مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
امواج مغزی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر چند رسانه ای، صدا و رنگ بر عملکرد امواج مغزی دانشجویان پسر دوره کارشناسی صورت گرفت. روش پژوهش در چار چوب تحقیقات آزمایشی/ آزمایشگاهی و از نوع تحقیق درون آزمودنی است. جامعه آماری شامل دانشجویان کارشناسی پسر دانشگاه تربیت معلم تهران است. براساس نمونه گیری تصادفی تعداد 14 نمونه در دسترس که همگی مذکر بودند، برای این پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات به عنوان ابزار سنجش و ثبت امواج مغزی از دستگاه الکتروآنسفالوگرام دیجیتالی SD-C24 استفاده شد.
نتایج پژوهش نشان داد که چندرسانه ای بر انواع امواج مغزی تأثیر گذار است، گرچه بین صدا و چندرسانه ای ها در امواج آلفا و بتا تفاوت معنی داری وجود نداشت. رنگ نیز در مقایسه با دو متغیر دیگر تأثیر گذار بود. لذا در طراحی نرم افزار ها، فیلم های آموزشی و امور تبلیغاتی نقش هر یک از موارد ذکر شده باید در نظرگرفته شود. چون یادگیری پس از تغییر رفتار نمایان می شود و این ها تغییرات فیزیکی است که در نتیجه یادگیری در مغز انسان به وجود می ّآیند.
تأثیر نوروفیدبک بر علائم اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی در کودکان
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سبب شناسی پیچیده ای برای اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مطرح شده است، نتایج پژوهش های متعدد حاکی از مبانی عصب شناختی این اختلال است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر نوروفیدبک بر علائم اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه در کودکان انجام گرفت. روش: در قالب طرح مطالعه تک موردی تعداد 3 کودک مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بین سنین 8 تا 9 سال انتخاب و تحت آموزش نوروفیدبک در طی 40 جلسه قرار گرفته و با پرسشنامه علائم مرضی کودکان اسپرافکین، لانی، یونیتات و گادو (1984) ارزیابی شدند.
تأثیر چالش شناختی بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نتایج پژوهش ها حاکی از این است که امواج مغزی در حالات روان شناختی مختلف تغییر می کنند. در این راستا هدف این پژوهش بررسی تأثیر چالش شناختی بر الگوی الکتروآنسفالوگرافی کمّی است. داده های qEEG در افراد راست دست ثبت شدند که شامل 13 دانشجوی پسر و 13 دانشجوی دختر بودند. برای ثبت امواج مغزی، الکترود بر روی ناحیه CZ نصب شد. آزمودنی ها از فاصله 90 سانتیمتری، صفحه ی سفید رایانه را به مدت یک دقیقه نگاه می کردند (موقعیت استراحت). سپس بازی React Traking Soccer به مدت یک دقیقه به اجرا درمی آمد (موقعیت چالش شناختی). EEG در حین دو موقعیت مذکور ثبت شد. تحلیل داده ها نشان می دهد اثر اصلی موقعیت ثبت (از حالت استراحت به حالت چالش شناختی) معنی دار نشده است (05/0P>،2/73=F) اما اثر اصلی باند فرکانسی (05/0P
بررسی امواج مغزی افراد زودانگیخته در تکلیف شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی امواج مغزی افراد با رگه زودانگیختگی در هنگام انجام تکلیف شناختی بود. از میان 140 دانشجوی دختر که فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل کردند، بعد از کنترل معیارهای ورود، 2 گروه 15 نفره شامل زودانگیخته بالا (Imp+) و زودانگیخته پایین (Imp-) انتخاب شدند. از آزمودنی های انتخاب شده در دو موقعیت شامل الف) حالت استراحت (بدون انجام تکلیف) و ب) انجام تکلیف شناختی (آزمون ویسکانسین)،EEG گرفته شد. نتایج نشان داد در افراد Imp+ فعالیت نواحی پیش پیشانی، پیشانی و گیجگاهی هر دو نیمکره، هنگام انجام تکلیف شناختی افزایش معنادار می یابد. مقادیر موج آلفا و تتا نشان داد در هنگام انجام تکلیف شناختی میزان فعالیت تمام نواحی هر دو نیمکره، در گروه Imp+ بیشتر از گروه - Imp است. در مورد موج بتا نتایج حاکی از فعالیت بیشتر پیش پیشانی و گیجگاهی نیمکره چپ و پیشانی نیمکره راست در گروه Imp+در مقایسه با گروه دیگر بود. نتایج بر لزوم در نظر داشتن رگه های شخصیتی هنگام بررسی فعالیت ناحیه ای مغز و نیز بررسی زودانگیختی کنش ور و تمایز آن با زودانگیختگی ناکنش ور تأکید می کنند.
