فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
211 - 227
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دیوار خارجی ساختمان به جهت دستیابی به ساخت و سازی پایدار در صنعت ساختمان سازی مسکونی ودر راستای کاهش مصرف انرژی وایجاد شرایط آسایش ساکنین دراقلیم های مختلف همواره دارای اهمیت است. پژوهش حاضر تلاش داردتا رفتار حرارتی مصالح به کاررفته دردیوارهای خارجی ساختمان های مسکونی واقع درشهر دزفول رامورد بررسی قراردهد. مدل های آزمایشی مورد بررسی جمعا شامل دوازده نوع دیوار با مصالح: آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا به همراه عایق های حرارتی ETICS و XPS هستند. در انتها به منظور شناسایی شرایط آسایش در درون فضاهای مسکونی با در نظر گرفتن مقیاس هفت گانه اشری بهینه ترین دیوار معرفی می گردد. پژوهش فوق دارای روش شناسی کمی و مقایسه ای است که بر پایه مطالعات کتابخانه ای و میدانی با شبیه سازی 12 نوع دیوار در اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول توسط نرم افزار دیزاین بیلدر به تجزیه و تحلیل پرداخته است.نتایج شبیه سازی در حالت ناپایدار مغایر با شرایط پایدار در اقلیم گرم و نیمه خشک است. براساس روش محاسباتی شرایط پایدار، دیوار با ضریب هدایت حرارتی کمتر دارای رفتار حرارتی بهینه تری است. در حالی که در شرایط ناپایدار، دیوار با جرم حرارتی بالاتر نقش موثرتری را به جهت دستیابی به شرایط آسایش حرارتی ساکنین ایفا می کند. از میان 12 دیوار بررسی شده، با توجه به شرایط آسایش نشان داده شده در شاخص PMV و نظر به نیاز غالب سرمایش اقلیم گرم و نیمه خشک دزفول می توان نتیجه گرفت که دیوارهای دارای عایق حرارتی ETICS و XPS دارای عملکرد مناسبی نیستند. در حالی که دیوارها با آجر سوراخدار، بلوک سفالی، بلوک هبلکس و بلوک لیکا بدون عایق حرارتی عملکرد بهتری را دارا هستند؛ از میان این دیوارها، دیوار با بلوک لیکا بدون عایق حرارتی مناسب ترین رفتار حرارتی و دیوارها با بلوک هبلکس و آجر سوراخدار هر دو بدون عایق حرارتی به ترتیب در رتبه دوم و سوم در جهت دستیابی به آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی قرار می گیرند.
شناسایی اصول اجرایی در طراحی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
111 - 122
حوزههای تخصصی:
طراحی مشارکتی به عنوان رویکردی کاربردی در حوزه طراحی، همواره با چالش های فراوان درگیر بوده است. به طوری که حجم وسیعی از مطالعات، به معرفی روش های جدید در این زمینه پرداخته اند. اما با وجود این گستردگی در پژوهش ها، نگارندگان در مرور منابع، به پژوهش جامعی که با هدف دسترسی به مجموعه ای یکپارچه از شیوه ها یا اصول انجام گرفته باشد، دست نیافتند. به همین دلیل سوال اصلی این پژوهش، در رابطه با شناسایی اصول اساسی در اجرای یک پروژه طراحی مشارکتی و بررسی ارتباط بین این اصول است. این مطالعه با هدف رسیدن به تفسیری جدید و یکپارچه در این زمینه قصد دارد تا با مطالعه ای کیفی به روش فراترکیب، مجموعه ای از اصول کلی برای پیاده سازی رویکرد طراحی مشارکتی ارائه دهد. 8 مقوله ای که با ترکیب و تفسیر یافته های مطالعات منتخب، از طریق سه مرحله کدگذاری شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به عنوان اصول اجرایی بدست آمد، عبارتند از: شفاف سازی مشارکت، توانمندسازی مشارکت کنندگان، بسترسازی مشارکت، متناسب سازی اجزای مشارکت، تحریک مشارکت، عدالت در مشارکت، مدیریت نتایج مشارکت و مشارکت پایدار. در انتها ارتباط مفهومی بین این مقولات بررسی و هشت نوع ارتباط مشخص بین مقوله ها شناسایی شد. همچنین با ارائه مثال هایی از پروژه های مشارکتی انجام شده، کاربرد و زمینه های استفاده از هشت مقوله پیشنهادی، توضیح داده شد.
تحلیل معنا در قالیچه کلیمی قادر مطلق با موضوع قربانی کردن بر مبنای نظریه آیکونولوژی اروین پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
7 - 25
حوزههای تخصصی:
قالیچه های تصویری کلیمی با وجه دینی و نمادین، یکی از ساحت های قابل مطالعه در بستر مطالعات نظری از جمله نظریه و رویکرد آیکونولوژی (شمایل شناسی) است؛ که به جهت تحلیل و تفسیر متون تصویری و دست یابی به معنای عمیق یک تصویر از طریق مضمون های روایی، کلامی و نمادین مرتبط با آن با در نظر گرفتن بسیاری از ویژگی های ساختاری و محتوایی اثر، می تواند قابل مطالعه و بررسی باشد. قالیچه تصویری با عنوان قادر مطلق و موضوع محوری قربانی کردن ابراهیم نبی، از مهم ترین قالیچه های رایج در سنت قالی بافی کلیمیان است؛ که در این پژوهش، به شیوه آیکونولوژی مورد مطالعه قرارخواهد گرفت. پرسش مطروحه در باب موضوع این است که: مضامین کلامی، روایی و تصویری نهفته در روایت قربانی کردن اسماعیل (اسحاق) کدام است و این عناصر در پی بیان چه مفاهیم یا پیامی هستند؟ پی جویی در آشکار کردن، فهم و درک معناها و لایه های زیرین داستان از طریق شناخت ابعاد صوری (عناصر و نقش مایه ها) و محتوایی و روابط بین آن ها، هدف این پژوهش است. یافته های این پژوهش در یک سطح، شامل یادآوری آموزه های بنیادین و اخلاقی دین موسوی و هویت کلیمی است که در قالب نظام های کلامی و تصویری نمادین، نقش پردازی شده است؛ و در سطحی دیگر، که پیام و هدف اصلی را در بر می گیرد، ابلاغ، تاکید و نشان دادن آموزه دینی، اخلاقی و حکمی «اطاعت و تسلیم بودن» در برابر معبود از طریق آیین «قربانی» کردن و گذشتن از ممتازترین داشته ها و خواست ها می باشد. این پژوهش از نوع کیفی و بنیادین، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.
