فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مداخله در بافت های ناکارآمد شهری از جمله مسائل پیچیده شهرسازی امروز است. علی رغم تلاش های دفاتر توسعه محله، نواقصی مانند امکان بروز فساد و ارتشاء وجود دارد که می تواند تلاش ها برای نوسازی شهری را تضعیف کند. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش ها است که عوامل مؤثر در بروز فضای فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد شهری چیست و وضعیت بروز فساد در منطقه ۱۰ شهرداری تهران چگونه است؟
هدف پژوهش: تبیین و تحلیل زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد منطقه ۱۰ شهرداری تهران است و ارائه راهکارهای کارآمد برای کاهش فساد در این روند.
روش شناسی: این پژوهش کیفی بوده و بر اساس «نظریه زمینه ای» صورت گرفته است. روش شناسی این تحقیق بهره گیری از روش اشتراوس و کوربین (1998) در تحلیل داده ها است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 19 نفر از مدیران سازمان نوسازی، مالکین، مشاورین املاک، کارشناسان دفاتر نوسازی و سازندگان جمع آوری شده اند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. داده ها پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی با مدل پارادایمی تحلیل شدند و شرایط علی، شرایط میانجی، کنش متقابل و پیامدها شناسایی شدند.
یافته ها و بحث: در پژوهش انجام شده، برای شناسایی زمینه های بروز فساد در روند نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری منطقه ۱۰، نه مقوله اصلی و ۴۱ محمل بروز فساد شناسایی شدند. این مقوله ها در سه سطح کلان، میانه و خرد بررسی شدند: فساد ناشی از «ساختار»، فساد ناشی از «نهاد» و فساد ناشی از «روابط فردی و عملیاتی».
نتیجه گیری: زمینه های بروز فساد در نوسازی بافت های ناکارآمد در شهرداری تهران از علل ساختاری و نهادی ناشی می شوند و بسیاری از کنش های فسادزا ریشه در ساختارهای معیوب و ناکارآمد دارند. این شرایط بستر مناسبی برای بروز فساد فراهم کرده اند. ساختار برنامه ریزی فسادخیز به عنوان مفهوم کلیدی در این زمینه شناسایی شده است و این مفهوم می تواند به عنوان پایه ای برای اصلاحات ساختاری و نهادی در فرآیند نوسازی شهری مورد استفاده قرار گیرد.
سنجش تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان، نمونه مورد مطالعه: مناطق شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق زیستی مبنای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی و فضای واقعی عدالت است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی و میزان تحقق آن در هر یک از مناطق شهری اردبیل انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. تعداد 40 سئوال پژوهشی در قالب20 گویه با طیف لیکرت محقق ساخته تهیه و تدوین شد. از بین 529 هزار و 374 نفر جمعیت شهر اردبیل طبق فرمول کوکران، 383 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تعیین شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده، سئوالات در اختیار نمونه آماری بالای 18 سال قرار گرفت. برای تحلیل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی و مدل وازپس) استفاده شد. به طوری که داده ها از طریق نرم افزار spss نسخه20 تحلیل شده و با استفاده از مدل وازپس میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد. درصد واریانس تجمعی حدود77/59 درصد از واریانس شاخص های عدالت اجتماعی بر اخلاق زیستی را تبیین نمود و معیارهای انصاف، برابری، نیاز و فردگرایی اقتصادی به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثربخشی در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. همچنین مدل وازپس نشان داد که میزان تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان اردبیل کمتر از حد متوسط بود. مناطق شهری 1، 2، 5، 3و 4 بیشترین تا کمترین میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی را داشتند. نتیجه این که حیطه های اخلاق زیستی تحت تأثیر ابعاد عدالت اجتماعی تقویت شده و زمینه برنامه ریزی شهری را مهیا می سازند.
بازنمود نقش شیر مطیع و مُسخّر در حضور انبیا و اولیا در هنر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
5 - 21
حوزههای تخصصی:
شیر در میان اقوام و تمدن های مختلف، همواره جایگاه بی بدیلی داشته و حضوری رمزگونه و اعتقادی یافته است. در فرهنگ و هنر ایران از نقش این حیوان به اشکال و مفاهیم گوناگون استفاده شده؛ گاه به صورت تزئینی و نمادین و در مواقعی عینی و واقع گرا. مقاصد عقیدتی و مذهبی از دیگر مناسبت های ظهور نقش شیر در فرهنگ ایران بوده که بارزترین نمودش، شیر حق به عنوان استعاره ای از امام اول شیعیان است؛ اما جلوه دیگری از حضور شیر در هنرهای دیداری، به تسخیر نفس این موجود مرتبط می شود؛ موضوعی که با مبحث کرامات و تصرف باطنی بزرگان راه حق بر پاره ای از امور هستی ارتباط می یابد. در هنر عصر قاجار، به عنوان تجلی گاه هنرهای عامیانه مذهبی، با آثار متعدد و متنوعی در این زمینه مواجهیم که در آن ها شیر به واسطه این نوع خوارق عادات، مسخّرِ قدرت ایمان و نفوذ باطنیِ بزرگان دین و تصوف شده و از حیوانی درنده خو به موجودی رام و تحت فرمان درمی آید. بر این اساس، تحقیق پیش رو با هدف بررسی این موضوع و این سویه از فرهنگ تصویری عصر قاجار، درصدد پاسخ به این پرسش ها است: 1. پیوستگی منابع و روایات حول مبحث کرامت و تسخیر حیوانات درنده، با وجه دیداری آن در هنر قاجار چه نسبتی دارد؟ 2. موضوع فوق را بر اساس مصادیق روایی و تصویری، اصولاً در چند دسته می توان طبقه بندی کرد؟ 3. خاستگاه این مصادیق و نمودهای تصویری چیست؟ و 4. این موضوع در چه رسانه هایی متجلی است؟ این تحقیق به روش تاریخی و توصیفی تحلیلی، با رویکرد کیفی و گردآوری اطلاعات در آن بر اساس منابع کتابخانه ای انجام گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تصویرگری صحنه های فرمان بری شیر نزد اولیا و انبیا، اساساً بر مبنای متون مذهبی و عرفانی و مشخصاً در یک مورد بر اساس متون ادبی، انجام گرفته و در کار هنرمند قاجاری در زمره مبحث کرامت (در مقابلِ معجزه) قابل تفسیر است. این پیوستگی از نوع مستقیم بوده و نمودهای بصری موضوع در این نوشتار، بر اساس مطالعه و مشاهده آثار موجود، ذیل هفت گروه یا روایت عمده قابل طبقه بندی است. خاستگاه این نمودهای بصری در سنّت و فرهنگ (مذهب و ادبیات) نهفته و در رسانه های مختلف تصویری، از نقاشی رنگ روغنی، دیواری، پشت شیشه، زیر لاکی و کاشی نگاری، نسخه نگاری (آبرنگ و چاپ سنگی) و بعضاً بافندگی قابل رؤیت است.
