فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۱۴۴
33 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تاکنون، بسیاری از پژوهش های مرتبط با نمای مراکز تجاری یا بر ابعاد زیبایی شناختی تمرکز داشته یا معیارهای عملکردی (به ویژه پایداری محیطی) را مدنظر قرار داده اند. ازاین رو، خلأ پژوهشی در ایران پیرامون رویکردی ترکیبی احساس می شد که همزمان جنبه های فنی (نظیر ضریب انتقال حرارت، پوشش سبز، کنترل تابش) و بُعد ادراکی-فرهنگی (ازجمله انتظارات کاربران شهری و سازگاری با هویت محلی) را تحلیل کند.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف پرکردن این شکاف، می کوشد تا با رویکردی کمّی-کیفی، چگونگی تأثیر عوامل بصری و محیطی طراحی نمای ساختمان های تجاری بر ترجیحات و ادراکات مخاطبان در کلان شهر تهران را بررسی کند.روش پژوهش: در گام نخست، با شبیه سازی انرژی و تحلیل داده های کالبدی (شاخص های حرارتی و نور روز)، توان عملکردی چهار نمونه مرکز تجاری ارزیابی شد. سپس، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه، رویکرد کیفی درک و ترجیحات کاربران در ابعاد زیبایی شناختی و فرهنگی جمع آوری شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد نماهایی که ضمن کاهش مصرف انرژی، دارای جلوه های بصری و نشانه های فرهنگی آشکار هستند، در شکل گیری حس مثبت و تمایل کاربران به استفاده از آن فضا موفق تر عمل می کنند. این مطالعه، برخلاف اغلب پژوهش های پیشین که صرفاً بر یکی از ابعاد (زیبایی شناختی یا عملکردی) تأکید داشتند، الگوی تلفیقی کمّی-کیفی ارائه و شکل گیری پیوند میان عوامل محیطی و دریافت های روانی کاربران را به صورت نظام مند نشان می دهد. می توان از این چارچوب در راستای طراحی نماهایی بهره برد که همزمان، منافع زیست محیطی و رضایت ادراکی جامعه هدف را تأمین می کنند.
مروری بر کاربرد پژوهش عملیاتی در عملیات امداد و نجات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
128 - 141
حوزههای تخصصی:
مقاله مروری در زمینه "کاربرد پژوهش عملیاتی در عملیات امداد و نجات" می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای توسعه و بهسازی روش ها و فرایندهای عملیات امداد و نجات مورد استفاده قرار گیرد. در این مقاله، نحوه ی استفاده از اصول و تکنیک های پژوهش عملیاتی برای بهبود عملکرد این عملیات بررسی شده است. یکی از موارد اصلی که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است، بهینه سازی است. بهینه سازی در امداد و نجات می تواند به صورت تخصصی در زمینه هایی همچون برنامه ریزی مسیر حمل ونقل، تخصیص منابع، مدیریت زمان و افزایش کارایی عملیات مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، این مقاله به دستاوردهای مهمی که با استفاده از روش های پژوهش عملیاتی در حوزه عملیات امداد و نجات به دست آمده است، اشاره می کند. این دستاوردها شامل بهبود عملکرد، کاهش زمان و هزینه ها، افزایش کیفیت ارائه خدمات و بهبود امنیت و کارایی در عملیات امدادی می شود. علاوه بر این، ادغام ابزارهای تحلیلی پیشرفته و مدل های شبیه سازی می تواند دیدگاه های عمیق تری نسبت به سناریوهای پیچیده امداد و نجات فراهم کند. با استفاده از تصمیم گیری مبتنی بر داده، تیم های امداد می توانند چالش های احتمالی را پیش بینی کرده و استراتژی های مؤثرتری تدوین کنند. همکاری بین پژوهشگران و مجریان عملیات برای اطمینان از اینکه پیشرفت های نظری بهبودهای عملی را به دنبال دارد، حیاتی است. با پیشرفت فناوری، ادغام نوآوری هایی مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در پژوهش عملیاتی می تواند قابلیت های عملیات امداد و نجات را بیشتر کرده و آنها را در برابر وقایع غیرمنتظره تطبیق پذیرتر و مقاوم تر کند.
