مطالب مرتبط با کلیدواژه

هنر پسامدرن


۱.

بررسی مثلث هنرمند، اثر، مخاطب (توجه به تعامل نقاشی با مخاطب)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنرمند اثر هنری مخاطب نقاشی هنر مدرن هنر پسامدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
تاریـخ هنـر، تنهـا عرصـه ظهـور و بـروز هنرمنـدان و سـبک‌های هنـری نبوده اسـت بلکه نشـانگر طیـف متنوع و پویایـی از مخاطبـان می‌باشـد کـه بـا تغییـر و دگرگونـی در ایـن طیف، هنـر و فرم‌هـای آن نیز تغییر کرده‌اسـت. ایـن پژوهـش از نـوع توصیفـی- تحلیلـی بـوده و بـه روش کتابخانـه‌ای صـورت گرفته‌اسـت و بـه پاسـخگویی بـه ایـن سـؤال اصلـی می‌پـردازد کـه ارتبـاط میان هنرمنـد و اثر هنـری و مخاطـب چگونه اسـت؟ هم‌چنیـن نقش و جایـگاه مخاطـب در هنـر نقاشـی و تأویـل و ادراک مخاطـب در ارتبـاط با اثـر هنری را بررسـی می‌نمایـد. در این رونـد از دو منظـر مطالعـات جامعه‌شناسـی و دیدگاه‌هـای فلسـفی بـه بررسـی جریـان ذکرشـده پرداختـه اسـت. یافته‌هـای ایـن بررسـی نشـان دادند اشـکال هنـری در ارتباط با مخاطـب در دوره‌هـای تاریخی مختلـف، به چهار شـکل کلـی هنر فرمایشـی، سفارشـی، مدرن و پسـامدرن تقسـیم شـده‌اند. در هنر مـدرن، هنرمنـدان نابغه فرض می‌شـدند، مخاطبـان ایـن آثـار هنـری اغلـب روشـنفکر بودنـد، در زمـرۀ خواص تلقـی می‌شـدند و هنرمنـد و اثر هنـری، مرکزیـت حـوزه هنـر را تشـکیل می‌دادنـد و مخاطـب منفعـل در حاشـیه قـرار می‌گرفت. هنر پسـامدرن، جایـگاه ویـژه‌ای در هنـر را بـه مخاطـب و نقـش ارتباطـی آن اختصـاص داده‌اسـت، اثـر هنـری بازتاب خواسـت و میـل مخاطـب بـوده که به واسـطه کنـش هنـری هنرمند تجسـم یافته‌اسـت. پسـامدرن، مخاطب‌محور می‌باشـد، مخاطـب در مرکزیـت حـوزه هنـر و هنرمنـد در حاشـیه قـرار گرفتـه و زمینـه حضـور مخاطـب به‌عنـوان بخشـی از فراینـد تولیـد اثـر، فراهـم شده‌اسـت. مـرزی میـان زبان‌هـای گوناگـون وجود نداشـته و اثـر خلق‌شـده ماهیتی متفـاوت از تکنیـک زبان‌هـای هنـری را دارا می‌باشـد. ایده‌گرایـی و رسـانه‌های نویـن، نقاشـی را وارد مرحلـه جدیـدی کردنـد کـه تعامـل بـا مخاطـب را متحـول نمـود و بـه نوعی، تعریـف اثـر هنـری از هنرمند بـه مخاطب ارجـاع گردیـد. تعامـل در چنیـن سـطح گسـترده‌ای مدیـون امکانات و فنـاوری رسـانه‌های نوینی می‌باشـد که به تکنولـوژی وابسـته‌اند. 
۲.

مطالعه ای بر رخداد و ناسینما در اندیشه لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر پسامدرن لیوتار رخداد سینما ناسینما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
بیان مسئله: ژان فرانسوا لیوتار، از اندیشمندان فلسفه انتقادی، با تعریف دو بدیل مدرنیسم و پست مدرنیسم برای واقع گرایی ضمن ارائه تعریفی جدید و رها از چارچوب های تاریخی، مؤلفه هایی برای اثر هنری پسامدرن برمی شمرد. او در سویی دیگر به مدد احکام تأملی نزد کانت، انگاره رخداد را چنین در نظر می گیرد که ژانرهای گفتمان مستقر را به چالش کشیده و موجب خلق گفتمان جدید در یک اثر هنری پسامدرن می شود؛ گفتمانی که شیوه ادراک جدیدی را نسبت به آنچه در قبل بوده می طلبد. او در نوشتار ناسینما، حرکت را ماده خام سینما قلمداد و ناسینما را سلب کلیه حرکت های متکی به تولید اثر فیلمیک صورت بندی می کند. در این مقاله به تشریح روابط جدید میان رخداد، ناسینما و هنرپسامدرن در اندیشه لیوتار پرداخته شده و در نهایت به این پرسش که انگاره رخداد نزد لیوتارچگونه می تواند بر پیدایش پسامدرنیسم به مفهوم امر کلی غیرتاریخی و ناسینما در مقابل سینما مؤثر باشد پاسخ داده شده است. هدف پژوهش: این پژوهش ضمن صورت بندی نسبت میان دو مفهوم رخداد و ناسینما به عنوان دو مؤلفه مهم نقد هنر و سینما نزد لیوتار، این هدف را دنبال می کند که نشان دهد چگونه پسامدرنیسم به مفهوم سبکی و امر کلی غیرتاریخی در سینما متجلی و ناسینمای لیوتاری محقق می شود. روش پژوهش: روش تحقیق کتابخانه ای و تشریح روابط میان گزاره ها با رویکرد توصیفی تحلیلی بوده است. نتیجه گیری: با وقوع انگاره رخداد در فیلم ها، ژانر مستقر در هر اثر مضمحل و ژانرهای جدید و غیرمنتظره پدید می آیند و در پی آن نمایش امر نمایش ناپذیر ممکن شده و ناسینما درمقابل سینما بروز می یابد و به این ترتیب پسامدرنیسم نه به عنوان یک دوره تاریخی بلکه در شکلی سبکی آشکار می شود.