ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
۶۱.

ارزیابی سیستماتیک علم سنجی در روش های بهینه سازی انرژی در ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهینه سازی انرژی الگوریتم های ژنتیک علم سنجی بهره وری انرژی مصرف انرژی در ساختمان ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۷
بیان مسئله: با افزایش نگرانی های زیست محیطی و ضرورت کاهش مصرف انرژی، استفاده از روش های بهینه سازی برای بهبود عملکرد ساختمان ها گسترش یافته است. ازآنجاکه ساختمان ها یکی از بزرگ ترین مصرف کنندگان انرژی و تولیدکنندگان گازهای گلخانه ای هستند، ارتقای بهره وری انرژی در آن ها تأثیر زیادی در کاهش آلاینده ها و هزینه ها دارد. این پژوهش با بررسی روش های بهینه سازی مختلف، ازجمله الگوریتم های ژنتیک و بهینه سازی ازدحام ذرات، به تحلیل روندها و شناسایی روش های مؤثر در بهبود عملکرد انرژی ساختمان ها می پردازد و به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام یک از روش های بهینه سازی، نقش مؤثرتری در شبیه سازی انرژی ساختمان ها دارند و توزیع و روند استفاده از این روش ها در پژوهش های علمی چگونه است؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناسایی و تحلیل روش های بهینه سازی پرکاربرد و مؤثر در بهبود عملکرد انرژی ساختمان هاست و توزیع و میزان استفاده از این روش ها را در مقالات علمی بررسی کرده و به دنبال شناسایی روندهای موجود و سهم هر روش در بهینه سازی مصرف انرژی و دیگر جنبه های عملکردی ساختمان هاست.روش پژوهش: در چهارچوب مرور سیستماتیک و با هدف شناسایی دقیق روش های بهینه سازی در حوزه انرژی ساختمان ها، ابتدا جست وجوی هدفمند در پایگاه های داده معتبر داخلی و خارجی با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط انجام شد. پس از مرحله پالایش اولیه و انتخاب منابع مرتبط، تحلیل داده ها با نرم افزار VOS Viewer و بیبلومتریک برای استخراج ارتباطات میان متون علمی صورت گرفت. سپس، با بهره گیری از تحلیل مضمون مدل مفهومی از روش های بهینه سازی مؤثر در بهبود عملکرد ساختمان ها تدوین شد تا به درکی جامع از کاربرد و تأثیر این روش ها دست یابد.نتیجه گیری: روش های بهینه سازی، به ویژه الگوریتم های ژنتیک و هوش ازدحامی، نقشی حیاتی در ارتقای عملکرد انرژی ساختمان ها دارند و با تحلیل جامع روندهای موجود، بر لزوم ادغام داده های واقعی و تکنیک های هوشمند برای توسعه راه حل های کارآمدتر تأکید می شود.
۶۲.

گونه شناسی کالبدی فضایی کاروانسراهای برون شهری شبکه راه تاریخی اصفهان به ری و ساوه بر پایه ترکیب بندی فضایی پلان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری کاروانسراها گونه شناسی کاروانسراها ترکیب بندی فضایی کاروانسراهای برون شهری شبکه راه تاریخی اصفهان به ری و ساوه معماری سنتی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
اهداف : هدف این جستار مطالعه کاروانسراهای این محدوده و ارائه الگوهای پلان معماری کاروانسراهای برون شهری شبکه راه تاریخی اصفهان به ری و ساوه بر پایه ترکیب بندی فضایی اتاق با شترخان است. روش ها: روش گردآوری داده های این پژوهش بر اساس مشاهدات و برداشت های میدانی ، مطالعات کتابخانه ای ، بررسی اسناد و نقشه های معماری کاروانسراها و مطالعه تصاویر هوایی است. روش تجزیه و تحلیل بر پایه رویکردهای تفسیری ، تاریخی و مقایسه ای است. روش دست یابی به اطلاعات به صورت استدلال استقرایی است. در این محدوده 60 کاروانسرا شناسایی شده است. از میان جامعه آماری فوق ،13کاروانسرا بعنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده اند. انتخاب این نمونه ها به صورت هدفمند و غیراحتمالی و براساس یافته های تحقیق بوده و از هر گونه شناسایی شده 1 کاروانسرا بررسی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن دارد که برخی از کاروانسراها بسیار شبیه بهم هستند و در یک دوره زمانی ساخته شده و گونه بندی آنها نیز شبیه به یکدیگر هستند که این ناشی از وجود سازمان و تشکیلاتی واحد و معمار و طراح مشترک می باشد و در نتیجه پلان معماری و جزییات آنها مشابه است. در جامعه آماری این پژوهش، 13 گونه و الگوی معماری کاروانسرا براساس مطالعه نقشه معماری آنها شناسایی شد. این گونه ها و الگوها بر اساس ترکیب بندی فضایی پلان معماری آنها ( ترکیب اتاق با شترخان) بدست آمده است. نتیجه گیری: نتیجه کاربردی این پژوهش دست یابی به شباهت ها و تفاوت های کاروانسراها و استفاده از این وجوه افتراق و اشتراک در مرمت کاروانسراها می باشد. کاروانسراهایی که در یک مسیر تاریخی مشترک با ویژگی های فرهنگی ، اجتماعی و تاریخی مشترک هستند غالبا ویژگی های معماری شبیه به هم دارند، در نتیجه از این شاخصه می توان برای مداخله در آنها سود جست.
۶۳.