تحلیل آسیب شناختی کتاب شناسی های توصیفی و تحلیلی حوزه اسطوره در ادبیات و هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
757 - 771
حوزههای تخصصی:
کتاب شناسی ها در جایگاه اساسی ترین منابع جست و جو و پژوهش، یاری گر محقّقان هستند. آن چنان که در دهه گذشته در زمینه های گوناگون شاهد روی آوردن پژوهشگران به نوشتن کتاب هایی در این زمینه بوده ایم. در این بین کتاب شناسی هایی که درباره یک رشته نوپا در کشورمان نگاشته می شوند، اهمیت دوچندان می یابند. اسطوره پژوهی در سال های متأخّر در بین پژوهشگران، علاقه مندان بسیاری یافته و چه در تألیف و چه در ترجمه از نظر کمّی و کیفی رشد قابل توجّهی پیدا کرده است. استقبال مؤلّفان و مترجمان و روی آوردن به موضوعات اسطوره، باعث چاپ و تعدّد کتاب های بسیاری درباره اسطوره های ایران و دیگر کشورهای جهان گشته و به تبع آن، برخی از محقّقان برای آسان کردن کارِ علاقه مندان به این حوزه، به سوی کتاب شناسی اسطوره رفته و سعی کرده اند تا با معرّفی و تحلیل آثار نوشته شده در این زمینه، کمک بیش تری به رشد این شاخه ارزشمند از علوم انسانی داشته باشند. مسئله ای که پژوهش حاضر دنبال می کند آسیب شناسی این نوع پژوهش ها است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که با وجود ارزشمندبودن این کار، کتاب شناسیِ اسطوره، گرفتار آسیب های فراوانی شده است: رویکرد متفاوت و غیرعلمی در بخش توصیف، عدم تحلیل و یا تحلیل های غیرعلمی و گزینشی کتاب ها، عدم تسلّط نویسندگان بر موضوع اسطوره، کاستی های دانشگاهی و علمی و فرهنگی که مهم ترین آن عدم توجّه به این نوع از دانش سودمند می باشد و هم چنین حجم بالای کتاب شناسی ها که احتمال خطاهای محتوایی و نگارشی را بالا می برد- و از سویی نقطه قوّت آن به شمار می آید- از جمله این آسیب ها می باشد.اهداف پژوهش:آسیب شناسی در حوزه کتاب شناسی توصیفی- تحلیلی اسطوره و دلایل به وجود آمدن آن ها.شناسایی عوامل رشد و بالندگی کتاب شناسی حوزه اسطوره در ادبیات و هنر.سؤالات پژوهش:کتاب شناسی اسطوره در ایران چه کاستی ها، نابسامانی ها و آفت هایی دارد و را حل آن چیست؟آسیب شناسی در این حوزه چه تأثیری بر بالندگی کتاب شناسی در زمینه اسطوره خواهد داشت؟
بازآفرینی مسجد حسن پادشاه تبریز بر اساس شواهد تاریخی و اسلوب هندسی در معماری ترکمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
534 - 553
حوزههای تخصصی:
مسجد حسن پادشاه به عنوان یکی از بناهای مجموعه نصریه در پیوند با دارالمساکین و مدرسه تحت عنوان مجموعه نصریه یکی از بناهای ارزشمند میدان صاحب آباد (حسن پادشاه) بوده است. این بنا تحت تاثیر زلزله هایی که در تبریز رخ داد، از بین رفته و در دوره های صفوی و قاجاری نیز باز سازی شد. با این حال تخریب در این مسجد بسیار زیاد بوده و شکوهی که از آن در سفر نامه ها و منابع تاریخی دوران ترکمانی وصف شده است را به تصویر نمی کشد. کشف تهرنگ این بنا در حفاری ها و خوانش منابع تاریخی امکان مطالعه این بنا را فراهم کرده است. در این جهت برخی پژوهش گران پیشین با تکیه بر توصفیات نقل شده در منابع مکتوب تلاش کرده اند تا این بنا را بازآفرینی تصویری کنند. عدم توجه به اسلوب هندسی معماری ترکمانی سبب شده تا بازآفرینی های ارائه شده از ویژگی های ساختاری معماری ترکمانی دور باشد. بنابراین این پژوهش با استفاده از روش مقایسه-تطبیقی در پی پاسخ به این پرسش ها است که اسلوب هندسی در ساختار فضایی معماری ترکمانی چگونه بوده است؟ و اسلوب ساختاری گره ها در ارتباط با سطوح معماری چگونه بوده است؟ و همچنین اسلوب ساختاری بدست آمده چه ارتباطی با کالبد برجای مانده از مسجد حسن پادشاه به هدف بازآفرینی تصوری آن برقرار می کنند؟ هندسه به عنوان اصل اساسی که به صورت دو بعدی و سه بعدی ناظر بر سه شاخه سازه، فضا و سطح بود، مورد مطالعه قرار گرفت که تطبیق کالبد بدست آمده با اسلوب ساختارهای هندسی بناهای هم عصر سازگار بوده است. ساختار فضایی مسجد مبتنی بر ساختار گنبدخانه اصلی بوده است که جرز های آن بر اساس شبکه متعامد در یک انتظام هشت ضلعی جای می گیرد. کاربرد گره ها نیز در ازاره و پیشانه ایوان از گره های شش پر یا شبکه های شش ضلعی در بغل کش ها از گره هشت پر، در دیوارهای جناحی ایوان از شاه گره، پایه ایوان گره ده پر بوده است.