مشارکت نهادهای قدرت و جوامع محلی در مدیریت یکپارچه شهرهای دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
54 - 61
حوزههای تخصصی:
منظر از روابط مستمر بین جوامع و محیط طبیعی آن ها شکل می گیرد و به عنوان یک پدیده فرهنگی-طبیعی و دارایی مشترک جوامع، از شایستگی بسیاری برخوردار است. در این رویکرد منظر محصول مبارزه میان گروه هایی با منافع و اهداف متفاوت از جمله جوامع و نهادهای مدیریتی است. این مسئله به شکل ویژه در منظر شهرهای دریاپایه نمودی بارز دارد. قرارگیری مناطق باارزش اجتماعی و طبیعی چون تنگه چاه کوه و جنگل های حرا، در فهرست میراث جهانی یونسکو اگرچه فرصتی ارزشمند در جهت حفاظت سازنده است اما ممکن است با آسیب هایی چون مداخله بیشینه در منظر یا رهاسازی آن همراه باشد. به گونه ای که این مناظر در نتیجه نادیده انگاشتن زمینه اجتماعی و مکان ویژه بودن هر مورد به شکل گیری فضایی غیرمولد و ناهمگام با تعامل پیوسته در حال دگرگونی انسان و محیط تبدیل شوند. مطرح بودن شهربندرهایی چون قشم و بندر خمیر به عنوان مقاصد گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی، توجه به منابع طبیعی چون دریا را به عنوان یک میراث و دارایی مشترک میان دو عاملیت جوامع محلی و نهادهای قدرت ضروری می سازد و تبیین راهکارهایی برای برقراری موازنه در شیوه و میزان مداخله و بهره برداری از دریا و سایر بسترهای طبیعی مرتبط با آن را مورد توجه قرار می دهد. بررسی ارزش ذاتی سایت های شناخته شده به عنوان میراث مشترک بشری با نمایش پویایی زمانی-مکانی حاصل از فرایندهای طبیعی و تنوع زیستی-فرهنگی حاصل از همزیستی انسان و طبیعت و نیاز به پرکردن شکاف بین رشته های علوم اجتماعی و جغرافیایی از ضرورت های پژوهش حاضر هستند. هدف از این نوشتار واکاوی و تحلیل شیوه مدیریت مناظر با ارزش فرهنگی و طبیعی به مثابه دارایی مشترک بشری است به گونه ای که با به کارگیری ظرفیت های جوامع محلی، ابعاد مختلف مفهوم «میراث طبیعی-فرهنگی» مشخص شده و راهبردهایی برای مدیریت پایدارتر شهرهای دریاپایه فراهم شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و مطالعه موردی بوده و با رویکرد تحلیلی به تبیین مدل مفهومی منظر به مثابه دارایی مشترک می پردازد. جمع آوری اطلاعات در مرحله تبیین مبانی نظری از نوع کتابخانه ای و در مرحله مطالعه موردی به شیوه میدانی و مطالعه اسنادی بوده است. عدم یکپارچگی کامل جوامع محلی و نهادهای مدیریتی در موردهای مورد مطالعه به هدررفت ظرفیت های گردشگری و ایجاد فضایی غیرمولد منجر شده است. این در حالی است که رویکرد میان رشته ای منظر با تمرکز بر نقاط توافق و مشترک، زمینه نوظهور و راهنمایی را برای ایجاد پل بر شکاف طبیعت-فرهنگ از طریق به کارگیری قابلیت های فرهنگی و اجتماعی جوامع محلی نشان می دهد زیرا ارزش های مختلف منظر به عنوان منبع مشترک، به طور جدایی ناپذیری با جوامع و افرادی که آنها را می سازند در ارتباط است. نگرش به منظر شهرهای دریاپایه به عنوان موجودیتی زنده و در معرض تخصیص و استفاده مجدد از سوی کنشگران، با بر سه اصل تعادل، انعطاف پذیری و پویایی و میانه روی، مدیریت کارآمد و پایدارتر آنها را به همراه دارد.