تبیین مولفه های اثرگذار بر ارتقاء حس سرزندگی در مکان های فرهنگی
منبع:
مطالعات رفتار و محیط در معماری دوره ۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
66 - 83
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، با گسترش استفاده از فناوری های نوین و تغییر سبک زندگی، حضور افراد در فضاهای شهری کاهش یافته که منجر به کاهش تعاملات اجتماعی و سرزندگی شهری شده است. ازآنجاکه سرزندگی یکی از شاخص های اصلی کیفیت محیط های شهری است، شناخت عوامل مؤثر بر آن گامی اساسی در راستای بهبود فضاهای عمومی از جمله مراکز فرهنگی است. هدف این پژوهش بررسی و اولویت بندی مؤلفه های اثرگذار بر سرزندگی فضاهای شهری، به ویژه مکان های فرهنگی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در آن از رویکردهای کیفی و کمی بهره گرفته شده است. نخست، با مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری مرتبط بررسی شده و مؤلفه های تأثیرگذار بر سرزندگی شناسایی شدند. سپس، در مرحله ی میدانی، داده ها از طریق پرسشنامه گردآوری شده و در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. جامعه ی آماری پژوهش شامل اساتید و دانشجویان رشته ی معماری در مقاطع کارشناسی و ارشد بوده و داده های به دست آمده با استفاده از آزمون فریدمن تحلیل شدند. مؤلفه های اثرگذار بر سرزندگی فضاهای فرهنگی در چهار دسته ی مؤلفه های عملکردی-فعالیتی، اجتماعی-فرهنگی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی قرار می گیرند. بر اساس نتایج، مؤلفه ی اجتماعی-فرهنگی بیشترین اثر را بر سرزندگی مکان های فرهنگی دارد. این مؤلفه شامل عواملی مانند تعاملات اجتماعی، حس تعلق به مکان، مشارکت شهروندان و غنای فرهنگی فضاها است. پس از آن، مؤلفه ی عملکردی-فعالیتی، که شامل تنوع کاربری ها، برنامه های فرهنگی و میزان فعالیت های جاری در فضا است. مؤلفه های کالبدی-فضایی و زیست محیطی نیز به ترتیب در رتبه های بعدی قرار دارند، اما تأثیر آن ها همچنان قابل توجه است. به طورکلی، یافته های این پژوهش بر اهمیت توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی در طراحی و مدیریت فضاهای شهری تأکید دارند.
مطالعه جامعه شناختی تاثیرات شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصر مانویان بر هنر نقاشی مانوی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۱
5 - 13
حوزههای تخصصی:
مانویان با ارج نهادن بیان هنری، از هنر جهت ترویج تفکرات آیینی خویش بهره می بردند. از آنجایی که هنر می تواند بیانی از جامعه خویش باشد؛ در ﺍیﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ، سعی بر این ﺍﺳﺖ که ﺑﺮ ﭘﺎیه ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﻪ ﺟﺎی ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍز هنر و متون مانوی، با در نظر گرفتن نظریه بازتاب ذیل رویکرد جامعه شناختی، به مطالعه آثار هنری مانوی و تأثیرات مؤلفه های اجتماعی بر آثار و تبیین چگونگی نمود الگوهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در نقاشی این دوره پرداخته تا ﺑﻪ تحلیلی ﺟﺎﻣﻊ ﺗﺮ ﺍز فرهنگ تفکرات و اوضاع سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن دورﺍن و جامعه مانوی دﺳﺖ یﺎفت. هدف از تحلیل نشانگان نگاره های مانوی، رسیدن به الگوهای بازتاب جامعه، در این نگاره هاست. از آنجایی که نقاشی مانوی تأثیرگذار بر نگارگری ایرانی و اسلامی بوده است، تبیین این الگو و شناخت آن روشنگر سیر نگارگری و عوامل مؤثر بر تحولات آن خواهد بود. این پژوهش، به شیوه تفسیر و تحلیل محتوایی با ماهیت کیفی به بررسی آثار مانوی، رخدادهای تاریخی و شرایط حاکم بر جامعه مانوی پرداخته، با روش استقرایی و مطالعه موردی آثار، با هدف بنیادین، به تبیین الگویی از نشانگان بازتاب جامعه در آنها می پردازد. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به روش کتابخانه ای صورت گرفته است . در بیان نتایج این پژوهش می توان گفت در نقاشی مانوی، نمادها و نشانگان ایدئولوژی دینی به زیبایی تبلور یافته اند. در برخی آثار، تقابل جامعه بازرگانان شهری و توده فقیر با جامعه اشرافی - که از دین درباری برای مشروعیت خویش بهره می برده اند - و تمایل این جامعه فکری به پیروی از طبقه بندی اجتماعی بر پایه دینداری و نیکویی، به جای ارج نهادن به طبقه بندی اجتماعی حکومتی ثروتمند؛ و به طور کلی نمودهای بازتاب تحولات این عصر پر آشوب، تقابل و جدل های فکری حمایت های مالی و حکومتی و جهت گیری های فکری در آثارهنری تصویری مانوی مشهود است .
از حیاط مرکزی تا قاب بندی های فضایی: تغییرات توده و فضای تهی در معماری مسکونی تهران
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تحول فضای تهی در معماری مسکونی تهران پرداخته و نقش آن را در ساختار فضایی بناها از گذشته تا معاصر تحلیل می کند. مسئله اصلی تحقیق، تغییر کارکرد و جایگاه فضای تهی در روند تکامل معماری مسکونی است؛ به ویژه در رابطه با تأثیر آن بر کیفیت فضایی، تعاملات اجتماعی و اصول طراحی معماری ایرانی. هدف اصلی پژوهش، شناسایی سیر تغییرات این فضاها و تطبیق آن با اصول سنتی معماری ایران است. روش تحقیق به صورت کیفی و مبتنی بر تحلیل تاریخی و تطبیقی است که از مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد معماری و نمونه های منتخب بناهای تاریخی و معاصر بهره می گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذشته، فضای تهی به عنوان عنصر محوری در معماری مسکونی ایران، نه تنها از نظر اقلیمی و عملکردی بلکه به عنوان بستری برای تعاملات اجتماعی و ایجاد هویت فضایی نقش کلیدی داشته است. با گذر زمان و افزایش تراکم شهری، این فضاها دستخوش تغییر شده و در بسیاری از ساختمان های جدید، جایگاه خود را از دست داده اند. در برخی موارد، تلاش هایی برای بازتعریف فضای تهی در معماری معاصر دیده می شود که این فضا را نه تنها به عنوان عنصر عملکردی، بلکه به عنوان عاملی زیبایی شناختی و مفهومی در طراحی بناها مورد توجه قرار داده اند.