بررسی چالش های اخلاقی سازنده در تعامل با سازمان های کلیدی نقش آفرین در صنعت ساختمان (مطالعه موردی: سازمان های بخش عمومی غیردولتی و خصوصی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چالش های اخلاقی التزام به اخلاق پژوهش کیفی صنعت ساختمان سازنده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۱
بیان مسئله: مصاحبه با فعالان صنعت ساختمان نشان دهنده چالش های اخلاقی کنشگران سازنده در صنعت است. ازطرفی بخش عمومی غیردولتی کنار بخش خصوصی، دو بازیگر بزرگ صنعت ساختمان در کشور هستند. چالش های اخلاقی در نظامی متشکل از بخش خصوصی، شهرداری ها، سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور، سازمان ثبت املاک و اسناد کشور، سازمان امور مالیاتی کشور و نهاد های عمومی غیردولتی و محیط های سه عاملی به وجود می آیند و تصمیمات اخلاقی کنشگران را تحت تأثیر قرار می دهند. به نظر می رسد پژوهش های پیشین تابه حال درک کنشگران از اخلاق و پدیده، به چالش های اخلاقی به عنوان یک پدیده از منظر سازنده و به دلایل تشکیل دهنده و پیامدهای آن توجه نکرده است. هدف پژوهش: در این پژوهش به توصیف درک اخلاقی کنشگران کلیدی صنعت ساختمان از اخلاق و بررسی چالش های اخلاقی سازنده در تعامل با سازمان های کلیدی نقش آفرین در صنعت ساختمان توجه شده است. روش پژوهش: ازآنجاکه بررسی چالش های اخلاقی سازنده در صنعت ساختمان یک موضوع بدیع بوده و ویژگی های مقولات اخلاقی به زمینه و کنشگران آن وابسته است؛ در این پژوهش از روش پژوهش کیفی و از روش شناسی نظریه پردازی زمینه ای استفاده شده است.نتیجه گیری: براساس تحلیل یافته های پژوهش، درک کنشگران از اخلاق بسیار عمومی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که راهبرد اکثریت کنشگران صنعت ساختمان به اخلاق نتیجه گرا نزدیک است. میان چالش های اخلاقی سازنده در صنعت ساختمان چالش پرداخت های نامتعارف در شهرداری و پرداخت های نامتعارف درسازمان نظام مهندسی ساختمان به عنوان مهم ترین چالش ها شناسایی شده است. مهم ترین عوامل تشکیل دهنده چالش های اخلاقی، قوانین متناقض و تفسیرپذیر، سود سرشار کسب وکار ساختمان، تورم، عدم کارایی سیستم نظارتی، فساد در بدنه سازمان های کلیدی و عدم ردگیری پرداخت های نامتعارف و مهم ترین موانع بی اخلاقی، اخلاق شخصی، کارآمدی نهادهای نظارتی و همچنین اهم ساز و کار های استفاده شده کنشگران در راهبردهای غیراخلاقی استفاده از قوانین منتج به نتایج متفاوت و استفاده از توجیهات شرعی- اخلاقی است.
۶۴.

شناسایی مصادیق بازتاب کنش سیاسی در آثار تجسمی هنرمندان معاصر گیلان براساس دیدگاه گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد سیاسی هنرمندانِ معاصر گیلان نظریه بازتاب اروینگ گافمن جامعه شناسی هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۳۷
بیان مسئله: با توجه به تحولات اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی رخ داده در سال های اخیر و ظهور هنر اجتماعی، در واقع هنر معاصر نوعی از کنش های اجتماعی وسیاسی جامعه محسوب می شود. این پژوهش به شناخت و تحلیل منتخبی از آثار هنرمندان گیلانی که به نوعی مصداق بازتاب رویکردهای سیاسی هستند، می پردازد و درصدد پاسخ به این پرسش است که براساس دیدگاه گافمن، رویکردهای سیاسی بازتاب یافته در آثار هنرمندان معاصر گیلانی کدام اند؟ هدف پژوهش: هدف این پژوهش، شناسایی نمونه هایی از بازتاب رویکرد سیاسی به عنوان یکی از کنش های اجتماعی در آثار هنرمندان گیلانی است. ضرورت انجام پژوهش در آن است که مطالعه کنش هنرمندان معاصر بومی می تواند درباره چگونگی تعامل و کنش آنها با جامعه خویش دانش لازم را تولید کند. روش پژوهش: روش پژوهش از منظر هدف بنیادی و از نظر ماهیت به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده و زیرمجموعه پژوهش های کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش ترکیب روش کتابخانه ای و میدانی است. در راستای شناسایی مصادیق الگوهای سیاسی گافمن در مجموع حدود ۲۶۶ اثر از بین کل آثار ۱۳ هنرمند منتخب که رویکردسیاسی داشتند، شناسایی و در این پژوهش بررسی شده است. نتیجه گیری: نتیجه بررس ی ها نشان می دهد که هنرمند معاصرگیلانی از دیرباز تاکنون در بسیاری از آثار نقش کنشگر سیاسی را بازی کرده تا دغدغه های خود و مخاطبانش را به عنوان واکنش به شرایط سیاسی دوره خود به تصویر کشد. در بین آثار هنری منتخب علاوه بر بازتاب مضامین سیاسی و تجارب فردی و جمعی مختلف، قهرمان پروری و نمایش شخصیت های ملی همچون میرزاکوچک خان جنگلی دیده می شود. اکثر هنرمندان معاصر گیلانی مورد مطالعه به مثابه هنرمند- شهروند فعالیت داشته تا به عنوان کنشگر متقابل، شرایط سیاسی دوران های تاریخی گیلان را بازتاب دهند.
۶۵.

روایت کهن الگویی نقوش در نشان برند های خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره برند خط هوایی روایتگری کهن الگو نشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۴۳
طراحی نشان، یکی از مهم ترین عناصر شناسایی و هویت بخشی در برندهای هواپیمایی ها است که علاوه بر برندسازی، رعایت مسائل زیبایی شناختی و جزئیات، اطلاعات تصویری مهمی از داستان برند را روایت می کند. طراحان گرافیک با استفاده از نقوش، اطلاعات تصویری را در قالب طراحی نشان و هویت بصری نمایان می کنند. پژوهش حاضر با مداقه درکهن الگوهای نقوش و تصاویر مورد استفاده در نشان های طراحی شده در برندهای خطوط هوایی در دنیا، به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق در چند نمونه از نشانه های خطوط هوایی با هدف یافتن روایت های کهن الگویی نقوش در طراحی گرافیک نشان در برندهای خطوط هوایی در دنیا و در پاسخ به این سوالات انجام شد که تحلیل روایت شناسانه کهن الگوی نقوش موجود در نشان های برندهای خطوط هوایی چیست و این که این برندها، در نشان های خود از چه کهن الگوهایی استفاده کرده اند؟ روش کار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی در تطبیق نمونه هایی از نشان های خطوط هوایی در دنیا، با استناد به منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. در نتایج مشخص شد که نشان های برند های خطوط هوایی از روایت های «اساطیری»، «سمبولیک»، «بومی» و «فرهنگی» و «پرواز»، بهره برده اند. همچنین در اکثر این نشان ها، عناصر تصویری تاریخی، با هدف بیان «قدمت» و همچنین نقش «پرنده»، با هدف بیان مفهوم «سرعت» و «آرزوی پرواز» مورد استفاده بوده اند و بیشتر این نشان ها، از رنگ «آبی تیره» که تاکید بر رنگ آسمان و رنگ «قرمز درخشان» با تاکید بر «قدرت»، برای هویت بصری رنگی خود بهره برده اند. بر اساس نظریه مارک و پیرسون مبتنی بر معرفی کهن الگوها در برندها، مضامین کهن الگوهای برندهای خطوط هوایی شناخته شده در دنیا از قرار: نگهدارنده، قهرمان، جادوگر، فرمانروا، عاشق، معصوم و دانا شناخته شدند و کهن الگوهای پرتکرار نیز «نگهدارنده»، «قهرمان» و «معصوم» بودند.  
۶۶.