بررسی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر با استفاده از روش تحلیل محتوا در تطبیق با اهمیت برندسازی در ترویج هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
265 - 283
حوزههای تخصصی:
جایگاه یابی برندهای فعال در صنایع مرتبط با هنر به واسطه نقش مؤثر آن در خلق تصویری متمایز از رقبا در ذهن مخاطبی که در دنیای امروز با بحران انتخاب مواجه است، دارای اهمیت به سزایی است. علی رغم تحقیقات متعدد در مورد جایگاه یابی، نیاز به تحقیقی جامع، که بتواند مؤلفه های جایگاه یابی را به درستی به تصویر کشیده و راهنمای عملی مناسبی برای هنرمندان ارائه دهد، خصوصاً باتوجه به اهمیت برندسازی در ترویج هنر اسلامی احساس می گردد. بر این اساس، هدف از تحقیق حاضر شناسایی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر است. پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری بوده که با جهت گیری اکتشافی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی به جمع آوری دادها با استفاده از مرور سیستماتیک مقالات معتبر علمی پرداخته و کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی انجام شده است. یافته ها سنگ بنای جایگاه یابی را بر ۳۲ شاخص در قالب ۹ مقوله کلی و سه بُعد منابع و دارایی ها، قابلیت ها و منافع جایگاه یابی استوار می سازد که مسیر فعالان عرصه هنر برای شناساندن محصول/خدمت خود و یا برند شخصی هنرمند و کسب جایگاهی متمایز در ذهن مخاطبان در رقابت با سایر رقبا را خصوصاً در حوزه ترویج هنر اسلامی روشن می سازد.اهداف پژوهش:شناسایی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر.دسته بندی مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر.سؤالات پژوهش:مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر کدامند؟مؤلفه های جایگاه یابی برند در هنر چه دسته بندی هایی دارد؟
نقش جلوه های بصری هنر اسلامی در افزایش یادگیری آموزش آنلاین زبان خارجی از نگاه پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
784 - 797
حوزههای تخصصی:
ظهور و گسترش پدیده پست مدرنیسم در سال های اخیر در زمینه های مختلف زندگی اعم از هنر و علوم اجتماعی تا زندگی روزمره انسان قابل توجه بوده و تأثیر این رویکرد در سیستم آموزش زبان خارجی نیز حائز اهمیت می باشد. همان طورکه آموزه های پست مدرنیسم توانسته در کشورهای صنعتی باعث پیشرفت و رشد می شود، این رویکرد جدید می تواند کلاس آموزش زبان خارجی را نیز به طرز مثبتی تحت شعاع قرار دهد. کتب و مقالات متعددی درخصوص پست مدرنیسم و تأثیر آن در امور زندگی انسان قابل دستیابی است ولی هدف این پژوهش روشن ساختن جلوه های بصری هنر اسلامی و پست مدرنیسم در کلاس آموزش و یادگیری زبان خارجی است. روش انجام پژوهش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای است. بدین ترتیب، ابتدا ویژگی های پست مدرنیسم به عنوان یک حرکت یا یک دوره مابعد تجدد (مدرنیسم) به طور خلاصه برشمرده شد؛ سپس به تأثیر هرکدام از ویژگی ها و رویکردها در کلاس آموزش زبان خارجی پرداخته شد؛ سرانجام نتیجه گرفته می شود که این ویژگی ها می تواند بر یادگیری، کشف خلاقیت، انعطاف پذیری، فرهنگ آموزی، توانایی کار تیمی و سایر مهارت های مورد نیاز یادگیری زبان خارجی تأثیری مثبت و روبه جلو داشته باشد.اهداف پژوهش: تبیین مفهوم پست مدرنیسم در کلاس آموزش زبان خارجی.ارائه پیشنهادات جهت برگزاری کلاس آموزش زبان مبتنی بر اصول پست مدرنیسم و کاربرد جلوه های بصری هنر اسلامی.سؤالات پژوهش:معنای پست مدرنیسم در کلاس آموزش زبان خارجی چگونه تعریف می شود؟نحوه برگزاری کلاس آموزش زبان مبتنی بر اصول پست مدرنیسم و کاربرد جلوه های بصری چیست؟
بررسی راهکارهای ارتقاء کیفیت محیطی و بهره برداری بهینه از منطقه فرهنگی-گردشگری عباس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اراضی عباس آباد یکی از مهم ترین ظرفیت های طبیعی و تپه های تاریخی شهر تهران است که از حدود 17 سال پیش، به منظور ایجاد قطب گردشگری و فرهنگی پایتخت ایران مورد برنامه ریزی و سپس بهره برداری قرار گرفت. با توجه به آغاز به کار حوزه های جدید فعالیتی در این مجموعه، تغییرالگوهای فراغتی و نیازهای شهروندان و نیز تعارضات مدیریتی به دلیل استقرار ارگان های مستقل در محدوده به نظر می رسد مدیریت موثر فعالیت های مجموعه در گرو توجه به تغییرات صورت گرفته و بازنگری نیازها و ظرفیت ها با توجه به شرایط حال حاضر است. در این راستا از طریق مطالعات اسنادی، مشاهدات میدانی، مصاحبه های عمیق با ذینفوذان و ذیمدخلان و نظرسنجی از مراجعان به بخش های مختلف از طریق پرسشنامه در ماه ها و فصول مختلف طی یک سال، وضعیت بهره برداری از مجموعه بررسی شد و راهکارهای متناسب ارائه شد. اهم این راهکارها به لزوم افزایش تنوع و اختلاط عملکردی در مجموعه، افزایش نقش آفرینی اراضی در فعالیت های فرهنگی به ویژه با محوریت بخش خصوصی، تأمین شرایط اولیه آسایشی در فضاهای باز، ارتقاء شیوه های اطلاع رسانی و آوازه سازی و نیز ارتقاء زیرساخت های مدیریتی متناسب با بهره برداری اشاره دارد.