تحلیل شیوه های برداشت از تاریخ در معماری ایران در دوره های پهلوی اول و دوم
حوزههای تخصصی:
معماری ایران در دوران پهلوی شاهد تغییرات گسترده ای است، تلفیق عناصر تاریخی و سبک های مدرن غربی تلاشی برای تعریف هویت نوین در معماری است. این دوران، بستری برای بازنمایی تاریخ و فرهنگ ایران در قالب معماری معاصر فراهم کرد به طوری که هم زمان تحت تأثیر سیاست های ملی گرا و مدرنیزاسیون قرار داشت. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی شیوه های مختلف برداشت از تاریخ در معماری این دوره و تأثیر آن بر شکل گیری هویت معماری معاصر ایران است. تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش اسنادی-تاریخی، به تحلیل کالبدی بناها و مطالعه زمینه های اجتماعی و سیاسی پرداخته است. منابع کتابخانه ای، تحلیل اسناد تصویری و بازدیدهای میدانی از بناهای شاخص، داده های اصلی تحقیق را فراهم کرده است. یافته ها نشان می دهد که شیوه های برداشت از تاریخ در معماری پهلوی شامل استفاده مستقیم از نمادهای باستانی، ترکیب عناصر سنتی و مدرن و تلفیق سبک های مختلف غربی با معماری ایرانی بوده است. این برداشت ها، گرچه در برخی موارد با نقدهایی مواجه شدند، اما توانستند نقش مؤثری در شکل دهی به هویت معماری معاصر ایفا کنند. بسیاری از بناهای خلق شده در این دوره بازتابی از تلاش برای توازن میان سنت و مدرنیسم است.
مفهوم ابسنس در عکس های خصوصی تخریب شده: تکمیل روایت های عکاسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
54-65
حوزههای تخصصی:
از پیوندهای عمیق عکاسی با مقوله ابسنس (غیاب)، در حوزه عکس های خصوصی و خانوادگی دیده می شود. ماهیت عکس های خصوصی مبتنی است بر خاطرات زندگی نامه ای افراد و مخاطبان خاص عکس ها و بنابراین، این دسته از آثار در هنگامه تفسیر و تأویل همواره با کنش ها و واکنش های خارج از قاب توسط مخاطب خود همراهند. بسیاری از عکس ها به دلایل مختلف دچار خرابی می شوند از شرایط نامطلوب نگهداری گرفته که موجب تخریب فیزیکیِ آن میشود، تا پارگی و حذف شدگی تعمدی، که با انگیزه های شخصی صورت می گیرد. کارکرد ابسنس در خوانش های مبتنی بر خاطرات و روایت های شخصی پیرامون عکس خواهد بود. از آن جا که این دسته از آثار عکاسانه بسیار بر تفسیرها و تحلیل های شفاهی وابسته اند، می توان از روش تاریخ شفاهی به تحلیل جایگاه ابسنس در تکمیل روایت های عکاسانه در برابر عکس های خصوصی پرداخت. سوال این جاست که یک عکس قدیمی مخدوش، پاره شده و یا حتی به کلی نابود شده چگونه می تواند در خلق روایت های امروزین خود شرکت کند؟ در روند تحقیق حاضر به این نتیجه می رسیم که ابسنس کلیدی ترین عنصر در روایت های شفاهیِ عکس های خصوصی است. چرا که عناصر غایب در متن عکس، آزادانه تر در ساخت روایت ذهنی در حافظه ی مخاطب شرکت کرده، آن را بازسازی نموده و حس همدلیِ عمیق تری را در مخاطب خود نسبت به مصداق برمی انگیزند.
بررسی تأثیر تغییرات فصول بر قابلیت های ادراک بدنمند بر رفتار (مورد مطالعاتی: فضای درکه در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۱۴۳
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: روانشناسی محیطی به عنوان یک حوزه علمی گسترده پیرامون یافتن نحوه و نوع ارتباطات انسان با محیط احاطه کننده اوست یا به زبان ساده تر نحوه رفتارهای انسان در فضا که تحت تأثیر قرارگیری در محیط رفتاری است را بررسی می کند. این بحث که انسان به عنوان بخشی از محیط نقش ایفا می کند و کلیه رفتارهای او بر فضای پیرامونی تأثیر می گذارد و از آن تأثیر می پذیرد یک حقیقت بلامنازع است اما این امر که چرخه مورد نظر، تحت تأثیر عوامل محرک حسی این تجارب را می آموزد یا تحت تأثیر کدام محرک ها تغییر رفتار می دهند، یک پرسش اساسی است. هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال ارتباطات میان ادراک ناشی از مناظر بصری فضا و نحوه تغییرات در الگوهای رفتاری فردی یا جمعی است. به همین دلیل نیز از فضای درکه، به عنوان یک فضا باوجود مناظر حسی متنوع و گسترده با جامعه مخاطبین مختلف برای رسیدن به این هدف استفاده شده است.روش پژوهش: این پژوهش از دو روش کیفی مطالعات قوم نگاری (رفتارنگاری) و همچنین پیاده روی حسی برای بررسی مقرهای حسی- رفتاری استفاده کرده است که در بازه های زمانی مختلف در فصول بهار و تابستان، به بررسی تغییرات رفتاری و مناظر حسی پرداخته است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که تغییرات مناظر حسی در فصول بهار و تابستان به شکل محسوسی بر رفتارهای انسانی در فضای درکه تأثیرگذار است. در فصل بهار، حس بویایی و بینایی غالب بوده و با تقویت تعاملات دوستانه و رفتارهای لحظه ای، الگوهای جاری رفتاری را تحت تأثیر قرار داده است. در مقابل آن در تابستان، حس بساوایی به واسطه تغییرات اقلیمی فعال تر شده و تعاملات فردی با غریبه ها را پررنگ تر کرده است. این تغییرات حسی در ارتباط مستقیم با ویژگی های کالبدی محیط و چرخه های زمانی قرار داشته و نشان دهنده اهمیت برنامه ریزی محیطی برای ارتقای کیفیت فضاهای جمعی است. به طور کلی، تحریکات حسی مختلف در کنار عناصر کالبدی، بستری برای شکل گیری و تنوع الگوهای رفتاری فراهم می کنند.