تحلیل رنگ ایران در آثار نقاشان ایرانی دهه ۷۰تا ۹۰ خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۶
60 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در حوزه آثار تجسمی، ایرانی بودن همواره دغدغه برخی از هنرمندان این حوزه بوده که این مهم بعضاً با عناصر نمادین ایرانی یا عناصر منتسب به ایران با دلالت صریح یا ضمنی به تصویر درآمده است. علاوه بر عناصر بصری، رنگ نیز به عنوان عنصری مستقل در خصوص بازنمایی مفهوم ایرانی بودن نقش آفرین بوده است. اما اینکه از نظر هنرمند ایرانی چه رنگی نشان ایرانی بودن است، یا بدین منظور بیشتر استفاده شده یا نقاشان بر آن به عنوان رنگ ایرانی توافق داشته اند، مسأله این پژوهش است. این موضوع در رشته های دیگری محور بحث بوده، اما این پژوهش با هدف شناخت رنگ های پرتکرار در نقاشی های که موضوع آن ها ایران بوده به تحریر درآمده و به سؤال چیستی رنگ های به کار برده شده برای مفهوم ایران؟؛ در آثار برخی از نقاشان دهه ۷۰ تا ۹۰ ایران و چگونگی کاربرد این رنگ ها پاسخ داده می شود.روش پژوهش: داده های این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، پایگاه های اطلاعاتی و مقالات نشریات معتبر علمی، گردآوری شده و به شیوه تحلیل محتوای بصری با گردآوری آثاری از نقاشان دهه ۷۰ تا اواخر دهه ۹۰ ایران، به کمک نرم افزارهای تفکیک رنگ این آثار تحلیل و پربسامدترین رنگ ها مرتبط با ایران مشخص و سپس تفسیر شده اند.یافته ها: نقاشان ایرانی در آثاری که به نام ایران یا برای این مفهوم خلق کرده اند با توجه به تکنیک و شیوه کار خود در آثارشان علاوه بر شکل از رنگ هم برای بازنمود مفهوم ایران بهره گرفته اند که در این میان با در نظرگیری سه رنگی که بیشترین کاربرد را در این زمینه داشته، نخست طیف رنگ های زرد (نخودی- خاکی) سپس طیف آبی تیره و روشن و پس از آن طیف محدوده قرمزلاکی (زرشکی- آلبالویی) بوده است. همچنین از میان آثار ۱۰ نقاش بررسی شده، ۷ نقاش به همراه رنگ، از عناصری بصری مرتبط با ایران عمدتاً با دلالتی صریح که غالباً بازنمایی آثار معماری ایران بوده بهره گرفته اند.نتیجه گیری: رنگ های سبز، قرمز و سفید که سه رنگ پرچم ایران با بیانی نمادین هستند؛ برای بازنمایی مفهوم ایران، به عنوان رنگ ایران؛ کمتر دستمایه کار نقاشان و طراحان بوده اند. بنابراین علاوه بر رنگ های پرچم ایران، رنگ های دیگری در پالت رنگ نقاشان ایرانی وجود دارد که به عنوان رنگ ایران به آن ها رجوع شده است. از این رو نقاشان علاوه بر عناصر نمادین از رنگ مرتبط با ایران به طور ضمنی برای بیان بصری خود بهره بردند؛ همچنین در آثار نقاشانی که عناصر تصویری و نمادین مناظر معمارانه دستمایه کارشان بود، گونه ای از همبستگی رنگی دیده شده است.
مطالعه ترامتنی فرهاد در مجسمه های مسی پرویز تناولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
49 - 62
حوزههای تخصصی:
فرهاد در خمسه نظامی، سنگ تراش عصر خسروپرویز ساسانی است؛ از نظر تناولى او نخستین پیکرتراش تاریخ ایران است. در مجسمه های تناولی، فرهادکوهکن با شخصیتی متفاوت از متن کلامی در قالب مکتب سقاخانه پا به عرصه آثار هنری نهاد. هدف از این پژوهش: کشف وجوه افتراق و اشتراک شخصیت فرهاد در خمسه نظامی و واکاوی معانی در لایه های پنهان فرهاد در مجسمه های مسی تناولی است. این پژوهش با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت و به روش توصیفی-تحلیلی با رویکردی تطبیقی به شناسایی فرهاد در پیش متن و تفسیر فرهاد در بیش متن پرداخته است. این پژوهش با گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و مطالعات کتابخانه ای با روش تطبیق و تحلیل بینانشانه ای و با رویکرد ترامتنیت ژنت صورت گرفته است. سؤالات پژوهش شامل: الف: فرهاد در خمسه نظامی به عنوان پیش متن و فرهاد در آثار تناولی به عنوان بیش متن چگونه قابل تفسیر بوده و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان آن ها وجود دارد؟ ب: تناولی در آثار خود تا چه حد به شخصیت فرهاد در پیش متن وفادار بوده و افزوده های هنرمند در بیش متن با چه معانی و مفاهیمی توأم گشته است؟ از نتایج پژوهش اینکه در بینامتنیت، ارجاع لفظی و صریح وجود دارد. در رابطه پیرامتنیت با عناوین انتخاب شده، دریافت مخاطبین از متن تصویری جهت دهی شده و در بیش متنیت هنرمند در خلق شخصیت فرهاد به تراگونگی در گونه تراوستیسمان پرداخته است.
تحلیل و ارزیابی مکانی تاسیسات شبکه آبرسانی شهری با رویکرد دفاع غیر عامل (مطالعه موردی: تصفیه خانه آب منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۵
74 - 88
حوزههای تخصصی:
بکار گیری اصول پدافند غیر عامل در سطوح مختلف برنامه ریزی شهری، راهکاری به منظور کاهش خطرپذیری در برابر خطرات احتمالی می باشد که متاسفانه به آن توجه چندانی نشده است. در این تحقیق قسمت هایی از منطقه 22 شهر تهران جهت احداث تصفیه خانه مد نظر قرار گرفت که پس از بررسی وضع موجود در این منطقه و همچنین بررسی مدل های مکان یابی، به تلفیق و ترکیب داده ها پرداخته شد و در نهایت نقشه مناسب زمین برای احداث تصفیه خانه در پنج پهنه بهینه به دست آمد و مکان ها در 5 دسته وزن دهی طبقه بندی شدند.پس از بررسی نهایی، از میان شاخص های موجود در مکان یابی، شیب و کاربری اراضی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در مرحله نهایی قسمت هایی از شهر که با اولویت بسیار مناسب قرار داشتند، به عنوان مناسب ترین مکان برای احداث تصفیه خانه (عمدتا شمال، غرب، بخش هایی مرکز وجنوب) تشخیص داده شد.مقدمهمتاسفانه اغلب شهرهای کشور بدون توجه به اصول پدافند غیرعامل طراحی و برنامه ریزی شده اند، از سوی دیگر وجود طیف وسیع تهدیدات نظامی و وجود منابع پرارزش در کشور باعث گردیده تا توجه بیش از بیش معطوف رویکرد پدافند غیرعامل گردد، شایان ذکر است تخریب شهرها برای بازسازی آنها با رویکرد پدافند غیرعامل امری ناممکن است، اما این موضوع به منزله توقف و عدم بکارگیری این اصول در برنامه ریزی شهری و طراحی شهری در کشور نیست، بلکه لازم است با استخراج اصول معماری و شهرسازی منطبق بر رویکرد پدافند غیرعامل برای وضع موجود چاره ای اندیشیده شود.