نقش تحولات فناوری بر بازنمایی خشونت در تاریخ سینما بر اساس پدیدارشناسی دن آیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری سینما دن آیدی پساپدیدارشناسی بازنمایی خشونت فلسفه فناوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۵۳
دلیل از انجام این پژوهش درک چگونگی نقش تحولات فناوری بر بازنمایی خشونت و تغییر آن در تاریخ سینما براساس پدیدارشناسی دن آیدی می باشد. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است، می توان خشونت بازنمایی شده در تاریخ سینما را به چهار دوره تقسیم کرد که هرکدام با یک تحول اساسی فناوری در این حوزه از گذشته خود جدا       می شود. سینمای صامت، ناطق شدن سینما، رنگی شدن فیلم های سینمایی و دیجیتالی شدن سینما ، که هرکدام تحولی اساسی را در بازنمایی خشونت به وجود آورده اند. برای درک اثر تحولات فناورانه سینما از آراء «دن آیدی» جهت تبیین رابطه کنش خشن، به عنوان یک کنش انسانی با فناوری استفاده شده است. آیدی با بیان اینکه فناوری واسطه ادراک انسان از جهان است، چهار نوع رابطه ای که انسان در حضور فناوری با جهان برقرار می کند را معرفی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فناوری ها ضمن دگرگونی بازنمایی خشونت ، خود نیز جزئی از کنش خشن بازنمایی شده می باشند. همچنین مقایسه بازنمایی خشونت در دوره های مختلف، مطابق آراء آیدی، نشان دهنده روند نزدیکی نسبی آنچه توسط فناوری سینما بازنمایی می شود با زمانی که کنش خشن در غیاب فناوری سینما رخ می دهد، می باشد.
۶۷.

مکان یابی کلانتری های شهری با استفاده از مدل FAHP و با رویکرد پدافند غیر عامل به منظور توسعه گردشگری ایمن (مطالعه موردی: شهر نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان گزینی پدافند گردشگری امنیت نوشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۴۹
در حوزه گردشگری، نقش فعال پلیس و عملکرد هوشمندانه آن در هنگام خطر، مهم ترین مؤلفه تأثیرگذار بر افزایش امنیت عمومی گردشگران است. مدیریت انتظامی در شهر نوشهر بایستی بیش تر مبتنی بر تدابیر و اقدام های کنشی (پیش جنایی) توسط پلیس باشد که با حمایت از افراد گردشگر، افزایش آگاهی های عمومی، نظارت بر اماکن گردشگری، افزایش هزینه های ارتکاب جرم و مداخله پس از وقوع جرم، درصدد پیشگیری از ارتکاب جرم در جامعه شهرهای ساحلی باشد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین مکان یابی بهینه کلانتری ها با رویکرد پدافند غیرعامل گردشگری ایمن در شهر نوشهر می باشد. بدین منظور، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، به منظور توسعه گردشگری ایمن، مکان گزینی کلانتری ها با رویکرد پدافند غیر عامل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. معیارهای سازگار با خدمات، زیرساخت ها/ تجهیزات، اجتماعی/ فرهنگی، کالبدی/ محیطی و گردشگری، شامل 21 معیار مکانی در قالب 5 متغیر، برای مکان گزینی پهنه های مناسب ایجاد کلانتری در شهر مورد استفاده قرار گرفت. این مرحله شامل آماده سازی داده ها، نرمال سازی و همپوشانی مؤلفه های مکانی تأثیرگذار در مکان گزینی پهنه های مناسب برای ایجاد کلانتری های جدید در سطح شهر مطالعاتی بوده است که انجام آن با فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی میسر گردید. بر اساس نقشه های مکان یابی ایجاد کلانتری های جدید، در شهر نوشهر سه پهنه مناسب برای احداث کلانتری های جدید پیشنهاد داده شد.
۶۸.

