلیدواژه

ناسینما


۱.

سهراب شهید ثالث و ناسینما در ایران؛ مطالعه موردی : فیلم هایِ "یک اتفاقِ ساده" و "طبیعتِ بی جان"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهراب شهید ثالث ناسینما ژان فرانسوا لیوتار یک اتفاقِ ساده طبیعتِ بی جان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
بیان مسئله: سهراب شهید ثالث، از جمله مهمترین کارگردانهایِ سینمای ایران در دوران پیش از انقلاب اسلامی است که توانست با آثار سینمائی خود از جمله فیلم های (یک اتفاق ساده) و (طبیعت بی جان)، جریان جدیدی را در سینمای ایران پایه گذاری کند. مؤلفه های سینمای شهید ثالث برگرفته از سینمای نامتعارفی است که می توان آن را نزدیک به تعبیر (ناسینما) از ژان فرانسوا لیوتار – فیلسوف معاصر فرانسوی- دانست. لیوتار معتقد است اگر سینما را معادلِ (نوشتن با حرکت) تعبیر کنیم، آنگاه دو دسته از حرکات یعنی (حرکتِ بیش از اندازه) و (سکونِ بیش از اندازه)، ناسینما تلقی می شود چرا که در واقع نفی کننده همه آن چیزی است که ما از قواعد قراردادی تصویر در سینما می شناسیم. این دو نوع حرکت را حتی می توان در صحنه هایِ خاصی از فیلم ها نیز بازشناسی کرد و مورد تأکید قرار داد. سینمایِ سهراب شهید ثالث، سینمائی است که با توجه به بُنیان هایِ تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دهه های 40،30 و 50 خورشیدی، مسیری متفاوت با سینمای بدنه یا جریان اصلی ایران داشته و توانست با تبعیت از اصولِ ناسینمای لیوتار و قاعده (سکونِ بیش از اندازه) و (اقتصاد بی بازگشت یا لیبیدویی) در طراحی عناصر روایی و سبکی، به بیانی تازه در سینما دست یابد. هدف: معرفی سینمای شهید ثالث به عنوان جلوه ای از حضور جریان (ناسینما) در ایران. روش تحقیق: روش تحقیقِ این مقاله مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از روشِ کتابخانه ای استفاده شده است. نتیجه گیری: سهراب شهید ثالث با تأکید بر پردازشِ رئالیستیِ جهان زیستِ فرهنگی- ملی، مقابله با تفکرِ وارداتیِ حاصل از اقتصاد آسیب پذیر و همچنین حرکتِ متکی بر سکونِ عرفانِ ایرانی- اسلامی، ناسینمائی نوین در ایران بوجود آورد. فیلم (یک اتفاق ساده) و (طبیعتِ بی جان) که به ترتیب در سال های 1352 و 1354 خورشیدی توسط سهراب شهید ثالث تولید شده اند، نمونه هایی موفق از وجود جریانِ (ناسینما) در ایران است.
۲.

فلسفه فیلم از دیدگاه ژان فرانسوا لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه فیلم نظریه سینمایی لیوتار فیلم سلطه گر امراغواگر ناسینما میزانسن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه هنر و فلسفه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات مطالعات سینمایی، موسیقی و بصری مطالعات سینمایی
تعداد بازدید : ۱۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۲۴
ژان فرانسوا لیوتار چهار مقاله با موضوع سینما و مطالعات فیلم طی سال های 1973 تا 1995 نگاشته است که سپهر اندیشه او در این زمینه را تشکیل می دهند. این مقاله ها عبارت اند از: «ناسینما» (1973)؛ «ناخودآگاه در مقام میزانسن» (1977)؛ «دو دگردیسی امر اغواگر در سینما» (1979)؛ «ایده یک فیلم سلطه گر» (1995). گرچه دیدگاه فلسفی لیوتار در مقالات فوق منعکس است، لیکن ما در این پژوهش نظریه او را عطف به نظریه مونتاژ آیزنشتاین، توسعه می دهیم. این شیوه در کتاب هیولای هستی: سفری با هایدگر در راه سینمای ترس آگاهانه نیز به کار گرفته شده تا آرای هایدگر در تدوین نظریه ای سینمایی مبنی بر تجلی جلوه های ترس آگاهی، به مثابه رویداد حقیقت، تبیین شود.
۳.

مطالعه ای بر رخداد و ناسینما در اندیشه لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر پسامدرن لیوتار رخداد سینما ناسینما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۹
بیان مسئله: ژان فرانسوا لیوتار، از اندیشمندان فلسفه انتقادی، با تعریف دو بدیل مدرنیسم و پست مدرنیسم برای واقع گرایی ضمن ارائه تعریفی جدید و رها از چارچوب های تاریخی، مؤلفه هایی برای اثر هنری پسامدرن برمی شمرد. او در سویی دیگر به مدد احکام تأملی نزد کانت، انگاره رخداد را چنین در نظر می گیرد که ژانرهای گفتمان مستقر را به چالش کشیده و موجب خلق گفتمان جدید در یک اثر هنری پسامدرن می شود؛ گفتمانی که شیوه ادراک جدیدی را نسبت به آنچه در قبل بوده می طلبد. او در نوشتار ناسینما، حرکت را ماده خام سینما قلمداد و ناسینما را سلب کلیه حرکت های متکی به تولید اثر فیلمیک صورت بندی می کند. در این مقاله به تشریح روابط جدید میان رخداد، ناسینما و هنرپسامدرن در اندیشه لیوتار پرداخته شده و در نهایت به این پرسش که انگاره رخداد نزد لیوتارچگونه می تواند بر پیدایش پسامدرنیسم به مفهوم امر کلی غیرتاریخی و ناسینما در مقابل سینما مؤثر باشد پاسخ داده شده است. هدف پژوهش: این پژوهش ضمن صورت بندی نسبت میان دو مفهوم رخداد و ناسینما به عنوان دو مؤلفه مهم نقد هنر و سینما نزد لیوتار، این هدف را دنبال می کند که نشان دهد چگونه پسامدرنیسم به مفهوم سبکی و امر کلی غیرتاریخی در سینما متجلی و ناسینمای لیوتاری محقق می شود. روش پژوهش: روش تحقیق کتابخانه ای و تشریح روابط میان گزاره ها با رویکرد توصیفی تحلیلی بوده است. نتیجه گیری: با وقوع انگاره رخداد در فیلم ها، ژانر مستقر در هر اثر مضمحل و ژانرهای جدید و غیرمنتظره پدید می آیند و در پی آن نمایش امر نمایش ناپذیر ممکن شده و ناسینما درمقابل سینما بروز می یابد و به این ترتیب پسامدرنیسم نه به عنوان یک دوره تاریخی بلکه در شکلی سبکی آشکار می شود.