تحلیل فعالیت شناختی مغز در هنگام تفکر طراحانه مبتنی بر خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاقیت یکی از ویژگی های عالی تفکر انسانی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فعالیت شناختی مغز در هنگام تفکر طراحانه خلاق انجام شد. مطالعه حاضر از نوع علی - مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سالتحصیلی 97-1396 بودند. ابتدا با استفاده از اعلام فراخوان دانشجویان علاقمند برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و تعداد 40 نفر از آنها بصورت تصادفی انتخاب شدند و از این افراد در باندهای فرکانسی دلتا، تتا، آلفا و بتا در مناطق پیشانی، مرکزی، آهیانه ای، گیجگاهی و پس سری در دو مرحله استراحت و انجام تست خلاقیت شناختی طراحانه تورنس ثبت الکتروانسفالوگرافی کمی به عمل آمد. سپس داده ها در دو حالت فعالیت شناختی و استراحت با روش تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند و کلیه مراحل توسط نرم افزار SPSS نسخه 19 محاسبه گردید. یافته های پژوهش نشان داد که در منطقه پیشانی، مرکزی و آهیانه ای در هنگام تفکر شناختی خلاقانه میزان آلفا بالاتر می باشد و همچنین در منطقه گیجگاهی میزان دلتا بالاتر می باشد و این تفاوت در سطح P<./.1 معنادار می باشد. اما در سایر باندهای فرکانسی در سایر مناطق تغییر معناداری دیده نشد. مبتنی بر یافته های این پژوهش می توان گفت درک عملکردهای اولیه مغز انسان در بررسی رفتار وی بسیار ضروری می باشد و این نتایج می تواند چشم اندازی برای مطالعه الگوهای امواج مغزی و همچنین تفکر خلاقانه ارائه دهد.
مقایسه ی میزان فعالیت مغزی در زمان ارائه ی تصاویر دو بعدی و سه بعدی در دانش آموزان با هوش فضایی بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
131 - 153
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی فعالیت مغزی دانش آموزان دبیرستانی، در زمان آموزش نحوه ی عملکرد قلب، از طریق ویدئوهای کامپیوتری است. در یکی از ویدئوها تصاویر آموزشی دو بعدی و در ویدئوی دیگر تصاویر سه بعدی (15 تصویر) قابل رویت بود. این پژوهش به لحاظ دستکاری متغیر مستقل، نیمه آزمایشی محسوب می شود. در این پژوهش متغیر مستقل فعال بعد تصاویر ارائه شده و متغیر مستقل هویتی، هوش فضایی (بالا و پایین) دانش آموزان بود. جامعه ی مورد مطالعه کلیه ی دانش آموزان دبیرستانی رشته ی تجربی، شهرستان بردسکن اند که در سال تحصیلی 97-96 ثبت نام کرده اند. از این جامعه 50 نفر با هوش فضایی بالا و 50 نفر با هوش فضایی پایین (در هرگروه 25 نفر زن و 25 نفر مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. امواج مغزی دانش آموزان از طریق دستگاه EEG از نقاط مختلف مغز به دست آمد. داده های نهایی بعد از حذف نویز و آرتیفکت ها، با تکنیک تحلیل واریانس دو راهه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در میزان فعالیت مغزی دانش آموزان با هوش فضایی بالا و پایین، وجود ندارد(p value>0.05). این موضوع در مورد سطوح مختلف ابعاد تصاویر (دو بعد و سه بعد) و همچنین تعامل هوش فضایی و ابعاد تصاویر صادق است. یافته های جانبی نشان می دهند که میزان فعالیت مغزی دانش آموزان وابسته به جنسیت است(p value<0.008)، از طرفی جنسیت با نوع تصاویر ارائه شده نیز تعامل معنادار دارد (p value<0.01).
الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی : مطالعه ای مبتنی بر EEG در گروه های شدید و خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
89 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی با استفاده از EEG در گروه های شدید و خفیف بوده است . روش: شصت و چهار نفر( 18زن) با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از مقیاس باورهای فراطبیعی بلکمور(1994) به عنوان گروه های دارای باورفراطبیعی شدید و خفیف تقسیم شدند. EEG ازشرکت کنندگان دو گروه در حالت استراحت ثبت شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه های باورهای فراطبیعی خفیف و باورهای فراطبیعی در موج دلتا (sig=0,01) و تتا (sig=0.03) وجود دارد و موج آلفا (sig=0.08) در مرز معناداری است.. نت یجه گیری : بر اساس این یافته ها می توان گفت که الگوی امواج مغزی در باورهای فراطبیعی متفاوت است.
مختصری بر تشخیص نشانه های اضطراب و افسردگی بر اساس امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب و افسردگی از اختلالات روانشناختی رایج هستند و با توجه به شیوع بالای این اختلال ها، مطالعه ی حاضر به بررسی امواج مغزی در تشخیص و شناسائی اختلالات اضطرابی و افسردگی به طور غیرکلامی می پردازد. با توجه به پژوهش ها می توان گفت کاهش فعالیت موج آلفا در پیش بینی اختلالات اضطرابی و افزایش فعالیت موج های بتا و تتا در قسمت جلویی سر در پیش بینی کنندگی احتمال اختلالات اضطرابی و افسردگی بوده اند.
بررسی تاثیر موسیقی بر احساس لذت مشتریان خانم در بازایابی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات بازاریابی نوین سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۳۵)
137 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سرعت موسیقی بر احساس لذت مشتریان در خرید اینترنتی است که با استفاده از دستگاه الکتروانسفالوگرام و سنجش عملکرد مغز و ذهن ناخودآگاه مشتریان انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت اکتشافی و از نظر روش تجربی است. دستگاه الکتروانسفالوگرام، دستگاهی برای ثبت سیگنال های مغزی است که معمولاً در پزشکی استفاده می شود و امروزه در بازاریابی نیز کاربرد بسیار دارد. خروجی های این دستگاه پس از حذف مصنوعات با استفاده از نرم افزار متلب، از طریق آزمون مقایسه میانگین یک جامعه در دو زمان، در نرم افزار SPSS میان نمونه 10 نفری از خانم های دانشجو با سنین بین 26 تا 35 سال از شهر تهران مقایسه شد، نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان می دهد احساس لذت در حالت خرید بدون موسیقی با حالت خرید با پخش موسیقی با سرعت کمتر تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته و احساس لذت در حالت بدون پخش موسیقی بیشتر از حالت خرید با پخش موسیقی با سرعت زیاد است.