اثر معماری مدرسه بر پایداری اجتماعی-فرهنگی در جوامع چند سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیایی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است برای جلوگیری از گسست و بروز نابسامانی های اجتماعی، نیازمند پایه های محکمی هست تا بتوان از طریق آنها در جامعه هایی با چند سطح اجتماعی و فرهنگی همچنان همبستگی را حفظ کرد؛ برای نیل به هدف پایداری در اجتماع می توان به فضاهای آموزشی که از تمام سنین و گرو ها در آن حضور دارند، به عنوان فضایی اثربخش برای آموزشدهنده و آموزشگیرنده توجه ویژه داشت و با هدف ایجاد حس تعلق و تقویت هویت میان کاربران و مکان انگیزه آنها را به فعالیت در راستای پایداری اجتماعی و فرهنگی افزایش داد. از آنجا که مناطق محروم اخیراً مورد توجه مسئولان و خیرین مدرسهساز جهت کمک به محرومیت زدایی قرار گرفته است، جا دارد که پژوهشگران حوزه معماری و شهرسازی نیز به صورت علمی این مسیر را تبیین و اجرایی کنند. پرسش های تحقیق پیشرو این است که آیا می توان در سطح کلان با در نظر گرفتن عوامل پایداری در طراحی مدارس به پایداری اجتماعی- فرهنگی جامعه با لایه های اجتماعی متفاوت کمک کرد؟ کدام یک از عوامل پایداری در طراحی مدارس تأثیر بیشتری در پایداری اجتماعی- فرهنگی دارد؟ کدام یک از شاخص های طراحی مدارس مورد توجه قرار گیرد امکان تحقق پایداری اجتماعی- فرهنگی نیز افزایش خواهد یافت؟ در این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای همچنین تجزیه و تحلیل امتیازات به دست آمده از پرسشنامه، میزان تأثیر شاخص های طراحی مدرسه با عوامل پایداری اجتماعی- فرهنگی، طرح و فرم مدرسه و حیاط از موارد تأثیرگذار در ارتقاء پایداری اجتماعی- فرهنگی در کالبد مدرسه شناخته شد.
صورت شناسی مزارع مسکون تاریخی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۳)
431 - 448
حوزههای تخصصی:
اقلیم گرم و خشک مرکزی ایران محل شکل گیری مزارع تاریخی از قرون اولیه اسلامی تا دوره پهلوی بوده است. در این اقلیم و در جریان پژوهش های اخیر، 42 باب مزرعه در پیرامون شهرهایی چون قم، اصفهان، کاشان و یزد شناسایی و مستند شده اند. این مزارع دارای قابلیت های کالبدی و کارکردی ویژه هستند و بخشی از زیست معیشتی و میراث کشاورزی ایران را شکل داده اند. مسئله تحقیق، کمبود پژوهش درباره ویژگی های شکلی و صورت های متنوع مزارع تاریخی است. هدف تحقیق، شناخت عمیق تر مزارع تاریخی در اقلیم گرم و خشک مرکز ایران است. بر این اساس دو سؤال درباره عناصر شکل دهندهِ صورت و دسته بندی آن ها مطرح شده است. در ادامه، تعداد 10باب از مزارع اربابی، انتخاب شده و با رهیافت تفسیرگرایی و راهبرد تفسیری تاریخی مورد تدقیق قرار گرفتند. یافته ها نشان داده است در مقیاس نظام پهنه بندی، هر مزرعه دارای سه نوع پهنه؛ کالبدی، کشتخوانی و عرفی (منظری) است. از نظر الگوی توزیع و هم نشینیِ عناصر، دو الگوی «خطی و متمرکز» وجود دارد و در مقیاس تنوع کاربری ها نیز مزارع به دو دسته «معتبر و محقر» تقسیم می شوند. براین اساس می توان مزارع مسکون تاریخی در ایران را به دو صورت الف)؛ قلاع کشتخوانی با الگوی متمرکز ب)؛ مجموعه های کشتخوانی با الگوی خطی دسته بندی نمود. اغلب مزارع شناسایی شده در این اقلیم دارای صورت «مجموعه های کشتخوانی با الگوی خطی» هستند و با دوره تاریخی شکل گیری شان ارتباط معنی داری دارند.