تدوین مدل محاسباتی مرکزیّت در معماری خانه های سنّتی (نمونه موردی: خانه امام جمعه دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
۱۳۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: مرکزیّت فضاها در طراحی معماری علیرغم اینکه در خانه های سنّتی به عنوان یکی از ارکان زیبایی شناسی تلقّی می گردید، به دلیل نگاه بازاری گونه کنونی به صنعت ساختمان مغفول مانده است. هدف این پژوهش، تدوین روش محاسباتی جهت تبیین کمّی مرکزیّت در یکی از خانه های سنّتی به منظور استفاده در بناهای جدید می باشد. روش ها: فضاهای خانه های سنّتی دوره قاجار بر اساس شکل و عملکرد فضایی استخراج و کد گذاری شدند. یک مدل محاسباتی جهت تبیین انحراف از مرکز نرمال شده ارائه گردید. گراف پلان توجیهی، سطوح فضایی و مرکزیّت فضاهای نمونه موردی ترسیم گردید. یافته ها: در فضاهای خانه سنّتی امام جمعه، حیاط، ایوان، شاه نشین، تالار، حیاط حوضخانه و حیاط اندرونی ریزفضاهای مرکز گرا را نشان می دهند و انحراف از مرکز صفر دارند و حیاط بیرونی با 14 ارتباط به عنوان مرکزی ترین فضا شناخته می شود. از سوی دیگر دهلیز، صفّه، اتاق های معمولی، راه پله و ایوانچه ها مرکزیت کمتری داشتند و به عنوان فضاهای مرکز گریز شناخته گردیدند. نتیجه گیری: برّرسی مرکزیّت از دو جنبه نحوی فضایی و شکلی و نیز صحّت سنجی به کمک محاسبات ریاضی، می تواند الگویی که در نگاه معمار در آن زمان وجود داشته است بازیابی کرد و در بناهای جدید جهت پررنگ نمودن عنصر زیبایی و عملکردی بنا مورد استفاده قرار داد.
تأثیر رضایت از مؤلفه های کالبدی- فضایی محله در پایداری اجتماعی و ادراک زیست پذیری (نمونه موردی: بافت مسکونی محلات قدیم اطراف بازار اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
29 - 47
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری و توجه به کیفیت های عملکردی آن از بخش های مهم و ضروری شهرنشینی در قرن معاصر است که در برابر بسیاری از مشکلات پیچیده زندگی شهری در جهان امروزی مطرح شده است. کیفیت زیست پذیری در محلات شهری و تبیین نقش واحدهای زیستی در ارتقاء پایداری اجتماعی، تاثیرپذیری فراوانی از کیفیتهای عملکردی و نقش متقابل آن دارد. اگرچه، مفهوم زیست پذیری در ابعاد مختلف فضایی و موضوعی مورد بحث قرار گرفته است، بررسی نقش آن بعنوان متغیری تاثیرپذیر از کیفیت های فضایی و متغیر میانجی پایداری اجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر بصورت توصیفی-تحلیلی و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت در جامعه بافت مسکونی اطراف بازار شهر اردبیل و با هدف توسعه کیفیت زیستی و حیات اجتماعی محله مزبور انجام یافته است. حجم نمونه 384 نفر براساس فرمول کوکران بدست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS و Amos به روش معادلات ساختاری ( SEM) انجام شد. نتایج نشان داد که با مقایسه اثر کل هر شاخص روی زیست پذیری، عامل دسترسی بیشترین تاثیر را دارد. بعلاوه، ثابت شد که اثر غیرمستقیم پایداری اجتماعی بین ایمنی و نظم وحدت کالبدی زیست پذیری بیشتر است. این بدین معنی است که رضایتمندی بیشتر در پایداری اجتماعی بیشتر می تواند تاثیر ایمنی و آسایش اقلیمی بر روی زیست پذیری را افزایش دهد. راهکارهای پژوهش در توسعه امنیت و ایمنی بافت های شهری، کنترل نفوذپذیری شبکه ارتباطی و ارتقای کیفیت های محیطی از طریق توسعه فضاهای دلپذیر ارایه شده است.