تأثیر دو نوع خطای بینایی ابینگهاوس بر تغییرات ادراک سایز بینایی و الگوی امواج مغزی در کودکان اوتیسم: بررسی یک دیدگاه عصب شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعات چندی به بررسی تاثیر خطای بینایی بر عملکرد حرکتی و تکلیف شناختی تخمین سایز هدف در افراد عادی پرداخته اند. اما پژوهشی که به استفاده از این رویکرد بر عملکرد شناختی کودکان اوتیسم و بر مکانیسم های زیربنایی عصب شناختی پرداخته باشد؛ مغفول مانده است. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات خطای بینایی ابینگهاوس بر تغییرات ادراک سایز هدف و امواج مغزی در کودکان اوتیسم با توجه به رویکرد عصب شناختی بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با 3 گروه (2 گروه تجربی و یک گروه گواه) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان اوتیسم 10 ساله پسر راست دست در سال 1400 شهرستان مشهد بود. 33 کودک اوتیسم با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه 11 نفری (2 گروه تجربی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل هدف خطای بینایی جهت تمرین و دستگاه الکتروانسفالوگرام ثبت امواج مغزی بود. از آزمون های آماری تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: خطای بینایی بر تغییرات سایز هدف و تغییرات امواج مغزی آلفا تاثیر معناداری دارد (05/0>P). همچنین گروه بزرگ تر ادراک شده ارتباط بیشتری با کاهش موج آلفا داشت. نتیجه گیری: با توجه به مشخص شدن مکانیسم عصبی زیربنای خطای بینای که کاهش در موج آلفا ناحیه بینایی می باشد، می توان از آن به عنوان یک روش تمرینی موثر در مشکلات ادراکی کودکان اوتیسم بهره برد.
اثربخشی مراقبه ذهن آگاهی بر ادراک زمان و امواج مغزی با کاربرد تکلیف دوقسمتی زمانی در جمعیت دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ادراک زمان مقوله ای است که کنجکاوی هوشمندانه بشر را برای دستکاری علمی و شناخت به راه می اندازد. این مطالعه با هدف بررسی اثرات ذهن آگاهی بر ادراک زمان و امواج مغزی با به کار بردن تکلیف دوقستی زمانی انجام شد. روش کار: این پژوهش با روش آزمایشی با گروه کنترل انجام شد و از پاییز 1397 تا 1399 به طول انجامید. نمونه گیری از 143 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات، به شیوه تصادفی انجام شد. 31 دانشجوی کارشناسی از نظر سلامت روانی و بیماری های مغزی توسط مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-CV) ارزیابی شدند. توانمندی ذهن آگاهی شان بر مبنای پرسشنامه ذهن آگاهی Freiburg در حد متوسط بود، به دو گروه آزمایش 16 نفر و کنترل 15 نفر تقسیم شدند. برای گروه آزمایشی فایل صوتی 13 دقیقه ای ذهن آگاهی و کنترل فایل خنثی ارائه شد. تکلیف دو قسمتی زمان و ثبت توسط دستگاه آمپلی فایر Mitsar 19 کاناله، و توان امواج مغزی در باندهای فرکانسی مختلف قبل و بعد از ارائه متغیر مستقل در دو گروه در کانال های C3، C4، Cz، F3، F4، Fz و Pz محاسبه شد. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش بتا، دلتا و تتا در کانال های مختلف بود. تغییرات آلفا به صورت متعارض به دست آمد. گاما و اندازه تتا به بتا کاهش معناداری در گروه آزمایش داشتند. یافته های رفتاری نشانگر افزایش تعداد پاسخ های طولانی (Percentage long response) و کاهش نقطه دوقسمتی زمان (Bisection point) بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که متغیر ذهن آگاهی با تغییر در اندازه های الکتروفیزیولوژیک فوق که نشانگر کاهش برانگیختگی، افزایش تمرکز به درون، افزایش مهار حرکتی و افزایش آگاهی بدنی و تنظیم هیجانی است در فرآیند پردازش شناختی ادراک زمان مؤثر بوده و موجب بیش تخمینی در ادراک زمان می شود.