تأملی در جلوه های بصری محرم از منظر ادراک هاپتیکی (مطالعه موردی: شهر اصفهان- محرم 1402)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تأثیر کیفیت های بصری شهر بر مخاطبان، از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. این موضوع در برپایی تصاویر مناسبتی بیش تر مشهود است. به مناسبت ماه محرم، همه ساله در شهرهای مختلف ایران تصاویری متناسب با این ایام نصب می گردد. کاربرد عناصر و مؤلفه های مرتبط با مذهب به قصد تأثیرگذاری بیش تر بر حاضران در فضاهای شهری، از موضوعات مهم در این زمینه است که برکیفیت حضور و ادراک مخاطبان تأثیرات مستقیم می گذارد. تحلیل و واکاوی زیست روزمره شهروندان در چنین بستری، اهمیت زیادی در مطالعات تاریخ اجتماعی دارد. در شهر اصفهان به مناسبت محرم 1402، تبلیغات گسترده ای توسط شهرداری صورت گرفت. در تصاویر نصب شده، یک عنصر بصری مشترک یعنی اشک، به نحو شاخصی برجسته نمایی شده بود. این پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش است که، آثار مناسبتی به نمایش درآمده چه ویژگی هایی داشته و چه معنی هایی به مخاطبان القا می کنند؟هدف پژوهش: هدف از پژوهش تبیین معنای جلوه های بصری ماه محرم در فضای اجتماعی معاصر است. روش پژوهش: این پژوهش از نوع بنیادی و براساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کیفی با در نظر گرفتن مضمون، بر اساس قوه بصری و ادراک هاپتیکی انجام شده است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان گر آن است که نمایش آثار مناسبتی با مفهوم محوری سوگ، علاوه بر حس بصری، سایر حواس مخاطبان را نیز درگیر می کند. در نتیجه ادراک هاپتیکی حاصل شده، رابطه ای حسانی میان بیننده و فضای شهر شکل می گیرد. با افزوده شدن بر شمار حاضران در صحنه، نوعی حسانیت گروهی بروز می کند که نقش مؤثری در ایجاد مشارکت جمعی دارد.
کاوشی تطبیقی-تحلیلی در تفاوت های میان شواهد متنی و کالبدی مجموعه تاریخی شمسیه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: در این مقاله، شمسیه ی یزد، مجموعه ای متعلق به قرن ۸ هجری قمری، از دریچه ی دو متن تاریخی «تاریخ یزد» (اثر جعفری) و «تاریخ جدید یزد» (اثر کاتب) – هر دو متعلق به قرن ۹ - بررسی می شود. تفاوت میان توصیفات این دو متن با یکدیگر و با کالبد بجای مانده از بنا، چارچوبی برای فهم این بنا و ادراک آن در گذشته فراهم سازد. روش ها: این مقاله با روش تاریخی-تفسیری، ابتدا به بازشناسی مجموعه ی شمسیه در وقفنامه ی جامع الخیرات می پردازد و سپس با قیاس توصیفات جعفری و کاتب با یکدیگر و با وقفنامه و کالبد بنا، به موارد اختلاف میان توصیفات می پردازد. نهایتا با مداقه در بستر اجتماعی بنا و بافتار کلی این متون، به بازشناسی مجموعه ی شمسیه و نوع نگاه متون به آن می پردازد. یافته ها: اختلاف اصلی بین متن جعفری و کاتب در خصوص شمسیه، نوع اشاره به جزئیات تزیینی و ممرهای آبرسانی است. همچنین در حالی که در متون قرن ۹ از دو مدرسه در این مجموعه یاد شده است، در جامع الخیرات تنها از یک مدرسه یاد می شود. تفاوت های خُرد دیگری نیز میان توصیف جعفری و کاتب وجود دارد. نتیجه گیری: کلید فهم تفاوت ها، تفاوت نوع نگاه دو نویسنده است؛ در حالی که جعفری به کلیت بنا و ممرهای سطحی آب توجه بیشتری دارد، کاتب به تزیینات بنا و آب های زیرزمینی وزن بیشتری می دهد. همچنین تفاوت بستر اجتماعی قرن ۹ با قرن ۸، باعث شده است که بنای دارالسیاده ی شمسیه تدریجا با عنوان «مدرسه» یاد شود.