واکاوی لباس های بانوان کُرد شمال خراسان در لایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۷
28 - 41
حوزههای تخصصی:
پوشاک نقش مهمی در پاسداری از ارزش های فرهنگی و هویتی هر منطقه دارد. این پژوهش بر لباس های بانوان کُرد شمال خراسان در لایین، واقع در خراسان رضوی، تمرکز دارد. این لباس ها از قدیمی ترین فرم لباس کُردی بانوان در خراسان است. با توجه به دنیای پرتلاطم مدرن کنونی و گذار از سنت به مدرنیته، این لباس ها تنها در مراسم و جشن ها استفاده می شود. با شناخت برش و دوخت لباس های سنتی که ریشه های فرهنگی و هویتی هر قومیتی است می توان از فراموش شدن آن جلوگیری کرد و این دانش های بومی را به دست آیندگان رساند. در این پژوهش چگونگی مراحل برش و دوخت البسه، ترسیم طرح گسترده و طبقه بندی قطعات لباس های مذکور، جهت نگهداری آن بررسی شده است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی بوده و داده های آن به دو شیوه میدانی (مبتنی بر مصاحبه و مشاهده) و البته اطلاعات اسنادی جمع آوری شده است. نتیجه این پژوهش نشان داد که قطعات لباس های بانوان کُرد شمال خراسان در لایین به «تن پوش»، «بالاپوش» و «سرپوش» طبقه بندی می شود که متشکل از «پاچه»، «زیرپیراهن»، «پیراهن»، «نیم تنه»، «کُله»، «شال» و «شار» است. دوزندگان لباس های محلی کُردهای لایین از الگوی ترسیم شده و آماده برش استفاده نمی کنند بلکه برش به صورت مستقیم روی پارچه انجام می شود. برش ها ساده و دور از پیچیدگی بوده و بدون دورریز است.
نقشه طراحی و کاربرد تناسبات در کتیبهکوفی محراب مسجد و قدمگاه توران پشت یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۹
16 - 35
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مسجد و قدمگاه توران پشت، دارای محرابی سنگی است که اکنون در گالری فریر آمریکا نگهداری می شود. این محراب سنگی، دارای کتیبه هایی به خط کوفی و ثلث است. با توجه به تاریخی که در این محراب سنگی نوشته شده، این اثر متعلق به سال (۵۴۹ ه .ق) و دوره سلجوقی است. می توان گفت که دوره سلجوقی یکی از دوره هایی است که تنوع طراحی و توجه به جزییات در کتیبه های کوفی به اوج شکوفایی رسید. کتیبه کوفی این محراب سنگی، شامل آیات (۱۷) تا (۱۹) سوره آل عمران است. سؤال پژوهش پیش رو این است که نقشه طراحی و کاربرد تناسبات در این کتیبه کوفی چگونه است؟ این پژوهش با هدف یافتن نقشه طراحی به تحلیل تناسبات و اصول طراحی در کتیبه کوفی محراب سنگی مسجد و قدمگاه توران پشت می پردازد.روش پژوهش: این پژوهش به بررسی اصول طراحی و سیستم های تناسبات حاکم بر کتیبه کوفی محراب سنگی دوره سلجوقی (۵۴۹ ه.ق/۱۱۵۴ م) در مسجد و قدمگاه توران پشت یزد می پردازد. با استفاده از روش های کیفی و تاریخی-تحلیلی، یک نقشه طراحی ساختاریافته مبتنی بر واحدهای تناسبی (۱/۴۴ و ۱/۵۶) شناسایی شد که چیدمان، فرم حروف و نقوش گیاهی کتیبه را نظام مند می کند.یافته ها: در طراحی یا اجرای کتیبه کوفی محراب مسجد و قدمگاه توران پشت هنرمند کتیبه نگار از نقشه طراحی بر پایه تناسبات استفاده کرده است. که این موضوع بر بکارگیری ویژگی های بصری آن نیز تاثیر گذار بوده است.نتیجه گیری: تحلیل های پژوهش نشان می دهد که کتیبه کوفی محراب سنگی مسجد و قدمگاه توران پشت دارای نقشه طراحی است و این نقشه طراحی با توجه به تناسبات پایه ای و شکل گرفته است. براساس این تناسبات، خطوط راهنمای اصلی، خطوط راهنمای میانی و جدول بندی ها این کتیبه کوفی به صورت قاعده مند و با توجه به تناسبات پایه ای به اجرا در آمده است. طراحی و اتصالات حروف نیز براساس این نقشه طراحی صورت گرفته و هیچ کلمه ای خارج از این نقشه، طراحی نشده است.
ساختارهای تخیل در فیلم ماهی بزرگ اثر تیم برتون با تاکید بر آراء ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بازنمایی و تحلیل ساختارهای خیالی فیلم ماهی بزرگ اثر تیم برتون، با بهره گیری از نظرات ژیلبر دوران می پردازد. کسی که توانست خوانشی تخیّلی از متون کلامی و تصویری، با استفاده از دو منظومه روزانه و شبانه ارائه دهد. تکرارها و حشوهای معنایی را پیدا کند و آنگاه شباهت آنها را به طور ضمنی مشخص کند. لذا مسئله بنیادی آن است که کارکرد اصلی طرح تخیل در فیلم ماهی بزرگ چیست و چگونه می توان تصاویر هنری این فیلم را، بر اساس نظریات ژیلبر دوران، طبقه بندی کرد. بر این بنیان، هدف پژوهش حاضر، شناسایی رابطه میان خیال (اِدوارد بلُوم) و امر واقع (ویلیام بلُوم) در بستر رویدادهای داستان با استفاده از دو منظومه روزانه و شبانه ارائه شده توسط ژیلبر دوران می باشد. پژوهش حاضر با رویکردی بنیادی و با روش توصیفی– تحلیلی بر موضوع تمرکز کرده و هم چنین داده ها بر مبنای مطالعه کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده است. یافته های این پژوهش بر این اذعان دارد که با بهرمندی از نظرات ژیلبر دوران، می توان دریافت که نگاه تخیل پرداز کارگردان، تا حدودی از ساختارهای منظومه روزانه و شبانه تخیل، اثر پذیرفته است. به نظر می رسد درمیان ساحت های سه گانه انسان ، قوه خیال واسطه ای میان ساحت انسانی و ساحت روحانی و به عبارتی، مرحله برزخی است.