واکاوی نقش نفوذ پذیری فضا در افزایش تعاملات اجتماعی در مراکز فرهنگی و هنری

کلیدواژه‌ها: فرهنگ مرکز فرهنگی نفوذ پذیری تعاملات اجتماعی معماری نفوذپذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۱
بهره گیری از ﻃﺮاﺣﯽ نفوذپذیر، ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻗﺎﺑﻞﺗﻨﻈﯿﻢ و تنوع کارکردی متنوع، تعاملات اجتماعی در اماکن فرهنگی هنری را ﻓﺮاﻫﻢ ﻣﯽﮐﻨﺪ. مراکز فرهنگی ﻓﺮﺻﺖﻫﺎی ﻣﻨﺤﺼﺮﺑﻪ ﻓﺮدی ﺑﺮای افراد ﻓﺮاﻫﻢ می کند ﺗﺎ در ﻣﺤﯿﻄﯽ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺗﺮ، جذاب تر و نشاط آورتر ﺗﻌﺎﻣﻞ داﺷﺘﻪ و مهارت های ﺧﻮد را بتواند پیدا، شکوفا و توسعه دﻫﻨﺪ. همچنین استفاده از آﯾﺘﻢﻫﺎی ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻞ و چندمنظوره و ﻓﻀﺎﻫﺎی ﭼﻨﺪعملکردی در ﮐﻨﺎر ﻓﻀﺎﻫﺎی ﺧﺎص، اﯾﻦ نفوذپذیری را ﺗﻘﻮﯾﺖ کرده و این روﯾﮑﺮد ﺑﻪ محیط های فرهنگی ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﺗﺎ با توجه ﺑﻪ شرایط فرهنگی، پاسخ گوی ﻧﯿﺎزﻫﺎی ﻣﺘﻨﻮع افراد باشد. بهره گیری از ﺗﺠرﺑﯿﺎت ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﻃﺮاﺣﯽ مراکز فرهنگی ﺟﺪﯾﺪ و ﮐﺎرﺑﺮﻣﺤﻮر باعث شده تا در ایران بسیار مورد توجه و ﻣﻔﯿﺪ واﻗﻊ ﺷﻮد. ﻫﺪف از اﯾﻦ پژوهش، مطالعه مؤلفه های تأثیرگذار جهت دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻣﻄﻠﻮب ﺑﻪ منظور طراحی مرکز فرهنگی نفوذپذیر می باشد. این تحقیق از نوع پژوهشی –کاربردی بوده و روش تحقیق آن به صورت توصیفی و کیفی انجام شده و مطالب تحقیق بر مبنای مطالعات اسنادی، روش کتابخانه ای، مرور متون، منابع و تحلیل آن ها انجام شده. ﻣﺮور ﻣﻘﺎﻻت، ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻧﻤﻮﻧﻪﻫﺎی ﻣﻮﻓﻖ در داﺧﻞ و ﺧﺎرج از ایران ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ ﻃﺮاﺣﯽ ﻣﻌﻤﺎری و ﻓﺮم، ﺗﻮﺟﻪ، ﺣﺮﮐﺖ و ﺳﯿﺮﮐﻮﻻﺳﯿﻮن، اﯾﺠﺎد ارﺗﺒﺎط درون و ﺑﺮون، ﺑﻪ ﻋﻨﺎﺻﺮ تأثیرگذار در ﻃﺮاﺣﯽ ﻓﻀﺎﻫﺎی نفوذپذیر کمک کرده و ﺑﺎﻋﺚ ﺷﮑﻮﻓﺎﯾﯽ، ﺧﻼﻗﯿﺖ و افزایش ﺗﻌﺎﻣﻼت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﻦ افراد، در مراکز فرهنگی هنری ﻣﯽﺷﻮد، علاوه بر این در مراکز فرهنگی موقعیت های بسیاری جهت تعاملات اجتماعی وجود دارد.
۶۹.

بازخوانی و معرفی قلعه های عثمانیان د ر تبریز براساس منابع نوشتاری و یافته های جد ید باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلعه تبریز قلعه خامنه قلعه رشید یه قلاع عثمانی صفویه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۸
عثمانی ها د ر سفرهای جنگی شان به مرزهای امپراطوری، همواره براساس یک سیستم «قلعه محور» حرکت می کرد ه اند . د ر این سیستم، محوریت پیشروی ها و نقشه راه تصرفات مبتنی بر تصرف قلاع و بازسازی آنها د ر راستای پیشبرد اهد اف نظامی و سیاسی شان بود ه است. د ر این راستا، با بررسی های مید انی و کتابخانه ای، نگارند گان موفق یه شناسایی سه قلعه د ر تبریز و اطراف آن شد ند . که عثمانی ها آنها را براساس این شیوه بهره گرفته اند : 1. قلعه رشید یه 2. قلعه جعفرپاشا 3. قلعه خامنه. این پژوهش براساس ترکیبی از روش های کتابخانه ای و مید انی انجام شد ه است. به گونه ای که منابع مطالعه شد ه با مد ارک باستان شناسی به د ست آمد ه تطبیق د اد ه شد ند . و به لحاظ قالب نظری نیز از نظریه چیرگی(ارتباط بین مراکز سیاسی- نظامی) کالین رنفرو برای تحلیل نتایج پژوهش استفاد ه شد ه است. د رنهایت، با بررسی قلاع مذکور، به این نتیجه می رسیم که هر یک از قلاع مذکور پتانسیل و تأثیر سیاسی- نظامی خاصی بر تحولات این د وره د اشته اند . این مسئله را د ر قالب نظریه چیره گی رنفرو به این شکل می توان تحلیل کرد که قلاع مورد بحث با اینکه هر کد ام یک واحد سیاسی- نظامی مستقل عمل می کرد ند . اما د ر قالب ساختار سیاسی عثمانی د ر مناطق متصرفه شمال غرب ایران، به صورت یک سیستم هماهنگ عمل می کرد ه اند . لذا، قلاع عثمانی ها د ر تبریز د ر قالب این سیستم قلعه محور و د ر بازه زمانی 1603-1585 میلاد ی موجب تد اوم حاکمیت سیاسی بیست ساله د ولت عثمانی بر مناطق متصرفه آذربایجان و بالاخص تبریز شد ه اند .
۷۰.

مطالعۀ فرایند همسان سازی در جامعۀ صفوی (با بررسی پوشاک، آلات و اطوار در نگاره های سه مکتب تیموری، تبریز و استرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفوی نگارگری همسان سازی مکتب هرات مکتب تبریز 2 مکتب استرآباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۳۶
مقایسه نگاره های دوره صفوی با مکاتب پیش از آن گویای آن است که، صفویان به پیروی از سیاست های «همسان سازی» حکومت به دنبال گرایش های همگون سازی جامعه با فرهنگ پذیری از طریق پوشاک، آلات و اطوار بوده اند. این همگون سازی دوهزار سال پس از یکسان سازی هخامنشیان در ایران بی نظیر است چنان که، نُه قرن پس از ساسانیان با دین واحد رسمی نیز همگون سازی رخ نداده است. در دوره صفوی که ایران از نظر سیاسی تاحدودی یکپارچه و مذهب رسمی تشیع اعلام شده بود، این نکته خود را در وضع ظاهری مردم نیز نمایان می ساخت هرچند این آهنگِ اجتماعی در ولایات و شهرستان ها به دلیل دوری از کانون قدرت، نمود کم تری داشته است و این موضوع در مطالعه نگاره های مکاتب «ایالتی» با «درباری» عصر صفوی نیز آشکار است. در این پژوهش تلاش شده است تا فرایند همسان سازی در جامعه صفوی با استناد به منابع تصویری مکاتب هرات تیموری، تبریز 2 و مکتب ایالتی استرآباد دوره صفوی بررسی شود. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با استناد به متون تاریخی انجام شده است. نتایج حاصل از آن در تطبیق منابع تصویری مکتب هرات، به عنوان یک مکتب پیش از صفوی و مکتب درباری تبریز 2 و مکتب ایالتی استرآباد به عنوان دو مکتب نگارگری دوره صفوی نشان می دهد که، فرایند همسان سازی در جامعه صفوی برخلاف چندسلیقگی پیش از آن، به شکل گیری یک روند و کشش عمومی برای تظاهر به فرمی یکسان و متحد از لحاظ پوشاک و حتی زبان بدن منجر شده است.
۷۱.