ارتقاء کیفیت طراحی مسیرهای پیاده در محدوده تاریخی و میراثی شهر تهران با هدف توسعه گردشگری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۴۲-۲۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف اصلی پژوهش، بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت طراحی مسیر های گردشگری پیاده روی در مسیر های گردشگری منتخب در شهر تهران است و شناسایی چالش و مشکلات این مسیرها و انتظارات گردشگران از این مسیرها است. روش ها: با روش تحقیق تحلیلی و توصیفی، داده های مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری می شوند تا بتوان نسبت به بررسی های میدانی با ابزار «پرسشنامه محقق ساخت» اقدام نمود. جامعه مورد مطالعه شامل 384 نفر از خبرگان در رشته های گردشگری، مدیریت و طراحی شهری، کسبه خیابان 15 خرداد و گردشگران این منطقه است. روش نمونه گیری، ساده و تصادفی است. برای بررسی روایی محتوایی و صوری از تایید اساتید صاحب نظر حوزه مدیریت و طراحی شهری بهره گرفته شده، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس 2023 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو بخش کمی و کیفی تقسیم بندی می شود؛ که برای پاسخ به سوالات پژوهش در بخش کمی از یافته های تحلیلی نرم افزار اس پی اس اس 2023 استفاده شده است. یافته های کیفی پژوهش شامل شناسایی و معرفی پنج عامل اصلی تاثیرگذار در ارتقا کیفیت مسیر های گردشگری پیاده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، پنج محور شامل نقش تنوع کاربری، سرزندگی، انعطاف پذیری فرهنگی، اهمیت به محیط زیست و دسترسی در کیفیت طراحی مسیر های گردشگری پیاده بررسی را به صورت جدی مورد تاکید قرار می دهد، موضوعی که بر مبنای هدف اصلی پژوهش، با آخرین دستاوردهای پژوهشی تحلیل شده، هماهنگ است.
تحلیل سیر تحول و توسعه پایدار منطبق با کاربری در مجموعه های تاریخی (نمونه موردی: مجموعه شاه نعمت الله ولی، ماهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
18 - 25
حوزههای تخصصی:
پیش از آنکه در جوامع بین المللی صحبتی از مبانی توسعه پایدار به میان آید، معماری ایران به صورت نهادینه ویژگی های آن را در خود داشته است، از فنون ساخت گرفته تا احترامی که به طبیعت در مکان یابی شهرها و همچنین توسعه در ساخت و ساز قائل بوده اند. هدف اصلی این مقاله، پی بردن به رویکرد توسعه پایدار نهفته در گسترش مجموعه های تاریخی ایران است. مجموعه تاریخی شاه نعمت الله ولی در باغ شهر ماهان نشانی از دوران شکوفایی عرفان تصوف در منطقه کرمان در قرن هشتم تا قرن سیزدهم (ه.ش) است. در این پژوهش به بررسی برخی ازمسائل از قلم افتاده در ارتباط با گسترش تدریجی بنا با مطرح کردن دو سوال که 1-گسترش مجموعه منطبق با کاربری در هر دوره شامل چه مراحلی است؟ 2- ویژگی های پایداری در توسعه این مجموعه چگونه نمود پیدا کرده است؟ پرداخته شده است. یافته ها که حاصل مطالعه منابع تاریخی، بررسی کتیبه ها و تزئینات و دیدگاه حاکمین با رویکرد توصیفی- تحلیلی هر دوره در مجموعه هستند، نشان می دهد که نخستین هسته آرامگاه شاه نعمت الله ولی، چندی پس از وفات وی به عنوان یک برج مقبره منفرد در جوار خانقاه آن درویش، عمارت شد. به دلایل گوناگون این بنا و شخص مدفون در آن طی اعصار مختلف موردتوجه شاهان و برخی کشورهای همسایه و حکام محلی و مردم قرار گرفت. از نتایج این امر توسعه و گسترش پایدار بنا با درنظر گرفتن باغ شهری بودن و احترام به مسائل زیست محیطی، اقتصاد و بافت اجتماعی، حفاظت و تعمیر پیوسته آن بنا است که باعث شده تا امروز بتوانیم شاهد مجموعه معماری بی نظیری باشیم. این پژوهش به بررسی گسترش بنا از دوران حیات شاه نعمت الله ولی (قرن 8 و9 هجری قمری) تا اواخر دوره قاجار پرداخته و همچنین تحولات انجام شده در بنا تا به امروز را دنبال می کند.
زیست جهان هیئت های عزاداری و تطبیق آن با تکوین تعزیه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
660 - 684
حوزههای تخصصی:
هیئت های مذهبی نهادهای شهرنشینان اند و به خوبی می توان آن ها را از دسته های عزاداری که در ایام سوگواری در روستاها تشکیل می شوند، متمایز کرد. این هیئت ها با نهادهای دیگر شهری ازجمله نظام روابط خانوادگی در شهرهای ایران، بازار، روحانیت و اصناف، ارتباط هایی مشخص دارند و به عنوان نوع سازمان در نهاد فرهنگ به ایفای نقش می پردازند. محققان معتقدند: هدف و خواسته هایی که مردم از طریق هیئت ها دنبال می کنند در شکل خاص و اولیه اش در مراسم دینی و اساطیر ایران باستان، درخور اهدافی که در این مراسم دنبال می شده و در ایران بعد از اسلام، دوام و قوام خود را حفظ کرده است. گاه در جامعه ایرانی هیئت های عزاداری به نهادهای اجتماعی شکل یافته تبدیل شده اند. فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و گاهی اقتصادی و سیاسی دارند. لذا بررسی زیست جهان هیئت های مذهبی ایرانیان باتوجه به شمار زیاد این هیئت ها و نقش و اهمیت آن ها در تحولات سیاسی، اجتماعی جامعه ایران بخصوص در دوران جمهوری اسلامی، محقق را بر آن داشته تا در این زمینه به تحقیق و تفحص بپردازد. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ای محقق ساخته بود. تحلیل های کمی و نتایج پرسش نامه حاصل از پرسش نامه به گونه ای دقیق تر مؤید نتایج کیفی بوده و نشان می دهد که میان شرکت افراد در مراسم های عزاداری و زیست جهان رابطه مستقیم وجود دارد. شرکت در هیئت های عزاداری با سنت ایرانی در بین مداحان اهل بیت دارای همبستگی مثبت، معنادار و نسبتاً بالا است که این مورد نیز نشان می دهد، هرچقدر افراد مذهبی تر و هیئتی تر باشند، سنتی تر و گرایش به سمت سنت های ایرانی مذهبی دارند و سبک زندگی آن ها بیشتر جنبه های سنتی دارند. تعزیه نیز یکی از عناصر مهم در هیأت های مذهبی است که در طول تاریخ ایران به مرور تکوین یافته است.اهداف پژوهش:بررسی نقش زیست جهان هیئت های عزاداری در تحولات اجتماعی سیاسی ایران.بررسی تکوین تعزیه در ایران.سؤالات پژوهش:نقش و اهمیت زیست جهان هیئت های عزاداری در تحولات اجتماعی سیاسی ایران چیست؟سیر تکوین حیات تعزیه در ایران چگونه است؟