وحدت نگاه به فرم موسیقی؛ کاربستِ نظریه آگاوو در صورت بندی رویکردها و تفاسیر متفاوت از فرم در کنسرتو ویولن مندلسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم از مهم ترین مفاهیم در موسیقی و از پرچالش ترین آن ها است. از دیرباز موسیقی شناسان تفاسیر و تعاریف متفاوتی از فرم داشته اند. رویکردهای تحلیلی گوناگون، هرکدام وجوه خاصی از ساختار فرمال یک اثر موسیقایی را روشن می کنند و گاه وجوه دیگری را نادیده می گیرند. بنابراین، انجام تحلیل های متنوع جنبه های بیشتری از یک اثر موسیقایی را آشکار و فهم عمیق تری از آن را حاصل می کند؛ هرچند، این گوناگونی گاه می تواند موجبِ تکثر و ابهام در فهم ساختار موسیقی، به ویژه در دوره رومانتیک، شود. بدین دلیل، آگاوو مبنی بر کهن الگویِ سه جزئی آغاز، میانه و پایان نظریه ای در بابِ تحلیل فرم موسیقی رومانتیک طرح کرده است. پژوهش کیفی حاضر در تلاش است با روشی توصیفی-تحلیلی برپایه نظریه آگاوو، صورت بندی واحدی از دو رویکرد تحلیلی متفاوت به ساختارِ کنسرتو ویولنِ مندلسون ارائه دهد؛ اثری که بداعت های ساختاریش اندک مطالعه شده است. در این راستا، ابتدا ساختار موردِ مطالعاتی با دو رویکردِ فرم سونات و فرم قوسی شکل تحلیل و مشخص شد که این رویکردها چه وجوهی از ساختار را روشن می کنند. سپس، با کاربستِ نظریه آگاوو ساختار مورد مطالعاتی، برپایه دو معیار جایگاه و کارکرد، تحلیل و درنهایت یافته های حاصل از دو تحلیل ابتدایی، ذیل الگوی آگاوو صورت بندی شدند، تا فهم واحدی از رویکردهای تحلیلی متفاوت حاصل شود.
تأثیرات فضاهای بسته و نیمه باز انتقالی خانه های مسکونی بر آسایش حرارتی انسان در اقلیم گرم وخشک ایران (کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱۴۲
57 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در مناطق گرم وخشک مانند کرمان، طراحی معماری بومی با بهره گیری از استراتژی های غیرفعال اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا می تواند شرایط حرارتی مطلوب و آسایش بلندمدت ساکنان را در مقابل نوسانات دمایی فزاینده تضمین کند. ازاین رو، بررسی تأثیر فضاهای داخلی و نیمه باز در ساختمان های بومی کرمان از منظر محیط حرارتی و رفتارهای سازگاری حرارتی، اهمیت بالایی دارد. هدف پژوهش: تعیین و بررسی تأثیر جامع فضاهای داخلی و نیمه باز ساختمان های بومی کرمان بر محیط حرارتی، رفتارهای سازگاری حرارتی و پاسخ های حرارتی ساکنان در اقلیم گرم وخشک. روش پژوهش: در این تحقیق، با استفاده از روش های آماری پیشرفته، داده های یک مطالعه میدانی یک ساله جمع آوری و تحلیل شد. ارزیابی های انجام شده شامل اندازه گیری های محیطی در فضاهای داخلی و نیمه باز به همراه تعیین شاخص های آسایش حرارتی بر مبنای استانداردهای موجود است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد، محیط های حرارتی فضاهای داخلی و نیمه باز به طور معناداری متفاوت هستند و در زمان های مختلف روز، شرایط متفاوتی از آسایش حرارتی را ارائه می کنند. همچنین، رفتارهای سازگاری حرارتی ساکنان به پیکربندی فضایی ساختمان ها وابسته است. ازجمله یافته های قابل توجه، اختلاف در شاخص های دمای خنثی، دمای قابل قبول (۸۰ درصد) و دمای ترجیحی است که به ترتیب در فصول انتقالی و تابستان به اندازه های 1/1 و 9/0 درجه سانتی گراد (دمای خنثی)، 2/2 و 7/2 درجه سانتی گراد (دمای قابل قبول) و 6/1 درجه سانتی گراد (دمای ترجیحی) مشاهده شده است. یافته ها تأیید می کنند، تنوع محیط های حرارتی موجود در ساختمان های بومی کرمان به طور معناداری بر رفتارهای سازگاری حرارتی و سطح آسایش ساکنان تأثیرگذار است. طراحی هوشمند فضاهای داخلی و نیمه باز با ایجاد شرایط حرارتی متفاوت، موجب تحریک سازگاری حرارتی و بهبود آسایش ساکنان می شود که این امر نقش حیاتی معماری بومی در سازگاری با اقلیم گرم وخشک را برجسته می سازد.