رسانه های معاصر: بین تبادل دانش و انتقال تجربیات هنر تجسمی

کلیدواژه‌ها: رسانه های معاصر تبادل دانش هنر تجسمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۳۱
بدون تردید مهم ترین ویژگی عصر پسافناوری در حوزه ارتباطات، علاوه بر حذف محدودیت های فیزیکی، کاستن از نیاز به زمان و مکان است. امری که سبب ایجاد یک انقلاب اطلاعاتی بی پایان شده است. افزایش ژرفای سوادِ فرهنگی در مخاطب آثار هنر تجسمی دیگر تنها به تقویت تجربه از طریق دانش اندوزی محدود نمی شود؛ بلکه تعامل مستقیم و ارتباط با جامعه هنری به واسطه استفاده از رسانه های معاصر، نقش فعالی در ساحت آفرینش و گسترش هنر تجسمی (در شاخه های هنری متنوع) ایفا می کند. هرچه دانش مخاطب درباره تاریخ هنر، سبک ها، روش ها و تکنیک های مختلف آن افزون تر باشد، فرهنگ او عمیق تر شده و تجربه اش افزایش می یابد و این امر به او توانایی رسیدن به مراحل بالاتر در حوزه درک و تحلیل هنری را می دهد. به این ترتیب، زمانی که فرآیندهای فنی و ذهنی را که هنرمند در هنگام خلق اثر هنری خود طی می کند، به واسطه رسانه ثبت (و به مخاطبان منتقل) می شود، رسانه می تواند دانش را به چیزی ملموس (برای مخاطبان) تبدیل کند. این امر به رشد درک هنری و ارتقای آگاهی زیبایی شناختی فرد و جامعه کمک می کند. این پژوهش به دنبال تبیین چگونگی بهره گیری از رسانه های معاصر به عنوان پایگاه دانشی مهم در هزاره سوم، در گسترش و انتقال تجربیات هنر تجسمی محلی و جهانی است. همچنین در پی تشریح امکاناتی است که رسانه ها از طریق این ارتباط هنری بی پایان برای توسعه برنامه های درک و تحلیل هنری ارائه می دهند؛ موضوعی که به واسطه فرآیند ارتباط متقابل بین عموم مخاطبان هنر -به ویژه دانشجویان هنر تجسمی - و فعالیت های هنری متنوعی که در بستر اینترنت برگزار می شود ممکن شده است.
۷۲.

مؤلفه های فضایی محیط فیزیکی و نحوه اثرگذاری آنها بر یادگیری عمیق (مرور سیستماتیک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط فیزیکی یادگیری مؤلفه های فضایی یادگیری عمیق درگیری دانش آموز حیطه های عملکردی ذهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۶
بیان مسئله: در این پژوهش به منظور بررسی نحوه اثرگذاری محیط فیزیکی بر یادگیری، رویکرد یادگیری عمیق اتخاذ شده است. از منظری شناختی، یادگیری عمیق به دامنه گسترده ای از موضوعات مرتبط با یادگیری از تفکر تا عمل می پردازد؛ ازاین رو، نقش قابل توجهی در میان رویکردهای جدید یادگیری داشته و منجر به پیوند میان مطالعات گوناگون شناختی و علوم اعصاب درباره یادگیری شده است.  هدف پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط دو حوزه علوم شناختی و طراحی فضا های یادگیری، به شناسایی مؤلفه های فضایی محیط فیزیکی و تحلیل نحوه اثرگذاری آنها بر یادگیری عمیق پرداخته است. به همین منظور پرسش پژوهش عبارت است از: مؤلفه های فضایی اثرگذار بر یادگیری عمیق کدامند و به چه نحوی بر بهبود یادگیری عمیق اثر می گذارند؟ روش پژوهش: در این پژوهش ابتدا به منظور نزدیک شدن به موضوع یادگیری عمیق و استخراج مؤلفه های مرتبط با محیط فیزیکی، با روشی اکتشافی به تحلیل ادبیات موضوع و مبانی نظری پرداخته شد و سپس با روش مرورسیستماتیک مؤلفه های فضایی محیط فیزیکی شناسایی و دسته بندی شدند و با روش گلوله برفی از میان پژوهش های انتخابی تکمیل و معرفی شدند. نتیجه گیری: اثرگذاری مؤلفه های فضایی بر یادگیری عمیق از طریق انواع درگیری و حیطه های عملکردی ذهن قابل بررسی است که بیانگر نحوه اثرگذاری مستقیم از طریق فرایندهای انواع درگیری شناختی، هیجانی و رفتاری و همچنین اثرگذاری غیرمستقیم از طریق حیطه های عملکردی ذهن شامل ادارک، شناخت، هیجان و عمل است. همچنین مؤلفه های فضایی در دو  بُعد عملکردی و کالبدی شناسایی شدند که مؤلفه های عملکردی به دلیل نقششان در فعالیت های یادگیری در پژوهش ها بیشتر کاربرد داشته اند. نحوه اثرگذاری مؤلفه های بُعد عملکردی در ارتباط با انواع درگیری بیشتر بررسی شده و مؤلفه های بُعد کالبدی نیز از نظر اثرگذاری بر حیطه های عملکردی ذهن بیشتر اهمیت داشته اند. 
۷۳.

مطالعه نقوش و کتیبه ها در محراب تکیه مشرقی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تکیه مشرقی محراب کتیبه نقوش گیاهی ابراهیم سلطان شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۵
محراب گچ بری شده طاق مشرقی نمونه کم نظیری از محراب های گچی با طاق نماهای تودرتو در فارس است که ازنظر تناسبات هندسی و زیبایی شناسی نقوش، اثری ویژه تلقی می شود. بااین همه، مطالعات کافی برای شناخت آن صورت نپذیرفته و به سبب ناپدید شدن کتیبه ساخت، تاریخ گذاری آن نیز به درستی انجام نشده است. هدف این پژوهش، مطالعه نقوش (گیاهی و هندسی)، بررسی نظام تناسباتی و انگاره های زیبایی شناسی حاکم بر طراحی نقوش محراب است تا بتوان از رهگذر آن بازه زمانی دقیق تری نیز برای ساخت محراب پیشنهاد داد. پژوهش کنونی از روش تاریخی و رویکردی توصیفی و تحلیلی بهره برده است؛ داده های میدانی، برداشت دقیق محراب و بررسی منابع تاریخی به نتایج منتهی شده اند. یافته ها نشان می دهند که این محراب از نظام تناسباتی شناخته شده ای -که برخی از آن به «تناسبات طلایی ایرانی» یادکرده اند- بهره برده است. طاق نمای درونی از نوع «چَفد سه بخشی تند» با گره بندی است و مملو از کتیبه هایی شامل اسماء الهی و نقوش گیاهی (گل و برگ) در حالتی طبیعت گرایانه و واقع گرایانه است. کتیبه ای با خط کوفی بنایی نیز سوره اخلاص را نشان می دهد. تشابه نقوش گیاهی این محراب با برخی از نقوش مدرسه الغ بیگ سمرقند و طرح هایی از سنت کتاب آرایی و نگارگری مکتب شیرازِ عهد تیموری این گمان را قوی می نماید که محراب اثری از روزگار ابراهیم سلطان بوده و حوالی ساخت سنگ مزار عماد الدّین محمود در جوار آن ساخته شده باشد. این کار یا به دست خبرگانی از سمرقند یا هنرمندانی از کارستان هنری ابراهیم سلطان انجام شده، چراکه از سنت های محلی و دیگر نمونه های پیش و پس از خود در شیراز متمایز است. 
۷۴.