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
تحلیل رفتار اجرایی نوازندگان، بر اساس نشانه های نوازندگی در منابع مکتوب و مواد فرهنگیِ قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
216 - 236
حوزههای تخصصی:
کم وبیش تمامی یافته های فرهنگی که از لایه های باستان شناسی پدیدار می گردند، در بیان اندیشه و تفکر ویژه ی آدمی وارد میدان تحلیل می شوند. یافته های آراسته به نشانه های موسیقی دربردارنده ی مفاهیمی چون مورفولوژی، سازشناسی، چگونگی شیوه های اجرایی ابزارهای موسیقایی و مسائل دیگر هستند. ازاین رو این نوشته در راستای سبک ها و ساختارهای نوازندگی کهن ِمکتوم مانده، با یک تسلسل تاریخی کارآمد و با دو رویکرد باستان شناسی موسیقی و آیکونوگرافی موسیقی سمت وسو گرفته است. امروزه در امر نواختن تقریباً تمامی نوازندگان برای ارائه ی سُنُریته ی ویژه، نوازندگی خاصی را اجرا می کنند. بدین گونه پژوهش حاضر برای دستیابی به ساختار نوازندگی ها در قرون 3 تا 7 ه.ق، داده های باستان شناسانه و منابع دست اول موسیقی را در اولویت بررسی خود قرار داده است. هدف پژوهش، نگاه موسیقایی به داده های فرهنگی، شناسایی تفاوت ها در نوع نوازندگی و استخراج سبک های مکاتب گوناگون در قرون میانی اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش این است که واقع-گرایی ِشیوه های اجرایی سازهای موسیقایی بر ماده های فرهنگی، در گستره ی دید تصویرگر تا چه اندازه صحیح و با واقعیت تطابق دارد که بتواند تفاوت های اجرایی نوازندگان را آشکار کند؟ پژوهش حاضر تقریباً با استفاده از تمامی داده ها (نه صرفاً نسخ خطی) به شیوه های اجرایی نوازندگان در قرون نامبرده پرداخته که تاکنون در نهاد داده های فرهنگی محفوظ بوده اند؛ چنانکه 41 یافته از میان 98 داده ی باستان شناسی که از نوع کاسه، بشقاب، بطری، مرکبدان، قالب سفالی و گچی، مجسمه، کاشی و نسخ خطی هستند، آثار مادی این پژوهش را تشکیل می دهند. این داده ها با روش های کتابخانه ای و موزه ای گردآوری شده و با دیدگاه تاریخی، توصیفی-تحلیلی و تطبیقی-کاربردی مورد موشکافی و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج نشان می دهد موسیقی و اصول نوازندگی موسیقی دانان در طول قرون میانی اسلامی باوجود محدودیت هاییْ هیچ گاه متوقف نشده و در قالب هنرهای دیگر معرفی شده اند. نوآوری و تفکر موسیقایی نوازنده در ارائه ی صدادهی اختصاصی چنان برازنده و سزاوار ظاهرشده که افراد عالی رتبه و عام، هنرمندان سلطنتی و کوچه بازاری ِتحت تأثیر را تشویق و تحریک به ثبت رفتار اجرایی اش بر مواد خام باارزش کرده است.
نقش مستند نگاری فرهنگی به کمک عکاسی خیابانی بر پایه خوانش تجربیات گردشگران
حوزههای تخصصی:
گردشگری فرهنگی به عنوان یکی از محبوب ترین انواع گردشگری معاصر، با هدف کشف و تجربه فرهنگ های متنوع صورت می گیرد. در این میان، عکاسی خیابانی نقش بسزایی در ثبت و مستندسازی تجربیات گردشگران فرهنگی دارد و به عنوان ابزاری جهت حفظ و انتقال فرهنگ ها و لحظات منحصربه فرد عمل می کند. این پژوهش به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه عکاسی خیابانی می تواند تجربه گردشگران فرهنگی را مستند کرده و فرهنگ و حال و هوای محیط های مختلف را به تصویر بکشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش عکاسی خیابانی در ثبت و انتقال فرهنگ ها و تجربیات گردشگران فرهنگی است. علاوه بر این، پژوهش به تحلیل تکنیک ها و سبک های مختلف عکاسی خیابانی در مستندسازی تجربیات گردشگران فرهنگی می پردازد تا به درکی جامع تر از تعاملات بین گردشگری فرهنگی و عکاسی خیابانی دست یابد. این تحقیق از روش های کیفی و تحلیل محتوای تصاویر استفاده می کند. ابتدا پیشینه نظری و مطالعات انجام شده در زمینه عکاسی خیابانی و تأثیر آن بر ثبت تجربیات فرهنگی بررسی شده و سپس با تحلیل تصاویر عکاسی خیابانی، نقش و تأثیر این نوع عکاسی در مستندسازی تجربیات گردشگران فرهنگی تحلیل می شود. تصاویر از منابع مختلف و دوره های زمانی متفاوت انتخاب شده و از تکنیک های مختلفی جهت ثبت لحظات استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عکاسی خیابانی می تواند جزئیات ظریفی از فرهنگ ها و محیط های مختلف را به تصویر بکشد که کلمات قادر به بیان آن ها نیستند. این تصاویر، علاوه بر اینکه به عنوان یادگاری های شخصی عمل کنند، نقش مهمی در به اشتراک گذاری تجربیات گردشگران با دیگران و نیز درک عمیق تر از فرهنگ ها و جوامع مختلف دارند. همچنین، تکنیک های مختلف عکاسی خیابانی به تنوع و غنای بصری آثار کمک کرده و هر یک می تواند تأثیر متفاوتی بر نحوه نمایش فرهنگ ها و تجربیات گردشگران داشته باشد. این تحقیق می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای محققان، عکاسان و علاقه مندان به گردشگری فرهنگی و عکاسی خیابانی عمل کند و دیدگاه های جدید و کاربردی تری پیرامون طراحی فضاهای شهری و افزایش تعامل و ارتباط میان مردم و محیط های ساخته شده فراهم آورد.