بررسی تزئینات معماری با تمرکز بر کاشی کاری در مکاتب نگارگری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
95 - 116
حوزههای تخصصی:
مدارک تصویری، ازجمله مهم ترین منابع در تحقیقات تاریخ معماری ایران، محسوب می شوند. یکی از این مدارک نقاشی است. بااین حال، ظرفیت ها و اهمیت ویژه ای که این نقاشی ها دارند، به طور کافی موردتوجه قرار نگرفته و کمتر در تحقیقات معماری مورداستفاده قرار گرفته اند. ازاین رو، نیاز به بررسی و تحلیل عمیق تر این نقاشی ها و تأثیرات آن ها بر معماری، احساس می شود. مکتب هرات، به عنوان یکی از مکاتب مهم در تاریخ معماری ایران است. این مکتب قادر است فضاهای معماری دوره تیموری را به طور واقعی بازنمایی کند و این به طور خاص از آنجایی مهم است که معماری این دوره دارای ویژگی های واقع گرایانه و بازتابی از عناصر معماری اسلامی است. در این مقاله، به بررسی و تحلیل میزان واقع گرایی تزئینات کاشی کاری نقاشی های بهزاد پرداخته شده است. روش انجام پژوهش حاضر غیر پیمایشی و مبتنی بر رویکرد تفسیری - تاریخی است. درواقع در اینجا با منطق اولویت قرار دادن «امکان استخراج مستندات به صورت میدانی» و «برداشت نگاره های به کاررفته در مستندات» به عنوان شرط استنباطی و معرف، در منطق شواهد پژوهش، از نمونه گیری تصادفی بهره برده است. ساختار پژوهش وابسته به نگاره های بهزاد و مفاهیم معماری موجود در نگاره های وی در تحلیل و تفسیر آثار منتخب، با درآمدی از این هنرمند آغاز گردیده و در مرحله بعد به تحلیل بناهای واقعی تأثیرگذار در آن آثار می پردازد.
اصفهان شهر نظاره: بازشناسی معماری نظرگاهی صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم آبان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
5 - 22
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ازآنجاکه هدف بنیادی منظر شهری تاریخی مبنایی از درک و رویکردی یکپارچه برای تشخیص، ارزیابی، حفاظت و مدیریت مناظر شهری تاریخی است، شناسایی پتانسیل ها و ارزش های مادی و معنوی که شخصیت تاریخی شهر را شکل می دهند از نخستین مفاهیمی هستند که در قالب مناظر شهری مورد شناسایی قرار می گیرند و پس از آن به رسمیت شناخته می شوند. تا کنون تحقیقات ارجمندی، در مورد معماری ایرانی، باغسازی و نظرگاه درون باغ ها یا کوشک ها انجام گرفته است. اما در مورد نقاط دیدگاهی یا نظرگاه های شهری به عنوان یکی از وجوه ارزشی منظر شهری به طور مستقل پرداخته نشده است؛ البته، در گزارش های تاریخی و یادداشت های اروپاییان در مورد اصفهان، اهمیت این نقاط از نظر دور نمانده و به طور ضمنی مورد اشاره قرار گرفته اند. نظرگاه های شهری، از آن جهت حائز اهمیت اند که در فهم و ادراک مناظر و رابطه دو سویه ناظر و منظره مؤثر و لازم هستند. ازآنجاکه بیشترین توسعه شهری اصفهان در دوره صفوی رخ داده و سرمشق مناسبی برای دستورالعمل سازی تولیدات معماری و کیفیت های منظرین در دیگر شهرهای ایران شده است به عنوان بستر مطالعات این تحقیق موردتوجه قرار گرفته است. اصفهان که تجربه پایتختی دو دوره تاریخی را داشته، امروزه بسیاری از عمارت ها و عناصر منظر شهری خود را از دست داده یا دچار تغییرات عمده شهرسازی شده است. بنابر شواهد موجود آنچه از منظر شهری تاریخی اصفهان برجای است عمدتاً از پایتختی دوره صفوی است.
هدف پژوهش: مقاله حاضر تلاش دارد تا به شناسایی مفاهیم و شأن نظرگاهی فراورده های معماری شهری در ساخت پایتخت صفویان بپردازد.
روش پژوهش: این مقاله در بستر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استناد به متون تاریخی، تدقیق گزارش ها و مفاهیم رایج و نافذ در ادبیات معماری شهری و شواهد برجامانده از دوره صفویه به شناسایی و خوانش معماری نظرگاهی اصفهان صفوی می پردازد.
نتیجه گیری: بررسی ها روی فراورده های معماری شهری اصفهان نشان می دهد که طراحان صفوی اراده ای قوی برای هم آغوشی فضاهای شهری با طبیعت داشته و با انتخاب هندسه مستطیل، ایجاد نهرهای آب و کاشت ردیف درختان در همه فضاهای شهری، خواستی مؤکد در ساخت مکان هایی با خصلتِ باغ داشتند. ازاین رو اصفهان را چون باغی گسترده و فراورده های معماری شهری را نیم باز و نیم بسته به مثابه نظرگاه طراحی و به اجرا درآورده اند و این تصور متجلی می شود که «کهن الگوی باغ ایرانی سرمشقی برای معماری شهری صفوی و نیز اصفهان صفوی شهری برای نظاره بوده است».
مطالعه پس زمینه سازی در نقاشی های دوران اول و دوم قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم دی ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
73 - 82
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از جمله جنبه های مهم هنر قاجار که کم تر مورد توجه قرار گرفته پس زمینه نقاشی های این دوره است. پس زمینه یک اثر ممکن است از الگوها و قواعد خاصی پیروی کند. چیزی که مسئله پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد.
هدف پژوهش: درک الگوها، قواعد و نقشی که پس زمینه در نقاشی های دوران اول و دوم قاجار ایفا می کند و نیز پاسخ به این پرسش که هنرمندان هر دوره از چه الگوها و یا قواعدی برای پس زمینه سازی آثار استفاده می کرده اند؟
روش پژوهش: تحقیق پیش رو براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی-نظری و براساس ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است. با استفاده از سیزده نمونه از آثار نقاشی دوران قاجار به صورت انتخابی، داده های مربوط به سؤال های مطرح شده استخراج، طبقه بندی و مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته است.
نتیجه گیری: نتایج یافته ها دو شیوه کلی را در پس زمینه سازی های دو دوره نشان می دهد. پس زمینه سازی ها در دوران نخست بیش تر با استفاده از الگوی هندسی و منظره پردازی ها با الهام از نقاشی اروپایی و به صورت ذهنی صورت می گرفته است. در دوره دوم پس زمینه سازی با استفاده از فضای واقعی ایرانی و به شیوه واقع گرایانه و طبیعت پردازانه صورت می گرفته است. تفاوت در شیوه آموزش هر دو دوره باعث ایجاد تفاوت ها در آثار شده است، که در نتیجه آن پس زمینه ها در دوران نخست علی رغم بهره وری از عناصر اروپایی با تسلط عناصر ایرانی و در دوره دوم با تسلط کامل شیوه و عناصر غربی به وجود آمده اند.
راهکارهای ارتقای جایگاه طراحان شهری در نظام ساخت سازهای شهری ایران
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
120 - 136
حوزههای تخصصی:
فرایند ساخت وساز در شهرهای ایران در وضعیت فعلی به طراحی و نظارت مهندسان عمران، معمار، تاسیسات برقی و مکانیکی محدود می شود. در این فرایند جایگاه چندانی برای رشته طراحی شهری در نظر گرفته نشده است. نابسامانی منظر شهری، فضاهای شهری آشفته یکنواختی و اغتشاش بناها و نادیده گرفته شده الگوها و زمینه های بومی و ساخت وسازهای با کیفیت پایین گواهی بر خلاء کیفیات طراحی شهری است. فعالیت مهندسان شهرساز دارای پروانه اشتغال نظام مهندسی محدود به انطباق کاربری زمین و تفکیک اراضی است. توجه صرف بر نیازها و ملاحظات فضاهای خصوصی در حداقل سطوح و کم توجهی به نیازها و ملاحظات عمومی مساله مورد تاکید این پژوهش می باشد. هدف این مقاله تبیین ضرورت ارتقای جایگاه طراحی شهری در نظام مهندسی ساختمان و ارائه راهکارهای پیشنهادی در این حوزه است که با روش تحقیق توصیفی و تحلیلی با استفاده از شیوه های مطالعه اسنادی و میدانی انجام می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که تدوین و تصویب قوانین و مقررات طراحی شهری می تواند با ایجاد نظم، هماهنگی و تنوع به ارتقای کیفیت های محیطی منجر شود. این قوانین می تواند در موضوعات تراکم، ارتفاع ساختمان ها، طراحی نما، لفاف حجمی ساختمان ها، طراحی فضاهای شهری و نظارت در اجرای آن، طراحی و ساماندهی منظر شهری، از طراحان شهری در نظام مهندسی ساختمان استفاده شود.
ارایه مدل ارزیابی تاب آوری شهری در برابر حملات هوایی با استفاده از روش(IHWP) نمونه موردی منطقه 5 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
116 - 142
حوزههای تخصصی:
اگردر پایداری شهرها تهدیدات طبیعی و انسان ساخت در نظر گرفته نشوند، سیستم های کالبدی، شامل کلیه سازه ها و زیرساخت هایی که مانند بدنه، استخوان ها، شریان ها و ماهیچه های آن شهر عمل میکنند، هم چنین اجزای سیستم های اجتماعی و سازمانی، شامل کلیه انجمن ها، سازمان ها و روابط میان آنها است که مانند مغز شهر عمل میکنند در برابر تهدیدات آسیب شدیدی می بیند و عملا عملکرد شهر با اختلال شدید روبرو می شود و از سوی دیگر در طول تاریخ بشر همواره صحنه های جنگ و برخوردهای نظامی را تجربه کرده است و کمتر سرزمینی از این آفت مصون مانده است. با پیشرفتهای صورت گرفته در حوزه حمالت نظامی امروزه تمامی مناطق شهری در معرض خطر ناشی از حملات هوایی می باشند بنا براین هدف اصلی این مقاله شناسایی و ارزیابی شاخص های تاثیرگزار بر تاب آوری شهرها در برابر حملات هوایی می باشد در این راستا با طراحی پرسشنامه ای با استفاده از روش IHWP وزن هر یک از شاخص ها محاسبه گردید و سپس با استفاده از پایگاه داده های اطلاعات مکانی GIS تاب آوری منطقه پنج تهران در برابر حملات هوایی محاسبه شد و که نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد کالبدی و محیطی، ایمنی و امنیت، اجتماعی و فرهنگی، سازمانی و نهادی و اقتصادی دارای اهمیت بوده و در بخش معیارها نیز درجه اهمیت کاربری با امتیاز 5، دسترسی به فضاهای امدادرسانی با امتیاز 4 دارای بیشترین تأثیر رادارد
آتش در هنر نگارگری ایرانی: معناشناسی و بعد نمادین «آتش» در فرهنگ ایرانی
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳)
125 - 50
حوزههای تخصصی:
نماد آتش مظهری از معانی مختلف است. ازجمله این معانی دگرگونی، اشتیاق، پاک سازی و انرژی است. هنرمندان در سراسر فرهنگ ها از آتش به عنوان یک استعاره قدرتمند استفاده می کنند. این افراد ماهیت پویا و غیرقابل پیش بینی آن را برای انتقال مضامین زندگی، خلاقیت و ماهیت چرخه ای هستی به تصویر می کشند. ویژگی های دوگانه آتش که هم قادر به تخریب و هم خلقت است، آن را به نمادی غنی در بیان هنری سنتی تبدیل می کند که نمایشی همه کاره و عمیق از تجربیات و احساست انسانی ارائه می دهد. لذا این پژوهش در پی پاسخ گویی به پرسش اساسی است که: چگونه تصاویر و نقوش آتش در نگارگری ایرانی بازنمایی شده است؟ و چه نقش نمادینی در فرهنگ و هنر ایران داشته است؟ اهداف این پژوهش به طور خاص، عبارت اند از: بررسی معناشناسی و جایگاه آتش در فرهنگ و هنر ایرانی (دوران باستان و دوران اسلامی)، تحلیل نمادهای آتش در هنر نگارگری ایرانی، شناسایی کارکردها و نقش های مختلف آتش در هنر نگارگری ایرانی. لذا این مقاله درصدد است تا با شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی آتش در باورهای کهن، آتش در ایران باستان و دوره اسلامی، نور و آتش، جایگاه آتش در فرهنگ ایران و نیز چگونگی ترسیم آتش در نگارگری ایران بپردازد. نتایج حاکی از آن است که در هنر ایران باستان آتش اغلب با دین زرتشتی، مرتبط است. علاوه بر این، آتش نماد روشنگری، خرد و مبارزه ابدی خیر و شر در بیان هنری ایرانی است. در دوران اسلامی، نماد آتش در هنر نگارگری ایرانی همچنان جایگاه مهمی داشته و با مفاهیم اسلامی درهم تنیده شده است. در هنر نگارگری اسلامی، آتش به عنوان نماد روشنایی، الهام و ارتباط با جهان معنوی ظاهر می شود و به مانند شعله های آتشین درصحنه های مذهبی و دینی به کاررفته است. در ادبیات عرفانی ایرانی نیز، آتش به عنوان نماد عشق، معرفت و معنویت مورداستفاده قرارگرفته است. درنهایت چنین نتیجه می شود که نگارگر ایرانی، در اعصار گوناگون از تمایز میان آتش نور الهی و آتش سوزاننده مطلع بوده است و آن را در تمایز میان فرم و رنگ انواع آتش به تصویر کشیده است. هرچند که ممکن است، مبانی نظری آن در دل تاریخ حل شده باشد، اما تأثیر آن، همواره به صورت یک سنت، در فرهنگ تصویرسازی ایرانی اسلامی باقی مانده است؛ بنابراین، نماد آتش در هنر نگارگری ایرانی در دوران اسلامی همچنان حضورداشته و با مفاهیم اسلامی تلفیق شده است و بیانگر بعد معنوی و عرفانی این عنصر است.
تأثیر طراحی لباس سینمای هالیوود بر تحول مد در میانه قرن بیستم (مطالعه موردی: فیلم صبحانه در تیفانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
125 - 142
حوزههای تخصصی:
با به تکامل رسیدن هنر صنعت سینما در قرن بیستم، هالیوود به عنوان مرکز فرهنگی هنری آمریکا مورد توجه تمام جهانیان قرار گرفت و فیلم های سینمایی به رسانه ای پرمخاطب تبدیل شدند که به کمک دیگر هنر ها سعی بر انتقال مفاهیم جدید داشتند. یکی از این هنرها، طراحی لباس بود که به منظور همکاری با سینما، گرایش طراحی لباس سینما را به وجود آورد. طراحان لباس هالیوود خیلی زود به موفقیت موردنظر رسیدند و توانستند با طراحی لباس برای ستارگان هالیوود، مُد جدیدی را به بازار ارائه کنند که علاوه بر انتقال مفاهیم جدید، تبلیغات تجاری موفقی برای فیلم سازان و شرکت های تجاری مد محسوب می شد. در این سال ها، بازیگران هالیوود به الگو های جوانان در مد لباس و سبک زندگی بدل شده بودند و طراحان با ارائه طرح های جدید خود بر تن این بازیگران تعیین کننده مد غالب آن دوران بودند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر رسانه ها، به خصوص رسانه سینما بر مد و با طرح این پرسش که مد لباس چه رابطه ای با سینما داشته و بازیگران هالیوود در این میان چه نقشی داشته اند، سعی دارد با بررسی مد ارائه شده در هالیوود با نام «سبک هالیوودی» و به روش مطالعه کتابخانه ای منابع موجود، به چگونگی رابطه مد و سینما بپردازد؛ بنابراین در این مسیر به صورت موردی به مطالعه سبک لباس آدری هپبورن، ستاره مشهور هالیوود، روابط او با طراحان لباس آن زمان، مانند هوبرت ژیوانشی و تأثیرات او بر مد پرداخته و همچنین جهت بررسی دقیق تر به نقد طراحی لباس فیلم «صبحانه در تیفانی» (1961) و تأثیرات لباس های این فیلم بر مد به روش مشاهده ای پرداخته است. در انتها، با مطالعه تأثیرات بازیگران هالیوود در مد سال های میانه قرن بیستم متوجه می شویم که بازیگران یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل گیری مد ها و تعیین فرهنگ ها هستند و تأثیرات آن ها می تواند ماندگار باشد.