تحلیل ویژگی های بصری نگاره های نسخه خطی مثنوی معنوی محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگارگری مثنوی معنوی نسخه خطی دوره صفویه کتابخانه مجلس شورای اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۴۷
شکل گیری نگارگری ایران در بستر شعر، عرصه ای برای هماهنگی در بیان و همسویی درونی با ادبیات فراهم آورده است. شناخت و فهم تعابیر نگارگری به ویژه در بیان موضوعاتی با مفاهیم عرفانی که به دلیل انتزاعی بودن و انتقال بیان پیچیده تر کمتر مورد توجه نگارگران واقع شده موضوعی قابل ملاحظه قلمداد می شود. در این میان یکی از نمونه های مصور عرفانی- تعلیمی نسخه ای ناشناخته از مثنوی معنوی متعلق به قرن11-12ه.ق با پنج نگاره و به کتابت اولیاء کازرونی موجود در کتابخانه مجلس شورای اسلامی است که در مقاله حاضر به آن پرداخته شده است. هدف این پژوهش شناخت ویژگی های تصویری و کیفیت بیان هنری و محتوایی نگاره های این نسخه بوده است. روش جمع آوری اطلاعات از طریق دسترسی مستقیم به اسکن نسخه و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است و با شیوه توصیفی-تحلیلی  به دنبال پاسخ به این سوال بوده که ویژگی های بصری نگاره های نسخه مثنوی معنوی کدام است و به چه نسبتی در ایجاد بیان هنری و کیفیت محتوایی به کار گرفته شده اند؟ دستاورد نتایج بیانگر آن بوده که عناصر و عوامل بصری همچون حاکمیت فضای رنگی تیره و تاًکید رنگ های گرم، ترکیب بندی پلانی و زیگزاگی، جهت گیری فعال تپه ها و بناها به سمت بالا، استفاده از پلان های متعدد برای نمایش صحنه های مختلف داستان و ترسیم عناصری جایگزین با عناصر متن داستان، ویژگی هایی هستند که در جهت انتقال مفهوم داستان به کار رفته اند. همچنین نحوه رنگ پردازی و خصوصیات ظاهری پیکره ها و حالات و حرکاتشان ویژگی های سبکی منحصر به فردی داشته و نشان دهنده یک شیوه محلی از دوره صفوی است.      
۷۵.

تئاترموزه

کلیدواژه‌ها: تئاترموزه اماکن میراث فرهنگی تئاترکاربردی فرایند محوری جشنواره آوینیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۵
« تئاترمیراث » یا « تئاترموزه » یکی از شاخه های نمایش های کاربردی در هنرهای نمایشی است که ویژگی اصلی آن، انتقال مفاهیم آموزشی و اطلاعات فرهنگی از طریق رسانه تئاتر است. کشور ایران، با تمدنی چند هزار ساله، از سرزمین های برخوردار از جاذبه های تاریخی، باستانی و موزه های متنوع فرهنگی در سراسر اقلیم تمدنی خود به شمار می آید . تئاترمیراث به عنوان رسانه ای کاربردی، با بهره گیری از شیوه های اجرایی و نمایشی، می تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای ارتباطی برای بازدیدکنندگان موزه ها و اماکن تاریخی و باستانی باشد؛ ابزاری برای دریافت و تجربه آموزه های تاریخی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی تمدن ایران. ظرفیت های هنرهای نمایشی و اجرای زنده در محیط های موزه ای، امکان گسترش آموزش، ارتقای سطح فرهنگ عمومی تاریخی و تمدنی، و نیز ایجاد تجربه ای تلفیقی از یادگیری و سرگرمی را برای مخاطبان فراهم می کند . هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیت ها و قابلیت های بالقوه تئاترمیراث به عنوان رسانه ای آموزشی و ارتباطی، در مقایسه با سایر رسانه های آموزشی است . در این راستا، کارکرد تئاترموزه نه صرفاً به مثابه نمایشی در حیطه درام، تجارت یا سرگرمی، بلکه به عنوان ابزاری کاربردی برای آموزش و آگاهی بخشی در کانون توجه قرار دارد . مزیت استفاده از مکان های غیرمتعارف و بناهای میراث فرهنگی در اجرای نمایش های مکان محور، و بهره گیری از رسانه موزه - تئاتر برای انتقال آموزه های موزه ای به مخاطبان، از دیگر مباحث مورد توجه در این نوشتار است. این مقاله با رویکرد توصیفی–تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و منابع الکترونیکی، در پی پاسخ به این پرسش است که آیا رسانه تئاتر و عناصر دراماتیک نمایشی، در قالب تئاترموزه، می توانند به عنوان ابزاری مؤثر برای ارتباط، آموزش و تجربه سازی در فضاهای فرهنگی و تمدنی ایران به کار گرفته شوند؟
۷۶.