بررسی تأثیر حیاط و پوشش گیاهی در محل سکونت افراد بر عملکرد شناختی ساکنان (مطالعه موردی: بافت مسکونی هسته مرکزی شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
35 - 50
حوزههای تخصصی:
حیاط یکی از عناصر در معماری خانه و دارای قدمتی طولانی است و وجود آن، علاوه بر فراهم نمودن ویژگی هایی مثل سایه اندازی، تهویه طبیعی، نورگیری و غیره برای محل سکونت افراد، می تواند به عنوان یک عامل محیطی در عملکرد افراد تأثیرگذار باشد. اما در امروزی وجود حیاط و پوشش گیاهی چندان مورد توجه قرار نمی گیرد که عدم توجه به این امر سبب پدید آمدن اختلالات روحی و به خطر انداختن سلامت جسمی و روانی ساکنان شده است. از این رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر حیاط و پوشش گیاهی بر عملکرد شناختی ساکنان بوده که به روش توصیفی - تحلیلی (پیمایشی) از نوع همبستگی انجام گرفته است. برای این منظور، تعداد سه مکان پرتردد در هسته مرکزی شهر ایلام از ابتدای تیرماه تا هفتم مهرماه 1401 مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین در کنار مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در این اماکن و انجام مطالعات میدانی، هم زمان پاسخ تعداد 502 نفر از عابران به پرسشنامه ها ثبت گردید. داده های گردآوری شده به روشی نوین اعتبارسنجی شده و از طریق برازش رگرسیون لوجستیک نقش متغیرهای اثرگذار در پیش بینی احتمال قرارگیری در عملکرد شناختی قابل قبول افراد (استاندارد) با نرم افزار 24SPSS مشخص شده است. یافته ها نشان داد سکونت افراد در خانه های حیاط دار که دارای پوشش گیاهی هستند می تواند سبب بهبود عملکرد شناختی آنها گردد. همچنین، وجود پوشش گیاهی در محل سکونت افراد و زندگی در خانه های ویلایی (حیاط دار) می تواند احتمال بروز عملکرد شناختی افراد را تا سطح 967/0 درصد پیش بینی نماید. بررسی وضعیت عملکردشناختی افراد براساس جنسیت نیز نشان داد بین عملکرد شناختی زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد، عملکرد شناختی زنان در متغیر کلام، آگاهی به زمان و مکان، حافظه و متغیر دیداری - فضایی / اجرایی نسبت به مردان قوی تر است و در زمینه متغیرهای انتزاع و توجه، عملکرد شناختی ضعیف تری داشتند.
مدل مفهومی برای طراحی فضای میادین مرکزی شهر، با رویکرد هویت بخشی (نمونه مطالعاتی: میدان طالقانی قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
21 - 32
حوزههای تخصصی:
مرکز شهرها، بخشی از سرمایه های فرهنگی کشور هستند که در گذشته از شخصیت و هویت ویژه ای برخوردار بوده اند؛ با این وجود، امروزه تصویر ذهنی مردم از مراکز شهری، مجموعه ای شلوغ و پر ترافیک با معماری های یکنواخت و ناهماهنگ است و در نتیجه، تعلق خاطر به این فضاها به مرور کمتر شده است. در پژوهش حاضر به بررسی مبانی نظری مرتبط با سه موضوع مرکز شهر، میدان مرکزی و هویت پرداخته شده است. در این راستا اصول طراحی مراکز شهر، اصول طراحی میادین مرکزی و مؤلفه های موثر بر ارتقا هویت فضاهای شهری تدوین و تدقیق شده اند. پس از بررسی و تحلیل چند نمونه داخلی و خارجی، در نهایت یک مدل مفهومی جهت طراحی فضای میادین مرکزی با رویکرد هویت بخشی ارائه شده است که با استفاده از مدل به دست آمده راهکارهایی برای طراحی فضای مرکز شهر قائم شهر، به عنوان نمونه موردی پیشنهاد گردیده است.
سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار (مطالعه موردی: محله تاریخی ناسار سمنان)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
117 - 140
حوزههای تخصصی:
در مدت زمان های متفاوت از روز و شب محیط شهر دارای استفاده های متفاوتی است که این امر می تواند بعنوان آگاهی و تجربه برای طراحان شهری جهت مشاهده زندگی روزانه در فضاهای عمومی قرار گیرد. در این راستا ارتقا حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری امری مهم و حیاتی جهت ارتقا کیفیت زندگی در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. تحقق این امر بدون توجه به ابعاد توسعه پایدار نتایج نامطلوبی را به بار خواهد آورد. در این پژوهش ابعاد کالبدی-کاربری و اجتماعی به عنوان دو بعد بنیادین و مستقیم در شکل دهی به حیات شبانه و سرزندگی شهری انتخاب شده اند. بدین ترتیب هدف پژوهش حاضر سنجش شاخص های کالبدی-کاربری و اجتماعی در حیات شبانه و سرزندگی فضاهای شهری با رویکرد توسعه پایدار در بافت تاریخی سمنان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد کیفی در محله تاریخی ناسار سمنان صورت گرفته است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق (14 شاخص) در دو بعد کالبدی-کاربری و اجتماعی تدوین گردید. جهت گرداوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و جامعه آماری آن شامل متخصصین حوزه اند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 21 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. بمنظور تحلیل پرسشنامه از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری با استفاده از نرم افزار میک مک استفاده گردید. نتایج نشان می دهد در صفحه پراکندگی شش دسته (عوامل تاثیرگذار، ریسک، هدف، تاثیرگذار، مستقیم و تنظیم کننده) قابل شناسایی هستند. در نهایت شاخص های کاربری های تفریحی و استراحت، امنیت، کمیت و مقیاس فضاهای عمومی، شغل شبانه، پارک عمومی، تعاملات اجتماعی و رویدادهای فرهنگی و جشن ها بیشترین تاثیرگذاری و شاخص های امنیت، کافی شاپ و رستوران، کاربری های تفریحی و استراحت، شغل شبانه، تعاملات اجتماعی و دست فروشی ها بیشترین تاثیرپذیری را داشته اند.
تحلیل نهاد موزه در نسبت با گفتمان ناسیونالیسم در دوره پهلوی بر اساس آرای لاکلا و موف (موردهای مطالعه: موزه ایران باستان، موزه فرش ایران، موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
۹۹-۸۳
حوزههای تخصصی:
موزه در جایگاه نهادی چندوجهی و چند کارکردی، دارای مفهومی اجتماعی و فرهنگی در سطح جامعه بوده که با قدرت، ایدئولوژی و گفتمان های حاکم، در ارتباط است. در این بین، ناسیونالیسم یکی از گفتمان های اصلی است که می تواند نهاد موزه را به طور کامل در بر گیرد و نشان دهد که چگونه از موزه ها برای خدمت به آن استفاده می شود. بر این اساس تأسیس و دگرگونی موزه ها با توجه به ایدئولوژی دولت پهلوی در برساخت هویت ملی و به عنوان بازنمودی از تغییرات سیاسی- فرهنگی در مقطع حساس جامعه ایران قابل بررسی است؛ لذا در پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش گفتمان ناسیونالیسم پهلوی در نهاد موزه، سه موزه «ایران باستان»، «فرش ایران» و «هنرهای معاصر تهران» مورد مطالعه قرار گرفته است و به دنبال پاسخ به این سؤال است که تحولات گفتمان ناسیونالیسم در دوره پهلوی چه نقشی در نهاد موزه داشته است؟ رویکرد پژوهش کیفی و از روش تحلیل گفتمان با تأکید بر نظریه لاکلا و موف استفاده شده است. حاصل آن که مفصل بندی متفاوت از گفتمان ناسیونالیسم در دوره پهلوی اول ذیل دال مرکزی «باستان گرایی» و در دوره پهلوی دوم با دال مرکزی «اصالت گرایی؛ بازگشت به خویشتن»، در ابعاد و کردارهای گفتمانی مختلف چون نام گذاری، معماری، موقعیت شهری و مجموعه های به نمایش گذاشته شده در موزه های موردنظر، قابل رؤیت است. درواقع نهاد موزه به مثابه نمادی دولتی، درگیر در گفتمان مذکور بوده که عمیقاً جزئیاتش را تعیین کرده است؛ بنابراین موزه ها دارای کارکردی گفتمانی و نسبتی خاص با گفتمان بوده اند.
مؤلفه ها و شاخصهای هویتی معماری و شهرسازی مکتب تبریز (نمونه موردی بازار تاریخی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله استخراج مولفه ها و شاخصهای مکتب معماری و شهرسازی تبریز با تاکید بر بازار تاریخی تبریز است.
روش ها: این تحقیق با روش پژوهش تحلیل محتوای متن و پیمایش میدانی و شیوه های مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، مشاهده و عکاسی انجام شده است.
یافته ها: مکتب تبریز را می توان در تاریخ کهن تبریز، هنرهای گوناگون، بناها و فضاهای تاریخی، طبیعت و باغات تبریز، محلات و گذرهای اصیل، بازار و جنبه های کهن و فرهنگی اجتماعی آن، کالاها و خوراکیهای اصیل آن جستجو نمود. این شهر که در گذر زمان مهد هنرمندان، بازرگانان، عالمان و سیاستمداران و رویدادها و آثار ملموس و ناملموس بسیاری است که مجموع آنها می تواند بیانگر مکتبی اصیل در معماری، شهرسازی و نگارگری باشد. بازار تبریز یکی از ارکان هویتی این شهر که مجموعه ای از راسته ها و تیمچه ها و سراهایی با معماری و طراحی شهری ارزشمند نمایانگر بنیانهای اقتصادی، اجتماعی، معماری بومی می باشد. این مجموعه با برخورداری از حیات پایدار اقتصادی بدلیل قرار گرفتن بر سر راه بازرگانی بین المللی ابریشم، انسجام اجتماعی و فرهنگی ویژه ای که سرمایه اجتماعی محسوب می شود و رموز برنامه ریزی و طراحی شهری که قابل بازآموزی برای وضع موجود شهرهاست
نتیجه گیری: بازار تبریز برخلاف بازارهای تهران، اصفهان، کاشان که ساختاری خطی با انشعابات کمتر می باشند، به صورت شبکه ای متشکل از راسته ها و گره ها در قالب تیم، تیمچه، سرا، مسجد و با انشعابات فراوان به عنوان یکی سیستم کارامد در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اقلیمی و با تنوع بالای فعالیتی و اقتصادی با نظمی پیچیده به حیات خود ادامه می دهد. شناخت عمیق جنبه های هویت ساز بازار تبریز در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، عملکردی، کالبدی، طبیعی و منظر می تواند به حفاظت آن در وضعیت کنونی و آتی کمک نماید.