مطالعه تطبیقی نقش، رنگ و تکنیک در ارسی های قاجاری شهرهای آمل و تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
57 - 74
حوزههای تخصصی:
پنجره های ارسی از جمله پرتکرارترین عناصر تزیینی کارکردی در بناهای قاجاری هستند که علی رغم ظاهری مشترک، به نظر متاثر از ویژگی های بومی هر ناحیه، ساخته و تزیین می شدند. از جمله مناطقی که این عناصر در آن جا با تعدد کمی برجای مانده، شهرهای آمل و تبریز هستند. بر همین بنیان، هدف از نگارش این تحقیق، مطالعه و بررسی تطبیقی خصوصیات ساختاری و تنوع نقوش مورد استفاده در ارسی های این دو شهر به منظور دست یابی به یک الگوی مشترک از فرم، نقش، رنگ و تکنیک ساخت است. از این رو، پرسش قابل طرح بدین صورت است که، تمایزات و تشابهات نقوش، رنگ و تکنیک های ساخت در ارسی های قاجاری شهرهای آمل و تبریز چیست؟ و تنوع نقش و رنگ در ارسی بناهای مورد بررسی چگونه است؟ با توجه به اهمیت تاریخی، تنوع نقش و رنگ به کار رفته در این ارسی ها هم چنین، تخریب آن ها، ثبت و دسته بندی شان ضرورت دوچندانی دارد. اطلاعات و داده ها به صورت کتابخانه ای و با پیمایش های میدانی به دست آمده؛ سپس، تجزیه و تحلیل داده ها با روش توصیفی-تطبیقی انجام شده است. مبنای انتخاب ارسی ها بر اساس مولفه هایی نظیر 1) تنوع و گستردگی نقوش (تراکم نقش و فراوانی در شیشه های رنگی)، 2) اصالت ارسی در بنا و 3) سالم بودن و عدم مرمت و تغییرات جدی بر روی آن ها. بر همین اساس نیز تعداد شش ارسی از خانه تاریخی هر شهر انتخاب و با یک دیگر قیاس گردیده اند. تعداد یک ارسی از هر شهر متعلق به اوایل و مابقی مربوط به اواسط دوره قاجار هستند. نتایج تحقیق حاضر بدین شرح است: شکل کلی کتیبه در ارسی های آمل و تبریز به ترتیب، صاف و نیم دایره بوده است. ارسی های آمل به لحاظ تعداد و اندازه در سطح نازل تری نسبت به ارسی های تبریز قرار می گیرند؛ اما در عوض تراکم نقوش بالاتری را دارا هستند. رنگ های قرمز، زرد و آبی در بین ارسی های آمل و در نقطه مقابل رنگ های، سفید، قرمز و سبز به ترتیب، بیش ترین پراکنش رنگی را به خود اختصاص داده اند.
سنجش شاخص های خلق حس مکان در توسعه های جدید شهری، نمونه مورد مطالعه: شهرک قدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
51 - 64
حوزههای تخصصی:
امروزه تضعیف ماهیت مکان یکی از مهمترین چالش های پیشِ روی شهرهای معاصر است. به گونه ای که ادراکات ساکنان را در رابطه خاصِ بین فرد و محیط، تحت الشعاع قرار داده است. مقاله حاضر در نظر دارد تا با شناسایی شاخص های تأثیر گذار به سنجش حس مکان در توسعه های جدید شهری بپردازد. به این منظور شهرک قدس واقع در شهر قم به عنوان نمونه مطالعاتی این پژهش انتخاب شده است. این مطالعه، ابتدا به تشریح مفهوم حس مکان، سطوح و مؤلفه های تشکیل دهنده آن از دیدگاه صاحبنظران حوزه های مرتبط علمی می پردازد و سپس در قالب چارچوبی مفهومی، متشکل از سه مؤلفه اصلی (کالبد، فعالیت و ادراک)، 12 شاخص و 45 زیرشاخص، به ارزیابی حس مکان در ساکنان شهرک قدس می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که از نظام آمیخته بهره می برد. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که در بستری پیمایشی با جامعه آماری 245 نفر از ساکنان شهرک قدس و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز در قالب دو گونه تحلیل توصیفی و استنباطی و با بهره از روش های آماری مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS23 و Amos Graphic26 صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش از میان سه مؤلفه سازنده حس مکان، مؤلفه های کارکردی_ فعالیتی، ادراکی_معنایی و کالبدی_بصری به ترتیب وزن بیشتری در سنجش حس مکان ساکنان کسب کرده اند. همچنین مطلوبیت برازش مدل مفهومی پژوهش با توجه به شاخص های طرح شده در مدل سازی معادلات ساختاری تأیید می گردد.
مطالعه ی اقتباس ادبی در عکاسی صحنه پردازی شده ی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
69 - 80
حوزههای تخصصی:
هنرها در طول تاریخ از منابع متعدد اقتباس کرده اند. برخی مثل سینما بیشتر و برخی دیگر کمتر. به نظر می رسد عکاسی به دلیل ماهیت واقع گرایانه اش، کمتر به این شگرد تن بدهد ولی بررسی ها نشان می دهد عکاسی هم از همان آغاز، از منابع مختلفی اقتباس کرده است. ادبیات یکی از منابع برای اقتباس در عکاسی بوده است. اما آیا واقعاً امکان اقتباس از ادبیات و منابع ادبی در عکاسی وجود دارد و اگر دارد چگونه؟ در پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، آثار پنج عکاس در زمینه ی اقتباس از ادبیات بررسی شده است. شیوه ی جمع آوری اطلاعات، استفاده از منابع کتابخانه ای (کتاب، پایان نامه، مقاله) و مراجعه به سایت های اینترنتی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، اقتباس از منابع ادبی در عکاسی امکان پذیر است ولی در شاخه ی عکاسی صحنه پردازی شده بیشتر دیده می شود و عکاسان از بین متون ادبی، بیشتر از شعر اقتباس کرده اند تا از نثر و دلیل آن هم امکان اقتباس آزادتر از شعر بوده است. متون ادبی برای این که بتوانند به شیوه ی عکاسی بازنمایی شوند می بایست ظرفیت فضاسازی، شخصیت پردازی، و روایتگری را داشته باشند. با این حال عکاسان بیشتر برداشت ذهنی و درونی خود را در زمان عکاسی به کار می گیرند و بازنمایی عین به عین متن ادبی در عکاسی امکان پذیر نیست.