رابطه والدگری ذهن آگاهانه با کنش های اجرایی کودکان: نقش واسطه ای امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: والدگری ذهن آگاهانه باعث افزایش ظرفیت والدگری توأم با آرامش، ثبات و سازش یافتگی بیشتر، گرم تر شدن رابطه والد-کودک، و عملکرد مناسب والدین از نظر تربیتی می شود. هدف از این پژوهش بررسی رابطه والدگری ذهن آگاهانه با کنش های اجرایی با در نظر گرفتن نقش وسطه ای امواج مغزی در کودکان است. روش: روش این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گرد آوری داده ها از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مراجعه کننده به کلینیک اندیشه و رفتار شهر مشهد در سال 99-1398 بودکه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 133 شرکت کننده دختر و پسر (60 دختر، 73 پسر) 6 تا 12 سال به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های والدگری ذهن آگاهانه (مک کافری و همکاران، 2015)، کنش های اجرایی کودکان و نوجوانان (بارکلی، 2012) و دستگاه نوروفیدبک استفاده شد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS23 و LISREL8/8 انجام شد. یافته ها: برآیندها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. نتایج بین والدگری ذهن آگاهانه و کنش های اجرایی یک رابطه مستقیم (0/32 =β، 5/34= t) نشان داد. همچنین رابطه غیرمستقیم بین والدگری ذهن آگاهانه و کنش ه ای اجرایی از طریق موج آلفا (0/18 =β، 3/58= t) و (0/63 =β، 12/31= t)، موج بتا (0/15 =β، 3/16= t) و (0/57 =β، 9/32= t)، و موج تتا (0/12 =β، 1/25= t) و (0/22 =-β، 4/14-= t) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده والدگری ذهن آگاهانه هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق امواج مغزی، با کنش های اجرایی در ارتباط است. نتایج این پژوهش حاوی تلویحات کاربردی برای ارتقاء کنش های اجرایی کودکان در رابطه با والدگری است.
پیش بینی کمبود توجهی و تکانشگری در کودکان مبتلا به ADHD به کمک تحلیل سیگنال مغزی و آزمون یکپارچه دیداری-شنیداری IVA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، استفاده از پارامترهای استخراج شده امواج مغزی و آزمون یکپارچه دیداری-شنیداری IVA به منظور تعیین سطح کمبود توجهی و تکانشگری است. نمونه های تحقیق از بین کودکان مبتلا به ADHD مراجعه کننده به کلینیک های درمانی شهر مشهد به روش نمونه در دسترس انتخاب شده اند. 50 کودک (32 پسر و 18 دختر) با میانگین و انحراف استاندارد سنی 1.90±9.17 سال مورد تحلیل قرار گرفته اند. افراد ابتدا در آزمون IVA و سپس در ثبت امواج مغزی حالت چشم بسته و چشم باز شرکت کرده اند. در این تحقیق از روش همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه برای ارزیابی متغیرهای IVA و امواج مغزی و پیش بینی سطوح کمبود توجهی و تکانشگری استفاده شده است. طبق نتایج حاصله، تمام پارامترهای استخراج شده از آزمون IVA، همبستگی منفی معنی داری (p<0.05) با سطح کمبود توجهی داشته اند. همچنین نسبت تتا/بتای امواج مغزی در حالت چشم بسته همبستگی مثبت معنی داری (p<0.05) با شاخص تکانشگری داشته است. در نتایج رگرسیون شاخص تمرکز دیداری توانسته است با ضریب R2=0.391 (p<0.00001) سطح کمبود توجهی را در کودکان ADHD پیش بینی کند. همچنین زمان عکس العمل دیداری و شنیداری آزمون IVA، و نسبت تتا/بتای امواج مغزی هرکدام به طور جداگانه توانسته اند با ضریب R2=0.22 و (p<0.05) سطح تکانشگری را پیش بینی کنند. بنابراین متغیرهای آزمون IVA توانسته اند نقش مؤثرتری در پیش بینی سطح کمبود توجهی داشته اند. اما عملکرد نسبت تتا/بتای امواج مغزی و آزمون IVA در پیش بینی سطح تکانشگری مشابه هم بوده است. درنتیجه متغیرهای آزمون IVA و نسبت تتا به بتای امواج مغزی می توانند نقش مؤثری در پیش بینی بیماری ADHD ایفا کنند.