فراترکیب مؤلفه ها و معیارهای زیبایی شناسی زیستی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر مطالعات پیرامون محیط های مسکونی و بحران در ساختارهای معماری و شهرسازی ایران موضوع بحث و گفتگو میان صاحب نظران بوده است. مطالعات پیشین نشان می دهند که ازیک سو ارزش های زیبایی شناسانه یکی از عوامل مؤثر در ارتقای کیفیت محیط های مسکونی محسوب می شوند و از سوی دیگر، بررسی تحقیقات انجام شده و منابع مرتبط، نشان از عدم وجود مؤلفه ها و معیارهای روشن و مشخص در تبیین زیبایی شناسی زیستی دارد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه ها و معیارهای زیبایی شناسی زیستی در محیط های مسکونی است. این مهم، از طریق استخراج معیارهای مذکور از پیشینه پژوهش زیبایی-شناسی معماری امکان پذیر شده است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و رویکرد روش شناختی آن کیفی است. همچنین راهبرد اتخاذ شده، روش فراترکیب (متاسنتز) سندلوسکی و بارسو می باشد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، پژوهش های پیشین هستند که از میان 623 مقاله شناسایی شده در مرور نظام مند ادبیات تحقیق چهار دهه اخیر در پایگا ه داده های الکترونیکی، 77 مقاله و کتاب منطبق با معیار های انتخاب و ورود، مورد بررسی قرار گرفته اند. در ادامه، به منظور تعیین روایی محتوایی پژوهش با استفاده از ضریب لاوشه (CVR) و نظرسنجی از 15 نفر از خبرگان، اعتبار درونی مؤلفه ها و معیارها تعیین شد. این نتایج پس از شناسایی، کدگذاری و مقوله بندی، در قالب مدل مفهومی زیبایی شناسی زیستی دسته بندی و ارائه شده اند. نتایج بیانگر این هستند که مؤلفه زیبایی شناسی زیستی را می توان بر اساس چهار مؤلفه زیبایی شناسی ادراکی، زیبایی شناسی شناختی، زیبایی شناسی اجتماعی و زیبایی شناسی جزء بیولوژیکی (زیستی)، سیزده معیار و چهل و هشت زیرمعیار شناسایی و تحلیل کرد.
تحلیل روابط میان مؤلفه های مؤثر در ساختار فضاهای سکونتی به منظور ارتقاء خلاقیت کودکان از دیدگاه کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورهای توسعه یافته از تمام ظرفیت های خود در جهت ارتقا زیرساخت ها و ایجاد فضاهای خلاق در مسیر بهبود خلاقیت کودکان به عنوان یکی از معیارهای مهم در توسعه استفاده می نمایند. کودک خلاق می تواند ظرفیت های مناسبی را برای محیط خود ایجاد نماید و از این توانایی خود در سایر سنین نیز بهره مند شود. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل روابط میان مؤلفه های مؤثر در ساختار فضاهای سکونتی به منظور ارتقاء خلاقیت کودکان است. پژوهش حاضر در سال 1402 با روش دلفی و جامعه تحقیق متشکل از کاربران فضاهای مسکونی انجان شده است. که در چارچوب مصاحبه ای باز و به روش نمونه گیری هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شد و به تحلیل دیدگاه ها در نرم افزار SPSS26 پرداخته شده است. در آخر باتوجه به ضرایب بدست آمده از متغیرهای پژوهش به تولید گراف ها توسط نرم افزار گفی پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مجموع 5 مؤلفه محیطی مؤثر بر خلاقیت کودکان در فضاهای مسکونی مشخص شدند. این 5 مؤلفه عبارتند از: کالبدی، اجتماعی، طراحی، روانشناختی و امنیت. توجه به مسائل محیطی می تواند باعث خودشناسی در میان کودکان جهت بروز خلاقیت شود. مسائل محیطی می تواند به عنوان یک عامل محرک باعث کشف خلاقیت شود و از طرفی خود زمینه جهت پرورش و بهبود توانایی های کودکان در حوزه خلاقیت را فراهم نماید
اثر شاخص های ناپایدار حرارتی جداره های ساختمانی بر میزان مصرف انرژی؛ بررسی موردی: خانه مسکونی در اقلیم گرم و خشک بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۶
98 - 121
حوزههای تخصصی:
انتقال حرارت ازطریق جداره های ساختمان ها سهم زیادی در میزان مصرف انرژی دارند و عملکرد حرارتی آن ها در برقراری آسایش حرارتی فضاها مؤثر است. انتقال حرارت جداره ها به طور مستقیم بر میزان بار حرارتی ساختمان تأثیرگذار است. در این پژوهش تلاش شده که بتوان با تشخیص رفتار حرارتی مصالح در کاهش مصرف انرژی ازطریق جداره های خارجی، به عملکرد مطلوبی دست یافت. در شرایط ناپایدار حرارتی شاخص های متعددی چون ضریب انتشار حرارت، گرمای ویژه حجمی و ضریب سطح وجود دارند که با محاسبات، اثر هرکدام بر میزان مصرف انرژی ساختمان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ضخامت مؤثرتر از نوع مصالح به کار رفته در جداره است. پذیرش حرارتی، ضریب سطح و زمان انتقال حرارت به هوای داخل، با ضخامت جداره ارتباط محسوسی ندارند. همچنین، با طراحی واحد مسکونی در اقلیم بیرجند، اثرات هریک از شاخص های ناپایدار حرارتی در میزان مصرف انرژی شبیه سازی شد. نتایج نشان داد که شاخص های ضریب انتشار حرارت، پذیرش حرارتی و گرمای ویژه حجمی، اثرات مستقیم و ضریب سطح، زمان تأخیر تابشی آن و زمان انتقال حرارت به هوای داخل اثرات معکوسی بر میزان مصرف انرژی سرمایش و گرمایش دارند. شاخص های ضریب کاهش و زمان تأخیر آن، اثر محسوسی بر مصرف انرژی ساختمان نداشته اند.
نقد فرمالیستی و نشانه شناسانه اثر مدیریت زمان از الکساندر گورلیزکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
95 - 106
حوزههای تخصصی:
الکساندر گورلیزکی از جمله هنرمندان اروپایی است که در سال های اخیر با تأثیر از نگارگری هند، دست به خلق آثار متعددی زده است. مدیریت زمان یکی از نقاشی های فیگوراتیو این هنرمند بریتانیایی است که به لحاظ فرمی و نشانه های به کار رفته در آن، به نظر می رسد بیانگر فضای ذهنی هنرمند می باشد و قابلیت هایی برای نقد و مطالعه بیشتر را دارا است. جهت گردآوری اطلاعات دراین پژوهش ازمصاحبه شخصی نگارنده با الکساندرگورلیزکی، منابع کتابخانه ای، منابع معتبر اینترنتی و همچنین مقالات چاپ شده در نشریات علمی پژوهشی استفاده شده است. این پژوهش از نظر شیوه پردازش اطلاعات پژوهشی، توصیفی-تحلیلی است و در جهت پاسخ دادن به این پرسش صورت گرفته است که در اثر مدیریت زمان به عنوان یک نظام نشانه ای، هرکدام از عناصر تصویری به طور مستقل و در ارتباط با یکدیگر بر چه چیزی دلالت دارند؟ همچنین در اثر مدیریت زمان ساختار و فرم اثر چه ارتباطاتی را می تواند با این نظام نشانه ای داشته باشد؟ اثر مدیریت زمان از میان آثار نقاشی فیگوراتیو گورلیزکی که از سال 2014 تا 2015 میلادی در نمایشگاهی با عنوان ما یکی هستیم در گالری اریک موشه به نمایش گذاشته شده اند، به این منظور انتخاب شده است که به خوبی نمایانگر سبک شخصی هنرمند در نقاشی های فیگوراتیو او است.
سنجش ابعاد حکمروایی خوب شهری و عوامل کلیدی اثرگذار بر وضعیت آن در شهرهای قومی (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۹
18 - 41
حوزههای تخصصی:
حکمروایی شهری یکی ازالگوهای نوین مدیریت شهری است که به دنبال دستیابی به توسعه انسانی پایداروایجاد شهری پایداراست.این الگو برتعامل پویای سازمان های دولتی،نیروهای بازار و نهادهای اجتماعی تأکید دارد و شهروندان در آن نه تنها شرکت کننده فردی نیستند،بلکه به صورت سازمان یافته نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی جامع ابعاد و شاخص های حکمروایی خوب شهری و عوامل موثر در وضعیت امروز این ابعاد در شهر یاسوج است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی و اکتشافی و با توجه به هدف، از نوع تحقیقات کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، خبرگان، متخصصین و کارشناسان آگاه به موضوع حاضر و روش های آینده پژوهی است. نمونه پژوهش نیز به ترتیب 50 نفر از خبرگان برای بررسی وضعیت ابعاد حکمروایی و 15 نفر نیز برای علت یابی وضع موجود بود که با نمونه گیری هدفمند و با استفاده از روش پنل دلفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارهای SPSS ،Mic Mac و Scenariowizard استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد،شهر یاسوج ازنظر حکمروایی خوب شهری وابعاد مورد بررسی آن وضعیت مناسبی ندارد ودر این بین ابعاد مشارکت،قانون مداری و امنیت وهمچنین گویه های میزان رضایت ازمشارکت شهروندان درتصمیم گیری های شهری،تعدد خدمات تأثیرگذاردربهبودامنیت فضایی،عدالت جنسیتی درشهر،زیباسازی شهرتوسط شهرداری،همبستگی بین مردم ومسئولان ازطریق پاسخ گویی مدیران دارای بدترین شرایط دربین ابعادوشاخص های موردبررسی بودند.همچنین نتایج تحلیل اثرات متقاطعدرنرم افزارمیک مک نشان داد،عوامل حاکمیت نگاه قومی وطایفه ای درمدیریت شهری،مدیران ناآشنا بامبانی برنامه ریزی شهری،ساختار تصمیم گیری بالا به پایین،عدم هماهنگی بین نهادهای مدیریت شهری وعدم مشارکت باساکنین درطرح های توسعه شهری دارای بیش ترین اثرگذاری بروضعیت امروزحکمروایی درشهریاسوج هستند.درآخر نیز باسناریونویسی به ارائه راهبردهای نوین اقدام شد.