رابطه کیفیت های محیطی محله با افسردگی نوجوانان و جوانان ساکن در یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط انسان ساخت کیفیت محیط افسردگی محله یزد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۲
اثرات روانی محیط انسان ساخت محله بر افسردگی در دوره حساس نوجوانی و جوانی غیرقابل انکار است چنان که امروزه، بی توجهی به کیفیت محیط محله با ایجاد احساسات منفی، منجر به تشدید افسردگی این قشر در شهرها شده است. بااین وجود، مطالعات اندکی پیرامون این موضوع و این قشر در کشورهای آسیایی به ویژه ایران انجام شده است. ازاین رو مقاله حاضر، با هدف بررسی رابطه کیفیت های محیطی محله با افسردگی نوجوانان و جوانان تدوین شده است. این پژوهش، کمی و از نوع پیمایشی است و داده ها از 194 فرد 35-15ساله ساکن در سه محله در بافت های تاریخی، میانی و جدید شهر یزد گردآوری شد. کیفیت های محیط عینی و ا دراک شده و افسردگی به ترتیب ازطریق ابزار ممیزی Analytic Audit Tool و پرسش نامه های NEWS-Y وBDI-II  سنجش شد و برای تحلیل روابط از تحلیل رگرسیون و آزمون آنوا استفاده شد. یافته ها نشان می دهد به جز سه کیفیت خوانایی، نفوذپذیری و آسایش اقلیمی، سایر کیفیت های گوناگونی، امنیت، ایمنی، کیفیت مسکن، اجتماع پذیری، زیبایی، غنای حسی، دلبستگی به مکان و پاکیزگی ارتباط معنادار و معکوسی با افسردگی دارند و نقش آن ها با توجه به تعدد عوامل تأثیرگذار، قابل توجه است که در محله تاریخی (با کیفیت محیطی پایین تر) قوی تر است. درنتیجه ارتقاء کیفیت محیط محله می تواند راهبرد انطباقی مؤثری در کاهش افسردگی نوجوانان و جوانان خصوصاً در محلات تاریخی باشد که ضمن منفعت در کاهش افسردگی عموم، اثر پایدارتری نیز به همراه دارد.  
۷۷.

بازطراحی روش شناختی فرآیند طراحی معماری دیجیتال با تاکید بر کاربردهای هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرآیند طراحی معماری معماری رایانشی ساختِ دیجیتال هوش مصنوعی فناوری های نوین معماری هویت معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
اهداف: مطالعات نشان می دهد که تا پیش از انقلاب هوش مصنوعی؛ فرآیندهای طراحی معماری همواره از نوع خطی بوده اند و در دوران های قبل به اندازه کافی پاسخگو؛ لیکن امروز نیازی جدی به بازنگری مشاهده می شود. هدف اصلی پژوهش بازطراحی روش شناختی فرآیند طراحی معماری رایانشی با تاکید بر کاربردهای هوش مصنوعی است. روش ها: از منظر روش شناختی، فرآیند طراحی معماری رایانشی، در حقیقت به معنای تجزیه کردن یک فرآیند به اجزا و الگو های گسسته و جمع بندی این الگو ها در قالب هایی است که می توانند به وسیله رایانه درک و پردازش شوند. چارچوب نظری پژوهش بر أساس نظریه معماری سرآمد، و چارچوب تحلیلی پژوهش بر أساس نگاه سیستماتیک-علمی جفری برادبنت به فرآیند طراحی معماری بازطراحی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش مبتنی بر تحلیلی روش شناختی فرآیندهای متداول طراحی معماری است، ویژگی هایی که در سه دوره بررسی و تحلیل شده اند. در نهایت یافته ها بر اساس نگاه سیستماتیک-علمی برادبنت بازتنظیم و ارایه شده اند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق مشخص نمود که فرآیندهای از بالا به پایین و یکسویه، که به عنوان رویکردهای متعارفبه طراحی معماری مشهورند، پاسخگوی نیازها و بایسته های طراحی معماری رایانشی نیستند. در حالی که در سال های اخیر فرآیندهای طراحی معماری غیرخطی مورد استقبال قرار گرفته اند. از این رو پژوهش یک ساختار چندوجهی برای تلفیق فرآیندهای از پایین به بالا، با فرآیندهای از بالا به پایین طراحی کرده است؛ به گونه ای که بتوان از آن در فرآیندهای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده نمود.
۷۸.

مقایسه تطبیقی معماری ساختمان های ایستگاه های راه آهن ایران و ترکیه در بازه زمانی 1300تا 1357ش

کلیدواژه‌ها: ایران ترکیه حمل ونقل ایستگاه های راه آهن معماری ایستگاه های راه آهن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۵۱
با آغاز قرن بیستم، ایران و ترکیه در پرتو تحولات جهانی و داخلی، گام های اساسی درجهت نوسازی و توسعه زیرساخت های حمل ونقل برداشتند. ایستگاه های راه آهن به عنوان نقاط اتصال فیزیکی، عملکردی و فرهنگی، نقشی مؤثر در بازتاب هویت ملی و سیاست های توسعه ای ایفاء کردند. بااین حال، تفاوت های فرهنگی، سیاسی و اقلیمی میان دو کشور، به بروز تمایزاتی در طراحی و ساخت این ایستگاه ها انجامید. هدف پژوهش حاضر، تحلیل تطبیقی معماری ایستگاه های راه آهن ایران و ترکیه در بازه زمانی ۱۳۰۰تا۱۳۵۷ش، باتمرکزبر عوامل مؤثر در شکل گیری الگوهای طراحی و بازتاب هویت ملی در هر کشور است. روش تحقیق به صورت کمی-تحلیلی بوده و داده ها به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. دراین چارچوب، هشت ایستگاه راه آهن منتخب از هر دو کشور، موردبررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه های ایران، به ویژه در دوران رضاشاه پهلوی، تلفیقی از سبک های معماری ایرانی و غربی باتأکیدبر استفاده از مصالح محلی، ملاحظات اقلیمی و تقویت هویت ملی هستند. در مقابل ایستگاهای ترکیه، به ویژه در دوران جمهوری، تحت تأثیر سبک های نئوکلاسیک، آرت نوو و معماری ملی ترکی، بیشتر بر مدرنیسم و هویت جمهوری خواهانه تمرکز دارند. تحلیل تطبیقی نشان می دهد که ایستگاه های راه آهن در در هر دو کشور، افزون بر عملکرد زیرساختی، به مثابه نمادهای فرهنگی و سیاسی تلقی می شوند. این تفاوت ها بازتاب گر رویکردهای متفاوت نوسازی و توسعه در ایران و ترکیه اند.
۷۹.