تأثیر نوروفیدبک بر تعدیل امواج مغزی و کنش های اجرایی پایه در کودکان 8 تا 12 ساله دارای ناتوانایی های یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۷۲۶-۷۰۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناتوانایی های یادگیری خاص به مجموعه ای از اختلالات ناهمگن گفته می شود که به صورت جدی در یادگیری و کاربرد مهارت های گوش دادن، تکلم، خواندن، نوشتن و ریاضیات تظاهر می کنند و می توانند ریشه عصب شناختی داشته باشند. یکی از درمان های مورد استفاده در این حوزه، نوروفیدبک است اما مروری یر پیشینه نوروفیدبک و ناتوانایی های یادگیری نشان می دهد که تناقضات بسیاری در مورد تأثیرات نوروفیدبک بر امواج مغزی کودکان دارای ناتوانایی های یادگیری خاص وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر عبارت از سنجش تأثیر نوروفیدبک بر تعدیل امواج مغزی و کنش های اجرایی پایه در کودکان 8 تا 12 ساله دارای ناتوانایی های یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر و پسر دارای نارساخوانی یا نارسانویسی معرفی شده به مراکز اختلالات یادگیری کرمانشاه بود. روش نمونه گیری پژوهش از نوع در دسترس بود که به این منظور 20 دانش آموز 8 تا 12 ساله انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره قرار گرفتند. گروه آزمایشی نوروفیدبک را به مدت 20 جلسه 40 دقیقه ای دریافت کردند. جهت ثبت امواج مغزی از دستگاه نوروفیدبک دو کاناله و جهت سنجش حافظه فعال، تغییر توجه و بازداری پاسخ از نرم افزارهای حافظه وکسلر (خدادادی، امانی، 1393)، کارت های ویسکانسین (خدادادی و همکاران، 1393) و استروپ (خدادادی و همکاران، 1393) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: پروتکل حاضر می تواند موجب سرکوب نسبت امواج تتا بر آلفا (821/0 η2=) و بهبود کنش های اجرایی تغییر توجه (طبقات (0/320 η2=)، درجازدگی (0/544 η2=)، بازداری پاسخ (همخوان زمان (0/434 η2=)، ناهمخوان زمان (0/536 η2=) و حافظه فعال (فراخنای حافظه شنیداری (0/515 η2=)، فراخنای حافظه دیداری (0/536 η2=) در کودکان دارای نارساخوانی و نارسانویسی شود. نتیجه گیری: نوروفیدبک از طریق شرطی سازی احتمالا موجب شکل گیری ارتباطات جدید سیناپسی و در نهایت تعدیل امواج مغزی و بهبود کنش های اجرایی می شود.
مطالعۀ رفتار اطلاع جویی کاربران از طریق ثبت امواج مغزی با کمک الکتروآنسفالوگرافی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه ی رفتارکاربر بر اساس رویدادهایی که در مغز انسان و در مراحل مختلف رفتار اطلاع جویی رخ می دهد؛ علی رغم نوپایی روش شناختی، مورد استقبال پژوهشگران حوزه ی اطلاعات واقع شده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با روش مرور نظام مند، وضعیت پژوهش های انجام گرفته در عرصه ی رفتار اطلاع جویی از طریق مطالعه ی امواج مغزی بررسی شود و با شناسایی خلاء های پژوهشی، پیشنهادهایی برای پژوهش های پیش رو ارائه گردد. در این راستا، از ساختار مرور نظام مند کیتچنهام و چارترز (Kitchenham & Charters 2007) استفاده شده است. با اجرای جستجو در پایگاه های اطلاعاتی علمی به زبان انگلیسی و فارسی، در نهایت 22 منبع انگلیسی و یک منبع فارسی در بازه ی زمانی سال های 2007 تا 2020 یافت شد. در بررسی متون، برخی از مفاهیمی که فصل مشترک پژوهش ها بودند، گروه بندی شده و مبنای دسته بندی موضوعی قرارگرفتند. با مرور پژوهش ها، مشخص شد که بررسی «وضعیت ذهنی کاربر» (10 پژوهش) و «فعالیت امواج مغزی در مراحل مختلف رفتار اطلاع جویی» (12 پژوهش)، رویکردهای غالب موضوعی می باشند. دو مؤلفه ی «بار شناختی» و «سبک شناختی» به عنوان عوامل تاثیرگذار بر وضعیت کاربر شناسایی شدند. «نوع رسانه ی جستجو»، «قالب نمایش اطلاعات» و «شیوه ی خواندن متن» به عنوان سه عامل تاثیرگذار بر ایجاد بار شناختی در هنگام جستجو و پردازش اطلاعات تعیین شدند. ازآنجایی که روش مورد بررسی در این پژوهش، امواج مغزی بود؛ با مطالعه ی پژوهش ها مشخص شد که به دلیل اهمیت حرکات چشم در زمان خواندن، و نقش جدایی ناپذیر آن در فرآیند جستجوی اطلاعات، داده های چشمی نیز دارای اهمیت می باشند. تحلیل امواج مغزی و اتساع مردمک چشم، از مهم ترین سنجه های مورد استفاده در مطالعه ی وضعیت کاربر هنگام جستجو، و «امواج آلفا و تتا» به عنوان شاخص اندازه گیری سطح بار شناختی در فرآیند اطلاع جویی شناخته شدند. همچنین، داده های حاصل از حرکات چشم در هنگام رفتارهای جستجو، و به موازات آن میزان دشواری تکالیف که کاربر در حین جستجو احساس می کند؛ با سبک شناختی کاربران دارای همبستگی بود و درنتیجه ی آن، مشخص شد که انواع مختلفی از رفتارهای اطلاع جویی قابل طبقه بندی و شناسایی است. مراحلی که فعالیت مغزی کاربران در فرآیند اطلاع جویی مورد مطالعه قرار گرفته اند؛ به ترتیب عبارت بودند از «کاوش و فرمول بندی پرسش»، «فرمول بندی دوباره پرسش و انتخاب آن»، «تصمیم گیری و قضاوت درباره ی ربط». نتایج پژوهش ها نشان از تفاوت فعالیت نواحی مختلف مغزی، تغییر سطح اتساع مردمک چشم و تغییر در بسامد «امواج آلفا و بتا» در این سه مرحله از جستجو داشت. پیشنهادهای مطرح برای پژوهش های آتی با کمک مطالعه ی امواج مغزی و دستگاه الکتروآنسفالوگرافی، عبارت بودند از: بررسی رابطه همبستگی میان سبک شناختی با ویژگی های مربوط به تکلیف و دانش زمینه ای در فرآیند رفتار اطلاع جویی، توسعه ی سامانه های شخصی سازی بازیابی اطلاعات با همکاری بیشتر میان متخصصان حوزه اطلاعات و علوم اعصاب، پژوهش در احساسات، خشم و خستگی هنگام رفتار اطلاع جویی با رویکرد مطالعه ی مغزی، استفاده از روش های اقتصادی و ابزارهای قابل حمل برای کاهش هزینه های پژوهشی، ایجاد زیرساخت هایی با هدف افزایش تعداد جامعه ی آماری، و طراحی تکالیف استاندارد در زمینه ی پژوهش های مغزی. از خلاءهای پژوهشی مطرح شده، می توان به نیاز به پژوهش بیشتر برای درک مفاهیم پیچیده ای مانند ربط از طریق تحلیل امواج مغزی در فرآیند اطلاع جویی، و مطالعه ی احساسات کاربر با رویکردهای تلفیقی اشاره نمود.
تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب امتحان و فعالیت امواج مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پ ژوهش حاضر بررسی تأثیر لمس درمانی و آرمیدگی عضلانی بر اضطراب امتحان و امواج مغزی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم تهران بود. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان داوطلب شاغل به تحصیل این دانشگاه در سال تحصیلی 88-87 بود. جهت انتخاب نمونه مورد مطالعه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. حجم نمونه شامل 40 نفر (10 نفر گروه لمس درمانی، 10 نفر گروه آرمیدگی عضلانی، 10 نفر گروه کنترل دارای اضطراب امتحان و 10 نفر گروه کنترل عادی) بود. این افراد پس از تشخیص بر اساس نمرات مقیاس اضطراب امتحان ساراسون، به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و دستگاه موج نگار مغزی بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. به منظور بررسی و تحلیل فرضیه های پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس نمرات اختلافی استفاده شد. نتایج نشان داد بین گروه آرمیدگی عضلانی و گروه کنترل در متغیرهای اضطراب امتحان و فعالیت امواج مغزی تفاوت معناداری وجود داشته است، در حالی که تفاوت میان گروه لمس درمانی و گروه کنترل معنادار نبوده است. به عبارتی روش لمس درمانی نتوانسته است اضطراب امتحان آزمودنی ها را به طور معناداری کاهش دهد و بر فعالیت مغزی آزمودنی ها تأثیر معناداری داشته باشد، در حالی که روش آرمیدگی عضلانی اضطراب امتحان آزمودنی ها را به طور معناداری کاهش داد، و همچنین موجب افزایش فعالیت موج مغزی تتا شده است. بنابراین از آنجا که روش آرمیدگی عضلانی در کنترل و کاهش اضطراب امتحان و نشانه های جسمانی ناشی از آن مؤثر بوده است، از این روش درمانی می توان در کاهش اضطراب امتحان بهره برد.
تعیین توانایی فرایندهای ذهنی مصرف کنندگان ورزشکار و غیر ورزشکار محصولات ورزشی با توجه به نقش بازاریابی عصبی برندهای داخلی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی مرداد و شهریور ۱۴۰۲ شماره ۷۹
167 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین توانایی فرایندهای ذهنی مصرف کنندگان (ورزشکار و غیر ورزشکار) محصولات ورزشی با توجه به نقش بازاریابی عصبی برندهای داخلی و خارجی می باشد. در این پژوهش تبلیغات ورزشی داخلی و خارجی به عنوان متغیر مستقل و امواج مغزی و نگرش ورزشکاران و غیرورزشکاران به عنوان متغیر وابسته مطرح هستند. تحقیق حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت نیمه تجربی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 32 دانشجوی ورزشکار و غیر ورزشکار بودند، که از این تعداد 16 نفر ورزشکار و 16 نفر غیر ورزشکار و همگی راست دست و در رده ی سنی20 الی 35 سال انتخاب شدند. اطلاعات حاصل جهت تحلیل کمی با استفاده از نرم افزارMatlab19 و SPSS نسخه 22 به داده های کمی تبدیل شدند و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به عمل آمد. از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف جهت مشخص کردن نرمال بودن جامعه ی آماری استفاده شد. جهت آزمون فرضیه ها، از آزمون t زوجی، تحلیل واریانس با اندازه های مکرر (هم بسته) استفاده شد. یافته ها همچنین تفاوت فعالیت فرکانس های مغزی (در مجموع) در قبل، حین و بعد از مشاهده ی تبلیغات در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار را به طور واضح نشان داد و همچنین نتایج، تفاوت تأثیر تبلیغات خارجی نسبت به داخلی بر تصمیم به خرید گروه های ورزشکار و غیر ورزشکار را به طور واضح نشان داد.