نوروز؛ آیین گرامیداشت رستاخیزِ انسان و طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوروز نو شدگی طبیعت سرزمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۳۰
اینک که این مرقومات را مطالعه می فرمایید نوروز بر من و شما گذشته است؛ این که نوروز امسال را نوروز ۱۴۰۴ شمسی خورشیدی بنامیم یا چون تاجیکان و دیگر گرامی دارندگانِ بیرون از مرزهای سیاسی ایران امروزی نوروز ۲۰۲۴ شمسی ترسایی بخوانیمش یا بسان هم میهنان زرتشتی نوروز ۳۷۶۳ اوستایی بدانیم یا چون ایرانیان تا پیش از سقوط قاجار نوروز ۱۴۴۶ هجری قمری، اختیارش با شماست؛ اما تمام این سال شمارهای آورده شده بعد از نوروز، گواه آن است که گرامیداشت نوروز تنها برای آغاز سال نو نیست! نوروز از کهن ترین جشن هایی است که آدمی تا به امروز آن را گرامی داشته که مرتبط با تولد و مرگ کسی نیست. نوروز یک جشن کیهانی است و هنگامه آن، گاهی است که پرتو آفتاب به برج حَمَل می افتد و آغازگر اعتدال بهاری می گردد؛ یعنی دقیقاً همان لحظه ای است که هزاره هاست با نواختن بر طبل ها و کرِنای ها و شلیک توپ ها و آن را ایرانی زادگان از پدر به پسر گرامی داشته اند1 . در نوروز نو شدگی عالم کبیر با نو شدگی عالم صغیر همراه می شوند؛ طبیعت نو می شود، من و شما نیز نو می شویم؛ در مراسم نوروز رختی نو بر تن می کنیم، خود را می آراییم و... که این اعمال و نو شدگی رفتار هم زمان با نو شدگی عالم طبیعت می گردد پس به درستی نوروز تقارن آدمی با طبیعت است.باشندگانِ فلاتِ بزرگِ ایران در دوران باستان که مَردمی کشاورز بودند هر ساله جشن آیینی باشکوهی، در بزرگداشتِ ایزدان گیاهی برگزار می کردند معمولاً در این جشن ها که به جشن مرگ و رستاخیز ایزد گیاهی معروف بود، ابتدا مراسم سوگواری برگزار می شد و سپس، گو اینکه ایزد گیاهی زنده شده، به شادی و پایکوبی می پرداختند. به این ترتیب، می پنداشتند که ایزد گیاهی، لطف خود را شامل حال آن ها خواهد کرد و آن سال محصولات پربارتری خواهند داشت. مرگ و رستاخیز ایزد گیاهی، همواره با آغاز سال نو نیز همراه بود و هدف از برگزاری این آیین ها، جلبِ ترحمِ ایزدِ باروری و در نتیجه، برانگیختن نیروهای زایای طبیعت بود2 . نوروز در ارتباط تنگاتنگ با سرزمین ایران است؛ نوروز و ایران بسان ظرف و مظروفی غیرقابل تفکیک می مانند. برای پاسداشت سرزمین ایران چه در برابر تخریب ماده آن و چه در برابر دست اندازی دشمن بیرونی باید مفاهیمی چون نوروز [که سازنده معنی ایران هست]  را والا نهاد؛ زیرا گرامیداشت آیین هایی بسان نوروز روشی برای ژرف اندیشی به باور عمومی نسبت به مقوله سرزمین است و در جهانی که دانش همراه با باور ترویج می گردد پاسداشت آیین هایی چون نوروز به مانند ابزار و روش هایی برای ارتقا و درک عمومی منافع جامعه است. بنگریم به جهان بینی مستور در نوروز که خالقش باشندگان سرزمین ایران بودند که حاکی از نگاه منظومه ای و سامان مند به طبیعت و نسبت آن باسعادت انسان در گیتی است؛ بزرگداشت رشد و حیات انسان با تأکید بر نقطه اعتدال بهاری اقدامی برای پیوند زمین (سعادت بشر) با آسمان (آغاز بهار) است؛ تبلور این جهان بینی را در کتیبه داریوش بزرگ در تخت جمشید [جایگاهی که در دوران هخامنشی نورز را برپا می داشتند] می بینیم که پادشاه بزرگ در شکل نیایش و دعا از درگاه خداوندگار می خواهد که سرزمینش [ایران] از سپاه دشمن، دروغ و خشکسالی در امان بدارد.
۸۰.

بررسی تأثیرگذاری متقابل معماری و هویت بدنی انسان، با تکیه بر سایبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدن انسان معماری زیست شناسی سایبرگ معماری بیومیمتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۳۷
بیان مسئله: بدن و معماری همواره بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. انسان امروز به واسطه رشد فناوری وجهانی شدن در معرض تغییرات اجتماعی وسیعی قرار دارد و با دنیای هوشمندی مواجه است که هر روز هوشمندتر می شود و او را با پیچیدگی هایش شگفت زده می کند. در این دنیای نوین شکل گرفته بر پایه فناوری، که هوش مصنوعی یکی از نمونه های آن است، انسان آینده به چه شکل خواهد بود؟ و معماری تحت اثر ویژگی های بدنی جدید، چه تغییراتی را می پذیرد؟ هدف پژوهش: به نظر می رسد بدن آینده در فصل مشترک علم زیست شناسی و فناوری های دیجیتال شکل خواهد گرفت؛ بدنی ترکیبی؛ از انسان، ابزار و تکنولوژی؛ چیزی به نام سایبرگ. این پژوهش در پی پاسخ به چگونگی معماری برای قرن حاضر به بررسی ویژگی های بدنی انسان معاصر و آینده می پردازد و سرانجام با ارائه پیشنهاداتی برای معماری آینده خاتمه می یابد.روش پژوهش: در این پژوهش، نخست به تأثیرپذیری معماری از عوامل فیزیولوژیک بدن، مقوله ارتباط و محیط های ارتباطی بین بدن انسان و بخش های درونی و بیرونی خود اشاره می شود و ضمن دسته بندی این موارد به مصادیق معماری الگوگرفته شده از بدن پرداخته می شود. سرانجام همین روند در مورد بدن جدید پی گرفته و پیشنهادهایی برای آینده ارائه می شود. مطالعات عمدتاً به صورت کتابخانه ای انجام شده است.نتیجه گیری: توسعه دامنه تأثیرگذاری ساختمان توسط ابزار دیجیتال، بهره گیری از شبکه عصبی عمیق در هوشمندسازی و استفاده از سیالات جهت پیام رسانی در سطح و عمق بنا از جمله پیشنهادات ارائه شده است که تحت عنوان معماری حیات گونه ارائه می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان